نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پایان نامه بررسی و تحلیل محتوای مقالات سیاسی دو روزنامه کیهان و سلام

اختصاصی از نیک فایل پایان نامه بررسی و تحلیل محتوای مقالات سیاسی دو روزنامه کیهان و سلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه بررسی و تحلیل محتوای مقالات سیاسی دو روزنامه کیهان و سلام


پایان نامه بررسی و تحلیل محتوای مقالات سیاسی دو روزنامه کیهان و سلام

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 220 صفحه می باشد.

 

پیشگفتار

به همراه گسترش وسایل ارتباط جمعی و گسترش سوادآموزی، نیروی تازه‌ای پای به صحنه گذاشته است که بدان افکار عمومی می گویند. این نیروی تازه که تجلی اراده و خواست مردم است، در تمام جهان به ویژه در کشورهای دارای نظامهای پارلمانی و مردمی نقش مهمی در شکل دادن به حوادث و رخدادهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، دارد و کمترل دولتی است که بتواند از رای سرپیچی کند و یا آن را به حساب نیاورد، این واقعیتی است که همراه با تحولات عظیمی که در جوامع بشری از جهت ارتباطی و تکنولوژیک، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در قرن بیستم رخ داده است.

افکار عمومی می تواند بر رفتار فردی، گروهی وسیاست دولت تاثیر بگذارد. بنابراین نقش افکار عمومی در عرصه های مختلف (علمی) پذیرفته شده است.

دانشمندان علوم سیاسی و تاریخ نویسان بیشتر به آن بخش از افکار عمومی علاقمند بوده اند که در زندگی سیاسی نقشی را ایفا کرده و یا می کند، براین مبنا آنها اساسا به افکار عمومی به عنوان تجلی افکار از جانب عموم مردم نگریسته اند که به دولت می رسد و دولت شرط عقل را در توجه به آنها می بیند.

ژان ژاک روسو، براین باور بود که همه قوانین در نهایت به افکار عمومی مبنی بوده است. و بیان آزادانه آن را سد اصلی در برابر حکومت استبدادی می دانست:

«جرمی بنتام» تاکید می کرد که قانونگذاران نمی توانند وجود افکار عمومی را نادیده بگیرند. از این جهت شناخت افکار عمومی و ارزیابی آن و راههای نفوذ و تاثیر گذاری بر آن یکی از نیازهای اساسی تمام دولتها و سازمانهایی است که با مردم و افکار عمومی سروکار دارند، دولتها به شناخت افکار عمومی نیازمندند تا بتوانند میزان حمایت مردم را از برنامه و سیاستهای خود ارزیابی کنند و تا حد ممکن مشارکت آنها را در کارها جلب کنند.[1]

سازمانها و ارگانهائی که با افکار عمومی سروکار دارند (مانند، رادیو، تلویزیون، و مطبوعات) به این شناخت نیازمندند، زیرا بدون این شناخت نمی توانند با مردم ارتباط برقرار کنند و تاثیر لازم را بر افکار عمومی بگذارند و برد آن نفوذ کنند، می گویند ارزش یک جامعه به کیفیت افکار عمومی آن جامعه بستگی دارد، یا به عبارت دیگر هر جامعه شایسته همان افکار عمومی است که داراست. ارزش افکار عمومی در یک جامعه ارزش تمامی آن جامعه است. لذا هر تاثیری نفوذی بر این افکار بایستی مدنظر داشتن ارزشهای حاکم انجام شود، گسترش افکار عمومی در جامعه های قدیمی بسیار کند بوده است. و به همین نسبت از حدت و شدت و بالنتیجه تاثیرگذاری بی بهره مانده است. در جامعه های جدید با ورود وسایل ارتباط جمعی به عرصه زندگی و اشاعه سریع اخبار و انعکاس بلامانع و منازع رخدادهای اجتماعی، افکار عمومی نیز به ویژه از طریق مطبوعات و ادبیات و رادیو و تلویزیون گسترش می یابد.

