نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد قضا و قدر (پرتوئی از تفسیر نمونه)

اختصاصی از نیک فایل تحقیق در مورد قضا و قدر (پرتوئی از تفسیر نمونه) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 40

 

مقدمه

واژه قضا به معنای گذراندن، به پایان رساندن و یکسره کردن و نیز به معنای داوری کردن (که نوعی یکسره کردن است) به کار می رود و واژه «قَدُر» و «تقدیر» به معنای اندازه، اندازه گیری و چیزی را به اندازه معین ساختن استعمال می‎شود.

1- همه چیز اندازه دارد.

در آیات مختلفی از قرآن مجید می‌خوانیم که هر چیزی محدود به حدی است که از آن حد تجاوز نمی‌کند. در سوره طلاق آیه3 می‌فرماید: «قد جعل الله لکل شییء قدراً» (خدا برای هر چیز مقدار و اندازه‌ای قرار داده است) و در سورة حجر آیة 21 می‌خوانیم و ان من شییء الاعندنا خزائنه و ماننزله‌الابقدر معلوم» (هر چیزی خزائنش نزد ما است و جز به مقدار معین آن را نازل نمی‌کنیم) در آیات مورد بحث نیز می‌خوانیم: «و کل شییء عنده بمقدار.»

اینها همه اشاره به آن است که هیچ چیز در این عالم بی‌حساب نیست، حتی موجوداتی را که گاهی در جهان طبیعت، ما بی‌حساب و کتاب فرض می‌کنیم همه آنها دقیقاً حساب و کتاب دارند، چه ما بدانیم یا ندانیم، و اصولاً حکیم بودن خداوند، نیز مفهومی جز این ندارد، که همه چیز در آفرینش او برنامه و حد و اندازه دارد.

آنچه را از اسرار آفرینش امروز بوسیلة علوم دریافته‌ایم، این حقیقت را کاملاً تأیید می‌کند. مثلاً خون انسان که حیاتی‌ترین مادة وجودی او است و عهده‌دار رساندن تمام مواد لازم به تمام یاخته‌های بدن انسان است، از بیست و چند ماده ترکیب یافته. نسبت این مواد و اندازه و کیفیت هر یک بقدری دقیق است که با کمترین تغییر سلامت انسان به خطر می‌افتد و به همین دلیل برای شناخت نارسائیهای بدن فوراً به سراغ آزمایش خون و اندازه‌گیری مواد قندی، چربی، اوره، آهن و سایر اجزاء ترکیبیش می‌روند و از کمی و زیادی این اجزاء فوراً به علل نارسائیهای بدن و بیماریها پی می‌برند. تنها خون انسان نیست که ترکیبی این چنین دقیق دارد، این دقت و محاسبه در سراسر عالم هستی موجود است.

ضمناً با توجه به این نکته روشن می‌شود که آنچه را که گاهی ما بی‌نظمی‌ها و نابسامانیهای عالم هستی می‌پنداریم در واقع مربوط به نارسائی علم و دانش ما است و یک موحد و خداپرست راستین هیچگاه نمی‌تواند چنین تصوری دربارة عالم داشته باشد و پیشرفت تدریجی علوم گواه این واقعیت است. نیز این درس را می‌توانیم بیاموزیم که جامعة انسانیت که جزئی از مجموعة نظام هستی است اگر بخواهد سالم زندگی کند باید این اصل «کل شییء عنده بمقدار» بر سراسر آن حکومت داشته باشد و از هر گونه افراط و تفریط و کارهائی که حساب و کتاب در آن نیست بپرهیزد و در تمام نهادهای اجتماعی حساب و کتابرا حاکم سازد.

2- همه چیز جهان روی حساب است.

جملة «انا کل شیء خلقناه بقدر» در عین فشردگی از حقیقت مهمی در عالم خلقت پرده برمی‌دارد، حقیقتی که بر سراسر جهان هستی حاکم است و آن اندازه‌گیری دقیق در همة کائنات جهان است. هر قدر علم و دانش بشری پیشرفت می‌کند به این اندازه‌گیری دقیق آشناتر می‌شود. این اندازه‌گیری دقیق در موجودات ذره‌بینی موجود در کرات عظیم آسمانی نیز حاکم است. فی‌المثل می‌شنویم فضانوردان با محاسبات دقیق علمی که به وسیلة صدها نفر کارشناس متخصص بوسیله‌ مغزهای الکترونیکی انجام می‌گیرد موفق می‌شوند درست در همان منطقه‌ای از کرة ماه که می‌خواستند، بنشینند، در حالیکه ظرف چند روزی که سفینه فضائی فاصلة زمین و ماه را می‌پیماید همه چیز دگرگون می‌شود، ماه هم بدور خود می‌گردد و هم بدور زمین و جای آن بکلی عوض می‌شود و حتی در لحظة پرتاب سفینه نیز زمین هم بدور خود و هم بدور آفتاب با سرعت فوق‌العاده‌ای درحرکت است، ولی از آنجا که


