نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پایان نامه سرزمین ایل بختیاری

اختصاصی از نیک فایل پایان نامه سرزمین ایل بختیاری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه سرزمین ایل بختیاری


پایان نامه سرزمین ایل بختیاری

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 140 صفحه می باشد.

 

فهرست
مناجات ۱
مقدمه : ۲
بیان مسئله : ۵
ژئومورفولوژی ۱۲
آب و هوای مناطق ایل بختیاری ۱۴
منابع آب ۲۳
الف ) آبهای سطحی ۲۴
ب ) آبهای زیرزمینی ۲۸
پوشش گیاهی مناطق ایل بختیاری ۲۹
جانوران مناطق ایل بختیاری ۳۴
تفاوتهای دو منطقة قشلاق و ییلاق ۳۵
جغرافیای انسانی ایل بختیاری ۳۷
ساختار اجتماعی ۴۵
تقسیمات و جوامع داخلی ایل ۴۶
سازمان سیاسی و اداری ایل ۵۰
طوایف و تیره‌های ایل بختیاری ۵۲
جمعیت ایل بختیاری و ویژگیهای آن ۵۶
آمار و تعداد نفوس ۵۶
تراکم جمعیت ۶۰
توزیع جمعیت مناطق و مراکز عشایری ۶۰
آموزش و پرورش ۷۰
وضعیت بهداشت ۷۳
آداب و رسوم و فرهنگ ۷۶
مهاجرت و ترک زندگی عشایری در ایل بختیاری ۸۵
مسکن و نحوة سکونت عشایر بختیاری ۸۸
اقتصاد ایل بختیاری ۹۳
ییلاق و قشلاق و کوچ‌ در عشایر بختیاری ۹۴
انگیزه‌های کوچ ۹۵
انواع کوچ ۹۶
قلمروهای عشایری ۹۸
مدت استقرار در قلمروهای ییلاقی و قشلاقی ۱۰۰
برنامة کوچ ۱۰۲
چگونگی کوچ ۱۰۳
مسافت کوچ (مسافت ایل راهها) ۱۰۶
وسیلة کوچ ۱۰۶
ایل راهها و مسیرهای اصلی کوچ بختیاری ۱۰۸
تعداد دامهای بختیاری ۱۱۱
نژاد و خصوصیات دامهای بختیاری ۱۱۴
روشهای مختلف استفاده از دام ۱۱۵
نگهداری دام ۱۲۰
چوپان و وظایف او ۱۲۸
فرآورده‌های دامی و سود حاصل از یک دام در طول یک سال ۱۳۲
فهرست منابع و مأخذ بر اساس حروف الفبا: ۱۳۵
فهرست منابع و مأخذ بر اساس حروف الفبا:
جغرافیای کوچ‌نشینی ، نویسنده دکتر سید رحیم مشیری، انتشارات سمت چاپ اول ، ۱۳۷۲ و چاپ ششم زمستان ۱۳۸۱٫
در برزخ گذار، نویسنده عزیزالله کلیوند، انتشارات علمی و فرهنگی چاپ اول ، ۱۳۷۴٫
سرزمین و مردم ایران ، نویسنده عبدالحسین سعیدیان .
سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۷۵، شناسنامه آبادیهای کشور، استان چهارمحال و بختیاری (بخش جداول و نقشه‌ها) انتشارات سازمان آمار .
عشایر مرکزی ایران ، نویسنده جواد صیفی‌نژاد، انتشارات امیرکبیر ، چاپ اول سال ۱۳۶۴٫
فرهنگ لغت فارسی به فارسی عمید ، چاپ سیزدهم.
فرهنگ لغت فارسی به فارسی معین.
فنون کوچ‌نشینان در ایلات بختیاری ، نویسنده ژان پل پیردیگار، ترجمة اصغر کریمی، انتشارات آستان قدس ، چاپ دهم، سال ۱۳۶۹٫
کوچ نشینی در ایران (پژوهشی در مورد ایلات و عشایر) تألیف دکتر اسکندر امان‌الهی بهداروند، انتشارات علمی و فرهنگی ، چاپ اول .
. مبانی جامعه‌شناسی ، نویسنده پروفسور آلفرد چک کلانک لی و همکاران .
. مبانی جامعه‌شناسی ، نویسنده بروس کوئن ، ترجمه دکتر غلام عباس توسلی، انتشارات سمت چاپ یازدهم ـ تابستان ۱۳۷۹٫
منابع آب
کیفیت و کمیت آب در معیشت کوچ‌نشینی نقش حیاتی و تعیین‌کننده‌ای دارد ؛ از جمله:
در تأمین نیازهای خانواده و مصارف شخصی، بویژه آب شیرین و قابل شرب؛
در تأمین آب مصرفی دامها، بویژه پس از چرای دام؛
در توسعة زراعت و تحکیم موقعیت اقتصادی عشایر؛
در رشد و تراکم گیاهان مرتعی، بویژه در اطراف رودها، دریاچه‌ها و برکه‌ها؛
در تأمین رطوبت و آماده‌سازی خاک برای رویش گیاه.