از آنجا که مطبوعات افقها را وسیع می سازند، دیدگاهها و جهان نگریها را وسعت می‌بخشند، استعدادها را شکوفا می نمایند مردم را سرگرم می کنند، و فزون خواهی را در میان مردم رواج می دهند، بنابراین همکاری و مشارکت را در پیش مردم ایجاد می کنند، لذا از طریق این مشارکت می توان به اهمیت و نقش مطبوعات در شکل دهی و نفوذ بر افکار و عقاید مردم پی برد. مطبوعات را در مقایسه با سایر وسایل ارتباط جمعی باید بهترین و نافذترین وسیله تاثیر بر افکار عمومی و اقناع خواسته های گروههای مختلف اجتماعی دانست. مطبوعات می توانند افکار عمومی را در قالبهای دلخواه خود درآورد.و به آن شکل دهد. دولت را واژگون سازد. (ماجرای واترکیت که توسط روزنامه واشنگتن پست، افشا شد و به برکناری ریچارد نیکسون رئیس جمهور آمریکا منجر شد). و برروی کارآورد و بالاخره سازنده هر جامعه نو باشد.

این وسیله به قدرتمندترین وسیله ایجاد تفکر عمومی در قرون اخیر نیز هست. و چنانچه بتواند به رسالت حقیقی خود در تنویر افکار عمومی و آگاه ساختن آنها و قرار دادن اطلاعات صحیح به آنها عمل کند. می تواند بهترین نقش را در ساختن افکار عمومی سالم در جامعه ایفا کند، وقتی که وضع نامطلوب و یا یک کار غیرقانونی و خلاف از طریق مطبوات بر ملاء و افشا می‌شود، افکار عمومی علیه آن تهییج می گردد. و خواهان رسیدگی و پیگیری آن مورد و وضع خاصی می شود. و چونکه مطبوعات بازار انعکاس افکار سیاسی هستند، از طریق آنها عملکردها و خط مشی ها و هدفهای دولتها در معرض قضاوت و ارزیابی مردم قرار می گیرد و مفسران، موافقان، مخالفان و همچنین توده مردم، هر یک به رغم و سهم خود به اظهار نظر می پردازند، و از جمع بندی و یا تضارب افکار یک نظر کلی و واحد حاصل می شود. و حتی گاهی می بینم که مطالعه را روزنامه نگاران از واقعی نقل می کنند. و یا به ریشه یابی مساله ای می پردازند، در اماکن عمومی و یا تریبونهای مختلف و باشگاهها و کلاسهای درس نیز مردم به بحث درباره آن موضوع می پردازند و همه اینها تاثیر و نقشی است که مطبوعات در جهت دهی به افکار عمومی دارند.[2]


مقدمه

امروزه پژوهشها و بررسی های ارتباطات جمعی بیشتر بر مبنای پیام های ارتباطی صورت می گیرند و مطالعات و تحقیقات در مورد وسایل ارتباطی صرفنظر از محتوای پیامها به سبب فرضی نمودار شدن نظریات مربوط به آنها هنوز مراحل مقدماتی را می‌گذرانند، و به همین دلیل مطالعات در تحقیقاتی که در زمینه مندرجات مطبوعات و محتوای برنامه های رادیویی و تلویزیونی و فیلمهای سینمایی صورت می گیرد از اهمیت و اعتبار خاصی برخوردار می باشند و در این میان پژوهشها و بررسی هائی که درباره محتوای مطبوعات انجام می شوند از اهمیت خاصی برخوردار می‌باشد.

ریشه تجزیه و تحلیل محتوا نیاز طبیعی انسان برای ادراک اطلاعات مربوط به محیط زندگی اجتماعی او بوده است و به همین دلیل قرنها پیش از آنکه تحت تاثیر نیازهای جدید علمی روشهای دقیق برای آن مشخص گردد به روش گوناگون مورد استفاده قرار می گرفته است.

