نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

جزوه مدیریت استراتژیک دکتر مصطفی ستاک دانشگاه خواجه نصیر الدین طوسی

اختصاصی از نیک فایل جزوه مدیریت استراتژیک دکتر مصطفی ستاک دانشگاه خواجه نصیر الدین طوسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

جزوه مدیریت استراتژیک دکتر مصطفی ستاک دانشگاه خواجه نصیر الدین طوسی


جزوه مدیریت استراتژیک دکتر مصطفی ستاک دانشگاه خواجه نصیر الدین طوسی

این جزوه به صورت پاورپوینت تبدیل شده به pdf است.

این جزوه درس مدیریت استراتژیک دکتر مصطفی ستاک دانشگاه خواجه نصیر الدین طوسی می باشد که به طور کامل به ارائه مباحث مطرح در این واحد درسی پرداخته است.

درس مدیریت استراتژیک از جمله دروس رشته مدیریت و مهندسی صنایع در مقطع کارشناسی ارشد می باشد. این جزوه در 144 اسلاید بوده و امیدواریم در جهت کمک به شما عزیزان مورد استفاده قرار بگیرد.


دانلود با لینک مستقیم


جزوه مدیریت استراتژیک دکتر مصطفی ستاک دانشگاه خواجه نصیر الدین طوسی

خواجه نصیرالدین توسی 11 ص

اختصاصی از نیک فایل خواجه نصیرالدین توسی 11 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

خواجه نصیرالدین توسی

فیزیکدان ایرانی

متولد: 30 بهمن سال 580 هجری شمسی در توس در خراسان در ایران

مرگ: 6 خرداد سال 653 هجری شمسی در کاظمین (نزدیک بغداد در عراق) در سن 73 سالگی.

مقدمه:

در یک محدوده ی زمانی نه چندان طولانی قوم ایرانی سردمدار علم شد. از جمله دانشمندان این دوره عبارتند از فردوسی، بوعلی سینا، ناصرخسرو، حسن صباح، خواجه نظام الملک، خیام، خواجه نصیرالدین توسی، زکریای رازی، رودکی و عنصری. وجود و حضور این افراد در نتیجه ی یک نوع انباشتگی ثروت و شهرنشینی و اقتدار حکومتی در ایران بود. فردوسی را می توان دانشمندی دانست که از لحاظ روانی به سپاهیان کمک می کرد و البته مردم عادی نیز اشعار او را برای موفقیتهای بیشتر در زندگی خود بکار می بردند. خیام که هم ریاضیدان بود، هم شاعر و فیلسوف و هم اخترشناس حرفه ای همراه با تیم تحقیقاتی خود موفق به تنظیم تقویم جلالی شد که دقت آن در این عصر شرقیان و غربیان را متعجب کرده که چگونه مردی در هشتصد سال پیش چنین دقت بی نظیری بکار برده است. اینک به شرح زندگی کسی می پردازیم که هشتصد سال پیش اولین مرکز تحقیقات ستاره شناسی دنیا را بنام رصدخانه ی مراغه بنا نهاد. محققی که اکنون به پاس خدماتش در نصف النهار 41 درجه ی جنوبی و مدار صفر ِ ماه منطقه ی بزرگی بنام صحرای نصیرالدین توسی نامگذاری شده است.

کسی که در کتاب ?شکل القطاع? خود، مثلثات را نه فقط به عنوان پیش زمینه ی نجوم بلکه دانشی مستقل مطرح کرده و قواعد اصلی مثلثات کروی و مسطح را عرضه کرده است. در آن زمان دانشمندان مجبور به فراگیری عربی بودند مثل امروز که همه مجبور به یادگیری انگلیسی هستند. چون علم آن زمان به زبان عربی بوده و پژوهشگران غربی هم به این زبان آشنایی داشتند. خواجه در کتاب ?تجرید الکلام? درباره ی نور و تکیه بر نظریه ی ذره بودن آن مطلب نوشته است که فوق العاده اهمیت علمی دارد. همچنین درباره ی انتشار صوت و شباهت آن به امواج آب نیز مطالبی را مورد بحث قرار داده است.

 

زندگینامه:

اسم واقعی: محمد بن محمد بن حسن توسی

تولد: 30 بهمن سال 580 هجری شمسی در توس در خراسان در ایران

مرگ: 6 خرداد سال 653 هجری شمسی در کاظمین (نزدیک بغداد در عراق) در سن 73 سالگی.

در حقیقت خواجه نصیر الدین توسی در طول زندگی خود بنامهای دیگری مثل محقق توسی، خواجه ی توسی و خواجه معروف بوده است.

 

خواجه در شرایط مستعدی پا به هستی نهاد. در آغاز تحصیل نزد دائى خود به علوم عقلیه پرداخت. ‏در این زمان بود که مغولها حمله ی سریع خود را به سمت غرب شروع کردند اما هنوز در ایران اتفاق خاصی نیفتاده بود.

