نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق تأویل در مثنوی , word

اختصاصی از نیک فایل دانلود تحقیق تأویل در مثنوی , word دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق تأویل در مثنوی , word


دانلود تحقیق تأویل  در مثنوی , word

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*  فرمت فایل:Word  قابل ویرایش و آماده پرینت. تعداد صفحه19

فهرست مطالب

 

 باده از غیب است کوزه زین جهان    

                                           کـوزه پیـدا، باده در وی بـس نـهان

                                                                                        (مولانا)

چکیده:

 تأویل، شیوه‏ای کهن در تفسیر متون مقدس است که سابقة‌آن به حماسة ایلیاد و ادیسه برمی‏گردد.در میان مسلمانان این روش، نخست در تأویل حروف مقطعه پدیدار شد و سپس فرقه‏های گوناگون مانند: معتزله، باطنیه،اخوان الصفا، فلاسفه، حروفیه و عرفا به تأویل قرآن کریم و حدیث دست زدند.در عرفان، عروج از لفظ به معنا و سیر صعودی از عبارت به اشارت تأویل نام دارد و مبنای آن انسان است که با تحول و ارتقای وجودی به ادراک حقایق در هر مرتبه نایل می‏گردد.مولانا در مثنوی شریف ـ که تفسیری عارفانه به شمار می‏آید ـ فراوان به تأویل دست می‏زند؛ روش او جمع بین ظاهر و باطن است. او الفاظ را به معنای حقیقی خود می‏گیرد که این، البته، جز با شهود باطنی و رؤیت درونی به دست نمی‏آید. مولانا این معنا را با تمثیلهای متعدد و متنوع و دل‏انگیز به تصویر می‏کشد.

 

کلیدواژه‏ها:

مقاله

 منابع و مراجع:

 

دانلود تحقیق تأویل  در مثنوی فایل word. شامل 19صفحه. مناسب جهت انجام تحقیقات، پروژه ها و پایان نامه های دانشجویی و مقالات درسی

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق تأویل در مثنوی , word

دانلود تحقیق تأویل در مثنوی

اختصاصی از نیک فایل دانلود تحقیق تأویل در مثنوی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

کوزه و باده

(تأویل در مثنوی)

باده از غیب است کوزه زین جهان

کـوزه پیـدا، باده در وی بـس نـهان

(مولانا)

چکیده:

تأویل، شیوه‏ای کهن در تفسیر متون مقدس است که سابقة‌آن به حماسة ایلیاد و ادیسه برمی‏گردد.در میان مسلمانان این روش، نخست در تأویل حروف مقطعه پدیدار شد و سپس فرقه‏های گوناگون مانند: معتزله، باطنیه،اخوان الصفا، فلاسفه، حروفیه و عرفا به تأویل قرآن کریم و حدیث دست زدند.در عرفان، عروج از لفظ به معنا و سیر صعودی از عبارت به اشارت تأویل نام دارد و مبنای آن انسان است که با تحول و ارتقای وجودی به ادراک حقایق در هر مرتبه نایل می‏گردد.مولانا در مثنوی شریف ـ که تفسیری عارفانه به شمار می‏آید ـ فراوان به تأویل دست می‏زند؛ روش او جمع بین ظاهر و باطن است. او الفاظ را به معنای حقیقی خود می‏گیرد که این، البته، جز با شهود باطنی و رؤیت درونی به دست نمی‏آید. مولانا این معنا را با تمثیلهای متعدد و متنوع و دل‏انگیز به تصویر می‏کشد.

کلیدواژه‏ها:

قرآن کریم، تمثیل، ظاهر، عبارت، تعبیر مثنوی شریف، تأویل، باطن، اشارت، تجربه.

