نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پاورپوینت درباره هنر در تمدن اسلامى

اختصاصی از نیک فایل پاورپوینت درباره هنر در تمدن اسلامى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت درباره هنر در تمدن اسلامى


پاورپوینت درباره هنر در تمدن اسلامى

فرمت فایل :powerpoint (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات153 صفحه

 

 

 

اقوام و ملل جهان در آشنایى با هنر و بهره ورى از آن تقدّم و تأخّر دارند.
ایرانیان و رومیان، سده ها پیش از ظهور اسلام با هنر آشنا شده بودند و هر یک از این دو قوم، همزمان با ظهور اسلام، سنتهاى هنرى چند صد ساله داشتند.
نخستین عربهاى مسلمان، نگاه خود را بر آثار هنرى جهان هنگامى انداختند که یک دسته از سپاهیان آنان در مشرق، کاخ رها شده پادشاه ساسانى را در تیسفون تصاحب کرد و دسته دیگر در بیزانس پیشروى کرد و صحراى سینا را در نوردید و به سال ١٨ق به مصر رسید و شهر اسکندریه را در اختیار گرفت.

دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت درباره هنر در تمدن اسلامى

تحقیق و بررسی در مورد قوه مقننه در قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران

اختصاصی از نیک فایل تحقیق و بررسی در مورد قوه مقننه در قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

قوه مقننه در قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران

چکیده: بر اساس اصل 57 قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران، سه قوه مقننه، مجریه و قضائیه، قواى حاکم در جمهورى اسلامى ایران هستند که البته زیر نظر ولایت مطلقه امر و امامت امت و مستقل از یکدیگر مى‏باشند. در این نوشتار نگاهى داریم به «قوه مقننه» در قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران و اختیارات و وظایف این قوّه را بررسى خواهیم کرد.

بر اساس اصل 57 قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران، «قواى حاکم در جمهورى اسلامى ایران عبارتند از: قوه مقننه، قوه مجریه و قوه قضائیه که زیر نظر ولایت مطلقه امر و امامت امت، بر طبق اصول آینده این قانون اعمال مى‏گردند. این قوا مستقل از یکدیگرند.»

بر اساس اصل 58 قانون اساسى، «اعمال قوه مقننه از طریق مجلس شوراى اسلامى است که اعضاى آن را نمایندگان منتخب مردم تشکیل مى‏دهند.»

فصل ششم قانون اساسى، مربوط به قوه مقننه و مجلس است. مجلس، مهمترین رکن تصمیم‏گیرى در جمهورى اسلامى ایران است.

بر اساس اصل 59، طریقه دیگرى نیز براى اعمال قوه مقننه وجود دارد. در این اصل آمده است: «در مسایل بسیار مهم اقتصادى، سیاسى، اجتماعى و فرهنگى، ممکن است اعمال قوه مقننه از راه همه‏پرسى و مراجعه مستقیم به آراى مردم صورت گیرد. درخواست مراجعه به آراى عمومى باید به تصویب دوسوم مجموع نمایندگان مجلس برسد.» بر اساس قانون همه‏پرسى: «همه‏پرسى، به پیشنهاد رئیس جمهورى یا یکصد نفر از نمایندگان مجلس شوراى اسلامى و تصویب 32 مجموع نمایندگان صورت خواهد گرفت.»(2)

«این مصوبه، همانند سایر مصوبات باید به شوراى نگهبان براى اظهارنظر فرستاده شود.»(3)

«نظارت بر همه‏پرسى به عهده شوراى نگهبان است.»(4)

در ارتباط با اصل 58 (اعمال قوه مقننه از طریق مجلس) دو نکته قابل ذکر است:

1- هرچند امر قانونگذارى در جمهورى اسلامى ایران از طریق مجلس است، اما معنایش این نیست که مصوبات مجلس به تنهایى داراى اعتبار است و براى رسمیت و قانونیت یافتن آنها نیازى به تأیید هیچ مرکز و نهادى نیست. بنابراین، اگر بر اساس اصل 72، 91، 94 و 112، براى قانونى شدن مصوبات مجلس، نظر تأییدى شوراى نگهبانى و در پاره‏اى از موارد، مجمع تشخیص مصلحت نظام لازم شمرده شده است، منافاتى با اصل مزبور (58) ندارد. 2- مرجع قانونگذارى بودن مجلس، منافاتى با محدود بودن حق قانونگذارى آن ندارد. به تعبیر دیگر، هرچند مجلس، حق قانونگذارى دارد، اما بر اساس قانون اساسى، در برخى از زمینه‏ها حق قانونگذارى ندارد. در اصل 71 آمده است: «مجلس شوراى اسلامى در عموم مسائل در حدود مقرر در قانون اساسى مى‏تواند قانون وضع کند». حق قانونگذارى مجلس از دو جهت محدود است؛ یکى این‏که نمى‏تواند قوانینى وضع کند که با اصول و احکام مذهب رسمى کشور یا قانون اساسى مغایرت داشته باشد.(5) دیگر این‏که سیاست‏گذارى و برنامه‏ریزى در پاره‏اى از زمینه‏ها، بر اساس قانون اساسى، به نهادهاى خاصى واگذار شده است؛ به برخى از این موارد، اشاره مى‏شود: الف) بر اساس بند 1 اصل 110، تعیین سیاستهاى کلى نظام جمهورى اسلامى ایران، از وظایف و اختیارات مقام رهبرى قلمداد شده است و نیز بر اساس بند 7 و 8 همین اصل، تصمیم‏گیرى در زمینه حل اختلاف و تنظیم روابط قواى سه‏گانه و نیز حل معضلات نظام، جزء وظایف و اختیارات مقام رهبرى به حساب آمده است. بنابراین، در این موارد، مجلس حق قانونگذارى ندارد و رأى و نظر مقام رهبرى بر همگان - حتى بر مجلس شوراى اسلامى - نافذ و الزامى است.

