نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق حضرت ابوالفضل

اختصاصی از نیک فایل تحقیق حضرت ابوالفضل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق حضرت ابوالفضل


تحقیق حضرت ابوالفضل

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 28

 

شناسنامه حضرت ابوالفضل علیه السلامعباس بن علی ( علیه السلام) پدرش امیرالمؤمنین ( علیه السلام)، مادرش فاطمه‏ ام‏ البنین و کنیه‏ اش ابوالفضل و ملقب به قمر بنی‌ هاشم و سقای کربلا است . حضرت ابوالفضل در چهارم شعبان سال 26 هجری متولد شد. «عباس‏» جوانی دلاور، زیبا و بلند بالا بود . وقتی‏که سوار اسب می ‏شد، پاهایش به زمین می ‏رسید . او علاوه بر مزایای جسمی، از نظر ملکات روحی و کمالات نفسانی نیز بعد از برادرش امام حسین ( علیه السلام) در میان همه جوانان و رجال اهل‏بیت ( علیه السلام) نظیر نداشت. در جنگ‏های صفین و نهروان در رکاب پدر بزرگوارش مشارکت داشت.

به خاطر سیمای جذاب و نورایش، او را «قمر بنی هاشم‏» می‏ خواندند و به خاطر آوردن آب به خیمه‏ ها، «سقا» لقب یافت .

امام سجاد ( علیه السلام) می‏فرماید: «خدا رحمت کند عمویم را که جان خویش را در راه برادرش فدا کرد تا آنکه دست هایش قطع شد . خداوند دو بال به او داده است که به وسیله آن با فرشتگان در بهشت پرواز می‏کند . چنانکه خداوند برای جعفر بن ابیطالب قرار داده است .» حضرت ابوالفضل در کربلا سی و چهار ساله بود . (1)

کودکی و نوجوانی ابوالفضل (ع)

مادری ستوده خصال

از مطالبی که روان‏شناسان در خصوص دوران رشد کودکِ شیر خوار مورد تأکید قرار داده‏اند، این است که طفل تنها از شیر مادر استفاده نمی‏کند و خصوصیات شخصیتی وی همراه با محبت‏ها، عواطف و نوازش‏های او به فرزندش انتقال می‏یابد و به رشد روانی او کمک می‏کند. امام علی علیه‏السلام قرن‏ها قبل، این ویژگی را مورد توجه قرارداده و فرموده‏اند:

این مادر است که به تو از عصاره قلبش غذا داد؛ قوتی که دیگری از دادن آن امتناع می‏کند. این مادر است که که با تمامی اعضاء و جوارحش با نهایت شادمانی و خوشرویی تو را از جمیع حوادث و رخدادها محافظت نمود.1

حضرت علی علیه‏السلام در سیره عملی و زندگانی فردی خویش، این موضوع را مورد توجه قرار داد و چون به سوگ شهادت پاره تن پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم ، حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام نشست، برادرش عقیل را که از آگاهان به انساب عرب بود و طوایف و قبایل شبه جزیره عربستان و نقاط مجاور را به خوبی می‏شناخت، فراخواند و از او خواست برای وی همسری بیابد که زاده دلاوران باشد تا فرزندی شجاع به دنیا آورد؛ چرا که به طور مسلّم سرشت و خصائص اجداد در فرزند تأثیر یافته و به او منتقل می‏شود. عقیل پس از تحقیق، فاطمه دختر حزام بن خالد بن ربیعه ـ از نوادگان عامر و منسوب به طایفه هوازن ـ را به برادرش معرفی نمود و خاطر نشان کرد: پدران و دایی‏های این زن از دلاوران عرب در قبل و بعد از اسلام بوده و مورّخان از آنان در هنگام نبرد، شجاعت و دلیری و رادمردی‏ها نقل کرده‏اند؛ آن چنان که حاکمان زمان آنان در برابرشان سرتسلیم فرود می‏آورده‏اند. در میان عرب شجاع‏تر و قهرمان‏تر از پدرانش یافت نشود. و مقصود امیرمؤمنان علیه‏السلام نیز چنین همسری بود؛ چرا که در میان تیره فاطمه که به «امّ‏البنین» هم موسوم است، شخصی وجود دارد به نام عامر بن مالک بن جعفر بن کلاب ـ جدّ ثمامه، مادر این زن ـ که به سبب قهرمان‏سالاری و شجاعتش، او را بازی‏گیرنده سرنیزه‏ها (نیزه باز) لقب داده‏اند.