مقدمه

تأویل (hermeneutics) شیوه‏ای کهن و باسابقه است و ریشه در باور به تقدس(sacred) متن دارد و به گونه‏ای محدود کردن دو جهان (بیرونی و درونی) به متن است و آن بر این اندیشه استوار می‏‎باشد که حروف نوشتاری حامل رمزهای بنیادین و نامکشوف است. تفسیر را در مورد متون مقدس و غیر مقدس و تأویل را در مورد نوشته‏های مقدس جاری می‏دانند و البته تمام متون وحیانی (revealed tests) حامل و واجد معانی متعدد و تأویل‏مند هستند. واژة یونانی هرمنیا، برگرفته از نام هرمس، ناظر به این باور می‏باشد که هرمس رسول و پیام‏آور خدایان و گاه خدای آفرینندة زبان و گفتار است. هرمس در قرون وسطی نزد مسیحیان، مسلمانان و یهودیان، بانی و پایه‏گذار علم و حکمت به شمار می‏رود و در عصر رنسانس نیز بسیاری از فلاسفه و دانشمندان نامی هرمس را مشعلدار دانش و خرد دانسته‏اند. او هم پیام‏آور است و هم تأویل‏گر؛ البته تأویل در ادوار بعد در اندیشة بشری به تمام متون راه یافت. هرمس که در قرون وسطی همان طاط (تحوت (Thot)) نزد مصریان، اخنوخ یهودیان، هوشنگ ایرانیان و ادریس مسلمانان دست در نزد مسیحیان زبان و قلب خداوند یا رع (Ra) به شمار می‏رود یعنی او همان کلام الهی و صاحب ذکر مقدس بود که رهبر انسان به وصال حقیقت می‏باشد. سابقة‌ تأویل،‌ به یونانیان و حماسة ‌ایلیاد و ادیسه و این بحث که آیا اثر افسانه است یا حقیقت ـ برمی‏گردد و سپس در عصر بلوغ اندیشه در یونان به افلاطون و در ادامه به اصحاب فیلون در تفسیر تورات و اصولاً احبار ـ درمی‏پیوندد و در ادوار بعد نزد فرقه‏های زندیک مجوس ـ در تفسیر اوستا ـ این شیوه به چشم می‏خورد؛ ناصر بن خسرو تأویل را به یوشع بن نون نسبت می‏دهد و می‏گوید:

تأویل را طلب که جهودان را این قول، پند یوشع بن نون است

[ناصر بن خسرو بی تا: 66]

در میان مسلمانان نیز این معنا با تأویلهایی که ـ در قرن اول هجری ـ از حروف مقطعه نموده‏اند، آغاز شد و در پی با پدیدآیی فرق و مذاهب گسترش یافت. این اندیشه در مورد حروف مقطعه در قرون اولیه ـ و حتی تا به امروز ـ وجود داشته است که آن را آیه‏ای دانسته‏اند که کسی معنای آن را نداند و آیه متشابه را نیز آیه‏ای برشمرده‏اند که مفهوم روشنی ندارد و با این تطبیق، متشابه را تنها حروف مقطعه دانسته‏اند و سپس تنها متشابه (حروف مقطعه) را واجد تأویل دانسته‏اند! این اندیشه با دیدگاه قرآنی همخوانی ندارد زیرا:

الف. تمام قرآن کریم حامل تأویل است نه تنها متشابه [اعراف: 53؛ یونس: 39].

ب. در قرآن کریم آیات متشابه، حروف مقطعه نیستند (و بالعکس) زیرا متشابه در برابر محکم قرار دارد یعنی هر دو از مقولة الفاظ هستند نه حروف [آل عمران: 7] و حروف مقطعه نه محکمند و نه متشابه.

ج. آیة‌ متشابه به آیة غیر روشن اطلاق نمی‏شود و این اندیشه در تعارض با نور بودن و عربی مبین بودن آیات قرآنی است بلکه در آیة دارای مدلولات متعدد و متنوع گفته می‏شود.

د. حروف مقطعه نیز دارای معانی هستند و به معنای مبهم نمی‏باشند و برای وجه نزول آن مواردی یاد شده است.

گسترش حوزه‏های دولت در عصر عباسی، تبادل اندیشه، رشد خردگرایی، دور شدن از عصر نزول، ابهام در مرزهای عقل و رأی (پیشداوری)، و … از علل پدیدآیی رأی در تفسیر می‏باشد و البته اعم از اینکه رأی را به معنای اندیشه بگیریم یا پیشداوری (prejudgment)، تأویل اوج تفسیر به رأی به شمار می‏رود که گریزی هم از تفسیر و تأویل نیست. چرا که بیان متن و تعبیر تجربه، عین تفسیر به رأی و تأویل می‏باشد که حتی نه تفسیر و تفسیر به رأی و تأویل، بلکه ترجمه نیز در مظان فرو غلتیدن به رأی (درست و نادرست) قرار می‏گیرند، زیرا وحی آسمانی که در قالب زبانی (عربی) درمی‏آید و بشری و زمینی می‏گردد این گذار از ذهن و زبان و سپس تعبیر و تفسیر مشکلاتی را پدیدار می‏نماید؛ آری به قول شبستری:

معانی چون به وفق منزل افتاد در اذهان خلایق مشکل افتاد

زیرا که:

آب باران باغ صد رنگ آورد ناودان، همسایه در جنگ آورد


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق تأویل در مثنوی

تحقیق در مورد تأویل در مثنوی

اختصاصی از نیک فایل تحقیق در مورد تأویل در مثنوی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تأویل در مثنوی


تحقیق در مورد تأویل در مثنوی

لینک دانلود و پرداخت پایین مطلب

فرمت فایل:word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:19

چکیده:

 تأویل، شیوه‏ای کهن در تفسیر متون مقدس است که سابقة‌آن به حماسة ایلیاد و ادیسه برمی‏گردد.در میان مسلمانان این روش، نخست در تأویل حروف مقطعه پدیدار شد و سپس فرقه‏های گوناگون مانند: معتزله، باطنیه،اخوان الصفا، فلاسفه، حروفیه و عرفا به تأویل قرآن کریم و حدیث دست زدند.در عرفان، عروج از لفظ به معنا و سیر صعودی از عبارت به اشارت تأویل نام دارد و مبنای آن انسان است که با تحول و ارتقای وجودی به ادراک حقایق در هر مرتبه نایل می‏گردد.مولانا در مثنوی شریف ـ که تفسیری عارفانه به شمار می‏آید ـ فراوان به تأویل دست می‏زند؛ روش او جمع بین ظاهر و باطن است. او الفاظ را به معنای حقیقی خود می‏گیرد که این، البته، جز با شهود باطنی و رؤیت درونی به دست نمی‏آید. مولانا این معنا را با تمثیلهای متعدد و متنوع و دل‏انگیز به تصویر می‏کشد.

 

کلیدواژه‏ها:

قرآن کریم، تمثیل، ظاهر، عبارت، تعبیر مثنوی شریف، تأویل، باطن، اشارت، تجربه.

 مقدمه

تأویل (hermeneutics)  شیوه‏ای کهن و باسابقه است و ریشه در باور به تقدس(sacred) متن دارد و به گونه‏ای محدود کردن دو جهان (بیرونی و درونی) به متن است و آن بر این اندیشه استوار می‏‎باشد که حروف نوشتاری حامل رمزهای بنیادین و نامکشوف است. تفسیر را در مورد متون مقدس و غیر مقدس و تأویل را در مورد نوشته‏های مقدس جاری می‏دانند و البته تمام متون وحیانی (revealed tests)  حامل و واجد معانی متعدد و تأویل‏مند هستند. واژة یونانی هرمنیا، برگرفته از نام هرمس، ناظر به این باور می‏باشد که هرمس رسول و پیام‏آور خدایان و گاه خدای آفرینندة زبان و گفتار است. هرمس در قرون وسطی نزد مسیحیان، مسلمانان و یهودیان، بانی و پایه‏گذار علم و حکمت به شمار می‏رود و در عصر رنسانس نیز بسیاری از فلاسفه و دانشمندان نامی هرمس را مشعلدار دانش و خرد دانسته‏اند. او هم پیام‏آور است و هم تأویل‏گر؛ البته تأویل در ادوار بعد در اندیشة بشری به تمام متون راه یافت. هرمس که در قرون وسطی همان طاط (تحوت (Thot)) نزد مصریان، اخنوخ یهودیان، هوشنگ ایرانیان و ادریس مسلمانان دست در نزد مسیحیان زبان و قلب خداوند یا رع (Ra) به شمار می‏رود یعنی او همان کلام الهی و صاحب ذکر مقدس بود که رهبر انسان به وصال حقیقت می‏باشد. سابقة‌ تأویل،‌ به یونانیان و حماسة ‌ایلیاد و ادیسه و این بحث که آیا اثر افسانه است یا حقیقت ـ برمی‏گردد و سپس در عصر بلوغ اندیشه در یونان به افلاطون و در ادامه به اصحاب فیلون در تفسیر تورات و اصولاً احبار ـ درمی‏پیوندد و در ادوار بعد نزد فرقه‏های زندیک مجوس ـ در تفسیر اوستا ـ این شیوه به چشم می‏خورد؛ ناصر بن خسرو تأویل را به یوشع بن نون نسبت می‏دهد و می‏گوید:

تأویل را طلب که جهودان را 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تأویل در مثنوی

دانلود پژوهش شرح ابیات مثنوی بیت 1598 تا 1649

اختصاصی از نیک فایل دانلود پژوهش شرح ابیات مثنوی بیت 1598 تا 1649 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پژوهش شرح ابیات مثنوی بیت 1598 تا 1649