ب) در اصل 108 چنین آمده است:

«قانون مربوط به تعداد و شرایط خبرگان، کیفیت انتخاب آنها و آیین‏نامه داخلى جلسات آنان براى نخستین دوره باید به وسیله فقهاى اولین شوراى نگهبان تهیه و بااکثریت آراى آنان تصویب شود و به تصویب نهایى رهبر انقلاب برسد. از آن پس، هرگونه تغییر و تجدیدنظر در این قانون و تصویب سایر مقررات مربوط به وظایف خبرگان، در صلاحیت خود آنان است.» بنابراین، مجلس نمى‏تواند در این موارد قانونگذارى کند.

ج) در ذیل اصل 112 آمده است: «مقررات مربوط به مجمع (مجمع تشخیص مصلحت نظام) توسط خود اعضا تهیه و تصویب و به تأیید مقام رهبرى خواهد رسید.» بنابراین، مجلس نمى‏تواند در ارتباط با مقررات مجمع تشخیص مصلحت نظام، قانونگذارى کند.

د) بر اساس اصل 176 قانون اساسى، تعیین سیاستهاى دفاعى - امنیتى کشور، در محدوده سیاستهاى کلى تعیین‏شده از طرف مقام رهبرى و هماهنگ نمودن فعالیتهاى سیاسى، اطلاعاتى، اجتماعى، فرهنگى و اقتصادى در ارتباط با تدابیر کلى دفاعى - امنیتى و بهره‏گیرى از امکانات مادى و معنوى کشور براى مقابله با تهدیدهاى داخلى و خارجى، از وظایف و اختیارات شوراى عالى امنیت ملى کشور است که پس از تصویب از جانب این شورا و تأیید آنها از جانب مقام رهبرى، بر همگان - حتى بر نمایندگان مجلس - الزامى است.

ه) بر اساس اصل 177 قانون اساسى، تصمیم‏گیرى براى بازنگرى قانون اساسى و نیز اصلاح و تتمیم آن از اختیارات مقام رهبرى و مجمع تشخیص مصلحت نظام و شوراى مخصوص بازنگرى قانون اساسى است و از محدوده اختیارات مجلس شوراى اسلامى خارج است.

و) بر اساس ولایت مطلقه و اختیارات ویژه رهبرى، اگر مقام رهبرى، گروهى را عهده‏دار سیاست‏گذارى و برنامه‏ریزى در زمینه خاصى قرار دهند - چنان که شوراى عالى انقلاب فرهنگى را عهده‏دار سیاست‏گذارى در زمینه علمى و فرهنگى کشور قرار داده‏اند -، آن مجمع مى‏تواند در آن زمینه سیاست‏گذارى کند و مصوبات آنها بر همگان، حتى بر نمایندگان مجلس، الزامى است.

امام خمینى رحمه‏الله در پاسخ به تقاضاى رئیس جمهورى وقت در سال 1363 که خواستار اعتبار مصوبات این شورا در حد قانون بود فرموده‏اند: «باید به مصوبات این شورا ترتیب آثار داده شود.»(6)

شرایط انتخاب‏کنندگان و انتخاب‏شوندگان و تعداد نمایندگان مجلس

در اصل 62 قانون اساسى آمده است: «مجلس شوراى اسلامى از نمایندگان ملت که بطور مستقیم و با رأى مخفى انتخاب مى‏شوند، تشکیل مى‏گردد. شرایط انتخاب‏کنندگان و


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد قوه مقننه در قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران

تحقیق درمورد ویژگیهاى کلى انقلاب اسلامى در مقایسه با انقلابهاى روسیه و فرانسه 17 ص

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درمورد ویژگیهاى کلى انقلاب اسلامى در مقایسه با انقلابهاى روسیه و فرانسه 17 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درمورد ویژگیهاى کلى انقلاب اسلامى در مقایسه با انقلابهاى روسیه و فرانسه 17 ص


تحقیق درمورد ویژگیهاى کلى انقلاب اسلامى در مقایسه با انقلابهاى روسیه و فرانسه  17 ص

دسته بندی : تاریخ و ادبیات _ فلسفه ،

فرمت فایل:  Image result for word ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

فروشگاه کتاب : مرجع فایل 

 


 قسمتی از محتوای متن ...