حزام پدر امّ‏البنین از استوانه‏های شرافت در میان عرب به شمار می‏رفت و در بخشش، دلاوری و حماسه آفرینی شهرت داشت. خاندانش از طوایف و قبایل ریشه‏داری بودند که علاوه بر رشادت و شجاعت در میادین نبرد، به دستگیری از مستمندان، میهمان‏نوازی و یاری رسانیدن به درماندگان نیز اشتهار داشتند. برخی از برجستگان این خاندان متّصف به صفات والا وگرایش‏های عالی انسانی بودند که به حکم قانون وراثت، ویژگی‏های اخلاقی خود را از طریق امّ‏البنین به فرزندان بزرگوارش انتقال دادند.2

علی علیه‏السلام وقتی از گزارش برادرش درباره خاندان همسر آینده‏اش مطلع گردید، به وی فرمود تا برای خواستگاری از امّ‏البنین به نزد بستگانش مراجعه کند. عقیل پذیرفت و به دیدن حزام بن خالد رفت و موضوع را با او مطرح کرد. وقتی حزام از مقصودش باخبرگردید، بدون لحظه‏ای درنگ، موافقت خود را با این وصلت اعلام داشت و برای این که دخترش را در شادمانی خود شریک نماید، این خبر مهم را به اطلاع او رساند. چون دختر حزام به هویت خواستگار با فضیلت خویش پی‏برد، در حالی که عرق شرم و حیا بر پیشانی‏اش نشسته بود، نتوانست از ابراز سرور و شعف خودداری کند؛ زیرا این وصلت مبارک برای او و خانواده‏اش افتخاری بزرگ و سعادتی فوق العاده محسوب می‏گردید. عقیل به وکالت از سوی برادرش مولا علی علیه‏السلام خطبه عقد را جاری کرد و بدین ترتیب، فاطمه دختر حزام رهسپار خانه امیرمؤمنان علیه‏السلام شد.3

بانویی پارسا و مهربان

امّ‏البنین پیش از آن که پای در خانه نخستین فروغ امامت نهد، «فاطمه» نام داشت. او که از خصال نیکو و ایمانی استوار برخوردار بود، در همان نخستین روزهای زندگی مشترکش با حضرت علی علیه‏السلام ، از ایشان خواست تا نام او را تغییر دهد. امیرمؤمنان علیه‏السلام با شگفتی علت آن را جویا شدند. امّ‏البنین با نهایت بصیرت و تیزهوشی، گفت: هرگاه مرا فاطمه صدا می‏زنی، حسن و حسین علیهماالسلام به یاد مادرشان حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام می‏افتند و خاطره غم‏بار جدایی از او و رنج بی‏مادری، در ذهنشان تداعی می‏گردد و من راضی نیستم که آنان از این بابت آزرده شوند. پس نام آن بانوی گرامی به «امّ‏البنین» تغییر یافت.4


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق حضرت ابوالفضل

مقاله در مورد مبانی غیبت و ظهور حضرت مهدی علیه السلام

اختصاصی از نیک فایل مقاله در مورد مبانی غیبت و ظهور حضرت مهدی علیه السلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد مبانی غیبت و ظهور حضرت مهدی علیه السلام


 مقاله در مورد  مبانی غیبت و ظهور حضرت مهدی علیه السلام

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

مبانی غیبت و ظهور حضرت مهدی علیه السلام

اشاره:  در این نوشتار به این پرسشها پاسخ خواهیم داد که چرا غیبت اتفاق افتاد و چه زمانی ظهور رخ خواهد داد؟ در لابلای پاسخ به این دو پرسش، مسائلی چون خشونت های هنگام ظهور و جایگاه آزادی و اختیار بشر در پدیدة ظهور و چگونگی ادارة جهان پس از ظهور مطرح خواهد شد.