بدین ترتیب ، آب یکی از عاملهای طبیعی مهم در تداوم زندگی کوچ‌نشینی و ارتقای سطح اقتصاد این اجتماعات به شمار می‌رود.
با وجود آنکه منطقة بختیاری به طور کلی ، در آب و هوای نیمه خشک جنوب غرب و غرب کشور قرار دارد، به لحاظ عوامل محلی نظیر ارتفاع بیش از دو هزار متر، از شبکة آبی کافی و دایمی برخوردار است و حتی قشلاق آن نیز از رودها و چشمه‌های پرابی که از زاگرس مرتفع سرازیر می‌شود بهره‌مند است. در قشلاق، خشکی و کم‌آبی بازتاب بیشتری در سطح منطقه و شئونات اقتصادی آنان دارد، اما ییلاق بختیاری‌ها بویژه کوهرنگ ، درکوه فریدون الیگودرز و فارسان دارای آب کافی و فراوان ، آب و هوای معتدل و مراتع غنی است که پس از این ضمن تقسیم‌بندی منابع آب ، به آنها اشاره می‌شود.

الف ) آبهای سطحی
مهمترین منابع تأمین کنندة آب عشایر بختیاری آبهای روان است که بر حسب اهمیت، عبارت است از رودخانه‌ها و برکه‌ها. ییلاق بختیاری به علت کوهستانی بودن و داشتن ارتفاعات برفگیر، در زمستان پوشیده از برف است. در تابستانها به دلیل ذوب شدن برف و یخ متراکم در قله‌ها شبکه‌های غنی و دایمی آب‌های روان فراهم می‌شود که به سمت جلگه‌ها، دشتها و مناطق پست جریان می‌یابد.
زردکوه بختیاری با ارتفاع بیش از ۴۵۰۰ متر یکی از کانونهای آبخیز دایمی در منطقة بختیاری و حتی در سطح کشور و سرچشمة رودهای کارون و زاینده رود است. بخشی از شبکة کارون که به سمت مغرب و جنوب غربی جریان می‌یابد و حوضة کارون علیا را تشکیل می‌دهد نقش بیشتری در زندگی عشایر بختیاری دارد و اگر چه در بعضی نقاط، مانع خطرناکی بر سر راه کوچ عشایر به شمار می‌رود و آنان را دچار تلفات می‌کند، برای عشایر و کشاورزان منطقه نعمت بزرگی به شمار می‌رود.
قسمت اعظم استان چهارمحال و بختیاری ، شامل سرچشمه‌های رودخانة کارون است و این رودخانه با چند شاخة اصلی و چندین شاخة فرعی، مرکز، جنوب و مغرب این سرزمین را زهکشی کرده، سرانجام با پهنای بسیار و سرعت ملایم وارد جلگة هموار خوزستان می‌شود و به سمت خلیج فارس جریان می‌یابد.
شاخه‌های اصلی کارون در خاک بختیاری عبارت است از :
شاخة کوهرنگ و آب بازفت در مغرب و شمال غربی استان؛
شاخة کیار و ونک در شمال شرق و مشرق؛
سفید ماربر و خرسان که از جنوب شرقی و منطقة کهگیلویه و دنا می‌آید؛
آب منج که به کارون میانی سرازیر می‌شود. (وزارت آموزش و پرورش ؛ جغرافیای سال دوم متوسطه؛ «جغرافیای استان چهارمحال و بختیاری»؛ ۱۳۶۷، ص ۱۱٫)
رودخانة کارون .این رودخانه از کوههای جنوب غربی اصفهان و ارتفاعات چهارمحال و بختیاری سرچشمه گرفته، تاگتوند که محل ورود آن به دشت خوزستان است، حدود ۳۱۴۰۰ کیلومترمربع را زهکشی می‌کند و دبی متوسط آن ۴۱۰ متر مکعب در ثانیه است. (سازمان برنامه و بودجه؛ طرح تحقیق و برنامه‌ریزی منابع آب مناطق غرب و خوزستان؛ مهر ۱۳۵۱، ج ۳٫) این رود دارای شعبه‌های معروفی است ؛ از جمله آب خرسان که بزرگترین شاخه‌ای است که از شمال گتوند وارد کارون می‌شود و حدود ۱۰۵ متر مکعب در ثانیه آب دارد. رودخانة شور بسیار بالاتر از گتوند به کارون می‌ریزد و رود دز تنها شاخه‌ای است که در دشت خوزستان بدان متصل می‌شود؛ دبی این رود ۲۳۰ متر مکعب در ثانیه است. رودهای بازفت و ونک نیز در کوههای بختیاری و شمال مصب خرسان به کارون، وارد کارون اصلی می‌شوند که بسیار پرآب است.
