نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تفسیر آماده سوره توبه و عنکبوت و سوره یوسف - word

اختصاصی از نیک فایل دانلود تفسیر آماده سوره توبه و عنکبوت و سوره یوسف - word دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تفسیر آماده سوره توبه و عنکبوت و سوره یوسف - word


دانلود تفسیر آماده سوره توبه و عنکبوت و سوره یوسف -  word

عنوان :

تفسیر آیات 61 سوره توبه , 8 سوره عنکبوت و 92 سوره یوسف

 

 

با فرمت قابل ویرایش word

تعداد صفحات: 11  صفحه

تکه های از متن به عنوان نمونه :

آیه : وَ مِنهُمُ الَّذِینَ یُؤْذُونَ النَّبىَّ وَ یَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَیرٍ لَّکمْ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ یُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ رَحْمَةٌ لِّلَّذِینَ ءَامَنُوا مِنکمْ وَ الَّذِینَ یُؤْذُونَ رَسولَ اللَّهِ لهَُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ(61)

ترجمه : از آنها کسانى هستند که پیامبر را آزار مى دهند، و مى گویند او خوشباور و گوشى است !، بگو خوشباور بودن او به نفع شماست (ولى بدانید) او ایمان به خدا دارد و (تنها) تصدیق مؤ منان مى کند، و رحمت است براى کسانى از شما که ایمان آورده اند، و آنها که فرستاده خدا را آزار مى دهند عذاب دردناکى دارند.

تفسیر نمونه

شان نزول :این حسن است نه عیب !

براى آیه فوق شأن نزول هائى ذکر شده که بی شباهت به یکدیگر نیست ، از جمله اینکه گفته اند: این آیه درباره گروهى از منافقان نازل شده ، که دور هم نشسته بودند و سخنان ناهنجار، درباره پیامبر (ص) مى گفتند، یکى از آنان گفت : این کار را نکنید، زیرا، مى ترسیم به گوش محمد برسد، و او به ما بد بگوید (و مردم را بر ضد ما بشوراند).

یکى از آنان که نامش جلاس بود گفت : مهم نیست ، ما هر چه بخواهیم میگوئیم ، و اگر به گوش او رسید نزد وى مى رویم ، و انکار مى کنیم ، و او از ما مى پذیرد، زیرا محمد (ص) آدم خوشباور و دهنبینى است ، و هر کس هر چه بگوید قبول مى کند، در این هنگام آیه فوق نازل شد و به آنها پاسخ گفت :

تفسیر :در این آیه همانگونه که از مضمون آن استفاده مى شود سخن از فرد یا افرادى در میان است که پیامبر (ص) را با گفته هاى خود آزار مى دادند و مى گفتند او انسان خوشباور، و دهن بینى است (و منهم الذین یؤ ذون النبى و یقولون هو اذن ).

" اذن" در اصل به معنى گوش است ، ولى به اشخاصى که زیاد به حرف مردم گوش مى دهند، و به اصطلاح گوشى هستند نیز این کلمه اطلاق مى شود.

آنها در حقیقت یکى از نقاط قوت پیامبر (ص) را که وجود آن در یک رهبر کاملا لازم است ، به عنوان نقطه ضعف نشان می دادند و از این واقعیت غافل بودند که یک رهبر محبوب ، باید نهایت لطف و محبت را نشان دهد، و حتى الامکان عذرهاى مردم را بپذیرد، و در مورد عیوب آنها پرده درى نکند (مگر در آنجا که این کار موجب سوء استفاده شود).

لذا قرآن بلافاصله اضافه مى کند که : " به آنها بگو اگر پیامبر گوش به سخنان شما فرا مى دهد، و عذرتان را مى پذیرد، و به گمان شما یک آدم گوشى است این به نفع شما است ". (قل اذن خیر لکم ).

زیرا از این طریق آبروى شما را حفظ کرده ، و شخصیت تان را خرد نمى کند عواطف شما را جریحه دار نمى سازد، و براى حفظ محبت و اتحاد و وحدت شما از این طریق کوشش مى کند، در حالى که اگر او فورا پرده ها را بالا میزد، و دروغگویان را رسوا مى کرد، دردسر فراوانى براى شما فراهم مى آمد، علاوه بر اینکه آبروى عده اى به سرعت از بین مى رفت ، راه بازگشت و توبه بر آنها بسته مى شد، و افراد آلوده اى که قابل هدایت بودند در صف بدکاران جاى مى گرفتند.

یک رهبر مهربان و دلسوز، و در عین حال پخته و دانا، باید همه چیز را بفهمد، ولى باید بسیارى از آنها را به روى خود نیاورد، تا آنها که شایسته تربیتند، تربیت شوند و از مکتب او فرار نکنند و اسرار مردم از پرده برون نیفتد.

این احتمال نیز در معنى آیه وجود دارد که خداوند در پاسخ عیب جویان مى گوید: چنان نیست که او گوش به همه سخنان فرا، دهد، بلکه او گوش به سخنانى مى دهد که به سود و نفع شما است ، یعنى وحى الهى را مى شنود، پیشنهاد مفید را استماع مى کند و عذرخواهى افراد را در مواردى که به نفع آنها و جامعه است مى پذیرد......

 

و........


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تفسیر آماده سوره توبه و عنکبوت و سوره یوسف - word

دانلود مقاله بررسی جایگاه توبه در حقوق کیفری

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله بررسی جایگاه توبه در حقوق کیفری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

چکیده
توبه در حقوق جزای اسلامی به عنوان یکی از موارد سقوط مجازات شمرده شده، و از این باب یک تأسیس حقوقی» در حقوق جزای اسلامی است، به گونه‌ای که در سایر مکاتب کیفری امروزی نمونه آن به چشم نمی خورد. در اهمیت آن همین بس که یکی از بهترین شیوه های جلوگیری از جرم و اصلاح مجرمان است. با تأمّل در آیات و روایات و نیز سخنان فقهای اسلام، استنباط می شود که برای توبه، ندامت حقیقی و عزم بر ترک گناه برای همیشه کافی است و انجام آن نیاز به لفظ و اعمال خاصی ندارد. در قانون مجازات اسلامی توبه از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است و اگر با شرایط کامل انجام شود، یکی از معاذیر قانونی معافیت از مجازات شناخته شده است که در جرایم حق اللّه» پیش از ثبوت جرم به وسیله اقرار یا شهادت شهود، مسقط مجازات بوده، ولی در جرایمی که جنبه حق الناس» دارند موجب سقوط مجازات نیست; زیرا مرتکب علاوه بر اینکه اوامر و نواهی الهی را نادیده گرفته، موجب ضرر و زیان مالی و جسمی یا آبرویی برای دیگران شده و باید جبران کند. البته توبه تنها موجب سقوط مجازات اخروی می شود، اما وضع مجازات دنیوی تابع مجازات اخروی نیست. از جمله نکات قابل توجه در باب توبه ـ به عنوان یکی از معاذیر معافیت از مجازات ـ این است که اگر بزهکار پس از اقرار توبه کند، قاضی می تواند مخیر است که از ولی امر برای او تقاضای عفو نماید یا مجازات را در حق وی اعمال کند. اما توبه پس از اقامه بیّنه هیچ اثر حقوقی ندارد.

 

 

 

مقدمه
یکی از مباحث مهم در آموزه های اسلامی، توبه» است. توبه، عمری همپای عمر انسان دارد; زیرا زندگی حضرت آدم در زمین با آن آغاز می شود و پیامبران توحیدی، مانند: ابراهیم، اسماعیل، یونس، موسیعلیهم السلام و پیامبرگرامی اسلامصلی الله علیه وآله همواره در حال توبه بوده اند.
توبه در قرآن کریم نیز از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است و در آیات متعددی به آن اشاره شده است، به گونه‌ای که واژه توبه و مشتقات آن، نود و دو بار و کلمه استغفار» و مشتقات آن، چهل و پنج مرتبه ذکر شده است و در آیات متعدد دیگری نیز بدون ذکر این واژه ها به این مسئله اشاره شده است. توبه و اعتراف به گناه، یکی از 613 فرمان تورا است:
مرد یا زنی که مرتکب هرگونه خطاهای انسانی شود ... به خطایی که انجام داده‌‌اند، اعتراف کنند».
این آیه تورا درباره اعتراف به گناه» است که نحوه معمول آن در برابر خداوند چنین است:
خواهش به درگاه خالق: خطا کرده ام، گناه کرده ا‌م، و به درگاه تو تقصیر ورزیده ام و چنین و چنان اشتباهات شخصی را انجام داده ام و اینک نسبت به اعمال یاد شده پشیمان و شرمنده‌ ام و تا ابد به چنین مواردی بازگشت نخواهم کرد».
دراین متن به سه درجه از اشتباهات شخصی اشاره شده است:
1- حِط- خطا: موردی است که انسان از قانون و حکم شرعی آگاه نیست و به طور ناخواسته و نادانسته، فرمان خداوند را زیر پا می گذارد.
2- عاوُن - گناه : موردی است که انسان از فرمان خداوند نسبت به امر یا نهی در یک موضوع آگاهی دارد، اما سستی اراده یا وسوسه های درونی و تحریک و تشویق دیگران، او را به امری خلاف شرع یا عُرف می‌ راند.
3- پِشَعْ- تقصیر: در این حالت، فرد از فرمان شرع آگاه است و هیچ گونه اجبار و فشاری برای گناه کردن احساس نمی کند، اما به جهت مخالفت و تمرد با دین به کاری خلاف می پردازد.
هرچندکه برای بخشش کامل برخی گناهان، تحمل سختی یا مجازاتهای الهی لازم است، توبه موجب بخشودن یا کاهش همه موارد فوق شده و کامل کننده روند پاک شدن گناهان خواهد بود.
حتی کسانی که برابر دستور خداوند به سبب جرایم سنگین، بِت دین یا دادگاه شرع آنها را محکوم به مجازات کرده بود، در صورتی گناهانشان کفاره و پاک می شد که پیشتر از اعمال خود پشیمان شده و توبه کرده باشند.
توبه»، تنها ویژه گناهانی نیست که به طور عملی انجام می‌ شوند مانند دزدی، ضرب و شتم، خوردن خوراکیهای حرام و.... بلکه افکار، احساسات و عادتهای ناشایست، همه نیاز به توبه و کفاره دارند. این موضوع از آن جهت اهمیت دارد که گناهانی که به‌‌طور عملی انجام می شوند، معمولاً به شرایط و امکانات خاص نیاز دارند و فرو رفتن در چنین معاصی و خطاهایی، بیشتر با هشدارها و توبیخهای مسوؤلان اجتماعی و مذهبی همراه است. همین امر موجب محدود شدن دامنه ارتکاب گناه یا کمک به توبه شخص و ترک خطا می شود.
اما خطاهایی را که مربوط به افکار و احساسات انسان هستند مانند کینه، حسد، نظر داشتن به دارایی همنوعان، نگاه و افکار منافی عفت و... کمتر اطرافیان انسان درک می کنند، لذا فرد بدون هیچ‌‌گونه مانع خارجی در چنین گناهانی غرق می شود و تنها خود اوست که باید بیدار شده و با توبه، زندگی روحی خود را از تباهی نجات دهد.
در این میان، فقها از منظری دیگر به توبه نگریسته اند و با الهام از آیات و روایات، آثار حقوقی آن را مورد بررسی قرار داده اند.
توبه از دیدگاه حقوق جزای اسلامی به عنوان یکی از موارد سقوط مجازات شمرده شده است و از این باب یک تأسیس حقوقی» در حقوق جزای اسلامی است. بر همین اساس، این نوشتار بر آن است که این تأسیس حقوقی» را از جوانب مختلف، به ویژه از منظر فقها و حقوقدانان اسلامی و به عنوان یکی از علل سقوط مجازات در حقوق کیفری اسلام، مورد کنکاش و بررسی قرار دهد.

