نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودتحقیق درباره ی سلامتی و حفظ تندرستی در اسلام

اختصاصی از نیک فایل دانلودتحقیق درباره ی سلامتی و حفظ تندرستی در اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

سلامتی و حفظ تندرستی در اسلام

دین مقدس اسلام، دین اکمل خاتم الرسل محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله ، حاوی نکات غنی و ظریف از بهداشت کامل در زندگی فردی و اجتماعی است و عمل به این توصیه های بهداشتی، ضامن سلامت فردی و اجتماعی اوست. البته در اسلام، حفظ تندرستی، این نعمت ارزشمند الهی بر همگان واجب است و حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «دو نعمت است که مردم قدر آن را نمی دانند: یکی سلامتی و دیگری جوانی». چون تندرستی از بزرگ ترین نعمت های خداوند متعال است، باید در حفظ آن بکوشیم و پیش از آنکه بستر بیماری را در آغوش بگیریم، به اصول بهداشتی توجه و با حفظ بهداشت خصوصی و عمومی و روانی از ایجاد بیماری تا حد توان پیش گیری کنیم.

پیام متن:

توجه به سلامتی، به عنوان نعمتی ارزشمند.

بهداشت فردی

بهداشت فردی عبارت است از نظافت شخصی؛ از نظر پوست بدن، دست ها، ناخن ها، پاها، موی سر، دندان ها، دیگر اعضای بدن، لباس و وسایل شخصی.

دست ها بر اثر تماس با برخی اشیا که بیشتر استفاده می شود، مانند: اجزای داخل وسایل نقلیه، درب ها، پول و غیره و یا با انجام کارهایی چون: توالت رفتن، باغبانی، دست زدن به حیوانات و تماس با بیماران، آلوده می شوند. از این رو، برای حفظ سلامتی، شستن دست ها با آب و صابون پس از این گونه موارد و پیش از پرداختن به کارهای حساس، بسیار لازم است.

پیام متن:

شستن دست ها پیش از انجام هر کاری.

بهداشت پوست بدن

برای تمیزی پوست بدن، باید همیشه بدن را با آب و صابون شست وشو داد تا پوست از وجود چرک و کثافات پاک شود و تازگی و نرمی خود را باز یابد و به وظیفه زیستی خود عمل کند. اما مهم ترین اصولی که در استحمام کردن باید رعایت کرد، عبارتند از:

1. استحمام، بلافاصله پس از صرف غذا صحیح نیست.

2. لازم است افراد برای استحمام، از دوش استفاده کنند، استفاده از خزینه درست نیست و باعث انتشار بیماری های پوستی می شود.

3. بنابر دستور اسلام، نباید از آبی که دیگری خود را شسته است، حمام کرد.

4. باید از تمیزبودن آب مصرفی مطمئن بود.

5. از وسایل شخصی استحمام استفاده شود؛ زیرا استفاده از وسایل دیگران از قبیل: شانه، لیف و... موجب انتشار بیماری می شود.

پیام متن:

1. استفاده از وسایل شخصی؛

2. استحمام مرتب.

بهداشت دهان و دندان

دهان، عضوی مهم از بدن برای انجام بسیاری کارهاست. نرم کردن غذا به وسیله دندان ها، به وظیفه دستگاه گوارش در هضم غذا بسیار کمک می کند و کسانی که دندان های سالمی ندارند، به سوءهاضمه و یا دیگر ناراحتی های داخلی دچار می شوند. ازاین رو،باید برای نگهداری درست دندان ها بکوشیم. برای این کار لازم است پس از صرف غذا دندان ها را مسواک بزنیم تا ذرات غذا از لابه لای دندان ها خارج شوند، اگر مسواک در دسترس نباشد، دهان باید با آب تمیز شسته شود. برای تمیزکردن لای دندان ها نیز، استفاده از نخ دندان توصیه می شود.

سالم بودن لثه ها برای سلامت دندان ها اهمیت بسزایی دارد. از تحریک لثه ها به وسیله سنجاق، چوب کبریت و یا اشیای نوک تیز باید خودداری کرد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله درباره بهداشت دهان و دندان می فرماید:

لَوْ لا اَنْ اَشُقَّ علی امّتی لَاَمَرْتُهم بالسَّواکِ فی کُلّ الصلاة.