سد کارون در شمال‌شرقی مسجد سلیمان روی این رود احداث شده است که علاوه بر مصارف آبیاری ، آب مورد مصرف شهرها و کشت و صنعت را نیز تأمین می‌کند و همچنین حدود ۲ میلیون و ۴۴۸ هزار مگاوات ساعت، تولید برق سالانة آن است. (اطلس گیتاشناسی؛ مبحث ایران.) این رود یکی از طویلترین رودهای جهانی به شمار می‌رود و طول آن حدود ۹۵۰ کیلومتر است.
ماندابها و برکه‌ها . به سبب بالا بودن ذخیرة آب زیرزمینی و خروج آنها از چشمه‌ها در بعضی از جلگه‌ها و ناودیس‌ها و در نتیجه وجود پوشش گیاهی چمنی در اطراف آن، عشایر می‌توانند علاوه بر تأمین آب مصرفی، از مراتع و چمنزارهای اطراف آن نیز ، برای دامپروری و بویژه چرای دام استفاده کنند. چنانچه میزان آب بیش از این باشد، به صورت تالابها و دریاچه‌های کوچک و شیرینی درمی‌آید که در سطح استان چهارمحال و بختیاری پراکنده است و اهم آنها عبارت است از :
- تالاب چناخور در دامنة کوه کلار؛
- چمن مرطوب گندمان که در گذشته بر سر استفاده از مراتع غنی داخل آن، بین قشقائیها و بختیاریها رقابت بود؛
- تالاب چشمة برم در اطراف شهر لردگان.

ب ) آبهای زیرزمینی
امروزه آب زیرزمینی در حیات اقتصادی و توسعة روستایی بویژه در قشلاق نقش حیاتی دارد. سفره‌های کارستی غنی با آب شیرین در سرتاسر منطقه دیده می‌شود؛ البته بارش‌های بسیار، بویژه برف، کاهش تبخیر و شیب زمین در نفوذ آب به سمت سفره‌های زیرزمینی بسیار مؤثر است.
در تمام سطح منطقه، بویژه در اطراف شهرها (شهر کرد و بروجن) و مناطق زراعی (فلارد، لردگان و سراوان) آب روستاها و عشایر با حفر چاه‌های نیمه عمیق تأمین می‌شود. چشمه‌های دره‌ای و کوهپایه‌ای آب فراوانی را در ییلاق فراهم می‌کند. نقش چشمه در حیات عشایر بختیاری، نظیر قشقایی ، به مراتب چشمگیرتر است.
چشمه‌های معروف منطقه عبارت است از :
- چشمه برم در لردگان؛
- چشمة سیاسرد در بروجن؛
- چشمة چلگرد واقع در شمال تونل کوهرنگ که بخشی از آب کوهرنگ از آن تأمین می‌شود؛
- چشمة دیمه واقع در سرچشمة اصلی زاینده رود؛
- چشمة گدار در شهرکرد.
در خوزستان شرقی (قشلاق) چون ارتفاع آب زیرزمینی در دامنة بلندی‌ها و در رأس مخروط افکنه‌ها بسیار پایین است، سفره‌های آب زیرزمینی اغلب شیرین بوده و هر قدر به سمت جنوب‌غربی (اهواز و شوشتر) پیش برویم ارتفاع آب از سطح زمین کمتر می‌شود.
پوشش گیاهی مناطق ایل بختیاری
در چلگرد و بخش شوراب، بازفت، در میان کوه سفید و چشمة اول کوهرنگ پوشش گیاهی نسبتاً متراکمی گسترش یافته که از مهمترین نوع آن گون است که منبع درآمد بسیاری از خانوارها و طوایف عشایری می‌باشد.
از جمله گیاهان این منطقه سروکوهی، نسترن، گونه‌های نعنا، پیاز خودرو و پنیرک است؛ همچنین در فواصل بین درختچه‌های موجود در این نواحی علوفه‌های دامی رشد بسیار خوبی دارد؛ اما در قسمت غرب و جنوب‌غربی منطقه ـ که از میزان نسبی ارتفاعات کاسته می‌شود ـ خاک مناسب و پوشش گیاهی تنک جای خود را به درختچه‌ها و سرانجام به جنگلهای وسیع می‌دهد که آفتابگیر و پوشیده از جنگلهای نسبتاً متراکم است. فراوانترین گیاهان بوته‌ای برای چرای دام، جو خودروست که از خانوادة گندمیان به شمار رفته، در هر ارتفاعی می‌روید.
