نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

امام حسن عسکری

اختصاصی از نیک فایل امام حسن عسکری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 29

 

امام حسن عسگری علیه السلام:

«من به حال اهل خراسان غبطه می خورم که دانشمندی بسان فضل بن شاذان در میان آنهاست و به او دسترسی داشته و از محضرش بهره می برند.»

«خدا فضل را رحمت کند.»

نیشابور در عصر فضل بن شاذان

فضل بن شاذان در سال 260 وفات نموده، و چنانکه بعد از این خواهیم گفت وفات وی به نقل مورخان در سن پیری رخ داده است. پس او حداقل هفتاد سال باید عمر نموده باشد که از سال 190-260ق. را شامل می شود.

بنابراین، ایام زندگانی فضل مصادف بود با خلافت مأمون عباسی (198-218) و فرمانروایی طاهریان بر خراسان (205-259ق.) و اوایل حکومت صفاریان (254-290ق.). همچنین ایام عمر وی با روزگار پنج امام بزرگوار شیعه بدین ترتیب مصادف بوده است.

حضرت امام رضا علیه السلام (148-203ق.).

حضرت امام جواد علیه السلام (195-220ق.).

حضرت امام هادی علیه السلام (212-254ق.).

حضرت امام حسن عسکری علیه السلام (232-260ق.).

حضرت صاحب الزمان (ع) (متولد 255 ق.).

فضل خدمت این بزرگواران را درک نموده و از همه آنها روایت نقل می کند. آنچنانکه بعد از این به تفصیل در این رابطه گفتگو خواهد شد.

سابقة درخشان

نسب فضل بن شاذان به قبیله «ازد» می رسد. نجاشی به این مطلب تصریح نموده و در کتاب خود در ذکر فضل بن شاذان چنین می نویسد:

«الفضل بن شاذان بن الخلیل ابومحمد الازدی النیشابوری...»

همچنین علامه حلی در کتاب «الخلاصه» می فرماید:

«الفضل بن شاذان (بالشین المعجمه و الدال المعجمه و النون) ابن الخلیل (بالخاء المعجمه) ابومحمد الازدی النیسابوری».

چنانچه ملاحظه می شود هر دو بزرگوار فضل را ازدی نسب معرفی نموده اند. و از اینجا روشن می شود که خاندان وی از قبیله ازد بوده و به نیشابور هجرت نموده اند.

کانون علم و ایمان

فضل در خاندانی دیندار و پیرو اهلبیت علیهم السلام تولد یافت. و این امر موجب گشت که وی از همان دوران کودکی با معارف دین آشنا گردد. پدر وی که یکی از حدیث شناسان عصر ائمه علیهم السلام بود برای کسب حدیث از محضر امامان شیعه علیهم السلام مسافرتهایی به عراق نمود و در سفرها فرزند خود فضل را به همراه داشت. علاوه بر آن برادران فضل نیز از راویان اخبار و مردان دینی عصر خود بودند که یاد و نام آنها جسته و گریخته در کتابهای رجال ذکر شده است. در این دفتر، افرادی را که از خاندان فضل بن شاذان برخاسته و به جهان اسلام خدمت نموده اند به طور مختصر معرفی می نماییم.

1- شاذان فرزند خلیل نیشابوری: شاذان پدر فضل از اصحاب و راویان امام رضا علیه السلام و امام جواد علیه السلام می باشد. همچنین از شاگردان یونس ابن عبدالرحمن راوی معروف امام موسی بن جعفر علیه السلام است.

2- ابوجعفر محمد بن احمد بن نعیم بن شاذان بن خلیل نیشابوری: او نوة برادر فضل بن شاذان می باشد از او به نامهای «ابی عبدالله شاذانی»، «شاذانی»، «محمد بن نعیم بن شاذان»، «محمد بن شاذان بن نعیم»، نیز یاد شده است.

3- ابوعبدالله محمد بن شاذان: او نیز یکی از برادران فضل می باشد و از فضل بن شاذان روایت نقل می کند و نوة برادری وی ابوجعفر محمد بن احمد بن نعیم بن شاذان نیشابوری از او روایت نقل می کند.

4- محمد بن فضل بن شاذان نیشابوری: او بزرگترین فرزند فضل می باشد و به همین جهت کنیه فضل بن شاذان «ابومحمد» بوده است.

5- ابوجعفر محمد بن نعیم بن شاذان ملقب به حاکم: او از عموی خود ابی عبدالله محمد بن شاذان روایت نقل می کند و شیخ صدوق نیز از وی روایت نقل می کند.

6- ابونصر قنبر بن علی بن شاذان: او برادرزاده فضل بن شاذان می باشد و از طریق پدر خود از فضل روایت نقل می کند و شیخ طوسی از طریق محمد بن علی بن حسین از وی روایت نقل می کند.

ولادت

از محل تولد فضل بن شاذان اطلاعی در دست نیست، جز اینکه با توجه به اشتهار پدرش به شاذان نیشابوری، می توان حدس زد که احتمالاً تولد وی در نیشابور بوده است.

همچنین سال تولد وی در کتب ضبط نشده، ولی آنگونه که از کتاب کشی بر می آید او مدتی پس از وفات هارون عباسی (193 ق.) به همراه پدرش به بغداد آمد. پس تولد او باید قبل از این تاریخ بوده و به هنگام وفات، حداقل شصت و هفت سال سن باید داشته باشد چنانکه بعد از این بیان خواهد شد.


دانلود با لینک مستقیم


امام حسن عسکری

مقاله درباره قرآن

اختصاصی از نیک فایل مقاله درباره قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

قرآن‏شناسی از دیدگاه امام خمینی(ره)