دانلود پژوهش شرح ابیات  مثنوی بیت 1598 تا 1649

دانلود پژوهش شرح ابیات مثنوی بیت 1598 تا 1649
فایل ورد و قابل ویرایش
در 20 صفحه

1598 ) بامدادان آمدند آن مادران خفته اُستا همچو بیمار گران
نثر : آن مادران بامدادان آمدند در حالیکه در حالیکه اُستا همچون بیمارگران خفته بود.
معنی : صبح مادران به خانه استاد آمدند و استاد مانند یک بیمار وخیم الحال خوابیده بود.
بامدادان : صبح اول وقت / گران :‌وخیم الحال / بیمار گران : بیمار وخیم الحال
1599) هم عرق کرده ز بسیاری لحاف سریسته،‌دو کشیده در سجاف
نثر : غم از بسیاری لحاف عرق کرده است و هم سرخود را بسته و دو را در سجاف کشیده است.
معنی: از بس لحاف روی او انداخته بودند عرق کرده بود و سرش را نیز بسته بود و صورتش را زیر لحاف پنهان کرده بود.
زبسیاری: از زیادی / سربستن: کناه از بیمار بودن/ سجاف : فاصله بین دو پرده ، باریکه ای که در حاشیه جامه می دوزند.
1600) آه آهی می کند آهسته او جملگان گفتند هم لا حول گو
نثر: او آهسته آه آهی می کند و جملگان نیز لا حول گو گفتند.
معنی :‌استاد آهسته آهسته زیر لحاف آه آهی می کرد و همه حضار نیز از تعجب لاحول و لاقوه الا باالله می گفتند.
آه آه : ناله کردن از درد بیماری / جملگان : حاضران – اطرافیان
1601) خیر باشد اوستاد این درویش جان تو ،‌ما را نبودست زین خبر
نثر :‌اوستاد این دردسر خیر باشد به جان تو قسم ما را از این حادثه هیچ خبر نبود
معنی : مادران به استاد گفتند : انشاء الله که خیر است قسم به جان عزیزت که ما از این موضوع بی خبر بودیم
خیر باشد: به نیکی و خیر سپری می شود / دردسر: بیماری ، گرفتاری / جان تو : قسم به جان تو
1602) گفت : من غم بی خبر بودم از این آگهم مادر غران کردند، هین
نثر : استاد گفت : من هم از این بیماری بی خبر بودم هم اکنون کودکان مادر غران مرا آگاهم کردند
معنی :‌استاد گفت : البته من هم از این مسأله خبر نداشتم بلکه آن بچه های مادر فلان مرا آگاه کردند.
این طرز تعبیر که مادران اطفال را در پیش روی خودشان غر و قحبه می خواند هم با طرز بیان معلم مکتب که به سادگی و کودک زبانی معروف است مناسبت دارد و هم ساده خیالی هنرمندانة گویندة مثنوی را رنگ بلاغت عام پسند ؟؟ می دهد *)
* سرنی : ج 1 ص 142.
غران : غر و قحبه شخصی در جلوی درویش
.
.
.
.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پژوهش شرح ابیات مثنوی بیت 1598 تا 1649

پروژه آموزه های تربیتی در مثنوی و تطبیق ان با روانشناسی نوین ومعاصر. doc

اختصاصی از نیک فایل پروژه آموزه های تربیتی در مثنوی و تطبیق ان با روانشناسی نوین ومعاصر. doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پروژه آموزه های تربیتی در مثنوی و تطبیق ان با روانشناسی نوین ومعاصر. doc


پروژه آموزه های تربیتی در مثنوی و تطبیق ان با روانشناسی نوین ومعاصر. doc

 

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابلویرایش 130صفحه

 

چکیده:

این رساله، با عنوان «آموزه‌های تربیتی در مثنوی و تطبیق آن با روانشناسی نوین و معاصر» در یک مقدمه و چهار بخش تنظیم شده است. مقدمه مشتمل است بر اشاره‌ای به جایگاه رفیع مثنوی در میان آثار ادب فارسی و عظمت اندیشه‌های ژرف مولانا جلال الدین محمد مشهور به مولوی. همچنین شرح مختصر زندگینامه به آن بزرگ از آغاز حیات تا واپسین دم حیات.

بخش اول اختصاص دارد به بررسی تعلیم و تربیت از دیدگاه قرآن و احادیث و روایاتی که از ائمه معصومین علیهماالسلام نقل شده است. در بخش دوم به جهان‌بینی مولانا، انسان از دیدگاه مولانا، تهذیب اخلاق، تدبیر منزل و سیاست مُدُن در مثنوی اشاره دارد و ابیاتی چند در باب هر موضوع به عنوان شاهد مثال از مثنوی معنوی آورده شده است. بخش سوم به بررسی نظرات و آراء روان‌شناسان بزرگ معاصر در زمینه تربیت و رشد و به کمال رسیدن و شکوفا شدن انسان‌ها، اختصاص داده شده است. در ابن بخش نظرات شش تن از برجسته‌ترین روانشناسان را که در حوزه رشد شخصیت و کمال یا با او هر کدام الگویی خاص را ارائه داده‌اند و به روانشناسان کمال گرا شهرت دارند، مورد بررسی فرار داده‌ایم. در بخش چهارم تلاش گردیده است تا نظرات تربیتی مولانا در مورد به کمال رسیدن انسان با سه مکتب بزرگ روان‌شناسی نوین و معاصر تطبیق داده شود. این سه مکتب بزرگ عبارتند از مکتب روانکاوی، مکتب رفتارگرایی و مکتب انسان‌گرایی باشد که بیان نکات تربیتی در مثنوی به عنوان یک راه ارتباطی با منبع وحی، راهنمایی ما در فهم مطالب مربوط به انسان باشد، چرا که مولانا با اقتباس از قرآن کریم و فهم آیات وحی به خلق مثنوی پرداخته است. تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.