 

معنای توبه
توبه از مادة توب» به معنای رجوع» یعنی بازگشت است. ابن فارس در معجم مقائیس اللغة می‌گوید: توب، التاء و الواو و الباء کلمة واحدة تدل الی رجوع، یقال تاب من ذنبه ای رجع عنه، یتوب الی الله توبة و متابا».
ابن منظور در لسان العرب، توبه را چنین معنا کرده است: التوبة، الرجوع من الذنب» و راغب اصفهانی می‌گوید: التوبة فی الشرع ترک الذنب لقبحه و الندم علی ما فرط منه». حسین بن محمد دامغانی، معروف به فقیه دامغانی می‌گوید: توبه در کلام الله مجید به معنی پشیمانی و گذشت و عفو و بازگشت از هر چیز به کار رفته است.
در قرآن کریم اصطلاحاً توبه به دو صورت بیان شده است:
1 ـ توبه و بازگشت بنده بسوی خداوند، مثل یا ایها الذین آمنوا توبوا الی الله توبة نصوحاً» تحریم / 8 که منظور از توبه انسان، همان بازگشت و ندامت از اعمال خلاف گذشته است.
2 ـ توبه و بازگشتی که مربوط به خداوند متعال است. مثل … علم الله انکم کنتم تختانون انفسکم فتاب علیکم و عفا عنکم» بقره / 187 که مقصود از توبة خداوند پذیرفتن توبة انسان است که از گذشتة سیاه و تاریک خویش، نادم و پشیمان شده و از انحراف و جهل بازگشته است.
بنابراین در قرآن کریم، هر کجا از توبة انسان بحث می‌شود منظور ندامت و پشیمانی از گناهان و معاصی گذشته است و هر کجا سخن از توبه خداوند است، مقصود پذیرفتن توبه انسان و بازگشت به مغفرت و رحمت اوست.
در ضمن دربارة این دو نوع توبه آیات فراوانی وجود دارد ولی چون موضوع بحث چیز دیگری است فقط به دو نمونه از آیات اشاره شد.
چون توبه اخلاقی، رابطه بین خالق و مخلوق است، هر چقدر سری‌تر باشد بهتر و خالص‌تر است. برخی توبه را به دو قسم باطنی و حکمی تقسیم کرده‌اند، شیخ طوسی در مورد توبه باطنی می‌گوید: باطنه، توبة بینه و بین الله و هی تختلف باختلاف المعصیة» شیخ طوسی، 8/176.
این در زمینة معاصی و گناهانی است که فقط دارای مجازات اخرویند ولی برخی از معاصی علاوه بر عذاب اخروی دارای مجازات دنیوی نیز هستند که مجازات، در مورد این گناهان در اختیار حاکم شرع گذاشته شده است. توبه از چنین گناهانی، در حوزة حقوق کیفری وارد می‌شود و مجازات را با شرایطی که در قوانین موضوعه مقرر شده است ساقط می‌کند. یکی از شرایطی که برای تحقق توبه در نظر گرفته شده این است که برای قاضی مسلم باشد فاعل و مرتکب معصیت و خلاف، واقعاً از کردة خود پشیمان شده است. به نظر نگارنده این قید مناسبی نیست، زیرا یقین قاضی به پشیمانی مجرم با توجه به کثرت مجرمان و وجود سلیقه‌های مختلف در بین قضات و عدم وجود ارتباط مستقیم بین قاضی صادر کنندة حکم و مجرم، تقریباً ناممکن است. پیشنهاد این است که به جای این قید یقین قاضی به توبة واقعی مقرر شود عدم تکرار جرم و عدم اقدام مجرم به اعمال ناشایست در طول مدتی که تحت نظر است». با عنایت به اینکه انگیزة مجازات اصلاح مجرم می‌باشد و وقتی مجرمی بدون اجرای مجازات اصلاح شد، مجازات او تحصیل حاصل خواهد بود مناسب است با اظهار لفظی، توبه او پذیرفته شود. در استفتایی که از برخی مراجع صورت گرفته از جمله آقایان لطف‌الله صافی گلپایگانی، محمد فاضل لنکرانی، عبدالکریم موسوی اردبیلی اظهار توبه به لفظ را برای سقوط مجازات کافی می‌دانند. به نظر آقای مکارم شیرازی باید عملی نیز از او ظاهر شود که دال بر توبه باشد، شاید این نظر برگرفته از آیاتی باشد که به دنبال توبه اصلاح شدن مجرم را بیان کرده‌اند، مثل سورة مائده آیه 39 فمن تاب من بعد ظلمه و اصلح». اما بنا به ادلّة زیر منظور از اصلاح، انجام عمل نیک توسط توبه کننده نیست آن چنان که آقای مکارم شیرازی معتقدند بلکه مقصود از این قید که در آیات زیادی مطرح شد دوام توبه است.
انجام عمل صالح به چه معنی است؟ آیا خواندن نماز، انجام عبادت که یقیناً توبه کننده سعی در بروز این گونه اعمال خواهد داشت عمل صالح محسوب نمی‌شود؟ با توجه به اینکه عمل صالح دایرة وسیعی دارد و هر کسی بطور نسبی اعمال صالحی را انجام می‌دهد پس گذاشتن چنین شرطی تحصیل حاصل است و وجود چنین شرطی جز دادن بهانه به دست برخی از قضات کم اطلاع از مبانی فقهی موضوع، نتیجه دیگری ندارد.
مقدس اردبیلی در تفسیر آیة مذکور می‌گویند و اصلح امره کانه کنایة عن البقاء علی التوبة» ص 663.
فاضل مقداد نیز اصلاح را به معنی استمرار در توبه دانسته است 2/348 و استمرار نیز با گذشت زمان تحقق پیدا می‌کند بنابراین لااقل با توبه باید موقتاً مجازات اعمال نشود تا معلوم گردد که مجرم توبه کننده اصلاح شده است یا خیر. پس پیشنهاد عدم تکرار اعمال ناشایست در مدت زمانی که تحت نظر است» به جای انجام عمل صالح» مناسبتر است.
به علاوه، طبق یک اصل کلی تحت عنوان ما لا یعلم الا من قبله» هرگاه فردی اظهاراتی بکند یا ادعای حقی بنماید و مطالبه دلیل از اظهار کننده ممکن نباشد و یا موجب عسر و جرح بر او گردد، اگر منازعی در مقابل وجود نداشته باشد، قانون‌گذار مصلحت را در این می‌بیند که به اظهارات او ترتیب ثر بدهد جعفری لنگرودی، 3/1018 و چون در مورد توبه کننده نمی‌توان مطالبة دلیل نمود، زیرا انتظار از فرد تائب آن نیست که هنگام توبه دلیل اثبات آن را مهیا کند و مطالبه دلیل نه تنها موجب عسر و جرح بلکه ناممکن است مخصوصاً در مورد توبه واقعی باطنی که گفته شد هر چه سری‌تر باشد بهتر است پس باید به صرف اظهار لفظی توبه او را پذیرفت. البته اگر بنا به هر دلیل حاکم یقین کند که توبة مجرم واقعی نبوده و در توبه خود دروغ گفته است، توبه او را نباید قبول کند و مجازات را نیز باید اعمال کند.
اصل دیگری که می‌توان در این مورد مد نظر قرار دارد، اصل ترجیح اشتباه در عفو بر اشتباه در کیفر» است عوده، 1/303. بر اساس روایتی از پیامبر اسلام که می‌فرمایند: ان الامام ان یخطی فی العفو خیر من ان یخطی فی العقوبة» پس مواردی که در سقوط و عدم سقوط مجازات شک داشته باشیم، می‌توانیم اصل را بر سقوط عفو قرار دهیم.
حمل فعل مسلم بر صحت» اصل خدشه‌ناپذیر دیگری است که بر اساس آن ما مکلفیم اعمال مسلمانان را حمل بر صحت کنیم، در مورد توبة مجرم نیز اصل را بر صحت توبه او می‌گذاریم و مجازات را ساقط کنیم.