قرآن شناسان تاکنون قرآن را از زاویه‏های مختلف نگاه کرده‏اند. همچنین افکار و اندیشه‏های امام خمینی (ره) به عنوان یک قرآن شناس برجسته و تأثیرگذار بر مسلمانان از جهات گوناگون بررسی و تحقیق شده است. نویسنده مقاله حاضر کوشیده است تا قرآن‏شناسی امام را از نظر راه و رسم برخورداری از قرآن طرح و شرح کند. ما امیدواریم که این مقاله از یک سو فتح بابی باشد برای قرآن‏شناسی دیگران و از سوی دیگر، گامی هرچند کوچک در فراخوانی از همه آنان که مایلند در ویژه‏نامه قرآن‏شناسی امام خمینی ما را یاری رسانند. این کتاب بزرگ الهی که از عالم غیب الهی و قرب ربوبی نازل شده... از بزرگترین مظاهر رحمت مُطلقه الهیه است. این مطلبی است که امام خمینی در کتاب آداب الصلواة عنوان کرده‏اند. قرآن شریف به قدری جامع لطایف و حقایق و سرایر و دقایق توحید است که عقول اهل معرفت در آن حیران می‏ماند. این، اعجاز بزرگ این صحیفه نورانیه آسمانی است، نه فقط حسن ترکیب و لطف بیان و غایت فصاحت و نهایت بلاغت و کیفیت دعوت و اخبار از مغیبات و اِحکام اَحکام و اتقان تنظیم عایله و امثال آن، که هر یک مستقلاً اعجازی فوق طاقت و خارق عادت است. بلکه می‏توان گفت این که قرآن شریف معروف به فصاحت شد و این اعجاز در بین سایر معجزات مشهور آفاق شد، برای این بود که در صدر اول اعراب را این تخصص بود و فقط این جهت از اعجاز را درک می‏کردند و جهات مهم‏تری که در آن موجود بود و جهت اعجازش بالاتر و پایه ادراکش عالی‏تر بود اعراب آن زمان درک نکردند. الآن نیز آنهایی که هم افق آنها هستند، جز ترکیبات لفظیه و محسنات بدیعیه و بیانیه چیزی از این لطیفه الهیه ادراک نکنند.1 قرآن یک سفره گسترده‏ای است که همه از آن استفاده می‏کنند، منتها هر کس به وضعی استفاده می‏کند.2 آن برای رشد جهانیان و نقطه جمع همه مسلمانان بلکه عایله بشری از مقام شامخ احدیت به کشف تام محمدی (ص) تنزل کرد که بشریت را به آنچه باید برسند، برساند. این صحیفه الهیه، کتاب احیای قلوب به حیات ابدی علم و معارف الهیه است. این کتاب خداست و به شؤون الهیه جل و علا دعوت می‏کند.4 اهداف و مقاصد نزول قرآن ما باید مقصود از تنزیل این کتاب را قطع نظر از جهات برهانی، که خود به ما مقصد را می‏فهماند، از خود کتاب خدا اخذ کنیم. صاحب کتاب مقصد خود را بهتر می‏داند. اکنون به فرموده‏های این مصنف راجع به شؤون قرآن نظر می‏کنیم، می‏بینیم خود می‏فرماید: "ذالک الکتاب لاریب فیه هدی" للمتقین". این کتاب را کتاب هدایت خوانده است. می‏بینیم در یک سوره کوچک چندین مرتبه می‏فرماید: "ولقد یسرنا القرآن للذکر فهل من مذکر" می‏بینیم می‏فرماید "وانزلنا الیک الذکر تبین للناس ما نزل الیهم و لعلهم یتفکرون". می‏فرماید: "کتاب انزلناه مبارک لیدبروا آیاته و لیتذکر اولوالالباب". (سوره ص آیه29) بدان که این کتاب شریف، چنانچه خود بدان تصریح فرموده، کتاب هدایت و راهنمای سلوک انسانیت و مربی نفوس و شفای امراض قلبیه و نوربخش سیر الی الله است. بالجمله، خدای تبارک و تعالی به واسطه سعه رحمت بر بندگان، این کتاب شریف را از مقام قرب و قدسی خود نازل فرموده و بر حسب تناسب عوالم تنزل داده تا به این عالم ظلمانی و سجن طبیعت رسیده و به کسوه الفاظ و صورت حروف درآمده، برای استخلاص مسجونین در این زندان تاریک دنیا رهایی مغلولین در زنجیرهای آمال و امانی و رساندن آنها از حضیض نقص و ضعف و حیوانیت به اوج کمال و قوت و انسانیت.5، مقصد قرآن، چنانچه خود آن صحیفه نورانیه می‏فرماید: هدایت به سبل سلامت است و اخراج از همه مراتب ظلمات است به عالم نور و هدایت به طریق مستقیم است. باید انسان به تفکر در آیات شریفه مراتب سلامت را از مرتبه دانیه آن، که راجع به قوای ملکیه است تا منتهی النهایه آن که حقیقت قلب سلیم است... به‏دست آورد. و سلامت قوای ملکیه و ملکوتیه گم شده قاری قرآن باشد، که در این کتاب آسمانی این گم شده موجود است و باید با تفکر آنرا استخراج کند.6 هیچ جا بهتر از قرآن نیست. هیچ مکتبی بالاتر از قرآن نیست. این قرآن است که ما را هدایت می کند به مقاصد عالیه که در باطن ذاتمان توجه به او هست و خودمان نمی‏دانیم. 7 اتصال معنویت به مادیات و انعکاس معنویت در همه جهات مادیت از خصوصیات قرآن است که افاضه فرموده است. قرآن در عین حالی که یک کتاب معنوی، عرفانی و آنطوری است که به دست ماها، به خیال ماها، به خیال جبرییل امین هم نمی‏رسد، در عین حال یک کتابی است که تهذیب اخلاق می‏کند، استدلال هم می‏کند، حکومت هم می‏کند، و وحدت را هم سفارش می‏کند و قتال را هم سفارش می‏کند [ آرمان اصلی وحی این بوده است که برای بشر معرفت ایجاد کند، معرفت به حق تعالی در راس همه امور این معناست. اگر تزکیه گفته شده و دنبالش تعلیم گفته شده است، برای این است که نفوس تا تزکیه نشوند نمی‏توانند برسند.9] از مقاصد و مطالب آن، دعوت به تهذیب نفوس و تطهیر بواطن از ارجاس طبیعت و تحصیل سعادت و بالجمله، کیفیت سیر و سلوک الی الله است10 قرآن و کتاب‏های حدیث، که منابع احکام و دستورات اسلام است با رساله‏های عملیه که توسط مجتهدین عصر و مراجع نوشته می‏شود، از لحاظ جامعیت و اثری که در زندگی اجتماعی می‏تواند داشته باشد به کلی تفاوت دارد نسبت اجتماعیات قرآن با آیات عبادی آن، از نسبت صد به یک هم بیشتر است.11 کتابی است که آدمی باید از اینجا تا آخر دنیا و تا آخر مراتب حرکت بکند، یک همچو کتابی است که هم معنویات انسان را درست می‏کند و هم حکومت را درست می‏کند، همه چیز توی قرآن هست.12 قرآن کتاب تعمیر مادیات نیست. همه چیز است. انسان را به تمام ابعاد تربیت می‏کند، مادیات را در پناه معنویات قبول دارد ، و مادیات را تبع معنویات قرار می‏دهد.13 ما یک همچو کتابی داریم که مصالح شخصی، مصالح اجتماعی، مصالح سیاسی، کشورداری و همه چیزها در آن هست. قرآن مشتمل بر تمام معارف است و تمام مایحتاج بشر است.15 انگیزة بعثت بسط این سفره در بین بشر از زمان نزول تا آخر است این یکی از انگیزه‏های کتاب است و انگیزه بعثت است. "بعث الیکم" رسولی را که تلاوت می‏کند بر شما قرآن را، آیات الهی را، ویزکیهم و یعلمهم الکتاب الحکمه" این شاید غاین این تلاوت باشد، تلاوت می‏کند برای تزکیه و برای تعلیم و برای تعلیم همگانی، تعلیم همین کتاب و تعلیم حکمت که آن هم از همین کتاب است. پس انگیزه بعثت نزول قرآن است و انگیزه تلاوت قرآن بر بشر این است که تزکیه پیدا کنند و نفوس مصفا بشوند از این ظلماتی که در آنها موجود است تا اینکه بعد از اینکه نفوس مصفا شدند، ارواح و اذهان آنها قابل این بشود که کتاب و حکمت را بفهمند.16 انگیزه نزول این کتاب مقدس این است که این کتاب در دسترس همه قرار بگیرد و همه از او به اندازة سعه وجودی و فکری خودشان استفاده کنند. 17 مهجوریت قرآن و راه‏های رهایی از آن اکنون ببیینم چه گذشته است بر کتاب خدا، این ودیعه الهی و ماترک پیامبر اسلام - صلی الله علیه و آله و سلم. مسایل اسف انگیزی که باید برای آنها خون گریه کرد، پس از شهادت حضرت علی شروع شده است. خودخواهان و طاغوتیان، قرآن کریم را وسیله‏ای کردند برای حکومتهای ضد قرآنی و مفسران حقیقی قرآن و آشنایان به حقایق را با بهانه‏های مختلف و توطیه‏های از پیش تهیه شده آنان را عقب زده و با قرآن در حقیقت، قرآن را، که برای بشر تا ورود به حوض، بزرگترین دستور زندگانی مادی و معنوی بوده و هست از صحنه خارج کردند و هر چه این بنیان کج به جلو آمد، کجی‏ها و انحراف‏ها افزون شد. تا آنجا که قرآن کریم را که برای رشد جهانیان و نقطه جمع همه مسلمانان، بلکه عایله بشری، از مقام شامخ احدیت به کشف تام محمدی تنزل کرد، که بشریت را به آنچه باید برسند، برساند و این ولیده "علم الاسماء" را از شر شیاطین و طاغوت‏ها رها سازد، و جهان را به قسط و عدل برساند و حکومت را به دست اولیاء الله معصومین، علیهم صلوات الاولین و الاخرین بسپارد تا آنان به هر که صلاح بشریت است بسپارند، چنان از صحنه خارج نمودند که گویی نقشی برای هدایت ندارد... و مع‏الاسف به دست دشمنان توطیه‏گر و دوستان جاهل، قرآن، این کتاب سرنوشت ساز، نقشی جز در گورستان‏ها و مجالس مردگان نداشت و ندارد و آن که باید وسیله جمع مسلمانان و بشریت و کتاب زندگی آنان باشد، وسیله تفرقه و اختلاف گردید و یا به کلی از صحنه خارج شد.18 ای قرآن، ای تحفه آسمانی و ای هدیه رحمانی! تو را خدای جهان برای زنده کردن دل‏های ما و باز کردن گوش و چشم توده مردم فرستاد، تو نور هدایت و رهنمای سعادت ما هستی تو ما را از منزل حیوانی می‏خواهی به اوج انسانی وجود رحمانی برسانی، فسوسا که آدمیزادگان قدر تو را ندانسته و پیروی تو را فرض خود نشمردند، اسفا که قانون های تو در جهان عمل نشد تا همین ظلمتخانه و جایگاه مشتی وحشیان و درندگان که خود رامتمدنین جهان می‏دانند، رشک بهشت برین شود و عروس سعادت در همین جهان در آغوش همه درآید. 19 اسلام همه چیز برای مسلمین آورده است، همه چیز، قرآن در آن همه چیز است لکن مع‏الاسف ما استفاده از آن نکرده‏ایم و مسلمین مهجورش کردند یعنی استفاده‏ای که باید از آن بکنند نکردند. 20 قرآن و اسلام مهجور و مظلوم‏اند، برای اینکه مهجوریت قرآن و مهجوریت اسلام به این است که مسایل مهم قرآنی و مسایل مهم اسلامی یا به کلی مهجور است یا برخلاف آنها بسیاری از دولت‏های اسلامی قیام کرده‏اند. 21 بر قرآن آموز و آنکه از قرآن بهره می بردلازم است که یکی دیگر از آداب مهمه را به کار بندد تا استفاده حاصل شود و آن رفع موانع است که ما از آنها تعبیر می‏کنیم به حجب بین مستفید قرآن. این حجابها بسیار است که ما به بعض از آنها اشاره می‏نماییم. از حجاب‏های بزرگ، حجاب خودبینی است که شخص متعلم، خود را به واسطه این حجاب مستغنی بیند و نیازمند استفاده نداند. و این از شاهکارهای مهم شیطان است که همیشه کمالات


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره قرآن

مقاله درباره عزاداری امام حسین

اختصاصی از نیک فایل مقاله درباره عزاداری امام حسین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

برای این پست مراسم ظهر عاشورا در شهرستان تفت را برایتون می نویسیم.

نمی دانم چرا عزاداری برای امام حسین (ع) به این شکل جا افتاده است یعنی هنوز امام حسین شهید نشده است ما ده شب برای ایشان عزاداری می کنیم ولی با شهادت ایشان در ظهر عاشورا تقریبا عزاداریها تمام می شود. اما به هرحال مراسم عزاداری در تفت به این صورت است که هرشب یکی یا چندمحله میزبان هیاتها ی عزاداری هستند تا شب آخر مثلا شب عاشورا محله سرده میزبان تمام هیاتهای تفت است و فردای آن روز یعنی صبح روز عاشورا تمام هیاتهای عزاداری طبق برنامه ای که از طرف فرمانداری تعیین شده است وارد حسینیه امام می شوند وبه عزاداری می پردازند تا ظهر عاشورا بعد از عزاداری در صبح و شهادت امام حسین در ظهر عاشورا مردم طبق یک سنت قدیمی برای نخل برداری (نقل برداری) به حسینیه امام می آیند البته در تفت دو حسینیه بزرگ یکی حسینیه ابوالفضل (ع) در محله گرمسیر و دیگری حسینیه امام در محله بازار وجود دارد که دو نخل قدیمی بزرگ در آنجا هست که نماد تابوت امام حسین(ع) و در روز بیست و یکم رمضان تابوت حضرت علی (ع) است .

