نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله پرورش مهارتهای سرپرستی

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله پرورش مهارتهای سرپرستی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه
مدیران در تمامی سطوح سازمانی و در کلیة سازمانها وظیفة بنیادی طراحی و پویا نگهداشتن محیطی را بر عهده دارند که در آن ، افراد با همکاری همدیگر ، بتوانند مأموریت ها و هدفهای معنی را به اجرا درآورند .
اجرای این مهم ، نیاز به توانایی ها ، مهارتها و دانشهایی دارد . هدف از تهیه این جزوه تلاش به منظور اشنایی هر چه بیشتر اینجانب با اصول سرپرستی می باشد لذا با راهنمایی استاد ارجمند جناب آقای افشار تلاش گردیده تا با مفهوم رشد و رهبری از دیدگاه اسلام آشنا شده و بر اهمیت جلب همکاری روانها و حرکت درآوردن آنها به سوی هدفی مقدس و عالی تأکید گردد .

رشد و رهبری در اسلام

 

هنگامی که صحبت از جامعه است و اجتماع انسانی ، به دلیل ماهیت موجوی انسان که مخلوقی است جامعه زی ، مباحثی به میان می آید که به چگونگی ادارة اجتماع انسانی مربوط می شود . اسلام دینی است جاودانی و فراگیر و برای همة شئون زندگی مردم ، در مورد رهبری و مسئولیت هایش سرشار از ایات و احادیث است و سیره زندگی پیامبر (ص) و معصومین (ع) نیز خود ،‌نمونه هایی (الگوهایی) در این زمینه خواهند بود . اسلام همة توجه خود را به رهبران معطوف ننموده ، بلکه فرد فرد مسلمانان را نیز مسئول می داند و با این نگرش وسیع و عمیق ، نه گرفتار اصالت فرد شده ونه اصالت اجتماع ، بلکه به هر دو وجه امعان نظر داشته است ولی مسئولیت رهبران را بیش از شهروندان می داند . روایتی از پیامبران (ص) نقل شده که فرمودند : « دو گروه هستند که هر گاه صالح باشند ، امت نیز صالح خواهد بود و اگر فاسد شوند ، امت فاسد خواهد شد و آن دو گروه علما و امیران جامعه اند . » از این روایط چنین استنباط می شود که مسئولیت کسانی که رهبری فکری مردم را به عهده دارند (علما و دانشمندان ) و نیز افرادی که مسئولیت های نظام ، اعم از اجرایی و غیر آن را پذیرا شده اند ، بسیار سنگین و در چگونگی ادارة جامعه و حتی روش زندگی مردم تعیین کننده است .
شاید این سوال پیش بیاید که در اسلام چرا ، هم «افراد» مسئول هستند و هم «گردانندگاه حکومت»؟ در پاسخ باید خلقت انسان را یاد آور شد که گونه ای است که «اختیار و اراده» از خصوصیات بارز او و یکی از شاخه های تعیین کنندة تفاوت این مخلوق برتر عالم خلقت و حیوانات خواهد بود . بنابراین خداوند آفریننده ، با افزایش چنین موجودی هرگز او را عبث نیافریده و او را رها نکرده تا از این خصلت خود ، یعن اختیار اراده ، هر طور که مایل است استفاده کند . در مقابل از او مسئولیت خواسته است ، مسئولیت در قبال خود و مسئولیت در قبال جامعه که در آن زندگی می کند و حتی جامعه جهانی . در اسلام هیچ کس حق ندارد حتی به خودش ضرر بزند . مسئولیت تا به این حد است و اینچنین ، اختیار او مهار و در مسیر بهبود ، رشد و تکامل جهت دار شده است . خداوند برای این صیرورت و این شدن و به سوی تعالی رفتن ، مجموعه دستورهایی را در کتابی جاودانی به نام قرآن بر مردم عرضه نموده و خود می فرماید : «ولیکن افرادی ربانی باشید به واسطه آنکه کتاب خدا را پیوسته آموزش می دهید و به واسطه آنکه پیوسته انس و رجوع دایمی به قرآن دارید . » (آیه 79 ، سوره آل عمران) خداوند با بیان این آیه به مسلمانان می فرماید که به این کتاب باید همچون یک کتاب درسی نگاه کرد . باید از آن چیز یاد گرفت و آن را آموزش داد و از طریق انس دایمی با ان ، به انسانهایی ربانی – کمال یافته در روح و روان شخصیت – تبدیل شد .
اسلام با وجود همة تأکیدها برفرد و مسئولیت های او ، مدیران نظام اسلامی را نیز مسئول ایجاد جامعه ای می داند که در آن زمینه های رشد شعور و آگاهی مردم فراهم باشد . در چنین فضایی مردم بصیرت و بهره گیری از خرد ، اختیار و اراده خویش ، در جهت بهبود و رفاه مادی و معنوی خود استفاده خواهند برد . در قرآن کریم چنین آمده :
1- خداوند آگاه و بصیر است . (آیه 1 ، سوره مجادله)
2- نظام طبیعت بر اساس آگاهی خلق شده و بر همین اساس نیز اداره می گردد (آیه 41،سوره نور)
3- قرآن و سایر کتابهای آسمانی بر اساس تنظیم شده اند که بصیرت آور و آگاه کننده اند . (آیه 104 ، سوره انعام )
4- بصیرت و آگاهی ، از صفات بارز انسانی و جدا کنندة او از حیوان است .
تأمل در ایم واقعیات ، مسئولیت افراد را در جهت رشد و تکامل فردی و همچنین مسئولیتهای رهبری و مدیریت ، در ایجاد جامعه ای آگاه و بصیر مشخص می سازد .
با ذکر این مقدمه تلخیصی از گفتار استاد شهید مطهری با عنوان «رشد و رهبری در اسلام» ارائه گردد .