تعداد صفحات : 17 صفحه

ویژگیهاى کلى انقلاب اسلامى در مقایسه با انقلابهاى روسیه و فرانسه مقایسه پدیده‏هاى مشابه مى‏تواند در شناخت هر چه بیشتر آنها مفید واقع شود در تاریخ‏جهان انقلابهائى رخ داده و ممکن ست‏بین این انقلابها تشابهات فراوانى وجود داشته باشد.
بحث مراحل یا روند انقلاب در قرن بیستم و پس از انقلاب روسیه، مطرح شد.
در این میان برخى از محققین غربى که پدیده، انقلاب را بررسى مى‏کردند متوجه شدند که بین انقلاب روسیه و انقلابهاى فرانسه، انگلستان، هلند و.
.
.
شباهتهایى وجود دارد که این موجب پیدایش مکتبى بنام تاریخ طبیعى انقلاب گردید.
نویسندگان این مکتب معتقدند که انقلابهاى گذشته کم و بیش روند مشابهى را طى کرده‏اند و این روند بر آیندى طبیعى و اجتناب ناپذیر است.
از مهمترین نویسندگان این مکتب «کرین برینتون‏» و «ادواردبتى‏» مى‏باشند.
اما انقلاب اسلامى خط بطلان بر نظریات این مکتب کشید، اگر چه در بعضى موارد انقلاب اسلامى با دیگر انقلابها وجه تشابه دارد، در عین حال شرایط و اوضاع و احوال سیاسى، اجتماعى آنها تفاوتهاى اساسى را نشان مى‏دهد و از آنجا که کثرت پدیده‏هاى مورد مقایسه کار سنجش و تطبیق را مشکل و پیچیده مى‏سازد ما در این نوشتار انقلاب فرانسه و روسیه را به عنوان دو سمبل از دو نظام غرب و شرق و دو ایده‏ئولوژى متفاوت شناخته شده، براى مقایسه با انقلاب اسلامى که آرمانهاى مذهبى و حاکمیت جهانى اسلام و حاکمیت مستضعفین و مستکبرین را نوید مى‏دهد برگزیده‏ایم.
باید توجه داشت که مقایسه این دو انقلاب با انقلاب اسلامى نیاز به یک تحقیق وسیع و مشروح دارد که در این نوشتار مختصر نمى‏توان به این مهم دست‏یافت.
از این رو مى‏خواهیم یک چهار چوب کلى براى مقایسه این سه انقلاب با یکدیگر ارائه دهیم.
1- میزان مشارکت‏سیاسى در انقلاب فرانسه جز جمعیت محدودى از طبقه اشراف و بورژواها با نظام همکارى نکردند و فقط در منطقه جغرافیایى پاریس فعال بودند.
در انقلاب روسیه نیز عده محدودى از کارگران کارخانجات و سربازان فعال بودند و گروههاى شرکت کننده همان کارگران و سربازان و حزب بلشویک بود و فقط در منطقه جغرافیایى پطرزبورگ - مسکو فعال بودند، اما انقلاب اسلامى ایران تمام اقشار ملت اعم از کارگران، کارمندان، دانشگاهیان، بازاریان، روحانیون و.
.
.

  متن بالا فقط تکه هایی از محتوی متن مقاله میباشد که به صورت نمونه در این صفحه درج شدهاست.شما بعد از پرداخت آنلاین ،فایل را فورا دانلود نمایید 

 


  لطفا به نکات زیر در هنگام خرید دانلود مقاله :  توجه فرمایید.

  • در این مطلب،محتوی متن اولیه قرار داده شده است.
  • به علت اینکه امکان درج تصاویر استفاده شده در ورد وجود ندارد،در صورتی که مایل به دریافت  تصاویری از ان قبل از خرید هستید، می توانید با پشتیبانی تماس حاصل فرمایید.
  • پس از پرداخت هزینه ،ارسال آنی مقاله یا تحقیق مورد نظر خرید شده ، به ادرس ایمیل شما و لینک دانلود فایل برای شما نمایش داده خواهد شد.
  • در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون بالا ،دلیل آن کپی کردن این مطالب از داخل متن میباشد ودر فایل اصلی این ورد،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد.
  • در صورتی که محتوی متن ورد داری جدول و یا عکس باشند در متون ورد قرار نخواهند گرفت.
  • هدف اصلی فروشگاه ، کمک به سیستم آموزشی میباشد.

دانلود فایل   پرداخت آنلاین 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد ویژگیهاى کلى انقلاب اسلامى در مقایسه با انقلابهاى روسیه و فرانسه 17 ص

دانلود پاورپوینت هنر در تمدن اسلامى (دکتر علی اکبر ولایتی)

اختصاصی از نیک فایل دانلود پاورپوینت هنر در تمدن اسلامى (دکتر علی اکبر ولایتی) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت هنر در تمدن اسلامى (دکتر علی اکبر ولایتی)


دانلود پاورپوینت هنر در تمدن اسلامى (دکتر علی اکبر ولایتی)

هنرهای اسلامی:

اقوام و ملل جهان در آشنایى با هنر و بهره ورى از آن تقدّم و تأخّر دارند.
ایرانیان و رومیان، سده ها پیش از ظهور اسلام با هنر آشنا شده بودند و هر یک از این دو قوم، همزمان با ظهور اسلام، سنتهاى هنرى چند صد ساله داشتند.
نخستین عربهاى مسلمان، نگاه خود را بر آثار هنرى جهان هنگامى انداختند که یک دسته از سپاهیان آنان در مشرق، کاخ رها شده پادشاه ساسانى را در تیسفون تصاحب کرد و دسته دیگر در بیزانس پیشروى کرد و صحراى سینا را در نوردید و به سال ١٨ق به مصر رسید و شهر اسکندریه را در اختیار گرفت.
ویژگى منحصر به فرد اسلام و نیز عاملى که موجب گسترش جهانى آن شد، آمیزشى است که از عناصر قومى و جهانى در آن حضور یافته است.
اسلام، آغوش خود را به سوى همگان باز کرد و برابرى و برادرى عموم مؤمنان را در پیشگاه خداوند، از هر نژاد و ملتى که بودند، اعلام کرد.
در نتیجه این روش، میراث هنر اسلامى عبارت بود از شیوه آمیخته صدر مسیحیّت و بیزانسى همراه با بازتابهایى از صورتهاى هنرى یونانی (هلنى) و رومى و مجموعه وسیعى از سنتهاى ایرانى.
عربستان پیش از اسلام، از نظر هنرى سواى خط عربى که بالقوّه آمادگى پذیرش زینتهاى هنرى را داشت، و بعدها، از سده سوم تا نهم هجرى، آن زینتها را یافت، از درون مایگى چندانى برخوردار نبود.
شعر و سرود بیشترین هنر عرب بوده است تا آن که فتوحات مسلمانان آنان را با دیگر مظاهر هنر آشنا ساخت و موجب شد تا آن چادرنشینان ناگهان دیده بر کاخهاى ایرانیان و کلیساها و پرستشگاههاى یونانیان و رومیان با آن همه گوهرهاى درخشان و موزائیکهاى زرین و ظروف شیشه اى و سفالهاى نقاشى شده و عاجهاى کنده کارى شده و ابریشمهاى بافته شده گشودند.
از پایان سده اول هجرى فرمانروایان مسلمان، در نواحى مسخر شده، ساخت مسجدها و کاخهاى با شکوه را آغاز کردند و کوشیدند تا آثارى بزرگتر و با شکوه تر از بناهاى دوران پیش از اسلام به وجود آورند.
بیشتر نخستین معماریهاى اسلامى در کشاکش روزگار شکل و هیئت اصلى خود را از دست داده است؛ زیرا سازندگان آنها که استادکاران ایرانى، مصرى، شامى و رومى بوده اند عادت داشته اند که شـیو ه هاى معمول خود را در ساختن آن بناها به کار برند.
از اوایل سده دوم هجرى به بعد که کم کم سنتى معین و مشخص در هنر اسلامى به وجود آمد و رو به کمال گذارد، ناگزیر، آن ویژگى هاى قومى و ملّى را از بناهایى که نیاز به تجدید داشتند مى گرفت و همه را بر سنت هنر اسلامى منطبق مى ساخت.
معمارى:
معمارى اسلامى در هیئت و شکل سه نوع بناى عمده به ظهور رسید:

۱- مساجد؛

۲- مدارس؛

۳- آرامگاه ها

«مسجد جامع دمشق»  که بین سالهای ۸٧ تا ٩۶ق و روزگار «ولید» بر جای پرستشگاه ژوپیتر (خداى خدایان روم) ساخته شد، و در شمار کهن ترین بناهاى اسلامى است؛ دیوارهایى پوشیده از موزائیک کارى شیشه اى به روش خاص بیزانس داشت.
یک بناى دیگر آغاز عهد اسلامى، کاخ هشام بن عبدالملک (حک: ۱۲۵- ۱۰۵ق) است که (سراى زمستانى) خوانده مى شد و در بیابانى خالى از سکنه و سوزان در نزدیکى اریحا برافراشته شد و باغ «خربة المفجر» (جایی که آب برآید) آن را در میان گرفته بود و بیشتر آن، در زلزله سال 131ق ویران شد. بی شک باید ایرانیان که به داشتن باغها و کاخها پرآوازه بودند، در ساخت خربة المفجر همکارى کرده باشند.
یک سال پس از مرمت گرمابه کاخ خربةالمفجر، خلافت امویان برافتاد و عباسیان که از پشتیبانى ایرانیان برخوردار بودند، دارالخلافه را از دمشق به بغداد بردند و براى این مقصود صد هزار کارگر در مدت چهار سال کار کردند تا بغداد بتواند شکل یک پایتخت باشکوه را به خود بگیرد.
بغداد به شکل دایره اى ساخته شد و مرکز شهر را حصارى درمیان گرفته بود که درون آن حصار، کاخهاى سبز گنبد خلفا همچون کاخهاى شاهنشاهان ایران برافراشته گردید.
ایرانیان در ساختن این شهر و فراهم آوردن اسباب و اثاثیه زیباى آن، نقش عمده داشتند.
زیگموند و لنتفرد، فرستادگان شارلمانى، بغداد عهد هارون الرشید را زیبا و دیدنى، و خلیفه و بزرگان دربار را مردمى با فرهنگ و کاخ خلیفه را جایگاه فراهم آمدن دانش پژوهان و دانشمندان سرزمینهاى مختلف دانسته اند.
مسجد جامع سامرا:
 بزرگترین مسجد جهان اسلام از نظر مساحت بوده و در طی سالهای852-848 میلادی (235-231ق) به دستور المعتصم و المتوکل عباسی ساخته شد.
این مسجد به دلیل داشتن مناره حلزونی که پیچ حلزون آن    بر خلاف چرخش عقربه های ساعت به بالا می رود، منحصر به فرد است و بعضی ساختار این مناره را الهام گرفته از برج بابل می دانند.
ارتفاع مناره 52 متر و مساحت کل مسجد 38000 متر مربع می باشد و گنجایش حدود 8000 نمازگزار را دارد.
مسلمـانـان اســپانــیا مى کـوشـیدند تا پایتختشان، قــرطـبه (Cordoba) از نظر ثروت، شکوه، دانش و هنر با بغداد برابرى کند.
قرطبه عهد خلافت عبدالرحمان سوم (سده چهارم هجرى) به اوج مجد و عظمت رسید و سوداگران و جهانگردان و هنرمندان اسلامى از هر سو بدان جا روى می آوردند.
مسجد جامع قرطبه با مناره هاى بلندش و ستونهاى متعددش یکى از نمونه هاى زیباى هنر اسلامى در اسپانیا و در جهان اسلام است.
این مسجد در عهد عبدالرحمان اول بنا شد و عبدالرحمان دوم و حکم دوم و منصور هر کدام بخشهایى بر آن افزودند.
با آن که این مسجد امروزه به یک کلیسا بدل گشته است، اما هنوز قداست اسلامى اش بر نزهت مسیحى اش مى چربد.
براى عبدالرحمان سوم در چهار میلى قرطبه به مدت سیزده سال کاخى برافراشته گشت که «مدینه الزهرا» خوانده شد و یکى از نمونه هاى بارز هنر اسلامى عهد خلفاى اموى در آندلس است و اگرچه رو به ویرانى گذاشته، اما بخشهایى از آن مرمّت شده و نگهدارى مى شود.
قاهره یکى دیگر از کانونهاى تجلى هنر اسلامى به شمار مى آید.
فاطمیان مصر، به ویژه المستنصر، که توانگرترین آنان بود، در آنجا کتابخانه اى برپا داشتند که صدها قرآن نفیس و آراسته داشت.
شهر فسطاط، پایتخت پیشین مصر هم که بر کنار رود نیل قرار داشت، همچنان مرکز بازرگانى صنایع مصر بود.
قاهره که در یک میلى کنار نیل بر سر راه کاروانروى قدیم به سوى دریاى سرخ براى پایتخت شدن ساخته مى شد، بارویى بلند با هشت دروازه و کاخهایى باشکوه داشت.
از آن میان، کاخ خلیفه فاطمى دوازده تالار داشت که هریک از دیگرى زیباتر بود.
ناصرخسرو قبادیانى، که در سیاحتش به جانب کعبه از آنجا دیدن کرده بود، آخرین ایوان کاخ را مفروش و داراى پرده هاى اطلس سبز و اورنگى بزرگ با نقشهاى شکارگاه وصف کرده است.
از آن کــاخ، امروز جز تیـــرهای سقف، کــه بر آن مجـــالسی از زندگی درباری و روستــایی کنده شده و در آن شکـــارگران و بازداران و نوازندگــان عـود پرداخته شده اند، چیز دیگـری بر جای نمانده است.
سخن از هنر اسلامی مصر بدون یادآوری از «سوق القنادیل» یا بازار چراغان در فسطاط ناتمام مى ماند.
سوق القنادیل، یکى از مراکز تجمع داد و ستد اشیاء هنرى و صنعتى آن روز جهان اسلام بود.
در گذر زمان، قدرت فاطمیان هم جاوید نماند و سرانجام با هجوم ترکان سلجوقى از آسیاى میانه، که از راه ایران و بغداد و بیزانس مى آمدند و به سال 464ق به فلسطین رسیدند، رو به زوال گذاشت.
در آن سال سلاجقه، مصریان را از فلسطین راندند و  بیت المقدس را تصرف کردند و این باعث شد تا صلیبیان به قصد تصرف دوباره اورشلیم به قلمرو حکومتهاى اسلامى بتازند و در این نبردها با بسیارى از شگفتیهاى فرهنگ و هنر مشرق زمین آشنا شوند.
به سال 6٩ق عبدالملک بن مروان، خلیفه اموی، در بخش شمالى مسجدالاقصى و برفراز صخره، گنبدى با شکوه ساخته بود (قبة الصخره) که با گنبد کلیساى مزار عیسى (ع) برابرى مى کرد و صلیبیان مهاجم را به حیرت مى افکند.
دیوار هشت گوش آن بنا و گنبد فراز آن، همه با موزائیک پوشانده شده بود.
در داخل مسجد صخره مقدس قرار داشت و پیرامون آن را ستونهایى با سرستونهاى زرین فراگرفته بود.
 
