نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

عبادت و پرستش

اختصاصی از نیک فایل عبادت و پرستش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 28

 

عبادت و پرستش، نیاز ثابت انسان‏»

«فلو لا نفر من کل فرقة منهم طائفة لیتفقهوا فی الدین و لینذروا قومهم اذا رجعواالیهم‏». (1) به طورى کلى براى هر انسانى لازم است که داراى فکر نقادى باشد. قوه‏نقادى و انتقادکردن به معناى عیب‏گرفتن نیست. معناى انتقاد، یک شى‏ء رادر محک قرار دادن و به وسیله محک‏زدن به آن، سالم و ناسالم را تشخیص‏دادن است. مثلا انتقاد از یک کتاب معنایش این نیست که حتما باید معایب‏آن کتاب نمودار بشود بلکه باید هر چه از معایب و محاسن داشته باشدآشکار بشود. انسان باید در هر چیزى که از دیگران مى‏شنود نقاد باشد یعنى‏آن را بررسى و تجزیه و تحلیل بکند. صرف اینکه یک حرفى در میان مردم‏شهرت پیدا مى‏کند خصوصا که با یک بیان زبیا و قشنگ باشد دلیل بر این‏نیست که انسان حتما باید آن را بپذیرد و قبول بکند. به ویژه در امر دین وآنچه که مربوط به دین است، انسان باید نقاد باشد آنچه که در شبهاى گذشته راجع به احادیث بحث مى‏کردیم که پیغمبر فرمودآنچه را که از من مى‏شنوید به قرآن عرضه بدارید اگر موافق است بپذیرید واگر مخالف است نه، خود نوعى نقادى است. حدیثى است که من عین‏عبارات آن یادم نیست ولى مضمون آن یادم است که ائمه ما آن را از حضرت‏عیسى مسیح نقل کرده‏اند. تقریبا مضمونش اینست: شما که علم را فرا مى‏گیرید،اساس کار اینست که نقاد باشید یعنى قدرت انتقاد در شما باشد، کورکورانه‏تسلیم نشوید، خواه گوینده صالح باشد و خواه ناصالح در بین حدیث دارد: «کونوا نقادا». حدیث دیگر که فى‏الجمله از آن یادم هست راجع به اصحاب‏کهف است که داستان آنها در قرآن آمده است: «انهم فتیة ءامنوا بربهم و زدناهم‏هدى و ربطنا على قلوبهم‏» (2) ... معروف است که اینها صراف بوده‏اند،صیرفى بوده‏اند. این سخن را به این معنى گرفته‏اند که کار آنها صرافى بوده‏است. ائمه ما فرموده‏اند که در این نسبت که گفته‏اند اینها صراف طلا و نقره‏بوده‏اند، اشتباه شده است. نه، «کانوا صیارفة الکلام‏» صراف سخن بودند نه‏صراف طلا و نقره، یعنى مردمان حکیمى بوده‏اند، مردمان دانائى بوده‏اند وچون حکیم بوده‏اند وقتى حرفى به آنها عرضه مى‏شد، آن حرف رامى‏سنجیدند. تفقه در دین که در این آیه ذکر شده است:«فلو لا نفر من کل فرقة منهم طائفة لیتفقهوا فی الدین‏»مستلزم این است که انسان واقعا نقاد باشد و کار نقادى او به آنجا کشیده شودکه هر چیزى را که گفته مى‏شود و با امر دین تماس دارد بتواند تجزیه وتحلیل بکند. همین جمله‏اى که من دیشب نقل کردم و گفتم اخیرا معروف‏شده است و به حضرت امیرالمؤمنین نسبت داده‏اند: «لا تؤدبوا اولادکم...» ازباب تعبیر لفظى خیلى زیبا و قشنگ است، خیلى سازگار است روى همین‏جهت مى‏بینید یک مقبولیتى در میان افراد پیدا کرده است و هر کس در هرجائى این جمله را مى‏گوید. الآن حکایتى یادم آمد: من در سنین چهارده‏پانزده سالگى بودم که مقدمات کمى از عربى خوانده بودم بعد از واقعه‏معروف خراسان بود و حوزه علمیه مشهد به کلى از بین رفته بود و هر کس‏آن وضع را مى‏دید مى‏گفت دیگر اساسا از روحانیت‏خبرى نخواهد بود.جریانى پیش آمده بود که احتیاج به نویسندگى داشت از من دعوت کرده‏بودند. مقاله‏اى را من نوشتم. مردى بود که در آن محل ریاست مهمى داشت.وقتى آن مقاله را دید، یک نگاهى به سر و وضع من انداخت، حیفش آمد،دید که من هنوز پابند عالم آخوندى هستم شرحى گفت، نصیحت کرد که‏دیگر گذشت آن موقعى که مردم به نجف یا قم مى‏رفتند و به مقامات عالیه‏مى‏رسیدند. آن دوره از بین رفت، حضرت امیر فرموده است بچه‏تان رامطابق زمان تربیت کنید. و بعد گفت آیا دیگران که پشت این میزها نشسته‏اندشش تا انگشت دارند؟ و حرفهائى زد که من آن فکرها را از مغزم بیرون‏مى‏کنم. البته من به حرف او گوش نکردم. بعد رفتم به قم و مدت اقامتم در قم‏پانزده سال طول کشید. بعد که به تهران آمدم، اولین اثر علمى‏اى که منتشرکردم کتاب‏اصول فلسفه بود. آن شخص هم بعد به نمایندگى مجلس رسید و مردى باهوش و چیزفهم بود و در سنین جوانى احوال خوبى نداشت ولى بعد تغییرحالى در او پیدا شد. تقریبا در حدود هجده سال از آن قضیه گذشته بود که‏اصول فلسفه منتشر شد و یک نسخه از آن به دستش رسید و او یادش رفته‏بود که قبلا مرا نصیحت کرده بود که دنبال این حرفها نرو. بعد شنیدم که هرجا نشسته بود به یک طرز مبالغه‏آمیزى تعریف کرده بود. حتى یکبار درحضور خودم گفت که شما چنینید، چنانید. همانجا در دلم خطور کرد که توهمان کسى هستى که هجده سال پیش مرا نصیحت مى‏کردى که دنبال این‏حرفها نرو. من اگر آن موقع حرف ترا گوش مى‏کردم الآن یک میرزابنویسى‏پشت میز اداره‏اى بودم در حالى که تو الآن اینقدر تعریف مى‏کنى. غرض این‏جهت است که یک جمله‏هائى است که به ذائقه‏ها شیرین مى‏آید و مانندبرق رواج پیدا مى‏کند. اصلا همان طورى که بعضیها به وسائل مختلف‏برایشان پیش آمدهاى خوبى بروز مى‏کند و بعضیها هم بدشانس و بدبخت‏مى‏باشند، اگر ملاحظه کرده باشید جمله‏ها هم اینطور است. بعضى جمله‏هایک جملات خوش‏شانسى هستند. این جملات بدون اینکه ارزش داشته‏باشند مثل برق در میان مردم رواج پیدا مى‏کنند و حال آنکه جمله‏هائى‏هست صد درجه از اینها باارزشتر، و حسن شهرت پیدا نمى‏کنند. این جمله‏«لا تؤدبوا اولادکم باخلاقکم‏» جزء جملات خوش‏شانس دنیا است و شانس‏بیخودى پیدا کرده است. در مراد این جمله من دیشب اینطور عرض کردم:گو اینکه این جمله به این‏معنى و مفهومى که امروزیها استعمال مى‏کنند غلط است ولى یک معنا ومفهوم صحیحى مى‏تواند داشته باشد که غیر از چیزى است که امروزیها ازآن قصد مى‏کنند، و فرقى گذاشتم میان آداب و اخلاق که آداب غیر از اخلاق‏است. آن وقت آداب را دو گونه ذکر کردیم. ممکن است مقصود از آداب‏امورى باشد که در واقع امروز به آنها فنون مى‏گویند. علاوه بر اخلاق، علاوه‏بر صفات خاص روحى، علاوه بر نظمى که انسان باید به قواى روحى هرکس لازم و واجب است که یک سلسله فنون را یاد بگیرد، البته آنهم اندازه‏دارد یعنى فنى را باید بیاموزد که از آن فن یک اثر براى بشریت در جهت‏خیربرخیزد و ضمنا زندگى او را هم اداره بکند. در فنون است که انسان باید تابع‏زمان باشد. اگر «لا تؤدبوا اولادکم بآدابکم‏» بگوئیم درست است، یا «لا تؤدبوا اولادکم بفنونکم‏» حرف درستى است چون زندگى متغیر است،انسان نباید در اینجور چیزها جمود به خرج بدهد و همیشه بخواهد به اولادخودش آن فنى را بیاموزد که خودش داشته است در صورتى که ممکن است‏همان فن به شکل بهتر و کاملتر در زمان جدید پدید آمده باشد. مساله‏دیگرى که گفتم و بعد، از سؤالات آقایان معلوم شد که احتیاج به توضیح‏بیشترى دارد مساله آداب و رسوم است. آداب و رسوم هم بر دو قسم است.بعضى از آنها از نظر شرعى سنن نامیده مى‏شود یعنى شارع روى آنها نظردارد. شارع، آن آداب را به صورت یک مستحب توضیح داده است و نظر به اینکه اسلام‏هیچ دستورى را گزاف نمى‏دهد، امورى را که اسلام سنت کرده است ما بایدبه صورت یک اصل حفظ کنیم. مثلا دیشب در جواب سؤال یکى از آقایان‏عرض کردم اسلام براى غذاخوردن آدابى ذکر کرده است اسلام دین‏تشریفاتى نیست بلکه اگر آدابى را ذکر کرده، حساب نموده است. مثلا اگرمى‏گوید مستحب است «اطالة الجلوس عند المائدة‏» یعنى طول‏دادن نشستن‏بر سر سفره، مستحب است انسان غذا را زیاد بجود مستحب است بسم الله‏بگوید، مستحب است الحمدلله بگوید، مستحب است دست را قبل و بعداز غذا بشوید،