مراسم به این شکل اجرا می شود که جوانان هیئت سرده از محله خود با پای پیاده و سینه زنان به طرف حسینیه گرمسیر حرکت میکنند و در مسیر با خواندن نوحه های زیبا مثل:

روز قتل بی کسان است ای خدا

ماتم لب تشنگان است ای خدا

این حسین نازنیین است ای خدا

جسم پاکش بر زمین است ای خدا

و پیوستن مردم به آنها تا نزدیکی حسینیه می روند در آنجا مردمی که در زیر نخل جا گرفته اند که شامل جوانان محله گرمسیر در سمت راست نخل– جوانان سلطان آباد در  جلو نخل و جوانان محله بازار در عقب نخل هستند سمت چپ نخل را هم برای هیئت سرده در نظر می گیرند.

دز اینجا هیئت سرده بر سر زنان و با گفتن حسین حسین و دوان دوان وارد حسینیه می شوند . و به طرف نخل می روند و در زیر نخل در جایگاه مخصوص خود جای میگیرند و با صدای یا علی نخل را بلند می کنند و حرکت می کنند در این لحظه از بلند گو تکیه اذان گفته می شود . شخصی روی نخل به عنوان راهنما می ایستد و نخل برداران را راهنمایی می کند. بعد از گرداندن نخل دور کلک حسینیه برای سه مرتبه نخل را در پایین حسینیه گذاشته و باز با حسین حسین گفتن جلو عزاخانه امام حسین می آیند دقائقی را بر سر و صورت خود می زنند و حسین حسین می گویند . در حسینیه گرمسیر مراسم تا همین جا تمام می شود . بعد هیئت سرده از حسینیه گرمسیر به طرف حسینیه امام حرکت می کنند.

و مانند دفعه قبل با پای پیاده و سینه زنان و نوحه خوانی مثل:

این قاسم پادر حنا در کربلا

ای شعور آخر عزا شد ای خدا

در نجف شیر خدا دارد عزا

فاطمه بر سر زنان است ای خدا

تا پایین حسینیه امام می آیند مردم در زیر نخل جا گرفته اند طبق سنت قدیمی قسمتی از نخل برای جوانان بازار و قسمتی برای محلات دیگر در نطر گرفته شده است و قسمتی را هم برای هیئت میهمان یعنی سرده در نظر می گیرند.

هیئت با ورود به حسینیه به طرف نخل می روند و حسین حسین کنان در زیر نخل جا می گیرند و با مستقر شدن همه در زیر نخل و بلند کردن نخل با همصدایی یا علی نخل برداری آغاز می شود و صدای موذن در حسینیه طنین انداز می شود. واقعا صحنه تکان دهنده ای است همه کسانی که در اطراف حسینیه هستند و تماشا می کنند در حال گفتن حسین حسین هستند و همینطور اشک از دیدگانشان روان است. عده ای از مردم که نذر و نیاز دارند با رسیدن نخل به پایین حسینیه برای بار اول گوسفند یا گاو یا هر چیز ی که نذر کرده اند را جلو نخل قربانی می کنند . در اینجا نیز نخل سه دور دور حسینیه می چرخانند سپس نخل را زمین گذاشته و به طرف عزاخانه می دوند و هر کس در آنجا ارباب بی کفن خود را صدا می زند تا اینکه صدای خواندن تعدادی از قدیمیهای هیئت بازار به گوش می رسد .

تا که ز مرکب شه والا فتاد              غلغله بر عالم بالا فتاد

لرزه بر آن چرخ معلا فتاد                 گفت در آن لحظه خدای کریم

                       انا فدیناه بذبح العظیم

ذکر گرفتی که زحق جبرئیل             آمده از نزد خدای جلیل

داد بشارت به نجات خلیل                گفت در آن لحظه خدای کریم

                           انا فدیناه بذبح العظیم

فاطمه گیسوی پریشان بکف             نعش حسین را بگرفتی ز بر

گفت که ای زاده من ای پسر              گفت در آن لحظه خدای کریم

                              انا فدیناه بذبح الظیم

گفت که ای اکبر نا شاد من                گفت که ای قاسم داماد من

گفت که ای اضغر ناکام من                  گفت در آن لحظه خدای کریم

                             انا فدیناه بذبح العظیم

سپس مطالبی از غریبی حسین خوانده می شود بعد نوحه خوانان هیئت بازار و سرده نوحه می خوانند و مردم به سینیه می زنند سپس هیئت سرده شام غریبان را از همانجا شروع می کنند و به طرف محله خود حر کت میکنند. در اینجا هیئت دو گروه شده و یک گروه می نشیند و برسر زنان ابیاتی را می خواند و بلند می شوند و حرکت می کنند و گروه دیگر می نشیند و ابیاتی می خوانند و همین جور تکرار می شود . ابیاتی مانند:

شام غریبان حسین امشب است امشب است

اول درد و مهن زینب است زینب است

حاجتی دارم به تو ای ساربان ساربان

این شتران را تو به تندی مران ساربان

طفل یتیمی زحسین گمشده گمشده

زینب از این غصه دلش خون شده خون شده

بابا حسین جان امشب کجایی ؟

آغاز محرم‌الحرام ، ماه قیام کربلا ، مردم مومن استان دارالعباده یزد برای سوگواری سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله‌الحسین (ع) مهیا شدند.

مردم این خطه با ارادت خاص به ائمه‌اطهار (ع) آیین‌های ویژه ماه محرم را از شب گذشته در سطح این استان آغاز کردند.

ویژگی‌های خاص عزاداری مردم یزد و عشق و علاقه عاشقان اهل بیت زبانزد خاص و عام است.

استان یزد هنرمندانی را در دامان خویش پرورانده که در زنده نگهداشتن واقعه عظیم کربلا به نوبه خویش سهم بسزایی داشته‌اند.

شاعرانی از جمله ریاضی یزدی ، جیحون یزدی ، واصل یزدی ، هرندی افضلی و بهجتی اشعاری سروده‌اند که هیات‌های عزاداری در نوحه‌خوانی‌های خود از این اشعار استفاده می‌کنند.

در دهه اول ماه محرم در یزد برپایی آیین‌های عزاداری سومین امام شیعیان همانند دیگر نقاط کشور به اوج خود می‌رسد و همراه با این مراسم زیارت عاشورا و اقامه نماز در حسینیه‌ها، مساجد ، تکایا و امامزاده‌ها برگزار می‌شود.

براساس یک سنت دیرینه در یزد از روز پنجم محرم هیات‌های عزاداری که شامل سینه زن ، زنجیرزن و شبیه خوان است به دعوت مسوولان حسینیه‌ها و مجالس عزاداری در این مکانها حضور یافته و به عزاداری می‌پردازند.