 

توبه از دیدگاه جرم شناسی
توبه از بنیادهای حقوق جزای اسلامی است.2 و در سایر مکاتب کیفری امروزی نمونه آن دیده نمی شود. امروزه، جرم شناسان معتقدند که مجازات و سزادهی مجرم، هدف مطلق نیست، بلکه وسیله‌ای است برای اصلاح و بازپروری و یا ارعاب او. مجازات باید به گونه‌ای باشد که بتواند مجرم را ـ که هر از چندگاهی از ضوابط اجتماعی تخلف می کند و در واقع از جامعه می گریزد ـ به ضوابط اجتماعی آشنا سازد و به او تعلیم دهد که لازمه زندگی جمعی، سر نهادن به پاره‌ای از مقیّدات است و او ناگزیر به پیروی از اوامر و نواهی جامعه خود می باشد. موفقیت در این کار زمانی خواهد بود که این فردِ رمیده از اجتماع، به آغوش جامعه باز گردد و زندگی مسالمت آمیز خود را با سایر افراد جامعه شروع نماید. حال اگر درصدد مجازات مجرمی برآییم که پس از ارتکاب عمل، از کرده خویش به شدت نادم گشته، به گونه‌ای که دچار عذاب وجدان شده و مصمم است دیگر مرتکب چنین عملی نشود و هرگز از قواعد اجتماعی تخلف نکند، دست به کار بیهوده‌ای زده ایم; زیرا اِعمال مجازات در واقع سالبه به انتفاء موضوع شده است و ما بدون اعمال مجازات، به هدف خود رسیده ایم. مکتب حیات بخش اسلام چنین تأسیسی را در حقوق کیفری پیش بینی نموده است و اعمال کیفر را در صورت توبه مجرم تحت شرایطی منتفی می داند و این یکی از امتیازات بارز و منحصر به فرد حقوق جزای اسلامی است.
جایگاه حقوقی توبه
توبه در حقوق کیفری اسلام از معاذیر قانونی معافیت از مجازات محسوب می شود; بدین معنا که جرمِ واقع شده و مجرم دارای شرایط مسئولیت کیفری است، اما رعایت پاره‌ای از مصالح و اعمال سیاست کیفری مناسب، ایجاب می کند که از وی رفع مجازات شود. به عنوان مثال، کسی که عضو گروه های غیر قانونی بوده است و پیش از کشف باندش، خود را تسلیم مراجع ذی صلاح قانونی می کند، یا مأموری که در راستای اطاعت از امر مافوق، به اشتباه امر وی را قانونی تلقّی کرده و در اجرای آن مرتکب جرم شده است، در این صورت، جامعه بنا به دلایل گوناگون از جمله: تشویق افراد عضو گروه های غیر قانونی و برانداز به تسلیم، یا عدم تقصیر مأمور مرتکب جرم، از اعمال مجازات صرف نظر می کند. در مورد شخص تائب نیز قضیه همین گونه است; یعنی با وجود اینکه عمل ارتکابی جرم بوده و مرتکب جرم نیز دارای شرایط مسئولیت کیفری است، ولی قانونگذار به دلیل ندامت و پشیمانی حقیقی مجرم، از مجازات او صرف نظر می کند.

 

حقیقت توبه
انسان گناهکار وقتی از قبح گناه و معاصی آگاه می گردد و متوجه میشود که چه فاصله ای بین او محبوب و خالقش افتاده است پشیمان و متالم می شود و این آتش و پشیمانی و تالم سراسر وجود و روح و جانش را فرار می گیرد و یک انقلاب و دگرگونی در درون او رخ می دهد و تمامی آثار شوم , ریشه های گناه و سیئات توسط این آتش سوزانده شده و ضمیری پاک و نهادی آرام و قلبی مملو از عشق محجوب و مخلوق بجای می ماند چنانکه خداوند می فرماید : الا من تاب و امن و عمل صالحاً فاو لئک یبدل الله سیئاتهم حسنات و کان الله غفوراً و رحیماً.
در بسیاری از روایات ندامت و پشیمانی از ارتکاب گناه و جرم را توبه دانسته و آمده است که پشیمانی و ندامت واقعی مانع از بازگشت شخص تائب به سوی اعمال مجرمانه و گناه میشود . در حقیقت توبه حقیقی ندامت و پشیمانی خاصی را در پی دارد که مانع از تکرار اعمال سابقه می شود.
رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم می فرماید : الندم توبه یعنی پشیمانی و ندامت توبه است و امیر المومنین علیه السلام در جائی می فرماید : الندم احد التوبتین و نیز امام باقر علیه السلام می فرماید : کفی بالندم توبه و قریب به این مضامین در روایات دیگری نیز بچشم می خورد .
اما در مورد عدم عود بر گناه و جرم که ثمره ندامت و پشیمانی حقیقی است امیر المومنین اینگونه می فرمایند الندم علی الذنب یمنع عن معاودته یعنی پشیمانی بر گناه مانع از بازگشت به گناه میشودو همچنین اقرار حسن اعتراف را نیز توبه و اقرار به گناه را موجب بخشش و غفران دانسته اند.
خداوند تبارک و تعالی در آیه 102 سوره توبه می فرماید و آخرون اعترفوا بذنوبهم خلطوا عملاً صالحاً و آخر سیئاً عسی الله ان یتوب علیهم همچنین امیر المومنین علیه السلام می فرمایند : المقر بالذنب تائب یعنی توبه کننده کسی است که اقرار و اعتراف به گناه می کند امام باقر علیه السلام اثر توبه را که دفع عقاب و رهایی از آثار سو آن میباشد مشروط به اقرار به آن کرده و می فرماید والله ما ینجو من الذنب الا من اقتربه.
در جائی دیگر امام باقر علیه السلام می فرماید : خداوند دو خصلت و ویژگی از مردم می خواهد :
1 _ اقرار به نعمتهای الهی تا آنها را زیاد کند
2 _ اقرار به گناهان تا آنها را ببخشد و مورد غفران خود قرار دهد.
در اینجا ممکن است این سوال مطرح شود که مراد از اقرار آیا اقرار در نزد امام و حاکم و قاضی است که خود مثبت است یا خیر؟ در جواب باید گفت خیر؛ مراد اقرار و اعتراف در نزد خداوند تبارک و تعالی و عذرخواهی و اعتذار از آن حضرت است؛ چه اینکه امیر المومنین می فرماید الاقرار اعتذار.
بیان خواجه عبدالله انصاری در کشف الاسرار در این باب شنیدنی است حقیقت توبه پشیمانی است که در دل پدید آید , دردی که از درون سینه سربزند , آتش خجل در دل وی افتد آب حسرت از دیده فرو ریزد نبینی که شاخی از یک سر آن آتش زنی و از دیگر سو آب قطره قطره می چکد ؛ مصطفی صلی الله علیه وآله وسلم گفت من اذنب ذنباً فندم علیه فهو توبه فضیل عیاض به راهزنی معروف بود و پیوسته با صد مرد در کمین مکابره نشسته بود شبی بر سنگی نمار می کرد ناگاه از کمین گاه غیب این تیر قهر که الم یعلم بان الله یری بر جان و دل او زدند فضیل را چنان اسیر کرد که در نماز نعره بزند و بیفتاد و کارش بجایی رسید که پیر عالمی گشت.
بنابراین : جان و روح توبه همان سوز درد انقلاب درونی و آتش ندامت است و شرایط و ارکانی که برای آن ذکر شده است از باب مقدمه و یا از آثار شرایط توبه می باشد.

 