 پاسخ به این پرسشها و پرسشهای دیگری که پیرامون پدیدة غیبت و ظهور وجود دارد، نیازمند بررسی مبانی غیبت و ظهور است. با روشن شدن مبانی این پدیده، پاسخ پرسشهای گوناگون آن نیز روشن خواهد شد. این نوشتار، در سه اصل به بررسی مبانی پدیدة غیبت و ظهور خواهد پرداخت و سپس بر مبنای اصول یاد شده، پدیدة غیبت و ظهور و برخی مسایل پیرامونی آن را بررسی خواهد کرد.

 اصل‌ اول‌

 تغییرناپذیری‌ امامت‌ و ولایت‌

 1-1  طرح‌ خداوند برای‌ ادارة‌ امور جهان‌

 طرحی‌ که‌ خداوند متعال‌ برای‌ «ادارة‌ امور جهان‌» تنظیم‌ کرده‌ است‌، نظریة‌ امامت‌ و ولایت‌ است‌. این‌ نظریه‌، نه‌ یک‌ نظریة‌ اسلامی‌ که‌ یک‌ نظریة‌ الهی‌ و مورد پذیرش‌ همة‌ ادیان‌ آسمانی‌ است‌. شاید تصور شود که‌ تا پیش‌ از رحلت‌ پیامبر اسلام‌، صلّی‌الله علیه‌وآله‌، دوران‌ نبوت‌ و رسالت‌ جریان‌ داشته‌ است‌ و بعد از آن‌ دوران‌ امامت‌ و ولایت‌ آغاز می‌شود و لذا نمی‌توان‌ ادعا کرد که‌ نظریة‌ امامت‌ و ولایت‌، طرح‌ همیشگی‌ خداوند برای‌ ادارة‌ امور جهان‌ است‌، بلکه‌ این‌ نظریه‌ از زمان‌ رحلت‌ پیامبر اسلام‌، صلّی‌اللهعلیه‌وآله‌، آغاز گردید.

 واقعیت‌ این‌ است‌ که‌ نظریه‌ امامت‌ و ولایت‌ در تعارض‌ با رسالت‌ و نبوت‌ نبوده‌، بلکه‌ با آن‌ قابل‌ جمع‌ است‌. نبوت‌ و رسالت‌، مقام‌ گرفتن‌ و ابلاغ‌ کردن‌ وحی‌ هستند و امامت‌ و ولایت‌ مقام‌ اجرای‌ آن‌. به‌ همین‌ جهت‌ «رسول‌» و «نبیّ» می‌توانند «امام‌» و «ولیّ» هم‌ باشند، چنانکه‌ درمورد رسول‌ مکرم‌ اسلام‌، صلّی‌الله علیه‌وآله‌، اینگونه‌ بوده‌ است‌.

 البته‌ در برخی‌ نظریه‌ها ادعا شده‌ که‌ هدف‌ بعثت‌ انبیاء، «خدا و آخرت‌» بوده‌ و «امامت‌ ناس‌» جزء مأموریت‌ الهی‌ انبیاء، از جمله‌ نبی‌ مکرم‌ اسلام‌، صلّی‌الله علیه‌وآله‌، نبوده‌ است‌. این‌ نظریه‌ هرچند در زمان‌ ما پردازش‌ شده‌ و برای‌ نظریه‌ پرداز آن‌ جدید محسوب‌ می‌شود ولی‌ ریشه‌ در تاریخ‌ اسلام‌ دارد. نظریة‌ تفکیک‌ میان‌ رسالت‌ و امامت‌، و محدود ساختن‌ مأموریت‌ انبیا به‌ ابلاغ‌ رسالت‌، یک‌ نظریة‌ اموی‌ است‌. معاویه‌ در یکی‌ از نامه‌هایی‌ که‌ به‌ حضرت‌ علی‌، علیه‌السلام‌، نوشته‌ است‌، نظر خود را این‌گونه‌ بیان‌ می‌کند:

 ألا و إنّما کان‌ محمّد رسولاً من‌ الرسل‌ إلی‌الناس‌ کافة‌ فبلّغ‌ رسالات‌ ربّه‌ لایملک‌ شیئاً غیره‌. بدان‌ که‌ محمد فقط‌ فرستاده‌ای‌ از خیل‌ فرستادگان‌ خدا به‌سوی‌ همة‌ مردم‌ بود که‌ رسالت‌ خود را تبلیغ‌ کرد و ولایت‌ و تملّک‌ بر هیچ‌ چیز دیگر نداشت‌.