 

در سال 593 هجری شمسی ، وقتی که محمد بن محمد توسی 13 ساله بود راهی شهر نیشابور شدو نیشابود در 75 کیلومتری غرب توس است و آنزمان شهر علمی و معروفی بود. در نیشابور کتاب قانون بوعلی را شبها از استاد خود فریدالدین داماد قرض می گرفت و می خواند صبح ها آنرا به او پس می داد تا استاد آنروز آنرا تدریس کند. این روش مطالعه برای توسی بسیار مفید بود چرا که شوق مطالعه ی درسهایش یعنی پزشکی، فیزیک و فلسفه را در او افزون می کرد. این پسر به همین استاد اکتفا نکرد و کتاب دیگر بوعلی  یعنی کتاب شفا را پیش یک استاد دانشگاهی دیگر بنام قطب الدین مصری یاد می گرفت.

روزی هم پدرش او را به خانقاه عطار در نیشابور (نزدیک توس) می برد تا رندی و درویشی را از عطار یاد بگیرد. (پاورقی 1) او ریاضی و نجوم و موسیقی را از ابوالفتح موسی بن الفضل معروف به کمال الدین یونس موصلی یاد می گیرد که خود کمال الدین شاگرد شرف الدین توسی بود. این استاد در مورد خواجه جمله ای می گوید که اهمیت علمی دارد و آنرا در پی نوشت این صفحه بخوانید.

محمد (خواجه نصیر) در سالهای جوانی در مؤسسات علمی و دینی موجود در اصفهان، قم، ری و بغداد درس می خواند و دوره هایی را می گذراند. جالبتر از همه اینست که دانشجویان ایران قدیم حتا در دوران اسلامی موسیقی یاد می گرفتند و با این هنر بصورت علمی آشنا می شدند. مقایسه کنید با درسهای حالای دانشگاهها.

او در جایی به شوق خود به علم اقرار می کند و می نویسد:

       ”

لذات دنیوی همه هیچ است پیش ِ من

در خاطر از تغییر ِ آن هیچ ترس نیست

روز ِ تنعم و شب ِ عیش و طرب، مرا

غیر از شب ِ مطالعه و روز ِ درس نیست

“     

خواجه نصیر الدین توسی          

 

حدود سال 599 هجری شمسی، خواجه در عراق که بخشی از ایران بود مشغول علم آموزی بود که ایران مورد هجوم قوم لشگر چنگیزخان مغول قرار گرفت. خواجه از این موضوع بی خبر بود تا موقعی که به سرزمین مادری بازگشت و توسط محتشم قهستان، حاکم ولایت قهستان، فراخوانده شد و عملا زندانی مؤدب و مورد احترام حاکم شد و تا هجوم بعدی قوم مغول، توسط هلاکوخان مغول، در خدمت خاندان اسماعیلی بود. در این مدت او مقالات متعددی نوشت و همچنین یکی از مهمترین کتابهایش را بنام ”اخلاق ناصری“ در سال 611 هجری شمسی نوشت. متنی از این متاب را در صفحه ی 3 همین بخش بخوانید.

با حمله ی بعدی، خواجه به خدمت هلاکو واداشته شد. او با هلاکو همراه شد و در بهمن سال 637 هجری شمسی بغداد را از دست خلفای عباسی نجات داد. در آن زمان المعتصم خلیفه ی بغداد بود. او از لحاظ نظامی بسیار ضعیف بود و بهمراه 300 سپاهیش بزرودی شکست خورد و بغداد بدون خونریزی بدست هلاکو افتاد.

چون خواجه روحیه ی وزیری نداشت و هلاکو از فتح بغداد بسیار راضی بود بنابراین از هلاکو درخواست کرد تا مناسب علمی به او اعطا کند. هلاکو هم وبیتکچی را وزیر خود اعلام کرد و به خواجه به دید مشاور نگاه می کرد. انها مراغه را در آذربایجان ایران بعنوان پایتخت انتخاب کردند.

 

نکته ی مهم زندگیش ?حسن استفاده از واقعیتها? است بگونه ای که برای پیشبرد فیزیک، اخترشناسی و ریاضی در ایران آنچنان انعطاف و نرمشی از خود نشان داده که اعجاب انگیز است. از خرافات مغول تا فنون دقیق ریاضی را برای پیشبرد علم ایران بکار برده است. بگذارید توضیح دهم:

 

هلاکو قصد داشت تمام کتابها و آثار علمی را آتش بزند و علماء را از بین ببرد. لذا خواجه متوجه شد که مغولها به پیشگویی از روی ستارگان بسیار علاقمندند. این بهترین نقطه ضعف بود و خواجه با این ادعا که می تواند طالع لشگریان مغول را پیشگویی کند توانست‏به هلاکو نزدیک شود و از تلف شدن آن همه کتابهاى ارزشمند و نفیس جلوگیرى نماید. او تنها در یک کتابخانه بیش از 400 هزار جلد کتاب نگهدارى مى‏کرد. مقایسه کنید با کتابخانه های امروز دانشگاههای دنیا. همچنین در اثر این تقرب، بسیارى از اهل علم و ادب را از مرگ حتمى نجات داد.