شامل 151 اسلاید powerpoint

دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت هنر در تمدن اسلامى (دکتر علی اکبر ولایتی)

اسلامى شدن دانشگاهها در نگاه امام خمینى 34 ص

اختصاصی از نیک فایل اسلامى شدن دانشگاهها در نگاه امام خمینى 34 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 36

 

اسلامى شدن دانشگاهها در نگاه امام خمینى

یکى از مهمترین عوامل اسلامى شدن دانشگاهها تدوین صحیح علوم انسانى بر اساس علوم اسلامى، هماهنگ با آخرین پیشرفتهاى علوم انسانى در مغرب زمین مى‏باشد. اما در اینجا باید نکاتى را در تحقق این امر بنیادین و سرنوشت‏ساز در عرصه دانشگاهها و مراکز آموزشى مورد توجه جدى قرار داد و آن اینکه در اسلام بعد از تاریخ صدر آن با عدم فعلیت تاریخى و سیاسى نظام ولایت در زمان حیات ائمه خصوصا بعد از شهادت امام حسن (ع) تا ظهور انقلاب اسلامى ایران، جنبه سیاسى و اجتماعى اسلام که در عرصه حکومت در انحصار خلفاى بنى‏امیه و بنى‏عباس و بعدا سلاطین مستبد قرار گرفت، از جنبه فکرى، اعتقادى و معنوى آن جدا گشت و در نتیجه با وجود رشد علوم الهى و حتى طبیعى و ریاضى در تاریخ و تمدن اسلامى، علوم انسانى از جامعه شناسى تا علم سیاست و اقتصاد به علت عدم وجود آزادیهاى سیاسى به انحطاط کامل گرایید تا بعد از نهضت مشروطه، با روى کار آمدن حکومت وابسته پهلوى، با وجود طرفدارى این رژیم در غربى کردن جامعه اسلامى مجددا به علت فقدان استقلال و آزادیهاى ملى و سیاسى، علوم اجتماعى و انسانى علیرغم تاثیرپذیرى سطحى و صورى از تفکر و تمدن غرب مجال رشد و نضج کافى نیافت. تا با ظهور انقلاب اسلامى و تشکیل نظام مقدس مبتنى بر ولایت و رهبرى حضرت امام‏خمینى (ره)، مسائل معنوى و علوم دینى با جنبه‏هاى سیاسى، اجتماعى و مادى، پیوندى مستحکم یافت که بعدا مى‏بایست در انقلابى فرهنگى با تبیین و تفسیر علمى این پیوند مقدس به صورتى علمى و دانشگاهى در عرصه تدوین علوم انسانى بر اساس مبانى اصیل اسلامى که بعد از شهادت امام حسن مجتبى (ع) تا ظهور انقلاب اسلامى ایران به علت ظهور و حاکمیت‏حکومتهاى غیر دینى و مستبد مسکوت ماند، صورت مى‏پذیرفت. اما متاسفانه عدم تحقق این امر اساسى بعد از وقوع انقلاب اسلامى بتدریج موجب ازدیاد فقر فرهنگى در زمینه علوم انسانى و تجربى جدید و در نتیجه باعث تشدید وابستگى فکرى برخى از اساتید دانشگاهى ایران به غرب گردید و این امر نیز تاکنون موجب ظهور برخى بحرانهاى فکرى، سیاسى و دانشگاهى در این سرزمین گردیده است و امروز بعد از تحقق نظام ولایت در این کشور با تهاجم و شبیخون فرهنگى غرب، دانشگاههاى ایران عرصه تاخت و تازاندیشه‏هاى ضد اسلامى و ضد ولائى گشته است تا به حدى که برخى از مراکز پژوهشى علمى و فکرى کشور نیز متاسفانه تحت تاثیر این امواج سهمگین غیر اسلامى قرار گرفته‏اند. تا به آنجا که مقام معظم رهبرى درباره این امر خطیر و حساس با صراحت هشدار داده و مکررا فرموده‏اند "آینده نظام وابسته به اسلامى کردن دانشگاهها مى‏باشد" زیرا مى‏دانیم که همه مسوولین نظام بدون استثناء درآینده همانند گذشته با تحصیل رسمى در دانشگاهها و یا در خارج از آن تحت تاثیر وضعیت فکرى و اجتماعى آن مى‏باشند. آنچه در این مورد ذکر آن بسیار سرنوشت‏ساز مى‏باشد این است که از آنجا که بزرگترین پیام فرهنگى حضرت امام خمینى (ره) در ارتباط با نحوه تدوین علوم انسانى دانشگاهها بر اساس حقایق و تعالیم معنوى اسلامى در این فرموده موجز اما بسیار عمیق ایشان خلاصه مى‏شود که "تمام علوم چه علوم طبیعى باشد و چه علوم غیرطبیعى باشد، آنکه اسلام مى‏خواهد، آن مقصدى که اسلام دارد این است که تمام اینها مهار بشود به علوم الهى و به توحید بازگردد" (1) .اندیشمندان و اساتید متفکر و متعهد دانشگاهى و حوزوى مى‏بایست‏با نوعى وحدت فکرى و با نوعى همفکرى علمى به تدوین علوم انسانى جدید با استفاده از برخى دستاوردهاى علوم جدید در غرب براساس مبانى فکرى و علمى علوم اسلامى و حقایق مکتب بزرگ اسلام مبادرت ورزند تا قادر به ایجاد تحول و تحقق انقلاب فرهنگى مورد نیاز کشورمان گردند تا به این وسیله هم برخى معضلات عمیق فرهنگى کشورمان مرتفع گردد و هم رسالت جهانى و فرهنگى عمیق انقلاب بزرگ اسلامى در سطح جهان بحران زده معاصر محقق گردد.