بدون تردید از سالها قبل بر اثر فعالیتهای ادراکی و شعور انسانی تجزیه و تحلیل محتوا قلمرو خود را درزمینه مکالمات و مکاتبات پیدا کرده بود اما آنچه در تجزیه و تحلیل محتوا به عنوان یک اصل مدنظر قرار می گیرد این است که تجزیه و تحلیل منطقی – لغوی هر محصول لفظی باید افشاگر عقاید و یا رفتارها و گرفتارهای ذهنی گوینده آن باشد، بنابراین تجزیه و تحلیل محتوا از آغاز در قالب «منطق» ارتباط بین انسانها قرار می‌گیرد.

تحقیقی که پیش روی شماست، با استفاده از تکنیک تحلیل محتوای مقالات سیاسی دو روزنامه کیهان و سلام در سال 1377 می باشد.

روزنامه ها گاه چنان دارای قدرت اثرگذاری و ارتباطی می شوند که حکومتها بدان به مثابه ناظری هوشیار بر عملکردهای خود و نیز مردم آنها را به پلی پیوند دهنده بین آنها و حکومت قلمداد می کنند. انتصاب و مخابره رویدادها باید براساس مبنایی صورت گیرد و توجه به ارزشهای خبری نباید مورد غفلت قرار گیرد. زیرا بر اهمیت و حساسیت کار انتخاب کنندگان اخبار در تحریریه می افزاید.

بررسی و تجزیه و تحلیل میزان و ساختار پیامها و توجه به پروسه مبادله اطلاعات و اخبار امروزه، در جهان به عنوان یک شاخص پراهمیت برای وسایل ارتباط جمعی به شمار می رود، چرا که سعی و تلاش در راه تهیه و تدوین، پردازش و انتقال پیام و بخصوص میزان و ساختار آن نیازمند شناخت عملکردهای روزنامه ها و یافته و نتایج بررسی های تحلیلی و آماری است.

پژوهش در مطبوعات و توجه به روشهای علمی و شیوه های نوین تحقیقاتی همچون تحلیل محتوا و بررسی آماری، تصویری از واقعیتها را نمایان می سازد: که این امر نیز در تحلیل محتوای مطالب سیاسی در روزنامه سلام و کیهان قابل ملاحظه است.

در این تحقیق (پژوهش) سعی شده در فصل اول به بیان اهداف و اهمیت تحقیق، سوالات و فرضیه ها و به طور کلی به شرح طرح تحقیق می پردازیم:

فصل دوم، چارچوب نظری تحقیق را شامل  می شود، در ابتدا به بررسی سیر تحولی مطبوعات از زمان پیدایش روزنامه در ایران و بررسی جایگاه و نقش مطبوعات در دنیای امروزی می‌پردازد، سپس به تشریح فرایند خبر، گزارشگری خبر، برجسته سازی، می‌پردازد. افکار عمومی و نقش مطبوعات در این زمینه، بخش دیگری از این فصل را در بر می گیرد، در فصل سوم به تعریف روش تحلیل محتوا و بیان روش تحقیق و کاربرد آن و در فصل چهارم به تجزیه و تحلیل جداول و آزمونهای آماری می پردازیم.

فصل پنجم، نیز شامل خلاصه تحقیق و نتیجه گیری می باشد.


پیشینه پژوهش

در تحقیقات انجام گرفته، تحقیق خانم فاطمه امیری، به تحلیل محتوای روزنامه‌های جامعه، خرداد و صبح امروز با تاکید بر جانشین روزنامه‌ها در ارتباط با احزاب سیاسی مورد بررسی قرار گفت که سه روزنامه مورد بررسی (7/72 درصد) از مطالب سیاسی را به مقوله خبر اختصاص داده است، بیشترین فراوانی در ارزش خبری به مقوله شهرت با (5/39 درصد) اختصاص دارد.