اگر ترس از زحمت و مشقت نبود، مسواک را برای هر نماز بر پیروانم واجب می کردم.

پیام متن:

1. نگهداری از دهان و دندان؛

2. پرهیز از ابزارهای غیربهداشتی برای تطهیر دندان ها.

بهداشت از دیدگاه قرآن

اسلام، راهنمای مطمئن انسان در تمام ابعاد زندگی، درباره اصول کلی طب و بهداشت نیز دستوراتی به مسلمانان می دهد. قرآن مجید برخی امور را حرام و بعضی دیگر را مباح و حلال دانسته است که به طور مسلم، همه این سفارش ها بنابر حکمت خاص خود و با توجه به وضع جسم و جان انسان تشریح شده اند. هر آنچه در قرآن، حرام شناخته شده است، بی شک از لحاظ مادی یا معنوی برای مردم زیانبارند و هر چیزی که در قرآن، از آن به حلال و مباح یاد می شود، بر صحت جسم و روح تأثیرگذار است. قرآن کریم آدمی را از زیاده روی در تغذیه نهی کرده و فرموده است:

کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفینَ. (اعراف: 31)

بخورید و بیاشامید، اما اسراف نکنید که خداوند اسراف کنندگان را دوست ندارد.

مضمون این آیه از مهم ترین دستورات بهداشتی اسلام است و بنابر تحقیقات دانشمندان نیز سرچشمه بسیاری از بیماری ها، مصرف اضافی غذاست که در واقع، بار سنگینی برای قلب و دیگر دستگاه های بدن بوده و زمینه ای برای شروع انواع ناراحتی های جسمی می باشد. ازاین رو، نخستین گام برای درمان بسیاری از بیماری ها، تصمیم جدی داشتن برای رعایت این توصیه اسلام است تا جسم و روحی پاک و سالم داشته باشیم.

پیام متن:

پرهیز از پرخوری، از دیدگاه قرآن.

بهداشت بدن از نظر قرآن

قرآن مجید پیروان خود را برای زیستن در محیطی پاک و مطمئن به حفظ بهداشت فردی و اجتماعی فرا می خواند. خداوند پس از بعثت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به او می آموزد که «وَ ثِیابَکَ فَطَهِّرْ؛ جامه خود را پاکیزه ساز». (مدثر: 4) و بر آن اساس، امت او را به دین خود دعوت می کند و در ستایش پاکان می فرماید: «إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ التَّوّابینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرینَ؛ خداوند توبه کنندگان را دوست دارد و پاکان را نیز دوست دارد». (بقره: 222)

قرآن به نقش آب در پاکیزگی نیز اشاره می کند و می فرماید: «وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً طَهُورًا؛ از آسمان آبی فرو فرستادیم که پاک و پاک کننده است». (فرقان: 48)

در حقیقت، سفارش اسلام برای وضوساختن پیش از هر نماز واجب و مستحبی در شبانه روز و یا غسل های واجب و مستحب، دلیل محکمی بر اهمیت پاکیزگی و نظافت، در آموزه های اسلام است. هنگام غسل و وضو واجب است که آب به سطح پوست برسد که این دقت، تمیزی بدن را به حد کافی در پی دارد، خداوند در سوره مائده، آیه 6 می فرماید:«خداوند نمی خواهد مشکل برای شما ایجاد کند، بلکه می خواهد شما را پاک سازد و نعمت خود را بر شما تمام کند، شاید شکر او را به جا آورید».

پیام متن:

نظافت لباس و بدن.

طب و بهداشت در احادیث

احادیثی که از پیامبر صلی الله علیه و آله و پیشوایان معصوم علیهم السلام نقل شده است، سرشار از مسائل و دستورات پزشکی، از جمله درباره سلامت، بیماری، بهداشت فردی و روانی و اجتماعی و خواص برخی میوه ها و سبزی ها و دیگر موضوعات، مربوط به پزشکی است.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «اَلْمِعْدَةُ بَیْتُ الدّاء وَ الْحِمْیَةُ رَأْسُ کُلِّ دَوا؛ معده خانه هر بیماری است و پرهیز سرسلسله هر دارو و درمانی ست».