ارکان و شرایط توبه
در آیات و روایات شریفه برای توبه ارکانی بر شمرده شده است که بعضی درونی و مربوط به شخص تائب و بعضی بیرونی است ارکان مربوط به شخص تائب را ندامت و پشیمانی قلبی , استغفار زبانی و تصمیم بر عدم بازگشت به گناه بر شمرده اند و عمل با اعضا و جوارح انجام عمل صالح و ادای حقوق مردم را نیز ارکان بیرونی توبه دانسته اند خداوند تبارک و تعالی می فرماید فمن تاب من بعد ظلمه و اصلح یتوب علیه همچنین خداوند تبارک و تعالی در آیه 54 سوره انعام می فرماید : انه من عمل منکم سو بجهاله ثم تاب من بعده و اصلح فانه غفور رحیم که اصلاح را بعد از توبه موجب غفران الهی دانسته است همچنین آیه دیگری غفران الهی را شامل کسانی دانسته است که توبه کرده و ایمان آورد و سپس عمل صالح انجام دهد.
در این زمینه روایات وارده پیامبر اکرم ص و ائمه طاهرین علیهم السلام بصورت روشنتری به بیان ارکان و شرایط توبه می پردازد و به تفصیل آن را بیان می کند پیامبر اکرمص می فرماید. توبه کننده باید اثر توبه را آشکار کند که در غیر این صورت تائب نخواهد بود این آثار عبارتند از :
1 _ اراضی ساختن دشمن و کسانی که با آنها در حال نزاع و درگیری باشد .
2 _ اعاده نمازهای فوت شده .
3 _ تواضع بین مردم .
4 _ دوری از شهوات .
5 _ روزه گرفتن .
به نظر می رسد چهار مورد ذکر شده در حدیث شریف مصادیق اصلاح عمل و عمل صالح باشد که به کرات و آیات شریفه از شرائط پذیرش توبه و صحت آن شمرده شده است همچنین امیر المومنین علیه السلام در بیان حکیمانه اش می فرماید التوبه علی اربعه دعائم : ندم بالقلب و استغفار باللسا و عمل بالجوارح و عزم علی ان لا یعود در این سخن شریف بصورت روشن دعائم و ارکان و ستونهای توبه از سوی امیر المومنین علیه السلام مشخص می شود که ارکان درونی و بیرونی را در بر می گیرد که قبلا به آنها اشاره شد.
در روایت شریفه دیگر امیر المومنین بجای عمل بالجوارح عبارت ترک الجوارح را بکار می برد که کنایه از دوری از شهوات و ترک محرمات و منهیات و هر آنچه که سبب بازگشت به گناه میشود ؛ میباشد در روایت دیگری امیر المومنین علیه السلام استغفار را از درجه علیین دانسته و برای آن 6 مرحله برمی شمارد.
1 _ پشیمانی بر گذشته .
2 _ تصمیم همیشگی بر عدم بازگشت به گناهان .
3 _ ادای حقوق مردم .
4 _ ادای فرائض و واجبات فوت شده .
5 _ گوشتهایی که از گناه روئیده است به حزن و انده آب کند بگونه ای که پوست به استخوان بچسبد و دگر بار گوشت در بین آنها بروید.
6 _ همچنانکه حلاوت و شیرینی کاذب معصیت و گناه را به تنش چشاند , همانگونه نیز الم و سختی طاعت را بر تنش بچشاند در این هنگام می توانی بگوئی : استغفرالله .
موارد شش گاه فوق ارکان یک توبه واقعی است که تا عمق جان و روح گناهکار و مجرم رسوخ پیدا می کند و از او انسانی صالح و پاسک و شایسته و خدوم جامعه درست می کند و اثر ظاهری بیرونی آن نیز نزد همگان آشکار و روشن می شود و این تحول باطنی تنها مرهون احیا گر توبه در مکتب اسلام است که بصورت کمرنگ در بعضی از مکاتب حقوقی بشری نیز دیده می شود و پرواضح است که بین آن دو تفاوتهای فاحشی وجود دارد که مجال بررسی آن در این مقال نیست.
همچنانچه در سطور بالایی گذشت یکی از ارکان توبه ادای حقوق مخلوقین و مردم از سوی توبه آیه شریفه قرآن می فرماید : و ان تبتم فلکم رووس امور الکم و نیز از ابی جعفر علیه السلام نقل شده است که بزرگی از قبیله نخع نزد ایشان رفته و عرض کرد زمان حجاج تاکنون والی بوده ام آیا راه توبه ای برای من است ؟ حضرت ساکت شد. دیگر بار سوال خود را تکرار کرد که حضرت فرمود : خیر , مگر اینکه حق تمام حقداران را به آنها برسانی.
فیض کاشانی در محجه البیضا پیرامون ارکان و شرائط توبه چنین میگوید : توبه دارای چهار شرط است :
1 _ حقوق مردم را که بنا حق ضایع کرده است چه مالی و چه جانی به آنان بر گرداند همانطور که مولا علی علیه السلام می فرماید : ان تودی الی المخلوقین حقوقهم.
2 _ واجباتی را که ترک کرده است قضا نماید علی علیه السلام می فرماید الرابع ان تعمد الی کل فریضه ضعیتها تودی حقها.
3 _ با ریاضت خون و اندوه و چشانیدن درد و الم طاعت , آثار لذت معصیت را از بین ببرد به فرموده علی علیه السلام ان تذیق الجسم الم الطاعه کما اذقته حلاوه المعصیه
4 _ با رضایت و حزن و اندوه باید تمام گوشتهای بدنت را آب کنی تا گوشت جدیدی در بدنت پیدا شود به قول علی علیه السلام : الخامس ان تعمد الی اللحم الذی نبت علی السحت فتذیبه بالاحزان حتی تلصق الجلد بالعضم و ینشا بینهما الحم الجدید.
خواجه عبدالله انصاری این چنین می گوید : توبه نشان راه است _ اول پشیمانی در دل است پس عذر بر زبان , پس بریدن از بدی و بدان ئر خبر آید که هر که توبه کند … شرط توبه آن است که از همه موجودات دل برگیرد و روی در حق آرد , خون و گوشت که بر هفت اندام دارد به ریاضت فرو گذارد… و هم او در منازل السایرین می فرماید شرایط توبه سه چیز است :
1 _ ندامت و پشیمانی .
2 _ اعتذار و پورشخواهی .
3 _ اقلاع و برکندن .

 

اثر توبه
آثار توبه نه تنها در بعد فردی بلکه در بعد اجتماعی نیز قابل توجه است توبه نه تنها شخص را اصلاح می کند بلکه جامعه را در برابر تکرار جرم و گناه از سوی توبه کار ایمن می کند.
توبه اگر با اخلاص و با شرائط حاصل شود موجب نزول رحمت الهی قلب و شستن گناهان و شفاعت و پوشاندن اعمال سیئه سابقه میشود در حدیث شریفی پیامبر اسلام می فرماید : التائب من الذنب کمن لا ذنب له .
نه تنها توبه موجب محو گناهان می شود بلکه از دیدگاه قرآن و روایات توبه چهره عمل را تغییر داده و سیئات و گناهان را تبدیل به نیکیها و حسنات می کند در این زمینه آیه شریفه قرآن می فرماید الا من تاب و آمن عمل صالحاً فاولئک یبدل الله سیئاتهم حسنات در حدیث شریف از امام صادیق علیه السلام نقل شده است اوحی لله عزو جل الی داورد النبی : یا داود ! ان عبدی اذا اذنب ذنباً ثم رجع و تاب من ذالک الذنب و استحیی منی عند ذکره غفرت له و انسته و ابدلته الحسنه و لا ابالی و انا ارحم الراحمین.

 

توبه یکی از روشهای قرآن در روان درمانی
برای ایجاد تعدیل یا تغییر شخصیت و رفتار افراد ضرورت دارد برای ایجاد تعدیل یا تغییر شخصیت و رفتار افراد , ضرورت دارد که ابتدا درباره تعدیل یا تغییر افکار و گرایشهای فکری آنها اقدام شود چرا که رفتار انسان به مقدار زیادی تحت تاثیر افکار و گرایشهای او قرار دارد به همین دلیل هدف اساسی روان درمانی تغییر نوع تفکرات بیماران روانی درباره خودشان ومردم و زندگی و مشکلاتی است که قبلاً از مقابله با آنها عاجز و همین موضوع اضطرابشان می شده است قرآن به یک کتاب جامعه انسان سازی روشهای مختلفی را برای تعدیل یا تغییر افکار و گرایشهای فکری انسانها و در نتیجه تعدیل یا تغییر شخصیت و رفتار افراد معرفی می کند یکی از این روشها روش توبه است.
احساس گناه سبب احساس کمبود و اضطراب در انسان می شود و این احساس به بروز عوارض بیماریهای روانی منجر می گردد روان درمانی _ در چنین مواردی _ به موضوع تغییر دیدگاههای بیمار درباره اعمال گذشته وی که مسبب احساس گناه هستند توجه می کند بیمار در این حالت از دیدگاه جدیدی به اعمال خود می نگرد به طوری که دیگر دلیلی برای احساس گناه و نقص خود نمی بیند. در نتیجه سرزنش وجدانش تخفیف می یابد و برای پذیرش خود آماده تر می شود و سرانجام اضطراب و عوارض بیماری روانی اش را از بین میرود.
قرآن روش توبه را که روشنی بی نظیر و موفق برای درمان احساس گناه است به ما اراده می دهد زیرا توبه بازگشت به سوی خداوند متعال سبب آمرزش گناه و تقویت امید انسان به جلب رضایت الهی است و به همین دلیل موجب کاهش شدت اضطراب انسان می شود علاوه بر این توبه غالباً انسان را به اصلاح و خودسازی وا می دارد و شخصیت او را طوری آماده می کند که بار دیگر در دام خطاها و گناهان گرفتار نشود و همین امر به انسان کمک می کند که ارزش خود را بیشتر بشناسد و اعتماد به نفس و رضایت در وی افزایش یابد و این مسائل به نوبه خود به تثبیت احساس امنیت و آرامش روانی انسان منجر خواهد شد.
قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لا تفنطوا من رحمه الله یغفر الذنوب جمیعاً هو الغفور الرحیم و من یعمل سوا او یظلم نفسه ثم یستغفر الله یجد الله غفوراً رحیماً.

 

اهمیت توبه
خداوند سبحان در آیه 222 سوره بقره می فرماید : ان الله یحب التوابین و بدین گونه توبه کنندگان به جمع محبوبین خدا و کسانی که خداوند تبارک و تعالی آنها را دوست می دارد, می پیوندند.
پیامبر گرامی اسلام صلوات الله و سلام علیه می فرماید : لیس شی احب من مومت تائب او مومنه تائبه و بدین گونه پیامبر اسلام ص نیز محبوبترین چیز را در نزد خداوند توبه کنندگان معرفی می کند.
اهمیت و عظمت توبه را اینگونه از زبان شریف امام باقر علیه السلام می شنویم : ان الله تعالی اشد فرحاً بتوبه عبده من رجل راحلته و زاده فی لیله ظلماً فوجدها فالله اشد فرجاً بتوبه عبده من ذالک براحلته حین وجدها.
خوشحالی خداوند نسبت به توبه بنده اش از خوشحالی شخصی که زاد و توشه اش را در شب ظلمانی گم کند و سپس آن را بیابد , بیشتر است.
روایات دیگر نیز به همین مضمون در دریای بیکران کلام معصومین علیهم السلام یافت می شود که همگی دلالت بر اهمیت توبه و قدر و منزلت شخص توبه کننده در نزد خداوند تبارک و تعالی دارد که به نظر می رسد احادیث فوق الذکر جهت نشان داده اهمیت امر کفایت کند.

 

پذیرش توبه
بعد از پی بردن به عظمت و اثر توبه این سوال مطرح میشود که آیا توبه پذیرفته می شود یا خیر؟ در این زمینه آیات شریفه و روایات دیگر روشنگر مساله هستند.
خداوند رحمان در آیه شریفه می فرماید: الم یعلموا ان الله هم یقبل التوبه عن عباده . آیا نمی دانند این خداوند است که توبه بندگانش را می پذیرد از این آیه دو نکته استفاده می شود که اولاً :توبه پذیر خداوند است و ثانیاً خداوند توبه بندگانش را می پذیرد . قریب به همین مضمون در آیه شریفه دیگری نیز وارد شده است که خداوند تبارک و تعالی می فرماید و هو الذی یقبل التوبه عن عباده و بعفوا عن السیئات در همین زمینه حدیثی از امیر المومنین به چشم می خورد که می فرماید : من اعطی التوبه لم بحرم القبول و من اعطی الاستغفار لم یحرم المغفره . بنابراین مسلم است که در صورت ثبوت توبه , قبول آن از سوی خداوند حتمی است کما اینکه این قول الهی نیز موید این معناست : ان الله لا یغفران یشرک به ویغفر مادون ذلک لمن یشا.