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد قضا و قدر (پرتوئی از تفسیر نمونه)

تحقیق در مورد تِرمِه

اختصاصی از نیک فایل تحقیق در مورد تِرمِه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

تِرمِه ، نوعی پارچة نفیس غالباً از کرک یا پشم یا ابریشم با نقوش تزیینی سنّتی ، بیشتر بته جقه . در واژه نامه های فارسی ذکر شده که واژة ترمه فارسی است . ترمه را به صورت تِرمَه و تیرمه نیز ضبط کرده و تِرمِه و تِرما را معادل شال کشمیری آورده اند (دهخدا، ذیل واژه ). در دورة قاجار جلدی را که روکش مقوای آن از ترمه بود و بیشتر برای جلد بیاض * های ادعیه به کار می رفت ، «جلد ترمه ای » می خواندند (مایل هروی ، ص 610ـ611). ترمه به معانی دیگری نیز به کار می رود ( رجوع کنید به د. ازبکستان شوروی ، ج 11، ص 62؛ قدری ؛ ردهاوس ، ذیل واژه ).در خصوص اینکه خاستگاه ترمه بافی ، ایران یا کشمیر است ، اختلاف نظر وجود دارد. به گفتة گلوک (ص 214)، در کتابهای راجع به تاریخ کشمیر آمده است که منسوجات پشمی کشمیر اصل بیگانه (ایرانی ) دارند. برخی نیز معتقدند ترمه از کشمیر به ایران آمده است («تحقیقی در ترمه بافی کرمان »، ص 4)، اما در اینکه طرح شالهای ترمة کشمیر منشأ ایرانی دارد، تردیدی نیست (ذابح ، ص 139؛ دیماند ، ص 255). در دورة صفوی نقش بته جقه و دیگر نقشهای ایرانی به هند برده شد و در شالهای کشمیر به کار رفت و پس از آنکه شال کشمیر با نقش بته جقه به ایران آمد، این نقش به بتة کشمیری و بتة ترمه معروف شد (آذرپاد و حشمتی رضوی ، ص 129؛ نیز رجوع کنید به بته * ). به نوشتة بیکر ، در ابتدای سلطنت فتحعلی شاه (1211ـ1250) شالهای کشمیر نایاب شد، ازینرو به دستور وی در کرمان کارگاههای شال بافی دایر کردند. این کار به همت امیرکبیر توسعه یافت . در منابع ، در اشاره به انواع شالهای کرمان ، از شال ترمه نیز نام برده شده است (ص 131ـ132).گفته شده است بافت ترمه در کرمان شروع شد و در یزد به کمال رسید. در بدو ورود در انحصار زردشتیان یزد بود که از آن برای تهیة شلوارهای مخصوص مراسم ازدواج استفاده می کردند و گاه نیز نوعِ «مُحَرَّماتِ» (نوعی شال راه راه ) آن را به کمر می بستند («تحقیقی در ترمه بافی کرمان »، همانجا؛ یزد نگین کویر ، دفتر نخست ، ص 179). برخی ترمة یزد را تکامل یافتة پارچه ای بافت کرمان به نام رضا ترکی / ترک دانسته اند (بیکر، ص 131؛ «بررسی هنر ترمه بافی در یزد»، ص 14ـ16؛ «تحقیقی در ترمه بافی کرمان »، همانجا). ترمه در یزد به «انگشت باف » هم شهرت داشته است ( یزد نگین کویر ، همانجا).از نخستین سالهای قرن سیزدهم ، مالیاتهای سنگینی برای کشاورزان ایران مقرر شد که سبب رکود تولید مواد اولیة ترمه ، چون پنبه و پشم و ابریشم ، گردید و ادامة کار ترمه بافان را دشوار ساخت (حسن بیگی ، ص 226ـ227). در همین دوران مقرر شد که شال بافان کشمیر عوارضی به نام «عوارض داغ » بپردازند (برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به رینا ، ص 26). در اواخر سلطنت ناصرالدین شاه ، غلبه سلیقه اروپایی بر سلیقه ایرانیان و وجود طرحهای متنوع و رنگهای درخشان شالهای کشمیر، موجب تفوق شال کشمیری در بازار ایران و دیگر کشورها شد (مک داول ، ص 169). جنس ترمه ابتدا از پشم بود و بعد نخی ، زری و ابریشمی آن نیز بافته شد («بررسی هنر ترمه بافی در یزد»، ص 49ـ50). بافت ترمه های ابریشمی ، احتمالاً به سبب مقاومت بیشتر ابریشم در برابر بید و رطوبت ، رواج بیشتری یافت (عناویان ، ص 7)؛ چنانکه امروزه نیز اغلب ترمه های ماشینیِ یزد ابریشمی است .ترمه به رغم ظرافت نخهای تار و پود آن ، نسبتاً ضخیم است ، زیرا تعداد این نخها بسیار است و گاه به دوازده تا می رسد («بررسی هنر ترمه بافی در یزد»، ص 18ـ19).برای بافتن ترمة پشمی ، پشم را با دست می ریسیدند (عناویان ، ص 3؛ گلوک ، ص 214)، سپس آن را می شستند و سفید می کردند و بعد با رنگهای گیاهی رنگ می کردند (عناویان

