نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نگاهی به تولدی دیگر فروغ فرخزاد 20 ص

اختصاصی از نیک فایل نگاهی به تولدی دیگر فروغ فرخزاد 20 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

نگاهی به تولدی دیگر فروغ فرخزاد :

• فروغ در تولدی دیگر یک تابلو نقاشی میخ شده به دیوار است که با شجاعتی دوست داشتنی ساز برون رفت از میخ و دیوار را ساز می کند. تولدی دیگر پاسخی است به واقعیت چارچوب و تلاشی است از سوی محدود برای پا گذاشتن به خارج از محدوده.

مقدمه

بدون شک ما در تولدی دیگر، با تولد سر و کار داریم. اما تولد چیست؟ آیا تولد چارچوب است، وهم است، امید است و یا تولد نظم و یک پرانتز در بی نظمی است. چشم ما جهان است و جهان وهمی است که اسارت چشم ما آن را به عنوان یک جهان غیر قابل تردید و ملموس به ما تحمیل می کند. شاید جهان وهمی است که تنها در اسارت چشم ما می تواند پائیز باشد یا بهار، استکان چای روی میز باشد با گربه ای که در کنار گرمای شوفاژ پناه گرفته است. بدون در نظر گرفتن تعریف ما از تولد و بدون در نظر گرفتن چارچوب شاید بتوان ادعا کرد که تولد تنها در درون چهارچوب یا اسارت است که می تواند اتفاق بیفتد.

اگر ما تولد را وهم بودنی که چارچوب به ما تحمیل می کند بدانیم در قدم بعدی و شاید همزمان با وهم دیگری به نام رهایی روبرو خواهیم بود. اسارت می تواند تنها با تکیه به رهایی به تعریف و درک اسارت نزدیک شود. رهایی در بهترین حالتها تعریف اسارت است. رهایی چارچوب است که در دهان چارچوب نفس می کشد با این وجود ادعا می کند که اسارت نیست. اسارت تابلو نقاشی میخ شده به دیوار، اسارت میخ شده به مکان و زمان است و رهایی، میل یا آرزوی تابلو برای کنده شدن از دیوار. من فکر می کنم رهایی بیش از هر چیزی به اسارت نزدیکتر است، رهایی به جز اسارت نمی تواند. رهایی وهمی است که در چارچوب اسارت نفس می کشد، تغذیه می کند، به پیاده روی می رود، زاد و ولد می کند و درنهایت در زیر بار اسارت به خاک سپرده می شود با این وجود ادعا می کند که اسارت نیست.

واژه ی تولد چه درآستانه ی سرک کشیدن از دهانه ی بام رسیده ی یک رحم و چه در حوزه ی زبان و هنر آلوده به وهمی تب دار است. تولد، وهمی است که نوستالژی وهمی دیگر، رهایی را با دو پای درشت و چهارزانو می نشاند جلو روی اسیر. حس قفس، لمس واقعیتی زیبا در درون وهمی خانمانسوز است. قفس یک ضرورت است و حس قفس بدون قفس نمی تواند اتفاق بیفتد.

فروغ در تولدی دیگر، فروغ است و همزمان فروغ نیست. فروغ در تولدی دیگر دست به گریبان پارادوکس فروغ است. فروغ، آیه ی تاریکیست و همزمان فروغی است که رو به سوی درخت آب آینه چشم دارد. فروغ در تولدی دیگر چارچوبی است که به درک اسارت نزدیک می شود. فروغ در تولدی دیگر یک تابلو نقاشی میخ شده به دیوار است که با شجاعتی دوست داشتنی ساز برون رفت از میخ و دیوار را ساز می کند. تولدی دیگر پاسخی است به واقعیت چارچوب و تلاشی است از سوی محدود برای پا گذاشتن به خارج از محدوده .

تولد، در تولدی دیگر، وهمی است که وهم فروغ را بردوش گرفته به سوی وهمی دیگر کوچ می کند. تولدی دیگر، لب گرفتن از خود است برای درک بهتر و به زیر زبان آوردن خود. " من " در درون این وهم به دنبال تعریفی دیگر از قفس، چارچوب ، و بوم میخ شده ای به نام "من"است. فروغ در مقطع رودررویی با تولدی دیگر به بلوغ فکری لازم رسیده است که در قدم اول از خود "من" لب بگیرد و در قدم دوم و برای رسیدن تعریفی متفاوت از فروغ با فروغ همخوابه شود. بدون شک فروغ در تولدی دیگر حوصله و توان کافی برای باردار شدن را داراست . او در تولدی دیگر یک فروغ آبستن است. فروغ در تولدی دیگر فروغ را بو می کند، لمس می کند ،فروغ را روی زانو می نشاند و موهاش فروغ را با دقت و وسواس تمام و تا سر حد وسواس شانه می زند، در مقابل آینه چشم ها را تا آستانه ی درشت سرمه می کشد. فروغ در تولدی دیگر بام رسیده ی یک رحم با ظرفیت های بالای زایش است. فروغ تولدی دیگر، بازیگوش، مغرور، و به شدت دوست داشتنی است. در تولدی دیگر فروغ شاهد حضور پررنگ و پهلوانانه تفکر است. تفکر در تولدی دیگر تلاشی است برای تعریف دوباره ای از "من "، برای تعریف دوباره ای از " آیه تاریک". این تلاش برای بالا رفتن از دیوار طلسم غلیظ خارج از اسارت، مثل تب صمیمی و به شدت دوست داشتنی است.

به نظر من تم اصلی تولدی دیگر ، تولد است. نطفه ی تولدی دیگر، در درون یک دایره بسته می شود، تولد ی دیگر در درون همان دایره و در هفت بخش به ظاهر متفاوت و با تکیه به انسجام ذهنی قابل توجهی، به جز بخش پایانی، شکل می گیرد، رشد می کند و در نهایت در نقطه ای دیگر از همان دایره و رو به خودی که خود نیست ، چشم باز می کند. تولدی دیگر، نگاه فروغ است به خود در فاصله ی یک چشم برهم زدن. فروغ در فاصله این چشم بهم زدن با دو فروغ متفاوت دست به گریبان است، او با فروغی روبروست که فروغ نیست.

شاید تولدی دیگر فضای بیشتر، یا شکل و شمایل دیگری را برای نگاه به خود طلب کند. اما نگاه من به تولدی دیگر نگاهی است گذرا و شاید از روی تفنن و صرفا برای ایجاد فضایی است برای کنجکاوی های ذهن خودم. مانع اصلی در این پیاده روی، خود فروغ است که با حضور پررنگ خود ، رسیدن به نزدیکیهای یک نگاه بی طرفانه و چند بعدی به تولدی دیگر را شاید برای من به یک غیر ممکن تبدیل کرده باشد.

 

بخش اول

همه هستی من آیه تاریکیستکه ترا در خود تکرار کنانبه سحرگاه شکفتن ها و رستن های ابدی خواهد بردمن در این آیه ترا آه کشیدم آهمن در این آیه ترابه درخت و آب و آتش پیوند زدم

در این بخش "من" سه بار و " ترا " سه بار تکرار می شود. "من اول" همه هستی من آیه تاریکیست که" ترای اول" را به بردن به سحرگاه شکفتن ها و رستن های ابدی، نوید می دهد. روی صحبت همه ی هستی" من"، رو به" ترا" دارد. این" من" می گوید که همه هستی او آیه تاریکیست. با این وجود به"ترا" نوید می دهد که " ترا" در خود تکرار کنان به سحرگاه شکفتن ها و رستن های ابدی خواهد برد"

در این بخش" من" رو به " تو" اعلام میکند؛ " من در این آیه ترا آه :کشیدم آه و من در این آیه ترا به درخت و آب و آتش پیوند زدم." شناسایی "من" شاید کار آسانی باشد. شاید شکی نباشد که " من


دانلود با لینک مستقیم


نگاهی به تولدی دیگر فروغ فرخزاد 20 ص

مقاله نگاهی جامع به پرورش ابریشم

اختصاصی از نیک فایل مقاله نگاهی جامع به پرورش ابریشم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله نگاهی جامع به پرورش ابریشم


مقاله نگاهی جامع به پرورش ابریشم

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات 22

تاریخچه
    پرورش کرم ابریشم از هزاران سال قبل در چین و هندوستان معمول بوده است و در حال حاضر علاوه بر دو کشور نامبرده در ایتالیا و ژاپن و برخی از کشور های دیگر جهان نیز کرم ابریشم پرورش داده می شود.در کشور ایران پرورش این کرم در اکثر نقاط به ویژه در مازندران و گیلان و گرگان کاملا میسر است و از نظر اقتصادی منافع زیادی دارد چون طول مدت پرورش کرم ابریشم از آغاز تا پایان بیش از یک ماه و نیم نیست لذا پرورش این کرم کار پر زحمتی نیست و وقت زیادی نمی خواهد.
    ماده ایکه کرم ابریشم از غده ی خود به شکل نخ بسیار باریک ترشح میکند و با آن لانه ی بیضی شکلی برای خود می سازد ابریشم نام دارد و لانه بیضی شکل را پیله مینامند که آنرا به ترتیب مخصوصی که شرح خواهیم داد گرم میکنند و بعد میریسند تا ابریشم به دست آید.ابریشم را افریشم و بریشم و حدید و پرنیان و پرند هم می نامند و به عربی آنرا ابریسم می خوانند.
    اولین اشاره ای که در تاریخ راجع به محصول ابریشم مازندران آمده است و در کتاب الاسطخری است که در قرن دهم میلادی از شهر ری به ساری مرکز مازندران مسافرت کرده است و راجع به ابریشم می نویسد : ((به مقدار زیادی به عمل می آورند.))300 سال بعد از مارکوپولو سیاح معروف قرن 133 میشنویم که میگوید تجار ژنوا (که در آن تاریخ کشورشان به اوج ترقی و تمدن رسیده و ابریشم در اروپا به اسم گیلان معروف بوده) در اواسط قرن 16 میلادی آنتونی جنگین سون از طرف کمپانی مسکویی که بین ایران و انگلستان تجارت می کردند و تجارت اصلی آنها محصول ابریشم گیلان بود ، که در اروپا این کالا خواهان زیادی داشت در قرن 17 میلادی تجارت ابریشم گیلان بدست پرتغالی ها افتاد و در اوایل قرن 18 پطر کبیر پادشاه روس اهمیت سیاسی این تجارت را درک کرد و کوشید تجارت شمالی ایران را به طرف روسیه جلب کند و توسط تجار ارمنی بادکوبه به عملی نمودن آن اقدام نمود.ولی طولی نکشید که این توطئه به هم خورد و خود روس ها به این تجارت اقدام کردند.
    در سال 1725 پطر کبیر خواست به وسیله ی قراردادی با تجار انگلیس و به کمک آنها نظریات خود را انجام دهد ولی عمر او کفاف نکرد و در گذشت.بعد نوبت انگلیس گردید والتون و هانوی در ایران پیدا شدند و به این کار اقدام کردند و از آن به بعد دیگر اقدامی صورت نگرفت تا فتوحات اوایل قرن 19 روسها در آن نواحی خواهی نخواهی قسمت عمده ی تجارت ایالات شمالی ایران را در اختیار آنها گذاشت.
    لرد کرزن در فصل 12 سفر نامه خود که راجع به کشور های شمالی ایران است و از گیلان شروع شده و به گرگان و استر آباد ختم می شود.آمار دقیقی از محصول ابریشم ایران از سال 1047 تا سال 1304 نشان می دهد. که آماری برای 250سال است ضمن این آمار می نویسد : از سال 1047 متاع نفیسی و گرانبهای ابریشم رو به ترقی بوده و همه ساله مقدار زیادی به خارج حمل می شود و این این ترقی در دوره ی پادشاهان صفوی که ایران امنیت کامل داشته است و پس از دوره ی صفویه نیز گیلان و مازندران کم و بیش محصول ابریشم داشته است در سال 1237 فریز محصول گیلان را 60 هزار من شاهی قلمداد می کند این میزان در سال 1255 به 90 هزار من شاهی بالغ گردید و یک سال بعد به 110 هزارمن شاهی رسیده است این ترقی تاسال 1282 ادامه داشته و مقدار محصول رو به تزاید بوده است منتها اگر کم زیاد می شد برای گیلان میزان محسوسی نبود ولی از این تاریخ به بعد دیگر محصول آن ایالت سیر قهقرایی را پیمود و به مرور کم شده است .


دانلود با لینک مستقیم


مقاله نگاهی جامع به پرورش ابریشم

مقاله نگاهی به قابلیت‌های فنی و محتوایی جامع فقه اهل البیت

اختصاصی از نیک فایل مقاله نگاهی به قابلیت‌های فنی و محتوایی جامع فقه اهل البیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله نگاهی به قابلیت‌های فنی و محتوایی جامع فقه اهل البیت


مقاله نگاهی به قابلیت‌های فنی و محتوایی جامع فقه اهل البیت

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات 8

اشاره

علم فقه در میان علوم اسلامى، از جایگاه و مقام والایى برخوردار است. این علم آسمانى، تداوم و رشد و بالندگى خود را مدیون فکر، اندیشه و تألیفات ارزنده عالمان فرزانه مى‌داند. عالمان دینى از دیر باز تا کنون سعى کرده‌اند طالبان سعادت را به راه بندگى خداوند رهنمون شوند. فقیهان و شاگردان مکتب اهل بیت علیهم السلام با تمام وجود در طول تاریخ با آموزه‌هاى دینى به پاسدارى و صیانت از مکتب حیات‌بخش اسلام همت گماردند و با کج‌روى‌ها و انحرافات مقابله نمودند که گوشه‌اى از کوشش‌هاى فکرى و علمى آنان در کتاب‌ها و آثارشان تجلى یافته است.

بر یکایک امت اسلامى فرض است که زحمات آن بزرگواران را ارج نهاده و با زنده نگهداشتن یاد و نام فقیهان و احیاى میراث گرانسنگ آنان، از فراموشی و نابودى آثارشان جلوگیرى کنند.

مرکز تحقیقات کامپیوترى علوم اسلامى با رسالتى که بر دوش دارد، اقدام به جمع‌آورى و احیاى آثار فقیهان نامدار کرده است تا راه را براى پویندگان اجتهاد آسان سازد و بتوانند خوشه‌چین فقه اهل بیت علیهم السلام باشند. با توجه به گستردگى آثار اندیشمندان در فقه، آنچه را براى یک محقق و فقیه از منابع و مصادر و کتب فقهى در استنباط احکام نورانى اسلام مورد نیاز است، با ویژگى‌هاى نوین و با ابزار و فناورى جدید در نرم‌افزار «جامع فقه اهل البیت علیهم السلام» که در واقع، کتابخانه تخصصى فقه به شمار می‌رود، گردآورى شده و به جامعه پژوهشى تقدیم گردیده است.

نگارنده در این نوشتار می‌کوشد به‌اختصار محتوای علمی و امکانات فنی این کتابخانه تخصصی فقه را بیان نماید که امید است مورد استفاده علاقه‌مندان به مباحث فقهی قرار گیرد. گفتنی است که این مقاله در واقع نوعی تلخیص و بازنویسی مطالب قسمت «درباره برنامه» و «راهنمای چند رسانه‌ای» نرم‌افزار جامع فقه اهل البیت علیهم السلام است و نگارنده در تنظیم این مقاله، از مطالب این دو بخش بیشترین استفاده را برده است.

پیشینه تولید نرم‌افزار جامع فقه

در سال 1382 مدیر عامل مرکز، جناب حجت الاسلام آقاى دکتر حمید شهریارى، طى حکمى جناب حجت الاسلام آقاى على‌رضا رحیمى‌ثابت را به عنوان مدیر پروژه کتابخانه تخصصى فقه منصوب کردند.

مدیر پروژه براى به دست آوردن کتاب‌هاى فقهى از همه کتابخانه‌هاى تخصصى فقهى قم و بیوت بعضى از مراجع تقلید بهره برد و از نمایشگاه‌هاى بین المللى کتاب تا کتابخانه‌هاى شخصى برخى از فضلا و از کتاب‌هایى که خاص معرفى کتب فقهى نگاشته شده بودند، استفاده نمود و از مشورت با ده‌ها نفر از اساتید و بزرگان و اندیشمندان حوزه‌ علمیه‌ قم و محققان مرکز در ارائه هر چه بهتر این برنامه دریغ نکرد.

در سال 1385 نرم‌افزار «جامع فقه اهل البیت علیهم السلام» در حد کتابخانه عمومى با 720 عنوان کتاب در 1783 جلد از 283 مؤلف تولید و توزیع گردید و پس از چندى با کمى ارتقای فنى، به عنوان نسخه‌ 2/1 به جامعه تحقیقاتى عرضه شد.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله نگاهی به قابلیت‌های فنی و محتوایی جامع فقه اهل البیت

نگاهی کوتاه به تربت شیخ احمد جام

اختصاصی از نیک فایل نگاهی کوتاه به تربت شیخ احمد جام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

نگاهی کوتاه به تربت شیخ احمد جام

 

تربت جامی ها، مردمی خون گرم، مهمان نواز، متدین، سخت کوش، وطن دوست و مرز دارند. تبار آنان آریایی و زبانشان فارسی با گویش شیرین محلی تربتی است. بیش‌تر مردم این شهر مسلمان و پیرو مذاهب شیعه جعفری و سنی هستند. شهرستان تربت جام در سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1375 هـ . ش، 210.349 نفر جمعیت داشته است. صنایع دستی شهرستان تربت جام را قالی و قالیچه بافی، کرباس بافی، پلاس بافی، جوال و خورجین بافی، بافتن دستمال و چادرشب و ظروف سفالین تشکیل می دهد. از روزگار کهن صنعت فرش بافی در این شهرستان رواج داشته است و جنبه صادراتی دارد. دار قالی ها معمولا در خانه ها برپا می شود و کارگاه‌های قالی بافی نیز در این شهرستان به فراوانی وجود دارند. قالی‌ها با طرح قالی مشهد در رنگ های لاکی، قرمز دانه و قهوه ای نیز به بازار عرضه می‌شود. آرامگاه شیخ جام، پل خاتون، تپه جهانگیر آباد، تپه سراب، تپه شور قلعه، تپه صدر آباد، تپه طلایی، تپه قشه توت، تپه گرماب، تپه گلارچه، تپه گنج آباد، خواجه حسام، قلعه استای، قلعه زور آباد، قلعه فیض آباد، قلعه گبری، قلعه گوش لاغر، قنقر، کاریز دیوان، گلار صارم و مسجد خواجه عزیزالله مکان های دیدنی و تاریخی این منطقه را تشکیل می‌دهند.

 

مشخصات جغرافیاییشهرستان تربت جام، با پهنه ای حدود 8362 کیلومتر مربع، در شمال خاوری استان خراسان رضوی، در کنار مرز ایران و افغانستان، در مسیر راه مشهد – اسلام قلعه، از نظر جغرافیایی در 35 درجه و 14 دقیقه پهنای شمالی و 60 درجه و 38 دقیقه درازای خاوری و بلندی 928 متر از سطح دریا قرار دارد. این شهرستان از شمال به شهرستان سرخس، از باختر به شهرستان های مشهد، فریمان و تربت حیدریه، از جنوب به شهرستان تایباد و از خاور به افغانستان محدود است. هوای تربت جام معتدل است و بیش ترین درجه حرارت در تابستان ها به 40 درجه بالای صفر و کم‌ترین آن در زمستان ها به 13 درجه زیر صفر می رسد. میانگین باران سالیانه آن، حدود 254 میلی‌متر است. تربت جام در مسیر راه آسفالته مشهد – تایباد قرار گرفته و به درازای 162 کیلومتر به سوی شمال باختری به مشهد و به درازای 62 کیلومتر به سوی جنوب به شهر تایباد می‌پیوندد. دو راه شنی نیز از این شهر به سوی شمال خاوری، به درازای 171 کیلومتر به صالح آباد و دیگری به سوی جنوب خاوری، به درازای 35 کیلومتر به قلعه حمام کشیده شده است.وجه تسمیه و پیشینه تاریخی تربت جام از روزگار باستان تاکنون به نام های گوناگونی چون «بوزگان»، «بوزیگان»، «بوزجان»، «پوچکان»، «زام»، «سام»، «جام»، «تربت شیخ جام» و «تربت جام» خوانده شده است. شهری باستانی به نام «بوزیگان» و یا « بوزگان» از سده 3 پ. م تا سده 2 هـ . ق، در کنار شهر کنونی وجود داشته که ظاهرا در اثر زلزله از بین رفته است. شهر کنونی از حدود سده 3 هـ . ق، ایجاد و اندک اندک گسترش یافته است. این شهر پس از باز سازی و آبادی دوباره، «بوزجان» یا «پوچکان» نامیده شده و کرسی ناحیه جام، (به گویش شمالی قهستان «زام» یا «سام») گردیده است. شهر تربت جام نیز مانند شهر تربت حیدریه به نام شیخ بزرگی که در آن به خاک سپرده شده سرشناس است. شیخ احمد جام، مقلب به ژنده پیل، از عارفان نامی سده 5 هـ . ق، بود و نام کنونی شهر به مناسبت تربت یا آرامگاه وی «تربت شیخ جام» و «تربت جام» نامیده شده است. تربت جام از روزگاران کهن از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است. اهمیت تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و بازرگانی آن، از سده 3-4 هـ . ق، نمایان گشته، و در زمان زندگی شیخ احمد جام (44- 536 هـ . ق) یعنی سده های 5 و 6 هـ . ق، شکوفا شده است.تربت جام در سده های 7 و 8 هـ . ق، هم زمان با یورش مغول و تیمور لنگ آسیب زیادی دید. تربت جام در دوران صفوی به ویژه شاه عباس بزرگ، اهمیت نظامی یافته و در آن، امنیت و آرامش برقرار بوده است. اما در اواخر این دوران و در زمان شاه ساطان حسین صفوی (1105- 1135 هـ . ق) اوزبک ها و افغان ها به مرزهای خاوری ایران، از جمله ناحیه تربت جام، دست اندازی کردند. سرانجام سرداری از خاور ایران، به نام نادر قلی افشار برخاست و افغان ها را از ایران راند و خود در 1148 هـ . ق، پادشاه ایران شد. در زمان نادر شاه افشار، ایران بار دیگر توانمند شد و نه تنها مرزهای خاوری آن، از یورش اوزبک ها، افغان ها و ترکمانان در امان ماند، بلکه به سال 1153 هـ . ق / 1740 م، آن سوی رود جیحون یا آمودریا و قلمرو اوزبک ها، یعنی خوارزم و بخارا هم مطیع نادر شاه و حکومت ایران شد. با درگذشت نادر شاه در سال 1160 هـ . ق، بار دیگر نا آرامی در خراسان آغاز گشت و تا اوایل سده 13 هـ . ق، ادامه یافت.کریم خان زند، که در شیراز بر ایران حکومت می کرد، به احترام نادر شاه افشار، خراسان را هم چنان در دست فرزندان نادرشاه باقی گذاشت. بعدها آقا محمد خان قاجار خراسان، از جمله تربت جام را، در 1210 هـ . ق گشود. فتحعلی شاه قاجار (1212- 1250 هـ . ق) حقوق متحدان نخستین خویش، یعنی ترکمانان که برای دستیابی به حکومت ایران، به قاجاریه کمک کرده بودند، نادیده گرفت و در نتیجه سرکشی ترکمانان آغاز شد و در دوران ناصرالدین شاه (1264 – 1313 هـ . ق) شدت یافت و یکی از شوم ترین دوران های تاریخی را برای مردم خراسان، از جمله ناحیه تربت جام و دیگر شهرهای خراسان خاوری، پدید آورد.