مهمترین موضوع و رویداد مطرح شده در روزنامه ها در طول دوره مورد بررسی، قتل‌های زنجیره‌ای بوده است و مدیر کل احزاب و اعضای آن بیشترین فراوانی را در عامل خبری داشته‌اند (5/45 درصد) از مطالب جنبه اطلاع رسانی داشته و (6/33 درصد) از مطالب فاقد نام منبع در مطلب خبری بوده اند.

در زمینه دیدگاه مطالب سیاسی در سه روزنامه جامعه، خرداد و صبح امروز 597 ( 5/45 درصد) از مطالب جنبه اطلاع رسانی دارند. اخبار و مطالب انتقادی با 327 ( 8/24 درصد) در رتبه دوم اهمیت و مطالب مخالف با 209 (8/15 درصد) در رتبه سوم اهمیت قرار گرفته اند. خبرنگار مطبوعات با 512 (8/38 درصد) در رتبه دوم و خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) با 180 (6/13درصد) در رتبه سوم اهمیت قرار گرفته اند.

در زمینه استفاده از عکس از مجموع 1320 مطلب سیاسی 1196 ( 6/88 درصد) فاقد عکس بوده اند. در صورتی که عکس مکمل خبر است و خواننده را هر چه بیشتر به خواندن مطالب ترغیب می کند. می تواند خود گویای خبر باشد.

در عامل خبر گروههای فشار بیشترین فراوانی به موضوع مخالفت با دولت ایجاد موانع برای دولت با 51 ( 2/34 درصد)، قتل های زنجیره ای با 40 ( 8/26 درصد) تعطیلی و توقیف مطبوعات اطلاح قانون مطبوعات و دادگاه مطبوعات با 19 ( 8/12 درصد) اختصاص دارد.[3]

تحقیق دیگری که توسط دکتر مسعود حاجی‌زاده میمندی صورت گرفته است10 روزنامه در سال 1377 مورد بررسی قرار گرفت. روزنامه ها عبارتند از : ایران، اطلاعات، جمهوری اسلامی، جهان اسلام، رسالت، زن، سلام، کار و کارگر، کیهان و همشهری براساس این بررسی روزنامه همشهری مقام معظم رهبری را بیش از سایر روزنامه‌ها به عنوان شخصیت خبری تیترهای اول، دوم و سوم خود انتخاب کرده است و روزنامه زن از این نظر در مرتبه آخر قرار داشته است. موقعیت خبری شخصیتهای اجرایی کشور در روزنامه های مختلف به ترتیب زیر بوده است ایران، ریاست جمهوری بیشترین و رئیس قوه قضائیه کمترین مقدار. اطلاعات ، ریاست جمهوری بیشترین و ائمه جمعه تهران کمترین مقدار. جمهوری اسلامی، ریاست جمهوری بیشترین و شهردار تهران وزیر ارشاد کمترین مقدار. جهان اسلام، ریاست جمهوری بیشترین و رئیس قوه قضائیه و شهردار تهران کمترین مقدار ، رسالت ، ریاست جمهوری بیشترین مقدار و وزیر ارشاد کمترین مقدار، زن، ریاست جمهوری بیشترین مقدار و ائمه جمعه تهران کمترین مقدار ، سلام ، ریاست جمهوری بیشترین و ائمه جمعه تهران کمترین مقدار، کار و کارگر، ریاست جمهوری بیشترین ائمه جمعه تهران کمترین مقدار، کیهان، ریاست جمهوری بیشترین و ائمه جمعه تهران کمترین، و همشهری، ریاست جمهوری بیشترین و ائمه جمعه تهران کمترین مقدار، از نظر موضوع تیترهای اول روزنامه‌ها به جمهوری اسلامی بیش از هم و زن کمتر از همه سیاسی بوده است. کار و کارگر بیش از همه و رسالت کمتر از همه اجتماعی و زن بیش از همه و جمهوری اسلامی کمتر از همه سر مقاله داشته است. در موضوع سرمقاله‌ها، جمهوری اسلامی بیش از همه، همشهری کمتر از همه سیاسی، کار و کارگر بیش از همه و زن کمتر از همه اقتصادی، همشهری بیش از همه و سلام کمتر از همه فرهنگی جهان اسلام بیش از همه و جمهوری اسلامی کمتر از همه اجتماعی و کیهان بیش از همه و جهان اسلام کمتر از همه حقوقی بوده است. تعداد و عکس‌های خبری روزنامه اطلاعات بیش از همه  جهان اسلام کمتر از همه بوده است. از نظر حجم اختصاص یافته به آگهی روزنامه اطلاعات در صدر و روزنامه زن در مرتبه آخر قرار داشته است، روزنامه سلام بیش از همه روزنامه و اطلاعات کمتر از همه خبر و مطالب درباره مطبوعات داشته است، از نظر حجم اختصاص یافته به اخبار داخلی روزنامه کار و کارگر در ردیف اول و روزنامه ایران در ردیف آخر قرار داشته است.