ترمه بافی

 

ترمه بافی " از صنایع دستی مشهور استان کویری یزد است که با سخت کوشی مردمانش در گذر تاریخ با دقت و ذکاوت فراوان انجام می‌شود.

از سالها پیش ، عمده‌ترین دست بافت‌های این سرزمین کویری " ترمه" بوده که از شهرت ویژه در ایران و جهان نیز برخوردار است.

این هنر ظریف و اصیل ایرانی بین صنایع بافندگی بیشتر از هر صنعت دستی خودنمایی می‌کند. ترمه واژه‌ای هندی است به معنای درخت سروی که در حالت خضوع و خشوع در مقابل عظمت الهی سر فرود آورده است.

در فرهنگ لغت این چنین معنا شده که ترمه نوعی پارچه برای لباس‌های فاخر است که از پشم لطیف با طرح‌های تزئینی گوناگون می‌بافند.

ترمه را یکی از قدیمی‌ترین منسوجات دست بافی می‌خوانند که قرن‌ها معرف هنر و صنعت بافندگان یزد بوده و با قدمتی بیش از ‪ ۲۵۰‬سال در این استان است. رواج این صنعت در منسوجات کشورمان را ، به اوایل دوره صفویه نیز نسبت داده‌اند. ترمه‌بافی در آغاز به زری بافی مشهور بوده که نخستین بار توسط استاد " خواجه غیاث‌الدین نقشبند" ( حدود ‪ ۴۰۰‬سال قبل ) بوجود آمده‌است. به لحاظ این که ترمه در رنگ‌های مختلف و متنوع بافته می‌شود و بافت آن هم با زحمت همراه بوده ، همه گیر نشده و همواره از منزلت ویژه‌ای برخوردار بوده و به همین دلیل اغلب برای تنپوش اعیان و ثروتمندان استفاده شده‌است.

تار مورد استفاده در ترمه بافی از ابریشم طبیعی و گاه نخ پنبه و پود آن نیز از ابریشم ، نخ و یا کرک همراه با رنگ‌های متنوع است. گاهی نیز ترمه توسط انگشت بافته می‌شده که به ترمه انگشت باف معروف بوده است.

درگذشته نه چندان دور برای رنگ آمیزی پشم و کرک یا ابریشم مورد مصرف در ترمه‌بافی از رنگ‌های طبیعی که اکثرا گیاهی است استفاده می‌شد. رنگ‌های مصرفی در ترمه‌بافی بویژه متن آن را عنابی ، قرمز روشن ، سبز ، نارنجی ، و سیاه تشکیل می‌دهند.

از مهمترین عواملی که در بافت ترمه مورد توجه بافنده یزدی است انتخاب رنگ‌ها و هماهنگی بین آنهاست. در برخی از ترمه‌های قدیمی رنگ‌های متضاد نیز به چشم می‌خورد که در عین داشتن تضاد، در کنار یکدیگر به خوبی نوعی ایجاد هماهنگی و زیبایی می‌کند به گونه‌ای که ببننده را مسحور خود می‌سازد.

ترمه در انواع شال چارقدی ، شال بندی ، شال راه راه ، شال محرمات ، شال اتابکی ، شال کشمیری ، شال رضایی ، شال امیری و شال یزدی و در نقوش بته جقه ، بته خرقه ، بته بادامی ، بته سروی و گل شاه‌عباسی بافته می‌شود.

امروزه از کارگاه‌های سنتی ترمه‌بافی در یزد اثری به جای نمانده است و بافندگان دستباف این هنر زیبا به علت پا به سن گذاشتن چونان گذشته توان بافت این پارچه زیبای ایرانی را ندارند.