مقدمه:

سپاس و ستایش و ثنا، آن را سزاست که از نهیب دور باش کبریایی‌اش عقل دوراندیش را در شناخت ذاتش راه نیست، و اندیشه تیزگام در راه شناسایی او لنگ است. زیرا مخلوق جز از جنس و مثل خود اگاه نیست. و درود کامل، خاص خاصان اوست بالاخص، بر اوّلین تجلی نور ازل و آخرین پیامبر مرسل محمد (ص) و پویندگان راه و حاملان اندیشه او. در میان نوابغ ادبی و اندیشمندان زبان و ادب فارسی و زنجیره چهره‌های درخشان هزار سال شعر فارسی، مولوی یکی از زبان‌آورترین شاعران تاریخ و یکی از رفیع‌ترین سرایندگان شعر عرفانی در تمام اعصار شعر فارسی و آخرین مظهر کمال در سراسر جغرافیایی ادبیات عرفانی ایران است که دیوان شمس و مثنوی او متعالی‌ترین اوج معنی‌گرایی در شعر تعلیمی فارسی است. عشق که بن‌مایه غزل‌های اوست، تجربه حیات اوست.

مثنوی او عملی‌ترین و حیاتی‌ترین نمونه عرفان است آن هم با نظم و سبک و ساختار و صورتی که ویژه اوست، اما از طرفی دیگر مدتها بود که شیفته‌وار، دل بسته مثنوی بودم و اندیشه‌های بلند و افکار معنی‌آفرین و هیجان‌برانگیز و حرکت‌خیز و حیات‌بخش و انسان‌ساز و معانی شیرین که از الفاظ سخته این کتاب عظیم می‌تراود، هر روز بیش از روز پیش، مرا مجذوب و مفتون خویش می‌ساخت در نتیجه سعی و تلاشم بر این بود که بتوانم از این شاهکار بی‌همتای جاویدان جهان اندیشه و ادب شعر فارسی چیزی بیاموزم.

برای من، مثنوی مولوی، تنها یک اثر ماندگار و خواندنی و ماندنی چون دیگر آثار عرفانی یادواوین شعری و حکمی نیست، بلکه محور زندگی و آئینه تمام‌نمای حیات بشری است که از دیدگاه او انسان حامل اندیشه الهی و مقام خلیقه‌ایی دارد. و هیچ‌کس در دیدگاه خداوند خوار مایه و حقیر نیست. و راه وصول به حق، موقوف و منحصر به صورتی خاص از پرستش نیست، بلکه هر کاری که از سر سوز و اخلاص به حق انجام شود، راهی به حق است و از هر دلی به حقیقت راهی است.

همانگونه که از شاهنامه فردوسی، صدای ضربان قلب زنده و تپنده انسان پرتوان و پویای بی‌زمان و مکان را می‌شنویم، مثنوی مولوی نیز احیاگر حیثیت انسانی و معمار اندیشه و منادی صلح و آزادی و اُخوت، انسان و انسان‌گرایی و مبشر عدالت اجتماعی و ستایشگر فضیلت و علم و عشق و خردپژوهی است. البتّه خرد کلّی معرفت‌جو و معاد اندیش و فریادی است علیه نابرابری‌های اجتماع. او سقراط‌وار، به سرنوشت انسان و آزادی او می‌اندیشد. همانگونه که شاهنامه به رودی عظیم می‌ماند که در عین قدرت و زیبایی، آراسته و کامل است و برای هر شخص جلوه و جمال خاص دارد و در عین حال، شناسنامه زندگی پرتلاطم وسرشار از گیر و دار ملت سلحشور و قوم دلیر ایران است که یک قوم و فرهنگ را از اعماق زمان و ژرفای تاریخ بیرون کشیده است و بر قله رفیع فکر و تمدن و فرهنگ و ادب قرار داده است.