 

تا چه زمانی توبه پذیرفته می شود؟
بعد از ثبوت قبولی توبه از سوی خداوند رحمان سوالی که مطرح میشود این است که تا چه زمانی توبه پذیرفته می شود و به عبارت دیگر در توبه تا چه زمانی باز است؟ آیه شریفه قرآن در این زمینه میفرماید : و لیست التوبه للذین یعلمون السیئات حتی اذا حضر احدهم الموت قال انی تنبت الان و لا الذین یموتون و هم کفار. ان الدین کفروا بعد ایمانهم ثم ازداد لن تقبل توبتهم.
آیات فوق به وضوح به سوال فوق پاسخ می دهند و بیان می دارند : تا زمانی که شخص مرگ را به چشم ندیده است توبه پذیرفته می شود کما اینکه پیرامون آیه فوق از امام صادق علیه السلام سوال شد که فرمودند : ذلک اذاعاین امر الاخره همچنین از رسول گرامی اسلام در این باره نقل شده است که ایشان فرمودند : کسی که قبل از معاینه مرگ توبه کند خداوند سبحان توبه او را می پذیرد.
و نیز ابراهیم بن محمد همدانی از امام رضا علیه السلام سوال میکند با اینکه فرعون ایمان به خدا آورده و اقرار به حد انیت او نموده چرا خداوند او را غرق نمود؟ امام رضا علیه السلام در جواب فرمود : او هنگامی ایمان آورد که مرگ و یاس را دید و ایمان هنگام رویت یاس و مرگ مورد قبول واقع نمی شود امام باقر علیه السلام می فرماید اذا بلغت النفس هذه و اهوی بیده الی حنجرته لم یکن للعالم توبه وکانت للجاهل توبه .
بررسی ادله فقهی توبه
لازم به ذکر است که به عنوان نمونه به ادله شرعی که باعث سقوط مجازات می‌شوند اشاره می‌شود ولی در این مقاله در صدد بیان وجوب توبه نیستیم، زیرا ورود به استدلالات فقهی توبه در خور تدوین کتاب مستقلی است.
الف ـ آیات
1 ـ سورة مائده/33 و 34: انما جزاء الذین یحاربون الله و رسوله و یسعون فی الارض ذلک لهم خزی فی الدنیا و لهم فی الاخرة عذاب عظیم، الا الذین تابوا من قبل ان تقدروا علیهم فاعلموا ان الله غفور رحیم».
چنانکه می‌بینیم در این آیه، در مورد جرم محاربه، توبه قبل از دستیابی مجازات را ساقط می‌کند.
2 ـ سورة نساء/16 و 17: و الذان یأتیانها منکم فأذوهما فان تابا و اصلحا فاعرضوا عنهما ان الله کان تواباً رحیما. انما التوبه علی الله للذین یعملون السوء بجهالة ثم یتوبون من قریب فاولئک یتوب الله علیهم و کان الله علیماً حکیما».
3 ـ سورة نور/31: و توبوا الی الله جمیعاً ایها المؤمنون لعلکم تفلحون».
4 ـ سورة نور/4 و 5: و الذین یرمون المحصنات ثم لم یأتوا باربعة شهداء فاجلدوهم ثمانین جلدة و لا تقبلوا لهم شهادة ابدا و اولئک هم الفاسقون، الا الذین تابوا من بعد ذلک و اصلحوا فان الله غفور رحیم».
5 ـ سورة مائده/39: فمن تاب من بعد ظلمه و اصلح فان الله یتوب علیه ان الله غفور رحیم».
6 ـ سورة بقره/187: … علم الله انکم کنتم تختانون انفسکم فتاب علیکم و عفا عنکم».
7 ـ سورة فرقان/70 و 71: الاّ من تاب و آمن و عمل عملا صالحاً فاولئک یبدل‌الله سیئاتهم حسنات و کان الله غفورا رحیما و من تاب و عمل صالحاً فانه یتوب الی الله متابا».
8 ـ سورة زمر/53: قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لا تقنطوا من رحمةالله ان الله یغفر الذنوب جمیعاً، انه هو الغفور الرحیم».
همانگونه که ملاحظه شد، در آیات مذکور آمرزش خداوند شامل حال توبه کنندگان شده و بر عمل صالح و ترک گناه در مقام توبه تأکید شده و نقش ساقط کنندگی توبه نسبت به گناهان به وضوح بیان گردیده است.

 

ب ـ روایات
در کلام معصومان ع نیز از توبه و استغفار بسیار صحبت به میان آمده است. در اینجا فقط به چند نمونه از روایاتی که صراحتاً سقوط مجازات را بیان می‌کنند اشاره می‌کنیم.
1 ـ معتبره طلحة بن زید به نقل از امام جعفر صادق ع امام فرمودند: حدثنی بعض اهلی ان شابا اتی الی امیرالمؤمنین ع فاقر عنده بالسرقة قال: فقال له علی ع: انی اراک شابا لا باس بهبتک فهل تقرأ شیئا من القرآن؟ قال: نعم، سورة البقرة، فقال: قد وهبتُ یدک لسورة اَلبقره. قال: و انما منعه ان یقطعه لانه لم یقم علیه بینه». حر عاملی، ج 8، باب توبه. در ادامه دارد که امیرالمؤمنین وی را عفو کردند و دلیل عفو را توبه سارق عنوان کردند.
2 ـ روایت جمیل از امام باقر یا صادق ع، در مورد مردی که سرقت کرده یا شراب نوشیده و یا زنا کرده است. از حضرت سؤال شد که اگر کسی بر او آگاهی نیابد و او دستگیر هم نشود و توبه کند، آیا اصلاح می‌شود؟ امام فرمودند: اذا صلح و عرف منه امر جمیل لم یقم علیه الحد …» همو، ج 18، باب 16. با توجه به این آیات و روایات فرض بر این است که تائب، اصلاً گناهی مرتکب نشده است. امام باقر ع در روایتی می‌فرمایند: التائب من الذئب کمن لا ذنب که همو، ج 11، ص 359.

 

آثار حقوقی / فقهی توبه
1 ـ بازگشت عدالت و قبول شهادت
همان گونه که در مباحث قبلی بیان شد، به صراحت در متون اسلامی آیات و روایات از توبه به عنوان زایل کنندة گناهان و تبدیل کنندة سیئات به حسنات نام برده شده است. یکی از آثار بارز و نمود خارجی توبه این است که عدالت از دست رفته با توبه بر می‌گردد، چون توبه آثار گناه را نابود می‌کند. نفس انسانی را از آلودگی پاکیزه می‌سازد و دلها را به حالت پیش از گناه بر می‌گرداند، در نتیجه عدالت از دست رفته بازگشت می‌کند. علامه حائری ره در این باره می‌گوید: نعم لو تاب بمعنی انّه ندم و بنی علی عدم العود الی المخالفة، یعود وصف العدالة» حائری، ص 516.
در حدیث معتبری از امام صادق ع نقل شده است که از حضرت سؤال کردند: آیا کسی که حد الهی بر او جاری شد، اگر توبه کند شهادتش مقبول است؟ فرمودند: اذا تاب و توبته ان یرجع مما قال و یکذب نفسه عند الامام و عندالمسلمین فاذا فعل فان علی الامام ان یقبل شهادته بذلک» حر عاملی، ج 8، باب توبه.
توبه گناهان گذشته را پاک می‌سازد و با آن، عدالت از دست رفته باز می‌گردد. البته در خصوص گناهان کبیره از بین رفتن عدالت اتفاقی است بین فقهاء و با توبه عدالت باز می‌گردد ولی به نظر عده‌ای از فقها، عدالت با ارتکاب گناه کوچک از میان نمی‌رود تا با توبه باز گردد. آیت‌الله بروجردی از فقهایی هستند که چنین نظری دارند. ایشان به روایت عبدالله بن ابی یعفور از امام صادق ع در این زمینه استناد کرد‌ه‌اند. راوی می‌گوید از امام صادق ع پرسیدم: عدالت مردمی که میان مسلمانان است با چه چیزی شناخته می‌شود تا گواهی مسلمانان در سود و زیان او پذیرفته شود؟ امام فرمودند: به این است که او را با ستر، عفاف و نگهداری شکم، عورت، دست و زبان بشناسی و با پرهیز کردن از گناهان کبیره‌ای که خداوند وعدة آتش بر آنها داده است … بروجردی، 2/293.

 

2 ـ سقوط مجازات
توبه یکی از اسباب شرعی سقوط مجازات است، ولی باید دید که توبه چه زمانی مجازات را ساقط می‌کند. به نظر فقیهان امامیه، توبه قبل از اثبات جرم مجازات را ساقط می‌کند، در قانون مجازات اسلامی 1370 و 1375، مصوب در مواد 81 در مورد توبة مرد و زن زناکار، 125 در مورد توبه مرتکبین لواط و تفخیذ، 132 دربارة جرم مساحقه، 181 در زمینة شرب خمر و 200 در مورد توبة سارق صحبت شده است و در تمامی این مواد سقوط مجازات با توبه به قبل از شهادت شهود و قبل از اثبات بر می‌گردد. در مباحث بعدی در این مورد زمان پذیرش توبه بحث خواهیم نمود. با توجه به اینکه گفته شد با توبه مجازات ساقط می‌شود و بر حسب روایات موجود در این زمینه، توبه کننده مثل کسی است که گناهی مرتکب نشده است پیشنهاد می‌گردد در صورت توبة مجرم و سقوط مجازات، سوء سابقه از سجل کیفری او برداشته شود.