دانلود با لینک مستقیم


عبادت و پرستش

پروژه نیاز هر سازمان و موسسه به کنترل داخلی. doc

اختصاصی از نیک فایل پروژه نیاز هر سازمان و موسسه به کنترل داخلی. doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پروژه نیاز هر سازمان و موسسه به کنترل داخلی. doc


پروژه نیاز هر سازمان و موسسه به کنترل داخلی. doc

 

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل و یرایش 70 صفحه

 

چکیده:

در هر سازمان و موسسه ای نیاز مبرم به کنترل داخلی احساس می شود، بنا به وسعت سازمان کنترل داخلی نیز مفهوم پیدا میکند بدین معنی که هر چه سازمان بزرگتر باشد این نیاز را بیشتر احساس

می کند. به طور خلاصه کنترل‌های داخلی شامل کلیه اقداماتی است که توسط مدیریت برای اطمینان از اجرای صحیح امور و مطابقت آن با مقررات و سیاست واحد تجاری صورت می‌گیرد. کنترل داخلی تنها به حسابداری و معاملات مالی محدود نشده بلکه تمام واحد تجاری و فعالیتهای آن را در بر می‌گیرد.

 

مقدمه:

کنترل داخلی عبارتست از وضعی در یک شرکت یا موسسه که کارها به نحوی تقسیم شود که کار هر کارمند توسط دیگری کنترل و تکمیل و طوری انجام شود که کار در هر مرحله مسئولی مشخص داشته باشد البته اجرا و تقسیم کار در چنین موسسه یا شرکت مستلزم داشتن یک سازمان صحیح است که وظایف ومسئولیت ها و اختیارات در هر اداره را طوری مشخص نماید تا بدینوسیله بتوان وظیفه ومسئولیت هرکارمند شاغل در هر اداره را معین نمود ضمناً وظایف او طوری باشد که با انجام عملیات او کار به پایان نرسد بلکه در اداره دیگر توسط فرد مشخص دیگری کار او تکمیل یا به نحوی دیگر کنترل گردد.. این روش وسیستم کار خصوصاً در مورد کارهای مالی وضعی را به وجود می آورد که یک کارمند کار را از اول تا آخر خود انجام ندهد بلکه کار او توسط کارمند دیگر ی کنترلتکمیل وامکان سوء استفاده جز با تبانی چند نفر میسر نباشد. بنابراین برای اجرای چنین هدفی از لحاظ سیستم کار باید یک روش صحیح حسابداری درشرکت به وجود آید که کارهای مالی اعم از حسابداری مالی ، حسابداری صنعتی وکنترل بودجه با روش و سیستم صحیح پایه گذاری گردیده و احتیاجات موسسه یا شرکت را برآورده نماید.

برای نیل به هدف غائی شرکت باید دستورالعمل ها و بخشنامه ها منطبق با قوانین تجاری تهیه و ملاک عمل قرار گیرد و چنانچه شرکت در وضع نسبتاً‌بزرگیباشد وجود حسابرس داخلی هم اجرای صحیح سیستم و بخشنامه ها و دستوالعمل ها را پی گیری وکنترل و همچنین ازنظر حسابرسی خارجی که کار شرکت را رسیدگی و اظهار نظر می نماید نیز می توان با داشتن چنین وضعی از لحاظ کنترل داخلی و موجود بودن واحد حسابرسی داخلی کار را سهلتر و برای صاحبکار از لحاظ مادی مقرون به صرفه نماید بنابراین کنترل داخلی قوی در یک شرکت وضعی به وجود می آورد که:

اولاً با مقایسه با سیستم اصلی و عرف حرفة مزبور معین ومشخص می شود که کارآئی افراد و ادارات در چه سطحی است.

ثانیاًتا چه حد می توان به گزارشات شرکت اعتماد نمود.

ثالثاً تعیین مینماید تا چه حد بخشنامه ها و دستورالعمل ها و سیستم در ادارات توسط افراد یا مدیران اجرا می شود.

 

فهرست مطالب:

چکیده

تعریف   

وضع سازمانی      

امور مالی

کنترل دارائی       

حسابرسی داخلی   

تفاوت کنترل‌های داخلی اداری با کنترل‌های داخلی حسابداری          

کنترل‌های داخلی اداری       

کنترل داخلی حسابداری       

ضرورت ایجاد کنترل‌های داخلی        

تقسیم بندی کنترل‌های داخلی مالی       

کنترل‌های سرپرستی          

کنترل‌های حفاظتی 

تقسیم وظایف       

اصول اساسی کنترل‌های داخلی          

استفاده از کنترل‌های داخلی در حسابرسی          

محدودیت کنترل داخلی        

اتکای حسابرسان بر کنترلهای داخلی    

حدود بررسی کنترل داخلی توسط حسابرسان      

مطالعه و تشریح سیستم کنترل داخلی   

چرخه فروش و وصول مطالبات         

چرخه خرید         

چرخه تولید         

چرخه حقوق و دستمزد        

چرخه تأمین مالی  

منابع اطلاعاتی مربوط به کنترل داخلی

ارزیابی کنترلهای داخلی      

پرسشنامه کنترل داخلی       

هدف کنترل         

صورتحسابهای فروش         

برنامه رسیدگی صندوق و بانک          

طراحی یک سیستم داخلی      

کنترل‌های داخلی وجوه نقد    

سیستم کنترل داخلی دریافت‌های نقدی  

سیستم‌های استقرار پایانه در محل خرده فروش    

ویژگی‌های کنترلی ماشین‌های صدور صورتحساب           

وصول مطالعات    

صندوق پستی ویژه

سیستم کنترل داخلی پرداخت‌های نقدی 

الف. پرداخت از طریق حسابجاری در بانک

ب. پرداخت از طریق صندوق و صندوق دستی   

کنترل‌های داخلی معاملات فروش و حساب‌های دریافتنی    

کنترل سفارش مشتریان       

تصویب اعتبار مشتری        

صدور کالا از انبار

حمل و ارسال کالا  

تهیه صورتحساب  

وصول مطالبات    

حذف مطالبات      

کنترل‌های داخلی اسناد دریافتی          

سیستم کنترل داخلی موجودی‌های مواد و کالا      

وظیفه خرید         

وظیفه دریافت کالا 

وظیفه انبار          

وظیفه حمل و ارسال کالا     

سیستم حسابداری صنعتی     

سیستم ثبت دایمی موجودی‌ها 

سیستم کنترل داخلی دارایی های ثابت (اموال، ماشین الات و تجهیزات)          

سیستم کنترل داخلی حساب‌های پرداختنی          

سیستم کنترل داخلی بدهی‌های بهره دار

مجوز هیأت مدیره  

استفاده از امین مستقل         

پرداخت بهره اوراق بهادار و اسناد پرداختی       

سیستم کنترل داخلی حقوق صاحبان سرمایه        

کنترل معاملات سهام سرمایه توسط هیأت مدیره  

سیستم کنترل داخلی سود سهام

کنترل های داخلی هزینه های پیش پرداخت شده

کنترل داخلی حقوق کارکنان

الف. موجود بودن اداره استخدام که وظیفه افرادی که مسئول استخدام کارمند وکارگر می باشند از هم مجزا باشد           

ب. موجود بودن کنترل لازم برای نگهداری ساعات کار کارگران وبرای کارمندان نیز کنترلی مبنی بر حضور انان در اداره

ج. محاسبات مربوط به حقوق کارمندان و دستمزد کارگران 

د. پرداخت حقوق کارکنان

منابع و مآخذ        

 

منابع ومأخذ:

نفیسی- ارباب سلیمانی، مشکلات حسابرسی واحدهای کوچک- انتشارات سازمان حسابرسی- چاپ اول 1375.

ترجمه سلیمانی- نفری- اصول حسابرسی جلد اول- انتشارات سازمان حسابرسی- چاپ بیست و دوم 1386.

ترجمه سلیمانی- اصول حسابداری جلد دوم- انتشارات سازمان حسابرسی- چاپ سیزدهم 1386.

ترجمه پوریانسب- مهام- کنترل داخلی چارچوب یکپارچه، جلد1و2-چاپ اول 1377 و چاپ سوم 1385.

گلستانی- آقاجانی- اصول حسابرسی(1)- انتشارات پیام نور


دانلود با لینک مستقیم


پروژه نیاز هر سازمان و موسسه به کنترل داخلی. doc

دانلود مقاله درباره نیاز ذینفعان، توجه به مسئولیت اجتماعی سازمان‌ها و شرکت‌ها وحسابداری اجتماعی

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله درباره نیاز ذینفعان، توجه به مسئولیت اجتماعی سازمان‌ها و شرکت‌ها وحسابداری اجتماعی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

نیاز ذینفعان، توجه به مسئولیت اجتماعی سازمان‌ها و شرکت‌ها

 وحسابداری اجتماعی

10صفحه

حسابداری مسئولیت‌های اجتماعی (یا به عنوان دیگر حسابداری و حسابرسی مسئولیت اجتماعی) عبارتست از حسابداری اجتماعی و زیست محیطی، ارائه گزارش نسبت به مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها می‌باشد. به تعبیری دیگر گزارش مسئولیت اجتماعی شرکت شامل یک گزارش با ابعاد مالی و غیرمالی موضوعات حسابداری می‌باشد که در آن گزارشی از فرآیند انتقال اثرات اجتماعی و زیست محیطی ناشی از مجموعه اقدامات اقتصادی سازمان را به صورت ویژه مورد توجه قرار می‌دهد. این گزارش ممکن است برای گروهی از آحاد جامعه و یا کل جامعه‌ای است که سازمان‌های بزرگ در آن حوزه در تعامل با آنها فعالیت می‌نمایند.

حسابداری مسئولیت اجتماعی موضوعی است که معمولاً در زمینه کسب و کار و یا ارائه و جمع‌بندی اطلاعات نسبت به مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها (CSR) می‌باشد. اگرچه صرفاً انتظار می‌رفته است که همه این ابعاد و موضوعات در گروهی خاص از سازمان‌ها از جمله سازمان‌های غیردولتی، سازمان‌های خیریه و سازمان‌های دولتی به صورتی بسیار مؤثرتر و یا به تعبیری دیگربه عنوان رسالت ویژه این سازمان‌ها مطرح و برای آنها مهم‌تر باشد به گونه‌ای که آنها ممکن است در حسابداری مسئولیت اجتماعی در قیاس با سایر شرکت‌ها از مسئولیت بیشتری برخوردار باشند.

به تعبیری دیگر حسابداری مسئولیت اجتماعی دارای این تصور از شرکت‌های بزرگ است که آنها می‌بایست دارای مسئولیت‌پذیری و تعهد و مسئول در قبال جامعه متناسب با فعالیت‌های خود باشند به تعبیر D. Crowther حسابداری اجتماعی در این مفهوم به عنوان رویکردی به گزارش فعالیت‌های یک شرکت که براساس نیاز به اقدام شناسایی رفتار اجتماعی مرتبط به خود را نموده و تعیین می‌نماید کسانی را که عملکرد اجتماعی و توسعه اقدامات شرکت برای آنها مؤثر است و اینکه آیا عملکرد شرکت و اقدامات اجتماعی شرکت در قبال جامعه مطابق با روش‌های گزارشدهی مربوط مناسب می‌باشد.