درشهر یزد حسینیه شاهزاده فاضل، وقت الساعت، مسجد روضه محمدیه،امامزاده جعفر (ع) ، امامزاده سید جعفر(ع)، خانه معروف امام حسینی از جمله مکانهای مذهبی است که آیین‌های عزاداری در آن برپا می‌شود.

مراسم ویژه سومین روز شهادت حضرت سیدالشهدا(ع) در ‪ ۱۳‬محرم از دیگر آیین‌های ایام محرم در استان یزد است.

این آیین از ‪ ۶۰‬سال پیش به ابتکار یکی از روحانیون معروف یزد مرحوم حجت‌الاسلام " سید علی محمد وزیری " در این استان رواج یافت.

به همین مناسبت در شهر یزد هیات‌های عزاداری از صبح تا عصر روز سیزده محرم در مسجد ملا اسماعیل و همچنین تکیه بعثت یزد به عزاداری می‌پردازند و نظیر این مراسم در دیگر مناطق استان برگزار می‌شود.

همچنین به مناسبت هفتمین روز شهادت امام حسین (ع) و یاران با وفای آن حضرت ، آیینی در سطح استان از جمله در حسینیه" فهادان" یزد برپا می‌شود و عزاداران به سوگ می‌نشینند و مراسم شام غریبان برگزار می‌کنند.

" نخل برداری " در این استان از دیگر آیین‌های رایج در ایام عزاداری سالار شهیدان است.

"نخل" که یک وسیله چوبی است و نشانگر پیکر مطهر حضرت ابا عبدالله‌الحسین (ع) است در اغلب تکیه‌ها و حسینیه‌های استان وجود دارد.

عزاداران امام حسین (ع) پس از اقامه نماز ظهر عاشورا به یاد تشییع فرزند زهرای مرضیه در حالی که بر سر و سینه می‌زنند،حسین حسین گویان، چند مرتبه نخل را در محوطه تکیه‌ها و حسینیه‌ها به حرکت در می‌آورند.

آیین" نخل برداری " و " تعزیه خوانی " در شهرها و روستاهای مهریز،میبد، اردکان ، تفت ، بافق ، صدوق و زارچ بطرز ویژه‌ای برگزار می‌شود.

نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه یزد نیز در اطلاعیه‌ای ، به رسم سنت دیرینه ، برگزاری مراسم عزاداری امام حسین (ع) در منزل سومین شهید محراب را اعلام نمود