در اینجا لازم است‏براى فهم عمیق جمله مذکور حضرت امام که در دنیاى علمى و فکرى امروز جهان غرب و معاصر مورد توجه برخى بزرگترین متفکران معاصر قرن حاضر مى‏باشد اشاراتى کنیم (تا مشخص گردد که امر تدوین علوم انسانى جدید بر اساس حقایق دین اسلام که یکى از مهمترین ارکان اسلامى شدن دانشگاهها و همه مراکز فکرى و آموزشى کشور است‏خود نیاز به کارى فکرى و نظرى در سطح همه علوم اسلامى و بشرى با حضور همه‏اندیشمندان اصیل اسلامى و عالم به معارف جدید بشرى دارد و به همین علت جز با تفکر و اجتهادى زنده و همه جانبه و جدید ممکن نمى‏باشد به عبارت دیگر تحقق این امر اساسى نیازمند یک جهاد فرهنگى و علمى بزرگ مى‏باشد که تنها با صدور چند بخشنامه عملى و یا نصیحت واندرز اخلاقى در سطح دانشگاهها هرگز ممکن نمى‏باشد.

در اینجا براى اینکه به ژرفاى سخن بزرگ معظم‏له وقوف کامل یابیم نظر یکى از بزرگترین فیزیکدانان و جهان‏شناسان تمام تاریخ علم مغرب زمین یعنى"ماکس پلانگ" را در نیمه اول قرن حاضر متذکر مى‏گردیم "به این ترتیب به جایى مى‏رسیم که علم حدودى را که از آنها نمى‏تواند تجاوز کند معین مى‏نماید و در عین حال نواحى دیگرى را نشان مى‏دهد که از حوزه فعالیت وى خارج است... نقطه عزیمت ما از سرزمین یک علم خصوصى بود و در ضمن به یک رشته مسائل رسیدیم که همه جنبه فیزیکى خالص داشتند ولى در پایان کار از جهانى که فقط جنبه حسى داشت‏به یک جهان واقعى متافیزیکى رسیدیم. (2)

"برخى موانع اسلامى شدن دانشگاهها"