وسعت مراتع و مناطق جنگلی در ییلاق. منطقة سردسیر ایل بختیاری که بیشتر استان چهارمحال و بختیاری را شامل می‌شود و تا قسمتهایی از فریدن و نزدیک لرستان ادامه می‌یابد، با میزان متوسط بارندگی سالانة ۳۳۹ میلیمتر و میانگین درجه حرارت ۹/۱۰ سانتیگراد دارای وضعیت کاملاً مساعدی برای رویش گیاهان علوفه‌ای است که با شروع فصل بهار و اعتدال هوا می‌روید. مساحت مراتع با توجه به جنگلهای تنک و پراکنده، در مجموع در حدود یک میلیون و ۳۴۲ هزار هکتار است که دویست هزار هکتار آن مراتع، خوب تا متوسط است که دامنه‌های کوههای پشتکوه، زردکوه، سلحشور و ارتفاعات غرب آب دهنو را شامل می‌شود. (ادارة سرجنگلداری شهر کرد، سال ۱۳۶۸٫)
مناطق جنگلی استان چهارمحال و بختیاری عبارت است از :
- منطقة جنگلی بازفت با ۵۳ هزار هکتار؛
- منطقة جنگلی اردل با ۱۰۴ هزار هکتار؛
- منطقة جنگلی لردگان با ۱۶۳ هزار هکتار؛
- منطقة جنگلی دوراهان با بیش از دوهزار هکتار.
لازم است توضیح دهیم که ۹۸ درصد پوشش جنگلی منطقه را بلوط تشکیل می‌دهد و دو درصد بقیه شامل درختان پستة خودرو، انجیر کوهی، سماق، زرشک، گردو و بید (در اطراف چشمه‌ها) و کیکم است. جدول ۶-۸ وضعیت کمی و کیفی مراتع و اقتصادی بودن مراتع را در سطح استان چهارمحال و بختیاری که بر بخش وسیعی از ییلاق بختیاریها منطبق است نشان می‌دهد.
پوشش گیاهی و مراتع در قشلاق. بر اثر تنوع آب و هوا و نوع خاک، برخی از مناطق خوزستان را جنگلهای تنک، بوته‌زار، درختچه‌ها و درختان پوشانیده که به صورت چراگاه پدیدار گشته است؛ اما به طور عمده ، این مناطق از علفزارهای یکساله پوشیده شده که تنها در فصول پاییز و زمستان تا اوایل بهار می‌روید. خوزستان در ادوار گذشته، پوشش جنگلی انبوهتری داشته است، به طوری که لرد کرزن در ۱۲۷۱ شمسی می‌گوید: «پنج سال پیش، سیاحان نوشته‌اند که کرانه‌های کارون (بین خرمشهر و اهواز) با درختان تبریزی و گز و انواع دیگر، کاملاً مشجر بوده، قسمت عمدة آن از بین رفته است». در خوزستان، به طور کلی، پانصد هزار هکتار جنگل و ۵/۲ میلیون هکتار مرتع وجود دارد که درختان جنگلی بیشتر در کوهپایه‌ها و ارتفاعات شرقی خوزستان توزیع شده است. از کل جنگلهای استان، ۱۰ درصد دارای کیفیت خوب، ۳۰ درصد تنک و بقیه تخریب شده و قابل استفاده نیست و ۵ درصد نیز از نوع بادام وحشی و گونه‌های دیگر آن است . مراتع خوزستان از نوع مراتع قشلاقی و نامرغوب است و در مناطق کوهستانی از پوشش گیاهی غنی‌تری برخوردار است. در نواحی مرطوب جنس گیاهان از نوع گلسنگ، قارچ و خزه است و در نواحی غیرمرطوب، انواع مختلف گیاهان بومی خاص این منطقه می‌روید. کوهستانهای کم ارتفاع شرق خوزستان در واقع از درختان پراکنده ، درختچه‌ها (به طور عمده بلوط) و درختان منطقة ییلاق که برای چرای بز مناسب می‌باشد تشکیل شده است. مراتع قشلاقی طایفه هفت لنگ با ۳۲۰ هزار هکتار جنگل از نوع بلوط، بنه ، زالزالک ، بادام و انجیر خودرو، عمدتاً در مسجد سلیمان و ایذه توزیع شده است که اغلب تحت حفاظت می‌باشد.