در ضلع غربى میدان هفتم تیر چادرى برپا شده است. تن سرد آسفالت خیابان را با فرش هاى ماشینى دستباف مفروش کرده اند. گوشه اى از چادر سماور بزرگى روى میز گذاشته و به عزاداران چاى مى دهند. طى سه روز نخست دهه محرم داربست بالا مى رود و چادر برزنتى بر پا مى شود. بیش از ۷۰۰ عزادار اقلیت هاى مذهبى مسیحى و زرتشتى زیر چادر هیات ثارالله گرد هم مى آیند و در عزادارى سالار شهیدان به سینه زنى مى پردازند. «ادموند طوفانیان» یکى از موسسین و بانیان این تکیه مى گوید: «در سال هاى گذشته، جوانان و نوجوانان ارمنى به اتفاق دوستان مسلمانشان به هیات هاى مذهبى مسلمانان مى رفتند. آنان در دسته ها و تکایاى شیعیان سینه زنى مى کردند و بسیارى از اعضاى هیات نمى دانستند که جوان مسیحى کاتولیکى در کنارشان براى امام آنها سوگوارى مى کند. در سال ۱۳۷۸ باخبر شدیم که حدود ۴۰۰ نفر از جوانان ارامنه در این مراسم شرکت مى کنند. از همان سال بر آن شدیم هیاتى راه بیندازیم و خیل جوانان مسیحى علاقه مند به شیعیان و امامشان را گردهم آوریم.»وى در خصوص مشکلات این طرح مى گوید: «ابتدا طرح ما موارد ابهام زیادى بین جامعه ارامنه و حتى مسلمانان به وجود آورد. پس از توجیه آنان در خصوص اهداف راه اندازى هیات، تکیه ثارالله را در مرکز شهر برپا کردیم.» وى در خصوص استقبال مردم مى افزاید: خیلى از مسلمانان پس از شنیدن این خبر خوشحال شده و براى تاسیس هیات تمایل نشان دادند.» نکته جالب توجه د ر برگزارى مراسم عزادارى این هیات حضور واعظ مسلمان است. معمولاً وعاظى به این هیات دعوت مى شوند که به شرح فرهنگ عاشورا و اهداف انسانى امام حسین(ع) مى پردازند. برگزارى مراسم مانند مسلمانان است. مداح نوحه مى خواند و جمعیت زیادى که زیر چادر گرد هم آمده اند، پس از سینه زنى زمانى که میدان هفتم تیر در مرکز شهر ازدحام خود را از دست داده، به شکل دسته عزادار از چادر بیرون مى آیند. جمعى از عزاداران در بیرون چادر به انتظار ایستاده اند. جوان بلندقامتى که علامت را به دوش مى کشد، بى قرار دست بر طاق شال ها مى کشد. نوجوانان کتل ها و پرچم ها را برمى گیرند و چند گام پیش تر مى ایستند. هر سال بر تعداد مشتاقان امام حسین افزوده مى شود. در این بین که جمعیت داخل چادر سینه زنى و نوحه خوانى جمعى را آغاز کرده اند، با هم آویى تک خوان از چادر بیرون مى آیند و در صفوفى منظم راهشان را در خیابان بهارشیراز مرکز اقلیت هاى دینى، پیش مى گیرند. زنان نیز در پى دسته روانند و سینه زنان با هیات حرکت مى کنند. پس از مراجعت دسته به هیات ثارالله عزاداران نذورات هموطنان مسیحى شان را میل مى کنند. طوفانیان در این باره مى گوید: «چاى، قند، برنج، گوشت و کلیه هزینه هاى هیات را مسیحیان علاقه مند به امام حسین (ع) نذر مى کنند. از سال ۱۳۷۹ نام هیات را در لیست تکایاى عزادارى تهران ثبت کرده ایم و هر سال بر تعداد عزاداران افزوده مى شود. آمار پراکنده نشان از حضور جمعیت ۷۰۰ نفره از ارامنه دارد.» نکته حائزاهمیت حضور مسلمانان در کنار پیروان سایر ادیان است. حتى برخى نمى دانند دوستان عزادار کنارشان اقلیت هاى مذهبى هستند. او مى گوید: «با نهادینه کردن فرهنگ عاشورا به عنوان آزادگى و انسانیت، هیچ اختلافى بین مذاهب وجود نخواهد داشت. ما خوشحالیم که فرزندانمان فرهنگ آزادمردى و پایبندى به عقاید را بیاموزند، امام حسین(ع) در این زمینه یک الگو است.»پس از نوحه خوانى ها به زبان فارسى و صرف شام و چاى، دست ها بالا مى رود. این بار به زبان ارمنى دعا مى خوانند. از چهره هاشان پیداست که براى قبولى عزادارى و عباداتشان و نیاز تمام نیازمندان دعا مى کنند.• زرتشتى هاماه محرم همه ایران سیاهپوش مى شود. زرتشتیان استان یزد مرکز استقرار زرتشتى هاى ایران در این روزها مانند دیگر هموطنانشان عزادارند. «مهرشاد بزرگى» از اقلیت زرتشتیان ایران مقیم یزد مى گوید: «هرساله با شروع محرم بسیارى از زرتشتیان یزد همپاى مسلمانان به عزادارى مى پردازند. شیوه عزادارى زرتشتیان با شیعیان کمى متفاوت است. آنها در آئین خود پوشیدن لباس سفید را مقدس مى دانند. زنان و مردان سپیدپوش زرتشتى با حضور در آتشکده گرد هم مى آیند و براى امام حسین(ع) و یارانش به سوگوارى مى پردازند. آنها امام حسین(ع) را داماد ایرانى ها مى دانند، چون پس از جنگ اعراب و ایران در اواخر دوره ساسانى شاهدخت شهربانو به همسرى فرزند على(ع) درآمد. آنها به داشتن داماد شجاعى چون امام حسین(ع) افتخار مى کنند.»در مراسم زرتشتیان غذاهاى زیادى طبخ مى شود و مانند هموطنان مسلمانشان نذرى مى دهند. زرتشتیان با خواندن دعا و طلب ادامه راه آزادگان دنیا، مراسم خود را برگزار مى کنند. هرساله زرتشتیان زیادى از شهر هاى بافق، میبد، تفت، مهریز و مهاباد به مرکز استان شهر یزد مى آیند تا در عزادارى امام حسین(ع) شرکت کنند.• مسلمانان اهل سنتمراسم عزادارى و شادمانى جزیره قشم به دلیل سنى بودن مردم متفاوت است هر چند اعتقاد مردم این منطقه مانند شیعیان نیست اما در روز عاشورا و به دلیل احترام به فرزند امام على(ع) روزه گرفته و در مساجد قرآن مى خوانند.جزیره قشم بزرگترین و پرجمعیت ترین جزیره ایرانى در خلیج فارس است که فاصله آن با بندرعباس تنها ۳۷ کیلومتر است و این موضوع باعث شده تا قایق ها و کشتى هاى مسافرى اقدام به جابه جایى مسافران از بندرعباس به قشم کنند.فاصله زمانى براى طى کردن این مسیر بنا به وسیله نقلیه از ۴۵ دقیقه تا دو ساعت متغیر است.جاذبه هاى فراوان طبیعى، تاریخى و فرهنگى این جزیره به حدى است که «بیژن دره شورى» کارشناس برجسته محیط زیست مى گوید: «قشم بهترین نقطه جهان براى تفریح است.»شیعیان مهاجر قشم که حدود چهار هزار نفر هستند با تشکیل سه هیات در شهر قشم به عزادارى براى امام حسین(ع) مى پردازند. مساجد معروف این جزیره نیز شامل مسجد جامع قشم، مسجد و مقبره شیخ برخ در روستاى کوشه مربوط به زمان خلیفه دوم عباسى، مسجد و مدرسه کمالیه دربند حاج على، مسجد قبا در روستاى هلر و مسجد رمچا هستند.به گفته «عاشقى» یکى از بومیان جزیره مردم در مراسم عزادارى آشنایان خود سه روز قرآن خوانى مى کنند و به یک قارى قرآن پول مى دهند تا بر سر مزار متوفى به تلاوت قرآن بپردازد. بازدید ها بیشتر در عید فطر و قربان است و در عید نوروز هیچ مراسمى برگزار نمى شود. جاذبه های گردشگری _ ماه محرم همه ایران سیاهپوش می شود. زرتشتیان استان یزد، مرکز استقرار زرتشتی های ایران، در این روزها مانند دیگر هموطنانشان عزا دارند. «مهرشاد بزرگی» از اقلیت زرتشتیان ایران مقیم یزد، به میراث خبر می گوید: «هر ساله با شروع محرم بسیاری از زرتشتیان یزد همپای مسلمانان به عزاداری می پردازند. شیوه عزاداری زرتشتیان با شیعیان کمی متفاوت است. آنها در آیین خود پوشیدن لباس سفید را مقدس می دانند . زنان و مردان سپید پوش زرتشتی با حضور در آتشکده گردهم می آیند و برای امام حسین و یارانش به سوگواری می پردازند .آنها امام حسین را داماد ایرانیها می دانند ،چون پس از جنگ اعراب و ایران در اواخر دوره ساسانی شاهدخت شهربانو به همسری فرزند علی(ع) در آمد آنها به داشتن داماد شجاعی چون امام حسین افتخار می کنند». در مراسم زرتشتیان غذاهای زیادی طبخ می شود و مانند هموطنان مسلمانشان نذری می دهند، زرتشتیان با خواندن دعا و طلب ادامه راه آزادگان دنیا، مراسم خود را برگزار می کنند .هر ساله زرتشتیان زیادی از شهر های بافق، میبد، تفت، مهریز و مهاباد به مرکز استان شهر یزد، می آیند تا در عزاداری امام حسین شرکت کنندتهران در نهمین روز ازماه محرم و روز حضرت ابوالفضل‌العباس(ع) علمدار سید و سالار شهیدان حضرت حسین‌بن‌علی(ع) غرق در ماتم و عزا است.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره عزاداری امام حسین

تحقیق درباره امام خمینی (2)

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درباره امام خمینی (2) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

سید روح‌الله خمینی

سیّد روح‌الله خمینی (۳۰ شهریور ۱۲۸۱[۱] - ۱۳ خرداد ۱۳۶۸) روحانی و مرجع تقلید شیعه، رهبر انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ که بنیان‌گذار نظام جمهوری اسلامی ایران بود.

زندگی

نام پدرش سید مصطفی موسوی و نام مادرش هاجر احمدی بود. وی در پنج ماهگی پدر خود را از دست داد و تحت سرپرستی مادر و عمه‌اش پرورش یافت.

گرچه سال تولد وی طبق شناسنامه سال ۱۲۷۹ است، اما خود تصریح کرده‌است، که تاریخ صحیح آن ۳۰ شهریور ماه ۱۲۸۱ است.[نیازمند منبع] فوت او رسما در روز ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ ثبت شد گرچه وی در شامگاه ۱۳ خرداد درگذشته است.[نیازمند منبع] سن او در آن هنگام ۸۷ سال بود. تشییع جنازه وی با شرکت وسیع ملت ایران و دیگر دوستدارانش از نقاط مختلف جهان صورت گرفت.این موضوع انعکاس جهانی زیادی داشت.