علم پزشکی ثابت کرده است که ریشه هر مرض مزمن، اختلالات جهاز هاضمه است که بر اثر پرخوری و یا خوردن غذاهای ناسازگار و ناسالم پدید می آید. معده کانون بیماری هاست؛ زیرا انرژی را به صورت خون در می آورد و خون اگر مسموم و ناسالم باشد، بیماری تولید می کند.

پیام متن:

پرهیز از پرخوری در روایت ها.

بهداشت روانی در اسلام

در متون اسلامی روح و روان واقعیتی انکارناپذیر است. آفرینش روان، از آنِ خداست و حیات آن ابدی ست. از دیدگاه قرآن، انسان ترکیبی از ماده و روان است و شرافت انسان، به روان اوست.

معنای لغوی بهداشت روانی، سالم نگهداشتن آن از هر گونه آسیب است و همچنین در ایجاد آمادگی برای سازش منطقی با پیشامدهای مهم زندگی در محیط خانه، مدرسه، دانشگاه، محیط کار و... بسیار راهگشاست.

احترام به شخصیت و حیثیت انسان بر همگان واجب است و تا زمانی که ارزش و جایگاه افراد نادیده گرفته شود، سلامت فکر، تعادل روان و بهبود روابط انسانی تحقق نخواهد یافت.

بهداشت روانی عبارت است از: تأمین سلامت فکر و روان در جهت سازگاری فرد با خود و با محیط زندگی، قدرت پذیرش واقعیت های موجود و شکوفایی استعدادهای بالقوه خویش.

پیام متن:

1. حقیقت روح و روان در اسلام؛

2. تعریف بهداشت روانی.

معیارهای بیماری و سلامت روانی در مکتب اسلام

در مکتب کمال یافته اسلام، معیارهای بیماری روانی و حداقل سلامت روانی و نیز معیارهای ایده آل تعریف شده اند. معیارهای بیماری، در تشخیص آن کمک کننده اند و از نظر حقوقی و جزایی مورد توجه قرار می گیرند.


دانلود با لینک مستقیم


دانلودتحقیق درباره ی سلامتی و حفظ تندرستی در اسلام

دانلود مقاله حفظ میراث فرهنگی بین المللی در زمان جنگ مسلحانه

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله حفظ میراث فرهنگی بین المللی در زمان جنگ مسلحانه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله حفظ میراث فرهنگی بین المللی در زمان جنگ مسلحانه


دانلود مقاله حفظ میراث فرهنگی بین المللی در زمان جنگ مسلحانه

 

مشخصات این فایل
عنوان: حفظ میراث فرهنگی بین المللی در زمان جنگ مسلحانه
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 35

این مقاله درمورد حفظ میراث فرهنگی بین المللی در زمان جنگ مسلحانه می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله حفظ میراث فرهنگی بین المللی در زمان جنگ مسلحانه می خوانید :

