نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود پروژه کامل درباره عوامل انحطاط و شکاف طبقاتی مسلمانان بعد از پیامبر و حرکت اصلاحانه علی (ع) در این مورد

اختصاصی از نیک فایل دانلود پروژه کامل درباره عوامل انحطاط و شکاف طبقاتی مسلمانان بعد از پیامبر و حرکت اصلاحانه علی (ع) در این مورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 66

 

عامل یا عوامل انحطاط اجتماعی مسلمانان در صدر اسلام

فرازهای سخنان علی (ع) که می‌فرماید: ما برای احیاء دین و غلبة صلاح بر فساد قیام کردیم تا بندگان مظلومان تو ای خدا، احساس امنیت نموده و حدود به تعظیل کشیدة تو به اجرا در آید، حاکی از مراحلی عظیم از انحرافات و انحطاط اجتماعی است که در فاصلة زمانی کوتاهی بعد از وفات پیامبر (ص) رخ داده بود. چه اینکه در این خطبه علی (ع) در توجیه ضرورت انقلاب اصلاحی خویش می‌خواهد بگوید که پیش از قیام او چهرة دین دگرگون شده و فساد بر صلاح غلبة یافته و امنیت از مردم مستضعف سلب و قوانین الهی از اجراء باز مانده بود. و او بود که بعنوان اولین مسلمان بایستی باصلاح این انحرافات می‌پرداخت. بنابراین سؤالی که برای هر خواننده این سخن می‌تواند مطرح گردد،این است که چه عواملی دست به دست هم داده بود که با این سرعت پس از وفات پیامبر (ص) تنها در فاصلة بیست و پنج سال این همه انحراف اجتماعی در جامعه در جامعه اسلامی مطرح گردید که علی (ع) برای نابودی این انحرافات خود را ملزم به قیام همه جانبه و حرکت اصلاحی بنیادین می‌بیند؟

و بالطبع سؤال دومی که می‌تواند برای خوانندگان مطرح باشد، آن است که علی (ع) چه روشی را برای مبارزه یا مقایسة عظیم اجتماعی بکار گرفت و سیاست حکومتی آن بزرگوار چه بوده است؟

در پاسخ به سؤال اول می‌توان به دو عامل اصلی و مهم اشاره کرد که یکی انحراف خلاقت از محدوده و مسیری بود که پیامبر اکرم (ص) برای اداره جامعه پس از خویش مطرح ساخته بود. بدین معنی که فردی را که پیامبر لایق جانشینی خویش می‌دانست که او علی‌بن ابیطالب علیه اسلام بود. عملاً کنار گذاشته شد و قدرت در اختیار کسانی قرار گرفت که حداقل واجد اوصاف و شرائط لازم برای جانشینی پیامبر (ص) نبودند. با این انحراف ضمان اجرا از احکام و قوانین اسلام سلب شد و زمینه برای پیدایش انحرافات بعدی فراهم آمد. و عامل دوم به نظر ما همان تبعیض و ایجاد شکاف طبقاتی در اثر سیاست غلط خلیفه دوم در توزیع بیت‌المال بود.

انحراف دوم یعنی سیاست توزیع غیرعادلانه ثروث در دوران خلیفه دوم، همة زحمات تربیتی و اخلاقی پیامبر اکرم (ص) را تحت الشعاع قرار داد و زمینه را برای تکاثر در ثروت و رقابت در قدیت برای تودة مردم فراهم آورد و طولی نکشید که بجای معنویت و اخلاق حسنه امتیازهای اجتماعی همان زو و زو گردید و افتخارات قبیلگی و برتری جوئیهای قومی متداول شد و بالطبع توده‌های ضعیف امنیت اجتماعی و اقتصادی را از دست داده و قوانین الهی نیز جر در مورد ضعیفان بمعنای جدی قابل اجراء نبود.