 


فقه عامه و مساله سقوط مجازات بوسیله توبه
فقهای اهل سنت بالاجماع توبه محارب را قبل از دستگیری مسقط حد دانسته اند این قدامه در بیان این اجماع اینگونه می نویسد : لانعم فی هذا خلاقاً بین العلما و به قال مالک و الشافعی و اصحاب الرای و ابوثور دلیل آنها نیز آیه شریفه ان الذین تابوا من قبل ان تقدرو علیهم …می باشد.
در غیر محارب فقهای عامه دو نظر دارند:
الف _ سقوط مجازات :
بعضی از فقهای شافعی و نیز پیروان احمدبن حنبل معتقدند مطلقاً موجب سقوط مجازات می شود. زیرا قرآن توبه محارب را قبل از دستگیری مسقط مجازات دانسته است _ با اینکه جرم محاربه جرم سنگینی است بنابراین نسبت به جرم اخف به طریق اولی توبه قبل از دستگیری موجب سقوط مجازات می شود.
دلیل دیگر بر این آیه 16 سوره نسا می باشد این آیه در مورد توبه زانی نازل شده است که در آن حکم به اعراض از مجرمان در صورت وقوع توبه و اصلاح شده است آیه شریفه می فرماید : و اللذان یاتیان منکم فاذواهما فان تابا و اصلحا فاعر ضواعنهما اگر چه تفسیر این آیه اختلاف است که آیا مربوط به لواط است یا زنا ولی در هر صورت جمله فان تابا و اصلحا فاعر ضواعنهما بصورت مطلق می باشد.
همچنین به آیه 39 سوره مائده استدلال شده است آیه شریفه مذکور می فرماید : و فمن تاب من بعد ظلمه و اصلح فان یتوب علیه قائلین به نظریه سقوط مجازات همچنین به روایت التائب من الذنب کمن لا ذنب له و روایت ماعز استناد کرده اند.
ب _ عدم سقوط مجازات :
این دسته از فقهای عامه که مالک ابو حنیفه و عده ای از فقهای حنبلی و شافعی را شامل می شود معتقد که توبه در غیر مورد محاربه مسقط حد نمی باشد و در این مساله فرقی بین قبل و بعد از دستگیری نمی باشد.
اینان به عمومات و اطلاقاتی همانند السارقه و السارقه فاقطعوا ایدیهما …و یا الزانی و الزانیه استدلال نموده اند که قابل ذکر است این عمومات و اطلاقات قابل تخصیص می باشند.

 

اعمال صالحه و قبولی توبه
آیا انجام اعمال صالحه برای قبولی توبه و سقوط مجازات لازم است؟ اگر چه مساله اعمال صالحه در قوانین موضوعه پیش بینی نشده است لکن به تبع آیات و روایات در کتب فقهی مورد بحث قرار گرفته است.
در آیات متعددی از قرآن اعمال صالحه بعد از توبه و قرین با آن ذکر شده است که به بعضی از این آیات اشاره می شود فان تابا و اصلحا فرعا ضواعنها اگر توبه کرده و خود را اصلاح نموده اند از آنان اعراض کرده و مجازاتشان نکنید فمن تاب من بعد ظلمه و اصلح فان الله یتوب علیه کسی که سارق بعد از ظلم و جرم و توبه کند و عمل صالح انجام ندهد خداوند از او در می گذرد الا من تاب و امن و عملاً صالحاً مگر اینکه توبه کرده و ایمان بیاورد و عمل نیکویی را انجام دهد و نیز درباره توبه قاذف آمده است الا الذین تابوا و اصلحوا … مگر کسانی که توبه کرده و اصلاح کنند .
ذکر این نکته ضروری است که با توبه انسان صالح میشود و لکن اصلاح مربوط به عمل خارجی است به عبارت دیگری علاوه بر حسن فاعلی که نتیجه توبه است نیاز به حسن فعلی و اعمال و فعالیتهای نیک نیز وجود دارد اگر چه ممکن است اصلاح عمل را عطف تفسیری از توبه شخص گرفته و در نتیجه عمل صالح محقق توبه می شود علاوه بر آیات در روایات متعددی اشتراط اعمال صالحه در سقوط مجازات بوسیله توبه به چشم می خورد یکی از این روایات مرسله جمیل بن دراج است که در پی می آید : عن محمد بین یحیی عن احمد بن محمد , علی بن جدید, و ابن ابی عمیر جمیعاً عن جمیل بن دراج عن رجل عن احد همان علیهما السلام فی رجل سرق او شرب الخمر اوزنی , فلم یعلم ذالک منه و لم یوخذ حتی باب و صلح فقال : اذا صلح و عرفه امر جمیل لم یقم علیه احد, قال این ابی عمیر : قلت : قالو کان امراً قریباً لم تقم ؟ قال : لوکان خسمه شهراً واقل و قد ظهر منه امر جمیل لم تقم علیه الحدود.

 

اشتراط اعمال صالحه در فقه عامه
از نظر فقهای عامه نیز مساله اعمال صالحه مورد توجه قرار گرفته است پیروان احمد بن حنیل صرف توبه را مسقط حد می دانند و دلیل آنها آیه سی و نهم سوره مائده در باب توبه محارب است که توب قبل از دستگیری را معیار سقوط حد دانسته است لکن فقهای سایر مذاهب اصلاح عمل را در قبولی توبه و سقوط حد لازم و ضروری دانسته اند.

 


توبه قاذف و اشتراط عمل صالحه در آن
اگر کسی را قذف کند شهادت او قبل از توبه پذیرفته نیست بنابراین اکر قبل از بینه و اقرار توبه کند شهادت او پذیرفته است و براین مطلب در کتب مختلف فقهی استدلال شده است سوالی که در اینجا مطرح است این است که آیا در قبول توبه قاذف عمل صالح شرط است یا خیر؟ در این مساله سه قول از سوی فقها نقل شده است .

 

الف _ اصلاح مطلقا شرط است
بر این قول چند دلیل اقامه شده است.
1 _ اجماع :
مرحوم ابوالمکارم ابن زهره در غنیه بر این مطلب ادعای اجماع کرده و فرموده است : یقبل شهاده القاذف اذا تاب و اصلح عمله… و من شرط التوبه ان یکذب اجماع الطائفه لکن در دلالت عبارت ابه زهره در غنیه بر اعتبار و اصح عمل در پذیرفتن شهادت قاذف از چند اشکال وجود دارد :
اولاً : احتمال دارد که دعوای اجماعی بدلیل اجماع الطائفه به حکم اخیر بازگردد زیرا دلیلی بر رجوع عبارت اخیر به جمله اول در دست نیست.
ثانیاً : عبارت غنیه در صورتی بر اعتبار اصلاح عمل دلالت دارد که شرط از نظر ابن زهره دارای مفهوم باشد.
ثالثاً : محتمل است مراد ابن زهره ره از اصلاح عمل استمرار بر توبه باشد مرحوم علامه در مختلف می فرماید : استمرار توبه با اصلاح عمل یکی است و ابن بحث بیشتر یک بحث و نزاع لفظی است زیرا باقی ماندن بر توبه شرط قبول شهادت می باشد و این در اصلاح عمل کافی است چرا که کسی که بر توبه خود باقی باشد در حقیقت خود را اصلاح نموده است.
لکن مرحوم سید مجاهد می فرمایند : چنین توجیهی از علامه ره با عبارت مرحوم شیخ , ابن ادریس و ابن شهر آشوب سازگار نیست و همچنین از عبارت اصباح و ریاض استفاده می شود که آنان نیز اصلاح عمل را شرط دانسته اند. همچنین در کفایه تصریح شده است که این قول احواط است.
2 _ اصول محققه : اصول پذیرفته شده دلالت دارند که عمل صالح در قبول توبه معتبر است چرا که هرگاه شک کنیم آیا توبه شخصی که از عمل صالح دیده نشده است محقق شده است یا خیر اصل بر عدم تحقق توبه است و در نتیجه عمل صالح معتبر است.
3 _ عمومات ناهیه از عمل به غیر علم :
عمومات متعددی از آیات و روایات ما را از عمل به غیرعلم بازداشته است در اینجا نیز برای اینکه از روی علم بگوئیم فردی توبه کرده و توبه او محقق شده است لازم است تمام شروط توبه در آن جمع شده باشد.
لکن باید گفت در حقیقت عمل صالح مبرز توبه می باشد و راه احراز توبه عمل صالح می باشد .
4 _ عبارت چند از فقها که در پی می آید نیز دلالت بر اعتبار اصلاح عمل دارد :
عبارت زیر از شهید ثانی در مسالک نیز دلالت بر اعتبار اصلاح عمل دارد ذهب بعض الاصحاب الی الاشتراط اصلاح العمل فی قبول شهادت القاذف لقوله تعالی فی حق القاذف و لا تقبلو لهم شهاده ابداً … فاستثنی ممن لا یقبل لهم شهاده الذین تابوا و اصلحو فلا یکفی التوبه لان المستثنی فاعل الامرین.
همچنانکه از آیه فوق استظهار شده است کسانی که توبه کرده و عمل صالح انجام دهند استثنا شده و شهادت آنها پذیرفته میشود, و مستثنی باید هم توبه کرده باشد و هم عمل صالح انجام داده باشد و صرف توبه کفایت نمی کند.
همچنین ابن حمزه می فرماید : یشترط اصلاح

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی جایگاه توبه در حقوق کیفری

مقاله توبه

اختصاصی از نیک فایل مقاله توبه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله توبه


مقاله توبه

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)

تعداد صفحات:21

فهرست مطالب:

     مقدمه  استاد مهدی دانشمند
     معنای یاد و ذکر خدا
     سرگذشت خلقت آدمی در قرآن
     از زمان صدور فرمان " اهبطوا" تا " اربعی "
     توبه و پشیمانی حضرت آدم
     موانع استجابت دعا
     زمینه های اجابت دعا
     بروبگو آمدم ...
     توبه ، بازگشتی عاشقانه
     دستورالعمل توبه
     تاخیر درتوبه ( تسویف )
     چراگناه ؟
     آثار گناه
     کوچک شمردن گناه
     کتمان گناه
     هدف آفرینش انسان

 

 

مقدمه خطیب فرزانه استاد مهدی دانشمند
به نام پروردگاری که تمامیت ایجاد را بر وجود ادمی به ودیعت نهاد و شانه او را بر مداری به ارزش تمام هستی،که مرصع شد،از یاقوت های پنج گانه ای،که درصندوقچه توحیدی با ارزش ترین و قیمتی ترین بود و هرگز سبزی آن را هیچ ملک و ملکی به خود ندیده،تزیین نمود.در حالی بر کرسی تدریس نشانده شد که تلامیذ ملکی نمی دانستند بر درس  اسما شناسی او گوش جان فرا دهند.یا چشمان دوخته بر آن مدال که درخشش هریاقوتش خورسیدی را شرمسار می نمود،مهار سازند.و با نگاه دقیق که او کیست،چه می گوید و چه دارد؟از تمامیت کلاس تدریس محروم نگردند.
آری سرشتش از گل و نور بود،اما سرنوشتش خلیفه اللهی را به اذهان سبوحیان و قدوسیان نشانه رفته بود.وی پیش از خلق جهان و مافیها و اتمام آن و ایجاد محشر و قیامت،قیامتی به پا کرد بسیار دیدنی!
هنوز اسرافیل ممات و محیی خلق نشده بود که کلام و بیان و نگاهش همه چیز را تمام شده جلوه می داد.جبرئیل پیش از معراج جسمی و روحی فرزند او به عرش،چنان از شوق تدریس پر و بالش از آتش شوق زبانه کشیدکه تمام کروبیان بوی عطر آگین بال های سوخته جبرئیل را استشمام کردند و بر سوختنش تحسین نمودند به گونه ای که عزرائیل ملک خود بر کلاس درسش قبض روح شد.
میکائیل آن صف آرای ملائک نیز چنان از خود بی خود گشت که خود عامل به هم پاشیدگی صفوف ملکوتیان گروید.لبخند ملیح عرش بر گل زیبای آدمیت چنان دلنواز و عاشقانه بود که گویی کرسی نیز از تاب و توان افتاده بود.
آری!پروردگاریعنی خالق زیبایی،عالی ترین و هنرمندانه ترین هنر های زیبایش را در نمایشگاه توحیدی به نمایش گذارده بود.آدم ابوالبشر آن پدر مهربانی که هرگز نمی خواست دل کسی را بیازارد،با معشوقه خود حوا،بر باغات بهشتی به گشت و گذار مشقول بودند؛گل می گفتند و گل می شنیدند،دل می دادند و دل می گرفتند،ناگهان افعی[ابلیس]کینه و حسد،چنان عقده حقارتش را بر نیش حیله به نوش آدم خوراند که همه جا  برای آنان سیاه گشت.
و اما آدم،چنان به خود می پیچید که ناگهان خود را در صحرایی تنها پر از وحشت و غم یافت،به گونه ای وحشت و تنهایی بر او مستولی گشت که درد و رنج نیش افعی از یادش برفت.دست حسرت بر دل زخم افتاده اش نهاد و با پای ندامت به دنبال حوا وبا فریاد الهی ‌‌‌‌‍‍«العفو»،هم سوزش ناشی از نیش را آرام و هم وحشت از تنهایی را بی رنگ می ساخت .آنقدر دراین زندان پهناور،که اولین مجرمانش آنرا تجربه می نمودند،به دنبال یار گشت که گویی ره پانصد ساله را در پیش نظر خود مجسم می نمود.
اما حوا،آن دلبر آدم،نیز وضعیت مطلوب نداشت؛چون هرگز خود را با زندگی در خانه خلقت و عروس شدن و به خانه بخت رفتن و نیز آغاز زندگی را با جدایی و فراق آماده نساخته بود و هرگز به ذهنش هم خطور نمی کرد که باید عمری را در فراق یار،یکه و تنها،در سلول تنهایی دنیا به سر ببرد.او هرگز برای تنهایی خلق نشده بود.اما لعنت بر این افعی که با شیطنت او سالها اولین لیلی و مجنون هستی،تنهایی را تجربه کردند.
آنقدر در فراق لیلی،مجنون وارگریست که بیم نابینایی او میرفت.آری اشکها مرحم زخمها بودند،اما نیش بد نیشی بود و زخم عمیق و کاری.زهر چنان وجودش را بی رمق می ساخت که تنها داروی شفا بخشی او اشک و آه بود.
اما شربت امید،که «ان شاء الله به هم خواهیم رسید»،چنان وجودش را احیا نمود که با عزم راسخ برای یافتن خود به دنبال حوا رهسپار شد.امید آدم و حوا نیز به بزرگی زندان بود.انگیزه احیاگر«دوباره زندگی اشتراکی را شروع خواهیم کرد»،جاده جستجو را هموار ساخته بود و با دیدن تابلوهایی از ردپای حوا،به آدم جانی دوباره داده بود.
گامها با توکل،زنجیری گشت تا زنجیره های  تنهایی را از هم بگسلد.لبخند ملیح با اشک شوق حوا،همراه با فریادی از حنجره پر دردش،چنان افعی لعین را لرزاند که گویی هرگز از سوراخ خانه نخوتش بیرون نخواهد آمد.
دستهای سرشار از انرژی وصال،با چشمهای بسته از جاده فراق،با سربازان امیدی که از پادگان چشمان آدم زنجیروار بر میدان رزم آرایش،صورت رمق دیده اش با صفوفی منظم،رقص شادی می کردند،ناگهان صدایی از مؤذنه حنجره اش به گوش افلاکیان رسید که گویی صدا،صدای خدا بود.حوای عزیزش را به آغوش کشید و با همه وجود و با محبت و امید،ترانه وصال را تقدیم وی نمود.آری تصمیم گرفتند،ابراهیم وار،اسمائیل هوس ها را ذبح کنند،تا بهشتی دیگر بسازند و بهشتی زندگی کنند.
مانیز تا به حال فقط اشک ندامت ریخته ایم،ولی هرگز به دنبال حوای خود نگشتیم.

معنای یاد و ذکر خدا
بزرگان گفته اند:شاید بعضی تصور کنند که مقصود از یاد خدا این است که انسان تسبیحی به دست گیرد و ذکر بگوید،ولی قطعأ مقصود این نیست،نه تنها این گونه یاد خدا بودن،انسان را به یاد خود نمی آورد و حجاب های دل را بر نمی دارد،بلکه ممکن است حجابی بر حجاب های دل بیفزاید.یاد خدا در رابطه با دفع موانع شناخت خدا به معنی حضور ذهنی و گفتاری نیست،بلکه به معنی  حضور ذهنی و گفتاری نیست،بلکه به معنی حضور عملی است.هر چند حضور ذهنی و گفتاری هم به عنوان بخشی از کردار،به ترتیبی که خواهد آمد در کنار زدن این موانع مفید و مؤثر می باشد.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله توبه

دانلود تحقیق جامع و کامل درباره توبه 146 صفحه

اختصاصی از نیک فایل دانلود تحقیق جامع و کامل درباره توبه 146 صفحه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق جامع و کامل درباره توبه 146 صفحه


دانلود تحقیق جامع و کامل درباره توبه 146 صفحه

فصل اول :

مباحث کلی پیرامون توبه

 

     معنای توبه

       الف معنای لغوی توبه

     ابن فارس می گوید : « توب : التاء و الواو و الباء کلمة واحدة ، تدل علی الرجوع . یقال : تاب من ذنبه ای رجع عنه »1

     ( توب : ت ، و ، ب ، یک کلمه است ، بر بازگشت دلالت می کند گفته می شود توبه کرد از گناه یعنی بازگشت از آن ) .

     « توب . توبه . متاب ، همه به معنی رجوع و برگشتن است . »2

در جایی دیگر آمده :

       « التوبة : بالفتح و سکون الواو ، فی اللغة الرجوع »3

     توبه : با فتح ( ت ) و سکون ( و ) ، در لغت به معنی بازگشت است .

     در لغت نامه‌ی دهخدا نیز به معنی بازگشت آمده است . 4

     ب معنای اصطلاحی توبه

     بزرگان اهل لغت ، در تعریف اصطلاحی توبه ، چنین گفته اند :

     « التوبة الرجوع من الذنب »5 توبه به معنی بازگشت از گناه است .

     راغب در تعریف توبه چنین می گوید :

     « توبه یعنی ترک گناه به بهترین وجه . واژة توبه از جهاتی از اعتذار رسا تر است . زیرا اعتذار و عذر خواهی بر سه وجه است : اوّل عذر خواهنده می گوید : من گناه نکرده ام ، دوّم می گوید : به این دلیل گناه کردم و سوم می گوید : گناه کردم ، بد کرده ام و دیگر تکرار نمی کنم .که این معانی وجه چهارم ندارد و معنای سوم ، همان توبه است »1

     در اقرب الموارد آمده : « التوبة رجع عن المعصیته » 2 یعنی توبه بازگشت از گناه است .

     در معجم فقه الجواهر در تعریف توبه آمده : « هی الندم علی ما وقع من المعصیته و العزم علی عدم الوقوع فیما یأتی و ان ذلک امتثالا لامرالله تعالی شأنه » 3

       (توبه یعنی پشیمانی بر آنچه که از معصیت ، واقع شده ، و عزم بر انجام ندادن آن در آینده و همانا آن ، فرمانبرداری برامر خداوند متعال است . )

     مرحوم شیخ بهایی در تعریف توبه می گوید :

     « التوبة : الرجوع و ینسب الی العبد و الی الله سبحانه و معناها علی الاول الرجوع عن المعصیته الی الطاعة و علی الثانی الرجوع عن العقوبة الی اللطف . فی اصطلاح ، الندم علی الذنب لکونه ذنبا ، فخرج الندم علی شرب الخمر لاضراره بالجسم و قدیراد مع العزم علی ترک المعاودة ابدا و الظاهر ان هذا العزم لذلک الندم غیره منفک عنه » 4 .

