نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقیاس افسردگی دانشجویان USDI

اختصاصی از نیک فایل مقیاس افسردگی دانشجویان USDI دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقیاس افسردگی دانشجویان USDI


مقیاس افسردگی دانشجویان  USDI

مقیاس افسردگی دانشجویان، دارای 30 سوال با طیف 5 درجه ای می باشد.

این ابزار روش نمره گذاری و تفسیر، روایی و پایایی نیز دارد.

 

دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه بررسی رابطه افسردگی انحرافات اجتماعی در بین دانشجویان

اختصاصی از نیک فایل پایان نامه بررسی رابطه افسردگی انحرافات اجتماعی در بین دانشجویان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه بررسی رابطه افسردگی انحرافات اجتماعی در بین دانشجویان


پایان نامه بررسی رابطه افسردگی انحرافات اجتماعی در بین دانشجویان

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 90 صفحه می باشد.

 

فهرست

فصل اول.. ۱

کلیات تحقیق.. ۱

مقدمه: ۲

بیان مسئله: ۴

سؤال مسئله : ۵

اهمیت و ضرورت تحقیق : ۶

اهداف تحقیق : ۷

فرضیه تحقیق : ۷

متغیرهای تحقیق : ۷

تعاریف عملیاتی واژه ها و مفاهیم : ۸

فصل دوم. ۹

پیشینه و ادبیات تحقیق.. ۹

۱-۲- تعریف : اختلال شخصیت ضد اجتماعی.. ۱۰

۲-۲- شیوع سابقه ی تاریخی و اختلال اراده. ۱۰

ویژگیهای شخصیتهای ضد اجتماعی.. ۱۳

الف: بی هدف بودن رفتار ضد اجتماعی بر انگیخته شده. ۱۴

ب: فقدان وجدان و احساس مسؤولیت نسبت به دیگران.. ۱۴

ج : فقر هیجانی.. ۱۵

۴-۲ علل رفتار ضد اجتماعی.. ۱۵

۱- زمینه ی خانوادگی و اجتماعی.. ۱۶

۲- نارسائیهای یادگیری.. ۱۸

۳- رابطه ی وراثت و شخصیت ضد اجتماعی.. ۱۹

بررسی دو قلوها ۲۰

بررسیهای فرزند خواندگی.. ۲۰

اضافه بودن کروموزوم y. 21

بدعملکردهای فیزیولوژیائی.. ۲۲

۵ – ۲ مثالی وحشتناک از اختلال شخصیت ضد اجتماعی.. ۲۳

۶- ۲- خلاصه ای از بحث و بررسی اختلال شخصیت ضد اجتماعی.. ۲۷

۷- ۲- اختلال سلوکی.. ۲۹

۸ – ۲- نمونه هایی از اختلال سلوکی.. ۳۰

۹- ۲- نوجوان آشفته. ۳۲

۱۰- ۲- جویندگان احساس… ۳۴

۱۱- ۲- اضطراب در افراد ضد اجتماعی.. ۳۵

نظریه های شخصیتی.. ۳۵

شخص شناسی.. ۳۵

نیروی تحرکی شخصیت از نظر ماری.. ۳۸

تأثیر عوامل برونی : ۴۸

رشد شخصیت از نظر ماری.. ۵۳

تاثیر اجتماع در رشد شخصیت . ۵۷

وسائل بررسی شخصیت. ۵۷

نظریه نیازمندی و آرمان شخصیت اریک فرام. ۶۰

انسان، حیوان ناطق. ۶۱

نقش اجتماع در تشکیل شخصیت.. ۶۳

تضادهای وجود. ۶۵

فصل سوم. ۷۱

روش تحقیق.. ۷۱

جامعه ی مورد مطالعه : ۷۲

حجم نمونه : ۷۲

روش نمونه گیری: ۷۲

ابزار اندازه گیری در تحقیق حاضر : ۷۳

پرسشنامه افسردگی بک… ۷۴

روش تحقیق : ۷۴

روش آماری مربوط به فرضیه ها: ۷۵

فصل پنجم. ۷۹

بحث و نتیجه گیری.. ۷۹

پیشنهادات.. ۸۰

محدودیت ها ۸۰

بحث و نتیجه گیری.. ۸۱

منابع و ماخذ. ۸۳

منابع و ماخذ

آزاد – حسین – آسیب شناسی روانی – انتشارات رشد – سال ۱۳۸۲ – تهران

سیاسی – علی اکبر – روان شناسی شخصیت – انتشارات نور – سال ۱۳۷۹ – تهران

شفیع آبادی – عبداله – نظریه ها و روان درمانی – انتشارات البرز – سال ۱۳۸۰– تهران

دلاور – علی – آمار استنباطی – انتشارات رشد – سال ۱۳۷۹ – تهران

دلاور – علی – روش تحقیق در علوم تربیتی – سال ۱۳۸۰ – تهران

  رحیمیان – حوریه بانو – نظریه های روان درمانی – انتشارات ارجمند – سال ۱۳۷۹ – تهران

کریمی – روان شناسی شخصیت – انتشارات آسمان – سال ۱۳۷۹ –تهران

گنجی – حمزه – روان شناسی رشد – انتشارات رشد – سال ۱۳۷۹  تهران

میلانی فر – بهروز – آسیب روانی – انتشارات نی – سال ۱۳۸۰ – تهران

منصور – محمود – روان شناسی شخصیت – انتشارات رشد – سال ۱۳۸۱ – تهران

۱-۲- تعریف : اختلال شخصیت ضد اجتماعی

همان طور که قبلا ذکر شد کسانی که به اختلالات اضطرابی، بدنی شکل، و سایر اختلالات غیر سیکوتیک مبتلا هستند، گرچه ممکن است موجب ناراحتی خانواده و دوستان بشوند، ولی اساسا خود آنها هستند که از ناراحتیشان رنج می برند. برعکس در افراد مبتلا به اختلال ضد اجتماعی این رنج و ناراحتی وجود ندارد. نشانه ی مشخص این اختلال عبارت است از: یک نگرش درنده خوئی نسبت به دیگران، و بی احساسی مزمن و بی تفاوتی نسبت به حقوق آنان که به صورت دروغ، دزدی، کلاهبرداری، و سوء رفتار جلوه گر می شود. ارتباط با شخصیت های ضد اجتماعی ممکن است خطرات آشکاری به همراه داشته باشد، زیرا بسیاری از آنان آشکارا تمایلات مجرمانه ی خود را بروز می دهند. عده ی این افراد بالنسبه زیاد است و به همان اندازه که مشکلات روانی برای دیگران می آفرینند، ممکن است که مسائل اساسی اجتماعی و قانونی برای آنان فراهم سازند.

 ۲-۲- شیوع سابقه ی تاریخی و اختلال اراده

شیوع اختلالات شخصیت ضد اجتماعی ۲ تا ۳ درصد است و در مردان چهار برابر زنان است (رجیر و دیگران، ۱۹۸۴؛ کادوت، ۱۹۸۶). اما تنها افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی مرتکب دزدی و کلاهبرداری نمی شوند بلکه افراد به اصطلاح “عادی” نیز به سرقت، جعل، و اختلاس مبادرت می ورزند. اما وقتی که افراد عادی مرتکب دزدی و یا کلاهبرداری می شوند، مجرم شناخته شده و عملشان جرم محسوب می شود، در حالی که در شخصیت های ضد اجتماعی این رفتارها به گونه ی دیگری مورد توجه قرار می گیرد.