ابعاد حسابداری اجتماعی اغلب به عنوان یک اصطلاح جمعی برای توصیف یک حوزه و میدان گسترده‌ای از پژوهش‌ها یا حوزه و عمل مورد استفاده قرار می‌گیرد. استفاده از واژه‌های ظریف‌تر در این خصوص برای ابراز علاقه نسبت به یک گروه خاص می‌باشد. بنابراین می‌توان گفت که این موضوع معمولی نیست که سازمان نسبت به یک گروه و یا جامعه خاص توجه خاصی داشته باشد بلکه سازمان در قبال آحاد جامعه دارای مسئولیت می‌باشد اگرچه درخصوص حسابداری زیست محیطی می‌توان گفت که ممکن است به طور خاص این بخش از حسابداری گروه خاصی از جامعه را در بر گیرد. به عنوان مثال اقدام به تحقیق و بررسی عمل واقعی سازمان از منظر حسابداری برای محاسبه و ارائه تأثیرگذاری سازمان بر محیط زیست طبیعی اشاره نمود که این موضوع را در جامعه حرفه‌ای تحت عنوان حسابداری توسعه پایدار می‌نامند که اغلب برای بیان اندازه‌گیری و تجزیه و تحلیل کمی از پایداری اجتماعی و اقتصادی استفاده می‌باشد.

 

هدف حسابداری مسئولیت اجتماعی:

حسابداری مسئولیت اجتماعی، این موضوع حسابداری مرسوم فعلی به ویژه حسابداری مالی را به چالش می‌کشد و این چالش برای دادن یک تصویر محدود از تعامل بین جامعه و سازمان‌ که در نتیجه به طور مصنوعی محدود به موضوعات حسابداری است.

حسابداری مسئولیت اجتماعی تا حد زیادی دارای یک مفهوم هنجاری است که به دنبال گسترش دامنه حسابداری به این معنا است که می‌بایست:


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله درباره نیاز ذینفعان، توجه به مسئولیت اجتماعی سازمان‌ها و شرکت‌ها وحسابداری اجتماعی

تحقیق در مورد عرفان و نیاز به معنویت در جامعه امروز

اختصاصی از نیک فایل تحقیق در مورد عرفان و نیاز به معنویت در جامعه امروز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد عرفان و نیاز به معنویت در جامعه امروز


تحقیق در مورد عرفان و نیاز به معنویت در جامعه امروز

مقاله کامل بعد از پرداخت وجه

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحات: 41

 

«فهرست مطالب»

مقدمه       3

امکان تکامل علوم انسانی، همانند علوم و فنون تجربی          4

رابطه عرفان و دین با تقابل دین و سیاست در غرب              7

بنیادی نبودن دعوای علم و دین در اسلام                9

تصویری از سابقه عرفان در غرب و مقایسه آن با اسلام       10

جهاد، عقلانی‌ترین ریاضت     11

اسلام، معنویت متکی بر اصول و مبانی عقلانی    12

پرسش و پاسخ         13

ناکارآمدی عرفان در پاسخ به نیازهای معنوی روز                13

اسلام، بهترین گزینه برای پاسخ به مسائل معنوی جامعه      14

چند وجه تمایز اسلام با مسیحیت             16

نگاهی گذرا بر برتری اسلام بر عرفان  19

انگیزه‌های روآوردن به عرفان                21

1ـ سرگرمی رازجویانه            21

2ـ انگیزة سیاسی     22

3ـ عوام فریبی         23

4ـ مصلحت نظام     23

گرایش مطلوب در بین گرایشهای عرفانی              25

واقعی بودن تفکیک بین دین و عرفان     27

ملامتی‌گری، روح واحد در گرایشهای مختلف عرفانی           28

انتساب نابجای عارف نسبت به فقیه       31

عرفان زیرمجموعه دین است نه منبع و مفسر دین 32

عرفان، از ادعا تا عمل            34

ضعیف السند بودن روایات عرفانی         35

اصل بودن اسلام در اصطلاح «عرفان اسلامی»   373

 