یکى از فواید دیگر نزدیک شدن به هلاکو این بود در آن چند سالى که محقق طوسى قدرت داشت ‏بعنوان یک فقیه حدود شرعیه را جارى و نماز جمعه را برپا نمود.

سپس هلاکو را راضی کرد که برای تعیین طالع بینی دقیق تر بودجه ای به او بدهد! و هلاکو بودجه ی کلانی در اختیار خواجه گذاشت و خواجه با آن پول، در سال 638 هجری شمسی، اولین مرکز تحقیقات فیزیک تجربی و اختر شناسی دنیا را در مراغه تحت نام رصدخانه ى مراغه برپا کرد.  رصدخانه ظرف سه سال ساخته شد و در سال 641 هجری شمسی فعالیت خود را آغاز کرد. در کار ساختن این رصدخانه چینیان به ایرانیان کمک کردند. اما ابتکارات یگانه ای هم خواجه در آن بکار برد. مثلا ساختن یک دیوار 4 متری به قوس 90 درجه در ارتفاع و 90 درجه در پهنا که برای اولین بار بود ساخته می شد. سپس خواجه بعنوان رئیس مرکز دستور داد تا نسخه های تمیزی از کتابهای کتابخانه های الموت، بغداد، الجزیره، دمشق، موصل و خراسان خریداری و به مرکز تحقیقات مراغه منتقل شد.

 

اعضای هیأت علمی مرکز تحقیقاتی رصدخانه ی مراغه:

 

1- مؤید الدین عرضی، فرزند برمک فرزند مبارک عرضی دمشقی - مهندس و متخصص در علم هندسه و ساختن الات رصد، از اقران

2- نجم الدین علی، فرزند عمر فرزند علی کابتی -از علمای شافعیه

3- فخر الدین اخلاطی - مهندس و معمار و متبحر در علوم ریاضی، از تفلیس

4- فخرالدین مراغه ای - پزشک و ریاضیدان، از موصل

5- نجم الدین کاتب بغدادی، از صور

6- محی الدین مغربی، مهندس و ریاضیدان

7- قطب الدین شیرازی، بعنوان شاگرد خواجه

8- حسام الدین شامی

9- نجم الدین اسطرلابی

10- سید رکن الدین استرابادی

11- ابن الفوطی کمال الدین عبدالرزاق شیبانی بغدادی

12- صدرالدین علی، فرزند خواجه

13- اصیل الدین حسن، فرزند خواجه

14- فو  من  جی   دانشمند چینی

15- ابوالفرج   بارهیراوس - شخصیت ممتاز مذهبی مسیحی

 

 

وقتی هلاکو نامهای پیشنهادی خواجه را دید توضیحاتی خواست که خواجه علت انتخابهایش را گفت و اشاره کرد که ما نباید به کیش و قوم فرقه و محل تولد اهمیت بدهیم و آنها پذیرفتند و شاید این اولین جرقه های عملکرد دانشگاههای کنونی غربیست که از تمام دنیا و هر مذهبی دانشمند استخدام می کنند. هلاکو پس اینکه عقاید خواجه راشنید به او گفت شما بروید و هر کاری که صلاح می دانید بکنید و خراجتان را از ما بگیرید.

 

 

اساسنامه ی مرکز تحقیقات رصدخانه ی مراغه:

1- ایجاد دانشکده های نجوم، زیج و تأسیس کارگاههای تولید ابزار رصد و تأسیس مرکز تحقیقات اخترشناسی در این دانشکده.

2- ایجاد مرکز ترجمه ی کتابهای وابسته به ستاره شناسی و هندسه و ریاضی.

3- تدریس دوره های لازم به پژوهشگران و علمای همکار برای ایجاد روشی واحد و علمی در تحقیق

4- نوشتن نتایج جدید در مجلات برای انتقال سریع علم جدید به دیگران.

 

توجه کنید که این بنیاد علمی هشتصد سال پیش تأسیس شد. قبل از اینکه حتا یک دانشگاه به این شکل نو در دنیا باشد.  این مرکز علمی سالها اساس ترین و دقیقترین داده های مورد نیاز دانشمندان چین و سایر ممالک اسلامی و غربی را تعیین می کرد و به داده های آن اعتماد بسیار زیادی بود.