واقعیت این است که سالین متمادی تصور نمی شد که شخصیتهای ضد اجتماعی در اصطلاحات روان شناسی بگنجند. بدین ترتیب، همه ی کسانی که به جرم و خلافکاری دست زده بودند، مجرم شناخته می شدند، و تنها وجه تمایز آنها میزان و شدت جرمشان بود. اما در قرن نوزدهم، تحت تاثیر پیشرفتهای روان شناسی، به ویژه این اندیشه گسترش یافت که انواع معینی از رفتارهای جنائی، ممکن است در شرایطی که شخص هیچ کنترلی بر آنها ندارد به وقوع بپیوندد. این شرایط غیر قابل کنترل می توانند از منابع اجتماعی، روانی، و یا زیست شناختی ناشی شده باشند. بنابراین، جرم این افراد بر خلاف میل و اراده شان صورت گرفته و ناشی از شرایطی بوده است که هیچ کنترلی بر آنها نداشته اند.

گفته شده است که امکان دارد بسیاری از کسانی که مجرم نیستند ولی مرتکب اعمال سوء می شوند به دلیل وجود تجارت روانی و تکانه های آنی باشد که کنترل کمی بر آن دارند. افراد ضد اجتماعی نیز ممکن است نتوانند کنترلی بر اعمال خود داشته باشند و بدین ترتیب در زمره ی این افراد قرار گیرند.

در این قرن، این باور وجود داشت که افراد ضد اجتماعی “دیوانه ی اخلاقی” هستند و به عنوان افراد مبتلا به اختلال اراده تلقی می شدند. گرچه امروزه اصطلاح “اختلال شخصیت ضد اجتماعی” جایگزین دیوانه ی اخلاقی شده است، ولی همچنان این افراد به عنوان کسانی که دچار نارسایی و اختلال اراده اند، مورد توجه واقع می شوند. زیرا به نظر می رسد که این افراد، خواه به دلیل زیستی، خواه اجتماعی، و خواه روانی،”قادر به اداره ی امور زندگی خود نیستند”. افرادی که بخوبی قادر به درک اراده و اداره ی خویشتن هستند، ولی خلافکاری را برگزیده اند، مجرم شناخته می شوند.

رابرت کیگان (۱۹۸۶) اظهار می دارد که افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی از نظر ساختار روانی، بسیار شبیه به کودکان ده ساله هستند. بدین معنی که هر دو گزوه نمی توانند مسؤولیتی را به عهده بگیرند، در فهم دیگران اشکال دارند، و ذهنشان به شدت عینی است (در مرحله ی منطق عینی باقی مانده اند). مصاحبه ی زیر که بین یک خبر نگار و یک سارق معروف بانک به نام ویلی صورت گرفته است این موضوع را بخوبی نشان می دهد.

خبرنگار: ویلی، چرا تمام بانکها را می زنی؟

ویلی    : زیرا بانک محلی است که در آن پول نگهداری می شود (کیگان، ۱۹۸۶).

درباره ی این موضوع که آیا یک شخص واقعٲ به اختلال شخصیت ضد اجتماعی مبتلاست یا نه، بحث و اختلاف نظر وجود دارد. ریشه ی این بحثها در ماهیت اختلال نهفته است. زیرا یکی از ویژگی های اختلال شخصیت ضد اجتماعی اختلال اراده است، و اراده تابع همه یا هیچ نیست. یعنی نمی توان گفت که فردی فاقد اراده یا صاحب اراده است، بلکه مانند سایر کنشهای روان شناختی، اراده به صورت یک پیوستار است که افراد بهنجار، کم یا بیش از آن برخوردارند، اما در افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی حتی کمتر از اراده ی افراد بهنجاری است که از آن بهره ی کمی دارند. حد و مرزی که افراد ضد اجتماعی را از نظر نارسایی اراده از دیگران جدا می سازد، قراردادی است. به همین دلیل این تشخیص باید با احتیاط صورت پذیرد.

اراده نیز مانند اضطراب استنباطی بوده و قابل دیدن نیست. وجود آن از رفتارهایی که خواست فرد در آن منعکس است، استنباط می شود. تا زمانی که فرد رفتار خاصی را از خود بروز ندهد، نمی توان قضاوت کرد که از اختلال شخصیت رنج می برد یا نه. به همین دلیل DSMIII-R معیارهای شناختی – رفتاری را برای تشخیص اختلال شخصیت ضد اجتماعی ارائه می دهد.

ویژگیهای شخصیتهای ضد اجتماعی

هروی کلک لی که یک بررسی کننده ی دراز مدت درباره ی این افراد و رفتارهای آنان است بعضی از این ویژگیها را در کتابی تحت عنوان “نقاب سلامت روان” توصیف کرده است (۱۹۶۴). کلک لی شانزده ویژگی رفتار شخصیت ضد اجتماعی را فهرست بندی کرده است. این شانزده ویژگی تحت سه گروه خصیصه آورده شده که عبارت است از: بی هدف بودن رفتار ضد اجتماعی برانگیخته شده، فقدان وجدان و احساس مسؤولیت نسبت به دیگران، و فقر هیجانی.

الف: بی هدف بودن رفتار ضد اجتماعی بر انگیخته شده

جرم، برای مجرمان عادی، معنی و مفهوم خاصی به دنبال دارد. می توان فهمید که آنان چه عملی را انجام داده اند و به چه دلیل. مثلا می خواهند که سریعا ثروتمند شوند، و موقعیت کسب کنند. گرچه بسیاری از این رفتارها مورد تایید نیستند ولی انگیزه هائی قابل فهم دارند. ولی جرمهای افراد ضد اجتماعی اغلب به نظر بی هدف، تصادفی، و تکانه ای می رسد. نه خود می توانند درک کنند و نه دیگران قادرند بفهمند که چرا و به چه دلیل این افراد عمل خاصی را مرتکب شده اند. به نظر می رسد که آنان به دلیل یک هدف منطقی برانگیخته نشده اند، بلکه بیشتر به صورت تکانه ای رفتار منحرفی را مرتکب شده اند.

ب: فقدان وجدان و احساس مسؤولیت نسبت به دیگران

نبود شرم یا پشیمانی برای کارهای بد گذشته، از هر قبیل، و هر اندازه که ناپسند باشند، از متداولترین ویژگیهای افراد ضد اجتماعی است. آنان فاقد وجدان اخلاقی اند و بدین ترتیب، هیچ توجهی به حقوق دیگران ندارند (هیر، ۱۹۸۰). بنابراین، روابط آنان با دیگران کاملا سطحی و به منظور بهره برداری از آنان است. آنها توانائی عشق و وابستگی دائمی را نداشته نسبت به عطوفت، مهربانی، و محبت تاثیر ناپذیرند. بی شرمانه دروغ می گویند، و بی رحمانه نسبت به کسانی که به آنها اعتماد کرده اند، تعدی و ظلم می کنند.

 ج : فقر هیجانی

یکی از تفاوت های عمده که شخص بهنجار مجرم را از یک فرد مبتلا به شخصیت ضد اجتماعی متمایز می سازد، عمق احساسات تجربه شده ی آن هاست. به نظر می رسد که مجرمان عادی همان هیجاناتی را که سایر افراد عادی خواهند داشت، تجربه می کنند، ولی تجربه ی هیجانی افراد ضد اجتماعی بسیار سطحی است. رفتار افراد ضد اجتماعی به نحوی است که گویی قادر به ادامه ی عشق، خشم، اندوه، لذت و ناامیدی نیستند. در واقع، ناتوانی آنان در تجربه ی هیجانی ممکن است به طور معنی دار با فقدان وجدان اخلاقی آن ها در رابطه باشد. به همین دلیل به سهولت حقوق دیگران را پایمال می سازند.