 

تهران _ میراث خبر جاذبه‌های گردشگری: ترمه‌های دست‌باف کرمان 60 سالی است که از کوچه‌های غبار گرفته این شهر رخت بربسته تا ترمه‌های ماشینی


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تِرمِه

تحقیق در مورد تدبیر معیشت از دیدگاه آیات و روایات

اختصاصی از نیک فایل تحقیق در مورد تدبیر معیشت از دیدگاه آیات و روایات دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

تدبیر معیشت از دیدگاه آیات و روایات

نظم و انضباط

یکى از راهبردهاى اساسى تدبیر معیشت، نظم و انضباط است. یعنى ترتیب و سامان دادن برنامه‏هاى زندگى به طورى‏که هر کارى در جاى خودش قرار گیرد و انجام هر کدام مانع دیگرى نباشد.مدیر کاردان و مدبر کسى است که در این امور، نظم و انضباط را رعایت کند و ازواگذارى کار امروز به فردا به شدت بپرهیزد؛ چراکه انسان دینى بر این باور است که هر روز، کار و فعالیتى مى‏طلبد که ویژه همان روز است. امیر مؤمنان على(ع) مى‏فرماید:فى کلّ وقتٍ عَمَلٌ از این رو، در برابر لحظه لحظه زمان مسئول است. امام صادق(ع) به نقل از مواعظ لقمان حکیم مى‏فرماید:اِعلَمْ اَنَّکَ سَتُسأَلُ غداً... عَن اَربَعٍ:.... وَ عُمرِکَ فیما اَفنَیتَهُ فتَأَهَّب لِذلکَ وَ اَعَدَّلَهُ‏جواباً در قیامت انسان نسبت به امورى محاسبه و بازخواست مى‏شود: ... از لحظات عمر سؤال مى‏شود که در چه مسیرى و چگونه گذشته است، به‏همین دلیل بجاست انسان پاسخ لازم و قانع کننده براى این پرسش آماده سازد.با توجه به این تعالیم ارزشمند، مسامحه کردن در انجام کار امروز و آن را به فردا نهادن، خطایى است جبران ناپذیر که رواج‏چنین روشى در جامعه به سقوط و هلاکت مى‏انجامد؛ چرا که فردا به فردا تعلق دارد، و یقین به زنده ماندن در فردا و بهره‏مندى از آن ناشى از غفلت است.نظم و انضباط مدیر ایجاب مى‏کند که امور را به گونه‏اى سازماندهى کند که بتواند در زمان تعیین شده، جوابگوى تعهدات وقراردادها بوده، خلف وعده در کارهایش جایگاهى نداشته باشد. به این ترتیب از مقبولیت اجتماعى خوبى برخوردار شده،عزت و کرامت خود و نهادش محفوظ است.فعالیت‏هاى معیشتى، خدماتى و تقسیم کارها در زندگى خانوادگى نیز در حیطه نظم و انضباط قرار مى‏گیرد، همانطور که بود، وفاطمه(س) وظیفه آرد کردن، خمیر کردن و نان پختن را بر عهده داشت. نظم و انضباط انسان را در امورى که مسئولیت آن بر عهده اوست به تلاش وا مى‏دارد و از سهل انگارى دور مى‏سازد، به‏قراردادها و وعده‏ها وفا مى‏کند، همانطور که قرآن کریم تأکید مى‏نماید:اَوفُوا بِالعَهدِ إِنَّ العَهدَ کانَ مَسئولاً. به عهد خود باید وفادار ماند و باید دانست که پیمان شکنان حسابرسى مى‏شوند.خلاصه آنکه، پرهیز از افراط و تفریط، انجام تعهدات فردى و اجتماعى، قانونمندى و به پایان رساندن کارها و پروژه‏ها در امورمختلف زندگى، پیامى است که از تعالیم ارزشمند دینى حاصل مى‏شود. فراخوان دین در این زمینه این است که انسان وقت‏خود را زمان بندى کند و به این وسیله از فرصت‏هاى زمانى مطلوب‏ترین بهره‏ها را ببرد. چنان که امام کاظم(ع) مى‏فرماید:وقت خود را چهار قسمت کنید: بخشى را براى عبادت و راز و نیاز با خدا و قسمتى را ویژه فعالیت‏هاى اقتصادى سازید،بخشى را صرف همبستگى اجتماعى و ارتباط با فامیل و برادران دینى و بخشى دیگر را به تفریحات سالم و لذت‏جویى‏هاى‏مشروع بپردازید.

کار و تلاش

کار و تلاش سبب مى‏شود تا انسان در برابر بیمارى‏ها و امراض جسمى و روحى که در اثر بیکارى عارض مى‏شود، واکسینه شود. و از هزینه‏هاى‏ناخواسته و سنگین بیکارى رهایى یابد. از این رو فعالیت و تلاش از راهبردهاى اساسى در جهت دستیابى به اهداف بلند مدت یا کوتاه مدت معیشتى‏است.یکى از راهبردهاى اساسى در تدبیر معیشت، توجه ویژه به امر تلاش و کوشش است. این امر، در ارتباط با قوانین حاکم بروجود انسان، ابزارى است براى بودن و شدن آدمى، و به فعلیت رسیدن نیروهاى جسمى و عقلى وى و رشد و شکوفایى‏استعدادهاى فطرى و درونى شخصیت او.قرآن کریم، از کار و عمل، فراوان سخن گفته است و در بعد نظام تکوین و تشریع، ضرورت و اهمیت کار و تلاش را تبیین وتشریح کرده است:لَقَد خَلَقنَا الاِنسانُ فى کَبَدٍ. ما انسان را در رنج آفریدیم.ماهیت هستى انسان را، در ارتباط با ظرف وجود و حیات او، سخت کوشى و تلاش تشکیل مى‏دهد، و در قانونمندى بنابراین‏انسان از لحاظ ماهیت، کانون نیازها است. و نیازهاى او از مواد موجود در طبیعت برآورده مى‏شود. این مواد حاضر و آماده وساخته شده نیست، بلکه استفاده از آنها نیاز به کار دارد و هر چیزى که بخواهد به نوعى مورد استفاده قرار گیرد باید کارى‏روى آن انجام شود، این ضرورتى است که نظام طبیعت بر دوش آدمى نهاده است تا بدینوسیله از فقر و تهیدستى و انواع نابسامانیهادر زندگى فردى و اجتماعى رهایى یابد. کار و تلاش سازنده، خواست خداوند، سیره انبیاء و پیشوایان اسلام و صالحان بوده است، امام کاظم(ع) در این زمینه‏مى‏فرماید: کار با دست و همراه با زحمت، سیره پیامبران و جانشینان آنان بوده است:... رَسُولُ اللَّهِ(ص) وَ امیرُ المؤمنینَ و آبائى کُلُّهم کانُوا قَد عَمَلوا بایدیِهم، وَ هُوَ مِنْ عَمَلِ النبیین و المُرسلین و الاوصیاء و الصالحین.و امام صادق(ع) مى‏فرماید: دوست دارم انسان براى تأمین زندگى خود در گرماى خورشید رنج و سختى بیند (با کار و تلاش وتحمل زحمت درآمد کسب کند). از این رو زندگى گوارا و باطراوت زمانى جامعه اسلامى را فرا مى‏گیرد، که همه افراد در پرتو ایمان، آن را به عنوان شعار ونشانه خود قرار دهند؛ چرا که تلاش و کوشش، نشانه و شعار مؤمن است. کار و تلاش، گوهر ذاتى انسان را مى‏نمایاند و آن که با کار بیگانه است با فرهنگ دین ناآشناست. فرهنگ دین، فرهنگ فعالیت‏و پشتکار است، انسان دینى آن را مایه عزت و کرامت مى‏داند. امام صادق(ع) به یکى از دوستداران خود فرمود: عزتت را حفظکن. آن شخص سؤال کرد عزتم چیست؟ حضرت فرمود: عزت انسان در این است که کار و تلاش اقتصادى داشته باشد و به این‏وسیله شخصیت خود را ارج نهد. کار و فعالیت سالم براى اصلاح و ساماندهى زندگى فردى و اجتماعى و تعالى ارزشها و تأمین نیازمندیها و کمبودها در جامعه‏لازم و ضرور دانسته شده است، از اینرو در نگرش دینى اجازه داده نشده است که انسان در صورت امکان حتى درسخت‏ترین شرایط، آن را رها نماید و به سؤال وتکدى بپردازد.مردى خدمت امام صادق(ع) رسید و گفت: هنرى از دستم بر نمى‏آید، فعالیت تجارى (خرید و فروش) نیز نمى‏توانم،


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تدبیر معیشت از دیدگاه آیات و روایات

توجه به بهداشت روانی به معنی کاستن از بزهکاری است 10

اختصاصی از نیک فایل توجه به بهداشت روانی به معنی کاستن از بزهکاری است 10 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

توجه به بهداشت روانی به معنی کاستن از بزهکاری است

دکتر فربد فدایی _ روانپزشک_ استادیار دانشگاه

اندیشمندان ایران و اسلام به تفصیل درباره تاثیر محیط و عوامل اکتسابی, یا فطرت و طبیعت, بر رفتار آدمی سخن گفته اند و با تمثیل و روشهای شبه تجربی به گونه ای جذاب نکات مهمی را عنوان کرده اند.

فردوسی که از گهر و نژاد و هنر می گوید در حقیقت چکیده حکمت باستانی ایران در مورد این واحد زیستی _ روانی_ اجتماعی که انسان می خوانیم به نظم در آورده است.

سعدی نیز مباجثه امروز ما را درباره ژنتیک و محیط عنوان می کند که گاه می سراید:

شگ اصحاب کهف روزی چند پی نیکان گرفت و مردم شد

و گاه می گوید:

شمشیر نیک زاهن بدچون کند کسی ناکس به تربیت نشود ای حکیم کس

امروز می کوشیم بامشاهده دقیق و ترتیب آزمایش به پاسخی برسیم که ادیبان و حکیمان و فیلسوفان گذشته از طریق منطق و جدل و تمثیل و شهود و اشراق در پی آن بوده اند. البته در این راه به پیش رفته ایم اما به پاسخ کامل نرسیده ایم.

می دانیم که مسائل زیست شناختی ممکن است در بزهکاری نقشی داشته باشد. تریزومی xyy, یا صرع, یا نشانگان قطعه پیشانی مغز شاید سبب بزهکاری ناخواسته یی گردد.

دانسته ایم که مسائل روانشناختی هم ممکن است به بزهکاری منجر شود: محیط روانی نامناسب خانه, جو بی اعتمادی و سوء طن, و توهین و تحقیر نسبت به کودک, بزهکار روان _ نژند می سازد.

می دانیم مسائل جامعه شناسی هم از اسباب بزهکاری است: محرومیت, فقر, بی سوادی, کثرت نامتناسب جمعیت, و تبعیض, بزهکار حرفه ای می سازد.

روزگاری بیماری جسمی, داغ ننگ و مایه طرد و سرزنش و محکومیت و مجازات بود. هنوز هم ریشه هایی از این اندیشه باقی است. حتی امروز نیز بیمار جذام و مسلول از بقایای این دیدگاه در رنجند. سپس روزگاری رسید که نه بیماری جسمی, بلکه بیماری روانی موجب قضاوت منفی اخلاقی و مجازات و آزار و شکنجه می شد. تمدن اسلام, رفتار انسانی با بیمار روانی و درمان و نه مجازات او را توصیه کرد. اکنون بیمار روانی را نه به عنوان گناهکار, بلکه بهعنوان بیمار می پذیریم.

اما درباب, بزهکار هنوز همه ما او را بی توجه به ریشه ها و اسباب بزهکاریش, از نظر اخلاقی مورد قضاوت قرار میدهنیم و به کیفر او فرمان میدهیم. حال آنکه بسیاری از بزهکاران, بیمارانی هستند که بزهکاری, نشانه بیماری ایشان است وبرحسب قاعده کلی اسلامی بیمار و نیازمند درمان هستند, ومهم تر از درمان آن است که از این بیماری اجتماعی پیشگیری کنیم.

چگونه از بزهکاری پیشگیری کرد؟ پاسخ به این پرسش در هر عصر برحسب دیدگاه رایج آن عصر و برپایه آگاهی علمی آن دوره متفاوت بوده است.

نخستین اندیشمندان در سپیده دم تاریخ, بیشتر به ذاتی بودن رفتارها, چه خوب و چه شریرانه باور داشتند. این باور در طول زمان به صورت دیدگاهخ پیش ساختگی پرداخت شد. دیدگاهی کگه می پنداشت انسانی کوچک اما کاملاً شکل گرفته در نطفه مرد جای دارد که از هر نظر کامل است و تا هنگام تولد و پس از ان تنها از نظر جثه رشد می کند.

جان لاک, با نفی اعتقاد به ویژگیهای ذاتی, رفتارها را فقط ناشی از یادگیری و تجربه دانست. این دیدگاه با اندیشه آزادیگرایانه و مردگرایانه عصر روشنفکری متناسب بود.

وی می گفت کودکان به طور ذاتی خوب و نه بد هستند. همه برابر زاده می وشند. شرایط, تداعیها, تکرار, تقلید, پاداش, و تنبیه می تواند کودک را نادان و ستیزه جو, یا فرهیخته و نیکوکند.

روسو, که خرمن جنبش رمانتیک را در تاریخ اندیشه ها شعله ور کرد گفت: بگذاریم کودک به گونه یی آزاد استعدادهای فطری خویش را آشکار کند. به آنان بیاموزیم که خود بیندیشند و از تاثیرات مخرب جامعه به دور باشند. آن گاه رفتار بد از آنان نخواهیم دید. بدی و بزه ناشی از محدودیتها و قیدهای اجتماعی است.

داروین لورنتش و تین برگن بر موهبت های ذاتی که در محیط مناسب به صورت رفتارهای سازگارانه در می آید تکیه کرده اند.

فروید ذهنیات و رفتارهای انسان را محصول رشد و تابع قوانین ثابت دانست و رفتارها, از جمله رفتار بزهکارانه را به طور عمده ناشی از انگیزه های ناخودآگاه انگاشت. در پی او گروه عظیمی از جمله اگوست آیکهورن, هیلی, و برونر با دیدی روانکاوانه به تبیین بزهکاری پرداختند.

برحسب نظر آیکهورن, برای یافتن علل بزهکاری نه تنها باید عوامل بر انگیزنده ای را بجوییم که بزهکاری نهفته را آشکار کرده است, بلکه باید دریابیم چه چیزی بزهکاری نهفته را پدید آورده است. طبق نظر او معمولاً کودک با زمینه تکمیل شده برای بزهکاری متولد نمی شود بلکه این زمینه بیشتر به وسیله نخستین تجربیاتی که محیط بر کودک تحمیل می کند تعیین می گردد. کودک در ابتدا موجودی غیر اجتماعی است یعنی ارضای مستقیم غرایز اولیه را بی توجه به جهان پیرامون خویش می طلبد . پرورش درست کودک عبارت است از راهنمایی او از موقعیت غیر اجتماعی به موقعیت اجتماعی. این وظیفه در آغاز به عهده پدر و مادر و سپس آموزگاران است و در عصر ارتباطات. رسانه های گروهی نیز در آن سهیم اند. اما رشد برخی کودکان مسیر دلخواه را دنبال نمی کند, از این رو کودک یاغیر اجتماعی باقی می ماند یا با سرکوبی تمایلات


دانلود با لینک مستقیم


توجه به بهداشت روانی به معنی کاستن از بزهکاری است 10

الگویی از رفتار معقول دوجنس مخالف

اختصاصی از نیک فایل الگویی از رفتار معقول دوجنس مخالف دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

الگویی از رفتار معقول دوجنس مخالف

نوشتار حاضر تحت عناوین زیر سامان یافته است :الف ) مدخل بحث ب ) طرح آیات مربوطهج) درسهایی از الگوی قرآنی در ارتباط دختر و پسر د) جمع بندی و نتیجه گیری

الف) مدخل بحث :در مقدمه نوشتار ، برای ورود به بحث تأمل بر روی نکاتی چند در رابطه با مفهوم الگو ضروری می نماید :

1 ) واژه الگو را مرحوم دهخدا در لغت نامه ، در معانی سر مشق ، مقتدی ، اسوه ، قدوه ، مثال ، نمونه آورده است . و در اصطلاح ، "آلن بیرو" ، الگو" را بدین نحو تعریف نموده است : الگو آن چیزی است که شکل گرفته و در یک گروه اجتماعی به این منظور که به عنوان مدل یا راهنمای عمل در رفتارهای اجتماعی به کار می آید ، حضور می یابد . از دیدگاهی هم کارکردی و هم _ روانی _ اجتماعی باید گفت الگو ها آن شیوه های زندگانی هستند که از صوری فرهنگی منشأ می گیرند . افراد بهنگام عمل بطور طبیعی با این الگو ها سروکار دارند و اعمال آنها با این الگوها تطابق می یابند .

2 ) واژه الگو ( pattern ) که کاربردی در علوم اجتماعی و تربیتی دارد ، از سوی بعضی محققین معادل و مترادف واژه "اسوه" گرفته شده که در فرهنگ دینی و اسلامی مستعمل است .

مثلاً گفته می شود که "اسوه نیز همچون معادل فارسی الگو ، علاوه بر آنکه بر نمونه های عینی و مصادیق خارجی امور و مفاهیم اطلاق می شود ، به معنی طرحها و روشهای عمل و سلوک نیز می باشد ." و حال آنکه بعضی دیگر معتقدند که اگر اسوه ها را افرادی بدانیم که از افق های بلند و بسیار دور دست ، مردمان اعصار مختلف را تحت تأثیر خود قرار می دهند . در سطحی محدود تر می توان از الگوها یاد کرد که در محیط خویش با دیگران تفاوت دارند و می توانند نمونه های عینی برای سر مشق گرفتن نوجوانان و جوانان باشند.

3 ) از جمله روشهای تربیتی برای ساختن و بازسازی جسم و جان افراد ، بهره بردن از روش " توجه دادن به الگوها است."اگر چه الگوها می توانند " بد یا خوب باشند ، ولی در یک نظام تربیتی ، تمرکز و توجه به الگوهای خوب و حسن است . در این پژوهش نیز به عنوان الگوی حسنه " روابط دختر و پسر " از نگاه دینی به ترابط " موسی و دختران شعیب " توجه و تأکید شده است .ضمناً معنای الگو در این پژوهش متفاوت از اسوه گرفته شده تا کلیه نقش آفرینان در این داستان بتوانند پند آفرین و مدل تربیتی باشند و واضح است که "موسای" قبل از پیامبری که در این نوشتار مورد تأمل قرار گرفته ، به تعریف الگوی متفاوت از اسوه نزدیک است . ( در قرآن مجید از دو پیامبر تحت عنوان اسوه یاد شده است . حضرت ابراهیم ، سوره ممتحنه / 4 و پیامبر اسلام ، احزاب / 21 )

