نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

آینده خانواده در غرب 5ص

اختصاصی از نیک فایل آینده خانواده در غرب 5ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

آینده خانواده در غرب

مک دانولد در مقاله خود به نقد تئوری همگرایی ساختار خانواده می پردازد. ویلیام گود، ارائه دهنده این تئوری در کتابش به نام انقلاب جهانی و الگوهای خانواده، پیش بینی کرده بود که همگرایی اجتناب ناپذیری در سیستم خانواده وجود دارد و تمام اشکال خانواده به شکل خانواده زن وشوهری غرب در خواهند آمد.

 

مک دانولد در مقاله خود به نقد تئوری همگرایی ساختار خانواده می پردازد. ویلیام گود، ارائه دهنده این تئوری در کتابش به نام انقلاب جهانی و الگوهای خانواده، پیش بینی کرده بود که همگرایی اجتناب ناپذیری در سیستم خانواده وجود دارد و تمام اشکال خانواده به شکل خانواده زن وشوهری غرب در خواهند آمد.

از نظر گود یک هماهنگی تئوریکی بین سیستم خانواده زن و شوهری و جهان مدرن وجود داشت. او از این نظر دنباله رو پارسونز بود و زمان این تغییر را نیز ده تا بیست سال آینده می دانست، (زمانی که اکنون دیگر سپری شده است). طبق این نظر فرایند مدرن شدن جوامع اصلی بدیهی در نظر گرفته می شود و برای تبیین رشد خانواده هسته ای نیز از همین اصل استفاده می شود.

خانواده هسته ای مدرن همان طور که پارسونز و میلز گفته اند، به وسیله جدایی (انزوای ساختاری ) و تفکیک خشک نقش های زن و شوهر توصیف می شود. این مشخصات، خانواده هسته ای را برای عمل در جهان مدرن بهتر تجهیز می کند.

در مقاله آمده، گود و پارسونز هر دو به مارکس و وبر مدیونند چرا که آنها می گویند جامعه و ساختارهای آن از طریق دوره انقلابی در مراحل پیشرفته سرمایه داری تغییر می کنند. شهری شدن، صنعتی شدن، فرد گرایی و... عوامل تسلط خانواده هسته ای هستند. در ادامه مک دانولد هر چهار نفر یعنی گود، پارسونز، مارکس و وبر را مرهون اطلاعات نادرست تاریخ خانواده در اروپای غربی می داند.

نویسنده بین خانواده زن و شوهری و خانواده هسته ای با وجود هم مرز بودنشان فرق می گذارد، ((واژه هسته ای توسط پارسونز استفاده می شده اما غیر قابل پذیرش است زیرا معنی ضمنی آن این است که واحد زن و شوهر و فرزندانشان، کوچکترین خانواده ممکن یا گروه خویشاوندی را به وجودمیآورد)).

او اصطلاح گود یعنی خانواده زن وشوهری را ترجیح داده و می نویسد: گود خانواده زن وشوهری چند زنی را نادیده گرفت و تئوری همگرایی را فراتر از بعد ساختاری، و به ابعاد کارکردی گسترش داد. گود و پارسونز به خانواده زناشویی غربی دهه ۱۹۵۰ مراجعه کردند و آن را مستقل از دیگر خانواده ها، متمرکز و دارای نقش های تفکیک شده خشک زن وشوهر دیدند. بنابراین اثبات تئوری همگرایی به پیدایش این شکل از خانواده بستگی دارد.

این تئوری متکی بر این نظر است که تغییر سیستم خانواده به عنوان نتیجه اجتناب ناپذیر تغییرات ساختاری و ایدئولوژیکی است، تغییرات ساختاری مانند صنعتی شدن، شهری شدن، پرولتاریزه شدن و تمرکز قدرت. تغییرات ایدئولوژیکی اجتناب ناپذیر نیز، پذیرش ارزشهای خانواده غربی دهه ۱۹۵۰ است. اصل موضوع تئوری این است که تغییرات کلان ساختاری غربی بوده بنابراین تغییرات خرد نیز لزوما غربی است.