VI تأثیر رژیم قانونی
جنگ با تعریف منجر به انهدام می شود. به هر حال، دو ناحیه مهم تهدید میراث فرهنگی باقی می ماند:
ابتدا، تخریب و غارت آزادانه اقلام فرهنگی طی مبارزات. اهمیت این تهدید همانند آنچه از تخریب تعمدی مجسمه های بامیان در افغانستان در سال 2001 مشاهده شد، استنباط می‌شود . دومین تهدید اصلی، آسیب تصادفی از سوی خود مبارزه کنندگان یا غارت آنهاست. این تهدید نیز با آسیب و دزدی اشسیاء موزه های عراق شرح داده می شود .
همانگونه که ذکر شد، چهارچوب مراقبت قانونی دارایی فرهنگی تعدادی ابزار بین المللی را شکل می دهد: لاههII و لاههIV به همراه مقررات آنها، کنوانسیون ژنون در سال 1949 و پروتکل های1977 و کنوانسیون لاهه در سال 1954 و دو پروتکل. الحاقات جدید به کنوانسیون لاهه سال 1954 توسط دومین پروتکل به طور قابل توجهی به تقویت مراقبت انجام شده کمک می کند. موفقیت به دست آمده در بناهای تاریخی و ساختمان های به جا مانده از گذشتگان در برخی شرایط به عنوان هدف حمله نظامی خارجی از بین برده شد. مثلاً طی اولین جنگ خلیج فارس در 1991، نیروهای ائتلاف افراد خود را در رابطه با اصول کنوانسیون لاهه آموزش دادند . آنها “فهرست هدف بدون آتش” را در مکان هایی برقرار نمودند که دارایی فرهنگی آنها خارج شده  یا اینکه بسیاری از مناطق به عنوان یک پوشش استفاده شده و در نتیجه حمله مجاز می شود . این کار در جنگ دوم خلیج با بمباران عراق در 2003 و نیز با انجام آسیب های نسبتاً جزئی تکرار شد . این کار مطمئناً پیشرفتی در موقعیت دو جنگ جهانی و جنگ ویتنام تلقی می شود. به هر حال این امر ادامه می یابد تا انهدام تعمدی میراث فرهنگی را موجب شود که با دزدی های صورت گرفته از یوگسلاوی و افغانستان شرح داده می شود .
به هر حال، شکست نسبی برای حفاظت از میراث فرهنگی منقول عراق قابل توجه است . گزارشات حاکی از آن است که تلاش های جزئی توسط نیروهای ائتلافی برای مراقبت از اماکنی همچون موزه عراق، کتابخانه ملی و آرشیوهای ملی این کشور از غارت توسط مردم صورت پذیرفت . عراق خود فهرست خوبی در رابطه با حفاظت از میراث فرهنگی خودش با دست ساخته های نایاب مزوپوتامیان که سال های بسیاری در حوزه ها نگهداری می شد، در دست داشت ؛ به هر حال این غارت نسبت به غارت میراث فرهنگی کشورهای دیگر اهمیت کمی دارد . عراق از 21 دسامبر 1967 عضو کنوانسیون لاهه 1954 بود و از جایگاه قانونمندی برای حفظ اشیاء باستانی خود برخوردار بود. ایالات متحده آمریکا و بریتانیا جزء اعضاء کنوانسیون لاهه یا پروتکل های آن نیستند . با این وجود آمریکا یکی از امضاء کنندگان است و خود را مقید می داند که حتی بدون هر گونه تصویبی مغایر با آن عمل نکند . در هر رویدادی آمریکا نشان داده که به اصول کنوانسیون به عنوان قانون بین المللی پایبند است . به علاوه، این کشور توسط کنوانسیون لاهه در سال های 1899،1907 متعهد می شود . این قوانین برای اصلاح نظم عمومی و جلوگیری از غارت تهیه می شود. علاوه بر این، ماده 35 قانون لیبر وظیفه نیروهای آمریکایی می داند که از مناطق فرهنگی در مقابل غارت حمایت کنند. در پایان، استدلال می شود که قوانین منتشر شده طبق پروتکل‌های کنوانسیون ژنو، عبارت قانون بین المللی مرسومی را نشان می دهد که علیرغم محدود بودن مستقیم پروتکل های آن به کار می روند . بریتانیا رسماً اعلام نمود که کنوانسیون لاهه 1954 و هر دو پروتکل آن را تصویب خواهد کرد اما در حال حاضر خود را به آنها مقید نمی داند .