علاوه بر آن ، حدود ۴۵ هزار هکتار مربع به صورت علفزار و بوته‌زار دیده می‌شود که در میان آنها درختان جنگلی نیز روییده است (مرتع مشجر) و برای چرای گوسفند بسیار مناسب می‌باشد. بیش از ۸۶ هزار هکتار دیگر، مراتع بوته‌ای غیرمشجر است (ادارة آمار؛ سرجنگلداری کل استان خوزستان، ۱۳۶۴٫) که اغلب بر اثر چرای مفرط دام و تبدیل آن به اراضی مزروعی شدیداً در معرض نابودی و محدودیت قرار گرفته است. این مراتع اغلب درجة سه بوده، معمولاً هر دو هکتار آن برای تغذیة یک رأس گوسفند کافی است.
جانوران مناطق ایل بختیاری
منطقة سردسیر ایل به واسطة ویژگیهای جغرافیایی از جمله کوهستانی و نیمه کوهستانی و نیمه جنگلی بودن مناطق آن ، یکی از مستعدترین شکارگاههای کشور محسوب می‌شود که انواع گوناگون حیوانات بزرگ و کوچک و حتی حیوانات و پرندگان کم‌نظیر را در آن می‌توان یافت. اغلب جانوران منطقه کوهی بوده ، با وضعیت سخت آب و هوایی و محیط کوهستان سازگاری دارند که مهمترین آنها عبارت است از کل (بز وحشی) ، کبک ، تیهو، خرس قهوه‌ای و پلنگ. در دشتها و ارتفاعات کم وحوش بیشتری هستند که می‌توان از سمور آبی ، میش ، قوچ ، آهو، گرگ ، روباه و اغلب جانوران حفّار و جونده و انواع خزنده‌ها نام برد که در بین عشایر معمولاً به جانوران زیانکار معروفند. همچنین پرندگان مختلفی در آب‌بندها، باتلاقها و در دامنة کوهسارها به صورت بومی و مهاجر زندگی می‌کنند. از جمله پرندگان آبزی و مهاجر در تالابها کبک است، بویژه کبک دری که فقط در ارتفاعات بالا ( که سرحد برف دایمی است) زندگی می‌کند. عشایر بختیاری معمولاً با تفنگ شکاری و تله‌گذاری ، کبک و تیهو را شکار کرده ، در تغذیة خود استفاده می‌کنند که نوعی تفریح و ورزش نیز محسوب می‌شود. ارتفاعات بسیار و صخره‌ای که پوشیده از گیاه است برای زیست و پرورش بز بسیار مساعد می‌باشد.
در دامنه‌های کم‌شیب، جلگه‌ها و دشتهای قشلاقی به علت وجود مراتع گوسفندی ، زمینة زیست و پرورش گوسفند (وحشی و اهلی) کاملاً فراهم است.
بنابراین معمولاً مناطق مرتعی باید دارای سه ویژگی اصلی باشند:
الف ) دارای گیاه مغذی برای دام باشد؛
ب ) آب کافی و قابل استفاده در آن وجود داشته باشد؛
ج ) آب و هوای ملایم و مساعد زیست برای هر نوع دام فراهم باشد.
تفاوتهای دو منطقة قشلاق و ییلاق
هر چند منطقة قشلاق و ییلاق ایل بختیاری چندان از هم دور نیست، هر کدام از ویژگیهای خاصی برخوردار بوده، همچنین از نظر ژئومورفولوژی ، آب و هوا و پوشش گیاهی و … با یکدیگر تفاوت دارند. برای مثال، ارتفاعات بیش از ۲۵۰۰ متر و حتی بالای چهارهزار متر در ییلاق ، با فاصله‌ای نسبتاً کم ، به ارتفاعات کمتر از پانصد متر و در نهایت کمتر از صدمتر در خوزستان (قشلاق) منتهی می‌شود که این خود تفاوتهای طبیعی و اکولوژیکی مهمی در سطح دو منطقه پدیدار ساخته است. به طور کلی ، منطقة ییلاق ایل (بختیاری) از رشته کوه‌های بلند زاگرس با قلل مرتفع تشکیل شده که در زمستان ‌‌آب و هوای سرد و در تابستان آب و هوای معتدل کوهستانی دارد. در زمستان مقدار زیادی از بارش به صورت برف می‌باشد که در بعضی نقاط مرتفع حتی تا زمستان سال بعد باقی می‌ماند و منبع اصلی آب منطقه و سرچشمة رودهای دایمی است. سرمای زودرس و گرمای دیررس ، پوشش گیاهی مرتع و جنگل، از دیگر ویژگیهای این منطقه است که در فصول معتدل، منطقة بسیار مناسبی برای دامپروری ایجاد می‌کند و در حال حاضر نیز تعداد بسیاری از عشایر را در خود جای داده است. این منطقه همچنین دارای زندگی جانوری فعال و آب فراوان است . منطقة قشلاقی ایل در زمستان آب و هوای معتدل و در تابستان آب و هوای گرم و خشک دارد و تحت تأثیر بادهای ساحلی عربستان بوده، فاقد پوشش گیاهی مناسب است و از نظر مراتع و جنگل بسیار فقیر می‌باشد. این منطقه ارتفاع کمی داشته، به علت نزدیکی به دریا و مناطق خشک جنب استوا، در تابستان درجه حرارت بالایی دارد. فصل گرما با مراتع خشک، طولانی و فصل سرما و معتدل با مراتع غنی، کوتاه است.