رشد و رهبری
استاد شهید مطهری
الف- رشد (قدرت میریت)
رشد ، کلمه ای است که از قرآن مجید گرفته شده است . قرآن مجید در مورد کودکان بی سرپرست که دارای ثروت هستند این اصزلاح را به کار برده است . در مورد یتیمان می فرماید : یتیمانی که سرپرست خود را از دست داده اند و مملوک و ثروتی دارند تا زمانی بلوغ بر آنها قیمومت کنید و ثروتشان را در اختیارشان قرار ندهید . البته بلوغ ، شرط لازم لازم است ولی کافی نیست زیرا علاوه بر بلوغ ، «رشد» لازم است . به تغییر قرآن : برای آنکه ثروتشان را در اختیارشان قرار دهید ، رسیدن به حد بلوف طبیعی یعنی بلوغ جنسی کافی نیست ، زمانی که رشد در آنها احساس شد ، می توان ثروت را در اختیارشان قرار دارد . در فقه و سنت اسلامی نظیر همین مطلب در مورد ازدواج آمده است . در فقه اسلامی محرز و مسلم است که برای ازدواج ، تنها عقل و بلوغ ، کافی نیست یعنی یک پسر به صرف اینکه عاقل و بالغ است نمی تواند با دختری ازدواج کند. چنانکه برای دختر نیز عاقله بودن و رسیدن به سن بلوغ دلیل کافی برای ازدواج نیست ، علاوه بر بلوغ و علاوه بر عقل ، رشد لازم است . عقل غیر از رشد است و مسئله دیگری است . افراد یا عاقل اند یا مجنون . عاقل ها به دو دسته تقسیم می شوند : یا رشیدنده یا غیر رشیدنده . یعنی انسان عاقل و بالغ ممکن است رشید باشد و ممکن است غیر رشید باشد .
قبل از توضیح این اصطلاح لازم است برای رفع اشتباه به یک اصطلاح شایع امروز خودمان در زبان فارسی اشاره کنم .
در اصطلاح متداول فارسی امروز به کسی رشید می گوییم که اندام خیلی موزون و برازنده ای داشته باشد . عرب این را رشیق می گویند نه رشید . رشد در اصطلاح فقهی مربوط به اندام نیست ، یک نوع کمال روحی است . مثلاً‌در مورد پسری که می خواهد ازدواج کند باید معنی و هدف و ارزش نتایج ازدواج را درک نموده ، قدرت تشخیص ، انتخاب و اراده داشته باشد . به صرف تلقین این و آن ، شخصی را به عنوان همسر انتخاب نکرده باشد چنانکه دختر نیز برای انتخاب همسر باید رشد داشته باشد .
به یاد دارم که در قباله های ازدواج ، در مقابل اسم زوج می نوشتند : العاقل و البالغ الرشید و در باره زوجه می نوشتند : العاقله البالغه الرشیده . یعنی این مرد که ازدواج کرده مرد عاقل ، بالغ و رشید است و این زن هم زنی عاقله ، بالغه و رشید است . یعنی علاوه بر عقل و بلوغ ، دارای رشد است . اینها که در قباله های قدیمی نوشته می شد به معنی این بود که عاقدهای می خواستند مدعی شوند که ما رعایت همه جوانب فقهی را کرده ایم ، اما آیا واقعاً و عملاً این امر مهم رعایت می شده است ؟ اینکه آیا واقعاً به رشد پسران و دختران بر طبق فقه اسلامی عمل می شد یا خیر مطلب دیگری است و تا حدی شرم آور است .

 

تعریف رشد
اگر بخواهیم کل‚ه رشد را به مفهوم عام آن که شامل عنواع رشدها در همه موارد بشود ، تعریف کنیم ، باید بگوییم : «رشد یعنی اینکخ انسان شایستگی و لیاقت اداره و نگهداری و بهره برداری از سرمایه ها و امکانات مادی و یا معنوی که به او سپرده می شود ، داشته باشد » ، یعنی اگر انسان در هر ناحیه از نواحی زندگی که حکم یک شأن وسیله ای را دارد ، شایستگی اداره و نگهداری و بهره برداری از ان را داشته باشد ، چنین شخصی در آن کار و آن موضوع رشید است . حال آن چیز هر چه می خواهد باشد . همه آن چیزها و اشیاء ، وسایل و سرمایه های زندگی هستند . سرمایه به مال و ثروت انحصار ندارد . مردی که ازدواج می کند خود ازدواج و زن و فرزند و و کانون خانوادگی ، وسایل و به تعبیر دیگر ، سرمایه های زندگی او هستند و یا شوهر و برای زن و زن برای شوهر حکم سرمایه را دارد .

 

رشد ملی
رشد فقط منحصر به فرد نیست و در مورد ملت ها نیز سرمایه های طبیعی ، فرهنگی و انسانی و امثال آن سرمایه هایی است که در اختیار ملتها قرار دارد و رشد ملی عبارت است از لیاقت و شایستگی یک ملت برای نگداری و بهره برداری و سود بردن از سرمایه ها و امکانات طبیعی و انسانی خود . به هر اندازه که لیاقت و شایستگی اداره و بهره برداری از آنها را دارد ، به همان اندازه رشید است .
رهبری و مدیریت که مضوع اصلی بحث است خود مستلزم نوعی رشد ارزش شده است ، زیرا رهبری در حقیقت عبارت است از بسیج کردن نیروی انسانی و بهرا برداری صحیح از نیروهای انسانی .
من برای توضیح بیشتر مقدمتاً دو مثال از رشد فردی و شخصی می آورم ، سپس وارد مسئله رهبری می شوم . عرض کردم رشد یعنی قدرت اداره و قدرت بهره برداری از امکانات‌و سرمایه‌ها.
رشد فردی و اخلاقی
اولین رشدی که انسان باید از آن بهره مند باشد ، رشد فردی ، شخصی و اخلاقی است . این سوال پیش می آیدکه ایا بیشتر افراد می توانند این سرمایه را اداره و از آن بهره برداری کنند ؟ باور کنید کمتر کسی است که چنانکه باید ؤ از سرمایه های فردی و شخصی خود بهره برداری کند . به مناسبت اینکه مجمع نا مجمع علمی است و همانطوری که در آغاز سخن عرض کردم مجمع ما دو بعدی است ، یکی از دو مثال ، متناسب است با بعد علمی مجمع ما و دیگری با بعد دینی آن . مثال اول متناسب با بعد علمی مجمع ماست ، مربوط است به قوای هوشی و قوای ادراکی انسان .

 