اختلاف اهل بیت پیامبر (ص) با رجال قریش در مورد جانشینی پیامبر (ص)

بعد از وفات پیامبر اکرم (ص) اهلبیت گرامی آن حضرت و صحابة بزرگواری مانند سلمان و اباذر و مقداد مدعی بودند که پیامبر اسلام در زمینة مسائل حکومتی و مسئلة جانشینی وخلافیت بعد از خودش توصیه‌های لازم را داشته و بلکه شخص علی (ع) را بعنوان امام و پیشوای جامعه اسلامی بعد از خودش معرفی نموده است. ولی رجال قریش که خود را با پیامبر اکرم (ص) فامیل می‌دیدند و برای خویش از سلطان حضرتش سهمی قائل بودند مدعی شدند که پیامبر اکرم(ص) برای ادارة حکومت و مقام جانشینی بعد از خودش فردی را معرفی نکرده و تنها دو توصیة کلی داشته است، یکی اینکه امامت و رهبری جامعة اسلامی مخصوص قریش است «اِن الائمه من قریش» و دیگر این که در خانواده‌ای که پیامبر (ص) عضو آن است خلافت نبایستی با پیامبری جمع گردد. «ابی الله این یجمع الخلافه النبوه فی بیت واحد» از این جهت مدعی شدند که اولاً امام و خلیفه و بعد از پیامبر (ص) بایستی از قریش برگزیده شود و ثانیاً این منصب در بنی هاشم که فامیل پیامبر (ص) هستند نمی‌توانند قرار گیرد. و به این ترتیب همة قبائل عرب فاقد صلاحیت رهبری و خلافت بعد از پیامبر (ص) معرفی شدند و مهم اینکه بنی‌هاشم و درصد همه آنها علی (ع) نیز از منصب خلافت کنار گذاشته شدند.

در این اختلاف نظر، حق با کدام گروه بود؟

برای اثبات حقانیت ادعای اهلیت پیامبر (ص) و اینکه ادعای مخالفین آنها ناحق بوده است راههای متعدی وجود دارد


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه کامل درباره عوامل انحطاط و شکاف طبقاتی مسلمانان بعد از پیامبر و حرکت اصلاحانه علی (ع) در این مورد

پرسشنامه عوامل بازسازی اعتماد مشتریان

اختصاصی از نیک فایل پرسشنامه عوامل بازسازی اعتماد مشتریان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پرسشنامه عوامل بازسازی اعتماد مشتریان


پرسشنامه عوامل بازسازی اعتماد مشتریان

اعتماد زمانی رخ می دهد که پاسخ های فیزیکی،عاطفی و منطقی ما با یک احساس اعتماد به نفس،مثبت و ادراکی ترکیب شود.زمانی که به یک شرکت یا برند اعتماد می کنیم،احساس یا تجربه ای که در این کار درگیر است اغلب با دقت تمام ایجاد می شود.عوامل زیادی وجود دارد که می تواند به طور کلی اعتماد مشتری را خراب کند یا باعث افزایش این اعتماد گردد،واکنش این افراد بدون شک در درآمد شرکت و حفظ مشتری منعکس خواهد شد.

مطالعه موردی: مشتریان روغن های سرخ کردنی شرکت…

سنجش تأثیر گذاری بر: ابعاد اعتماد به منظور قصد خرید مجدد پس از تبلیغات منفی در شبکه های اجتماعی

تعداد سؤالات: 24

تهیه و تنظیم: دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت

سال انتشار در سایت: 1395

روایی پرسشنامه تأیید شده است و دارای پایایی بسیار مناسبی می باشد

قیمت: 10500

پیشنهادات پژوهشی برای محققان: قابل تعمیم و ارائه به سایر شرکت های تولید کننده اقلام مصرفی خانوار


دانلود با لینک مستقیم


پرسشنامه عوامل بازسازی اعتماد مشتریان

دانلود مقاله و تحقیق درباره عوامل و اهداف اتحاد ملی و انسجام اسلامی

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله و تحقیق درباره عوامل و اهداف اتحاد ملی و انسجام اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

عوامل و اهداف اتحاد ملی و انسجام اسلامی

ملت را می توان یک واحد بزرگ انسانی تعریف کرد که عامل پیوند آن فرهنگ و آگاهی مشترک است. از این پیوند است که احساس تعلق به یک دیگر و احساس وحدت میان افراد متعلق به آن واحد پدید می‌آید.