فرزندان وی مصطفی، صدیقه، فریده، لطیفه، فهمیه، سعیده، و احمد هستند.اما مهمترین فرزند او از نظر سیاسی احمد است

تبارنامه

جد او یکی از علمای نیشابور ایران به نام «سیدمحمد» بود که به هندوستان رفت و در دهلی یا کشمیر اقامت گزید. عمادالدین باقی نوشته‌است:[۲]

ناگفته نگذاریم که چون در میان شیعیان، سنت شجره نویسی برای سادات مرسوم بوده و بدین وسیله سلسله نسب سادات تا رسیدن آنها به یکی از ائمه شیعه کم و بیش ثبت می‌شده‌است، سیادت حضرت امام از این نظر امتیازی محسوب می‌شد که راه گمانه‌زنی و شناخت در شجره‌نامه و خاندان ایشان را هموار می‌کرد. علی همدانی بود که می‌رسیدعلی همدانی با ۱۷ واسطه از پدر و ۱۶ واسطه از مادر به امام حسین می‌رسد و این سید حیدر جد اعلای خمینی است... و اما روایتی که بیشتر از همه مشهور شده این است که سلسله نسب روح‌الله خمینی به میرحامدحسین می‌رسد. در زمان شاه سلطان حسین صفوی، یکی از علمای نیشابور به نام «سیدمحمد» به هندوستان رفت و در دهلی اقامت گزید. فرزندان وی در مناصب دولتی درآمدند و کم کم اهمیت پیدا کردند... سیداحمد چندی پس از شهادت پدرش دین علیشاه، از کشمیر به عتبات نجف و کربلا عزیمت کرد. شاید این سفر (در حدود سال‌های ۱۲۴۰ تا ۲۵۰ هجری قمری) به این منظور بوده که هم از خصومت‌ها در امان باشد و بتواند در آتیه جای خالی پدر را پر کند و هم تعالیم دین را بیاموزد. او به دلیل حافظه نیرومندی که داشته به سرعت به مقامات علمی والایی نائل می‌شود و از مراجع وقت نجف اجازه اجتهاد دریافت می‌کند. او در نجف با افراد مهاجر آشنا می‌شود که یکی از آنها فردی به نام یوسف خان است که اهل روستای «فرفهان» یا «فراهان» از توابع خمین بوده‌است.

برادر تنی وی آیت‌الله پسندیده نیز در خاطراتش حضور نیاکانشان را در هند توصیف کرده است.[۳] جان اسپوزیتو نیز این نظر را تأیید می‌کند و می‌نویسد که «پدر پدربزرگ او از خراسان به هندوستان سفر کرد. پس از آن پدربزرگش به ایران و شهر خمین بازگشت. این جهانگردی‌های اجدادی باعث شد تا به‌گونه‌ای برچسب هندی بودن نیز بر خمینی بخورد.»[۴] برای نمونه «ادوارد ویلت» می‌نویسد که پدر بزرگ پدری وی سید احمد موسوی هندی زاده روستای کینتور در منطقه بربنکی در ایالت اوتار پرادش هندوستان بود. [۵]

دوران کودکی و نوجوانی

خمینی در روز ۳۰ شهریور ۱۲۸۱ خورشیدی (برابر ۱۸ جمادی الثانی ۱۳۲۰، برابر ۲۱ سپتامبر ۱۹۰۲) در شهرستان خمین از توابع اراک در ایران به دنیا آمد. وی کوچک‌ترین فرزند خانواده‌اش بود. او دو برادر و یک خواهر بزرگ‌تر داشت، که عبارت‌اند از مرتضی، نورالدین و آغازاده خانم.

مرتضی که به آیت‌الله سید مرتضی پسندیده معروف بود، تا پس از مرگ خمینی زنده بود. نورالدین نیز که روحانی بود و به سید نورالدین هندی شهرت داشت، پیش از انقلاب درگذشت و در قبرستانی قدیمی به نام گلزار شهدای قم (واقع در خیابان انقلاب یا چهار مردان شهر قم) به خاک سپرده شد که اکنون نیز سنگ قبر او با همین نام مشخص می‌باشد

شرایط تربیتی

پدرش سید مصطفی موسوی از معاصرین میرزای شیرازی بود. مصطفی پـس از آنکه چنـد سال در نجف علوم و معارف اسلامی را فراگرفته و به درجه اجتهاد نایل آمد، بـه ایران بازگشت و در شهرستان خمین پناه مردم و مرجع آنان در امور دینی بود. در حالی که بیش از ۵ ماه از تولد روح الله نمی‌گذشت، خوانین خمین سید مصطفی را در مـسیر خمین به اراک با گلوله کشتند. بستگان او برای اجرای حکم قصاص به تهران (دار الحکـومه وقت) رهـسـپار شدند و بر اجرای عـدالت اصرار ورزیدند تا قاتل قصاص گردد.[۶]

وی دوران کودکی و نوجوانی را تحت سرپرستی مادرش «بانو هاجر»، عمه‌اش «صاحب خانم» (صاحبه خانم اشتباه است) و دایه‌اش «ننه خاور» سپری کرد. صاحب خانم زن شجاعی بود و پس از ترور برادرش (پدر خمینی) به تهران رفت و با عین‌الدوله صدر اعظم مظفرالدین شاه دیدار کرد و خواستار قصاص شد که عاقبت این امر محقق گردید. عمادالدین باقی درباره آنها می‌گوید:

«روح‌الله که آخرین و کوچک‌ترین فرزند بود، تحت تربیت عمه‌اش صاحبه خانم قرار گرفت و گویا بارها خاطرات مربوط به زندگی و شهادت پدرش را از زبان او شنیده بود... ننه خاور دایهٔ روح‌الله نیز از زنان نادر روزگار بود. او که در شیر دادن به خمینی به هاجر یاری می‌رساند، اسب سواری ماهر بود و حتی از روی اسب تیراندازی می‌کرد و به هدف می‌زد.»

روح‌الله در خانواده‌ای اهل علم و دین بزرگ شد. همچنین با توجه به جایگاه خانوادگی خمینی، وی از کودکی مورد توجه و احترام مردم خمین و کمره بود.[۷]

تحصیلات ابتدایی

در قرن سیزدهم خورشیدی در بیشتر مناطق ایران و از جمله خمین تقریباً مدرسه به شکل امروزی وجود نداشت و آن گروه از مردم که به تربیت و تحصیلات فرزندان خود اهمیت می‌دادند، آنها را به مکتب خانه می‌فرستادند، تا خواندن و نوشتن و قرآن و ادبیات فارسی بیاموزند. تبعاً خمینی نیز به مکتب فرستاده شد و نزد «ملا ابوالقاسم» به فراگیری «عم جز»، گلستان و بوستان سعدی و چند کتاب ادبی دیگر پرداخت.