ب) طرح آیات مربوطه : بدنیست ، قبل از هر گونه داوری و تحلیل در روابط دختر و پسر ، الگوی منتخب در قرآن ، به نقل از ابن کتاب مقدس عیناً منعکس گردند . این داستان را می توانیم در سوره قصص از آیه 23 به بعد ببینیم (4) : داستان مربوط به زمانی است که حضرت موسی از شهر مصر با حال ترس و نگرانی از دشمن به جانب مدین بیرون رفت . در آیه 23/ قصص می خوانیم " و چون به سر چاه آبی در حوالی شهر مدین رسید ، آنجا جماعتی دید که حشم و گوسفندانشان را سیراب می کردند .و دو زن را یافت که دور از مردان در کناری به جمع آوری و اختلدها گوسفندانشان مشغول بودند . موسی به جانب آن دو رفته ، گفت شما اینجا چه کار می کنید ؟ گفتند که منتظریم تا مردان ، گوسفندانشان را سیراب کرده ، باز گردند ، آنگاه گوسفندان خود را سیراب کنیم و پدر ما مردی سالخورده است . " در آیه 24 / قصص اشاره شد که موسی گوسفندانشان را سیراب کرد و دست به دعا برداشت . در آیه25/ قصص آمده " موسی هنوز از دعا لب نبسته بود ، دید که یکی از آن دو دختر با کمال وقار و حیاء باز آمده گفت پدرم از تو دعوت می کند تا به منزل ما آیی و در عوض سقایت گوسفندان ما به تو پاداش دهد. چون موسی نزد او ( شعیب ) و دختران رسید و سرگذشت خود را با شعیب حکایت کرد ، شعیب گفت اینک هیج نترس که از شر قوم ستمکار نجات یافتی ." در آیه 25/ قصص می خوانیم . " یکی از آن دو دختر ( صفورا ) گفت : ای پدر این مرد را به خدمت خود اجیر کن که بهتر کسی که باید به خدمت برگزید ، کسی است که امین و تواناست . " و در آیه 26/ قصص آمده" شعیب گفت : من اراده آن دارم که یکی از دو دخترم را به نکاح تو در آورم ... " و در آیه بعد از پذیرش این عهد از سوی موسی سخن به میان آمده است . اگر پذیرفته شده باشد که طرح داستانها در قرآن گزافه نبوده بلکه برای درس ، پند و عبرت است ، در اینصورت بازیگران و نقش آفرینان قصه ها و داستانها الگوهای خوب یا بدند و نقش آفرینان _ مثبت ، الگوهای حسنه قرآنند . با این نگاه اکنون به درسهایی که از این الگوی حسنه قرآنی برای ارتباط دختر و پسر می توان آموخت ، می نشینیم .

ج ) درسهایی از الگوی قرآنی در ارتباط دختر و پسر :

1) اگر در این داستان ، دختران شعیب ، الگوی دختران و موسی ، الگوی پسران در روابط دختر و پسر باشد حداقل دو الگوی ارتباطی در این داستان نفی می شود ، اول : الگویی که از ترابط آزاد و بی حد و حصر پسر و دختر دفاع می کند . زیرا دیدیم که نقل قرآنی دلیل آنکه دختران نخواستند با جنس مخالف براحتی اختلاط ، بلکه حتی ارتباط بگیرند .دوم : الگویی که نفی مطلق ازتباط دختر و پسر می کند . این الگو نیز از نگاه قرآنی مردود است ، زیرا موسی وقتی دختران را در کنار چاه دید ، با آنها ارتباط کلامی گرفت و از مشکل آنها پرسید و این تعامل حکایت ازمشروعیت از تباط کلامی بین دختر و پسر در صورت ضرورت و نیاز دارد . پس الگوی مطلوب دینی در ارتباط دختر و پسر ، پذیرش ارتباط مقید و مشروطً است ، نه نفی ارتباط مطلقاً و نه وجود هر گونه ا زتباط مطلقاً . در آیات دیگر از قیود تعامل دو جنس مخالف ، خودداری از نگاه ناروا است ، که از آن در سوره نور 30و31 به "غض" بصر یاد شده است . در قرآن فرمان و دستور آن نیست که زن و مرد و دختر و پسر در ارتباط با هم "غمض" بصر که بستن چشم است ، داشته باشند بلکه فرمان ، غض بصر است که منظور کنترل چشم از نگاه خیره ، هوس آلود ، مریض و کنترل نشده است . و این نکته یعنی ارتباط مقید دو جنس از نگاه دینی .

2) از جمله نکات بسیار مهم که در ترابط دختر و پسر در آیات مورد بحث مطرح شده ، شیوه راه رفتن دختر شعیب نزد موسی است . (گر چه مشهور آن است که شعیب این آیات همان شعیب پیامبر است ولی بعضی از علماء مثل عبدالله ابن عباس ، آنرا غیر از شعیب پیامبر می دانند ) در آیه 26 / قصص این قید را "مشی با حیا" ( تمشی علی استحیاء ) ذکر نموده است . در تعامل دختر با


دانلود با لینک مستقیم


الگویی از رفتار معقول دوجنس مخالف