از نظر سبک مطلب در میان همه روزنامه ها و سلام بیشترین مقاله، ایران بیشترین گزارش، زن بیشترین مصاحبه را داشته است. رتبه بندی روزنامه ها بر حسب موضوع بندی مطالب، جهان اسلام بیشترین و همشهری کمترین مطالب سیاسی، کار و کارگر بیشترین و زن کمترین مطالب اقتصادی، رسالت بیشترین و کیهان کمترین مطالب فرهنگی،زن بیشترین و رسالت کمترین مطالب اجتماعی را داشته است.[4]

 

 

 


طرح موضوع

دنیای امروزی به ارتباطات مستمر یا کنش متقابل میان مردمی که بسیار جدا از یکدیگرند وابسته است. در قرن بیستم حمل و نقل سریع و ارتباط الکترونیکی انتشار جهانی اطلاعات را بسیار شدت بخشیده‌اند، باورها و نگرش و اطلاعات انسانها در دنیای امروز برگرفته از رسانه هاست. در بین رسانه ها مطبوعات در جامعه از نقش حساس تری برخوردارند، و به عنوان تعدیل کننده زندگی اجتماعی نقش ضروری و انکار ناپذیری دارد و بیش از عوامل دیگر قادر است در تهذیب تمایلات و استحکام پیوندهای افراد یا جامعه خود یا جوامع بین المللی موثر واقع شود. به خصوص در کشور ما که کار مطبوعاتی یک کار سیاسی است. و اشخاص که در عرصه های سیاسی، اقتصادی، و اجتماعی فعالیت می کنند به نوعی در کانون روابط و رفتارهای سیاسی دست و پنجه نرم می‌کنند، حتی آن عده از افراد مطبوعاتی که صرفا درقلمروهای فرهنگی، هنری، و حتی علمی قلم می‌زنند و ممکن است تصور کنند کارشان غیرسیاسی است، بعضا به طور مستقیم و یا غیرمستقیم به عنوان یک مطبوعات از خود عمل سیاسی بروز می دهند یا تحت تاثیر عمل سیاسی قرار می‌گیرند.

کار مطبوعاتی از جنس فکر و اگاهی است و به همین دلیل ارزش‌گذاری و ارزیابی آن با پیچیدگی‌های فراوانی آمیخته است. این ارزیابی و سنجش در جامعه از سوی افکار عمومی، مراجع قضائی و قانونی و منابع قدرت سیاسی صورت می‌گیرد.

در این تحقیق سعی شده با استفاده از روش تحلیل محتوا برای ارزیابی و سنجش عملکرد دو روزنامه سلام و کیهان در سال 1377، و جهت گیری آنها در ارتباط با مسائل مختلف از جمله، انتخاب رئیس جمهور جدید، و شیوه اعمال و خط مشی او، و ایجاد ارتباط با بیگانگان، و پرونده قتلهای زنجیره ای و ایجاد رعب و وحشت، و پرونده ها مربوط به عملکرد مطبوعات، چه موضعی داشته و هر یک در شکل دهی به افکار عمومی به چه نحوی عمل کرده اند، مورد بررسی قرار گیرند.