البته تحقق سخن حضرت امام (قدس سره) مبنى بر لزوم بازگشت همه علوم به علم شریف توحید نیازمند تحقق "انقلاب فرهنگى" بزرگى است که متاسفانه تاکنون در عرصه دانشگاهها و مراکز پژوهشى تحقق نیافته است زیرا غالب اساتید رشته‏هاى فلسفه و الهیات و عرفان که مى‏بایست تاکنون به تدوین چارچوب و تعریف دقیقى از نگرش اسلام در خصوص جهان بینى فلسفى متناسب با تفکر و تمدن معاصر جهان براى هدایت علوم انسانى پایه و فنى اهتمام مى‏ورزیدند با بى‏تفاوتى و سکوت از اهتمام به چنین مساله سرنوشت‏سازى خوددارى نمودند و حتى برخى از آنها با وجود اعتقادات دینى و آشنایى با تفکر جهان غرب، حضور در چنین عرصه حیاتى و ارتباط غیر مستقیم و علمى با عرصه حکومت و سیاست کشور اسلامى را نوعى کار "ایدئولوژیک" و سیاسى صرف تلقى کردند. از سوى دیگر با وجود چنین خلاء و فقر فرهنگى، بعضى از اساتید علوم اجتماعى، اقتصادى و سیاسى که فاقد فهم عمیق نسبت‏به مبانى فلسفى براى ایجاد چارچوب مورد نیاز انقلاب فرهنگى در این سرزمین الهى مى‏باشند، تحت تاثیر مکاتب اجتماعى و سیاسى غرب با طرفدارى ازبینش و فرهنگ علوم انسانى غرب، مروج غربگرایى در عرصه علوم انسانى و سیاسى مى‏باشند و در این میان برخى از متخصصان علوم پایه و فنى که مطالعاتى آزاد در مباحث فلسفى و دینى دارند با تلاش در "عصرى کردن معرفت دینى" سعى در انطباق اسلام با مکتب "نئوپوزیتوسیم" غرب که در واقع مروج مکتب "ماتریالیسم جدید و علمى" مى‏باشد دارند و در این جهت گروه کثیرى از عالمان علوم پایه و فنى به صورت سطحى و شخصى معتقدند که علوم مذکور هیچ ارتباطى با رشته‏هایى چون فلسفه و خصوصا عرفان و الهیات و دین ندارند و بلکه در تباین و تخالف باعلوم مذکور هستند و خود داراى قلمروى کاملا مستقل مى‏باشند. چنین بینش مادى و حسى هم اکنون در میان بسیارى از دانشجویان و برخى اساتید علوم پایه و فنى و همچنین علوم اجتماعى و سیاسى به علت فقدان و حضور یک جریان نیرومند و مترقى فرهنگ اسلامى که درگذشته با متفکران و بزرگانى چون علامه طباطبایى، استاد شهید مطهرى و... چنین بینش اصیل و بنیادین براى نسل گذشته را فراهم نمودند و این تلاش عظیم فرهنگى در انطباق متعادل تعالیم عالیه اسلام با مقتضیات عصرجدید خود زمینه فرهنگى مورد نیاز را براى تاسیس حکومت و انقلاب اسلامى در دو دهه گذشته بوجود آورد، نداى اقتباس کامل تفکر و تمدن غرب از جمله توسعه فرهنگى، اقتصادى و سیاسى و همچنین کسب علوم جدید و حتى بینش برخى مکاتب فلسفى و الحادى و اومانیستى مغرب زمین را در برخى مراکز دانشگاهى و پژوهشى سر داده‏اند تا به این وسیله نادانسته جامعه اسلامى ما را با یک بحران فرهنگى و فکرى ژرف و ریشه‏دار مواجه سازند. در این میان برخى از عالمان و مدیران مراکز آموزشى و پژوهشى و اجرایى کشور به علت‏سنخیت رشته تخصصى خود با علوم مادى به نحوى غیر صحیح هنوز همانند قرون 18 و 19 اروپا توهم مى‏کنند که علوم جدید مادى مغرب زمین داراى ارزشى مطلق و کاملا عینى مى‏باشد در حالى که در قرن حاضر برخلاف پندار بسیارى از آنها که سعى در تفسیر نامتعادل میان دین و حقایق ماورالطبیعى بر اساس علوم جدید مادى غرب دارند بسیارى از فیزیکدانان و جهان شناسان بزرگ غرب همچون "ماکس پلانگ"، "انیشتین" و خصوصا "جینز" و "ادینگتون" و... سعى کامل در انطباق و تفسیر مبانى علم فیزیک جدید با برخى حقایق متافیزیکى و حتى عرفانى دارند که در اینجا ما تنها به ذکر گفتار یکى از این بزرگان و دانشمندان متعادل و عالیقدر اروپا مبادرت مى‏ورزیم. (3) "از این دورنما ما یک جهان روحانى را در کنار جهان فیزیکى تشخیص مى‏دهیم" و درست در چنین شرایط فکرى جهان معاصر، برخى متجددان غربگراى داخلى مدعى اقتباس فرهنگ و الگوى توسعه نامتعادل معاصر جهانى مى‏باشند و به این وسیله دانشگاهها و مراکز پژوهشى کشور را علیرغم برخى پیشرفتهاى علمى و فنى اخیر که اصلاح و تکمیل آن بصورت متعادل وهمه جانبه بسیار ارزشمند و مغتنم مى‏باشد با بحرانى فرهنگى مواجه ساخته‏اند به نحوى که بارها رهبر معظم انقلاب با شکوه از روند کار دانشگاهها و مراکز مربوطه خواستار اسلامى شدن دانشگاهها و مراکز پژوهشى شده‏اند و تصریح نموده‏اند که سرنوشت آینده کشور بستگى به همین تحقق اسلامى کردن دانشگاهها و مراکز پژوهشى مربوطه دارد. اما در پاسخ به چنین خواست‏بنیادین و ضرورى بسیارى از مسوولین تصور مى‏کنند که تنها با صدور چند آیین‏نامه صورى و یا اجرایى و ادارى مى‏توان به انجام چنین مسئله خطیر مبادرت ورزید غافل از آنکه مسئله اسلامى شدن دانشگاهها در مرحله نخست‏با ایجاد تحولى فرهنگى و فکرى در عرصه علوم فلسفى و دینى و انسانى که خود مى‏تواند منجر به تحقق توسعه‏اى همه جانبه در همه عرصه‏هاى فرهنگى، اقتصادى، علمى و سیاسى گردد، ممکن و میسر مى‏باشد تا به این وسیله کشور اسلامى ما قادر به رفع مشکلات و نیازهاى مادى و همچنین معنوى خود و بلکه امت‏بزرگ اسلامى گردد تا بتواند در دنیاى به بن بست رسیده و بحرانى و متناقض جهان کنونى که دچار تعارضاتى ریشه‏اى در همه عرصه‏هاى فلسفى، علمى، اخلاقى، سیاسى و زیست - محیطى است‏با پى‏ریزى یک تمدن متعادل و بزرگ اسلامى در آینده‏اى نه چندان دور که امروزه سخت مورد نیاز جامعه بشرى است. منادى رهایى بشر از بن بست و بحران موجود در تمدن مبتنى بر پیشرفت و آشوب و یا علم و توحش مدرن معاصر گردد.


دانلود با لینک مستقیم


اسلامى شدن دانشگاهها در نگاه امام خمینى 34 ص