۴-۲ علل رفتار ضد اجتماعی

اختلال شخصیت ضد اجتماعی دیرپا و دوام دار است. اگر این اختلال در کودکی یا اوایل نوجوانی ظاهر شود، اختلال سلوکی نامیده شده، و ممکن است تا بزرگسالی ادامه می یابد. چهار منبع بالقوه برای این اختلال مورد توجه واقع شده که عبارت است از: ۱- زمینه ی خانوادگی و اجتماعی  ۲- نارسایی های یادگیری  ۳- وراثت  ۴- بد عملکردی فیزیولوژیایی دستگاه عصبی مرکزی.

 ۱- زمینه ی خانوادگی و اجتماعی

به نظر می رسد که افراد ضد اجتماعی، معیارهای اخلاقی جامعه را درونی نساخته اند. بنابراین، طبیعی است که منابع تحول روانی – اخلاقی آنان،به ویژه زمینه ی اجتماعی و خانوادگی، به عنوان علل ضد اجتماعی مورد بررسی قرار گیرد. شواهدی در دست است که رفتار ضد اجتماعی با تجارب دوران کودکی افراد مبتلا در رابطه است. شماری از مطالعات، دلالت بر آن دارند که از دست دادن یکی از والدین به دلیل مرگ، طلاق، جدایی و یا بستری شدن طولانی در بیمارستان، با ظهور رفتار ضد اجتماعی در آینده همبستگی دارد (گری گوری، ۱۹۵۸؛گریر، ۱۹۶۴؛ اولتمن و فریدمن، ۱۹۶۷).

افزون بر آن این مطالعات نشان داده اند که هر قدر رفتار ضد اجتماعی شدیدتر باشد، این احتمال که فرد جدایی و محرومیت از والدین را تجربه کرده باشد، بیشتر است. اکثر نویسندگان خاطر نشان ساخته اند که محرومیت از والدین فی نفسه و خود به خود موجب ظهور رفتار ضد اجتماعی نمی شود، بلکه فضای هیجانی که به طلاق سرعت بخشیده، و رویدادهای بعد از آن در شخصیت ضد اجتماعی مؤثر است. مثلأ مشاجره ها ودعواهای شدید، درگیری ها و هرج و مرج ها، می بارگی، بی ثباتی والدین،و بی توجهی پدر از عوامل عمده ی ایجاد کننده ی فضای هیجانی ضایعه گر محسوب شده اند( اسمیت، ۱۹۷۸).

یافته های مشابه، ولی وسیعتر مربوط به گروه کثیری از کسانی است که در خلال سال های ۱۹۲۴ تا ۱۹۲۹ در یک کلینیک هدایت کودکان مورد مطالعه قرار گرفتند( رابینز،۱۹۶۶). در این کلینیک گزارش های روان شناختی و جامعه شناختی دقیقی درباره ی مشکلات و شرایط خانوادگی کودکانی که به کلینیک ارجاع شده بودند، تهیه شد. وقتی این کودکان بزرگ شدند، با کودکان گروه کنترل که هیچ گاه به کلینیک ارجاع نشده بودند، مورد مصاحبه و مقایسه دقیق قرار گرفتند. این بررسی معلوم ساخت که در حدود ۲۲ درصد از گروهی که به کلینیک ارجاع شده بودند، به عنوان شخصیت ضد اجتماعی مورد تشخیص واقع شدند، در حالی که فقط ۲ درصد از گروه کنترل چنین تشخیصی داشتند.

کدام تجربه ها و رفتارهای اولیه ی این افراد با تشخیص اختلال شخصیت ضد اجتماعی در بزرگسالی همبستگی دارد؟ بررسی و مقایسه ی این مصاحبه ها، و گزارش های روان شناختی و جامعه شناختی آشکار ساخت که : ( آزاد – ۱۳۸۲)

الف : این کودکان به دلیل رفتارهای ضد اجتماعی از قبیل دعوا، سرقت، فرار از آموزشگاه، و مسائل انظباطی مدرسه به آن کلینیک ارجاع شده بودند.

ب: در مقایسه س گروه کنترل، اکثر این کودکان از خانواده های فقیر، یا از هم پاشیده در اثر جدائی و طلاق بودند. پدران آنها نیز اغلب، رفتار ضد اجتماعی داشته و الگوهائی برای فرزندان خویش به حساب می آمدند (باندورا و والترز، ۱۹۶۳).

سایر مطالعات دراز مدت، رابطه ی فضای خانوادگی نابهنجار و جنایتکاری بعدی را در پسران بزهکار، نشان داده اند. لازم به یادآوری است که حضور یا عدم حضور پدر به خودی خود یک تعیین کننده ی کلیدی برای جنایتکاری بعدی فرزندان نبود، بلکه عواملی از قبیل محبت مادری، عزت نفس، نظارت والدین، تفاهم زناشویی، و انحرافات پدر در ظهور یا عدم ظهور بزهکاری و جرم، عامل مؤثری محسوب می شدند. در واقع اگر: مادر مهربان و دارای اعتماد به نفس بود، کودک تحت نظارت و سرپرستی دقیق قرار داشت، اختلال بین والدین کم بود، و پدر رفتار منحرف نداشت، جدائی و طلاق فی نفسه نمی توانست موجب رفتار ضد اجتماعی باشد.

۲- نارسائیهای یادگیری

بسیاری از متخصصان بالینی ناتوانی احتمالی افراد ضد اجتماعی در عبرت آموزی از تجربه را مورد تاکید قرار داده اند. پریچارد در ۱۹۳۷ این گونه افراد را “کودنهای اخلاقی” نامیده است. کلک لی (۱۹۶۴) در بررسیهای خود، در می یابد که افراد ضد اجتماعی به ویژه در پند آموختن از تجارب تنبیهی دچار نارسایی بوده، در قضاوت و داوری ضعیف هستند؛ با این وجود، افرادی “فهمیده” و هشیارند. بدین ترتیب اگر آنان از یک ضعف و نارسایی در آموختن رنج می برند، ممکن است مربوط به کمی دقت آنان باشد. یکی از مواردی که در زمینه ی ضعف یادگیری در افراد ضد اجتماعی مورد مطالعه واقع شده نارسائیهای مربوط به یادگیری اجتنابی است.

مشاهدات کلک لی به ویژه حاکی از آن است که افراد ضد اجتماعی در یادگیری اجتنابی دچار نارسایی هستند. افراد عادی به سرعت می آموزند که اوضاع و احوال را پیش بینی کنند و از موقعیتهای تنبیه کننده بپرهیزند. اما افراد ضد اجتماعی، شاید به دلیل کم انگیختگی و دلواپسی پایین، در چنین مواردی قصور می ورزند.