مثنوی نیز به اقیانوسی متلاطم می‌ماند که در سطح هموار، آرام و قابل رؤیت و بهره‌برداری است و گاه در اعماق ژرف، دره‌هایی پر پیچ و خم به جریان می‌افتد و از دسترس و دید خواننده ناپدید می‌گردد. مولوی عقیده دارد که حقیقت انسانی بیرنگ است و قدر مشترک میان افراد بشر معنی و اصل انسانیت است. پس همان‌ بهتر که بدان حقیقت باز گردیم و ستیزه و پرخاش را به یک سو نهیم. مثنوی عصاره تجربه دینی اسلامی در طول هزار و پانصد سال تفکر دینی است و به ما می‌گوید که اعمال قدرت و خشونت و قهر و غلبه و آزار و شکنجه و سخت‌گیری، راه صحیح تربیت و پرورش اخلاق نیست.

شاید بتوان با قدرت‌نمایی و هیبت، بشر را مقهور کرد ولی نمی‌توان انسان کامل ساخت زیرا قهر و هیبت ممکن است ظاهر را منظم کند ولی باطن را پاک نمی‌کند و نور معنی نمی‌بخشد و انسانیت روی در حجاب می‌کشد.

پس از تنگ‌نظری و کوته‌بینی‌‌ها و فردطلبی‌ها دست بردارید، زیرا تسلّط بر دلها و عقاید از دایره فشار بیرون است، همانگونه که شاهنامه برای اندیشمندان، ساختار پیروزی و شکست، امید و ناامیدی، زادنها و مردنها، در آن تفکر‌آمیز و پرمعناست و می‌تواند چراغی برای آیندگان باشد که چگونه با ایران و ایرانی باید برخورد کرد، مثنوی نیز با ارائه جهان‌بینی‌ها و باید و نبایدهایی که ارائه می‌دهد، شمع شب‌افروزی است برای آیندگان و برای همگان که چگونه با انسانها برخورد کنند و به ما می‌گوید ای انسانها، تبر در جان یکدیگر منهید و بگذارید انسانیت از افق زندگی سر بر زند و بدرخشد.

برای مفاهیم بی‌شماری که در مثنوی می‌درخشند از آنجا که هر کس از زاویه‌ای به آن نگریسته، خواستیم دِیْنِ خود را ادا و شمه‌ای از مفاهیم معرفتی انسانی و رشد و کمال او را بیان نمایم. اما در این دریای بس عظیم و ژرف و پهناور و در این گفتار کوتاه، پیش از یک قطره آن را نمی‌توان بازگو کرد، زیرا به ضرس قاطع و یقین جازم، معتقدم و می‌گویم که هیچ کتابی از ساخته‌های فکر و قلم بشری به اندازه مثنوی شریف مولوی افکار تازه و مطالب ارزنده و جاودانی ندارد. به طوری که اگر پیشرفت سریع و حیرت‌انگیز تمدن و علوم و معارف بشری، به فرض محال کلّی از کتب و آثار نظم و نثر قدیم، ساخته قلم و فکر بشر را در هم نوردد و همه را باطل کند، هنوز مثنوی مولوی زنده، پیشرو و. قافله‌سالار اصلاح نفوس و سردفتر علوم و معارف بشری و مظهر (آنکه نمرده است و نمیرد تویی) خواهد بود.

 

فهرست مطالب:

چکیده

پیشگفتار

مقدمه

زندگینامه مولانا

آغاز عمر، اسم و القاب (1)

بهاء ولد، مولانا و مهاجرت

روزگار تربیت و ارشاد

دوره انقلاب و آشفتگی

پایان زندگانی

صورت و سیرت مولانا

آثار مولانا

غزلیّات:

مثنوی:

آثار منثور مولانا:

فیه ما فیه:

مکاتیب:

مجالس سبعه:

بخش اول

تعلیم و تربیت در اسلام، قرآن، احادیث

فصل اول

مقدمه‌ای بر تعلیم و تربیت اسلامی

فصل دوم

تعلیم و تربیت در اسلام (قرآن، احادیث)

فصل سوم

ضرورت تعلیم و تربیت برای انسان

فصل چهارم

اهمیّت تعلیم و تربیت برای فرد

تعلیم و تربیت سطح اقتصادی فرد را بهبود می‌بخشد.