او برای اعضای هیأت علمی خود این حقوق ها را تعیین کرد:

فلاسفه و ریاضیدانان     روزی سه درهم

پزشکان                      روزی دو درهم


دانلود با لینک مستقیم


خواجه نصیرالدین توسی 11 ص

تحقیق و بررسی درمورد خواجه نصیر طوسی

اختصاصی از نیک فایل تحقیق و بررسی درمورد خواجه نصیر طوسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

خواجه نصیر طوسی

/

تمبری به فراخور هفتصدمین سالگرد درگذشت خواجه نصیر طوسی

ابو جعفر محمد بن محمد بن حسن طوسی (زاده توس بسال ۵۹۸ ه.ق. مطابق با ۵۸۰ ه.خ.) ملقب به خواجه نصیر طوسی یا خواجه نصیرالدین طوسی (توسی هم نوشته شده)، فیلسوف، متکلم، فقیه، دانشمند، ریاضیدان و سیاستمدار ایرانی شیعه سده هفتم است.

زندگی‌نامه

وی یکی از سرشناس‌ترین و متنفدترین شخصیت‌های تاریخ جریان‌های فکری اسلامیست. علوم دینی و عقلی را زیر نظر پدرش، و منطق و حکمت طبیعی را نزد برادر مادرش آموخت. تحصیلاتش را در نیشابور به اتمام رساند و در آنجا به عنوان دانشمندی برجسته شهرت یافت. وی در زمان حمله مغول به ایران در پیش ناصرالدین، محتشم قهستان، به کارهای علمی خویش مشغول شد. در همین زمان اخلاق ناصری را نوشت. پس از مدتی به نزد اسماعیلیان در دژ الموت نقل مکان کرد، اما پس از حمله «هلاکو»ی مغول و پایان یافتن فرمانروایی اسماعیلیان(۶۳۵ ه.خ) هلاکو نصیرالدین را مشاور و وزیر خود ساخت، تا جایی که هلاکو را به تازش به بغداد و سرنگونی عباسیان یاری نمود.[۱]

خواجه نصیر الدین طوسی عاقبت در ۱۸ ذی الحجه ۶۷۲ (قمری) هجری قمری وفات یافت، و در کاظمین دفن گردید.[۲]

فعالیت‌های علمی

وی سنت فلسفه مشایی را که پس از ابن سینا در ایران رو به افول گذاشته بود، بار دیگر احیا کرد. وی مجموعه آرا و دیدگاه‌های کلامی شیعه را در کتاب تجرید الاعتقاد گرد آورد.

او در مراغه رصدخانه‌ای ساخت و کتابخانه‌ای بوجود آورد که حدود چهل هزار جلد کتاب در آن بوده‌است.[۳] او با پرورش شاگردانی (همچون قطب الدین شیرازی) و گردآوری دانشمندان ایرانی عامل انتقال تمدن و دانش‌های ایران پیش از مغول به آیندگان شد.[۴]

وی یکی از توسعه دهندگان علم مثلثات است[۵] که در قرن ۱۶ میلادی کتاب‌های مثلثات او به زبان فرانسه ترجمه گردید.

آثار او

زندگی او بر پایه دو هدف اخلاقی و علمی بنا نهاده شده بود. او در بیشتر زمینه‌های دانش و فلسفه، تالیفات و رسالاتی از خود به یادگار گذاشته که بیشتر عربی هستند، اما ۲۵٪ نوشته‌های وی به زبان پارسی بوده‌اند.[۶] از معروفترین آثار او به پارسی، «اساس الاقتباس» و «اخلاق ناصری» را می‌توان یاد کرد. وی در اخلاق ناصری رستگاری راستین انسان‌ها را در «سعادت نفسانی»، «سعادت بدنی» و «سعادت مدنی» می‌داند و این نکته نشان می‌دهد که خواجه در مسائل مربوط به بهداشت جسمانی و روانی هم کارشناس بوده‌است.آثار فراوانی از خواجه به یادگار مانده که به برخی از آنها اشاره می‌گردد:

۱. تجریدالعقاید۲. شرح اشارت بو علی سینا۳. قواعد العقاید۴. اخلاق ناصری یا اخلاق طوسی۵. آغاز و انجام۶. تحریر مجسطی۷. تحریر اقلیدس۸. تجریدالمنطق۹. اساس الاقتباس۱۰. ذیج ایلخانی۱۱. آداب البحث۱۲. آداب المتعلمین۱۳. روضةالقلوب۱۴. اثبات بقاء نفس۱۵. تجرید الهندسه۱۶. اثبات جوهر۱۷. جامع الحساب۱۸. اثبات عقل۱۹. جام گیتی نما۲۰. اثبات واجب الوجود۲۱. الجبر و الاختیار۲۲. استخراج تقویم۲۳. خلافت نامه۲۴. اختیارات نجوم۲۵. رساله در کلیات طب۲۶. ایام و لیالی۲۷. علم المثلث۲۸. الاعتقادات۲۹. شرح اصول کافی۳۰. کتاب الکل