 

سعادت مهم ترین و اصلی ترین هدف ایجاد ملت و دولت است؛ زیرا ملت و دولت نهادهای اجتماعی بزرگ تری بر پایه و بنیاد خانواده است که عناصر و مقومات و نیز علل غایی از تشکیل آن رسیدن و دست یابی به آرامش و آسایش است که در شکل سعادت خودنمایی می کند. انسان به این منظور ازدواج می کند و تشکیل خانواده می دهد تا در کنار همسر خویش به آرامش دست یابد و برخی از نیازهای روحی و روانی و نیز مادی خود را از این طریق برآورده سازد. نیازهایی که بدون تشکیل خانواده امکان دست یابی بدان یا محال و ممتنع است و یا به سختی و دشواری مضاعف به دست می آید. ملت به عنوان خانواده بزرگی است که انسان ها برای دست یابی به سعادت یعنی امنیت جامع و رفاه وآسایش ایجاد کرده و می کنند. انسان همواره می کوشد تا به طریقی به این دو هدف اساسی دست یابد؛ زیرا بدون تحقق آن سعادت نه تنها در دنیا بلکه در آخرت نیز نصیب او نمی گردد؛ زیرا رسیدن به کمال نیازمند بستر و زمینه هایی است که دو عنصر آرامش و آسایش مهم ترین مقومات و مولفه های آن را تشکیل می دهند. از سوی دیگر، هر اجتماعی نیازمند مدیران و رهبرانی است که جامعه را مدیریت و به سوی دست یابی این اهداف یاری رساند. در خانواده پدر به عنوان مدیر و مدبر عمل می کند. کار ویژه دولت ها در جامعه بزرگ خانواده و ملت ها نیز مدیریت و تدبیر امور اجتماعی انسان است. از این رو، دولت های ملی در گذشته و حال به عنوان مدیران و اهل تدبیر وارد صحنه اجتماعی شده اند. دولتمردان می بایست برای رسیدن جامعه و ملت به اهداف اصلی یعنی سعادت تلاش کنند و جامعه را در این راستا مدیریت و امور اجتماعی و سیاسی جامعه را با تدبیر و درایت هدایت نمایند. در این مقاله سعی شده است عوامل و اهداف اتحاد ملی و نیز انسجام ملی و نگرش قرآن به اتحاد ملی و انسجام اسلامی مورد بررسی قرار گیرد مطلب را از نظر می گذرانیم . لزوم شناسایی عوامل همگرایی و واگرایی مشکلی که ملت ها و دولت ها با آن رو به رو هستند ناشناخته ماندن اهداف تشکیل ملت و یا دولت نیست؛ بلکه مشکل از آن جا آغاز می شود که با تغییر شرایط تاریخی واجتماعی و مشکلات داخلی و بحران های بیرونی دست یابی به این اهداف و مدیریت درست و صحیح جامعه دچار اختلال می گردد و عوامل درونی و بیرونی آسیب زا و بحران آفرین موجب می شود که دست یابی به اهداف یا غیرممکن و گاه محال گردد. از این رو شناسایی عوامل ایجادی اتحاد و موانع واگرایی اجتماعی می تواند دولت ها و ملت ها را برای عبور از بحران ها و دست یابی به اهداف کمک و یاری رساند. مقومات و مولفه های ایجاد ملت ملت را می توان یک واحد بزرگ انسانی تعریف کرد که عامل پیوند آن فرهنگ و آگاهی مشترک است. از این پیوند است که احساس تعلق به یک دیگر و احساس وحدت میان افراد متعلق به آن واحد پدید می آید. از جمله ویژگی های هر ملت اشغال یک قلمرو جغرافیایی مشترک (همان کشور) و احساس دلبستگی و وابستگی به سرزمین معین است. از سوی دیگر نیروی حیاتی پیوند دهنده ملت از احساس تعلق قوی به تاریخ و فرهنگ و دین ویژه خویش و نیز زبان مشترک برمی خیزد. به نظر دانشمندان علوم سیاسی ملت هایی را می توان یافت که به عنوان یک جماعت تاریخی و دارای بافت فرهنگی خاص اما بدون خودمختاری سیاسی یا داشتن دولت وجود داشته باشند. به این معنا که عنصر دولت در تشکیل دولت به عنوان عامل اصلی و مقوم نیست؛ بنابراین ملت های بدون دولتی را نیز می توان در صحنه تاریخی اجتماعی ملل یافت. به نظر این اندیشمندان، پیوند مستقیم مفهوم ملت با دولت امر تازه ای است که تاریخ آن از پیدایش ملی گرایی و ناسیونالیسم جدید و دولت های نوین فراتر نمی رود و مربوط به تحولات فکری و سیاسی و اجتماعی اروپا در دو سده اخیر است. از این رو، آگاهی ملی به معنای تعلق به ملت و لزوم تشکیل دولت ملی و داشتن قدرتی یا دولتی متعلق به خود، پیشینه ای طولانی ندارد. به همین دلیل واژه ملت نیز در گذشته به معنای سیاسی امروزین نبوده و همانند کاربرد آن در فارسی گذشته به معنای پیروان دین و مذهبی بوده است. پیش از پیدایش آگاهی ملی جدید آن چه در میان گروه های بشری شایع بوده، آگاهی قومی بوده است، چنان که واژه ناسیون در زبان های اروپایی به معنای قوم به کار می رفته است. آگاهی قومی بیشتر جنبه آگاهی به تعلق فرهنگی داشته و عنصر زبان، دین، آداب، رسوم، تاریخ و خاطره قومی مشترک مبنای آن بوده است. در میان بیشتر اقوام گذشته این آگاهی را به صورت جدا کردن خود از دیگری می یابیم. چنان که یونانیان غیریونانیان را بربر می نامیدند و ایرانیان غیرایرانیان را انیران (تورانی و غیرایرانی) و تازیان غیرعرب ها را عجم می خواندند و با این واژه و واژگان دیگران را از خود جدا می کردند. اقوامی هم چون ایرانیان و یونانیان و چینیان که برای فرهنگ خود برتری قایل بودند، با واژگانی خاص دیگران را از خود جدا می کردند. در واقع اغلب جز خود را کوچک و حقیر می شمردند و واژگان تحقیرآمیزی چون بربر و عجم را در حق ایشان به کار می بردند. در گذشته، احساس هویت قومی و سربلندی از آن چنان که در شاهنامه فردوسی دیده می شود و بزرگ داشت میهن بیشتر معنا و جهت فرهنگی داشته است تا معنای سیاسی؛ به این معنا که استقلال سیاسی به معنای امروزی کلمه، جزء ذاتی و ضروری این هویت نبوده است، چنان که فردوسی با همه احساس شدید ایرانیت می توانسته شاهنامه را به فرمانروایی ترک و تورانی پیش کش کند؛ ولی در همان حال حکومت قومی، یعنی حکومتی که با دین و فرهنگ قومی پیوستگی داشته و پشتیبان و نگهبان آن به شمار می آمده، اهمیت خاص داشته است، هرچند که این اهمیت به طوری نبوده است که در دولت های ملی خودنمایی می کند؛ زیرا پیوستگی سه عنصر دولت، ملت و کشور در روزگار ما، بعد سیاسی قومی به مفهوم ملت بخشیده است، اما هم چنان در تعریف آن عناصر فرهنگی غلبه و چیرگی دارد. از این رو «ارنست رنان» در تعریف خود ملت را روانی دانسته که یک اصل روحانی است. وی می نویسد: دو چیز که در واقع یک چیزند، این روان را می سازند... یکی داشتن میراث مشترک غنی از خاطره ها و دیگر سازش واقعی، میل به


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله و تحقیق درباره عوامل و اهداف اتحاد ملی و انسجام اسلامی

دانلود تحقیق و مقاله درباره عوامل پیشرفت مسلمین

اختصاصی از نیک فایل دانلود تحقیق و مقاله درباره عوامل پیشرفت مسلمین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

موضوع اول

عوامل پیشرفت مسلمین در زمان گذشته ومعاصر

عوامل پیشرفت وگسترش اسلام در اواسط قرن چهارم هجری که منشا گرفته از نظر اخلاقی ،علمی،عقلانی ، آزاد منشی دین اسلام بوده است

اگرنقشه سیاسی اروپا ، آفریقا ،آسیای غربی را در اواسط قرن چهارم هجری ترسیم نمائیم و جغرافیای تاریخی این دوره را بررسی کنیم متوجه میشویم که بزرگترین بخش جهان مسکون راکه یونانیان آن رااویکومین می نامیدندتشکیل میدادند که بوسیله مسلمانان اداتره می شد دارای تمدن اسلامی بودکه این قسمت دارای تبعه حکومتی واحد وسیع می دانستند ظهور و گسترش سریع اسلام در این منطقه بزرگ جهان تنها درسه قرن صورت گرفت ودین اسلام زمانی دین اصلی ویا حد اقل دین اکثریت قاطع بخشی از جهان بوده که بیش ازنیمی از جهان متمدن را در سه قاره آسیا ، آفریقاو اروپا فرا می گرفت و منطقه بین سلسله جبال پیرنهوسیبریه از غرب وشمال اروپا تا دورترین نقطه آسیا تا چین وگینه جدید از طرف شرق واز مراکش در شمال آفریقا تا آخرین نقطه جنوبی در آقریقا بیش از دو سوم قاره آفریقا را در بر داشت واگر مقاومت شدید فرانک هادر فرانسه در قرن دوم هجری مانع نشده بود محتملاًاسلام سراسر اروپا رافرا گرفته بود دین اسلام مانند یک بنای موزون مجلل وکامل است تمام بخشهای آن بطور هماهنگ یکدیگر را تحکیم و تکمیل کمیل می نمایدو هیچ عیب ونقصی درآن وجود ندارد ودر نتیجه اسلام دارای کمال وتمامیت ، جامعیت ، تعادل ، استحکام است . تمام تعالیم و ارزشها ودستورات وقوانین و احکام تاسلامی در جای مناسب خود قرار دارد و ارزنده است یک دین علمی و عقلانی است و این عوامل نیز باعث پذیرش اندیشمندان تازه مسلمان در زمان معاصر نیز میباشد .وپذیرش دسته جمعی انسانها به اسلام موجب انتشار وسیع اسلام وافزایش سریع تعداد مسلمانان در طول تلریخ اسلام بوده است شور و عشق و علاقه مسلمانان به حق وحقیقت آنان را بر آن می داشت که تنها به درک ووصول به حق وحقیقت قناعت ننمایند بلکه آن رابه دیگران نیز معرفی نمایند و از این جهت می کوشیدند که اسلام را به دیگران معرفی کنند وبه مردم و سرزمینهای دیگران بشناسانند ولی بررسی اسلام بطور کلی و بررسی تاریخ و چگونگی گسترش آن مارا بهاین حقیقت رهبری می کند که عوامل متعدد علل مختلف وشرایط اجتماعی ،اقتصادی ،اموزشی ،فرهنگی ،معنوی ،سیاسی وتاریخی وجغرافیایی گوناگون وغیره همه

به علاقمندی افراد به اسلام وگسترش آن در سرزمینهای مختلف ودر بین پیروان ادیان مختلف در آسیا ،آفریقا ،اروپا ،ودر زمان حاضر به کل جهان کمنک نماید وامر به معروف ونهی منکر نیز در گسترش اسلام وپیشرفت آن سهم بهسزایی داشته است وآزاد منشی دینی ،عدالت خواهی ،تعادل که سیاست های مسلبمانان بود وسرزمینهایی که فتح می کردند ودر آن اجرا می کردند عامل گسترش وپیشرفت اسلام بود .

2-آزاد منشی دینی ،ازادی دینی ،احترام به ادیان دیگر (اهل کتاب ) واعتراف نویسندگان غربی

جالب توجه است که در ادبیات ومنابع کلامی ومناظرات دینی قرن چهارم هجری که در حقیقت شکوفاترین دوره ادبیات اسلامی وعربی است هیچ گونه اثری حاکی از وجود تعصب ومحدودیت دینی علیه غیر مسلمانان مشاهده نمی شود گاه اهل مناظره وشرکت کنندگان در مجادلات دینی که از قدرت ومقام برخوردار بودند هرگز تعصب مذهبی راتأیید ننموده اند وهمواره آزادی دینی را دراثار خود محترم شمردهاند .مسلمانان به دانشمندان واندیشمندان غیر مسلمان به عنوان طبقه واجب الاحترام می نگریستد

این مطلبی است که بوسیله یکی از همین نویسندگان متعصب غرب تأیید شده است ومسلمالنان از ابتدااز ادیان الهی وآسمانی وپیروان آنهارا (اهل کتاب ) در حمایت خود گرفتند ودفاع از آنها راوظیفه شرعی خود دانستند واین عوامل آزادی دینی ،تعادل ،عدم تعصب باعث شدکه مسیحیان ویهودیان هم دین اسلام را بردین های یهودی ومسیحی ترجیح دهند

3- وجود استفاده از قدرت در مسیحیا ن وعدم استفاده از قدرت در اسلام

مسیحیان درراه تحمیل مسیحیت خود قدرت رابکار گرفتند وهمواره فکر می کردند که راه قدرت در راه خدمت به مسیحیت صحیح بوده است واین کار را ستوده اند ولی اسلا م ناب محمدی برای دعوت خویش از ابتدای دعوت خود به کاری غیر مشروع ونادرست دست نزد ومسیحیان در قثرن اول میلادی که از قدرت محروم بودند آنرا کاری ناشایست وخیانت می دانستند ولی درقرن چهارم میلاد یآن را پسندیده وقانئنی شده دانستند پس چگونه می شود چیزی درابتدا غیرمشروع وناپسند وسپس مشروع وپسندیده باشد آیا خداوند قانونی در قرن اول میلادی وضع ودر قرت چهارم تقض کرده است مسیحیان در ابتدا معجزه پیشرفت را عمل خداوند می دانستند ولی زمانی که خود مسیحیان به قدرت رسیدند نقش امپراطوری را بر عهده گرفتند وپس از کسب قدرت بر علیه غیر مسیحیان سوئ استفاده کردند حتی اختلاف بین مسیحیان ،ایجادفرقه مسیحی وجنگها بین آنان بوجود آوردند بهمین دلیل این کار باعث ضعف دین مسیحیت شد وبیشتر مردمی که به اسلام روی می آوردند آنان قبلا مسیحی ویهودی بودند

4- عوامل گسترش وپیشرفت اسلام در اوایل قرن سیزدهم به دلیل عدم تبعیض نژادی وتکیه بر برادری وبرابری در اسلام.

اسلام در سالهای اخیر مانند قدرتی عظیم به جنب وجوش آمده است اسلام در آسیا وآفریقا با تکیه بر برابری نژادی وبرادری وعدالت ومبارزه با هرگونه تبعیض در برابر ادیان مختلف محلی ومخصوصا مسیحیت که گذشته وتاریخ آن همواره با استعمار وامپریالیسم در آمیخته است جذابیت وسیعی را کسب نموده است ودر موارد مناطق وشرایطی که اسلام ومسیحیت رقابت دارند وهر یک می کوشند تا پیروان جدید را بدست اورند مسلمانان محروم از وسایل تبلیغاتی در برابر هر یک نفر که بوسیله دستگاههای مجهز مسیحی مسیحیت را می پذیرند موفق می شوند ده نف ر را به اسلام معرفی نمایند وده برابر تازه مسلمان نمایند

5)وجود حضرت محمد (ص) و خلوص نیت و صفای او بوده است حضرت محمد (ص) بدون شک بزرگترین مصلح دو.ره خود در سرزمین خود بوده است مصلح دینی ، اخلاقی ،سیاسی ولی به تدریج که دین وی از مرزهای سرزمینی که در آن ظهور کرده بود و در آنجا بزرگترین معمای بشریت گشته بود علت اصلی موفقیت اسلام و گستر ش آن در تمام سرزمینهایی که به آنها راه یافت آن است که اسلام دینی کامل است و اسلام تمنها به آن اندازه از ارزش برخوردار است که میتواند مانع گسترش نظام دینی بهتری باشد و اسلام ذاتاً دینی پسندیده و کامل م قابل قبول و ارزنده است

6) اطاعت و تسلیم انسانها از خداوند است معنی اسلام کلمه( اسلام)اسم فعل است و از مصدر مسلم ( س ل م ) مشتق است که به معنی پذیرش اطاعت و تسلیم است .تسلیم در برابر خدا واطاعت از وی قرآن کریم سوره 3آیه 7و79 سوره 5آیه 5 سوره 6 آیه 125 سوره 39آیه 23 سوره61 آیه 71 کلمه دیگر که از همین ریشه گرفته شده است .مسلم است و بر کسانی اطلاق می شود که خود را تسلیم و مطیع می دانند قرآن کریم سوره 22 آیه 77 سوره 33 آیه 35 سوره 49 آیه 14 اسلام به معنی یک تحرک است اسلام به معنی تسلیم اراده خدا پذیرش رضایت لطف و سعادت خداوندی است اسلام در حقیقت قبول مثبت و فعالانه (آمادگی و شیفتگی و عشق است ) 7) عامل رهبری و عقلانی بودن اسلام است رهبری دینی مبانی و عقاید مربوط به آن در اسلام با خود حضرت محمد (ص) شروع می شود وی هرگز مدعی نشد که پیش از بشری است که تنها پیام خدا را دریافت و آن را به افراد بشر ابلاغ می نماید (رسول الله)وی همواره قدرت درهبری و رسالت خود را از خدا میدانست خدا عالم و سرچشمه علم و حق سر چشمه حقیقت است حقیقتی که بر پیامبر نازل شد از خدا که حقیقت کامل و تمام حقیقت است و بود علم وحقیقت از پروردگار است و محمد(ص) در هیچ چیز شریک خدا یا معاوی در برابر خدا قرار ندارد علمای اسلام حداکثر سعی خود را در راه جلب توجه مغول به فعالیتهای علمی ،ساختن علمی ،مذهبی ،فرهنگی و گسترش تمدن و تحکیم مبانی اخلاق مبذول می داشتند عقلانیت و روح علمی اسلامی مخصوصا موجب جذب افراد متفکر سرزمینهای بیزانس، مصر ، سوریه ،بین النهرین ، ایران و … است

8) عاملهای دیگر پیشرفت اسلام عبارتست از عامل اخلاقی ،عامل انسانی ،عامل سیاسی ،عامل اجتماعی ،عامل اقتصادی ،عامل مهاجرت و مسافرت ها ،عامل آموزش ،عامل تمدن ،قدرت پویایی و تجدید حیات آن بوده است.

یکی از مهمترین موفقیتهای اخلاقی اسلام عبارتست از تحولی که اسلام در وضع خشونت بار – وحشیانه خونخوار و خرابکارانه مغول به وجود آورد و آنان را به مردم متمدن فرهنگدوست هنر پرور ،مهربان و علاقمند به جامعه و انسانیت تبدیل کرد و به دلیل دوری مسلمانان از بی بندباری اخلااقی و لاقیدی و تربیتی می باشد به همین دلیل گرایش انسانهارا به تعالیم و فضائل اخلاقی اسلام نشان میدهد


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق و مقاله درباره عوامل پیشرفت مسلمین

مقاله درباره عوامل انحطاط و شکاف طبقاتی مسلمانان بعد از پیامبر و حرکت اصلاحانه علی (ع) در این مورد

اختصاصی از نیک فایل مقاله درباره عوامل انحطاط و شکاف طبقاتی مسلمانان بعد از پیامبر و حرکت اصلاحانه علی (ع) در این مورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 67

 