موضوع دیگری که در زمینه ی نارسائیهای یادگیری در افراد ضد اجتماعی بررسی شده، فوریت نتایج است. بدین معنی که هر قدر فاصله ی زمانی بین یک رفتار و نتیج حاصل از آن بیشتر باشد، ادراک ارتباط بین آن رفتار و نتایج آن مشکلتر است. بعضی از افراد در مقایسه با افراد دیگر در ادراک و حفظ ارتباط بین دو حادثه پس از یک فاصله ی زمانی معین، با مشکلات بیشتری مواجه اند. ممکن است افراد اجتماعی جزء این گروه افراد باشند. زیرا تنبیه معمولا مدتی پس از وقوع جرم به مرحله ی اجرا در می آید. افراد ضد اجتماعی معمولا از تنبیه ها هراسی ندارند.

۳- رابطه ی وراثت و شخصیت ضد اجتماعی

احتمال این که اختلال ضد اجتماعی ریشه ی ژنتیک داشته باشد از قدیمی ترین باورهاست که مورد مورد توجه قرار گرفته است. اطلاعات مربوط به عامل زیست شناختی در رفتار ضد اجتماعی جالب ولی پیچیده است. در اینجا نخست بررسیهای مربوط به دوقلوها ارائه می شود، آن گاه مطالعات مربوط به مردانی که یک کروموزوم y اضافی دارند، مورد بحث قرار می گیرد. اما قبل از آن، این نکته باید گفته شود که اغلب این مطالعات مربوط به رابطه ی بین عوامل زیست شناختی و جنایت است. همان گونه که قبلا ذکر شد، جنایت لزوما همراه و مترادف با ضد اجتماعی نیست. در سطور بعد تا آنجا که یافته ها و مطالعات اجازه دهند، فرق این دو را مشخص خواهیم کرد.

 بررسی دو قلوها

بر اساس مجموعه ای از بررسیها و مطالعات مربوط به میزان جرم و خلافکاری در میان دوقلوهای یک تخمکی آشکار شده است که یک رابطه ی قوی بین مجرمیت و عوامل ژنتیک وجود دارد. در یکی از این بررسیها معلوم شده است که ۶۹ درصد از ۲۱۶ دوقلوی یک تخمکی مرتکب جرم و جنایت شده اند؛ در حالی که فقط ۳۳ درصد از دوقلوهای دو تخمکی همجنس، جرم و جنایت های مشابهی را انجام داده بودند. این مطالعات تاثیرات ژنتیک را بر جنایتکاری این افراد مورد تاکید قرار می دهند. بدیهی است که عامل محیط را نباید نادیده گرفت، زیرا میزان جنایتکاری در بین دوقلوهای متضاد ۱۶ درصد یعنی کمتر از نصف میزانی است که در دوقلوهای همجنس ملاحظه گردیده است. این تفاوت در میزان تطابق، تاثیرات محیطی را بر جنایتکاری نشان می دهد (کلانینگر و دیگران، ۱۹۷۸؛ سیگواردسون، ۱۹۸۲).

بررسیهای فرزند خواندگی

وقتی که کودکان توسط والدین واقعی خود پرورش می بابند تأثیرات ژنتیک را از تأثیرات محیط رشد آنان، نمی توان تفکیک کرد؛ ام در مطالعات کودکان فرزند خوانده این تاثیرات قابل تکنیک است. در یک بررسی که از سوابق جنائی افراد فرزند خوانده در دانمارک به عمل آمد، بدین ترتیب بود که اسامی آنان و اسامی والدین واقعی و غیر واقعی آنان از اداره ی ثبت احوال گرفته شد. آن گاه سوابق جنائی این کودکان فرزند خوانده با والدین واقعی و غیر واقعی مورد مقایسه قرار گرفت. کمترین میزان جنایتکاری مربوط به کودکانی بود که پدران واقعی و پدران غیر واقعی آنان مرتکب جنایتی نشده بودند. در حالی که وقوع جرم در کودکانی که پدران واقعی آنان سابقه ی جنائی داشتند، ولی پدران غیر واقعی آنها چنین سابقه ای نداشتند، نسبت به گروه قبلی به طور قابل ملاحظه ای افزایش نشان می داد. بر عکس هنگامی که پدران غیر واقعی کودکان دارای سابقه ی جنایتکاری بودند ولی پدران واقعی مرتکب هیچ جرمی نشده بودند، درصد جنایتکاری کودکان پایین بود. این موضوع نشانگر آن است که تمایل به ارتکاب اعمال جنائی ارثی است. جالب است که بالاترین درصد وقوع جنایت مربوط به کودکانی بود که هم پدران واقعی و هم پدران غیر واقعی آنان سوابق جنایتکاری داشتند. توجیه این موضوع چنین می تواند باشد که این کودکان تمایل به جنایتکاری را از پدران واقعی خود به ارث برده و رفتارهای جنایی را از پدر خواندگان خود آموخته اند(کلانینگر، ۱۹۸۷).(میلانی فر – ۱۳۸۰)

اضافه بودن کروموزوم y

این اعتقاد وجود دارد، مردی که دارای کروموزوم اضافی y است تمایل به رفتارهای جنایی و تجاوزگرانه دارد. در واقع ۵/۱ درصد از جنایتکاران و متخلفان که مورد بررسی واقع شده اند، دارای کروموزوم اضافی y بوده اند. شواهد دیگر نشانگر آن است که مردان دارای y اضافی، بیش از محکومان عادی مرتکب جنایت شده اند. علت این امر چنین بیان شده است: افرادی که دارای کروموزوم y اضافی هستند، نسبت به مردان عادی از هوش کمتری برخوردارند و شاید این افراد به دلیل هوش کمتر به سختی بتوانند در برابر وسوسه های خود مقاومت کنند. احتمال دیگر این است که مردان دارای کروموزوم y اضافی و هوش کمتر، نه تنها جرم بیشتری مرتکب شده محکومیت بیشتری دارند، بلکه از مواردی هستند که بیشتر از افراد عادی مورد بررسی واقع می شوند.

بدعملکردهای فیزیولوژیائی


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه بررسی رابطه افسردگی و وزن در بین جوانان

اختصاصی از نیک فایل پایان نامه بررسی رابطه افسردگی و وزن در بین جوانان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه بررسی رابطه افسردگی و وزن در بین جوانان


پایان نامه بررسی رابطه افسردگی و وزن در بین جوانان

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 100 صفحه می باشد.

 

فهرست مطالب

مقدمه ۶
بیان مسأله ۸
اهداف تحقیق ۹
اهمیت و ضرورت تحقیق ۹
فرضیة تحقیق ۱۰
تعاریف عملیاتی واژها و مفاهیم ۱۰
اختلالات خلقی ۱۳
ویژگیهای حمله های افسردگی و مانی ۱۳
حملة مانی ۱۶
۳- پرگوئی ۱۷
۱- خلق افسرده ۲۰
۲- نبود لذت یا علاقه نسبت به فعالیتهای عادی زندگی ۲۰
۳- اختلال در اشتها ۲۲
۴- آشفتگی خواب ۲۳
۵- کندی یا برانگیختگی روانی – حرکتی ۲۳
۶- نبود انرژی ۲۴
۷- احساس گناه و بی ارزشی ۲۴
۸- مشکلات تفکر ۲۵
۹- افکار بازگشت پذیر دربارة مرگ و خودکشی ۲۵
شیوع افسردگی شدید ۲۸
اختلال دو قطبی ۳۵
نظریه های مربوط به افسردگی ۳۹
نظریه های زیست شناختی ۴۰
نقش وراثت در اختلالات دو قطبی ۴۵
اثرات لیتیوم ۴۸
درمان بر اساس نظریه های زیست شناختی ۵۲
الکتروشوک درمانی ۵۴
شبکة ارتباط عصبی – بدنی و انتقال دهندگان آنها ۵۶
نظریه های روان پویایی ۶۰
نظریة یادگیری ۶۵
نظریه شناختی ۷۱
نظریة شناختی بک دربارة افسردگی ۷۲
درمانگری شناختی افسردگی ۷۴
اسناد(نسبت دادن) و بی پناهی در افسردگی ۷۹
صحت و دقت شناختی در افسردگی ۸۵
جامعه مورد مطالعه ۸۹
حجم نمونه ۸۹
روش نمونه گیری ۸۹
ابزار اندازه گیری در تحقیق ۹۰
روش تحقیق ۹۱
روش آماری مربوط به فرضیه ها ۹۱
یافته ها وتجزیه تحلیل آنها ۹۳
بحث و نتیجه گیری ۹۸
پیشنهادات ۱۰۰
محدودیت ها ۱۰۰
منابع و مآخذ ۱۰۱

 

 

منابع و مآخذ

آزاد – حسین ۱۳۸۰، آسیب شناسی روانی(۱)، انتشارات آگاه، تهران.