 همانگونه‌ که‌ معلوم‌ است‌، معاویه‌ «امامت‌» رسول‌ خدا، صلّی‌الله علیه‌وآله‌، را انکار کرده‌ است‌ و مأموریت‌ الهی‌ ایشان‌ را فقط‌ ابلاغ‌ رسالت‌ می‌داند. امّا در مقابل‌ وی‌ حضرت‌ علی‌، علیه‌السلام‌، قرار دارد که‌ «امامت‌ ناس‌» را مأموریت‌ الهی‌ پیامبر اکرم‌، صلّی‌الله علیه‌وآله‌، می‌داند. آن‌ حضرت‌ در جواب‌ معاویه‌ می‌نویسد:

 والذی‌ أنکرت‌ من‌ إمامة‌ محمد، صلّی‌اللهعلیه‌وآله‌، و زعمت‌ أنّه‌ کان‌ رسولاً و لم‌ یکن‌ إماماً، فإنّ إنکارک‌ علی‌ جمیع‌ النبیّین‌ الائمّة‌، و لکنّا نشهد أنّه‌ کان‌ رسولاً نبیّأ إماماً، صلّی‌اللهعلیه‌وآله‌  . و امّا اینکه‌ امامت‌  (حضرت‌)  محمد، صلّی‌الله علیه‌وآله‌، را انکار کردی‌ و پنداشتی‌ که‌ او فقط‌ رسول‌ است‌ نه‌ امام‌، این‌ در حقیقت‌ انکار همة‌ پیامبرانی‌ است‌ که‌ «امام‌» بوده‌اند، ولی‌ ما شهادت‌ می‌دهیم‌ که‌ او  هم‌ رسول‌ بود و هم‌ نبّی‌ بود و هم‌ امام‌.

 خلاصة‌ سخن‌ اینکه‌ «امامت‌ ناس‌» جزء مأموریت‌ الهی‌ پیامبران‌ است‌ و لذا امامت‌ فقط‌ محدود به‌ ائمه‌ دوازده‌گانه‌ شیعه‌ نمی‌شود، بلکه‌ همة‌ انبیای‌ الهی‌ نیز امام‌اند. البته‌ در شرایط‌ زمانی‌ که‌ ما قرار داریم‌، براساس‌ نظریه‌ «خاتمیت‌»، دوران‌ رسالت‌ و نبوت‌ به‌ پایان‌ رسیده‌ و آنچه‌ الان‌ وجود دارد، «امامت‌» است‌.

 1-2  «ثبات‌ و تغییرناپذیری‌» طرح‌ امامت‌

 طرح‌ دین‌ برای‌ ادارة‌ امور بشر (یعنی‌ طرح‌ ولایت‌ و امامت‌) طرحی‌ ثابت‌ و تغییرناپذیر است‌. شخص‌ امام‌ و ولیّ تغییر می‌کند، امّا نظریه‌ امامت‌ و ولایت‌ تغییر نمی‌کند، زیرا امامت‌ و ولایت‌، همانند توحید و معاد، در زمرة‌ اصول‌ ثابت‌ حیات‌ تکاملی‌ انسان‌ قرار می‌گیرد و لذا تغییرناپذیر خواهد بود. این‌گونه‌ نیست‌ که‌ خداوند متعال‌ با مرور زمان‌ حرف‌ جدیدی‌ و نظر جدیدی‌ و طرح‌ جدیدتر و کارآمدتری‌ برای‌ ادارة‌ امور بشر ارائه‌ کند. تغییرپذیری‌ در حوزة‌ حاکمیت‌، یا به‌ دلیل‌ غیراصولی‌ بودن‌ موضوع‌ است‌ که‌ با مقتضیات‌ زمان‌ قابل‌ تغییر است‌ و یا به‌دلیل‌ نقصان‌ دانش‌ بشری‌ و یا به‌ دلیل‌ تغییر زمینه‌های‌ انسانی‌ پذیرش‌ حاکمیت‌ها  ، امّا نظریة‌ امامت‌ و ولایت‌، هم‌ از اصول‌ است‌ و هم‌ از یک‌ منشأ بی‌نقص‌ و کمال‌ سرچشمه‌ می‌گیرد و


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد مبانی غیبت و ظهور حضرت مهدی علیه السلام

تحقیق درباره حضت آدم و ابلیس

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درباره حضت آدم و ابلیس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 38

 

نگاهی به زندگی حضرت

آدم علیه السلام و ابلیس

خلقت آدم

خدای متعال زمین را در دو نوبت(1) خلق کرد، کوهها را روی زمین بنا نهاد و زمین را بین همه کرات برکت داد و خوراک اهل زمین را در چهار نوبت مقدر کرد.

آنگاه آسمان را از ماده ای شبیه گاز مشتعل آفرید و به آسمان و زمین دستور داد، بیایید! آسمان و زمین گفتند: با میل آمدیم و سپس هر دو را مسخّر ساخت.

سپس خدا به عرش پرداخت و خورشید و ماه را مسخر خود ساخت و مقرر کرد تا وقت معلوم در گردش باشند، آنگاه فرشتگان را آفرید تا همواره او را ستایش کنند و نامش را مقدس دارند و در عبادتش مخلص باشند.

پس از آن، اراده و مشیّت خداوند بدان تعلق گرفت که آدم و ذریّه او را بیافریند، تا در زمین سکنی گزینند و در آبادانی آن بکوشند. خدا فرشتگان خود را در جریان گذاشت و به آنها خبر داد که به زودی مخلوق دیگری می آفرینم که در روی زمین منتشر می شوند. از منابع زیرزمین استخراج می کنند و گروه گروه جای یکدیگر قرار می گیرند و زمین را حفظ می کنند.

فرشتگان مخلوقاتی هستند که خدا آنان را جهت پرستش خود برگزیده است و نعمت خویش را بر آنان جاری و فضل خود را بر آنان مخصوص نموده است. آنان را در راه خشنودی خود موفق و در طریق اطاعت خویش حمایت نموده است.

ملائک از راز خلقت و خلافت انسان بی خبر بودند، لذا بر آنان گران آمد که خدا موجودات دیگری را خلق کند، زیرا خداوند فرموده بود که بیشتر این موجودات در تقوی و عبادت به پای فرشتگان نمی رسند، پس آنها ترسیدند که شاید اراده خدا در خلقت انسان، به خاطر قصور آنان در انجام وظیفه اشان بوده است، لذا بی درنگ به تبرئه خویش پرداختند و عرضه داشتند: بار خدایا! با این که، ما همواره تسبیح و تقدیس تو را می نماییم، چگونه اراده شما بر خلقت دیگری قرار گرفته است؟ می خواهی آنان را روی زمین جانشین خویش قرار دهی؟ آیا می خواهی این نو آفریدگان، در منافع زمین با یکدیگر به اختلاف برخیزند و هر یک فواید آن را برای خویش بخواهند و آنگاه به فساد بپردازند و خون های فراوان بریزند و جان های پاک و منزه را تباه کنند؟!(2)

فرشتگان رمز خلقت انسان را سوال کردند تا شبهه آنان بر طرف و وسوسه از فکرشان خارج شود، یا شاید امیدوار بودند که خدا آنان را در زمین جانشین خود قراردهد، چون فرشتگان قبل از بشر، نعمت خدا را رعایت و حق معرفت او را ادا کرده و در پرستش خدا خالص و در حکمتش تابع بودند، اما هرگز نمی خواستند شک و تردیدی نسبت به حکمت خدا و خلیفه او وارد سازند، زیرا ملائک، اولیاء مقرب خدا و بندگان شایسته او هستند، قبل


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره حضت آدم و ابلیس

تحقیق درباره امام صادق ( ع ) زندگانی حضرت

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درباره امام صادق ( ع ) زندگانی حضرت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

امام صادق ( ع ) زندگانی حضرت

امام صادق ( ع ) عصر امام صادق ( ع)  جنبش علمی  خلق و خوی حضرت صادق ( ع )

امام صادق ( ع)حضرت امام جعفر صادق علیه السلام رئیس مذهب جعفری ( شیعه ) در روز 17ربیع الاول سال 83هجری چشم به جهان گشود .

پدرش امام محمد باقر ( ع ) و مادرش "ام فروه " دختر قاسم بن محمد بن ابی  بکر می باشد.

کنیه آن حضرت : "ابو عبدالله " و لقبش "صادق " است . حضرت صادق تا سن 12سالگی معاصر جد گرامیش حضرت سجاد بود و مسلما تربیت اولیه او تحت نظر آن بزرگوار صورت گرفته و امام ( ع ) از خرمن دانش جدش خوشه چینی کرده است .

پس از رحلت امام چهارم مدت 19سال نیز در خدمت پدر بزرگوارش امام محمد باقر ( ع ) زندگی  کرد و با این ترتیب 31سال از دوران عمر خود را در خدمت جد و پدر بزرگوار خود که هر یک از آنان در زمان خویش حجت خدا بودند ، و از مبدأ فیض کسب نور می نمودند گذرانید.

بنابراین صرف نظر از جنبه الهی و افاضات رحمانی که هر امامی آن را دار می باشد ، بهره مندی  از محضر پدر و جد بزرگوارش موجب شد که آن حضرت با استعداد ذاتی و شم علمی  و ذکاوت بسیار ، به حد کمال علم و ادب رسید و در عصر خود بزرگترین قهرمان علم و دانش گردید .

پس از درگذشت پدر بزرگوارش 34سال نیز دوره امامت او بود که در این مدت "مکتب جعفری " را پایه ریزی فرمود و موجب بازسازی و زنده نگهداشتن شریعت محمدی ( ص ) گردید .

زندگی پر بار امام جعفر صادق ( ع ) مصادف بود با خلافت پنج نفر از بنی  امیه ( هشام بن عبدالملک - ولید بن یزید - یزید بن ولید - ابراهیم بن ولید- مروان حمار ) که هر یک به نحوی موجب تألم و تأثر و کدورت روح بلند امام معصوم ( ع ) را فراهم می کرده اند ، و دو نفر از خلفای عباسی ( سفاح و منصور ) نیز در زمان امام ( ع ) مسند خلافت را تصاحب کردند و نشان دادند که در بیداد و ستم بر امویان پیشی گرفته اند ، چنانکه امام صادق ( ع ) در 10سال آخر عمر شریفش در ناامنی و ناراحتی بیشتری بسر می برد .

عصر امام صادق ( ع )

عصر امام صادق ( ع ) یکی از طوفانی ترین ادوار تاریخ اسلام است که از یک سواغتشاشها و انقلابهای پیاپی  گروههای مختلف ، بویژه از طرف خونخواهان امام حسین ( ع ) رخ می داد ، که انقلاب "ابو سلمه " در کوفه و "ابو مسلم " در خراسان و ایران از مهمترین آنها بوده است . و همین انقلاب سرانجام حکومت شوم بنی امیه را برانداخت و مردم را از یوغ ستم و بیدادشان رها ساخت . لیکن سرانجام بنی عباس با تردستی و توطئه ، بناحق از انقلاب بهره گرفته و حکومت و خلافت را تصاحب کردند . دوره انتقال حکومت هزار ماهه بنی امیه به بنی عباس طوفانی ترین و پر هرج و مرج ترین دورانی بود که زندگی امام صادق ( ع ) را فراگرفته بود .

و از دیگر سو عصر آن حضرت ، عصر برخورد مکتبها و ایده ئولوژیها و عصر تضاد افکار فلسفی و کلامی مختلف بود ، که از برخورد ملتهای اسلام با مردم کشورهای فتح شده و نیز روابط مراکز اسلامی با دنیای خارج ، به وجود آمده و در مسلمانان نیز شور و هیجانی برای فهمیدن و پژوهش پدید آورده بود

. عصری که کوچکترین کم کاری یا عدم بیداری و تحرک پاسدار راستین اسلام ، یعنی  امام ( ع ) ، موجب نابودی  دین و پوسیدگی تعلیمات حیات بخش اسلام ، هم از درون و هم از بیرون می شد .

اینجا بود که امام ( ع ) دشواری فراوان در پیش و مسؤولیت عظیم بر دوش داشت . پیشوای ششم در گیر و دار چنین بحرانی می بایست از یک سو به فکر نجات افکار توده مسلمان از الحاد و بی دینی و کفر و نیز مانع انحراف اصول و معارف اسلامی از مسیر راستین باشد ، و از توجیهات غلط و وارونه دستورات دین به وسیله خلفای وقت جلوگیری کند .

علاوه بر این ، با نقشه ای  دقیق و ماهرانه ، شیعه را از اضمحلال و نابودی  برهاند ، شیعه ای که در خفقان و شکنجه حکومت پیشین ، آخرین رمقها را می گذراند ، و آخرین نفرات خویش را قربانی می داد ، و رجال و مردان با ارزش شیعه یا مخفی  بودند ، و یا در کر و فر و زرق و برق حکومت غاصب ستمگر ذوب شده بودند ، و جرأت ابراز شخصیت نداشتند ، حکومت جدید هم در کشتار و بی عدالتی دست کمی از آنها نداشت و وضع به حدی  خفقان آور و ناگوار و خطرناک بود که همگی یاران امام ( ع ) را در معرض خطر مرگ قرار می داد ، چنانکه زبده هایشان جزو لیست سیاه مرگ بودند .

"جابر جعفی " یکی  از یاران ویژه امام است که از طرف آن حضرت برای انجام دادن امری به سوی کوفه می رفت . در بین راه قاصد تیز پای امام به او رسید و گفت : امام ( ع ) می گوید : خودت را به دیوانگی بزن ، همین دستور او را از مرگ نجات داد و حاکم کوفه که فرمان محرمانه ترور را از طرف خلیفه داشت از قتلش به خاطر دیوانگی منصرف شد.

جابر جعفی که از اصحاب سر امام باقر ( ع ) نیز می باشد می گوید : امام باقر ( ع ) هفتاد هزار بیت حدیث به من آموخت که به کسی نگفتم و نخواهم گفت ... او روزی به حضرت عرض کرد مطالبی از اسرار به من گفته ای که سینه ام تاب تحمل آن را ندارد و محرمی ندارم تا به او بگویم و نزدیک است دیوانه شوم . امام فرمود : به کوه و صحرا برو و چاهی بکن و سر در دهانه چاه بگذار و در خلوت چاه بگو : حدثنی  محمد بن علی بکذا وکذا ... ، ( یعنی امام باقر ( ع ) به من فلان مطلب را گفت ، یا روایت کرد ) .

آری ، شیعه می رفت که نابود شود ، یعنی اسلام راستین به رنگ خلفا درآید ، و به صورت اسلام بنی امیه ای یا بنی عباسی خودنمایی کند .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره امام صادق ( ع ) زندگانی حضرت

تحقیق درباره زندگی امام حسن

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درباره زندگی امام حسن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 29

 

زندگانی حضرت امام حسن (ع )

1. تولد و کودکی

2. کمالات انسانی

3. بیعت مردم با حسن بن علی (ع )

4. همسران و فرزندان امام حسن (ع )

تولد و کودکی

امام حسن (ع ) فرزند امیر مؤمنان علی بن ابیطالب و مادرش مهتر زنان فاطمه زهرا دختر پیامبر خدا (ص ) است .

امام حسن (ع ) در شب نیمه ماه رمضان سال سوم هجرت در مدینه تولد یافت . وی نخستین پسری بود که خداوند متعال به خانواده علی و فاطمه عنایت کرد.

رسول اکرم (ص ) بلا فاصله پس از ولادتش ، او را گرفت و در گوش چپش اقامه گفت . سپس برای او بار گوسفندی قربانی کرد، سرش را تراشید و هموزن موی سرش که یک درم و چیزی افزون بود - نقره به مستمندان داد. پیامبر (ص ) دستور داد تا سرش را عطر آگین کنند و از آن هنگام آیین عقیقه و صدقه دادن به هموزن موی سر نوزاد سنت شد. این نوزاد را " حسن " نام داد و این نام در جاهلیت سابقه نداشت .

کنیه او را ابومحمد نهاد و این تنها کنیه اوست .

لقب های او سبط، سید، زکی ، مجتبی است که از همه معروفتر "مجتبی " می باشد. پیامبر اکرم (ص ) به حسن و برادرش حسین علاقه خاصی داشت و بارها می فرمود که حسن و حسین فرزندان منند و به پاس همین سخن علی به سایر فرزندان خود می فرمود : " شما فرزندان من هستید و حسن و حسین فرزندان پیغمبر خدایند ".

امام حسن هفت سال و خرده ای زمان جد بزرگوارش را درک نمود و در آغوش مهر آن حضرت بسر برد و پس از رحلت پیامبر (ص ) که با رحلت حضرت فاطمه دو ماه یا سه ماه بیشتر فاصله نداشت ، تحت تربیت پدر بزرگوار خود قرار گرفت .