جغرافیای انسانی ایل بختیاری
بختیاریها از نژاد آریایی هستند و سکونتگاههای اصلی آنان علاوه بر چهارمحال و بختیاری تا حدودی شامل قلمرو استانهای کرمانشاه، همدان، لرستان، خوزستان، کهگیلویه و بویراحمد و غرب استان فرس نیز می‌شود.
وجه تسمیة کلمة بختیاری.در مورد وجه تسمیة بختیاری نظریه‌های مختلفی وجود دارد که هر کدام حاکی از‌آن است که این کلمه، صفت نسبی یک فرد یا واقعه یا محلی است . هرودوت، مورخ یونانی ، بختیاری را «باکتری» می‌داند که نام قبیله‌ای است که از بلخ ( در قدیم سرزمین بلخ را «باکتر» و مردم آن را باکتریان می‌گفتند.) و شرق دریای خزر به جنوب سفر کرده و در آنجا مستقر شده‌اند. با توجه به اینکه در حال حاضر سرزمینی به نام باکتریا در شمال افعانستان وجود دارد. شاید رابطه‌ای بین کلمة بختیاری و باکتریا وجود داشته باشد. بختیاریها را به «باختریان» نیز نسبت داده‌اند و باختر را محلی بین عراق، همدان، فارس و محل سکونت کنونی بختیاریها می‌دانند. بعضی از بختیاریها خود را از اعقاب کی‌آرش، برادر کیقباد پادشاه کیانی، می‌دانند و طوایفی به نام «کیارسی» دارند که با کی‌آرش تشابه لغوی دارد.
نظر دیگر این است که در گذشته لرها به دو گروه لُرِ بزرگ و لُر کوچک تقسیم شده بودند. در جنگی بین یکی از شاهان صفوی با عثمانی‌ها در گرفت، گروه کثیری از ایل بزرگ به سپاه شاه پیوسته، با دلاوری و شجاعتی که داشتند دشمن را شکست سختی دادند و چون افراد لُر بزرگ با شرکت در این جنگ ، شاه را همراهی و یاری کرده بودند لر بزرگ را بختیاری نامیدند. (ایل‌ها، چادرنشینان و طوایف عشایری ایران ؛ ج ۱ .)
وجه تسمیة طوایف بختیاری بر اساس اخذ مالیات. گفتیم که اساس اقتصاد در ایل، دام و تولیدات دامی است ؛ بنابراین برای ادارة ایل به میزان تولید فرآورده‌های دامی مالیات گرفته می‌شد، تا حدی که در بافت اجتماعی و سیاسی ایل نیز اثر داشته است، چنانکه گرفتن مالیات از افراد ایل، موجب پیدایش طوایفی شد که به نامهای هفت لنگ و چهار لنگ معروفند. خانهای وقت برای گرفتن مالیات ایل بختیاری را بر اساس میزان تولید فرآورده‌های دامی، کیفیت مراتع و وسعت آن ، تعداد دام‌ها و همچنین قدرت کارآیی افراد ایل در تولید دام و پرورش آنها ، به دو بخش هفت لنگ و چهار لنگ تقسیم کردند؛ از طایفة هفت لنگ که دام و مراتع بیشتر داشتند مالیات بیشتر و از طایفة چهارلنگ که دام و مراتع کمتری داشتند مالیات کمتری می‌گرفتند. معیار ایل در گرفتن مالیات دامی در زمان سلطنت رضاخان مادیان بود که مالیات سالانة هر رأس مادیان در طی سالهای متمادی از ده تا سی ریال بود. نسبت گرفتن مالیات از بخش غنی‌تر ایل، به صورت زیر بوده است:
- بیست رأس میش ، معادل با یک رأس مادیان؛
- چهار رأس گاو، معادل با یک رأس مادیان؛
- چهار رأس الاغ ، معادل با یک رأس مادیان.