آزاد – حسین ۱۳۸۰، آسیب شناسی روانی(۲)، انتشارات آگاه ، تهران.

بهزوری- محمد ۱۳۷۸، فیزیولوژی افراد، انتشارات نور، تهران.

دادستان – پریرخ ۱۳۸۰، روان شناسی مرضی(۱)، انتشارات رشد، تهران.

دادستان – پریرخ ۱۳۸۰، روان شناسی مرضی(۲) ، انتشارات نی، تهران.

دلاور- علی ۱۳۷۹، آمار استنباطی، انتشارات نی، تهران.

دلاور- علی ۱۳۷۹، روش تحقیق، انتشارات نی، تهران.

جلالی – سیوامحد ۱۳۸۱، روان شناسی فردی از سه دیدگاه، انتشارات فرهنگ، تهران.

کریمی – یوسف ۱۳۷۸، روان شناسی شخصیت، انتشارات صحت، تهران.

منصور- محمود ۱۳۸۰، روان سنجی، انتشارات رشد، تهران.

مقدمه:

افرادی که دستخوش یک یا چند حملة افسردگی عمیق بدون وجود حمله های مانی می شوند تحت عنوان افسردگی شدید نام برده شده اند این اختلال عمومأ با مسائل عمدة بهداشتی همراه است میزان شیوع این اختلال در ایالات متحده در حدود ۱ تا ۲ درصد در مردان و ۳ تا ۶/۴ درصد در زنان گزارش شده است(میر و دیگران ۱۹۸۴) خطر این اختلال در طول زندگی – یعنی درصد کسانی که در بعضی از مراحل زندگی خود افسردگی شدید را تجربه نموده اند در مردان ۸ تا ۱۲ درصد و در زنان ۲۰ تا ۲۶ درصد گزارش گردیده شده است در بین کسانی که در بیمارستانهای روانی بستری می شوند بیشترین فراوانی مربوطبه اسکیزوفرنیها و پس از آن افسردگی است اما در مراکز بالینی خارج از بیمارستان ، بیماران افسرده بیشترین درصد را شامل می شوند به نحوی که تخمین زده شده است ۳/۱ کل بیماران روانی را تشکیل می دهد(و ودراف – ۱۹۷۵) بعضی از افراد، بیشتر از دیگران مستعد به افسردگی هستند که این افراد ممکن است از لحاظ تیپ شناسی مانند افراد چاق یا افراد بلغمی مزاج و امثال آنها که شیوع افسردگی شدید در طبقات اجتماعی – اقتصادی پایین به نحوی بی تناسب بیشتر از طبقات اجتماعی و اقتصادی بالاست، هم چنین شیوع افسردگی در زنان دو برابر از مردان گزارش شده است، محققان کوشیده اند که نظریه هائی دال بر این که این تفاوت ناشی از تغییرات هورمونها و تفاوتهای نقش اجتماعی است عنون کنند هر چند ممکن است که این امر مربوط به تبیین رویه های تشخیصی باشد.در بعضی از مطالعاتی که در این زمینه صورت گرفته معلوم شده است که گرچه اختلالات خلقس بیشترین شیوع را در جامعه داراست ولی از این حیث در زنان و مردان تفاوتی وجود ندارد، کسانی که این مطالعات را انجام داده اند چنین اظهار داشته اند که در واقع ممکن است شیوع این اختلال در زنان و مردان یکسان باشد ولی در مردان تحت عنوان اختلالاتی از قبیل می بارگی تشخیص داده شود در حالی که این حالت در زمان نمی تواند باشد.زمان این تصور وجود داشت که آمادگی ابتلا به افسردگی در سنین مختلف، متفاوت است یعنی در میان سالی و افسردگی در افراد بیشتر در معرض خطر ابتلا به این بیماری قرار دارند.(سید سعید حمدی – ۱۳۸۲)

بیان مسأله:

مهمترین ویژگیهای معمولی حملة افسردگی علاوه بر خلق افسرده کاهش انگیزه است وجود یکی از این دو ویژگی یعنی خلق افسرده یا فقدان انگیزه می تواند نشأت گرفته از مشکلات جسمانی مانند وزن باشد و گاهی افراد چاق یا لاغر به علت نداشتن هیکل خوب و به قول معروف روی فرم دچار سرشکستگیهایی می شوند که این عوامل باعث می شود که نتوانند به راحتی در جمع حضور پیدا نکنند که در شخص باعث تغییراتی در رفتار می شود که بیماران مبتلا به افسردگی ممکن است این تجربه را داشته باشد که دچار بی ارادگی شوند و به طور کلی در به حرکت درآوردن اعضای خود برای انجام هر کاری عاجز و ناتوانند و این افراد اصلاً نمی دانند که چکار باید بکنند و گاهی اوقات از عزم و اراده آنها اصلاً خبری نیست که این باعث گوشه گیری بیشتر آنها می شود معمولاً افسردگی را می توان سریعاً از طریق رفتارهای حرکتی و بدنی شخص تشخیص داد که در متد اولترین الگوی این اختلال که افسردگی کند شده نام گرفته است به نظر می رسد که بیمار مغلوب خستگی شدید شده است( حسین آزاد – ۱۳۸۲)

اهداف تحقیق

هدف از تحقیق حاضر بررسی افسردگی و ارتباط آن با وزن است و اینکه آیا وزن بالا و وزن کم می تواند در افسردگی و شیوع آن تأثیر بگذارد و به عبارت دیگر آیا دختران جوان چاق و دارای وزن بالا افسرده تر هستند تا افراد با وزن پایین.

اهمیت و ضرورت تحقیق

تقریباً همة افراد افسرده درجاتی از غمگینی شدید یا ناشادی که دامنة آن از یک اندوهگینی متوسط تا نا امیدی شدید در نوسان است گزارش کرده اند که این نوع غم زدگی ممکن است توسط فرد به صورت نومیدی شدید، تنهایی یادگیری ساده توصیف شود، کسانی که افسردگی ملایم یا متوسط دارند ممکن است همواره گریه کنند ولی نمی توانند قبلا به افسردگی ممکن است از عوامل جسمانی و یا فرهنگی و خانوادگی نشأت بگیرد و گاهی مشکلات جسمانی در تشدید افسردگی می تواند نقش داشته باشد که امید است با پژوهشهای انجام شده بتوانیم میزان افسردگی را پایین آورده که در این تحقیق به رابطة وزن و افسردگی پرداخته شده و گاهی اوقات بالا بودن و پایین بودن وزن در عملکرد سیستم بدن مشکلاتی را بوجود آورد که باعث افسردگی می شود که این تحقیقات در مراکز پزشکی و سلامت حائز اهمیت است(گنجی – ۱۳۸۲)

فرضیة تحقیق:

۱- افسردگی در بین افراد چاق بیشتر از افراد لاغر است.