چارچوب نظری: تالکوت پارسونز

برطبق نظریه کارکردگرایی ساختاری پارسونز، هر سازمان اجتماعی دارای 4 خرده نظام می باشد که یکی از آنها خرده نظام فرهنگی است کار کرد این خرده نظام، انسجام و هماهنگی سیستم جامعه است. طبق این خرده نظام که مهم ترین آن نیز می‌باشد این نظام ترکیب یافته است از ایده ها، و اندیشه ها، آرزوها، اعتقادات، باورهای جمعی و اداب و رسوم زندگی اجتماعی که فرد از جامعه حال و گذشته‌اش فراگرفته است.

از سوی دیگر انسان هم می تواند تا اندازه ای بر این نظام تاثیر بگذارد و این بستگی به انتخابی دارد که او می کند منتها چون انسان از میان داده های موجود گزینش می کند، تاثیر او بر محیط بسیار محدود می شود یعنی چیز عمده ای به نظام اضافه نمی کند. بنابراین برای یافتن عوامل موثر دیگری باید بدنبال نظامهای دیگری بود که بر روابط اجتماعی و مسائل اجتماعی تاثیر می گذارند.

مهم ترین کارکردی که وجه مشخصه خرده نظام فرهنگی است پایداری یا بقاء می باشد. Latency، هر جامعه ای که پایداری نداشته باشد خیلی زود از بین می‌رود و هر جامعه‌ای که بتواند این کارکرد عمده را ایجاد کند قطعا بیشتر دوام می آورد، بنابراین بقای جامعه به خرده نظام فرهنگی مربوط می شود کارکرد عمده این نظام این است که کارهایی انجام دهد و وسایلی تعبیه کند تا بتواند جامعه را پابرجا نگهدارد. چون مسئله اساسی حفظ و ثبات نظام اجتماعی، بخصوص دفاع از نظام حاکم است. پایداری توسط دوسازه واره در «جامعه پذیری و کنترل اجتماعی social control» به کارکرد اصلی خود جامعه عمل می پوشاند.

جامعه پذیری فرایندی است که از طریق آن باورها و ارزشهای فرهنگی و یا به قول دورکیم، وجدان جمعی، در فرد از طریق فرایند ساختی تقسیم کار درونی شده و سبب می شود تا فرد همسان و همنوا با نظام اجتماعی کنش نموده و راههای متناسب را برگزیند ولی از آنجائیکه پارسونز نیز، مثل دیگر انسجام گرایان معتقد به شرارت طبع بشر است. معتقد است که در صورت عمل نکردن جامعه پذیری، لازم و ضروری است که از حربه زور و اجبار بهره گرفت و بدین ترتیب، کنترل اجتماعی در  اشکال تعلیم و تربیت، تبلیغ، تلقین و سرانجام زور می تواند عمل نماید تا به هر طریقی افراد را موافق و همسو با کل نظام سازد.[5]

چگونگی عمل کارکرهای عمده خرده سیستمها:

کارکرد عمده اولین خرده نظام های فرهنگی ایجاد پایداری در جامعه است، این کارکرد موجب بقای سیستم می شود یعنی وظیفه بخش اطلاعات، اندیشه ها، و آرمانهای جامعه در این است که نظریاتی را باعث حفظ و تداوم حیات نظام می شود ارائه دهد و در عین حال به نوعی آنها را به خرده نظامهای دیگر جامعه منتقل کند، این امر طبق قانون هابس، در مکتب کارکرد گرایی سندیت دارد، بدین ترتیب که هرگاه نظام در عین به کارگیری قوانین آموزشی و پرورشی چه در سطح رسمی و چه غیررسمی نتایجی خلاف انتظار بدست آورد، در این صورت سعی می کند با حکم زور و اجبار آن نتایج را بدست آورد. مثل اعمال زور توسط نیروهای نظامی و انتظامی برای کنترل اجتماعی مردم. البته اگر خرده نظام فرهنگی به این طریق ممکن هم بتواند کارکرد و وظیفه اصلی خویش را انجام دهد. هنوز نمیتوان ادعا کرد که جامعه پایدار است مگر اینکه خرده نظامهای دیگر هم بتواند کارکرد خویش را به نحو مطلوب انجام دهند.