نویسنده ۴ فرض در ارتباط با رد یا قبول این تئوری مطرح می کند:

۱) مدل درست است اما فرایند تغییرات کندتر از آن است که دیده شود.

۲) تغییرات کلان از فرایند تکامل پیش بینی شده توسط طرفداران این نظریه پیروی نمی کند.

۳) تغییر اجتماعی یک جهتی و از کلان به خرد نیست.

۴) سیستم خرد وکلان به طور انعطاف ناپذیری، آن طور که طرفداران این نظریه پافشاری می کنند، به هم متصل نمی شوند.

حال اگر نظر اول درست باشد، نظریه همگرایی درست است، اگر نظر دوم صحیح باشد قابل بخشش است و اگر نظرات سوم یا چهارم درست باشد تئوری همگرایی رد می شود.

نویسنده معتقد است رد این نظریه به سادگی صورت می گیرد زیرا تنها کافی است نمونه های خلاف آنچه انگاره تئوری است، یعنی جهان شمولی، ذکر شود.

تحقیقات جدید بر شبکه های حمایتی خانواده در کشورهای غربی مشارکت بالاو متفاوتی را بین خانوارهای وابسته نشان می دهد که هرگز منزوی نبوده اند. ارث بری و کمکهای پدربزرگ و مادر بزرگ در نگهداری از فرزندان، کمک والدین به فرزندان تازه ازدواج کرده، حمایت از سالخوردگان، حرفه های مشارکتی خویشاوندی، برگشت فرزندان به خانواده ها در صورت از هم پاشیده شدن ازدواج، کمک های خویشاوندان به یکدیگر در صورت بروز بحران و حمایت عاطفی اعضا از یکدیگر، همه نشان دهنده عدم انزوای خانواده ها در غرب است. علاوه بر این تکرار این مشارکت های خویشاوندی درشکل و شدت، در بین جوامع غیر غربی هم خود تایید دیگری بر این استدلال است. مثلا اپونگ برخی نمونه ها را نشان داد که اقتصاد خارج از چارچوب خانواده زن و شوهری داشتند و مراقبت از کودکان بوسیله افراد خارج از خانوار زن و شوهری صورت می گرفت. آرنولد هم در ۱۹۸۴ تفاوت های قابل توجهی در درجه مشارکت میان گروههای به رسمیت شناخته شده خانواده های وابسته در انجام وظایف میان خانوار گزارش داد. کمپبل نیز قدرت احساس وظیفه فرزندان ژاپنی در حمایت از والدین پیرشان را نشان داد.


دانلود با لینک مستقیم


آینده خانواده در غرب 5ص

تأثیر حادثه 11 سپتامبر

اختصاصی از نیک فایل تأثیر حادثه 11 سپتامبر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

محورهای عملیات روانی غرب علیه جمهوری اسلامی ایران

چکیده

تروریسم، در قرن حاضر بهانه‌ای برای جنگ‌افروزی قدرت‌های بزرگ به شمار می‌آید، هرچند که اصل مبارزه با تروریسم و گروه‌های تروریستی در چارچوب تأمین امنیت ملی، توجیه‌پذیر است، اما استراتژی ابرقدرت‌ها به منظور نوقلمروخواهی در پس فرافکنی‌های رسانه‌ای و تحریف واقعیت از طریق پایگاه‌های خبری پنهان مانده است. از آنجا که حمایت از تروریسم و گروه‌های تروریستی از اتهاماتی است که به ایران نسبت داده می‌شود و درخصوص آن تبلیغات گسترده‌ای صورت می‌گیرد، پرسش اصلی این تحقیق آن است که: ابعاد جنگ روانی ایالات متحده با موضوعیت تروریسم علیه ایران چیست؟ و چه عواملی باعث تروریست نامیدن جمهوری اسلامی ایران شده‌اند؟ به نظر می‌رسد هدف امریکا از به راه انداختن جنگ روانی علیه ایران با موضوعیت تروریسم تحت‌الشعاع قرار دادن افکارعمومی جهانیان و کم اثر کردن قدرت نفوذ ایران در سطح جهان و در نهایت انزوای آن است و در این راستا، از مسائلی همچون صدور انقلاب، گروگان‌گیری لانه جاسوسی، حمایت از گروه‌های مجاهد اسلامی و تلاش برای دستیابی به انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای استفاده می‌برد. این مقاله، به ماهیت جنگ روانی با محوریت تروریسم، علیه جمهوری اسلامی ایران پرداخته است و یادآور می‌شود که: نداشتن برخوردی مناسب و به هنگام، با این‌گونه تبلیغات نادرست، ضمن داشتن آثار سوء سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، ممکن است بهانه‌ای برای اقدامات آتی دشمنان باشد.

مقدمه

امروز تأثیر مسئله تروریسم و گروه‌های تروریستی را نمی‌توان بر افکارعمومی نادیده گرفت. چرا که همواره رسانه‌های ارتباط جمعی، اینترنت و پایگاه‌های خبری و… به این موضوع می‌پردازند. ایجاد ترس و وحشت از امکان وجود گروه‌های تروریستی و نیز عملیات‌ خرابکارانه، افکارعمومی را به سمت سیاست‌های دولت در سرکوب تروریست‌ها سوق داده است. دولت‌های غربی و به ویژه ایالات متحده پس از حادثه 11 سپتامبر عملیات‌ وسیع روانی را برای جلب‌نظر افکارعمومی برای جنگ با تروریست‌ها در پیش گرفتند. ایجاد جوی متشنج و ترسناک از حضور احتمالی تروریست‌ها تأثیری به مراتب بیشتر از حوادث تروریستی نهاده و رسانه‌ها در سمت و سو دادن به افکار مردم سهم ویژه‌ای داشته‌اند.

ایران پس از انقلاب اسلامی، در معرض اتهامات گوناگونی از جمله حمایت از گروه‌های تروریستی و بنیادگرا قرار گرفت و این موضوع با سپری شدن بیش از 28 سال از زمان انقلاب ادامه یافته است. در حالی که فلسفه انقلاب که برگرفته از اندیشه‌های ناب دینی است، ترور و تروریسم را نفی می‌کند. با این همه ایالات متحده، از ایران با عناوینی چون، کشور یاغی، بزرگ‌ترین پشتیبان تروریسم، محور شرارت و… نام می‌برد. استعاره‌سازی امریکا در خصوص ایرانی تروریست در حوزه‌های اقتصادی، سیاسی و نیز فرهنگی برای کشور تبعات منفی به همراه داشته است. چرا که معرفی شدن با این عناوین، اعتبار و نیز قدرت تأثیرگذاری ایران را در منطقه و جهان با چالش مواجه کرده است. از سوی دیگر اجرای تاکتیک‌های تبلیغاتی و جنگ‌های رسانه‌ای و خبری علیه ایران نه تنها بر افکارعمومی به عنوان یکی از عوامل مؤثر در جهت‌دهی سیاست دولت‌ها تأثیر می‌گذارد، بلکه بر اقتصاد، روابط بین‌الملل و نیز منافع ملی جمهوری اسلامی ایران پیامدهای منفی زیادی دارد.

برای بررسی نقش تروریسم در شکل‌دهی عملیات روانی علیه جمهوری اسلامی ایران باید به موضوعات مرتبط با تروریست نامیدن ایران و یا به عبارتی به عوامل شکل‌دهنده اتهام تروریست بودن ایران توجه کرد. از عوامل مؤثر در این امر می‌توان به رویدادهای پس از انقلاب همچون: صدور انقلاب، تسخیر لانه ‌جاسوسی، حمایت از برخی نهضت‌های اسلامی و نیز پیگیری سیاست‌های صلح‌آمیز هسته‌ای اشاره کرد.


دانلود با لینک مستقیم


تأثیر حادثه 11 سپتامبر

دانلود مقاله کامل درباره چرایی تهاجم غرب به حجاب

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله کامل درباره چرایی تهاجم غرب به حجاب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

چرایی تهاجم غرب به حجابکلمه حجاب هم به معنی پوشیدن است و هم به معنی پرده و حاجب. بیشتر استعمالش به معنی پرده است، این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می دهد که پرده وسیله پوشش است، و شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت هر پوشش حجاب نیست. آن پوشش حجاب نامیده می شود که ازطریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد1.قرآن در آیه 31سوره نور می فرماید: «زنان مقنعه های خود را بر گریبان های خویش بیفکنند یعنی گردن خود را به مقنعه بپوشانند تا موی و بناگوش و گردن و سینه ایشان پوشیده بماند و ظاهر نسازند زیور و آرایش خود را مگر برای محارم...» از این آیه استنباط می شود که نه تنها بدن، بلکه پیرایه ها و زیورآلات خود را نباید ظاهر نمایند2.منافع حجاب:پوشش یا حجاب، به صورتی که زیبائی ها و زینت زن را بپوشانندو او را از چشم چرانی هرزگان و آلودگان به شهوت حیوانی، و حالات شیطانی حفظ کند دستوری قرآنی، و قانونی الهی و تکلیفی انسانی، و برنامه ای اخلاقی است.براین اساس باید گفت: حجاب و پوشش برای انسان امری واجب و فریضه ای لازم، و بدون تردید منکر آن با آگاهی به اینکه از ضروریات اسلام، و فرمان خدا در قرآن است کافر، و از گردونه اسلام خارج است. جوانی که با این خصوصیات منکر حجاب است، نمی تواند با دختر مسلمان ازدواج کند زیرا این ازدواج باطل، و عقدی که بین آن دو خوانده می شود بی اثر، و رابطه آن دو نامحرم، و فرزندان آنها نامشروع، و عمل آنان زنااست. دختری که با این خصوصیات منکر حجاب است نمی تواند همسر جوانی مسلمان شود زیرا همان احکام در حق او هم جاری است، حجاب حافظ وقار، شخصیت، کرامت، اصالت وعظمت زن و حافظ زیبایی و منافع او برای شوهر است.گرمی خانواده ها، استحکام رابطه زن و شوهر، تداوم زندگی، آرامش قلوب مردان، ثبات، دلبستگی و عشق و علاقه مرد به همسر قانونی وشرعی خود، برپائی خانه و خانواده، برجائی اعتماد و اطمینان مرد به زن، همه و همه مرهون پوشش و حجاب زنان است.قطب در کتاب بسیار مفید «آیا ما مسلمان هستیم» می گوید براساس مدارکی که دیدم، یکی از پاپ ها از تمام کشیش ها و کاردینال ها در واتیکان دعوت کرد و ازآنها خواست برای کشتن اسلام، و خاموش کردن چراغ دین، به صورتی که برای واتیکان و مسیحیت خرج زیادی نداشته باشد نظر بدهند. کمیسیون ها برای این منظور تشکیل شد، و نظریاتی از جانب صاحب نظران اظهار شد، از میان تمام آراء و نظریات این رأی مقبول همه کشیشان و کاردینال ها و خود پاپ قرارگرفت، که برای کشتن اسلام قوی ترین اسلحه و کم خرج ترین برنامه، بیرون آوردن دختران و زنان مسلمان از حجاب و قرارگرفتن آنان دراختیار جوانان و مردان به صورت آزاد، در کوچه و بازار، وسائل عمومی، پارک ها و سینماها، ادارات، و مراکز تجاری، تئاترها و مراکز اجتماعی است؟3 زن در ادیان و اقوام گذشته، بسیار مظلوم و کم ارزش بوده، مثلاً در جزایر آفریقا زنان را مانند حیوانات گله، گله، در معرض فروش می گذاشتند و یا برای استفاده در کار مبادله می کردند.روزانه در خبرها و گزارش های رسانه های گروهی وضعیت اسفناک زنان را هر روز بدتر از گذشته می خوانیم و می بینیم با وضع به وجود آمده می توان گفت که روح خباثت و وحشی گری قرون وسطایی را با جنایت به اصطلاح آزادی، سفید کردند؛ و از زنان که مظهر لطافت، ظرافت و عواطف هستند به عنوان یک کالای تجاری و جنسی استفاده نامشروع می کنند که این سوءاستفاده بدترین حربه برای ازبین بردن اصالت ذاتی زن است.اما درحال حاضر جایگاه والای زن مسلمان در مجامع بین المللی و اسلامی معین و روشن است و زن مسلمان توانسته در عرصه جهانی محبوبیت و جذابیت حجاب و عفاف را درمیان زنان و دختران کشورهای غربی و اروپایی بشناساند و هرساله شاهد تغییر و تحولات و اعتراض زنان جوامع غربی نسبت به بی حرمتی و کم ارزشی حقوق واقعی شان هستیم. همچنین گرایش آنها به سوی معنویت و جلوه های مصونیت زنان مسلمان را ناظریم و این خود نشان دهنده منزلت و مقام زن در اسلام است.رهبر معظم انقلاب، ولی امر مسلمین دراین خصوص می فرماید:«اسلام زنان را به شرکت در فعالیت های اجتماعی تشویق می کند و جامعه به برکت وجود زن، اصلاح می شود.» جایگاه حجاب در حفظ شأن و حرمت زن از دیدگاه معصومین نیز قابل تأمل است. همچنان که حضرت فاطمه زهرا(س) در وصیت خود به اسماء بنت عمیس چنین فرمود «من بسیار زشت


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره چرایی تهاجم غرب به حجاب

تحقیق وبررسی در مورد تاثیر بحران اقتصادی غرب بر اقتصاد ایران

اختصاصی از نیک فایل تحقیق وبررسی در مورد تاثیر بحران اقتصادی غرب بر اقتصاد ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 26

 

بحران مالی جهان چه تاثیری بر اقتصاد ایران دارد؟ بحران کنونی با عدم پرداخت وامهای درجه دو مسکن در آمریکا آغاز شد و به سرعت گسترش یافت

      در حالیکه بازارهای مالی جهان در ماه های اخیر با بحران دست به گریبان بوده اند عوامل بروز این تحول و همچنین تاثیر آن بر کشورهای دیگر از جمله ایران همچنان مورد بحث است. بحران در بازارهای مالی غرب اواسط تابستان گذشته و با انتشار گزارشهایی در مورد دشواری برخی موسسات اعتباری فعال در بخش مسکن در آمریکا آغاز شد و در خلال ماه های بعد، در مشکلات سایر بخش های مالی ایالات متحده و شمار دیگری از کشورهای غربی انعکاس یافت.

در خلال حدود یک دهه اخیر، فعالیت بنگاه های مالی ایالات متحده به شکلی گسترده با بخش ساختمان این کشور پیوند خورده بود و در حالیکه بهای مسکن رو به افزایش داشت، بسیاری از موسسات اعتباری، از جمله بانک ها و صندوق های وام مسکن، تسهیلات گسترده ای را در اختیار متقاضیان وام قرار می دادند.

استدلالی که در پس رشد سریع اعتبار مسکن وجود داشت این بود که با توجه به افزایش سریع قیمت ساختمان، حتی اگر وام گیرنده به هر دلیل قادر به پرداخت اقساط و اصل وام نمی بود، موسسه وام دهنده می توانست طلب خود را از طریق تصرف و فروش ملک مورد معامله وصول کند.

وضعیت مشابهی نیز در چند کشور دیگر، به خصوص بریتانیا، مشاهده می شد و اکثر موسسات اعتباری این کشور، با اتکا به رشد سریع بهای مسکن، آماده اعطای وام های سهل به متقاضیان بودند که به نوبه خود، به رشد تقاضا و در نتیجه، افزایش بیشتر بهای مسکن دامن می زد.

همزمان، پائین بودن نرخ بهره، که دولت های غربی به خصوص آمریکا و بریتانیا به عنوان یک دستاورد عمده اقتصادی از آن یاد می کردند، مردم را به دریافت وام مسکن تشویق می کرد.

رونق کم سابقه در بازار مسکن همچنین رشد پدیده جدیدی به نام "موسسات وام درجه دو مسکن" را به همراه آورد که هدف آنها، پرداخت وام به کسانی بود که، به دلایلی مانند نداشتن شغل ثابت یا پیشینه مالی مطلوب، از دریافت وام از موسسات معتبر مالی محروم مانده بودند.

همزمان، رشد سریع وام مسکن برای موسسات وام دهنده و کارکنان و واسطه های مرتبط با آنها منافع سرشاری را به همراه داشت زیرا اکثر آنان به صورت حق العمل کاری (کمیسیون) فعالیت می کردند و در نتیجه، عواید آنان با افزایش تعداد مشتریان بیشتر می شد.

گفته شده است که بسیاری از این افراد در تلاش برای افزایش تعداد مشتریان خود و کسب درآمد بیشتر، به توانایی متقاضیان وام توجه چندانی نداشتند و به این ترتیب، مقدار قابل توجهی وام های پرخطر و در مواردی، به وضوح غیرقابل پرداخت را در اختیار متقاضیان قرار دادند.

در همانحال، بسیاری از موسسات اعتباری نیز، با اتکا به توانایی مفروض افراد صاحب خانه، آنان را به دریافت وام تشویق می کردند و اعتقاد داشتند که وام گیرنده در نهایت قادر خواهد بود با فروش ملک خود، این وام ها را بپردازد.

در حالیکه فعل و انفعالات وابسته به بازار مسکن سودهای کلان و درآمدهای سرشاری را به همراه داشت، مبنای آن را افزایش ظرفیت تولیدی جامعه تشکیل نمی داد بلکه صرفا از افزایش پولی ارزش مسکن ناشی می شد و به همین دلیل، برخی از کارشناسان از آن به عنوان "حباب مالی" یا رونق کاذب یاد کرده اند.

حتی گروهی از ناظران در کشورهای اروپایی، که شرایط بازار و وام های مسکن در آنها متعادل تر از آمریکا و بریتانیا بود، این دو کشور را به تشویق "اقتصاد قمارخانه ای" متهم کرده اند.

آغاز بحران و گسترش جهانی

رشد بهای مسکن در آمریکا، و همچنین بریتانیا، به تدریج باعث شد تا شمار روزافزونی از متقاضیان مسکن امکان پرداخت اقساط وام را، حتی با شرایط سهل اعتباری، نداشته باشند و در همین حال افزایش بهای برخی کالاهای اساسی در خلال یک سال اخیر، افراد کم درآمدتر را تحت فشار قرار داده بود.

  بارزترین نشانه بحران کنونی سقوط بهای سهام در بورسهای جهان بوده است

ظاهرا همین وضعیت سرانجام به توقف رشد تقاضا و در نتیجه، سقوط بهای مسکن در آمریکا انجامید و به خصوص باعث شد دارندگان وام های درجه دو، که از نظر مالی در موقعیت ضعیف تری قرار داشتند و یا تنها به امید کسب سود ناشی از رشد سریع بهای مسکن به دریافت وام روی


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق وبررسی در مورد تاثیر بحران اقتصادی غرب بر اقتصاد ایران

دانلود تحقیق بررسى تطبیقى نقش عقل در نظام حقوقى غرب و اسلام 31ص

اختصاصی از نیک فایل دانلود تحقیق بررسى تطبیقى نقش عقل در نظام حقوقى غرب و اسلام 31ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 36

 

بررسى تطبیقى نقش عقل در نظام حقوقى غرب و اسلام

مقدمه

این بررسى مختصر شامل چهار قسمت است:

الف - تجزیه و تحلیل معرفت‏شناسى عمومى غرب، علل وجود تضاد در آن و بررسى بعضى علل. در نتیجه این معرفت‏شناسى، نظامهاى حقوقى و قانون‏گذارى غربى به‏سوى عقل‏گرایى غیردینى و درنتیجه، ضد دینى حرکت کرد که منتهى به شناخت‏خواست فرد (لیبرالیسم حقوقى) به‏عنوان تنها منبع حقوق شد. از آنجا که مسیحیت در غرب تا حد تنها «ایمان عاطفى‏» کاهش یافته و دیگر داراى نظام حقوقى مستقل قابل اجرا نیست، در این بخش از بررسى مقایسه‏اى، تنها معرفت‏شناسى عمومى غرب - نه مسیحیت - که طبعا متاثر از فرهنگ مسیحیت‏بوده، مورد توجه قرار گرفته‏است.

ب - در قسمت دوم، معرفت‏شناسى عمومى اسلام به‏اختصار بررسى شده است.

ج - در بخش سوم معرفت‏شناسى حقوق اسلام، یا علم اصول که بهترین منعکس کننده دیدگاه معرفت‏شناسانه عمومى اسلام است، مورد بحث قرار گرفته‏است.

د - در آخرین بخش، رشد اصول فقه، مخصوصا قبول حجیت عقل و قاعده تلازم عقل و شرع بررسى شده است. در این قسمت مخصوصا نقش شیخ مرتضى انصارى در تعمیق و گسترش علم اصول فقه و جنبه عقلانى آن مورد توجه قرار گرفته که این قسمت مختصرتر بررسى شده‏است. ما در این گفتار در صدد آن نیستیم که مکررا از نقش بارز شیخ مرتضى انصارى در رشد عقل‏گرایى در اسلام، محدوده عقل در معرفت‏شناسى حقوقى اسلام، حجیت عقل، قاعده تلازم وادله عقلیه بطور سطحى یاد کنیم; بلکه کوشیده‏ایم ابتدا جریان رشد عقل‏گرایى، سپس عقل‏گرایى اسلامى - که کاملا متفاوت با نوع غربى آن است - و بعد از آن، رشد علم اصول به‏عنوان نتیجه عقل‏گرایى اسلامى، و در آخر، حجیت عقل و قاعده تلازم را به‏عنوان منعکس‏کننده کاربرد عقل در علم اصول و در این مسیر موضع شیخ انصارى را نشان دهیم. لازم‏است‏یادآورى شود که مآخذى که در این نوشتار آمده منابع متناسبى براى بررسى بیشتر چهار مطلب فوق است; مخصوصا کتاب «عصر تفکر» نوشته توماس پین براى بخش اول; «مناهج البحث‏»، «توفیق الطویل‏» و «الدین و الفلسفه‏» نوشته على سامى الشار براى بخش دوم و «رابطه دین و فلسفه‏» نوشته ابوالفضل عزتى براى بخش سوم و چهارم.

بررسى مختصر معرفت‏شناسى عمومى و حقوقى غرب

از آنجایى که فقه تعریف شده است‏به: «العلم بالاحکام الشرعیه الفرعیة عن ادلتها التفصیلیه‏» و علم اصول تعریف شده‏است‏به: علمى که در آن ادله تفصیلیه فقه مورد بررسى و کاوش قرار مى‏گیرد; بنابراین، علم اصول فقه در اصطلاح روز عبارت‏است از عرفت‏شناسى علم فقه (اپیستمولوژى).

شناخت معرفت‏شناسى فقه (علم اصول) در حد وسیعى مربوط است‏به شناخت دیدگاه معرفت‏شناسانه عمومى اسلامى. براى این کار لازم است‏یک بررسى تطبیقى مختصر از معرفت‏شناسى غربى و اسلامى صورت‏گیرد.

معرفت‏شناسى حاضر در غرب اعتبار و ارزش خود را بر تضاد، رودررویى، دوگانگى و چندگانگى بین ماده و معنا در فلسفه یونان استوار کرده‏است. این دوگانگى و تضاد بعدا به معرفت‏شناسى التقاطى یهودیت - مسیحیت غرب راه یافت. رشد علم و هنر براساس این دیدگاه التقاطى با خود تضاد بین سیاست و دین، عقل و دین، و در حقوق، تضاد بین خواست مردم (دموکراسى) و اخلاق را به همراه داشت.

مسیحیت پس از استقرار در اروپاى غربى شکل کاتولیکى به خود گرفت. مسیحیت از نظر تبلیغى بودن، شبیه اسلام و ازنظر معتقدبودن به استقرار حکومت، شبیه اسلام شیعى است (حکومت واقعى - حکومت‏حقیقى). مسیحیت کاتولیکى با در دست گرفتن قدرت، یک امپریالیسم کاتولیکى تاسیس کرد. جنگهاى صلیبى، دو عکس‏العمل در این جریان موجودند: از درون پروستانیسم و از بیرون سکولاریسم.

مسیحیت تحریف شده غربى نمى‏توانست معقولیت را بپذیرد و بنابراین رسما مرکز ایمان را قلب قرار داد، نه عقل و از اینجا تضاد بین عقل و دین و ایمان در داخل مسیحیت غربى قوت گرفت. از آنجا که عقلانیت نمى‏توانست در چهارچوب مسیحیت تحقق پذیرد مجبور شد در خارج از آن گسترش یابد و عقلانیت رسما رودرروى مسیحیت قرار گرفت. تضاد بین دین و عقل در غرب حتى على‏رغم آشنایى با این رشد متوقف نشد. البته این تضاد در بعضى مکاتب کلامى، مانند اشاعره و بعضى مکاتب مانند حنبلى و بطور اخص نوع وهابى آن نیز به‏وجود آمد.

ولى اصول فقه در اسلام، حتى در مکاتب اهل سنت‏بویژه در مکتب فقه اصولى شیعه، هرگز دوگانگى عقل و ایمان را نپذیرفته‏است. با این ترتیب در حالى‏که جنبه عقلانى در غرب ضرورتا تنها در خارج دین و حتى در برابر دین به رشد خود ادامه داد عقل‏گرایى در اسلام در متن دین و در درون دین گسترش یافت. عقل‏گرایان واقعى در تاریخ فلسفه اسلام همان علماى دینى و بیشتر فقهاى اصولى بودند درحالى‏که عقل‏گرایان در غرب، مخالفان مسیحیت‏بودند و اصلا اعتبار خود را در مخالفت‏با آن کسب کردند.

با این ترتیب چون عقل‏گرایى نمى‏توانست در درون مسیحیت عاطفى غربى رشد یابد، در خارج و حتى در برابر آن گسترش یافت. دشوارى مهم در این رابطه مقایسه‏اى است که غرب بین اسلام و مسیحیت مى‏کند و بنابراین تصور مى‏کند که عقلانیت‏باید در برابر اسلام رشد یابد و به‏این جهت تصور مى‏کنند که حکومت مردمى و حقوق بشر در اسلام نیز باید در برابر دین اسلام رشد کند.

در دوران رنسانس و روشنفکرى این تضاد عمومى منتهى به تجزیه دین از سیاست; یا کلیسا و دولت‏شد. رشد عقل‏گرائى، یا تحت تاثیر ماوراءالطبیعه امانوئل کانت، (Kantian Medolplusics) تحت تاثیر واقع‏گرایى منطقى دکارت و مکانیک نیوتونى و راه‏یافتن آنها به علوم طبیعى، اجتماعى، سیاسى و حقوق، به تضاد و تجزیه فوق و جدایى حقوق از اخلاق، مردم و حقوق، عقل و دین، دین و سیاست کمک فراوان کرد. درنتیجه در حقوق، تحول وسیعى به‏وجود آمد که موجب پیدایش مکاتب متعدد حقوقى جدید شد. تکامل طبیعى داروینى به دنبال خود نظریه تکامل علوم اجتماعى داروینى را به‏وجود آورد و درنتیجه حقوق نیز در محدوده علومى که دستخوش تحول،


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق بررسى تطبیقى نقش عقل در نظام حقوقى غرب و اسلام 31ص