     شیخ بهایی ابتدا به ذکر معنای لغوی توبه می پردازد و بعد به موارد استعمال واژة توبه اشاره می‌کند و می گوید :

     توبه یعنی بازگشت و نسبت داده می شود به انسان و به خدای متعال ، معنای توبه در مورد انسان بازگشت از معصیت به سوی فرمانبرداری است و در مورد خدای متعال رجوع از عذاب به سوی لطف است . توبه در اصطلاح ، پشیمانی از گناه است به خاطر گناه بودنش ، پس خارج می‌شود با این تعریف ، پشیمانی از شراب خوردن به خاطر ضرر رساندن آن به جسم ، و به تحقیق توبه با عزم همیشگی بر ترک بازگشت به گناه ، حاصل می شود و ظاهر این است که این عزم ، لازمة آن پشیمانی بوده و از آن جدایی ناپذیر است .

     مرحوم نراقی در این باره می گوید :

     « …. هی (التوبة ) الرجوع من الذنب القولی و الفعلی و الفکری ، و بعبارة اخری : هی تنزیة القلب عن الذنب و الرجوع من العبد الی القرب و بعبارة اخری : ترک المعاصی فی الحال و العزم علی ترکها فی الاستقبال و تدارک ما سبق من التقصیر »1

توبه ، برگشتن از گناهان است . هرچند این گناهان در حیطة گفتار ، افعال و یا افکار باشد . به عبارت دیگر توبه ، پاک گردانیدن قلب از گناه و بازگشت از دوری به نزدیکی است . ( اگر با گناهان از خداوند دور گشته با مبادرت به توبه ، به خداوند نزدیک گردد . ) به عبارت دیگر توبه ، ترک گناهان در حال و عزم بر ترک گناهان در آینده و جبران کوتاهی های گذشته است .

راغب می گوید : « و التوبة فی الشرع : ترک الذنب لقبحه ، و الندم علی ما فرط منه ، و العزیمة علی ترک المعاودة و تدارک ما امکنه أن یتدارک من الاعمال بالاعادة . » 2

توبه در شرع ، عبارت است از : ترک گناه به خاطر زشتی آن ، و پشیمانی بر آنچه در گذشته واقع شده است ، و تصمیم بر ترک بازگشت به آن گناه و جبران اعمالی که از طریق بازگشت قابل جبران است .

توبه در قرآن

این واژه در آیات متعددی از قرآن به کار رفته است . در برخی موارد ، به معنای توبة انسان به سوی خدا و در برخی موارد به معنای توبة خدا به سوی انسان است . وجه مشترک هر دو معنا ، بازگشت است ولیکن فرق توبة خدا با توبة انسان ، آن است که توبة انسان ، برگشتن به سوی خداوند با ترک گناه و تصمیم بر انجام ندادن آن گناه است . و توبة خداوند ، بازگشت خدا به سوی بنده ، با رحمت و مغفرت و به معنای توفیق دادن به بنده برای توبه کردن است .

خداوند در قرآن می فرماید :

« انما التوبة علی الله للذین یعملون السوء بجهالة ثم یتوبون من قریب فاولئک یتوب الله علیهم و کان الله علیماً حکیماً »1.

( توبه تنها برای کسانی است که کار بدی را از روی جهالت انجام می دهند و سپس بزودی توبه می کنند ، خداوند توبه چنین اشخاصی را می پذیرد و خدا دانا و حکیم است . )

در تفسیر المیزان ، ذیل آیة شریفه آمده است :

« لفظ ( علی ) قبل از کلمة – الله – و لفظ ( لام ) قبل از – الذین – روی هم معنای نفع و ضرر را می رسانند .

و وجه این که دوکلمة ( علی ولام ) ضرر و نفع را می رسانند این است که ، کلمة ( علی ) معنای تسلط و کلمة ( لام ) معنای ملکیت و استحقاق را می رساند .و لازمه اش این است که معانی مربوط به این دو طرف به نفع یک طرف و به ضرر طرف دیگر باشد ، مانند حرب و قتال . قهراً این دو کلمه می فهماند که یکی از دو طرف حرب و قتال ، غالب شده و دیگری مغلوب شده است ، و آن غالب شدن با معنای ملکیت منطبق است .و چون غالب ، چیزی عایدش شده که قبلاً نداشته و این مغلوب شدن با معنای استعلا ، منطبق است ، چون شخص مغلوب تحت تسلّط غالب قرار می گیرد .

و چون مؤثر واقع شدن توبه به خاطر وعده ای است که خدای تعالی به بندگانش داده ، و بر حسب آن وعده ، بر ضرر خود و به نفع بندگانش ، وفای به آن وعده را بر خود واجب ساخته است . توجه بفرمایید که جملة بر ضرر خود صرفاً به منظور معنا کردن کلمة ( علی ) است نه این که به راستی خدا از آمرزش گناهکاران توبه کار ، متضرر می شود ، در نتیجه بر خود واجب کرده که توبه بندگانش را قبول کند ، امّا نه به طوری که غیر او چیزی را بر او تکلیف و واجب کرده باشد ، حال چه این که این غیر را عبارت بدانیم از عقل ، بر خدا واجب می داند که توبة توبه‌کاران را بپذیرد و یا حق و یا چیز دیگر . چون ساحت خدای تعالی منزه و مقدس تر از این است که محکوم حکم کسی ، یا چیزی واقع شود ، بلکه به این معنا است که خدای تعالی به بندگان خود ، وعده داده که توبة توبه‌کاران را بپذیرد و او خلف وعده نمی کند ، پس معنای قبول توبة توبه‌کاران این
است.

ظاهر آیة شریفه در مقام بیان مسألة توبه کردن خدا است ، و این که هر جا توبه ، به خدا نسبت داده می شود ، معنایش برگشت رحمت خدا به سوی بنده است نه این که منظور از توبة خدا ، توبة بنده باشد . اگر چه لازمة توبة خدا ، توبة بنده نیز هست . چون وقتی شرایط توبة خدای سبحان تمام باشد ، لازمة لاینفک آن این است که شرایط توبة عبد نیز تمام شود.»1

همچنین خداوند در جایی دیگر از قرآن ، توبه را ، راه نجات گروهی از اهل کتاب بیان می کند .

« الا الذین تابوا و اصلحوا و بینوا فاولئک اتوب علیهم و انا التواب الرحیم »2

( مگر آنها که توبه و بازگشت کردند و ( اعمال بد خود را با اعمال نیک ) اصلاح نمودند و آنچه را کتمان کرده بودند آشکار ساختند که من توبة آنها را می پذیرم که من تواب و رحیم هستم ) .

در تفسیر آیة مذکور آمده است : جمله « أنا التواب الرحیم » مخصوصاً با توجه به این که بعد از جملة « فاولئک اتوب علیهم » قرار گرفته دلالت بر نهایت محبت پروردگار نسبت به توبه کاران می کند و می گوید : اگر آنها به اطاعت و بندگی بازگشت کنند من نیز به رحمت بازگشت می کنم و مواهبی را که قطع کرده بودم مجدّداً به آنها می بخشم . نکتة قابل توجه این است که خداوند نمی گوید : شما توبة کنید تا توبه شما را بپذیرم . می فرماید : « شما باز گردید من نیز باز می گردم فرق میان این دو تعبیر روشن است . علاوه بر این لفظ « انا » که ضمیر متکلم وحده است در مواردی به کار می رود که گوینده در مقام بیان رابطة مستقیم خود با شنونده باشد ، مخصوصاً اگر شخص بزرگی بگوید : من خودم این کار را برای شما انجام می دهم بسیار فرق دارد تا بگوید ما چنین خواهیم کرد و لطف و محبتی که در تفسیر نهفته است بر هیچکس پوشیده نیست »3

1-ابن فارس ، ابو الحسن احمدبن فارس بن زکریا ، معجم مقائیس اللغة ، ج 1 ، ص 184 .

2- قرشی ، علی اکبر ، قاموس قرآن ، ج 1 ، ص 285 .

3- موسوعة کشاف اصلاحات الفنون و العلوم ، ج 1 ، ص 524 .

4- دهخدا ، علی اکبر ، لغت نامة دهخدا ، ج 5 ، ص 6620 .

5- الف- جوهری‌،‌اسماعیل‌بن‌حماد‌،‌صحاح‌اللغة،‌ج1، ص91 . ب- ابن منظور،محمدبن مکرم، لسان العرب ،ج2،ص61

1- خسروی حسینی ، سیدغلامرضا ، ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن (راغب اصفهانی) – ج 1 – ص 301 .

2-الخوری الشرتونی اللبنانی – سعید – اقرب الموارد ، ج1 ، ص11 .

3- معجم فقه الجواهر ، ص116 .

4- شیخ بهائی – اربعین ، ص 326 .

1- نراقی ، محمد مهدی ، جامع السعادات ، ج3 ، ص49 .

2- خسروی حسینی ، سیدغلامرضا ، ترجم و تحقیق مفردات الفاظ قرآن (راغب اصفهانی) ، ج1 ، ص303 .

1- سورة نساء ، آیه 17

1-طباطبایی ، محمد حسین ، المیزان فی تفسیر القران ، ج 4 ، ص 376 .

2- سوره بقره ، آیه 160 .

3- مکارم شیرازی – ناصر – تفسیر نمونه – ج 1 – ص 548 .

 

متن کامل را می توانید دانلود کنید چون فقط تکه هایی از متن این تحقیق در این صفحه درج شده است (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل تحقیق

همراه با تمام ضمائم با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق جامع و کامل درباره توبه 146 صفحه