نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تهاجم فرهنگی یا شبیخون

اختصاصی از نیک فایل تهاجم فرهنگی یا شبیخون دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تهاجم فرهنگی یا شبیخون


تهاجم فرهنگی یا شبیخون

تهاجم فرهنگی یا شبیخون

فرمت فایل: ورد

تعداد صفحات: 14

 

 

 

 

مقدمه

نوجوانان و جوانان به مثابه آینه های تأثیرپذیری می مانند که هر آنچه را ببینند و بشنوند صریحا بخاطرخواهند سپرد و چون به مقتضای سنشان بدنبال نو آوری، الگوهای بکر و جذاب و مطرح نبودن هر چه بیشتر خود در بین دیگران هستند، متاسفانه الگوهای القاء شده از سوی بیگانگان را چشم بسته و بدون هر گونه آگاهی می پزیرند و در تقلید کورکورانه از این الگوها غربی و مبتذل حتی سعی در سبقت جستن از یکدیگر دارند و انواع دستجات، اجتماعات، گروههای مبتذل را با عناوین مختلف تشکیل داده و می دهند.

دشمنان انقلاب اسلامی بعد از اینکه انواع راههای مبارزه، از قبیل تحریم اقتصاد، جنگ و...را آزمودند و نتوانستند نتیجه مطلوب را برای به زانو درآوردن نظام اسلامی پیدا نمایند به سلاح مبارزه فرهنگی روی آورده و راه مبارزه با انقلاب را بدین سان در پیش گرفتند.

استکبار جهانی در این مبارزه عظیم جوانان این مرز بوم را نشانه رفته و به انحراف کشاندن نسل جوان را که آینده سازان واقعی کشور هستند، سرلوحه اهداف خود قرار دارد.

بر اساس مطالعات و تحقیقات انجام شده درباره انواع گروههای مبتذل موجود در جامعه و افراد تشکیل دهنده این گروهها مشخص شده است که اکثر این جوانان نسبت به مسایل عام فرهنگی و اجتماعی ایران و جهان و فقدان کانال های ارتباطی بین انها دچار سردرگمی شده و خود را به مرور زمان در گردابی از مشکلات می بینند. این جوانان در گفتگوها و محافل خود وقت خود را صرف مسائلی می کنند که کمترین اطلاعاتی و یا حتی هیچ اطلاعاتی از آنها ندارند.


دانلود با لینک مستقیم


تهاجم فرهنگی یا شبیخون

دانلود پاورپوینت با عنوان تهاجم فرهنگی

اختصاصی از نیک فایل دانلود پاورپوینت با عنوان تهاجم فرهنگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت با عنوان تهاجم فرهنگی


دانلود پاورپوینت با عنوان تهاجم فرهنگی

دانلود پاورپوینت با عنوان تهاجم فرهنگی

 

جامعه هویت و اصالت جبری و حقیقی دارد ( انسان در جبر نوع جامعه خود است )
جامعه فاقد هویت و اصالت جبری و حقیقی است ( انسانها از موقعیت اجتماعی خود کاملاً آزاد هستند ) .
دیدگاه اسلامی : جامعه نیز همچون  خود  انسان موجود مرکبی است ( از انسانها ) که عناصر ترکیب شونده آن هویت مستقل خود را حفظ می نمایند ، یعنی انسانها ضمن تأثیر پذیری از هویت جامعه خود در سیر معنوی مثبت یا منفی خود آزادند ( فطرت روحی انسان  ، اصیل و ثابت و هویت اجتماعی او کسبی و اعتباری و متغیراست) .

تاریخ اصالت جبری وحقیقی دارد (انسان در جبر سیر تاریخ است) 
تاریخ فاقد اصالت جبری وحقیقی است (انسان کاملاً از موقعیت تاریخی خود آزاد  است)
دیدگاه اسلامی  : تاریخ  هویتی حقیقی و مرکب  دارد که عناصر آن یعنی انسانها و جوامع نیز هویت حقیقی و جزیی و اعتباری دارند و همه در ذیل هویت حقیقی کلی وجبری مشیت الهی سیر می نمایند
مشیت الهی = ( قضا و قدر ) = ( قوانین حاکم بر هستی و انسان )

 

و ...
در 38 اسلاید
قابل ویرایش

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت با عنوان تهاجم فرهنگی

دانلود مقاله کامل درباره تهاجم فرهنگی و آثار آن بر جامعه امروزی

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله کامل درباره تهاجم فرهنگی و آثار آن بر جامعه امروزی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره تهاجم فرهنگی و آثار آن بر جامعه امروزی


دانلود مقاله کامل درباره تهاجم فرهنگی و آثار آن بر جامعه امروزی

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :80

 

بخشی از متن مقاله

مقدمه

مستکبران و جهانخواران از دیرباز جهت تحقق اهداف شوم خود سعی بر فرهنگ سازی و تخریب فرهنگ ملت ها را داشته اند آنان می کوشند تا فرهنگ مبتنی بر ادبیات استعماری خود را که توجیه کننده این تهاجم می‌باشد را با پوشش دموکراسی در بین ملت ها شایع نمایند لذا ترفندهای مختلفی را با هدف قلب مفاهیم ارزشی و ملوث کردن فضای فرهنگی جوامع به ابهام و تردید و نیز سؤال برانگیز نمودن ارزشهای دینی و قومی جامعة تحت تهاجم، راه وصول به مقصد را بری خود هموار کنند، بدیهی است در چنین فضای آلوده و مصمومی حق از باطل و ارزش از ضد ارزش و … شناخته نمی‌شود. خوشبختانه در جوامع اسلامی که یکی از هدف های اصلی تهاجم فرهنگی است ( به ویژه کشور عزیزمان ایران) عزیزانی هستند که ضمن آگاهی از ماهیت تهاجم فرهنگی و شناخت شگردهای پیچیدة آن در معرض ابعاد تهاجم و دفاع از فرهنگ کمل طلب و پویا و حیات بخش اسلامی سعی داشته تا اثرات تهاجمی دشمن را خنثی و یا کم رنگ نمایند

« تهاجم فرهنگی جدی است»

فرهنگ مهمترین عامل نگهداری و پایداری ایرانیان است، زیرا ایرانیان در مواردی چند با فرهنگ خویش از پیروز شدگان تطامی مجذ وبین فرهنگی ساخته اند، تجربه نشان داده است که ایرانیان ملتی فرهنگ پرور، قانع، حق جو، سخت اعتماد، ولی پایدار در پاسداری از باورها و اعتقاد خود هستند موضوع تهاجم فرهنگی نیز برای ایرانیان که سهم بزرگی در گسترش و ایجاد فرهنگ و تمدن بشری دارند، بسیار جدی و با اهمیت است زیرا تنها راه، از پای درآوردن ایران و ایرانیان، گرفتن این سه دفاع فرهنگی از این ملت سرافراز در تاریخ است. ایرانیان حتی در هنگام کمبود امکانات ثبت و نگهداری دست آورد فرهنگی و داشن خود را به روش سینه به سینه (گفتاری) به نسل های بعدی منتقل نموده اند، فرهنگ: فرهنگ هر ملت عبارت است از مجموعه باورها و رفتارهای آن قوم یا ملت در واقع فرهنگ هر ملت مانند شناسنامه آن قوم و ملت است، تهاجم فرهنگی هنگامی آغاز می شود که خود خواهان و زیاده خواهان، فرهنگ امتی را همچون سوی در مقابل خواسته های ببینند.