با این حال، استرالیا عضو کنوانسیون لاهه است اما پروتکل بعدی آن را نپذیرفته است . بنابراین نیروهای استرالیایی تعهدات محکمی نسبت به جلوگیری از غارت دارند. همانگونه که ذکر شد، هیچ “لزومیت نظامی” برای تعهد به جلوگیری از غارت و چپاول وجود ندارد . در گزارش سال 1995 به یونسکو پیرامون اجرای کنوانسیون برای حفظ میراث فرهنگی در درگیری مسلحانه  استرالیایی ها گزارش کردند که محتوی کنوانسیون مشمول در دستور العمل نظامی قانون بین الملل بوده و قابل دسترسی برای تمام پرسنل نظامی می‌باشد . علاوه بر اشاره به کنوانسیون به نظر می رسد قانون هدایت فرماندهان درگیری مسلحانه و قانون دستورالعمل درگیری مسلحانه ارتش استرالیا و تمام افراد نیروی دفاع در ارتباط با کنوانسیون لاهه 1954 آموزش دیده اند . علیرغم این معیارها، استرالیا بخشی از نیروی ائتلاف است که در جلوگیری از کاهش میراث فرهنگی ناکام مانده است. عنوان می‌شود که با شکست انجام مراحل لازم برای جلوگیری از غارت موزه ها و کتابخانه های عراق، نیروهای ائتلاف از مقررات بین المللی خود تخطی کردند.
به طور کلی، چهارچوب قانونی بین المللی در انتقال میراث فرهنگی عراق به عنوان هدف حمله مستقیم نسبتاً موفق بود، اما نیروهای ائتلا امنیت نظامی کافی را برای جلوگیری از دستبرد به اموال فرهنگی فراهم نکردند . این سئوال باقی می ماند که آیا مقررات در مورد جلوگیری از دزدی توسط مردم خود آن کشور بیشتر از یک عضو دولتی نیز صدق می کند، البته با وجود اینکه متن کنوانسیون لاهه از 1954 واضح به نظر می رسد . بنابراین دولت جدید عراق احتمالاً به دنبال گرفتن غرامت از نیروهای ائتلافی به خاطر ناکام ماندن در جلوگیری از غارت اموال این کشور هستند. در واقع، حتی اگر مقررات به جلوگیری از دزدی توسط مردم منجر شود، اثبات انجام تعهدات در قبال این کشور مشکل خواهد بود .
یونسکو UNESCO، شکست پیاپی برای جلوگیری از آسیب آزادانه نسبت به میراث فرهنگی در اعلامیه مربوط به انهدام تعمدی میراث فرهنگی را تشخیص داد . اشاره ویژه‌ای به نابود ساختن بوداهای بامیان شده است . اعلامیه حالت هایی را ذکر می کند که احزاب عضو کنوانسیون لاهه 1954 و پروتکل های آن می شوند و به پذیرش و اجرای رژیم های قانون برای حفظ میراث فرهنگی اعتراف می کنند. این بیانیه وضعیتی را مشخص می کند که تمام معیارهای برای جلوگیری از انهدام تعمدی میراث فرهنگی هر کجا که طی فعالیت‌های زمانی صلح و نیز هنگام اشغال واقع می شود را مشخص می کند. این دو عنصر کلیدی مورد قبول کنوانسیون قرار گرفته و آگاهی ها را نسبت به حفظ اشیاء به جا مانده بالا برده و توسط مفسران دیگر منتشر گشته است .

به ویژه، کار بیشتری برای بالا بردن آگاهی عمومی پیرامون اهمیت میراث فرهنگی انجام خواهد شد که می تواند این کار به محدود کردن بازار سیا که به تشویق غارتگری می‌پردازد کمک نماید . گر استنبلیت استدلال می نماید که قدرت های نظامی اصلی باید سپاه نظامی را مختص نگهداری از میراث فرهنگی سازماندهی کنند  و در اصول مدرن مدیریت منابع فرهنگی همکاری نمایند . هر دو این معیارها در آسیب تصادفی و غارت از کاهش منابع فرهنگی جلوگیری می نمایند.
....