مساجد در شهرستان تربت جام

مسجد مولانا تربت جامدر تایباد تربت جام ، نزدیکی مرز کنونی ایران و افغانستان ، بنایی زیبایی از دوره تیموری به نام مسجد و مزار مولانا شیخ زین الدین واقع شده است . بانی این مسجد پیر احمد خوافی وزیر شاهرخ بهادر تیموری می‌باشد و مسجد در سال 848 هجری قمری به دستور وی ساخته شده است. اهمیت این بنا بیش‌تر از لحاظ دارا بودن کتیبه‌های زیبای سر در ، کاشی کاری معرق و حواشی آن است که از هر جهت ، شامل نکات ظریف هنری و ویژگی‌های دوره تیموری است . در کتیبه کاشی معرق تاریخی مسجد ، نام شاهرخ و پیر احمد خوافی خوانده می‌شود.گذشته از کتیبه تاریخی ایوان و حواشی آن ، کتیبه‌ای بر روی سنگ نقر شده است و در بالای سر قبر قرار دارد . این کتیبه منظوم که به خط نستعلیق نوشته شده ، حاکی از این است که معجر مشبکی از سنگ رخام در سال 1030 هجری قمری از طرف خواجه درویش نامی برای قبر شیخ زین الدین علی ساخته شده است . این معجر هم اینک در خارج مسجد و جلو ایوان نصب شده است . بنا تحت شماره 309، در زمره آثار تاریخی به ثبت رسیده است.مسجد خواجه عزیز الله تربت جامدر شهر تربت جام و در شمال آرامگاه شیخ جام قرار دارد . در حال حاضر به صورت نیمه ویران درآمده است و از سده 5 هـ.ق. بر جای مانده است.مسجد عتیق تربت جام این بنا در جنوب غربی گنبدخانه قرار دارد و مسجد جامعی به سبک شبستانی گنبددار شامل پنج رواق است که رواق‌های محوری آن ، عریض‌تر از رواق‌های کناری است . در مرکز بنا ،‌ گنبدی بر روی چهار تویزه زده شده بوده که بعداً ویران شده است . ابعاد کل بنا 50/25 * 19 متر است.گچ‌بری‌ها ، نقش اندازی آجری روی بدنه گچی و نوع کاشی بنبا ،‌از نقطه نظر سبک ، متعلق به قرن هشتم هجری است و از نظر مطالعه تطبیقی ، مشابه آن را می‌توان در بسطام (692 هـ.ق.) ،‌سلطانیه (684 هـ.ق.) و


دانلود با لینک مستقیم


نگاهی کوتاه به تربت شیخ احمد جام

نگاهی به سیاهچاله

اختصاصی از نیک فایل نگاهی به سیاهچاله دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

نگاهی به سیاهچاله


نگاهی به سیاهچاله

مقالات  فیزیک با فرمت           DOC           صفحات  13

در مرحله ی اول عید نوروز را به هم وطنان عزیرم تبریک می گویم و آرزو می کنم که در تمام زندگی موفق باشید . به لطف خدا در این مقاله سعی کردیم تا بتوانیم در رابطه با سیاهچاله و مباحث مرطبت با آنها توضیحی هر چند اندک داده باشیم . این مقاله در سه بخش مجزا از هم ارائه شده است .

1-   فصل اول که مختصری از مرگ یک ستاره را به نمایش می گذارد

2-   فصل دوم نیز اطلاعاتی در زمینه مباحثی که برای شرح سیاهچاله به ما کمک می کنند به ما می دهد .

3-   نهایتا" در این فصل یک سیاهچاله شرح داده می شود . در این مقاله سعی شده است تا از محاسبات سخت ریاضی استفاده نشود . زیرا دربعضی از معادلات محاسباتی مانند نسبیت عام که شرح داده خواهد شد معادلات بسیار پیچیده ریاضی به چشم می خورد . اگر از این فرمول ها   استفاده می شد باعث سردرگمی بعضی از خوانندگان می شد . با این وجود نتایج این محاسبات در متن مقاله به چشم می خورد . با این وجود مؤلف امیدوار است که این مقاله در کل مفید واقع شود

 


دانلود با لینک مستقیم


نگاهی به سیاهچاله