این برنامه، اساس گرفتن مالیات از غنی‌ترین گروه ایل بوده است و چون یک رأس مادیان آنان برابر واحد مالیات دامی بعضی ایل‌ها، لنگی محسوب می‌شده ، به نام چهار لنگ معروف شده‌اند. گروه دیگر که قدرت مالی کمتری داشتند همین مقدار مالیات را به ازای هفت لنگ مادیان می‌دادند؛ بدین معنی که افراد طایفه هفت لنگ در ازای هر هفت رأس مادیان، یک مادیان مالیات می‌دادند و این نسبت در مورد سایر حیوانات به شرح زیر بوده است:
- ۳۵ رأس بز معادل با یک مادیان؛
- ۳۵ رأس گاو معادل با یک مادیان؛
- ۷ رأس گاو معادل با یک مادیان؛
- ۷ رأس الاغ معادل با یک مادیان.
پس در گروه چهار لنگ برای بیست رأس میش سالانه ده ریال مالیات گرفته می‌شد، در صورتی که درگروه هفت لنگ برای ۳۵ رأس میش سالانه هماه ده ریال اخذ می‌گردید. (ارقام ریالی برای مثال آمده و در سابق رواج داشته است.) البته به حیوانات نر، بره‌ها، بزغاله‌ها، حیوانات نازا مثل قاطر و همچنین میش‌هایی که در آن سال نازا بودند مالیات تعلق نمی‌گرفت.
عوامل مختلف از جمله نزدیکی طایفه‌ها به خان‌ها یا دوری طایفه‌ها از خان‌ها باعث ایجاد تفاوت بین طایفه‌ها در میزان پرداخت مالیات بوده است؛ مثلاً دو رأس مادیان طایفه بابا احمدی را یک رأس و چهار رأس مادیان طایفة بهداروند را یک رأس محسوب می‌کردند.
کلانتران ایل مأمور گرفتن مالیات بودند و علاوه بر اینکه از طرف خان از پرداخت مالیات معاف بودند، بعد از هر آمارگیری و گرفتن مالیات، چهار رأس بره، چهار رأس میش ، ده من روغن، صد تا دویست من گندم و شش تومان به عنوان حق کلانتری دریافت می‌کردند. اما در زمان رضا خان گرفتن مالیات دامی از افراد ایل ملغی شد، ولی هنوز هم نامهای هفت لنگ و چهارلنگ بر دو طایفة ایل بختیاری باقی مانده است.

سوابق تاریخی (ر.ک: احمدی‌نیا، عیسی قلی؛ ساختمان اجتماعی و اقتصادی ایل هفت لنگ بختیاری (پایان‌نامة کارشناسی ارشد، واحد تهران) ۱۳۶۴، ص ۵٫)
از اساطیر برمی‌آید که در روزگاران کهن، تیره‌ای از نژاد آریایی که با تیرة سامی نیز اندکی در ارتباط بودند، در سرزمین لرستان و بختیاری زندگی می‌کردند؛ ولی همواره عنصر این نژاد به صورت برتر حفظ شده است . پرورش اسب، استخراج آهن و تولید سلاح آهنین (شمشیر) را به این قوم نسبت داده‌اند که اساس تمدن آن بر نظام قبیله‌ای و دامداری بوده است.
قلمرو بختیاری تاریخ پرفراز و نشیبی را پشت سرگذاشته، تمدن آن با هجوم و غارت دیگر طوایف و قبایل ویران شده است.
بسیاری از مورخین آغاز کوچ‌نشینی در منطقه را با هنگامة تسلط قوم صحرا گرد مغول بر فلات ایران همزمان دانسته‌اند و آن را به اتابک احمد هزار اسب (یکی از حکام مغول) نسبت داده‌اند. عقیده بر این است که هزار اسب ییلاق و قشلاق را به شیوة مغولان در میان بختیاریها مرسوم ساخت و خود وی نیز زمستانها در ایذه و تابستانها در حدود زردکوه بختیاری زندگی می‌کرد و پس از پنجاه سال حاکمیت بر ایل بختیاری درگذشت؛ بدین ترتیب رسم کوچ‌نشینی مغولان در بین بختیاریها نیز رواج یافت.
بختیاریها از آغاز سلسلة صفوی تاریخ روشنی دارند. در آن زمان به فرمان شاه اسماعیل اول یکی از تیره‌های بختیاری موسوم به آسترکی ـ که هم اکنون طایفة کوچکی از بختیاری است ـ به ریاست شخصی به نام تاجمیر بر بختیاری حکومت می‌کرده است . این شخص در زمان شاه طهماسب به دلیل خودداری از پرداخت مالیات به قتل رسید ( در همین زمان است که بختیاریها به دو بخش هفت لنگ و چهار لنگ که در اصل یک تقسیم‌بندی بر اساس پرداخت مالیات است تقسیم می‌شوند.) پس از تاجمیر شخصی به نام میرجهانگیر خان از خاندان وی به حکومت بختیاری منصوب شد و در زمان همین شخص تونل معروف به «شاه عباس» در نزدیکی محل تونل کنونی کوهرنگ حفر شد که به دلایلی نامعلوم عملیات حفاری آن ناتمام ماند.
پس از فوت میرجهانگیرخان و بر اثر ستم‌های میرخلیل خان، برادر وی ، ریاست از طایفة آسترکی گرفته شد و هر یک از طوایف عمدة بختیاری رئیس مستقلی برگزیدند. برخی از طوایف چهارلنگ، تحت ریاست علیمردان خان بختیاری و تعدادی در حطیة قدرت محمدتقی خان چهارلنگ درآمدند و طوایف هفت لنگ نیز ریاست خوانین دورکی و بهداروند بختیاروند را پذیرفتند. در اواسط حکومت قاجار حسنعلی‌خان (رئیس طایفة دورکی) با شکست نهایی خوانین بختیاروند، همة طوایف هفت لنگ را متحد ساخت و خود با عنوان ایلخان و برادرزنش با عنوان ایل بیگ ، ریاست بر ایل هفت لنگ و کل منطقة بختیاری را بر عهده گرفتند و این ریاست تا همین اواخر در بازماندگان این دودمان موروثی بود. مطالعة تاریخ ایران از اواخر صفویه به بعد نشانگر این مطلب است که ایل بختیاری و در رأس آن خوانین بختیاری به دلیل برخورداری از امکاناتی نظیر وضعیت ویژة جغرافیایی محل سکونت و سازمان قبیله‌ای منسجم که الزاماً اطاعت و فرمانبرداری بی‌قید و شرط از رهبران و سرکردگان را در پی داشته، در بیشتر حوادث و وقایع تاریخی نقش و حضوری مؤثر داشته است. بعضی از نمونه‌های روشن این حضور مؤثر بدین شرح است:
سواران بختیاری از زبده‌ترین تفنگچیان نادرشاه بودند که با فتح قلعة قندهار، دروازة هند را بر روی او و لشکریانش گشودند. علیمردان خان بختیاری با شکست دادن افعانها و بازسازی سلطنت انقراض یافته صفوی، خود مدعی سلطنت شد.
بختیاریها در تحولات دوران مشروطیت نقش مهمی ایفا کردند. سران بختیاری با رهبری و مشارکت در این جنبش عظیم، پستهای کلیدی کشوری و لشکری را به دست گرفتند. افرادی مانند صمصام السلطنه و ضرغام‌السلطنه در جنبش مشروطیت و سردار اسعد بختیاری در جنبش دوم مشروطه‌خواهی نقش مهم داشتند که منجر به سرکوبی محمدعلی شاه شد. مجاهدان بختیاری در نقاط دیگر برای کمک به مشروطه خواهان و خلع محمدعلی شاه از سلطنت به سوی تهران حرکت نموده، آنجا را فتح کردند. محمدعلی شاه و سایر یارانش در ۲۸ تیر ۱۲۸۸ هـ . ش . به سفارت روسیه رفتند و پناهنده شدند؛ سپس دولت جدید به طور رسمی آغاز به کارکرد و سردار اسعد وزارت داخل کشور را به عهده گرفت. در ۱۲۹۱ هـ . ش. حکومت اصفهان ، یزد، کرمان، اراک و خراسان نیز به خان‌های بختیاری سپرده شد. در زمینة تاریخ بختیاری و استعمار باید به این مطلب اشاره کرد که چون منابع نفتی کشور عمدتاً در حوزة نفوذ بختیاری‌ها قرار داشت دولتهای غربی، بویژه انگلستان در میان بختیاری‌ها جاسوسانی فرستاده بود تا برای کسب امتیاز از دولت‌های وقت و ایجاد امنیت در حوزه‌های نفتی از آنان استفاده کند.
ساختار اجتماعی
ساختار اجتماعی جامعة عشایری منطقه، چون دیگر گروههای ایلی بر وابستگیهای نسبی پایدار است و گله‌داری اساس معیشت آنان را تشکیل می‌دهد؛ بنابراین کوچ و جا‌به جایی اجتناب‌ناپذیر است و همین ضرورت است که باعث ایجاد روابط گسترده در بین آنان می‌شود. دربارة ساخت اجتماعی ایل بختیاری باید گفت که ایل بختیاری به دو طایفة بزرگ هفت لنگ و چهارلنگ تقسیم می‌شود و این دو طایفه به لحاظ نژادی، فرهنگی و اوضاع اجتماعی و اقتصادی دارای صفاتی مشترکند.


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه سرزمین ایل بختیاری