متغیرهای تحقیق

افسردگی              متغیر وابسته

افراد چاق و افراد لاغر       متغیر مستقل در دو گروه مستقل

تعاریف عملیاتی واژها و مفاهیم

افسردگی عارتند از یک بیماری روانی است که به شکل سایکولوژی و نوروتیک دیده می شود این اختلال از نوع کم تا عمیق و خیلی شدید تقسیم بندی شده است که علائم آن با مواردی مثل احساس گناه در فرد عدم تمایل برقراری با دیگران – گریه کردن و بی حوصله بودن – تمایل به خودکشی، گرفته و منزوی و بالاخره عبارتند از غره ای که آزمودنی از آزمون افسردگی بک بدست آورده است(دادستان، ۱۳۸۱ ص ۹۶)

افراد چاق: به افرادی اطلاق می شود که اضافه وزن داشته و وزن آنها با استاندارد قد و اندازه آن بیشتر باشد.

افراد لاغر به افرادی اطلاق می شود که کمبود وزن داشته و وزن آنها با استاندارد قد و اندازه آنها کمتر باشد.

اختلالات خلقی:

هدف این فصل عبارت است از: بحث و بررسی شایعترین اختلالات روانی یعنی افسردگی و مانی(شیدائی).بنابراین سعی می شود پس از ارائه نشانه های مرضی آنها، تاریخچه، انواع و نمونه هائی از آنها آورده شود.برای فهم بیشتر مطلب کوشش خواهد شد تا به تفضیل توصیفهائی دربارة افسردگیهای مختلف، فصلی ، سازگاری ، و شیوع آن در بین گروههای سنی و جنس ارائه شود.(دادستان سال ۱۳۸۱ ص۹۷).

ویژگیهای حمله های افسردگی و مانی:

بعضی از افراد نسبت به استرس از طریق بالارفتن خلق و خو پاسخ می دهند که عبارت است: از فعال و اجتماعی شدن فوق العاده و تب آلود، درگیر شدن به کار زیاد و غیر معمول، احساس برانگیختگی دائمی، بی پروائی، احساس سرخوش افراطی، و رضایت خاطر کامل از خویش.برعکس بعضی از افراد با خلقی افسرده نسبت به استرس پاسخ می دهند که در آن هیچ چیز حتی آنچه نشانة شایستگی و توانائی آنان است ارزشمند به نظرشان نمی رسد.به عبارت دیگر ، گرچه افسردگی و مانی به صورت حالات خفیف و موقتی بخشی از زندگی عادی انسان است، ولی در بعضی از افراد این خلق نوسانی چنان شدت و دوام می یابد که موجب به هم خوردن نظم و سازمان زندگی آنان می شود.این اختلالات عاطفی۱ یا اختلالات خلقی۲ نام برده شده اند.

بقراط در چهار قرن پیش از میلاد از «رابطة مانی و افسردگی» به طور مشروح بحث نمود.همچنین ارتیوس۳پزشک یونانی در ابتلای قرن اول میلادی دریافت که مانی و افسردگی که بعضی از اوقات در یک فرد رخ می نماید، به نظر می رسد که از یک اختلال ریشه می گیرند.در اوائل قرن نوزدهم فیلیپ پینل۴ (۱۸۰۱) گزارشی جالب از افسردگی به رشتة تحریر درآورد که نام امپراطور رم تیبریوس۵ و پادشاه فرانسه(لوئی یازدهم) در آن منعکس گردیده بود.همچنین افسردگی از طریق ارائه بعضی از قربانیان مشهورتر به طور آشکار توصیف شده است.آبراهام لینکن در یکیاز حمله های عود کنندة افسردگی خود چنین نوشت: اگه آنچه من احساس می کنم به طور مساوی بین تمام انسانهای دنیا توزیع می شد.هیچ چهرة شادی روی زمین وجود نداشت.همچنین وینسون چرچیل دربارة جدالهایش با آنچه وی« سگهای دیوانة افسردگی » نامید صحبت کرده است.گر چه قرنهاست که این اختلالات توسط دانشمندان مورد توجه دقیق و امعان نظر واقع شده است.ولی هنوز این افراطهای ناتوان کنندة خلقی به صورت یک راز باقی مانده است.

غالباً یکی از نشانه های اختلالات خلقی کیفیت حمله ای بودن آنهاست که در آن یک فرد عادی بطور ناگهانی، در عرض چند هفته، یا در بعضی از افراد طی چند روز، به نهایت ناامیدی یا اوج سرخوشی می رسد، هنگامی که دورة یکحمله خاتمه یافت، این امکان وجود دارد که شخص به حالت عادی یا عملکرد بالنسبه بهنجار خویش بازگردد، هر چند این احتمال وجود دارد که حمله های عمیقتر اختلالات خلقی را داشته باشند، ماهیت این حمله ها (افسردگی یا مانی) ، شدت آنها، و طول دوره های آنها تشخیص وغالباً درمان را نیز تعیین می کند.در اینجا ویژگی های معمولی حمله های مانی و افسردگی مورد بررسی دقیق واقع می شود.البته این موضوع را باید به خاطر داشت که سعی خواهد شد سایر انواع این اختلالات نیز مورد بحث مفصل قرار گیرند.


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه رشته روانشناسی بررسی اثرات افسردگی

اختصاصی از نیک فایل پایان نامه رشته روانشناسی بررسی اثرات افسردگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه رشته روانشناسی بررسی اثرات افسردگی


پایان نامه رشته روانشناسی  بررسی اثرات افسردگی

پایان نامه رشته روانشناسی  بررسی اثرات افسردگی با فرمت ورد و قابل ویرایش تعداد صفحات 102