هدف تهاجم فرهنگی: چون معمولاً انسانها از باورشان پیروی نموده و باورها در واقع الگوهای رفتاری اقوام و ملت ها را مشخص می‌کند، ساده ترین راه به خدمت در آوردن مردم، ایجاد باور دیگری در آنان است پیش از آن نیز در فرهنگسازی به صورت های ابتدایی تر: بهانه جویی، اشکالتراشی، تهمت ناروا، همجو، تمسخر و انکار فرهنگ های ناب الهی انجام می‌شده است. سابقه تهاجم فرهنگی اگر چه تهاجم فرهنگی قدمتی همپای تاریخ دارد ولی خطر آن برای ملت ها از زمان بیرون راندن پرتقالی ها از بندرعباس که انگلیسی ها متوجه توانایی های رزمی ایرانیان شدند، شکلی جدید به خود گرفت، در زمان تسلط کامل انگلیس در ایران( به علت بی رقیب شدن در اثر تغییر نظام روسیه) با روی کار آوردن رضاخان، بازهم روحانی آزاد، آیت الله سید حسن مدرس یکه و تنها در مقابل استبداد رضاخانی را ادامه و سرانجام به فیض شهاد رسید نهضت ملی شدن نفت نیز با حمایت آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی شکل گرفت اما روشنفکرانی که روحانیت را فقط برای کسب قدرت می خواستند با عدم توجه لازم به مذهب، حمایت عامه را از دست داده و زمینه کودتای، آمریکایی فراهم شد. اولین مقاومت گسترده در مقابل حکومت کودتای آمریکایی به دنبال افشاگری حضرت امام خمینی (ره) در پانزدهم خرداد ماه 1342 آغاز شد، همین مقاومت، سرآغازی شد برای انقلاب اسلامی بهمن 1357 که همچون بهمنی بر توطئه های چهار صد ساله انگلیس و تسلط 25 ساله، آمریکا فرود آمد. اهمیت انقلاب 22 بهمن چنان قاطع بود که آخرین سفیر انگلیس پیش از پیروزی انقلاب را وادار به اعتراف شگفت آوری نمود.« رضاشاه در مدت سلطنت خود نتوانست بیشتر از یک خراش سطحی در زیر بنای جامعه ایرانی به وجود آورد.»

رخنه های فرهنگی: هنگامی که ملت ایران در سایه رهبری روحانیت و مقاومت های دین باوران تا حدی جلوی نفوذ های استعماری را به درون کشور گرفت، فراموشخانه ایها که همواره در اندیشه کسب و جاهت مردمی بودند با پوشش روشنفکری برای بهره برداری از این شناخت مردمی و گرایش حاصل از آن، با ظاهر ملی گرایانه برای ترقی کشور، مجاری چندی را به روی استعمار گران مترصد گشودند: 1- گشودن مدارس خارجی= حتی افراد با استعداد در میان شاگردان آنها به علت روشن ننمودن علل واقعی عقب افتادگی کشور، در اثر مقایسه آنچه که از کشور خود می دیدند، با آنچه را که از اروپا می شنیدند، به جهت ظاهر بینی دچار شیفتگی به غرب می شدند.، و لذا غالباً محصول کار آن مدارس پروردن شیفتگا به غرب بود! 2- اعزام محصل به خارج= آنچه را در اروپا این محصلین می‌دیدند، بسیار برتر از آن چیزهایی بود که در کشور خود دیده بودند، خصوصاً اینکه بشتر آنها به علت کمی سن و تجربه حاصل از آن و کمبود دانش عقیدتی غالباً دچار خود باختگی شده و بسیاری نیز عامل فراموشخانه شدند.3- تهدید و تدوین کتابهای درسی توسط این تربیت یافتگان: مدارس خارجی یا تحصیل کردگان خارج، ذهن پویا ولی خالی جوانان را با آموخته های غالباً جهت دار فراموشخنه ای می انباشتند، این روش ضمن معمول نمودن فرهنگ غیر خلاق حافظه ای، (متکی بر محفوظات) شیفتگان و خود باختگان بسیاری را برای فرهنگ غرب ساخت. 4- مطبوعات مروج فرهنگ اروپایی: خصوصاً طی پادشاهی پهلوی ها که کم سوادان را هدف قرار می دادند و زمینه مردمی را برای همراهی با شیفتگان تمدن غربی فراهم می‌نمودند 5- احزاب و گروه های سیاسی= چپ و راست همگی مروج فرهنگ سیاسی غرب و بیگانه از خودی بودند غالباً لامذهبی را ترویج می نمودند، کم دشمن فرهنگ ایراین بود. گسست فرهنگی، از آنان چنان سر گشتگان بی اعتنا به دین و فرهنگ خوری ساخت که حتی بسیاری از فرط بیگانگان از پیرامون خود، به انواع اعتیاد گرفتار شدند! خطر این خود باختگان هنگامی بیشتر می‌شد که غالباً خواسته های برنامه ریزان تهاجم فرهنگی را با رنگ و لعاب روشنفکر و طنخواه به جامعه خودی تلقین می‌نمودند.