مدیریت حافظه
افراد از نظر هوش ، فهم ، استعداد و حافظه ، با یکدیگر اختلاف دارند . انسانهای رشید از حافظة خود بهره برداری صحیح می کنند ولی افراد غیر رشید ممکن است حافظه بسیار نیرومندی نیز داشته باشند ، اما نتوانند از آن استفاده کنند . انسان غیر رشید ، تصور کند حافظه یک انبار است . انباری که باید مدام آن را پر کند . هر چخ پیدا کند ، آنجا پرت کند . عیناً مانند انبار یک خانه که وقتی احیاناً وارد می شوی می بینی یک تکه حلبی ، یک قطعه فلز ، یک میز شکسته ، یک صندلی شکسته در آنجا افتاه است ، اما انسانی که رشید باشد ، در بهره برداری از حافظه خود را مقدس می شمارد و حاضر نیست هر چه شد ، در آن سرازیر کند . حساب می کند که دانستن چه چیزهایی برای او مفید و چه جیزهایی برای او بی فایده است . مفیدها را درجه بندی می کند و مفیدتر ها را انتخاب می کند سپس آنها را به حافظه خویش می سپارد . چنانچه که امانتی را به امینی می سپارد ، در خود «سپردن» دقت می کند ، یعنی واقعاً و به طور دقیق و روشن آن را وارد ذهن می کند و سپس تحویل حافظه می دهد .
مثلاً کتابس را مطالعه می کنند ، یک بار می خواند . انسان کتاب را بار اول به قصد لذت می خواند در این صورت نمی تواند در مورد کتاب ، حساب و قضاوت کند ، دور دوم می خواند . حتی قوی ترین حافظه های نیازمند است که یک کتاب مفید را لااقل دوبار پشت سر هم بخواند ، پس از آن مطالب را تجزیه و تحلیل و دسته بندی می کند و هر مطلبی را با توجهه به اینکه از چه دسته مطالبی است به حافظه می سپارد ، به جد کوشش می کند و کتاب دیگری را در دستور مطالعه قرار دهد که در موضوع کتاب پیشین است و تا حد امکان تا از موضوعی فارغ نشده و در حافظه به صورت روشن و منظم نسپرده است ، وارد موضوع دیگری نشود . اشتباه است اگر انسان یک کتاب را مانند سرگرمی مطالعه کند و قبل از آنکه مطالب کتاب ، درست جذب ذهن شده باشد و ذهن فرصت تجزیه و تحلیل پیدا کرده باشد به کتاب دیگر و موضوع دیگر بپردازد . امروز کتب تاریخی ، فردا روانشناسی و پس فردا مثلاً کتب مذهبی مطالعه کند ، همه مخلوط می شود و حکم انباری بی نظم را پیدا می کند .
انسان رشید کتابها و مطالبی را که برای خود لازم می داند ، جمع آوری می کند ، انها را مکرراً مطالعه و دسته بندی و سپس خلاصه می نماید ، خلاصه را یاد داشت می کند و به حافظه خود می سپارد و بعد به موضوع دیگر می پردازد . چنین فردی اگر حافظه اش ضعیف هم باشد ، از آن حداکثر استفاده را می کند و مثل کسی می شود که کتابخانه منظمی با قفسه های مرتب دارد ، کتابخانه ای که هر قفسه اش به کتابهای معینی در رشته خاص مربوط می شود ، به طوری که هر کتابی را که بخواهد فوراً دست می گذارد روی آن و آن را می یابد . اما اگر غیر از این باشد همانند فردی است که کتابخانه ای با هزار کتاب داشته باشد اما کتابها روی یکدیگر ریخته است . هر وقت کتابی را بخواهد ، دو ساعت باید دنبالش بگرددد تا پیدا کند . این بود مثالی از مدیریت صحیح و نا صحیح در مورد بهره برداری از یکی از قوای هوشی و عقلانی انسان .

رشد در عبادت
مثال دوم از مدیریت فردی که با بعد دینی و مذهبی مجمع ما مناسبت دارد ، مسئله عبادت است . باید اعتراف کنیم که ما راه عبادت را نیز نمی دانیم . یعنی ما از نظر عبادت نیز قادر به ادارة خود به نحو صحیح نیستیم . غالباً خیال می کنند که چون عبادت خوب است پس هر چه بیشتر بهتر . فکر نمی که عبادت انگاه اثر خود را می بخشد که جذب روح شود و روح از ان به طور صحیح تغذیه نماید . همانطور که معنی استفاده از غذای خوب این نیست که هر چه بیشتر بهتر ، معنی استفاده از عبادت نیز ان نیست . عبادت باید با نشاط روح توأم باشد . مقصودم این نیست که قبلاً باید نشاطی وجود داشته باشد تا عبادت شروع شود . بسا افرادی که هیچ وقت نشاط پیدا نکنند ، خود نشاط تدریجاً با عبادت و انس ذکر خا اگر روی اصول صورت گیرد ، پیدا می شود . انس و علاقه و نشاط پیددا می شود . مقصود این است که ظرفیت انسان برای عبادت ، یک ظرفیت محدود است . فرضاً انسان عبادت را با نشاط آغاز کند پس از مدتی که بدن خسته شد ، نشاط هم از بین می رود و و عبادت جنبه تحمیلی پیدا می کند و در حکم خوردنی نا مطبوع و مهوعی می‌گردد که عکس العمل بدن این است که آن را بوسیلة استفراغ یا وسیلة دیگر دفع نماید ، نه حکم غذای مطبوع را که عکس العمل بدن این است که آن را جذب نماید .
پیغمبر اکرم (ص) خطاب به جابربن عبدالله انصاری فرمود : «دین اسلام دینی است متین و محکم و منطقی و مبتنی بر ملاحظات دقیق روانی و اجتماعی ، علی هذا با مدارا و عبادت ، خود را منقوض و منفور نفس خود قرار مده .» یعنی طوری عمل نکن که نفست عبادت را دشمن بدارد بلکه طوریعمل کن که نفس ، عبادت را دوست بدارد و به آن با میل و رغبت اقبال نماید و در خود جذب کند . بعد اضافه فر مود « فان المنبت لا ارضاقطع و لا ظهرا ابقی » یعنی اینکه چند منزل را یکی می راند نه مسافت را طی می کند و نه پشت سالم برای مرکب خود باقی می گذارد . سوره ای که میزان توانایی مرکب را در نظرر نمی گیرد و تنها شلاق را می شناسد و شلاقکش دو منزل یکی و سه منزل یکی می تازد ، یک وقت می بیند که حیوان در حالی که پشتش ذخم شده زانو بر زمین زد و خوابید و قدم از قدم بر نمی دارد زیرا نمی تواند قدم بردارد .
پیغمبر اکرم در حدیث دیگر فرمود : «خوشا به حال افرادی که به عبادت عشق می ورزند و آن را در آغوش می گیرند . » در این حدیث ، رسول اکرم می خواهد بفرمایدد تنها کسانی از ثمرات و نتایج عالی عبادت بهره مند می گردند که عبادت را طوری انجام دهند که قلب آنها عاشقانه عبادت را انتخاب کند و بپذیرد .
«خوب عبادت کردن» و ار مواهب ان بهره مند شدن ، حساب و قاعده و به اصطلاح ، مکانیسمی دارد و مربوط به حسن مدیریت خود ، یعنی خود را ، احساسات خود را ، غرایز خود را و بالاخره قلب و دل خود را خوب اداره کند . دل و احساس و عاطفه از هر چیز دیگر بیشتر نیازمند به مدیریت صحیح است . اکنون بر می گردیم به مدیریت اجتماعی .