مقدمه:
از میان اختلالات روانی شاید بتوان گفت که افسردگی یکی از شایعترین اختلالات جوامع امروزی می‌باشد که انسانهای زیادی از آن رنج می‌برند هر انسانی ممکن است در دوره ای از زندگی خود آن را تجربه کند طوری که امروزه آن را سرماخوردگی روانی می‌نامند . اختلالاتی که این بیماری در زندگی روزمره ایجاد می‌کند بر کسی پوشیده نیست. گستره بیماری طوری می‌باشد که تمام حیطه های کارکردی شغلی ، خانوادگی و اجتماعی را مختل می‌کند. تا اواسط قرن حاضر اطلاعات اندکی در رابطه با افسردگی در دسترس بود و تحقیقات محدودی در جهت شناسایی آن به عمل آمده بود و تبیین و توصیف آن همواره در چهارچوب پزشکی و مدل تک‌عاملی صورت می‌گرفت. اما امروزه شاهد تغییراتی در نحوه نگرش به این بیماری از لحاظ سبب شناسی ، سیر شکل گیری و درمان آن هستیم نتیجه این تغیرات دگرگونیهای مختلفی بود که عمدتاً در عرصه روان شناسی مرضی،  روان شناسی تجربی و روان شناسی شناختی پدید آمد و به دنبال همین دگرگونی ها بود که نظریه پردازان به بررسی ابعاد این بیماری پرداختند و مکاتب مختلف و درمان های متعددی شکل گرفت . از بین این مکاتب روانشناسی شاید بتوان گفت که مکتب شناختی پیشرفت قابل ملاحظه‌ای را در سبب شناسی و درمان اختلالات خلقی داشته است اخیراً افسردگی به عنوان یک اختلال شناختی مطرح شده است همچنین برخی از نظریه پردازان اعتقاد دارند که بهتر است علایم مرضی افسردگی را به حساب اسنادهای علی که درباره حوادث زندگی توسط بیماران افسرده ارائه می‌شود،‌ گذاشته شود. نظریه درماندگی آموخته شده یکی از نظریات نسبتاً جدیدی است که در این زمینه به تحقیقات روان شناختی وسیعی میدان داده است این نظریه حوزه رفتاری ـ شناختی را به هم ربط می‌دهد به عقیده سلیگمن درماندگی آموخته شده در انسان ها می‌تواند به صورت افسردگی تجربه شود و این هنگامی‌است که شخص بر این باور باشد که کنترلی بر مسیر رویدادهای زندگی ندارد. در همین راستا تحقیقات نشان داد که انسان ها
در ارتباط با نتایج پاسخ هایشان دارای سبک اسنادی می‌شوند و این شیوه تبیین در پیش‌بینی‌های آنها از حوادث آتی موثر است . سلیگمن و همکارانش اسنادها را در سه بعد بیرونی ـ درونی، کلی ـ اختصاصی و پایدار ـ ناپایدار طبقه بندی کردند و معتقدند که سبک اسناد چهار اصل دارد و فرض بر این است که برای وقوع افسردگی وجود هر چهار اصل لازم است، که عبارتند از:
1ـ انتظار شیوع حوادث بسیار ناگوار یا انتظار وقوع حوادث بسیار مطلوب.  
2ـ ناتوانی در کنترل نتایج مرتبط با این حوادث
3ـ برخورداری از یک سبک اسنادی ناجور (نسبت دادن رویدادهای منفی به علل درونی، پایدار و کلی و رویدادهای مثبت به علل بیرونی، ناپایدار و اختصاصی).
4ـ هر قدر اطمینان درباره حالت ناگوار مورد انتظار و غیر قابل کنترل بودن رویداد بیشتر باشد نارسایی های شناختی، انگیزشی ، نیرومندتر خواهند بود و هر قدر رویداد غیر قابل کنترل برای فرد اهمیت بیشتری داشته باشد، اختلال عاطفی و کاهش عزت نفس بیشتر خواهد بود.
علایق محققان بیشتر بر روی اصل سوم متمرکز شده است . طبق این اصل برخوداری از یک سبک اسنادی ناجور فرد را مستعد می‌سازد تا در برابر رویدادهای ناخوشایند یا عدم وقوع رویدادهای خوشایند افسردگی نشان دهد (نظری، 1372).
 
بیان مسئله
امروزه اندیشمندان سبک های یادگیری را مترادف با سبک های تفکر یا سبک‌های شناختی می‌دانند . معتقدند سبک های شناختی آن دسته از ویژگی های فردی را شامل می‌شود که در نحوة پاسخ‌دهی و عملکرد در موقعیت های مختلف اثر می‌گذارد و به نوعی قالب فکری ضروری فرد را مشخص می‌کند . این مفهوم روان شناختی روی جنبه‌های درونی و شخصیت تمرکز می‌یابد سبک های شناختی درون همه تجارب انسان از جمله فرایندهای شناختی ، اجتماعی و عملکرد بین فردی جای گرفته است همچنین سبک های شناختی با تفاوت اساسی در انتظارات شخص از زندگی، ارتباط با یکدیگر و روشی که در حل مسائل بکار می‌گیرد ارتباط دارد. کلب چهار الگوی شناختی تفکر را مشخص می‌کند . همگرایی، واگرایی ،‌انطباق دهنده و جذب کنندة هر فردی در زندگی روزمره خود از یکی از این چهار روش بیشتر استفاده می‌کند . شکل گیری این الگوهای فکری در هر فردی بستگی کامل به نحوه تجارب فردی او در زمان رشدش دارد. هنگامی‌که محیط کودکی فرد سرشار از محرک های مختلف باشد، فرد هر روزه برای مقابله با آن‌ها احتیاج به ارزیابی های مختلف دارد. این فرد باید اطلاعات زیادی را از محیط بگیرد و محیط هم اطلاعات زیادی از او می‌خواهد بنابراین این گونه محیط فرد را وامی‌دارد که بیشتر رویدادها را مورد تجسس قرار دهد و جنبه های مختلف یک پدیده را ببیند . این افراد به نسبت کسانی که در یک محیط کم محرکی زندگی کرده اند به آشکارا دارای تفاوت در الگوی فکری خودشان می‌شوند فردی که تجارب زیادی داشته به تدریج دارای یک الگوی فکری واگرا می‌شود فرد یاد می‌گیرد که حوادث را از جنبه ها و موقعیت های مختلف مورد بررسی قرار دهد. و به جای قانع شدن به یک علت به چندین علت در مورد یک رویداد بیندیشد پس چنین فردی دامنه فعالیت های خودش را گسترش می‌دهد. رویدادهای مختلفی را تجربه می‌کند سعی می‌کند با همه آنها کنارآید و ازهر کدام استفاده های خاص خودش را ببرد. درمقابل کسی

که در یک محیط کم محرک زندگی کرده است یا در جریان رشد خود شکست های مختلفی داشته است به تدریج از الگوهای فکری همگرا استفاده می‌کند این افراد در برابر یادگیری های جدید غیر هیجانی می‌شوند . کمتر دوست دارند که با تجربه های جدید روبرو شوند و معمولاً برای هر حادثه یک یا دو دلیل را بیشتر بیان نمی‌کنند علاقه های محدودی دارند بیشتر از استدلال های قیاسی استفاده می‌کنند در مواقعی که تنها یک پاسخ درست وجود دارد خوب عمل می‌کنند. بنابراین این گونه افراد خیلی زود تر امکان دارد منفعل و درمانده شوند. این افراد هنگامی‌که در یک موقعیت شکست می‌خورند به جای اندیشیدن دربارة‌جنبه های مختلف یک حادثه به یک بعد آن بیشتر توجه نمی‌کنند و آن را معمولاً درونی تر و پایدار می‌یابند کمتر از خلاقیت خود استفاده می‌کنند و معمولاً پاسخ های کمتری هم برای رهایی از واقعه یا حوادث بد که در زندگی شان رخ می‌دهد دارند ( البته باید توجه داشت که این الگو لزوماً جنبه منفی ندارد. افراد با این الگو الگو می‌توانند در جنبه‌های مختلف اجتماعی افرادی خلاق و کارآمد باشند و همچنان که امروز آن را شاهدیم) هنگامی‌که فرد شکست های پی در پی را تجربه کند بعد از مدتی فرد به جای تفکر خلاقانه در مورد شکست ها به یک ارزیابی منفی از خود و موقعیت و یا حتی جهان پیرامون می‌رسد و حتی چنان درمانده می‌شود که از دست زدن به هر عملی به علت احتمال شکست می‌هراسد. الگوی درماندگی آموخته شده نیز برای اولین بار از این تفکر نشات گرفت.