بخشی از فهرست مطالب مقاله حفظ میراث فرهنگی بین المللی در زمان جنگ مسلحانه

مقدمه
III کنوانسیون لاهه 1954
IV  قوانین بین المللی دیگری برای حفظ میراث فرهنگی
VI تأثیر رژیم قانونی
 نتیجه

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله حفظ میراث فرهنگی بین المللی در زمان جنگ مسلحانه

مقاله اهمیت حفظ و گسترش زبان فارسی

اختصاصی از نیک فایل مقاله اهمیت حفظ و گسترش زبان فارسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله اهمیت حفظ و گسترش زبان فارسی


مقاله اهمیت حفظ و گسترش زبان فارسی

لینک دانلود و پرداخت پایین مطلب

فرمت فایل:word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات: 15 صفحه

میدان عمل زبان را نه تنها در ایجاد ارتباط بین انسانها که همچنین در قابلیت ایجاد امکان برای اندیشیدن، شکل گیری شخصیت، ساخت هویت فردی و اجتماعی، ایجاد فرهنگ و در پایان، شکل دهی به مفهوم اجتماع انسانی ِ متحول شده به یک جامعه مشخص باید در نظر گرفت.

زبان، پدیده‌ای متحول و زنده است که همواره در حال بازسازی خویش است. دلیل آن نیز روشن است؛ این پدیده بر بستر وجود زنده انسانی و ارتباطات و گستره عمل اجتماعی، حرکت می‌کند، در نتیجه، در یک رابطه دایمی با بستر خویش، متأثر از دیالکتیک تکامل و قوانین حاکم بر حرکت جامعه است.

بنا بر آنچه آمد، اکنون باید دید چه عواملی در تکامل زبان و ظرفیت‌های بیانی آن و همچنین شکل ادای آن مؤثرند؟ همچنین چه عواملی ضامن بقای یک زبان و یا فنای تدریجی آن است؟
نخست به پرسش اول می‌پردازیم:

بر پایه رابطه نسبتا مستقیمی که بین سطح تکامل اجتماعی انسان و تکامل زبان هست، نخستین عامل مرکب رشد زبان، میزان رشد مدنیت و طبیعتأ قدمت آن است. گسترش و سطح پیچیدگی رابطه اقتصادی، علمی، فرهنگی و… مستقیم زبان را تحت تأثیر قرار می‌دهد و آن را پیچیده و کامل می‌کند. این سطح پیشرفت، سطح اندیشه ورزی را نیز به دنبال خود دارد و متقابلا، ارتقای سطح اندیشه ورزی منجر به تکامل روابط انسانی و ارتقای سطح دانش اجتماعی و علوم در عرصه‌های گوناگون می‌شود. البته این روند، یک روند ثابت در یک سطح و در همه عرصه ها، به یک میزان نیست، بلکه می‌تواند تحت تأثیر عوامل بسیاری همچون تحولات سیاسی وقایع طبیعی، وقوع جنگ‌ها و نابودی تمدن‌ها و از همه مهمتر، هدایت آگاهانه زبان به وسیله انسان، قرار گیرد و در امر پیشرفت خلل وارد کرده یا آن را منحرف سازد و مسیری منحنی را به آن تحمیل کند و یا حتی آن را متوقف سازد!

و اما چرا مدنیت را نخستین عامل رشد زبان دانستیم؟
حقیقت این است که زبان تا پیش از ورود انسان به عرصه زندگی شهری، محدود به دخالت در حوزه رفع نیازهای ساده روزانه، همچون تأمین غذا، پوشاک و سرپناه و همچنین رفع نیازهای عاطفی و سرانجام، تفکر در حوزه وقایع طبیعی بوده است و طبیعتا انسان غارنشین و یا پراکنده در جنگل‌ها در همان سطحی به توانایی‌های زبان پی برده بوده که زندگی او ایجاب می‌کرده است.
طبیعی است که اگر این انسان، اندیشه فلسفی نیز داشته، این اندیشه فلسفی و زبان و واژگانی که در این زمینه به کار می‌رفته است نیز در همان محدوده دانستنی‌های وی از جهان پیرامونش بوده است. در این فلسفه، اثری از سیاهچاله و نقش آن در شکل گیری کهکشان‌ها و رابطه آن با تعریف هستی و دگردیسی آن وجود ندارد! پس طبیعتا زبان نیز نه نیاز به تأمین واژه تازه داشته و نه این واژه تازه، قادر به ایجاد مفاهیم جدید بوده است که سرانجام قادر به تکامل زبان شود.