ب)امامت و رهبری امت
گفتم رشد یعنی مدیریت . وقتی که انسان می خواهد انسانهای دیگر را اداره کند ، یعنی وقتی که موضوع رشد ، اداره انسانهای دیگر باشد آن را هدایت و رهبری می نامیم . این نوع از رشد در اصطلاح اسلاممی «هدایت» و به تعبیر رساتر «امامت» نامیده می شود .
دقیق ترین کلمه ای که بر کلمه امامت منطبق می شود ، همین کلمه رهبری است . فرق نبوت و امامت در این است که نبوت ، راهنمایی و امات ، رهبری است . نبوت ، «ابلاغ» اخبار ، اطلاع دادن ، اتمام حجت و راهنمایی است . راهنمایی چه می کند ؟ راه را نشان می دهد . وظیفه اش بیش از این نیست که راه را نشان دهد . ولی بشر علاوه بر راهنمایی ، به رهبری نیاز دارد ، یعنی نیازمند به افراد یا گروه و یا دستگاهی است که قوا و نیروهای وی را بسیج کنند ، حرکت دهند ، سامان و سازمان بخشند ، نبوت راهنمایی است و یک منصب است اما امات ، رهبری است و منصب دیگری است . پیغمبران بزرگ ، هم نبی و هم اما هستند . امامت ، رهبری است و منصب دیگری است . پیغمبران بزرگ ، هم نبی و هم امام هستند ، پیغمبران کوچک نبی بودند و امام نبودند ، راهنما بودند ولی رهبر نبودند . اما پیغمبران بزرگ هر دو منصب و هر دو شأن را داشته اند . هم شأن راهنمایی و هم شأن رهبری . ابراهیم ، موسی ، عیسی هر کدام راهنما و رهبرند . خاتم الانبیا رهنمای رهبر است . قرآن مجید بر این اصل بسیار تکیه می کند و در معارف شیعه این اصل قرآنی جای شایستة خود را دارد .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  38  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله پرورش مهارتهای سرپرستی

دانلود مقاله اصول سرپرستی, نوآوری و خلاقیت

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله اصول سرپرستی, نوآوری و خلاقیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله اصول سرپرستی, نوآوری و خلاقیت


دانلود مقاله اصول سرپرستی, نوآوری و خلاقیت

فرمت:پاور پوینت

تعاریف خلاقیت و نوآوری:
خلاقیت به مفهوم به کارگیری تواناییهای ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید است. اما نوآوری بیشتر به مفهوم به کارگیری ایده‌های نوینی ناشی از خلاقیت است که می‌تواند یک محصول جدید، خدمت تازه، یا راه حل جدیدی برای انجام کار باش