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه رشته روانشناسی مقایسه افسردگی در بین جوانان 18ساله ورزشکار و غیر ورزشکار

اختصاصی از نیک فایل پایان نامه رشته روانشناسی مقایسه افسردگی در بین جوانان 18ساله ورزشکار و غیر ورزشکار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه رشته روانشناسی مقایسه افسردگی در بین جوانان 18ساله ورزشکار و غیر ورزشکار


پایان نامه رشته روانشناسی مقایسه افسردگی در بین جوانان 18ساله ورزشکار و غیر ورزشکار

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 60 صفحه می باشد.

 

پایان نامه جهت اخذ مدرک کارشناسی رشته روانشناسی

 

 

عنوان                                                                                           صفحه

چکیده                                               1

فصل اول : کلیات تحقیق                                    2

مقدمه                                               3

بیان مسئله                                          5

سوال مسئله                                          5

اهمیت و ضرورت تحقیق                                  6

اهداف تحقیق                                          6

فرضیه های تحقیق                                     7

تعاریف عملیاتی واژه ها و مفاهیم                              7

فصل دوم : پیشینه و ادبیات تحقیق                              8

اختلالهای افسردگی و آشفتگی افسردگی                          9

تعریف افسردگی                                        12

شکل گیری افسردگی در جریان تحول                           14

افسردگی های دوره اول کودکی                           14

افسردگی نوزاد به منزله یک واقعیت شایع بالینی                     15

افسردگی اتکایی                                       15

تصریحای جدید در قلمرو نشانه شناسی افسردگی زود رس                 17

افسردگیهای زود رس دیگر                                   19

فهرست

عنوان                                                                                           صفحه

افسردگی در خلال دوره های دوم و سوم کودکی                  24

نشانه هایی که مستقیما به افسردگی وابسته اند                  24

نشانه های وابسته به رنج افسرده وار                          25

نشانه های دفاعی علیه افسردگی                             26

رفتارهای معادل افسردگی                                   27

افسردگیهای نوجوانی                                      28

واکنش اضطرابی افسرده وار                                29

افسردگی مبتنی بر احساس کهتری                             29

افسردگی مبتنی بر احساس رها شدگی                              30

افسردگی مالیخولیایی                                      31

معادلهای افسرده وار                                      31

فراوانی افسردگی در خلال تحول                             33

طبقه بندی اختلالهای خلقی                                  36

گستره اول : افسردگیهای  یک قطبی                              37

گستره افسردگی مهاد                                      38

ضوابط تشخیصی اختلالهای افسردگی (افسردگیهای یک قطبی)           39

جدولهای ضوابطی تشخیصی اختلال افسردگی یک قطبی             43

جدول ضوابط تشخیصی اختلال افسردگی مهاد راجعه بازگشتی           44

فهرست

عنوان                                                                                           صفحه

فصل سوم : روش تحقیق                                  45

جامعه مورد مطالعه                                   46

حجم نمونه                                           46

روش نمونه گیری                                      46

ابزار اندازه گیری                                   47

روش تحقیق                                           47

روش آماری مربوط به فرضیه                                48

فصل چهارم : تحلیل داده های پژوهش                        49

مقدمه فصل چهارم                                     50

جدول 1-4 نمرات خام آزمودینها از آزمون افسردگی                    51

تجزیه و تحلیل داده ها                                   53

جدول 2-4 مقایسه افسردگی در بین جوانان ورزشکارو غیر ورزشکار              54

فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری                              55

بحث و نتیجه گیری                                    56

پیشنهادات                                           58

محدودیت های تحقیق                                  59

منابع و ماخذ                                        60

 

چکیده :

هدف از تحقیق حاضر مقایسه افسردگی در بین نوجوانان ورزشکار و غیر ورزشکار 18 ساله شهر ابهر است که فرضیه های عنوان شده در تحقیق حاضر عبارتست از از اینکه بین ورزش و افسردگی رابطه وجود دارد و همین طور جوانان ورزشکار و غیر ورزشکار از لحاظ افسردگی دارای تفاوت هستند که جامعه مورد مطالعه جوانان ورزشکار و غیر ورزشکار ابهر که در حدود 100 نفر بعنوان نمونه انتخاب گردیده که انتخاب نمونه بصورت تصادفی بوده است که جهت آزمون از آزمون افسردگی یک دارای 21 سئوال 4 گزینه ای است بر روی آزمودنیها اجرا گردیده است . جهت آزمون فرضیه ها از ارزش آماری t و متغییر مستقل استفاده گردیده که نتایج بدست آمده نشان می دهد که بین جوانان ورزشکار و غیر ورزشکار ا لحاظ افسردگی تفاوت وجود دارد و سطح ذهنی دارای آن برابر 5 % است.

 

 

 

مقدمه

در زندگی همه ی ما روز هایی وجود دارند که همه چیز را سیاه می بینم و هیچ چیز شادی ما را بر نمی انگیزد و هیچ امیدی به موفقعیت نداریم .بد خلق و غمگین هستیم و احساس تنهایی ، خلأ  نا امیدی و گنهکاری بر ما چیره می شود و اضطراب ما را فرا می گیرد همه ما با چنین حالتها و احساسهایی که اغلب پس از شکست ها یا فقدا نها و یا حتی بدون دلیل آشکار به وجود می آیند ،کم و بیش آشنا هستیم و با آنها با موفعقیت بیش وکم ، مقابله می کنیم . اما انچه موجب می شود تا چنین احساسهایی به صورت اختلال های روانی درآیند نوع و تعداد نشانه های،شدت و طول مدت و هم چنین حدی است که به جریان بهنجار زندگی روزمره آسیب می رسانند در قلمره زندگی بهنجار و در زمینه تجربه  آسیب شناختی ، این احساس ها و شیوه  دریافت آنها را با مفهوم افسردگی مرتبط ساخته اند .از زمانی که بقراط نخستین نظریه علت شناختی افسردگی را با عنوان عارضه سودا ارائه کرد فرضیه های متعددی درباره ی مبنای افسردگی مطرح شده اند و کوشش های فراوانی برای درمانگری آن انجام داده اند معادل اصطلاح سودا در زبان یونانی ،اصطلاح مالیخولیا ست که امروزه نوع خاصی از افسردگی را مشخص می کند .بدرغم پایدار ماندن مفهوم مالیخولیا در خلال قرون ،همواه معانی مبهم و متفاوتی به آن نسبت داده شده است که با معنای کنونی مالیخولیا که عبارت است از ختلال عمیق خلقی و بر اساس غمگینی مرضی مشخص می شود متفاوت بوده است در قرن 19 مؤلفان دو گروه هذیانهایی که «تک جنونی »نامیده میشوند «هذیانهای جزی غمگینی » «با مالیخولیایی هذیانی»را متمایز کردند و در وهله بعد مفاهیم جنون ادواری (فالزه) وجنون دو شکلی ( با یارژه)به منظور متمایز کردن افسردگی های راجعه که در تناوب با حالات شادی نا آرام بودند ،ظاهر شدند و سپس بیماری اخیر توسط کرپلین «روان گستسگی آشفتگی افسردگی »نامیده شد ، اما حالت افسردگی این روان گستسگی ،انواع دیگر افسردگیها را پوشش نمیدهد و فقط می توان آنرا به عنوان یک زیر گروه افسردگیها در نظر گرفت ، بنا بر این باید گفت که اصطلاح افسردگی از چنین چارچوبی فراتر می رود وهله غمگینی و کاهش تنود روانی که رفتار و زندگی فرد را زیر تأثیر می گیرد متمایز کند .


دانلود با لینک مستقیم