مقدمه

آقای ایزدپناه:  مباحثی که تاکنون در محور «عرفان، برهان و قرآن» مورد بررسی قرار گرفت،  مباحث پایه ای و نظری، برای سلسله مباحث عملی و عینی تر بوده است که از این جلسه شروع می­شود. به عقیدة من رابطه این بحث با «برهان، عرفان و قرآن» مشخص است. پرسش اساسی را به این صورت می­شود مطرح کرد که با رابطه عرفان با معنویت در جهان امروز چیست؟ یعنی عرفانی که در غرب مطرح است، و  عرفانی که در دین اسلام مطرح بوده، آیا این عرفان برای معنویت جهان امروز و نیازهای روحی و روانی و به خصوص معنوی کافی است یا نه؟ تقریبا دو نگرش عمده می توان به این سئوال پاسخ گفت، یک نگرش این است که ما با صرف فرهنگ اسلامی و فرهنگ قرآنی و سنت اهل بیت می توانیم معنویت جامعه امروز جهانی را تأمین کنیم. بنابراین عرفان به معنای متداول اگر نباشد هم مشکلی به وجود نمی­آید. شاید در مقطع تمدن اسلامی و همچنین تمدن غربی بتوان مطلع هایی را بعنوان شاهد مثال مطرح کرد، یعنی در یک دوره اصلا عرفان مطرح نبوده و در عین حال معنویت حاکم بود و نیازهای معنوی مردم تأمین می شد. پاسخ دیگر یا گرایش دیگر این اس که ما بدون عرفان هرگز نمی توانیم معنویت جامعه را و معنویت جوامع امروز را تضمین و تأمین کنیم. بحث امشب نظریه و تئوری دوم است که علی القاعده بدون عرفان به مفهوم متداول کلمه هم می توان معنویت داشت و نیازهای معنوی امروز را پاسخ گفت. تئوری دیگر و نظریه دیگر ـ که نظریه جناب آقای مهندسی است که در فردا شب خواهد بود. ـ این است که ما بدون عرفان، بدون فرهنگ و تمدن عرفانی به مفهوم متداول کلمه که در حوزه های علمیه و در دانشگاهها و حتی در جهان امروز در غرب مطرح است، نمی توانیم نیازهای معنوی نسل امروز و جامعه امروز را پاسخ دهیم. نظر دست اندرکاران این جلسات، یعنی اجلاس امشب و فردا شب، این بود که ابتدا نظریه پردازان محترم، یعنی جناب آقای دکتر یثربی و حجت الاسلام والمسلمین استاد مهندسی، دیدگاههای خودشان را مطرح کنند. تا بعد که سیر بحث مشخص می شود.

جناب استاد یثربی پایه گذار فلسفه عرفان به زبان فارسی در ایران می باشند و شاید همین بزرگوار بودند که در حدود بیست سال پیش، با کتاب فلسفه عرفان باب این بحث را در ایارن گشودند. و از جمله از آثار دیگر ایشان سلسله مباحثی در شرح موضوعی دیوان حافظ، آب طربناک و پس از آن شرحی است که بر رساله قیصری دارند که مجموع این مباحث نشان می دهد که استاد، بصورت عمیق در عرفان کار کرده اند و یکی از افراد مجرب و تئوری پرداز بسیار بزرگوار در ایران پیرامون عرفان می باشند. در خدمت استاد هستیم که مباحثشان را مطرح بفرمایند:

امکان تکامل علوم انسانی، همانند علوم و فنون تجربی

آقای یثربی: در ابتدا عرض کنم غرض از برپایی این محافل این است که ما فکر نکنیم که همین که هستیم باید باشیم، بلکه انشاء الله باید به این سمت حرکت کنیم که چه بسا بتوانیم چیزی بشویم که هنوز هیچ کس به خیالش نمی رسد. چنانکه ما به عنوان بشر این تحول غیر قابل تصور را در علوم و فنون تجربه کردیم. مثلا در چهار قرن پیش شرایط امروز به ذهن هیچ کس  نمی رسید، یا در یک قرن پیش به ذهن هیچ کس نمی رسید که حوزه علمیه قم اینهمه امکانات را در اختیار بگیرد، و به مخیله شان هم خطور نمی کرد. پس باید توجه داشت که ما در علوم انسانی هم نباید دچار غفلت شویم و نکنیم که هر چه باید داشته باشیم را داریم و هیچ آیندة بهتر از گذشته مان در انتظار ما نیست. غرض از همه این مناقشات و این جلسات این است که ما از وضع موجودمان به طرف آینده خیز برداریم. من مطمئنم به آینده بسیار روشنی راه خواهیم یافت که الان ما هیچکدام نمی توانیم تصور کنیم. بارها به من می گویند، چرا فقط مسائل را نقد می کنید و راه حل نشان نمی دهید؟ من در جواب می گویم اینگونه نیست که تا این مسائل به ذهنم بیاید عنوان بکنم، بلکه به عقل خودم یک پیشنهادهایی هم می دهم ولی آن پیشنهاد نهایی ممکن است یک قرن یا دو قرن بعد به وسیله یک طلبه­ای، یا استادی از یک جایی ارائه شود و کلا بصورت بنیادی وضع علوم انسانی ما را دگرگون کند. اما با این تلاشها ما هم در آن فضیلت بعدی شریک  خواهیم بود. در حال حاضر ما باید وظیفة خودمان را انجام دهیم.

اجازه بدهیم در مقدمه بحث، اولا این سوء تفاهم را دفع کنم که بعضی ها فکر می­کنند من بعضی جاها بنا به مصلحتی یک جور و در بعضی جاها بگونة دیگر صحبت می­کنم. یعنی فکر می کنند من آدمی هستم که در یک جلسه از عرفان دفاع می­کنم، و در جلسه­ای دیگر بر علیه عرفان حرف می­زنم. یک سوء تفاهم دیگر اینکه بعضی‌ها اینگونه برداشت می‌کنند که من اصلا بگونه‌ای تعصب‌آمیز با عرفان مخالفم و به هر صورت می‌خواهم بهانه‌ای به دست بیاورم تا به این مکتب حمله کنم. در حالیکه اینگونه نیست و بنده هنوز هم تمام وجودم با این مسئله درگیر است، من روحاً عرفان را دوست دارم، بنده هنوز «ضرب زیدٌ» را هم نخوانده بود که در روحیه‌ام این مسائل بوده و حتی جزو مسائل خانوادگی‌ام بوده است، از قضا تصادف است یا هر چیز هست، نمی‌دانم؟ اولین دعایی هم که پدر بزرگ من برای من از یک شیخ خانقاه گرفته، دعای علم یا چیز دیگر بوده است. در آن وقت من چهار، پنج سال بیشتر نداشتم، بالاخره با چنین محیطی آشنا بودم. الان هم خوشم می‌آید. من اقرار می کنم که خانقاههای متعددی رفته‌ام و با مشایخ متعددی گفتگو داشته‌ام. ما آن زمانی که در قم بودیم این اصلا چنین جوی حاکم بود، بلکه برعکس کاملا جو بر ضد این مسئله بود. در آن زمان فقط ما پنج نفر بودیم که دائما درگیر این مسائل بودیم، دو نفر هم در راه همین سیر و سفر عرفانی تصادف کردند و در سال 1355 از دنیا رفتند، ما در آن زمان مرتب در شهرهای مختلف مثل مشهد، تبریز و... به دنبال اساتید این فن بودیم، ولذا من به عرفان علاقمند هستم و به جامعه هم توصیه می کنم چون عرفان اسلامی، مخصوصاً در ایران اسلامی و در سایة این توحید و تعالیم اسلامی یک ظرافت خاصی پیدا کرده است که عرفان نو افلاطونی این ظرافتها را ندارد. اما پس هنوز هم عرض می کنم هرچه من انکار بکنم الان همین اگر پخش شود اقلا صدها نفر در اقصی نقاط کشور پیش خودشان شهادت می دهند که فلانی راست گفته است، خیلی ها با همین نام و با همین نسبت و با همین تهمت ما را می­شناسند، البته من هم خوشم می آید و ابایی هم ندارم. همیشه هم تفننی هم می­کنم. من هم مثل خیلی­ها عاشقم که یک چوبه از این خاک به بالا بتوانیم برویم. ولی افسوس که نشده است این بیت سرودة خودم هست که


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد عرفان و نیاز به معنویت در جامعه امروز