تعلیم و تربیت سطح اجتماعی فرد را بالا می‌برد

نقش تعلیم و تربیت در ساختار شخصیت انسان

نقش تعلیم و تربیت در پرورش جنبه‌های انسانی

فصل پنجم

هدف از تربیت

موضوع تعلیم و تربیت

مفهوم تعلیم و تربیت

اهداف کلی تربیت

اصلاح رابطه انسان با تاریخ

بخش دوم

انسان از دیدگاه مولانا در مثنوی

فصل اول

جهان‌بینی حاکم بر مثنوی

فصل دوم

نظر مولانا در مورد انسان

نقش اندیشه در وجود انسان از دیدگاه مولانا

قدرت و توانمندی‌های انسان درمثنوی

وجوه انسان در مثنوی

خلقت انسان در مثنوی

نقش انسان در مثنوی

حقیقت وجود آدمی از دید مولانا در مثنوی

نقش انسان نادان در گمراهی‌ها از دیدگاه مولانا

نقش عشق و سعادت و عقل در انسان از دیدگاه مولانا

فصل سوم

انسان کامل از دیدگاه مولوی

انسان میان دو بی‌نهایت

ارزیابی انسان کامل از خود از دیدگاه مولانا

راه و روشهای نیل به کمال

فصل چهارم

تهذیب اخلاق در مثنوی

انسان اشرف مخلوقات است

در فضیلت خاموشی

در فضیلت سخاوت

جایگاه و مورد انفاق و امساک

در باب عفت

محبت و نیکویی در حق دوستان

مشورت با عاقلان

دوری از همنشینی با احمقان

هرچه می‌کنی برای خدا انجام بده

بدبین مباش و به نیکی‌ها بنگر و از تلاش فرو مگذار

کینه‌توزی مکن

پیرو راستا باش

قرآن بخوان و مطالب آن را پذیرا باش

از پاکان بد مگو و دل به پاکان بسپار

نعمت‌های خدا را شکرگزار باش

نمونه‌هایی از اخلاق بد و منفی در مثنوی

یاس و ناامیدی

کینه‌توزی

شهرت و نام و نشان

حسد

مکر و فریب

تقلید

پیروی از هوی و هوس

همنشینی با نادرستان

ظلم و ستم

مدح و تملّق و چاپلوسی

تعلیم علم به نااهلان

ظاهرنگری

غیبت

تکبّر و فخرفروشی

غفلت

عمل نکردن به دستورات الهی

مقایسه تحصیل با تهذیب اخلاق

فصل پنجم

تدبیر منزل

وظایف انسان در خانواده

آیین همسرداری

وفاداری به همسر، تلاش برای رفاه خانواده

حیاتی ناگوار از مرگ و وصلتای زهرتر از زهر فراق

همراه با جمع

اشعار مربوط به همراهی جمع

خیانت نکردن به همسر و راستگویی در زندگی

مهمان‌نوازی و مهمان را عزیز داشتن و بدگویی نکردن

فصل ششم

سیاست مدن

مقدمه

پیرچنگی (کمک به ضعفا و تهیدستان)

رفع اختلاف و برقراری صلح و آشتی

از بین بردن نزاع، مخالفت و عداوت از میان انصار به برکات رسول(ص)

مقدمه

تفسیر ابیات

احسان در حق دوستان

منابع

 

منابع ومأخذ:

  1. قرآن کریم.
  2. آتکینسون، ریتا ال؛ آتکینسون، ریچاردسی؛ اسمیت، ادواردی؛ زمینه روان‌شناسی هیلگارد. جلد اول، ترجمه دکتر حسن رفیعی، انتشارات ارجمند، چاپ اول، 1378.صفحات 36-16.
  3. آراسته، رضا؛ زایش‌ دوباره در آفرینش و عشق از دیدگاه مولانا، انتشارات صفا، چاپ اول، تهران، 1380.
  4. امینی، ابراهیم؛ اسلام و تعلیم و تربیت، چاپ آرین، انتشارات چهارم، 1376.
  5. بشردوست، مجتبی؛ سودای حقیقت (هستی‌شناسی مولانا)، نشر روزگار، چاپ اول، 1381.
  6. جعفری، محمدتقی؛ تفسیر، نقد و تحلیل مثنوی جلال‌الدین محمد مولوی، جلد 1 الی 6، چاپخانه نمونه قم، تهران، 1381.
  7. جعفری، محمدتقی؛ مولوی و جهان‌بینی‌ها در مکتب‌های شرق و غرب، انتشارات بعثت، چاپ سوم، 1376.
  8. خالدیان، محمدعلی؛ بررسی موانع معرفتی در مثنوی با نگاه به اندیشه‌ها و جهان‌بینی‌های مولوی، نشر موسسه فرهنگی و انتشاراتی فراغی، چاپ دوم، 1384.
  9. خیرآبادی، عباس؛ ظروف آب زندگی (بررسی ساختار قصه‌های مثنوی)، انتشارات پاژ، چاپ اول، مشهد، 1384.
  10. دفتر همکاری حوزه و دانشگاه. مکتب‌های روانشناسی و نقد آن. جلد دوم. سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها. چاپ دوم. 1377.
  11. دلشاد تهرانی، مصطفی؛ سیری در تربیت اسلامی. موسسه نشر و تحقیقات ذکر. چاپ چهارم. 1380.
  12. رهبر، محمدتقی؛ رحیمیان، محمدحسن؛ اخلاق و تربیت اسلامی، نشر سمت، 1380.
  13. زرین‌کوب، عبدالحسین؛ بحر در کوزه/نقد و تفسیر قصه‌ها و تمثیلات مثنوی، انتشارات علمی سخن، چاپ چهارم، 1381.
  14. سادوک، بنیامین جیمز؛ سادوک؛ ویرجینیا، الکوت؛ خلاصه روانپزشکی و علوم رفتاری، جلد اول، ویرایش نهم، ترجمه دکتر حسن رفیعی، انتشارات ارجمند، 1384، صفحات 232-209.
  15. سانتراک، جان دبلیو؛ زمینه‌ روان‌شناسی، ترجمه مهرداد فیروزبخت، ناشر خدمات فرهنگ رسا، 1383.
  16. شریعتمداری، علی؛ روانشناسی تربیتی، انتشارات سپهر تهران، چاپ یازدهم، 1377.
  17. شولتس، دوآن؛ روان‌شناسی کمال (الگوی شخصیت سالم)، ترجمه گیتی خوشدل، نشر پیکان، چاپ نهم، 1380.
  18. شهیدی، سیدجعفر؛ تفسیر نقد و تحلیل مثنوی جلال‌الدین محمد مولوی، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دوم، 1380.
  19. شیروانی، علی؛ آموزه‌های اخلاقی در مثنوی، انتشارات دارالعلم قم، چاپ اول، 1377.
  20. طوسی، خواجه‌ نصیرالدین؛ اخلاق ناصری، انتشارات افست، چاپ اول، 1356.
  21. غزالی طوسی، ابوحامد؛ کیمیای سعادت، انتشارات مرکزی، چاپ هفتم، 1353.
  22. فروزانفر، بدیع‌الزمان؛ شرح زندگانی مولوی؛ انتشارات گلرنگ، 1368.
  23. فروزانفر، بدیع‌الزمان؛ شرح مثنوی شریف، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول، 1380.
  24. کاردان، علی‌محمد؛ اعرافی، غلامرضا؛ فلسفه تعلیم و تربیت. جلد اول. پژوهشکده حوزه و دانشگاه. تهران. چاپ چهارم. 1380.
  25. کاشانی، عزالدین محمود بن علی؛ مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه، نشر اتحاد، چاپ ششم، 1381.
  26. کرمانی، عبادزاده؛ تئوری‌ها و اکتشافات علمی مولانا، نشر طلوع آزادی، 1363.
  27. مشیری، جلیل؛ نگرشی بر اندیشه‌های مولوی، نشر دانشگاه اراک، چاپ اول، 1384.
  28. مومن‌زاده، محمدصادق؛ برداشت‌های روان درمانی از مثنوی، انتشارات سروش، چاپ اول، 1378.
  29. میزیاک، هنریک؛ سکستون، ویرجینیا استارت؛ تاریخچه و مکاتب روان‌شناسی، چاپ دوم، ترجمه احمد رضوانی، انتشارات به نشر، 1376.
  30. نصراصفهانی، محمدرضا، سیمای انسان در اشعار مولانا، نشر هشت بهشت، چاپ اول، 1377.
  31. نصری، عبداله؛ سیمای انسان کامل از دیدگاه مکاتب، انتشارات سپهر، تهران، چاپ چهارم، 1376.
  32. نیکلسون، رینولد؛ تصحیح مثنوی معنوی مولانا جلال‌الدین رومی، انتشارات مولی، تهران، 1370.
  33. هاشمی، جلال؛ پیغام سروش (مکتب مولانا و روان‌شناسی نوین)، انتشارات بعثت، 1380.
  34. همایی، محمد جلال‌الدین؛ مولوی نامه، جلد 1 و 2، نشر ستاره قم، چاپ نهم، 1376.

 

  1. Evans, R.I. Dialogue with erich from. New York: Harper and Row. 1966.
  2. Hall, M.H. A conversation with Abaham H. Maslow. Psychology Today. 2, 27-55. 1968.
  3. Hall, M.H. A conversation with viktor frankl of Vienna. Psychology Today. 2, 56-65. 1968.
  4. Jung, C.G. Man and His Symbols. New York: Dell. 1968.
  5. Rogers, C.R. Client centred therapy. Boston: Houghton Mifflin. 1951.
  6. Shapard, M.F. An intimate portrait of fritz perls and gestalt theraphy. New York: Dutton. 1975.

دانلود با لینک مستقیم


پروژه آموزه های تربیتی در مثنوی و تطبیق ان با روانشناسی نوین ومعاصر. doc