امام حسن (ع ) پس از شهادت پدر بزرگوار خود به امر خدا و طبق وصیت آن حضرت ، به امامت رسید و مقام خلافت ظاهری را نیز اشغال کرد، و نزدیک به شش ماه به اداره امور مسلمین پرداخت . در این مدت ، معاویه که دشمن سرسخت علی (ع ) و خاندان او بود و سالها به طمع خلافت ( در آغاز به بهانه خونخواهی عثمان و در آخر آشکارا به طلب خلافت ) جنگیده بود، به عراق که مقر خلافت امام حسن (ع ) بود لشکر کشید و جنگ آغاز کرد. ما دراین باره کمی بعد تر سخن خواهیم گفت .

امام حسن (ع ) از جهت منظر و اخلاق و پیکر و بزرگواری به رسول اکرم (ص ) بسیار مانند بود. وصف کنندگان آن حضرت او را چنین توصیف کرده اند:

" دارای رخساری سفید آمیخته به اندکی سرخی ، چشمانی سیاه ، گونه ای هموار، محاسنی انبوه ، گیسوانی مجعد و پر، گردنی سیمگون ، اندامی متناسب ، شانه یی عریض ، استخوانی درشت ، میانی باریک ، قدی میانه ، نه چندان بلند و نه چندان کوتاه .

سیمایی نمکین و چهره ای در شمار زیباترین و جذاب ترین چهره ها ".

ابن سعد گفته است که " حسن و حسین به ریگ سیاه ، خضاب می کردند "

کمالات انسانی

امام حسن (ع ) در کمالات انسانی یادگار پدر و نمونه کامل جد بزرگوار خودبود. تا پیغمبر (ص ) زنده بود، او و برادرش حسین در کنار آن حضرت جای داشتند، گاهی آنان را بر دوش خود سوار می کرد و می بوسید و می بویید.

از پیغمبر اکرم (ص ) روایت کرده اند که درباره امام حسن و امام حسین (ع ) می فرمود: این دو فرزند من ، امام هستند خواه برخیزند و خواه بنشینند ( کنایه از این که در هر حال امام و پیشوایند ).

امام حسن (ع ) بیست و پنج بار حج کرد، پیاده ، درحالی که اسبها نجیب را با او یدک می کشیدند. هرگاه از مرگ یاد می کرد می گریست و هر گاه از قبر یاد می کرد می گریست ، هر گاه به یاد ایستادن به پای حساب می افتاد آن چنان نعره می زد که بیهوش می شد و چون به یاد بهشت و دوزخ می افتاد، همچون مار گزیده به خود می پیچید.

از خدا طلب بهشت می کرد و به او از آتش جهنم پناه می برد. چون وضو می ساخت و به نماز می ایستاد، بدنش به لرزه می افتاد و رنگش زرد می شد. سه نوبت دارائیش را با خدا تقسیم کرد و دو نوبت از تمام مال خود برای خدا گذشت . گفته اندک : "اما حسن (ع ) در زمان خودش عابد ترین و بی اعتنا ترین مردم به زیور دنیا بود".

در سرشت و طینت امام حسن (ع ) برترین نشانه های انسانیت وجود داشت . هر که او را می دید به دیده اش بزرگ می آمد و هر که با او آمیزش داشت بدو محبت می ورزید و هر دوست یا دشمنی که سخن یا خطبه او را می شنید، به آسانی درنگ می کرد تا او سخن خود را تمام کند و خطبه اش را به پایان برد. محمد بن اسحاق گفت : پس از رسول خدا (ص ) هیچکس از حیث آبرو و بلندی قدر به حسن بن علی نرسید. بر در خانه فرش می گستردند و چون از خانه بیرون می آمد و آنجا می نشست راه بسته می شد و به احترام او کسی از برابرش عبور نمی کرد و او چون می فهمید، برمی خاست و به خانه می رفت و آن گاه مردم رفت و آمد می کردند". در راه مکه از مرکبش فرود آمد و پیاده به راه رفتن ادامه داد. در کاروان همه از او پیروی کردند حتی سعد بن ابی وقاص پیاده شد و در کنار آن حضر ت راه افتاد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره زندگی امام حسن