}کاراترین شیوه‌ها عبارتند از:
۱٫    تفکر استقرایی: در این شیوه از انباشتن و رده بندی مشاهدات در فراگرد ترکیبی و از تصمیم موارد جزئی حکم کلی به دست می‌آید.
۲٫    تفکر قیاسی: یعنی با تصمیم نتیجه گیری‌های کلی به مصادیق خاص نتیجه ویژه ای به دست آید.
۳٫    تفکر خلاق: تخیل با تفکر خلاق با یک مسئله درگیر می‌شود و تجسم و نمادسازی آن می‌پردازد.
۴٫    تفکر سببی: در این نوع تفکر با تحلیل و ارزیابی ریشه‌های حوادث و نتایج آن‌ها به جای واگذار کردن مسائل به حوادث آینده وقایع مشابه پیش بینی می‌شود.
۵٫    تفصیل و مدل سازی
۶٫    شهود و اشتیاق
۷٫    تفکر قضاوتی و تحلیل: در این شیوه افراد از طریق جستجو کسب اطلاعات واقعی درباره وضعیت اقدام به تعریف و تعیین مسئله می‌کنند.
۸٫    افزایش حساسیت افراد نسبت به مسئله
۹٫    مهیا ساختن شرایط خلاقیت از طریق فراهم کردن مواد خام
۱۰٫    ایجاد سلامت و روانی فکر
۱۱٫    استقرار فعالیت ضمیر ناخودآگاه بر روی مسئله
۱۲٫    درخشش ناگهانی یک فکر

}- صاحبنظران معتقدند که با ساختار انعطاف‌پذیر و دوری جستن از خصوصیات سازمانهای بروکراتیک و قید و بندها و ضوابط سخت و ثابت آن می‌توان محیط مناسبی را برای خلاقیت کارکنان ایجاد کرد.
۲- یکی دیگر از عوامل توسعه و خلاقیت و نوآوری در سازمان حمایت و پشتیبانی و تشویق نظامند کسانی است که ایده‌های تازه و خلاق را بروز نمی‌دهند.
۳- هر گاه مدیران سطوح عالی و سیاستگذاران سازمان خود به خلاقیت و نوآوری به عنوان فعالیتهای حیاتی باور و اعتقاد نداشته باشند هیچ فعالیتی در این زمینه در سازمان بقاء و دوام نخواهد یافت.
۴- ایجاد گروههای تحقیقاتی چند نفره تا واحدهای بزرگ پژوهشی در سازمان همه تقویت کننده توانایی خلاقیت و نوآوری در سازمان است.
۵- موضوعات انحرافی و روزمره محیط کار در اغلب مدیران، طراحان و کارشناسان را از خلاق بودن باز می‌دارد.
۶- الف) بکارگیری و جذب نیرویهای خلاق و نوآور به سازمان
ب) امکانات مناسب تحقیقاتی و مالی برای کوششهای نوآورانه
ج) به کارگیری نتایج از فعالیتهای خلاق و دادن پاداش مناسب، افراد دارای خلاقیت
د) آزادی عمل کافی در انجام امور، فعالیتها و تلاشهای

}تعریف مسئله
الف) انتخاب یک راه از میان چند راهکار تصمیم گیری فرآیند تعیین و تشخیص مسئله، یافتن راه حلهای مختلف برای مسئله
ب) جورج هابر می‌گوید: تصمیم گیری از انتخاب و حل مسئله متفاوت است به نظر وی انتخاب کردن جزئی از تصمیم گیری است که شامل انتخاب یک مورد از چند مورد انتخاب می‌گردد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اصول سرپرستی, نوآوری و خلاقیت

مقاله : اصول سرپرستی روابط عمومی (پرورش مهارتهای سرپرستی)

اختصاصی از نیک فایل مقاله : اصول سرپرستی روابط عمومی (پرورش مهارتهای سرپرستی) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

اصول سرپرستی روابط عمومی (پرورش مهارتهای سرپرستی) در 22 صفحه

مقدمه:

مدیران در تمامی سطوح سازمانی و در کلیة سازمانها وظیفة بنیادی طراحی و پویا نگهداشتن محیطی را بر عهده دارند که در آن ، افراد با همکاری همدیگر ، بتوانند مأموریت ها و هدفهای معنی را به اجرا درآورند .

اجرای این مهم ، نیاز به توانایی ها ، مهارتها و دانشهایی دارد . هدف از تهیه این جزوه تلاش به منظور اشنایی هر چه بیشتر اینجانب با اصول سرپرستی می باشد ....


دانلود با لینک مستقیم


مقاله : اصول سرپرستی روابط عمومی (پرورش مهارتهای سرپرستی)

مقاله اصول سرپرستی ومکتب کلاسیک

اختصاصی از نیک فایل مقاله اصول سرپرستی ومکتب کلاسیک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله اصول سرپرستی ومکتب کلاسیک


مقاله اصول سرپرستی ومکتب کلاسیک

گر چه مدیریت به مفهوم کلی آن سابقه‌ای به قدمت زندگی انسان و حتی بیشتر از آن را دارد، اما آنچه که به نام دانش مدیریت برای مدیریت سازمانها و مؤسسات، به خصوص مؤسسات انتفاعی تکامل پیدا کرده است، مربوط به اواخر قرن نوزدهم و عمدتاً قرن بیستم است. تا قبل از قرن بیستم سازمانها در مقیاسی کوچک و با استفاده از روشهای ساده اداره می‌شدند و هنوز پیچیدگی امروز خود را پیدا نکرده بودند، در حالی که امروز مدیریت‌ها با مسایل گوناگونی همچون جمعیت فزاینده ، رکود، آگاهی اجتماعی، کمبود منابع ـ به خصوص منابع انرژی، تورم، تأمین رفاه، رقابت و نظایر آن روبرو هستند. رعایت همة این مسایل ، همراه با بزرگ شدن نسبی سازمانها و پیشرفت تکنولوژی و استفاده از علوم ریاضی، اقتصاد و کامپیوتر پیچیدگی مدیریت را بیشتر کرده است.