پس از اتمام این دروس کسانی که می‌خواستند به تحصیل ادامه دهند، به اراک می‌رفتند. اما با توجه به وقوع جنگ جهانی اول و اوضاع آشفته کشور، دیگر امکان مسافرت به اراک برای نوجوانان وجود نداشت. لذا بزرگان خمین تصمیم گرفتند، مدرسه‌ای به سبک مدارس جدید ایجاد کنند. این مدرسه سه معلم داشت، که یکی مدیر بود و سر کلاس درس هم می‌رفت و یکی دیگر از آنها به نام میرزاعلی خان، معلم زبان فرانسه و یک فرد معمم نیز معلم زبان فارسی بود. «آقا شیخ فضل‌الله» عموی مادر خمینی نیز معلم شرعیات بود. خمینی نیز به این مدرسه رفت. علاوه بر آن خانواده وی که از وضع مالی خوبی برخوردار بودند، برایش معلم سرخانه گرفتند. نام این معلم «افتخارالعلما» بود و در غیاب او مادرش به شاگردان درس می‌داد. آیت الله پسندیده برادر بزرگ خمینی می‌گوید سواد مادرش بیشتر از خود افتخارالعلما بود و من نزد مادرش هیات، نجوم و حساب می‌خواندم. خمینی پس از آن که مقطع ابتدایی را نزد افتخارالعلما تمام کرد، درس مقدمات را نزد «محمدمهدی داعی» شروع کرد. «حاج میرزا نجفی» شوهر خواهر روح‌الله نیز منطق را به او تدریس کرد.[۷]

شرایط سیاسی و اجتماعی

 

سید روح الله خمینی.

شرایط اجتماعی و سیاسی ایران و خمین در سال‌های ۱۲۹۰ تا ۱۳۰۰ که هم‌زمان با نوجوانی سید روح‌الله خمینی بود، بسیار آشفته بود. حکومت مرکزی ضعیف شده بود و خوانین محلی قدرت یافته بودند و بانی مرگ پدر سید روح‌الله خمینی نیز شدند. علاوه بر آن در جای جای کشور اشرار دستجات مختلفی تشکیل داده و به شهرها و آبادی‌ها حمله کرده و مردم را غارت می‌کردند. لذا مردم از کودکی و نوجوانی روحیه سلحشوری یافته، می‌آموختند که برای حفاظت از خود با اشرار و بیگانگان مبارزه کنند. سید روح الله خمینی خود درباره دوران کودکی و نوجوانی اش می‌گوید:

من از بچگی در جنگ بودم… ما مورد هجوم «زلقی‌ها» بودیم، مورد[هجوم] «رجبعلی‌ها» بودیم و خودمان تفنگ داشتیم و من در عین حال که تقریباً شاید اوایل بلوغم بود، بچه بودم، دور این سنگرهایی که بسته بودند در محل ما و اینها می‌خواستند هجوم کنند و غارت کنند، آنجا می‌رفتیم، سنگرها را سرکشی می‌کردیم… ما در همان محلی که بودیم یعنی خمین که بودیم، سنگربندی می‌کردیم. من هم تفنگ داشتم. منتها من بچه بودم به اندازه بچگی‌ام. بچه شانزده هفده ساله، ما تفنگ دستمان بود و تعلیم و تعلم هم می‌کردیم… ما سنگر می‌گرفتیم و با این اشراری که بودند و حمله می‌کردند و می‌خواستند بگیرند و چه کنند [مقابله می‌کردیم]. هرج و مرج بود… یک دفعه هم یک محله خمین را گرفتند و مردم با آنها معارضه کردند و تفنگ دست گرفتند. ما هم جزء آنها بودیم.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره امام خمینی (2)

دانلود مقاله نقش دانشجویان در تحولات سیاسی اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (ره)

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله نقش دانشجویان در تحولات سیاسی اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (ره) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله نقش دانشجویان در تحولات سیاسی اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (ره)


دانلود مقاله نقش دانشجویان در تحولات سیاسی اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (ره)

مشخصات فایل
عنوان: نقش دانشجویان در تحولات سیاسی اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (ره)
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 16

شما در این مقاله با مطالب مفید و ارزشمندی در مورد نقش دانشجویان در تحولات سیاسی اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (ره) آشنا خواهید شد.

 

بخشی از مقاله نقش دانشجویان در تحولات سیاسی اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (ره)  را در ادامه مشاهده خواهید نمود:

چکیده:

در سالهای اخیر به دلیل فعالتر شدن دانشجویان در عرصه های سیاسی و اجتماعی و نیز به دلیل برخی زیاده رویها و وقوع حوادثی نظیر هجدهم تیرماه 78 و حادثه خرم آباد؛ مسئلهی دانشجویان و نقش آنها در جامعه، موضوع روز بسیاری از گزارشات، تحلیل ها و مقالات گردیده است. گذشته از گزارشات و تحلیلهای مغرضانه خارجی درباره حرکتهای دانشجویی، افراد و گروههای داخلی نیز با توجه به خاستگاه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و علمی خود سخنی در این باب مطرح کردند...

دانشجو و سیاست

نقش سیاسی دانشجو در کلام امام به دو بخش قبل و بعد از انقلاب تقسیم میشود. امام خمینی در قبل از انقلاب اسلامی نقش دانشجویان را در تحولات سیاسی، اساسیترین نقشها میداند. مبارزه علیه نظام حاکم و تلاش برای پیشبرد نهضت و تحول و کمک به مردم در ایجاد تحول، از جمله نقشهایی است که امام برای دانشجویان قائل بود. ایشان همچنین نقش سیاسی دانشجو را در مصادیقی همچون افشای نقشههای استعمار و دشمنان که در خارج از کشور از رژیم سلطه حمایت میکردند و با ایجاد تحوّل، ضدیت و مخالفت میکردند، مهم میدانستند و میفرمودند:

«دانشجویان با استبداد مخالفند، با حکومتهای دست نشانده و استعماری مخالفند، با قلدری و غارت اموال عمومی مخالفند، با حرام خواری و دروغپردازی مخالفند»...

 

 

فهرست مطالب مقاله نقش دانشجویان در تحولات سیاسی اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (ره)

  • چکیده    
  • دانشجو و سیاست  
  • دانشگاه و دانشجو  
  • دانشجو و اقشار دیگر         
  • نتیجه گیری

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نقش دانشجویان در تحولات سیاسی اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (ره)