کارگذاران تاریخی تهاجم فرهنگی: فن شناسان و متخصصان فاقد فرهنگ راستین بدون توجه لازم به اجتماع با ساختن، اهرم عظیم به گور فدا عنه عظمت بخشیدند و توانایی تخصصی خود را اثبات نمودند، اما آیا نسل های سازنده آن دچار ستم بودگی نبودند؟ آیا ساختن بناهایی با چنان عظمت بدون دانش و تخصص معماران و مهندسان همراه استثمار و بهره کشی از محرومان مقدور بوده است؟ پس با کنار زدن پرده ها که کسب مکتوم نگهداشتن حقایق می‌شوند، در می یابیم دانشمندان بدون فرهنگ راستین ابزاری در خدمت فراعنه زمان برای بیداد گری و ظلم بر مردم بوده‌اند و خواهند بود. برای اینکه تلقین نشود تحت تأثیر احساسات محض چیزی به گزافه آورده شده است، یا نوک پیکان تهاجم فرهنگی، یعنی جوسازان حرفه ای، چیزی از اهمیت این واقعیت نکاهند و کسانی که روز به روز بر دانششان افزوده می شود و در عین حال روز به روز کم فرهنگ تر می شوند و این افراد که نمونه های برجسته محیط فرهنگی را تشکیل می دهند از آنجا که روز به روز سطح عملشان در محیط محدودتر و کوچکتری ارتقاء می یابد، و این متخصصین که هر روز در رشته های محدودتر و فشرده تری متخصص می شوند برای حیات فرهنگی موجودات خطرناکی می باشند درپاهای تهاجم فرهنگی = برای روشن شدن گستردگی تهاجم فرهنگی و میازن مظلومیت اسلام، از کتاب فرهنگ لغات شروع می‌کنیم. لغت نامه که ظاهراً نمی باید چیزی جز ارائه تعریف واژگان یا مترادف های واژه ها باشد، اما در کتاب فرهنگ لغت انگلیسی به فارسی که توسط آقای سلیمان جیم که از اقلیت یهودی تدونی شده ( به تاریخ 11 دیماه 1329) معانی را برای بعضی واژه های انگلیسی آورده اند که می تواند، برای تو هم پنداران تهاجم فرهنگی قابل توجه باشد و جالب تر اینکه در تجدید چاپهای آن هم این موضوع تکرار شده است. اسلام آخرین و جوانترین ادیان صاحب کتاب و بیش از شش قرن جوان تر از مسیحیت است، حال آنکه مسیحیت دیانتی قدیمی است. که مسیحیت در تکمیل و جایگزینی آن برای هدایت شبه از جانب خداوند عرضه شده است از این رو به جهت تارخی، معنی مترادف و منطقی تازه یهودی، واپگرا، کهنه گر یا ساده تر، مرتجع می‌شود. موردی از گذشته ها تاکنون: چون بخش بزرگی از جزیره العرب را صحرا تشکیل می‌دهد اروپاییان از این واقعیت جغرافیایی سوء استفاده نمودند در بخش تبلیغاتی جنگلهای صلیبی بر آن تکیه نمودند تمام مسلمانان را صحرانشین می نامیدند. بعدها اروپاییان با افزایش کینه ای که در اثر شکست های متعدد در جنگلهای صلیبی پیدا نمودند حتی این کلمه ترد آنان معانی زشتی چون کافر، وحشی حتی زشت تر، همچون اجامروا و باش نیز پیدا نمود. یکی از سیاست های انگلیس از دیر باز تفرقه انداختن بود، اکنون صهیونیسم نیز از این سیاست برای تفرقه اندازی بیشتر بین اعراب و همسایگان غیر عربشان سود بسیاری برده و می برد در مطلب « ولو آنکه عراق بیش از حد به شرق نگرد تا غرب» در حالیکه دشمن واقعی اعراب، اسرائیل است، که در غرب کشور عربی اردن آن هم در غرب عراق قرار دارد، نویسنده با تلقین، برای ایجاد توجه بیش از حد عراق به شرق، یعنی ایران فارس زبان متوجه می نماید. برای اینکه عمق این تحریک به درگیری اعراب با همسایگان غیر عربشان خصوصاً ایران روشن شود، شما را به کتاب صد میلیون عرب» ارجاع می‌نماید « عراق، شاید کشوری واقع نباشد و بی گمان ایالت در حدی ایران است» ضمن انحراف توجه اعراب از اسرائیل به همسایگان غیر عرب بهانه خرید اسلحه های غربی را هم برای شاه فراهم می‌نموده اند. چون امکان دارد واژه ی صحرانشینی مورد سوء استفاده قرار گیرد. ضروری بی نظر می‌رسد برای دانش پژوهان درستکار با وجود آگاهی که دارند، حقیقت و حدود این صحرانشین یکبار و برای همیشه روشن شود، تا صحرانشینی فقط بخشی از اعراب جزیره العرب که اصری روشن و قابل قبول است! به جهت پیدایش درخشانترین بخش تاریخ اعراب یعنی ظهور اسلام و آخرین پیامبر الهی (ص) که از میان صحرانشینان می‌باشد، همچنین وجود مقدس ترین شهرهای مسلمانان همچون مکه معظمه و مدینه منوره در کنار صحرا کینه ورزان فراموش کننده شکست های صلیبی را به واکنش های بزرگنمایانه امر صحرانشینی موفق ننماید تا نتوانند بدینوسیله از علایق مسلمانان برای جریمه دار نمودن احساست یا افکار حقوق آنان سوء استفاده نمایند. تهاجم فرهنگی و فرهنگ خودی = قبل از اینکه به نمونه ای از تهاجم فرهنگی در کتابهای تحت عنوان فرهنگ فارسی اشاره داشته باشیم، باید یادآوری نمود، آوردن این نمونه ها از آن جهت مهم است که کاربرد کلمه فرهنگ، مسوولیت تهیه کنندگان این کتابهای پرزحمت را می افزاید. از اینرو می باشد همه سونگرانه تر تدارک شوند تا وافق برازنده کلمه فرهنگ باشند، در ارائه مطلب تاریخی نیز رعایت نکاتی چند لازم است: نخست: برای انتقال درست رویداد و اهمیت تاریخی آن بایستی ترتیب زمانی رویدادها رعایت شود. دوم: بایستی ارزیابی درست یا حتی المقدور تلاش به ارزیابی درستی را برای ارائه داشته باشیم در غیر این صورت علی رغم زحمات طاقت فرسایی که این گونه کارها دارند کاری همراه انصاف و عدالت نخواهند بود، زیرا ارائه مطلب بر موضع ارزشی خود قرار نگرفته است، در تعریف سیاسی نیز کاری را که کمتر یا بیشتر ارزیابی شده باشد فرصت طلبی می نامند. نخست: همانطوری که در تعریف آورده شده تحولات اروپایی، در قرن نهم هجری ( قرن پانزدهم میلادی) شروع شده است حال آنکه تحولات ملل اسلامی پنج قرن زودتر در قرن چهارم هجری ( قرن دهم میلادی) آغاز شده بود. اگر نتایج جنگلهای صلیبی را که در اواخر قرن پنجم هجری ( 1099 میلادی) تا اواسط قرن هفتم هجری (1270 میلادی) پیش آورده شدند نیز در نظر گرفته شود. به راحتی قابل دریافت است که طی دو قرن جمعاً هشت جنگ به مسلمانان تحمیل شد اگر ویرانی هایی را به سرزمینهای اسلامی تحمیل نمودند اروپاییان را با فرهنگ و علوم ملل اسلامی آشنا ساخت. دوم: نکته مهمی که نیازمند ژرفتگری است اینکه اگر ظاهراً رشد و نمو ادبیات و هنر حاصل از تحولات اروپایی با دور شدن از دین صورت پذیرفت، تا دیگر نتوانند گالیله را مجبور به پس گرفتن اظهارات و نظریات خود نمایند یا ژاندارک را به تلی از آتش بسپارند ولی رشد و شکوفایی ملت مسلمان ایران پس از کاهش اقتدار مطلقه خلفای عباسی ظاهراً اسلامی و امکان توجه بیشتر به خاتم پیامبران (ص) و خاندان حضرتش که به روشنی در آثار بزرگان ادب و هنر ایرانی نیز منعکس است آغاز گردید خلاصه اینکه رشد فرهنگی مسلمانان به ویژه ایرانیان در سایه اسلام و تکامل باورهای دینی صورت پذیرفت. در این رابطه اشاراتی هر چند مختصر از اوادات بزرگان علم و ادب و فرهنگ ایران به دین و مقامات مذهبی ضروری به نظر می‌رسد: 1- حکیم ابوالقاسم فردوسی، احیا کننده زبان پارسی و بزرگترین حماسه سرای جهان به لحاظ شیعه بودن از دریافت صله و پاداش محروم شد 2- ابوعلی سینا که به خاطر تشریح برای کالبد شناسی مورد تهمت کفر قرار می گیرد، گلایه و اعتراض خود را در قالب شعری اظهار نموده است، تا مسلمان بودن خود را نشان دهد. 3- ناصر خسرو ملقب به حجت از مبلغین فاطمی ( شیعه هفت امامی) بوده است. 4- شیخ فرید الدین عطار که در اواسط قرن ششم متولد شد و در سال 627 هجری قمری هنگام حمله مغولان به شهادت رسید نام شاهکار خود را منطق الطیر را از آیه 16 سوره نحل قرآن مجید گرفته است. 5- جلال الدین محمد مولوی عارف و شاعر بزرگ هم چنانکه عنوانش نشان میدهد عنوان مولوی را برادران اهل تسنن برای روحانیون خود بکار می‌برند. 6- شیخ مصلح الدین سعدی که مطالعه آغاز گلستان آرمی را بیاد مجلس علمای دین می اندازد. سوم = تعریف معانی و بیان در مورد اسم معرفه یک رویداد تاریخی غیر ضروری است خصوصاً این که این تعریف مغایر با نگرش و باورهای دین باورانه باشد! در آغاز شرح آورده شده « بحث بعد از موت» این توضیح به معنی معاد می شود در باور دینی ما مسلمانان، نبوت و معاد، فقط در حیطه قدرت خداوند بی همتا می‌باشد و بس! ارتباط آنان به هر چه غیر از خداوند بی همتا شرک است به فرمایش شهید آیت الله مطهری نمی باید به نفی تلویحی اصول همچون توحید و معاد اقدام نموده، زیرا این کار حاصل اندیشه های مات( بایستی، چپ، مارکسیستی) یار است ( فراماسیونی) می‌باشد. ردپا در کتابهای قابل قبول= با وجود احترامی که به جهت وسعت دید و چند سونگری نویسنده کتاب ژیوپلیتیک گرسنگی برای ایشان قایل هستم، زیرا علاوه بر طرح مسأله گرسنگی همراه استدلالهای ارزشمند علمی و تجربی جنبه های جغرافیایی سیاسی آن را هم مدنظر قرار داده اند، اما نمی‌باید تسلیم شدن چنین نویسنده محققی در مقابل شیوه های حاکم در محیط سیاسی غرب همچون توطئه سکوت که در واقع ارثی از گذشته های اروپایی استعمار گر می‌باشد را ندیده گرفت. تحریکات و تشدید جو ضد اسلامی در اروپا سبب آغاز جنگهای صلیبی شد و دامن زدن به این جو همچنان برای افزایش داوطلبان ادامه داشت اما در اثر شکستهای مکرر با وجود داوطلبان فراوان، کینه حاصل از آن در اروپا نهادینه شد. پس از قرنها با تشکیل آژانس یهود، صهیونیست ها برای بهره برداری از این ذهنیت قدیمی اروپاییان آنرا احیاء نموده و شدت بخشیدند همراه تشدید تبلیغات ضد عربی، داستان ارض موعود را که توسط حضرت موسی (ع) همراه معجزه گذشتن از نیل انجام شده بود و احیاء مجدد این داستان قدیمی یهودیان پراکنده در اروپا و سایر نقاط جهان از طریق به خدمت گرفتن باور آن مردم، پیاده نظام بی هنر ولی ابدای بیرون آوردن بیت المقدس از دست مسلمین فراهم نمودند تداوم چنین جوی که پنهان و گاهی آشکار می شود نویسنده محققی چون ژوزویه و کاستر و که کار سیاسی قطعاً بزرگی را با نوشتن این کتاب انجام داده به تلاش گسترده ای برای بی طرف و غیر سیاسی نشاندادن نوشته خود در این کتاب وا داشته است. همچنین با درک توطئه سکوت در مورد مسلمانان که در بهترین حالت، امری عادی است، تلاش نموده است، از این خطر قرمز عبور ننمایید. نخست اینکه اروپاییان برای تخریب نمودن چهره اسلام با کاربرد عناوینی ناروا نسبت به اعراب مانند اشغل گر و خشن با تحقیر آنچه را که به اعراب تعلق دارد همچون صحرانشینی در بسیاری از اشارات و آثار خود تبلیغات گسترده ای را برای علیه اعراب انجام می دهند.

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره تهاجم فرهنگی و آثار آن بر جامعه امروزی

دانلود تحقیق کامل درمورد تهاجم فرهنگی

اختصاصی از نیک فایل دانلود تحقیق کامل درمورد تهاجم فرهنگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد تهاجم فرهنگی


دانلود تحقیق کامل درمورد تهاجم فرهنگی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 40

 

- اسلام استمداد می کند.

- انقلاب یاری می طلبد.

- خونهای پاک صدها هزار شهید ، خونبهای خویش را می خواهند.

- پیامبران از آدم تا خاتم عملکردها را نظاره گرند.

- امامان از علی (ع) تا مهدی (عج) به تماشای اعمال ما ایستاده‌اند و حسین (ع) فریاد «هل من ناصر ینصرنی» را تکرار می‌کند.

- از دخمه‌های تنگ و تاریک زندانهای اموی و عباسی ، ناله آزاد مردان بگوش می‌رسد.

- از بالای چوبه های دار ، از شکنجه گاههای اعصار مختلف تاریخ. «معذبین فی الارض» را تکرار می‌کند.

- هنوز فریاد ابوذرها از بیابان ربذه و آوای میثم تمَارها بر بالای چوبه دار و ناله حجربن عدی ها از «مرج عذرا» ما رابه بیداری و یاری می‌خوانند.

- از قله‌های بلند غرب وزمهریر شبهای تار زمستان.

- از دشتهای سوختة جنوب و سموم آتشین تابستان.

- از سنگرداران بی سنگر و سنگر نشینان عارف و پاکباز جبهه‌ها ، پیک صبا پیام دارد.

- از سربازان گمنام مدرسة‌عشق و گم شده های باتلاق‌ها ، هورها و رودخانه‌ها و000

- از آنان که طعمة حیوانات صحرا شدند و برای همیشه از آنها خبری نرسیدو نرسید.

- از بسیجیان پا برهنه امام و امام بسیجیان پابرهنه.

- از پدران و مادران شهید داده ، و نوعروسان حجله سیاه‌پوش کرده.

- از آن کودکی که لبخند امید زندگی بر لبان معصومش خشکیده و دیدگان بر راه دارد.

- از ویرانه‌های بمباران گشته ، که عرصه گاه جغدها شد.

- از طلایه‌داران عشق و شهادت

- از آنان که نوار سرخ بسیجی بر پیشانی بسته و هستی خود را در طبق اخلاص و ایثار نهاده تا اسلام را پاسداری کنند.

- از دزفول قهرمان ، هویزة مظلوم ، چزابه ، بستان و آبادان و شلمچه و حلبچه شیمیایی شده          و خرمشهر زخم خورده

- از ماورای مزرها ،‌فلسطین و لبنان ، افغانستان ، مصر و عراق و الاجزایر و هر گوشة دنیا که سربداران تاریخ ، پنچه در پنچه اهریمنان دژخیم افکنده و «هیهات منَاالذله» می‌سرایند.

- از مستضعفان تاریخ و میلیونها انسان که زیر آورهای ستم و بیداد با چشم کم فروغ و امیدوار تجربة تاریخی ، انقلاب ما را در این لحظات حساس می نگرند ، که آیا می‌توانیم دستاوردهای آنرا حفظ کنیم یا نه ؟000 و برای دیگر مستضعفان چه می‌کنیم ؟000

- از آوارگان بی‌پناهی که تنده مآمن و مآوای خویش را «ام القرای جهان اسلام» یعنی ایران انقلابی می‌دانند.

  • از کعبة‌مجروح و دربند ، مدینة مظلوم و در اسارت.
  • از کربلای خونین و قدس مغصوب و اسیر در چنگال یزدیان و یهودیان زمان.
  • از زنده بگوران بدست دژخیمان صهیونیست.
  • از نفرت زدگان شعار سراب گونة حقوق بشر واستکبار و امپرایالیسم و لیبرالیسم.
  • از تازه رهیدگان از زندان مخوف و آهنین دیوار مارکسیسم.
  • از آنانکه نویدهای علم گرایان را رؤیایی کاذب می‌‌بینند و در جستجوی نوری دیگرند.
  • از آنانکه سایة سنگین و سیاه فقر و استثمار کمرشان را شکسته است.
  • از کودکان خشکیده و گرسنه و بیمار آفریقا و دیگر دیار محروم جهان معاصر
  • از آنان که قرنها حاکمیت جهل و جور را در مسیر انحرافی حکومتها با اندوه و تآسف تحمَل کردند و در رهگذر انقلاب اسلامی ما نشیتند تاره آوران این تحفة‌الهی را ببینند.
  • از آنان که آوای انتظار سردادند که : «الیس الصبح بقریب» ؟
  • از آنان که سپیده را دیدند و به تیره روزان نوید پایان شب سیاه را دادند.
  • از آنان که گسترة صادق را در پهن دشت افق نظاره کردند و سرود مرگ سیاهی را زمزمه کردند
  • از آنان که ستارة اقبالشان در محاق تیره بختی افتاده بود و با ناباوری ، طلوع صبح صادق رهایی را جشن گرفتند: «فقطع دابرالقوم الذین ظلمو و الحمدلله رب العالمین»
  • از آنان که رهبری بزرگ مردی از تبار رسولان خاتم پیامبران را به فال نیک گرفتند و روند تاریخ را به سوی کعبة آمال رهایی ، پویا دیدند.
  • از شهدای پانزده خرداد ، قربانیان هفدة شهریور
  • از آنان‌که در عید خونین بیست و دوم بهمن درخت انقلاب را با خون پاکشان به ثمر نشاندند    و طومار رژیم ستمشاهی را در هم پیچیدند.
  • از آنان که طی هشت سال دفاع مقدس انواع محرومیتها و مصیبتها را به جان خریدند و کشور عزیز ایران را پر از شقایق سرخ کردند و به این دل خوش داشتند که ما بمیریم اما چراغ اسلام روشن بماند.
  • از آنان که عاشقانه رفتند تا اسلام و انقلاب بماند.
  • از آن جوان معلول که تا واپسین لحظات حیات پر رنج و مصیبت خود رو در روی ما نشسته تا ببیند سرنوشت خونبهای همر زمانش ودست آورد پیکر در هم شکسته و بیمارش یعنی اسلام به چه سویی می رود ؟
  • آری از همة این زبانها و قطره قطرة این خونها. و از امام امت اسلام ، اسوة وارستگان ، آن یگانه دهر ، آن پدر روحانی و فانی فی‌الله ،‌آن بزرگ پرچمدار اسلام ناب محمدی (ص) در روزگار حاکمیت کفر و ستم ، از خمینی کبیر (ره)
  • و ازی خلف صالح و شاگرد برجسته او نمایندة حجت معصوم و نایب برحق حضرت بقیه الله الاعظم خامنه‌ای عزیر (مد ظله العالی) ،
  • آری ، از همه این زبانها و همة دلسوختگان اسلام ، این نهیب دردناک بگوش می‌رسد ،

 ای مسئولان ، دو لتمردان ، کار گزاران ، قانونگذاران ، قضات ، مجریان -

 ای علمای حوزه‌‌ها ، دانشمندان ، نویسندگان ، زبانداران ، قلمداران -

ای معلمان ، مربیان ای پدرها ، مادرها !

ای همة کسانی که قلبتان برای اسلام و انقلاب و فرزندانتان می‌تپد ؟ هشدار !

اسلام و انقلاب اسلامی ارزان بدست نیامده ، که پای واژه واژة این کتاب مقدس خون شهیدان

بسیاری بر زمین ریخته این خونها خونبهای خویش را می‌طلبند.

دشمن غدَار اینک تمامی نیرو و امکانات پیشرفته خویش را در جبهة فرهنگی متمرکز نموده این بار شیطان «برون» (استکبار جهانی) برای اضلال و اغوای رهروان راه انبیاء و ایجاد انحراف و خلل در مسیر الهی انقلاب از شیطان وسوسه گر و خنَاس «رون» مدد گرفته تا با ترویج فساد و ابتذال   و بی‌بندوباری ، سربازان جبهه اسلام و انقلاب را در زنجیر شوت و تحذیر به اسارت بکشد.

این با ایادی استکبار بانوارهای ویدئو قلب جوانان این مرز و بوم را نشانه گرفته و با انتشار گاز فساد آلود شهوت روح و فکر سرمایه‌های این ملت را مسموم و با پخش انواع عکسها و نوارها و کتابهای مبتذل خانة ایمان ما را ویران می خواهند.

این بار این دیوبدنهاد می‌کوشد تا باز گشتگان پیروزمند «جهاد اصغر» را در میدان پر مخاطرة «جهاداکبر» به زانو در آورد.

مارهای زخم خوردة‌جهان استکبار و در رآس آنها آمریکای جهانخوار و عوامل خارجی و داخلی‌اش برای خالی کردن زیر پای این انقلاب در بعد فرهنگی و اخلاقی دسیسه‌ها و توطئه‌ها در دست اجرا دارند که در مقایسه با ناوگانهای جنگی و حملات هوایی و زمینی و موشک و بمب شیمیایی از قدرت ویرانگری بیشتری برخوردارند. اگر مراقب و هوشیار نباشیم خدای نخواسته با دست خود ما  ،‌ مارا از میان برمی ‌دارند.

- با جبهه گیریها ، اختلاف ، خط و خطوط

- با ترویج فساد و مواد و شبکه‌های مخفی و آشکار

- با القاء افکار و اندیشه‌های مسموم و انحرافی

- با دنیا‌گرائی ، مد پرستی و مصرف گرائیچ

چنین احساس می شود که ارزشها مورد هجوم قرار گرفته ، احساس می‌شود برخی قلمها مرموز در یک سیاست و جریان هدایت شده و هماهنگ حریم اسلام ، تشیع ، فقه و فقاهت و روحانیت را آماج حملات خویش قرار داده‌اند و مقالاتی در روزنامه‌های رسمی و مجلات مختلف (حتی پاره‌ای مجلات وابسته به برخی نهادهای انقلاب) نشر می‌دهند که هدف آن شکستن حریم قدس امامت      و فقه و فقاهت و فتح باب بازی با ارزشهای معنوی و میراث فرهنگی ما است و این بزرگترین خطری است که باید جلوی آن را سدَ کرد.

اگر حریم اسلام شکسته شود ، علما و دانشمندان دلسوز صحنه را خالی بگذارند ،‌ اگر پاسداران ارزشها از ارزشهای معنوی انقلاب غفلت ورزند ، اگر سریع و حساب شده ، جدَی و با برنامه اقدام نشود ، خسارت آنرا مشکل بتوان جبران کرد و خطر آن دامن اسلام و انقلاب اسلامی را در دراز مدت خواهد گرفت.

شرایطی است که به گفتة‌یکی از نویسندگان و تحلیل گران بیگانه : در حال حاضر توده مسلمان سراسر جهان اخبار انقلاب اسلامی را پی می‌گیرند. اکنون میلیونها مسلمان در شمال آفریقا ،‌ مالزی ، اندونزی ، اروپا و000 از سر عشق و ارادت به انقلاب اسلامی به عنوان قبلة آمال و آرزوها می‌نگرند

شرایطی که جهان سرخورده از مادیَت ، علم زدگی ، غرب گرایی و شرق گرایی و کاپیتالیسم           و کمونیسم و آوازه گری برخی ادیان مدَعی معنویت و اخلاق ، تشنه آب زلال اسلام از چشمة‌آن است و آن را دربارهای حکام دست نشانده کشورهای اسلامی و عملکرد مدعیان معنویت وابسته به آنها ، جستجو نمی‌کند بلکه از ایران اسلامی خبر آن را می‌گیرد و در جستجوی آب حیات معنویت  

 وایمان راهی این سرزمین شده و بدان چشم دوخته است.

در این شرایط که ندای جهانشمول اسلام بیش از هر زمان دیگر بگوش جهان و جهانیان می‌رسد       و فریاد اسلام خواهی ملل محروم از اقصی نقاط گیتی برخاسته است.

در این شرایط که پیکر پوسیدة ابر قدرت کفر پیشة‌شرق با ظهور اسلام ناب محمدی (ص) در هم شکسته و بر ویرانه‌های آن جمهوریهای مسلمان نشین سر برآورده‌اند.

آری در چنین موقعیتی رسالت اسلامی ما سنگین است و انتظار خدا ، پیامبران ، امامان و مسلمین عالم از آنچه ما عمل می‌کنیم بیشتر. پاسداری ارزشها ، آگاهی ، دلسوزی ، هوشیاری ، دقت            ، گستاخی و فداکاری بیش از این می‌طلبد ، مسئولیت این جهاد مقدس و مقابله با تهاجم فرهنگی غرب و بازسازی معنوی و اخلاقی و عملی در درجه نخست بر عهدة مسئولان ، علما ، اندیشمندان   و صاحبان قلم و بیان و سپس رسانه‌ها ، مطبوعات ، نهادهای خبری و صدا و سیما و دانشگاه و000 بیش از هر کس بر دوش شما مربیان عزیز ، سنگرداران خطوط مقدم این مبارزه و سازندگان نسل فردا و پرورش دهندگان سربازان این انقلاب است.

پیش از بررسی جوانب گوناگون مسئله تهاجم فرهنگی ، برای روشن شدن زمینه بحث ، طرح مقدمة کوتاهی دربارة فرهنگ و جایگاه آن ضروری به نظر می‌رسد.

تعریف «فرهنگ»

اگر چه برای فرهنگ ، تعاریف متعدد و مختلفی از دیدگاههای گوناگون ارائه شده است. ولی مقصود ما از فرهنگ در این مقال «مجموعة‌باورها ،‌ بینشها ، ارزشها ، آداب و سنن و اخلاق و اندیشه‌های پذیرفته شده و حاکم بر یک جامعه می‌باشد.»

 حضرت آیت الله خامنه‌ای (مدَظله العالی) فرهنگ را به همین معنای وسیع گرفته و اینگونه تعریف کرده‌اند :‍

«فرهنگ هر جامعه و ملتی و هر انقلابی به مجموعه دستاوردهای ذهنی در آن جامعه که شامل دانش ، اخلاق ، سنن ، آداب و چیزهایی که از اینها سر چشمه می‌گیرند گفته می‌شود ، به طور کلی ذهنیت حاکم بر یک جامعه به معنای جوشیده یا زا خارج از آن جامعه در آن راه یافته باشد.»[1]

بر پایة این تعریف ، فرهنگ اسلامی به فرآیندی از اندیشه‌ها ، باورها ، بینشها ، ارزشها و آداب          و سنن و اخلاق و دانشهایی که از سرچشمه فیاض وحی الهی و سنت و سیرة رسول خدا (ص)        و ائمه معصومین علیهم السلام (کتاب و عترت) ، نشآت گرفته باشد ، اطلاق می‌شود.

رهبر انقلاب در تبیین فرهنگ اسلام می‌فرمایند :

«فرهنگ اسلامی چیست ؟ اسلام یک مکتب است ، یک طرحی برای زندگی و یک انقلاب ، که وقتی از ابعاد مختلف به اسلام نگاه می کنیم ، تفکر اسلامی ، اخلاق اسلامی ، سنن و آداب اسلامی ، هنر اسلامی (نه هنر وارداتب که از آن استفاده می‌کنند). این چیزها را در اسلام می‌بینیم »[2]

نقش و جایگاه «فرهنگ»

به اعتقاد ما اساسی ترین وزیر بنایی ترین عنصر یک جامعه «فرهنگ» آن جامعه است. چرا که سایر شئون سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و حقوقی یک جامعه از فرهنگ آن ناشی می‌شود. فرهنگ یک جامعه است که روابط اقتصادی را در آن جامعه تنظیم و خط مش‌ها و اصول سیاسی را معین          ، مقرارت اجتماعی و ارزشهای حقوقی و اخلاقی را تعیین می‌نماید.«بر مبنای تفکر و اسلامی ،

فرهنگ «روح و جان باطن» تمدن است و تمدن ، جز «ظاهر فرهنگ نیست» تغییرو تحول            و تآسیس و پیدایی «تمدنها» منوط و محصول و نتیجه و تعییر و بسط و پیدایش «فرهنگها » است. از این رو است که «فرهنگ» را روح . مایة حیات تمدن می نامیم و ستیز و رویارویی تمدنها را در اصل ستیز و مقابله فرهنگها می‌دانیم.»

«نگرش سطحی و ظاهر بینانه ، فرهنگ را چونان از اجتماعیات ( به معنای وسیع آن) و نه به عنوان روح و جان و مبنای تمدن در نظر می‌گیرد»

«با تغییر فرهنگها ، تمدنها تعییر می‌کند.» سیاست ، اقتصاد ، نظام معاملات ، مناسبات و همة آنچه که اجتماعات می‌‌نامیم چیزی نیستند مگر شئون مختلف «تمدن» که خود ظاهر و جلوة «فرهنگ»است.

حیات و شکوفایی تمدنها و جوامع به زندگی و باروری «فرهنگها» بستگی دارد. و «تفکر» جوهر        و باطن فرهنگ را تشکیل می‌دهد. از این رو است که انقلابها و دگرگونیها و تحولات عمیق و جدی همیشه از انقلاب و تحول فکری آغاز شده است.»1

به تعبیر رسا و زیبای رهبر معظم انقلاب «فرهنگ عقبة یک ملت» است آنجا که می‌فرماید:

«عقبه ما در مبارزة ملت ایران با قلدری استکبار جهانی عبارت عبارت از فرهنگ ما بود. منطقة‌ عقبه ما عبارت از اخلاق اسلامی ، توکل به خدا ، ایمان و علاقه به اسلام بود»2

و دقیقآ به علت همین نقش زیر بنای و تعیین کننده فرهنگ است که مستکبران استعمار گر در طول تاریخ برای تسلط بر سرنوشت جوامع مختلف ، قبل از هر کاری نخست فرهنگ آن جامعه را

نشانه گرفته اند. به اعتقاد شهید مطهری :

«تمام تلاش کشورهای استعمارگر در بریدن و پاره کردن بندهای وابستگی فرهنگ یک ملت به میراثهای فرهنگی خویش است»1

آری در طول تاریخ سیاه استعمار ، فرهنگ یکی از دریچه‌هایی بوده است که استعمار گران از آن وارد شده و جامعه‌ای را تحت تسلط اقتصادی ، سیاسی خود درآورده‌اند ، و همچنین فرهنگ تنها عاملی است که می‌تواند ملتی را و جامعه‌ای را از استعماررهایی بخشد. و این نقش عظیم فرهنگ است که اگر «فرهنگ» را نحرف سازند شکل جامعه درگرگون شده و بنابه نوع انحراف ، بصورت جامعه‌ای با فرهنگ منحرف در خواهد آمد. و اگر فرهنگ در جهت اصالت آن رشد داده شود عامل اصلاح انحرافات جامعه و بوجود آمدن ارزشهای نوینی در جهت نفع جامعه خواهد بود.

با «فرهنگ استعماری» بود که استعمارگران توانستند در جامعه ما نفوذ کنند و آن را به زیر سلطة خود ببرند و باز با «فرهنگ اسلامی» بود که انقلاب ما توانست با تغییر بنیانهای فرهنگ استعماری ملتی را از چنگال قدرتهای استکباری برهاند و بزرگترین معجزه قرن را رقم زند.

با توجه و آگاهی از این نقش عظیم و سازنده و یا مخرب و ویرانگر فرهنگ بود که بزرگ پرچمدار اسلام ناب محمدی (ص) ، خمینی کبیر در مقاطع گوناگون بر حفظ استقلال فرهنگی تآکید می‌فرمود :

«بی شک باترین و والاترین عنصری که در موجودیت هر جامعه دخالت اساسی دارد ، «فرهنگ» آن جامعه است. اساسآ «فرهنگ» هر جامعه «هویت و موجودیت» آن جامعه را تشکیل می‌دهد و با

انحراف فرهنگ هر چند جامعه در بعد اقتصادی ، سیاسی ، صنعتی و نظامی قدرتمند و قوی باشد ولی پوچ و پوک و میان تهی است. اگر فرهنگ جامعه‌ای وابسته و مرتزق از فرهنگ مخالف باشد       ، ناچار دیگر ابعاد آن جامعه به جانب مخالف گرایش پیدا می‌کند و بالاخره در آن مستهلک می‌شود و موجودیت خود را تمام ابعاد از دست می دهد. استقلال و موجودیت هر جامعه از استقلال در ابعاد دیگر ، با یکی از آنها امکان پذیر است»1

«عزیزان من ! ما از حصر اعتقادی نمی ‌ترسیم ، ما از دخالت نظامی نمی‌ترسیم. آن چیزی که ما را می‌ترساند «وابستگی فرهنگی»است.»2

معنای تهاجم فرهنگی

«تهاجم فرهنگی» حرکتی است مرموزانه ، حساب شده ، همراه با برنامه‌ریزی دقیق و با استفاده از شیوه‌ها و ابزار و امکانات متعدد و متنوع ،‌ برای سست کردن باورها ، دگرگونی ارزشها ، انحراف اندیشه‌ها ، تغییر و تبدیل آداب و سنن و نابودی اصول اخلاقی حاکم بر یک جامعه.

رهبر بیدار دل و آگاه انقلاب «تهاجم فرهنگی» را اینگونه تعریف کرده‌اند :

«تهاجم فرهنگی به این معنی است که یک مجموعه سیاسی یا اقتصادی برای اجرای مقاصد خاص خود و اسیر کردن یک ملت به بنیانهای فرهنگی آن ملت هجوم می‌برند. آنها هم چیزی‌های تازه‌ای را وارد این کشور و ملت می‌کنند اما به زور و به قصد جایگزین کردن آنها با فرهنگ و باورهای ملی آن ملت ، که نام این ،‌ «تهاجم فرهنگی» است.»

به عبارت دیگر تهاجم فرهنگی عبارت است از پوچ و پوک و تهی کردن تفکر و ذهنیت و فرهنگ  و تمدن ملی و اصیل یک جامعه و تضعیف شخصیت انسانی افراد آن ، با تحمل ترس و هراس دائم  و القای اصول فکری و تحمیل فرهنگ کشور مهاجم به جای آن و این جز با از دست دادن «خویشتن» و از دست دادن پایه‌های فکری و اخلاقی اصیل و ملی صورت نمی‌گیرد.

تفاوت تبادل فرهنگی و تهاجم فرهنگی

برخی افراد و جریانهای مشکوک مسئله دار و یا فریب خورده که به تعبیر رهبر معظم انقلاب ، نقش «ستون پنجم» دشمن را در این تهاجم فرهنگی بازی می‌کنند. برای انحراف اذهان عمومی و به ویژه به قصد خام و خواب نمودن دست اندارکاران امور فرهنگی ، و یا به منظور توجیه برخی عملکردها  و نقطه نظرات و اندیشه‌های خویش ،‌ وجود جریانی حساب شده و با برنامه از پیش تعیین شده به نام «تهاجم فرهنگی» را انکار نموده و آن را یک نوع «تبادل فرهنگی» که همواره در میان ملتها صورت می گرفته ، قلمداد می‌نمایند.

اینها می‌گویند «در هیچ عصری و زمانی ملتها را از تبادل فرهنگی میان یکدیگر گریزی نبوده است. امروزه این «تبادل» چنان سریع و نیز یکطرفه انجام می شود که عده‌ای «تصور تهاجم» ازآن دارند و آن را به مثابة یک برنامة از پیش تعیین شده برای نابودی استقلال فرهنگی جهان سوم و به خصوص ملتهای مستقلی چون ایران می دانند000»1

اینها مقابه با این تهاجم را «بی‌فایده» و «آب درهاون کوبیدن» دانسته و بر افراشتن پرچم سفید در مقابل این هجوم ایمان سوز را توصیه می‌نمایند ، و چنین می گویند :

«باید توجه داشت که مقاومت در برابر رشد و گسترش وسایل ارتباط جمعی بی‌فایده است و آب در هاون کوبیدن می نماید و لذا «خواه و ناخواه» عناصر و اجزاء فرهنگی غرب آن هم از نوع متبذلش به این کشور سرازیر خواهد شد و راه مقابله هم تهدید و نصیحت و مقاله نویسی فرمایشی نیست000»1

ماهم ضمن اعتراف به اینکه تنها راه مقابله نصیحت و مقاله نویسی نیست (هر چند این دو شیوه در جای خود لازم و مفید است) ، معتقدیم اینگونه اظهارات در راستای ایفای همان نقش ستون پنجمی ، برای تضعیف روحیة سربازان انقلاب در سنگرهای فرهنگی جامعه و خود بخشی از تهاجم فرهنگی دشمن است.

رهبر معظم انقلاب که به حق چونان دیده بانی تیزبین بر بلندای دژ تسخیر ناپذیر نظام الهی جمهوری اسلامی ،‌ از مدتها پیش خطر تهاجم فرهنگی را گوشزد کرده بودند ، در دیدار با دست اندرکاران امور فرهنگی کشور با بیانی روشن و گویا تفاوتهای تهاجم فرهنگی با تبادل فرهنگی را باز گفتند. آن بیانات در حقیقت باطل السَحری بود بر همة شیطنت‌ها و چراغ هدایتی بود برای روشنتر نمودن این راه بار دیگر گوشه‌ای از آن سخنان حکیمانه را با هم مرور می‌کنیم :

«اولآ این نکته را عض کنیم که تهاجم فرهنگی با تبادل فرهنگی متفاوت است. تبادل فرهنگی لازم است و هیچ ملتی از اینکه معارفی را در تمام زمینه‌ها از جمله فرهنگ و مسائلی که عنوان فرهنگ به آن اطلاق می‌شود از ملتهای دیگر بیاموزد ، بی نیاز نیست ، در همیشة تاریخ هم همینطور بوده  و ملتها در رفت و آمدهایشان با یکدیگر ، آداب زندگی ، خلقیات ، علم ، نحوه لباس پوشیدن ، آداب

معاشرت ، زبان ، معارف و دین را از هم فرا گرفته‌اند. این مهمترین مبادلة ملتها با هم بود که از تبادل اقتصادی و کالا هم مهمتر بوده است. بسیار اتفاق افتاد که این تبادل فرهنگی به تغییر مذهب یک کشور انجامیده است. در «تبادل فرهنگی» هدف باور کردن و کامل کردن فرهنگ ملی است

ولی در «تهاجم فرهنگی» هدف ریشه کن کردن و از بین بردن فرهنگ ملی است.

در «تبادل فرهنگی» ملت گیرندة فرهنگ ، چیزهای مطبوع ، دلنشین ، خوب و مورد علاقه را می‌گیرد.

در «تهاجم فرهنگی» چیزهایی را که به ملت مورد تهاجم می‌دهند خوب نیست و بد است.

مثلآ وقتی اروپائیها تهاجم فرهنگی را به کشور ما شروع کردند ،‌روحیه وقت شناسی ،‌شجاعت ، خطر کردن در مسائل و تجسس و کنجکاوی علمی را برای ما نیاوردند... آنها فقط بی بندوباری جنسی را وارد کشور کردند. ملت ما در طول هزاران سال دوران اسلامی ، دارای مبالات جنسی یعنی رعایتهای مربوط به زن ومرد بود...اروپائیها که همیشه و در تمام تمدت شب وروز میخانه‌ها و میکساری‌هایشان برقرار بود می‌خواستند این عادت شوم و فاسد را وارد جامعه ما بکنند.

در تهاجم فرهنگی دشمن نقطه‌ای از فرهنگ خود را به این ملت می‌دهد و وارد این کشور می‌کند که خود می خواهد معلوم است که دشمن چه چیز را می خواهد. اگر در بحث تبادل فرهنگی ملت فراگیرنده را به آدمی تشبیه کردیم که می‌رود در کوچه و بازار تا غذا و داروی مناسبی را تهیه و آن را مصرف کند ، در بحث تهاجم فرهنگی باید ملت مورد تهاجم را به بیماری تشبیه کنیم که به زمین افتاده .و نمی‌تواند حرکتی انجام دهد و دشمن می آید آمپولی را به او تزریق می‌کند.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید

دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد تهاجم فرهنگی

مقاله حجاب زنان و تهاجم غرب

اختصاصی از نیک فایل مقاله حجاب زنان و تهاجم غرب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله حجاب زنان و تهاجم غرب


مقاله حجاب زنان و تهاجم غرب

دانلود مقاله حجاب زنان و تهاجم غرب 23 ص با فرمت WORD 

 

 

 

 

«جرجی زیدان» می نویسد:«اگر مقصود از حجاب، پوشانیدن تن و بدن است، این وضع پیش از اسلام و حتی پیش از ظهور دیانت مسیح معمول بوده و دیانت مسیح هم تغییری در آن نداده و تا اواخر قرون وسطی، در اروپا معمول بوده و آثار آن هنوز در خود اروپا باقی مانده است». در آیین بودا، مردان موی سر را تراشیده و سیک ها در هندوستان موهای خود را لابلای شالی پنهان و به دورسر می پیچند.
پوشاندن موی سر از دیر باز در همه دین ها رواج داشته و زن و مرد کم و بیش از آن پیروی می کنند. در آیین یهود، مردان با کلاهک کوچک سیاه رنگی موی را می پوشانند و در باب 14 از سفر پیدایش چنین می خوانیم:«چون «ریوقا »(زن آینده او)از آمدن اسحاق به وسیله غلام خود آگاهی یافت، برقع(روبند) بر گرفته خودرا بپوشاندی» بدین روی، زنان هم موی وروی از مرد بیگانه پنهان می کردند. در میان رومیان و یونانیان باستان، زنان بایستی با لباسهای بلند و موی پوشیده در روسری در اجتماع دیده می شدند. در شاخه کاتولیک مسیحیت، زنان دیر نشین در لباسهای روحانیت، با موی پوشیده و روی بدون آرایش، به کارهای مذهبی و اجتماعی می پردازند. به عقیده «پولس»، حواری معروف عیسی مسیح(
St.Paul ): « نقاب شرف زن است. پس اگر گیسو فرو گذارد این مایه بزرگواری اوست»
«جرجی زیدان» می نویسد:«اگر مقصود از حجاب، پوشانیدن تن و بدن است، این وضع پیش از اسلام و حتی پیش از ظهور دیانت مسیح معمول بوده و دیانت مسیح هم تغییری در آن نداده و تا اواخر قرون وسطی، در اروپا معمول بوده و آثار آن هنوز در خود اروپا باقی مانده است». در آیین بودا، مردان موی سر را تراشیده و سیک ها در هندوستان موهای خود را لابلای شالی پنهان و به دورسر می پیچند.
در اسلام، مردها دستار به سر می بندندو زنها موی سر را بایستی از مردان(غیر از پدر، برادر، شوهر، عمو ودائی و فرزندزادگان مرد آنان) بپوشانند.
اسلام از مومنان خواست:"به مردان با ایمان بگو دیدگان از نظر بازی فرو گذارندو عفت خود را حفظ کنند. این کار برای پاک ماندن آنها بهتر است."


دانلود با لینک مستقیم


مقاله حجاب زنان و تهاجم غرب