عامل یا عوامل انحطاط اجتماعی مسلمانان در صدر اسلام

فرازهای سخنان علی (ع) که می‌فرماید: ما برای احیاء دین و غلبة صلاح بر فساد قیام کردیم تا بندگان مظلومان تو ای خدا، احساس امنیت نموده و حدود به تعظیل کشیدة تو به اجرا در آید، حاکی از مراحلی عظیم از انحرافات و انحطاط اجتماعی است که در فاصلة زمانی کوتاهی بعد از وفات پیامبر (ص) رخ داده بود. چه اینکه در این خطبه علی (ع) در توجیه ضرورت انقلاب اصلاحی خویش می‌خواهد بگوید که پیش از قیام او چهرة دین دگرگون شده و فساد بر صلاح غلبة یافته و امنیت از مردم مستضعف سلب و قوانین الهی از اجراء باز مانده بود. و او بود که بعنوان اولین مسلمان بایستی باصلاح این انحرافات می‌پرداخت. بنابراین سؤالی که برای هر خواننده این سخن می‌تواند مطرح گردد،این است که چه عواملی دست به دست هم داده بود که با این سرعت پس از وفات پیامبر (ص) تنها در فاصلة بیست و پنج سال این همه انحراف اجتماعی در جامعه در جامعه اسلامی مطرح گردید که علی (ع) برای نابودی این انحرافات خود را ملزم به قیام همه جانبه و حرکت اصلاحی بنیادین می‌بیند؟

و بالطبع سؤال دومی که می‌تواند برای خوانندگان مطرح باشد، آن است که علی (ع) چه روشی را برای مبارزه یا مقایسة عظیم اجتماعی بکار گرفت و سیاست حکومتی آن بزرگوار چه بوده است؟

در پاسخ به سؤال اول می‌توان به دو عامل اصلی و مهم اشاره کرد که یکی انحراف خلاقت از محدوده و مسیری بود که پیامبر اکرم (ص) برای اداره جامعه پس از خویش مطرح ساخته بود. بدین معنی که فردی را که پیامبر لایق جانشینی خویش می‌دانست که او علی‌بن ابیطالب علیه اسلام بود. عملاً کنار گذاشته شد و قدرت در اختیار کسانی قرار گرفت که حداقل واجد اوصاف و شرائط لازم برای جانشینی پیامبر (ص) نبودند. با این انحراف ضمان اجرا از احکام و قوانین اسلام سلب شد و زمینه برای پیدایش انحرافات بعدی فراهم آمد. و عامل دوم به نظر ما همان تبعیض و ایجاد شکاف طبقاتی در اثر سیاست غلط خلیفه دوم در توزیع بیت‌المال بود.

انحراف دوم یعنی سیاست توزیع غیرعادلانه ثروث در دوران خلیفه دوم، همة زحمات تربیتی و اخلاقی پیامبر اکرم (ص) را تحت الشعاع قرار داد و زمینه را برای تکاثر در ثروت و رقابت در قدیت برای تودة مردم فراهم آورد و طولی نکشید که بجای معنویت و اخلاق حسنه امتیازهای اجتماعی همان زو و زو گردید و افتخارات قبیلگی و برتری جوئیهای قومی متداول شد و بالطبع توده‌های ضعیف امنیت اجتماعی و اقتصادی را از دست داده و قوانین الهی نیز جر در مورد ضعیفان بمعنای جدی قابل اجراء نبود.

اختلاف اهل بیت پیامبر (ص) با رجال قریش در مورد جانشینی پیامبر (ص)

بعد از وفات پیامبر اکرم (ص) اهلبیت گرامی آن حضرت و صحابة بزرگواری مانند سلمان و اباذر و مقداد مدعی بودند که پیامبر اسلام در زمینة مسائل حکومتی و مسئلة جانشینی وخلافیت بعد از خودش توصیه‌های لازم را داشته و بلکه شخص علی (ع) را بعنوان امام و پیشوای جامعه اسلامی بعد از خودش معرفی نموده است. ولی رجال قریش که خود را با پیامبر اکرم (ص) فامیل می‌دیدند و برای خویش از سلطان حضرتش سهمی قائل بودند مدعی شدند که پیامبر اکرم(ص) برای ادارة حکومت و مقام جانشینی بعد از خودش فردی را معرفی نکرده و تنها دو توصیة کلی داشته است، یکی اینکه امامت و رهبری جامعة اسلامی مخصوص قریش است «اِن الائمه من قریش» و دیگر این که در خانواده‌ای


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره عوامل انحطاط و شکاف طبقاتی مسلمانان بعد از پیامبر و حرکت اصلاحانه علی (ع) در این مورد