پیشرفت مدیریت تا انقلاب صنعتی ، هماهنگ و محسوس نبود. در سال 1776، آدام اسمیت با اطلاعاتی که از کارخانة سنجاق‌سازی به دست آورده بود محسنات تقسیم کار را اعلام کرد که خود گامی در جهت سازماندهی و میریت بود. البته قبل از آدام اسمیت نیز در زمینة مدیریت، در برخی کشورها روشهایی آزمایش شده بود مثل روشی که در «کارخانة کشتی‌سازی» و نیز در ایتالیا در قرن پانزدهم به کار گرفته شد یعنی روش «خط زنجیر» که در آن قطعات برای ساختن کشتی، با نظم پشت سر هم قرار می‌گرفتند.

در سال 1832چارلز بابیج (1871ـ1792) ریاضی‌دان انگلیسی و سازندة ماشین حساب مقاله‌ای به نام «دربارة اقتصاد ماشینها و کارخانه‌ها»در زمینة تولید نوشت. بابیج در این مقاله برای اولین بار موضوع اختلاف در مهارت و نقش آن در تعیین مقدار دستمزد و نیز مفاهیمی از مهندسی صنعتی را به بحث گذاشت. به اعتقاد چارلز بیرد نوشته‌های بابیج مبنای کارها و مطالعات تیلور برای تدوین مدیریت علمی قرار گرفت.

علاوه بر بابیج، هنری تاون نیز یکی از نویسندگان مدیریت علمی است که قبل از تیلور و همزمان با او، با بهره‌گیری از تجربة طولانی خود در مدیریت شرکت صنعتی «ییل و تاون» در سال1921 مقاله‌ای به نام «مهندس به عنوان یک اقتصاددان» را به نگارش در آورد. در ابن مقاله او نیاز مدیران را به قدرت تشخیص و تجزیه و تحلیل اطلاعات و طبقه‌بندی اطلاعات به منظور رفع مشکلات و همچنین نیاز آنها را به دیدن دوره‌های آموزش مدیریت در دانشگاهها، مورد تأکید قرار می‌دهد. به این ترتیب نویسندگان مختلف در گوشه و کنار مطالبی می‌نوشتند، اما آنچه که به صورت مدون در زمینة مدیریت تهیه و ارائه شد توسط تیلور انجام گرفت که به عنوان بنیانگذار مکتب کلاسیک در مدیریت شناخته شده است.

از زمان تیلور تا امروز کوشش‌های زیادی برای تکامل تئوری مدیریت در کشورهای صنعتی ، به خصوص در آمریکا انجام شده است. صدها جلد کتاب قطور و هزاران مقاله پیرامون مشکلات مدیریت و سازماندهی به رشتة تحریر در آمده است و میزان کتب ومقالات به اندازه‌ای زیاد است که یکی از نویسندگان به نام هارولد‌کونت در سال 1961 مقاله‌ای به نام «جنگل تئوری مدیریت» نوشت و اظهار داشت که در این جنگل اگر نخواهیم گم شویم نیاز به راهنما داریم.

اما آیا این در هم ریختگی ، همیشگی خواهد بود و در آینده ، در این زمینه و رشتة تحقیقات به ناکامی و تنگنا خواهد افتاد؟ یا اینکه تکوین و تکامل آنها به پیدایش یک تئوری مدیریت واحد منجر خواهد شد؟ آنچه که باید اظهار داشت این است که می‌توان در میان انبوه کتب و مقالاتی که در زمینة مدیریت و تحقیق عملیات نوشته شده است . خطوط، مفاهیم و گرایش‌های کلی را که معمولاً به شکل یک مکتب فکری در دانش مدیریت عرض اندام کرده‌اند، استخراج و تدوین کرد.

این گرایش‌ها، در کتب مربوط به مدیریت در چند مکتب فکری خلاصه شده است که تعداد آن مختلف و گاهی تا پنج مکتب را در بر می‌‌گیرد. ولی در یک تقسیم‌بندی روشن و مشخص ‌سه مکتب اساسی را می‌توان نام برد و تمامی روشها، اصول و گرایش‌ها را در آن جای داد که عبارتند از : مکتب کلاسیک یا سنتی، مکتب روابط انسانی و مکتب مبتنی بر تئوری سیستم‌ها.