خواجه نصیرالدین طوسی از نگاه علامه حلی

علامه حلی که یکی از شاگردان خواجه نصیرالدین طوسی می‌باشد، درباره استادش چنین می‌نویسد: خواجه نصیرالدین طوسی افضل عصر ما بود و از علوم عقیله و نقلیه مصنفات بسیار داشت، او اشراف کسانی است که ما آنها را درک کرده‌ایم، خدا نورانی کند ضریح او را. در خدمت او الهیات ، شفای ابن سینا و تذکره‌ای در هیأت را که از تألیفات خود آن بزرگوار است قرائت کردم. پس او را اجل مختوم دریافت و خدای روح او را مقدس کناد.

ایجاد رصد خانه مراغه

وقتی که هولاکو به فرمانروایی اسماعیلیان در سال 635 هجری قمری پایان داد طوسی را در خدمت خود نگاه داشت و به او اجازه داد که رصدخانه بزرگی در مراغه ایجاد کند، که شروع آن از سال 638 هجری قمری بود. برای کمک به رصدخانه علاوه بر کمکهای مالی دولت اوقاف سراسر کشور نیز در اختیار خواجه گذاره شده بود که از عشر (یک دهم) آن جهت امر رصدخانه و خرید وسایل و اسباب و آلات و کتب استفاده می‌نمود. در نزدیکی رصدخانه کتابخانه بزرگی ساخته شده بود که حدود 400000 جلد کتب نفیس جهت استفاده دانشمندان و فضلا قرارداده بود که از بغداد و شام و بیروت و الجزیره بدست آورده بودند. در جوار رصدخانه یک سرای عالی برای خواجه و جماعت منجمین ساخته بودند و مدرسه علمیه‌ای جهت استفاده طلاب دانشجو. این کارها مدت 13 سال به طول انجامید تا اینکه ایلخان هولاکوی مغول در سال 663 هجری قمری در گذشت. لیکن خواجه تا آخرین دقایق عمر خود اجازه نداد که خللی در کار آنجا رخ دهد و کوشش بسیار نمود که آن رصدخانه و کتابخانه از بین نرود.

تألیفات

خواجه نصیرالدین طوسی زمانی پیش از سال 611 هجری قمری در مقال پیشروی مغولان به یکی از قلعه‌های ناصرالدین محتشم فرمانروای اسماعیلی پناه برد، اینکار به وی امکان داد که برخی از آثار مهم اخلاقی ، منطقی ، فلسفی و ریاضی خود از جمله مشهورترین کتابش اخلاق ناصری را به رشته تحریر درآورد. قسمت اعظم 150 رساله و نامه‌های طوسی به زبان عربی نوشته شده است. وسعت معلومات و نفوذ او با ابن سینا قابل قیاس است، جز آنکه ابن سینا پزشک بهتری بود و طوسی ریاضیدان برتری. از 5 کتابی که در زمینه منطق نوشته شده است اساس الاقتباس از همه مهمتر است.در ریاضیات تحریرهایی بر آثار آوتولوکوس ، آرستارخوس ، اقلیدس ، آپولونیوس ، ارشمیدس ، هوپسیکلس ، تئودوسیوس منلائوس و بطلمیوس نوشت. از جمله مهمترین آثار اصیل اصیل وی در حساب ، هندسه و مثلثات ، جوامع الحساب بالتخت و التراب ، رساله الشافیه و اثر معروفش کتاب شکل القطاع است که به نوشته‌های رگیومونتانوس اثر گذارده است. معروفترین آثار نجومی وی زیج ایلخانی که در سال 650هجری قمری نوشته شده می‌باشد و همچنین تذکره فی علم الهیئه است، کتاب تنسوق نامه و کتابهایی در زمینه اختر


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی درمورد خواجه نصیر طوسی

دانلود مقاله کامل درباره شطرنج 10 ص

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله کامل درباره شطرنج 10 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

هنرستان خواجه نصیر الدین طوسی

موضوع:

شطرنج

دبیر مربوطه:

تهیه کننده:

حمید ذوالفقاری

سال تحصیلی:

بهار87قوانین و مقررات شطرنج :

بازی شطرنج بین دو حریف انجام می شود که مهره های خود را به نوبت بر روی صفحه شطرنج حرکت می دهند .

نوبت حرکات بازیکن موقعی است که حرکت حریف او انجام شده باشد .

هدف هر بازیکن از انجام حمله این است که شاه حریف را در معرض کیش یا مات قرار دهد .

صفحه شطرنج یک شبکه از 64 مربع مساوی است که یک در میان به رنگ روشن و تیره هستند و هر یک از بازیکنان 16 مهره دارند .

مهره های شطرنج عبارتند از : شاه ، وزیر ، دورخ ، دوفیل ، دو اسب ، هشت پیاده ، به دو رنگ سیاه و سفید .

حرکت مهره ها :

وزیر همیشه در خانه همرنگ خودش قرار می گیرد و شاه در خانه متضاد رنگ خود قرار می گیرد خانه های عمودی را ستون و خانه های افقی را ردیف می گویند خانه های مورب را قطر می نامند و و در دیاگرام شطرنج 26 قطر وجود دارد که طول آنها از 2 خانه تا 8 خانه است .

فیل در قطری که خودش در ان قرار دارد به هر مربعی می تواند حرکت کند .

رخ در ستون یا عرضی که خودش در آن قرار گرفته به هر مربعی می توان حرکت کند .

حرکت وزیر ترکیبی از حرکات رخ و فیل است وزیر در ستون ، عرض ، یا قطری که در ان قرار دارد ، به هر مربعی می تواند حرکت کند .

اسب می تواند به مربع هایی حرکت کند که در یک عرض ، ستون یا قطر واحد نباشد اسب همچون حرف ال حرکت می کند .

فیل یا رخ یا وزیر نمیتواند از روی مهره های که در مقابلش قرار دارد عبور کند .

پیاده می تواند روبه جلو حرکت کند و یا مربع تحت اشغال مهره حریف را به طور مورب بگیرد .

اما در حرکت اول پیاده می تواند دو حرکت به جلو برود پیاده با رسیدن به ردیف هشتم به هر مهره ای به جز شاه می تواند ارتقاء یابد .

شاه می تواند مانند وزیر حرکت کند ، اما فقط یک خانه در هر حرکت شاه می تواند به دو صورت مختلف حرکت کند حرکت کردن به هر مربع مجاور که مورد حمله حریف نباشد و اینکه شاه از مربع اولیه اش دو مربع به طرف رخ جابه جا شود ، سپس به مربعی منتقل می شود که شاه همان موقع از آن عبور کرده است .

هر حرکت فقط با یک دست انجام میگیرد بازیکنی که نوبت حرکت اوست در صورتی که در ابتدا قصد خود را بیان کند ، می تواند یک یا چند مهره را مرتب کند اگر بازیکنی عمداً رخی را لمس کند و سپس شاه را لمس کند باید در ان جناح حرکت کند .

اگر هیچکدام از مهره ها را نتوان حرکت داد ، بازیکن می تواند هر حرکتی که قانع شد انجام دهد بازیکنی که با حرکت قانونی ، شاه حریف را کیش و مات کرده باشد ، بازی را برده است بازی بلافاصله به اتمام می رسد ، به شرطی که حرکتی موجب کیش و مات شده است قانونی باشد .

بازیکن که حریفش اعلام می کند تسلیم شده است بازی را برده است .

وقتی بازیکنی که نوبت اوست هیچ حرکت قانونی نداشته باشد و شاهش نیز در معرض کیش نباشد مساوی است و بازی پات شده است .

هر گاه پوزیسیونی پدیدار شود که هیچ یک از دو بازیکن نتواند با سلسله حرکتهای قانونی حریف را مات کنند ، بازی مساوی است و می گویند پوزیسیون مرده رسیده است .

اگر پوزیسیون یکسانی برای سومین بار در صفحه پدیدار شودف بازی می تواند مساوی شود .


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره شطرنج 10 ص

خواجه شمس

اختصاصی از نیک فایل خواجه شمس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی

خواجه شمس‌الدین محمد، حافظ شیرازی، یکی از بزرگ‌ترین شاعران نغزگوی ایران و از گویندگان بزرگ جهان است که در شعرهای خود «حافظ» تخلص نموده‌است. در غالب مأخذها نام پدرش را بهاءالدین نوشته‌اند و ممکن است بهاءالدین _علی‌الرسم_ لقب او بوده‌باشد.

محمد گلندام، نخستین جامع دیوان حافظ و دوست و همدرس او، نام و عنوان‌های او را چنین آورده‌است: مولاناالاعظم، المرحوم‌الشهید، مفخرالعلماء، استاد نحاریرالادباء، شمس‌المله‌والدین، محمد حافظ شیرازی.

تذکره‌نویسان نوشته‌اند که نیاکان او از کوهپایه‌ اصفهان بوده‌اند و نیای او در روزگار حکومت اتابکان سلغری از آن جا به شیراز آمد و در این شهر متوطن شد. و نیز چنین نوشته‌اند که پدرش «بهاءالدین محمد» بازرگانی می‌کرد و مادرش از اهالی کازرون و خانه‌ی ایشان در دروازه کازرون شیراز، واقع بود.

ولادت حافظ در ربع قرن هشتم هجری در شیراز اتفاق افتاد. بعداز مرگ بهاءالدی، پسران او پراکنده شدند ولی شمس‌الدین محمد که خردسال بود با مادر خود، در شیراز ماند و روزگار آن‌دو، به تهیدستی می‌گذشت تا آن‌که عشق به تحصیل کمالات، او را به مکتب‌خانه کشانید و به تفصیلی که در تذکره‌ی میخانه آمده‌است، وی چندگاهی ایام را بین کسب معاش و آموختن سواد می‌گذرانیدو بعداز آن زندگانی حافظ تغییر کرد و در جرگه‌ی طالبان علم درآمد و مجلس‌های درس عالمان و ادیبان زمان را در شیراز درک کرد و به تتبع و تفحص در کتاب‌های مهم دینی و ادبی از قبیل: کشاف زمخشری، مطالع‌الانوار قاضی بیضاوی، مفتاح‌العلوم سکاکی و امثال آن‌ها پرداخت.

محمد گلندام، معاصر و جامع دیوانش، او را چندین‌بار در مجلس درس قوام‌الدین ابوالبقا، عبدالله‌بن‌محمودبن‌حسن اصفهانی شیرازی (م772هـ ق.) مشهور به ابن‌الفقیه نجم، عالم و فقیه بزرگ عهد خود دیده و غزل‌های او را در همان محفل علم و ادب شنیده‌است.

چنان‌که از سخن محمد گلندام برمی‌آید، حافظ در دو رشته از دانش‌های زمان خود، یعنی علوم شرعی و علوم ادبی کار می‌کرد و چون استاد او، قوام‌الدین، خود عالم به قراآت سبع بود، طبعاً حافظ نیز در خدمت او به حفظ قرآن با توجه به قرائت‌های چهارده‌گانه (از شواذ و غیر آن) ممارست می‌کرد و خود در شعرهای خویش چندین‌بار بدین اشتغال مداوم به کلام‌الله اشاره نموده‌است:

عشقـت رسد به فریاد ارخود به‌سان حـافظ قـرآن ز بـر بخوانی با چـارده روایت یا صبح‌خیزی و سلامت‌طلبی چون حافظ هرچه کردم همه از دولت قرآن کردم و به تصریح تذکره‌نویسان اتخاذ تخلص «حافظ» نیز از همین اشتغال، نشأت گرفته‌است.

شیراز، در دوره‌ای که حافظ تربیت می‌شد، اگرچه وضع سیاسی آرام و ثابتی نداشت لیکن مرکزی بزرگ از مرکزهای علمی و ادبی ایران و جهان اسلامی محسوب می‌گردید و این نعمت، از تدبیر اتابکان سلغری فارس برای شهر سعدی و حافظ فراهم‌آمده‌بود. حافظ در چنین محیطی که شیراز هنوز مجمع عالمان و ادیبان و عارفان و شاعران بزرگ بود،با تربیت علمی و ادبی می‌یافت و با ذکاوت ذاتی و استعداد فطری و تیزبینی شگفت‌انگیزی که داشت، میراث‌دار نهضت علمی و فکری خاصی می‌شد که پیش‌از او در فارس فراهم‌آمد و اندکی بعداز او به نفرت گرایید.

حافظ از میان امیران عهد خود چند تن را در شعرش ستوده و یا به معاشرت و درک صحبت آن‌ها اشاره کرده‌است، مانند: ابواسحق اینجو (مقتول به سال 758هـ ق.)، شاه‌شجاع (م786هـ.ق.)، و شاه‌منصور (م795هـ.ق.) و در همان‌حال با پادشاهان ایلکانی (جلایریان)که در بغداد حکومت داشتند نیز مرتبط بود و از آن میان سلطان احمدبن‌شیخ‌اویس (784-813هـ. ق.) را مدح کرد. از میان رجال شیراز، از حاجی قوام‌الدین حسن تمغاچی (م754هـ ق.) در شعرهای خود یاد کرده و یک‌جا هم از سلطان غیاث‌الدین‌بن‌سلطان سکندر، فرمانروای بنگال هنگامی که شهرت شاعرنوازی سلطان محمود دکنی (780-799هـ ق.) و وزیرش میرفیض‌الله انجو به فارس رسید، حافظ راغب دیدار دکن گشت و چون پادشاه بهمنی هند و وزیر او را مشتاق سفر خود به دکن یافت، از شیراز به "هرموز" رفت و در کشتی محمودشاهی که از دکن آمده‌بود، نشست اما پیش‌از روانه‌شدن کشتی، باد مخالف وزیدن گرفت و شاعر کشتی را _ظاهراً به‌قصد وداع با بعضی از دوستان در ساحل هرموز، اما در واقع از بیم مخاطرات سفر دریا_ ترک گفت و این غزل را به میرفیض‌الله انجو فرستاد و خود به شیراز رفت:

دمی با غم به‌سر بردن جهان یک‌سر نمی‌ارزد به مـی بفروش دلق ما کزین بهتر نمی‌ارزد

یک‌بار حافظ از شیراز به یزد _که در دست شعبه‌ای از شاهزادگان آل‌مظفر بود_ رفت ولی خیلی زود از اقامت در «زندان سکندر» خسته‌شد و در غزلی بازگشت خود را به فارس بدین‌گونه آرزو کرد:

دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت رخت برتندم و تا ملک سلیمان بروم

(هرچند که عده‌ای سبب به یزد رفتن حافظ را تبعید وی در دوران دوم حکومت شاه‌شجاع به مدت 22ماه دانسته‌اند.)

وفات حافظ به سال 792 هجری اتفاق افتاد. تو دارای زن و فرزتدان بود. چندبار در شعرهای حافظ، به اشاراتی که به مرگ فرزند خود دارد بازمی‌خوریم و از آن‌جمله است این دو بیت:

دلا دیـدی که آن فـرزانه فـرزند چه دید اندر خم این طاق رنگین

بـه‌جای لوح سیمین در کنـارش فلک بر سر نهـادش لـوح سیمین

درباره‌ی عشق او به دختری «شاخ‌نبات»نام، افسانه‌هایی رایج است و بنابر همان داستان‌ها، حافظ آن دختر را به عقد مزاوجت درآورد. گروهی نیز شاخ‌نبات را معشوق معنوی و روحانی، عده‌ای نیز شاخ‌نبات را استعاره‌ای از قریحه‌ی شاعری و گروهی دیگر استعاره از کلک و قلم دانسته‌اند.)

حافظ مردی بود ادیب، عالم به دانش‌های ادبی و شرعی و مطلع از دقیقه‌های حکمت و حقیقت‌های عرفان.

استعداد خارق‌العاده‌ی فطری او به وی مجال تفکرهای طولانی، همراه با تخیل‌های بسیار باریک شاعرانه می‌داد و او جمیع این موهبت‌های ربانی را با ذوق لطیف و کلام دلپذیر استادانه‌ی خود درمی‌آمیخت و از آن میان شاهکارهای بی‌بدیل خود را به‌صورت غزل‌های عالی به‌وجود می‌آورد.

او بهترین غزل‌های مولوی، کمال، سعدی، همام، اوحدی و خواجو، و یا بهترین بیت‌های آنان را مورد استقبال و جواب‌گویی قرار داده‌است. کلام او در همه‌ی موارد منتخب و برگزیده، و مزین به انواع نزیین‌های مطبوع و مقرون به ذوق و شامل کلماتی‌ست که هریک با حساب دقیق، انتخاب و به‌جای خود گذارده شده‌است.

تأثر حافظ از شیوه‌ی خواجو، مخصوصاً از غزل‌های «بدایع‌الجمال»، یعنی بخش دوم دیوان خواجو بسیار شدید است، و در بسیاری از موردها، واژه‌ها و مصراع‌ها و بیت‌های خواجو را نیز به وام گرفته‌ و با اندک تغییری در غزل‌های خود آورده‌است و این غیراز استقبال‌های متعددی‌ است که حافظ از خواجو کرده‌است.

در میان شاعرانی که حافظ از آن‌ها استقبال کرده‌ و یا تأثیر پذیرفته‌است، بعداز خواجو، سلمان را باید نام برد.

علت این تأثیر شدید آن است که سلمان ساوجی هم مانند خواجو، از معاصران حافظ و از جمله‌ مشاهیری بود که شاعر شیراز، اشعارش را سرمشق کار خود قرار داد. پاسخ‌‌ها و استقبال‌های حافظ از سعدی و مولوی و دیگر شاعران استاد پیش‌از خود، کم نیست، اما دیوان او به‌قدری از بیت‌های بلند و غزل‌های عالی و مضمون‌های نو پر است که این تقلیدها و تأثرها در میان آن‌ها کم و ناچیز می‌نماید.

علاوه براین علو مرتبه‌ی او در تفکرهای عالی حکمی و عرفانی و قدرتی که در بیان آن‌ها به فصیح‌ترین و خوش‌آهنگ‌ترین عبارت‌ها داشته، وی را با همه‌ی این تأثیرپذیری‌ها، در فوق بسیاری از شاعران گذشته قرار داده و دیوانش را مقبول خاص و عام ساخته‌است.

این نکته را نباید فراموش کرد که عهد حافظ با آخرین مرحله‌ی تحول زبان و ادبیات فارسی و فرهنگ اسلامی ایران مصادف بود و از این‌روی زبان و اندیشه‌ی او در مقام مقایسه با استادان پیش‌از وی به ما نزدیک‌تر و دل‌های ما با آن مأنوس‌تر است و به این سبب است که ما حافظ را زیادتر از شاعران خراسات و عراق درک‌ می‌کنیم و سخن او را بیشتر می‌پسندیم.


دانلود با لینک مستقیم


خواجه شمس