ساده بگویم، باید به وجود سیاهچاله پی برده شود تا بتوان برای آن واژه‌ای برگزید و سپس با وارد کردن این واژه در شبکه روابط تحلیلی مغز و واژه مفهوم‌های دیگر، نوعی از اندیشه را پروراند! از این گذرگاه است که دوران بلوغ زبان گذرانده می‌شود و به شاهراه تکامل می‌رسد، اما در آن متوقف نمی‌شود که هستی اش، هرچند با سرعتی کمتر، اما با ژرفایی بیشتر، تداوم می‌یابد و به بیان پیچیدگی ها، توانا می‌شود.

از دیدگاه نظری، ظرفیت بیانی تقریبا همه زبانها، در بیان عاطفی و حالات انسانی، یکسان است. هر چند در شکل بیان، طبیعتا با توجه به شکل گیری روابط نو، ممکن است برخی نسبت به برخی دیگر از عمق بیشتر برخوردار باشند، اما این قضیه (ظرفیت بیانی) در حوزه علوم، صادق نیست! دلیل آن هم، همان است که پیشتر بدان اشاره شد، یعنی وجود رابطه ‌مستقیم و تأثیرگذار بین وجود معرفت علمی و سطح بیان این معرفت (زبان) که در دگردیسی مدنی، همواره در حال روی دادن است. درک این نکته بسیار مهم است، چرا که بدون دریافتن این رابطه، قادر به درک یکی از مهمترین علل پسرفت زبان‌های گوناگون و یا نابودی آنها نخواهیم بود. اگر دقت کنیم، درخواهیم یافت که بیشتر زبان‌هایی که به تدریج از بین رفته‌اند، سطح تکامل آنها محدود به گویش بوده است و برخی دیگر نیز که دارای زبان نوشتار بوده‌اند، به دلیل ناهماهنگی بین بستر رشد زبان (جامعه) با سطح عمومی تکامل علوم و مدنیت، به تدریج عقب نشسته، کمتر به کار گرفته شده و زمانی که دیگر توان پاسخ به نیازهای روز را نداشته‌اند، از دور خارج شده‌اند.

بنا بر آنچه گفته شد، تکامل زبان، ‌هرچند در حوزه عواطف انسانی، به دلیل شباهت بستر آن (وجود احساسات انسانی) تا پیش از تجدد، در همه زبان‌ها یکسان است و از یک روند پیروی می‌کند، اما با پیش آمدن دگرگونی‌های بزرگ اجتماعی و علمی، این همسانی در رشد، در هم ریخته، برخی سریعتر و برخی کندتر متحول می‌شوند و برخی دیگر، از دور بیرون می‌روند.

دومین عامل مرکب رشد زبان، سطح رشد کاربران آن است. به بیان دیگر، رشد زبان، رابطه مستقیمی دارد با سطح رشد علمی و معرفتی و اجتماعی افرادی که از یک زبان خاص استفاده می‌کنند؛ بنابراین، شمار افراد باسواد یک جامعه، میزان سواد ایشان، سطح استفاده از رسانه‌های جمعی و همچنین، آزادی فضای کاربری زبان، از جمله مؤلفه‌هایی هستند که در تکامل یک زبان نقش بازی می‌کنند.

بر پایه آنچه آمد، اکنون می‌توان دریافت که حتی شکل بیان زبان (لهجه‌ها و الحان) نیز تا چه حد متأثر از سطح تکامل جامعه در عرصه‌های مدنی و علمی و رشد اجتماعی است!

(بنابراین، در جا زدن زبان از نگاه لهجه را نمی‌توان به حساب وجود یک زبان جدید؟! گذاشت. به همین دلیل هم هست که ما گویش‌های مازندرانی، کردی، لری، بختیاری و بسیاری از گویش‌های گوناگون پارسی باستان را زبان نمی‌دانیم، بلکه آنها را گویش می‌دانیم، جدا از مسئله با اهمیت نبود زبان نوشتار و خط).
سومین عامل رشد، ترکیبی از اراده سیاسی، ‌اراده اجتماعی کاربران و همچنین آگاهی بر ارزش‌های هویتی، حفظ و گسترش زبان است.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله اهمیت حفظ و گسترش زبان فارسی