قبل از اینکه به تشریح این سه مکتب بپردازیم لازم است توضیح دهیم که بین دو مکتب روابط انسانی و تئوری سیستم‌ها، برخی گرایش دیگری را نیز قایل هستند که گاهی از آن به عنوان مکتب تجربی یا آمپریک نام می‌برند. دانشمندان مدیریت مانند دراکر نویسندة کتابهای«تجربة مدیریت» و «دوره ناپیوستگی» و کتابها و مقالات دیگر، و همچنین دیویس نویسندة کتاب«مبادی مدیریت عالی رتبه» (1951)و بسیاری کتب و مقالات دیگر ، از افرادی هستند که جزء طرفداران این تفکر قلمداد شده‌اند. همچنین برخی گرایش جدیدی را نسبت به مکتب مبتنی بر تئوری سیستمها ترسیم می‌نمایند و از آن به عنوان مکتب جدید مدیریت علمی نام می‌برند، که وظیفة اصلی آن تحقیق پیرامون فرایند تصمیم‌گیری با استفاده از جدیدترین روشها و متدهای ریاضی و به کارگیری پیشرفته‌ترین ماشینهای محاسب الکترونیکی است .

دانشمندانی چون لئونتیف متخصص علم اقتصادسنجی و فورستر استاد و پایه‌گذار متد مدلسازی دینامیک در دانشگاه ام.آی.تی، حامیان این گرایش معرفی شده‌اند. ولی آنچنان که پیش از این توضیح داده شد گرایشات اصلی را می‌توان در همان یاد شده خلاصه کرد و نظریات دانشمندان مذکور را نیز در یکی از این سه گرایش قرار داد.

 

 

 

 

 

 

 

این مقاله به صورت  ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 130صفحه  آماده پرینت می باشد

چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد

مقالات را با ورژن  office2010  به بالا بازکنید


دانلود با لینک مستقیم


مقاله اصول سرپرستی ومکتب کلاسیک

مقاله ای در مورد اصول سرپرستی

اختصاصی از نیک فایل مقاله ای در مورد اصول سرپرستی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله ای در مورد اصول سرپرستی


مقاله ای در مورد اصول سرپرستی

 

 

 

 

 

 

 

 

موضوع:

مقاله ای در مورد اصول سرپرستی

 

مقدمه

من قصد دارم با تلاش خودم و به امید خدا تحصیلاتم را ادامه بدهم تا بتوانم تواناییهای علمی و عملی خود را بالا برده، در کنار درس کار هم انجام دهم، در این صورت می‌توانم اشکالات کارم را  در کنار تحصیلاتم رفع کنم و در حین تحصیل موارد تازه و جدیدی بیاموزم .

اگر بتوانم در آینده شرکتی را اداره کنم و مدیر شرکتی بشوم ، مدیری خواهم بود که کاملاً جدی و در عین حال خوشرو با مخاطبم برخورد کنم ‌ در کمال آرامش و اطمینان خاطر صحبت کنم، پوشش و برخوردم طوری باشد که بتواند اعتماد طرف مقابلم را جذب کند ، در مورد همکارانم رفتار خوبی داشته باشم به طوری که آنها از کار کردن با من راضی باشند.

مدیری خواهم بود که از نظر عملی آنقدر پیشرفت کرده باشم که بتوانم صریح در مورد مسأله‌ای اظهار نظر نموده و اگر مشکلی بود بتوانم به درستی آن را تشخیص داده و برطرف نمایم.

مشکلاتی را که در محل کار سبب ناراحتی و مشغلة فکری کارکنانم

می‌شود را از میان برمی‌دارم و اگر کاری به من مراجعه شد کاملاً درست، صحیح و کامل انجامش می‌دهم و مشکلی در کارم نباشد تا بتوانم مراجعه کننده‌ام را راضی کنم.

می‌خواهم از تمام وسایل و لوازم ضروری مربوط و در ارتباط با کارم استفاده نمایم و شرکتم را به کلیه وسایل پیشرفته و مورد نیاز حرفه‌ام که جزء وسایل روز دنیا هستند مجهز نمایم.

در مورد برخورد با فردی که برای کار به من مراجعه کرده بعد از اطمینان از درستی و بی‌عیب و نقص بودن کارشان با ایشان قرارداد تنظیم می‌نمایم، تا به این وسیله اعتماد و اطمینان طرف مقابلم را جلب نمایم.

 

تعداد صفحات: 192

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله ای در مورد اصول سرپرستی