پارسونز فرهنگ را نیروی عمده ای می انگاشت که عناصر گوناگون جهان اجتماعی و یا به تعبیر خودش، نظام اجتماعی را به هم پیوند می دهد و فرهنگ میانجی کنش متقابل میان کنشگران است و شخصیت و نظام اجتماعی را با هم ترکیب می‌کند.

فرهنگ این خاصیت ویژه را دارد که کم و بیش می تواند بخشی از نظامهای دیگر گردد، بدین سان که فرهنگ در نظام اجتماعی به صورت هنجارها و ارزشها تجسم می یابد و در نظام شخصیتی ملکه ذهن کنشگران می شود اما نظام فرهنگی تنها بخشی از نظامهای دیگر نیست بلکه به صورت ذخیره دانش، نمادها، و افکار، وجود جداگانه‌ای نیز برای خود دارد، این جنبه‌های نظام فرهنگی در دسترس «نظام‌های اجتماعی» و شخصیتی هستند. ولی به بخشی از آنها تبدیل نمی‌شوند برای پارسونز، نظام فرهنگی حتی بیشتر از ساختارهای نظام اجتماعی اهمیت دارد. در واقع همچنانکه پیش از این دیده ایم نظام فرهنگی بر تارک نظام کنش پارسونز جای دارد. و او خودش را یک «جبرگرای فرهنگی» نامیده بود.[6]

از نظر پارسونز مفهوم نظام فرهنگی با مفهوم بقای الگو همراه است. منظوراز نظام فرهنگی بخش منتظمی از محیط نظام اجتماعی است که در اساس متشکل از اصول مشروعی است که کنش‌های هنجاری بر مبنای آن انجام می گیرد. لازم است دو نکته را در اینجا متذکر شویم. اول اینکه «ما به شیوه‌ای معین عمل می کنیم» دوم اینکه «ما بدلیل خاصی به این شیوه عمل می کنیم» در نهایت تنها توجهات برای کنش در یک جامعه، ارزش ها و اصول معمول در جامعه اند که مردم اعتقاد زیادی به آنها دارند. این توجیهات به نحو سازمان یافته ای در باورهای مذهبی، توصیف ماهیت جهان در هنر به عنوان تجلی هیجانات عاطفی و تجسم فردیت و امثال آن. صراحت می یابند. این جنبه‌های فرهنگ در هر حال بیانگر معنایی است که با زندگی اجتماعی پیوند دارد. نظام فرهنگی عمدتاً فراهم کننده پاسخ های انتزاعی است به این سوال که چرا زندگی بدین گونه است؟ الگوهای فرهنگی برای مدتی نسبتا طولانی دوام می‌آورند و موجب همبستگی فعالیت‌های متباین می‌شوند. از این روی، آنها را می توان حفظ کنده الگو دانست.

بقای الگو ملازم با نهادهایی است که بطور خاص به حراست و تنظیم آن چیزی که می توان آن را در «حقیقت اساسی» نامید ارتباط دارد. نهادهای مذهبی یک مورد از آن است نهادهای مذهبی براساس اصل عالی اخلاقی یا واقعیت غایی فتوای قانونی صادر کرده و آنها را در قالب بیانات اخلاقی تفسیر می کنند. این امر ممکن است به شیوه های غیرمستقیم انجام گیرد لیکن در نهایت، رفتار با ارجاع به یک ارزش فرهنگی است که مشروعیت می یابد.

پارسونز می خواهد بگوید که نهادهای بقای الگو «درستی» همیشگی بعضی از فعالیت‌های شخص را برای ما تعیین می‌کند. این حقانیت و درستی، اساس اخلاقی جامعه پذیری و تعلیم و تربیت را بنیاد نهاده است و زمینه ارزیابی و کنترل رویه های اجتماعی است. ارزش حیات، قانون طلایی یا اهمیت مسئولیت اجتماعی نیست که نهایتاً می‌تواند پشتیبان زمینه‌های عقلانیت، یا کارایی باشد مفاهیم ارزشهای فرهنگی صورت نمادی پیدا کرده است.[7]

پارسونز به همان سان که در مورد نظامهای دیگرش نیز عمل کرده نظام فرهنگی را برحسب رابطة آن با نظامهای دیگر کنش، تعریف نمود. بدین‌سان که فرهنگ را نظام الگودار و سامانمندی از نمادها می‌داند که هدفهای جهتگیری کنشگران، جنبه‌های ملکه ذهن شدة نظام شخصیتی و الگوهای نهادمند نظام اجتماعی را در بر می گیرد.

فرهنگ از آنجا که بسیار نمادین (ذهن) فرهنگ ویژگی دیگری به آن می‌بخشد که همان توانایی نظارت بر نظامهای دیگر کنش پارسونز است.[8]

پارسونز به این نتیجه می‌رسد که معیارهای اخلاقی، همان «شگردهای یکپارچه کننده و حاکم بر نظام کنش می باشند این نتیجه گیری این فکر تعیین کننده را در نظریه پارسونز، بازتاب می‌کند که نظام فرهنگی یک نظام مسلط است.

از نظر من جامعه متشکل از انواع خرده نظام می‌باشد که همه به اتفاق هم و بصورت پیوسته برطبق ارزشهای مشترک. جامعه را پیش می برند و نظام و قدرت سیاسی نباید قدرت نهادهای دیگر از جمله نظام فرهنگی یا نظام آموزشی و اقتصادی را مورد تعرض قرار دهد.

نظام فرهنگی که خود متشکل از خرده نظامهای متعددی می باشد یکی از نهادهای تأثیرگذار بر جامعه می باشد. که فعالیت این نظام باید همراه با آزادی اندیشه و عمل باشد. دولت باید کنترل از راه دور و محدودی بر فعالیت آنها داشته باشد، اگر نظارت و کنترل دولت بر نهادها به صورت عینی و ملموس  باشد. فعالیتهای فرهنگی افراد جامعه توسط دولت مورد تعرض قرار گرفته و اعتراض آنها را برمی‌انگیزد. بعنوان مثال اگر جامعه‌ای در رسانه‌های جمعی با سانسور و سرکوب خبری و اطلاعاتی از جانب دولت بر بخش مختلف و رسانه‌های مختلف از جملة ‌رادیو تلویزیون  مجلات و روزنامه های، ‌و غیره را حس کنند دولت با اعتراض و خشونت مواجه می شود. بنابراین  وجود جو مناسب و مطلوب و تا حدودی آزاد برای فعالیتهای فرهنگی اقشار جامعه لازم است. در جامعه دموکراتیک و مردم سالار ایران نظام فرهنگی با محدودیت همراه است به خصوص رسانه‌های گروهی و از جمله مطبوعات که در اواخر دهه هفتاد و با سرکارآمدن دولت آقای خاتمی مطبوعات با فشار فراوان از جانب نظامهای مخالف دولت مواجه شدند و اشاعة افکار و اندیشه‌های جدید و از انحصار خارج شدن و لزوم تغییر خط مشی، صاحبان روزنامه ها را متحمل هزینه‌های گزافی کرد که دو روزنامة کیهان و سلام از جملة ‌آنان بودند.


 


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه بررسی و تحلیل محتوای مقالات سیاسی دو روزنامه کیهان و سلام
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد