نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اپلیکیشن پیشگیری از اختلالات یادگیری

اختصاصی از نیک فایل اپلیکیشن پیشگیری از اختلالات یادگیری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

اپلیکیشن پیشگیری از اختلالات یادگیری


اپلیکیشن پیشگیری از اختلالات یادگیری

اپلیکیشن پیشگیری و درمان اختلالات یادگیری (نسخه اندروید

مبتلایان به ناتوانی های یادگیری در تمام سطوح و در تمام پایه های کلاسی از آمادگی تا دانشگاه دیده می شوند. تشخیص بهنگام، روند بهبودی را سرعت خواهدبخشید؛ بنابراین توجه به دوره ابتدایی به ویژه پایه های اول و دوم در این زمینه از اهمیت بسیاری برخوردار است.

ناتوانی یادگیری می‌تواند علت‌های متعددی داشته باشد.گاهی تشخیص اختلالات یادگیری در کودکان می‌تواند بسیار سخت باشد زیرا هیچ لیست قطعی برای تشخیص این اختلالات وجود ندارد و علائم در کودکان مختلف، متفاوت است.

همچنین بسیاری از کودکان سعی در پنهان کردن این اختلال دارند. گاهی اوقات شما چیزی بیشتر از اینکه کودکتان مشق شب خود را نمی نویسد و یا دوست ندارد به مدرسه برود نمی‌بینید.

بااین‌حال در سطور زیر نشانه‌هایی از اختلالات یادگیری آورده شده است:
– فقدان شور و اشتیاق برای خواندن و نوشتن
– مشکل در به خاطر سپاری همه‌چیز
– انجام کارها به‌کندی
– مشکل در متمرکز ماندن به روی چیزی
– نفهمیدن مسائل انتزاعی
– عدم توجه به جزییات و یا توجه بیش‌ازحد به جزییات
– مهارت‌های اجتماعی ضعیف
– اخلال‌گری

اگر شما چنین نشانه‌هایی را در کودک خود مشاهده می‌کنید بهتر است هر چه زودتر برای پیشگیری احتمالی از اختلالات یادگیری فرزندتان اقدام کنید.

حتما می پرسید چه اقداماتی؟

در اینترنت هم سرچ می کنید ولی زیاد مطلب خاصی نمی بینید، پس چاره چیست؟؟

ما پس از مطالعه کتابهایی زیاد در این رابطه و همچنین تجارب شخصی موفقیت آمیز به اتفاق همکاران ،اپلیکیشن اندرویدی برای پیشگیری و البته درمان اختلالات یادگیری برای شما آماده کرده ایم و به شما پیشنهاد می کنیم هر چه زودتر این اپلیکیشن را نصب و از همین حالا با بازی ها و تمرینات هدفدار وآموزش مهارتها و… گام بزرگی در جهت پیشگیری از اختلالات یادگیری فرزند دلبند خود بردارید.

بسیاری از خانواده ها کودکانی با ظاهری طبیعی دارند، رشد جسمی و قد و وزنشان هم نشانه از بهنجار بودن آنان است. هوششان نرمال است. بهخوبی صحبت می کنند. مانند دیگر کودکان بازی می کنند و ارتباط اجتماعی کمابیش مناسبی دارند. در خانه نیز کارهایی را که والدین به آنان واگذار می کنند به خوبی  انجام می دهند و از رفتار و اخلاق عادی برخوردارند. ولی وقتی به مدرسه می روند و می خواهند خواندن و نوشتن و حساب یاد بگیرند مشکلات جدی خودشان را نشان می دهند.

این والدین معمولا گزارشی از نارضایتی معلم از عملکرد تحصیلی کودکشان دریافت می کنند و بسیار نگران می شوند. نقص یا ناتوانی عملکرد می تواند به شکل نداشتن توانایی کامل در گوش کردن، فکرکردن، صحبت کردن، خواندن، نوشتن یا انجام محاسبه های ریاضی ظاهر شود. اختلال یادگیری یا ناتوانی در یادگیری اصطلاحی است که در متون علمی برای این موارد استفاده می شود.

تصاویری از محیط اپلیکیشن :

Screenshot_۲۰۱۶-۰۴-۱۱-۲۲-۵۸-۳۳   Screenshot_۲۰۱۶-۰۴-۱۱-۲۲-۵۹-۲۶   Screenshot_۲۰۱۶-۰۴-۱۱-۲۲-۵۹-۳۸   Screenshot_۲۰۱۶-۰۴-۱۱-۲۲-۵۹-۳۲   Screenshot_۲۰۱۶-۰۴-۱۱-۲۲-۵۹-۲۴

  Screenshot_۲۰۱۶-۰۴-۱۱-۲۲-۵۹-۱۹   Screenshot_۲۰۱۶-۰۴-۱۱-۲۲-۵۹-۴۲                                                         قیمت این محصول 2000 تومان هست.


دانلود با لینک مستقیم


اپلیکیشن پیشگیری از اختلالات یادگیری

دانلود مقاله مقایسه اختلالات رفتاری ، سبکهای دلبستگی و پیشرفت

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله مقایسه اختلالات رفتاری ، سبکهای دلبستگی و پیشرفت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقایسه اختلالات رفتاری ، سبکهای دلبستگی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان 12-17 ساله ی عادی و ساکن در خوابگاه شبانه روزی شهر سروآبادمقدمه
تاثیر رفتار و طرز فکر والدین در شکل گیری و چگونگی رفتار کودکان از اهمیت اساسی برخوردار است . والدینی که رابطه مطلوب و درستی با فرزندان خویش دارند ، موجب شادمانی ، مسئولیت پذیری و تکامل شخصیتی فرزندان خود می شوند . از سوی دیگر ، والدینی که رفتار مطلوب و درستی با فرزندان خود ندارند باعث بروز انواع مشکلات رفتاری در آنان می شوند .
هر چند رابطه نامطلوب میان والدین و فرزندان ، تاثیرات سوءی برجای می گذارد ، اما اثرات منفی رابطه نامطلوب با مادر بیش از تاثیرات منفی ناشی از وجود این گونه روابط با پدر است . چون کودکان زمان بیشتری را با مادر می گذرانند و در نتیجه تاثیر بیشتری از وی می پذیرند. حتی برخی از روانشناسان معتقدند رفتار اجتماعی کودکان بیشتر متاثر از رفتاری است که از مادر خود مشاهده کرده اند بنابراین توجه به شیوه های پرورش کودک از سوی والدین به ویژه مادر در اثر بخشی بر شخصیت کودک بسیار مهم و حیاتی است.( پیوسته گر ، 1385)
برای آنکه کودک به شکل سالم و هنجار رشد یابد بایستی در حد معقول نیازهای شخصیتی ، روانی ، فیزیکی و اجتماعی او ارضا شود . ناکامی در رفع این نیازها باعث مشکلات رفتاری ، بزهکاری و ناشادی کودک میگردد و شرایط خانوادگی زمینه ساز این ناکامی هاست . از جمله این شرایط : خانواده های از هم پاشیده ، طردشدگی کودک ، سخت گیری و محدودیت شدید ، فقر و کمبودهای شخصی و نبودن معیارهای صحیح اعتقادی و اخلاقی در خانواده و ... را می توان نام برد . در اکثر نظریه های روانشناسی رشد ، چگونگی روابط کودک با اعضای خانواده و مخصوصا مادر یکی از اساسی ترین عامل رشد شخصیت شناخته شده است . اگر در روابط عاطفی مادر و کودک اختلالی بوجود آید ، موجب بهم خوردن امنیت عاطفی در کودک می شود که آثار آنرا در رفتار کودک می توان مشاهده کرد . بنابراین توافق کلی براینست که خانواده در پیدایش اختلالات رفتاری کودک تاثیر مهمی دارد . (رضا زاده ، 1375 )
نتایج تحقیقات متعدد نشان می دهند اکثر مشکلات رفتاری کودکان در محیط خانه و مدرسه منعکس کننده شرایط پیچیده بین فردی و رفتاری اعضای خانواده بویژه والدین است و در این میان نقش مادر اساسی و تعیین کننده است بطوریکه محرومیت از وجود او اثرات ناگواری از جمله کاهش میزان جنب و جوش ، کاهش واکنش عاطفی ، اعتماد به نفس و ... را به همراه دارد .
نگرشها و رفتارهای والدین همانند محرومیت از والدین سهم نسبتا زیادی در علت شناسی اختلالات رفتاری دارند به همین جهت برخی از صاحب نظران معتقدند کودک مشکل دار عمدتا والدین مشکلی داشته اند . ( ماسن ، 1970 )
نلسون وایزرائل (1984 ) در کتاب ‹‹ اختلالهای رفتاری کودکان ›› در این باره چنین می نویسند:
‹‹ توافق همگانی وجود دارد که خانواده در پیدایش اختلالهای رفتاری کودکان تاثیر مهمی دارد . درباره خانواده های بزهکاران و نیز خانواده های کودکان مبتلا به اختلال رفتار جرمها و بزهکاریهای بسیاری گزارش شده است . به نظر می رسد اختلالات رفتاری کودکان از نظام خانوادگی ناصحیح سرچشمه می گیرد . شماری از متغیرهای مربوط به خانواده در پیدایش رفتار پرخاشگری و ضداجتماعی ، ردیابی شده است ›› . (مارتین 1979 ، جانسون ولوبیتز 1974 نقل از حمیدی ، 1380).
خانواده اولین پایگاه تشکل شخصیتی کودک به حساب می آید . رفتار کودک نشانه هویت خانواده و نحوه تربیت خانواده است . نظامی که بیش از همه برفرد احاطه دارد و رفتارهای او را شکل می دهد ، نظام خانواده است . رفتاری که در رابطه با سایر اعضای خانواده بروز میکند ، منحصر به رفتارهای بهنجار نیست ، بلکه رفتار نابهنجار افراد را هم ، خانواده شکل می دهد . (ثنایی، 1373 ).
طبق تحقیقات انجام شده نحوه تربیتی والدین ، ویژگیهای رفتاری خاص را در کودک بوجود می آورد مثلا والدینی که در تعامل با فرزندان خود ازشیوه فرزند پروری اقتدار منطقی استفاده می کند فرزندانشان مستقل و با هدف بوده و اعتماد به نفس و مسئولیت بیشتری دارند و از نظر روانی سالم اند ( بوری 1991 ،مارتین ومک کوبی 1984 نقل از طیبی ، 1383).
پژوهش حاضر نیز جهت بررسی اختلالات رفتاری و سبکهای دلبستگی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان خوابگاهی 17 – 12 ساله شهر سروآباد صورت گرفته است تا تاثیر خلاء والدین بالخص عدم حضور مادر در عملکرد آنان را بررسی کند .
ری (1990 ) طی تحقیقی به این نتیجه رسید کودکان مبتلا به مشکلات رفتاری در خانواده هایی پرورش یافته اند که در آنها انضباط و محبت کم بوده است .
در رابطه با تاثیر محیط خانواده و نحوه تربیت والدین بررفتار کودک سیف نراقی و نادری (1370 ) در کتاب ‹‹ اختلالات رفتاری کودکان و روشهای اصلاح و ترمیم آن ›› می نویسند :
‹‹ اگر جو یا فضای کل خانواده ، هر حرکت و رفتار کودک را علیرغم درست یا نادرست بودن آن پذیرا باشد ، کودک به احتمال زیاد دچار اختلالات رفتاری میگردد ... از طرف دیگر در نقطه مقابل خانواده هایی قرار دارند که هیچگونه رفتار کودک را نمی پذیرند و در حقیقت دائما در حال طرد کودک هستند ، در چنین فضای خانوادگی ، کودک نمی داند چه چیز باعث قبول و تشویق دیگران میشود . به عبارت دیگر کودک در انجام هرکاری دچار بلاتکلیفی و تشویق است . افراط و تفریط در میزان توجه و مراقبت نسبت به اعمال و رفتار کودک می تواند موجبات اختلالات رفتاری باشد ... داشتن انتظارات و توقعات نامتناسب با رشد و توان جسمی ، ذهنی ، عاطفی ، اخلاقی و اجتماعی کودکان و یا نداشتن هیچگونه توقعی از آنان در هنگامیکه باید توقع داشت ، سبب اختلالات رفتاری آنان میگردد ›› (سالاری ، 1373).
بیان مساله
اختلالات رفتاری روزمره ، اختلالات شایع و ناتوان کننده ای هستند که برای معلمان و خانواده هایشان مشکلات بسیاری ایجاد می کنند و با نرخهای بالایی از معضلات روابط اجتماعی همراه بوده و نسبت به کودکان بدون اختلال ، با شکستهای تحصیلی بیشتر مواجه می شوند و در نوجوانی و بلوغ در خطر آشفتگیهای رفتاری و اجتماعی هستند ( کشکولی ، 1379 ) . پیامدها و عوارض مشکلات رفتاری در زندگی فردی و اجتماعی کودک و حتی برای اطرافیان و اجتماعی که وی در آن قرار دارد ، معضلات بازدارنده بسیاری ایجاد نموده و به عبارتی تمامی جنبه های زندگی فردی و اجتماعی را تحت تاثیر قرار می دهد این امر با توجه به شیوع نسبتا بالای مشکلات رفتاری نیازمند توجهای ویژه است .( عیسی زاده ، 1386 )
کودکانی که دچار پریشانی های عاطفی و اختلالات رفتاری هستند در دوست یابی کمتر موفق اند در واقع بارزترین مشکل آنها ناتوانی در ایجاد روابط عاطفی رضایت بخش و نزدیک با سایر افراد است آنها تنها دوستانی که قادر به پیداکردنشان هستند دوستان خیالی اند . کودکان دیگر به سوی این کودکان جلب نمی شوند وبزرگترها نیز از اینکه این قبیل کودکان دور و برشان هستند خوششان نمی آیند . از آنجا که برقراری روابط نزدیک عاطفی بر اساس واکنش های متقابل اجتماعی بوجود می آید طبیعی است مردم علاقه خود را به کسی که عکس العمل مطلوبی نداشته باشد از دست می دهند علت اینکه تعداد زیادی از کودکان آشفته از طرف دیگران مطرودند این نیست که آنها از دوستی فراری اند بلکه به خاطر این است که آنها رفتاری خصمانه و پرخاشگرانه دارند . این کودکان بدزبان ، مخرب ، غیر قابل پیش بینی ، غیر مسئول ، دعواگر ، موذی ، حسود و بی اعتنا هستند و خلاصه صفت مثبتی که بتوانند دیگران را به سوی آنها جلب کند درآنان وجود ندارد این نکته قابل فهم است که افراد هنگام مواجه شدن با کودک آشفته متقابلا رفتاری مشابه از خود نشان می دهند پس تعجبی ندارد که این قیبل کودکان دائما با هم دعوا و نزاع می کنند ( جوادیان ، 1373 ).
کنش متقابل و رابطه ی عاطفی میان میان مادر و نوزاد به روابط اجتماعی کودک در آینده شکل داده و نحوه برخورد مادر با کودک در چگونگی اجتماعی شدن و کسب مهارتهای اجتماعی فرزند تاثیر به سزا دارد . در واقع دلبستگی بین مادر و کودک شالوده ی اجتماعی شدن کودک را در سالهای بعدی پی ریزی می کند . این پیوند در رشد کودک امری جدی ، گسترده و فوق العاده است .
به نظر می رسد الگوی دلبستگی اولیه با تحول مهارتهای اجتماعی سالهای بعد در کودک ارتباط دارد . پژوهش رفتار اجتماعی آن دسته از کودکان مهد کودک که روابط عاطفی آنها در = ماهگی ارزیابی شده بود بررسی گردید ، کودکانیکه قبلا ‹‹ دلبسته ایمن ›› ارزیابی شده بودند ، حالا نقش رهبری اجتماعی داشتند . این کودکان در فعالیتها پیش قدم بودند ، فعالانه در آنها شرکت می کنند و مورد توجه کودکان دیگر بودند . معلما نشان آنها را خوگردان و مشتاق یادگیری می شناختند . بر عکس کودکانی که دلبسته ی ناایمن شناخته شده بودند ، از لحاظ اجتماعی گوشه گیر و نسبت به شرکت در فعالیتها دچار تردید بودند ، از نظر معلمان ، این کودکان کنجکاوی کمتری درباره چیزهای نو نشان می دادند و در پیگیری هدفهای خود چندان استوار نبودند . این تفاوتها ارتباطی با هوش کودکان نداشت ( واترز ،ویپمن ،اسروف 1997 ، نقل از طیبی ، 1383).
کودکی که به مادر دلبستگی مطمئنی پیدا کرده ، بیشتر به دنبال حفظ رابطه ی عاطفی با والدین و نیز جلب اعتماد آنان از طریق پذیرش رفتارهای مطلوب اجتماعی است . روانشناسان در بیشتر سالهای قرن حاضر به رابطه کودکان با کسانی که مراقبت از آنان را به عهده دارند تاکید کرده اند و این کنش های متقابل را اساس عمده ی رشد عاطفی و شناختی می دانند ( بالبی 1969 ) .
اینزورث و همکارانش ( 1978 ) معتقدند که همه کودکان بهنجار احساس دلبستگی پیدا می کنند و دلبستگی شالوده ی رشد عاطفی و اجتماعی سالم در دوران بزرگسالی را پی ریزی می کند برای مثال انتظار می رود کودکانی که دلبستگی شدید به مادرانشان دارند ، در آینده مشکلاتی ایجاد می کند ( ماسن و همکاران ترجمه ی یاسایی ، 1375 ) .
بررسیها در مجموع نشان می دهند ، کودکانیکه قبل از ورود به دومین سال زندگی ، دلبسته ایمن هستند آمادگی بیشتری برای روبروشدن با تجارب و روابط جدید دارند .
پژوهشهای مختلف در ایران نیز به نتایج مشابه دست یافته اند . در یک بررسی کیفیت دلبستگی و رابطه آن با تحول مهارتهای اجتماعی در کودکان پیش دبستانی شهر تهران مورد مطالعه قرار گرفت . نتایج به دست آمده نشان می دهد که رابطه معنی داری بین دلبستگی و مهارتهای اجتماعی وجود دارد به این معنی که هرگونه تغییری در دلبستگی کودک – مادر بر روی رفتار کودک در تعامل با همسالان تاثیر خواهد گذاشت ( دهقان ، 1376 ) .
در یک پژوهش رابطه دلبستگی به والدین با شیوه های مقابله با تنیدگی در دختران سوم راهنمایی مورد مطالعه قرار گرفت ، نتایج پژوهش نشان می دهد رابطه ی معنی داری بین دلبستگی به والدین با مقابله ی ‹‹ متمرکز بر مساله ›› ( دانشیان 1378 ) .
سن جدایی روزانه از مادر با تحول دلبستگی رابطه دارد . در یک پژوهش رابطه جدایی های موقت روزانه و نشانه های مرضی ، با شکل گیری دلبستگی و بروز مشکلات رفتاری – اجتماعی در کودکان پیش دبستانی مطالعه شد نتایج این پژوهش نشان می دهد کودکان که در سنین اولیه ی کودکی به طور روزانه ا زمادر جدا هستند ، نسبت به کودکانیکه در سنین بالاتر از مادر جدا می شوند ، بیشتر در معرض خطر دلبستگی نا ایمن قرار دارند ( خانجانی ، 1379 ) .
هم چنین مشخص شده است ، چنانکه کودک در سه سال اول در محیطی ( مانند مهد کودک) به سر برد که در آن مادری پاسخ دهنده و حساس حضور دایم نداشته باشد و کودک ا زمراقبت مداوم و پایدار محروم بوده و نتواند پیوند قوی و طولانی مدت ، با یک چهره ی دلبستگی خاص ایجاد نماید ، مستعد آسیب های روان شناختی می گردد ( خانجانی ، 1379 ) .
جمع بندی نظریه ها و یافته های حاصل از پژوهش هایی که در زمینه دلبستگی و تاثیری که در بلند مدت روی مهارتهای لازم در زندگی اجتماعی انسانها می گذارد گویای اهمیت موضوع است و این سوال را برمی انگیزد که آیا میان کیفیت دلبستگی و اختلالات رفتاری دانش آموزان خوابگاهی و دانش آموزان غیر خوابگاهی تفاوت وجود دارد ؟ آیا بین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان خوابگاهی و دانش آموزان غیر خوابگاهی تفاوت وجو دارد ؟
اهمیت و ضرورت پژوهش :
پژوهش حاضر از دو جنبه نظری و عملی حائز اهمیت است .
الف ) جنبه نظری
1 ) در زمینه دلبستگی تحقیقات زیادی انجام شده است بنابراین نتایج پژوهش حاضر می تواند اطلاعاتی در مورد کیفیت دلبستگی و اهمیت آنان در تحول مهارتهای اجتماعی و سازگاری فراهم آورد .
2 ) نتایج این تحقیق می تواند به بررسی نقش عوامل فرهنگی بر نظریه دلبستگی بیافزاید .
ب ) جنبه کاربردی
1 ) شکل گیری دلبستگی امن ، تحول مهارتهای اجتماعی و سازگاری را در فرآیند تحول کلی آنان تحت تاثیر قرار می دهد . این مهم همواره باید مد نظر والدین قرار گیرد تا با فراگیری شیوه ی صحیح فرزند پروری شرایط لازم را برای کودکان خود فراهم آورند .
2 ) محیط های آموزشی خانواده تاثیر کیفیت دلبستگی و اهمیت مهارتهای سازگاری در ایفای نقش افراد در یک زندگی موفق را یادآور شده و آموزش های لازم را ارایه دهند .
3 ) مشاوران و روان درمان گران که به کار تشخیص ، درمان و راهنمایی اشخاص می پردازند در کار بر روی اختلالهایی که در اثر ناکارآمدی سازگاری شکل گرفته اند به ریشه های آن توجه کرده و راهکارهای لازم را ارایه می دهند .
اهداف پژوهش :
هدف کلی پژوهش : بررسی رابطه اختلالهای رفتاری، سبکهای دلبستگی و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان غیرخوابگاهی ( عادی ) و دانش آموزان خوابگاهی 17 – 12 سال شهر سروآباد و نیز مقایسه این دو گروه می باشد .
اهداف جزئی :
1 – مقایسه شدت اختلالهای رفتاری دانش آموزان غیر خوابگاهی با دانش آموزان خوابگاهی 17 – 12 سال .
2 ) مقایسه سبکهای دلبستگی دانش آموزان غیر خوابگاهی با دانش آموزان خوابگاهی 17 – 12 سال شهر سرو آباد است .
3 ) مقایسه میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان غیر خوابگاهی با دانش آموزان خوابگاهی 17 – 12 سال شهر سرو آباد است . رابطه سبکهای دلبستگی با اختلالهای رفتاری و پیشرفت تحصیلی در دو گروه دانش آموزان
فرضیه های پژوهشی :
1 ) شدت اختلالات رفتاری دانش آموزان غیر خوابگاهی کمتر از دانش آموزان خوابگاهی است .
2 ) سبکهای دلبستگی دانش اموزان خوابگاهی با دانش اموزان غیر خوابگاهی متفاوت است .
3 ) میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان خوابگاهی کمتر از دانش آموزان غیر خوابگاهی است .
4 ) بین اختلالهای رفتاری و سبکهای دلبستگی رابطه وجود دارد .
سوال پژوهش کدامیک از اختلالات رفتاری و سبک های دلبستگی پیش بینی کننده پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان خوابگاهی و غیر خوابگاهی است .
تعاربف نظری و عملیاتی متغیرها :
اختلالات رفتاری
الف) تعریف مفهومی :
اختلال رفتار ، رفتاری است که به نوعی برای والدین ، معلمان ، خواهران و برادران و دیگران قابل قبول نیست مانند قشقرق راه انداختن در کودکان بزرگتر ، مدرسه گریزی ، اعتیاد دارویی و گوشه گیری ( ویلیامز، ترجمه ، به پژوه و همکاران ، 1375 ) .
ب) تعریف عملیاتی : منظور از اختلال رفتاری نمره ای است که آزمودنیها در آزمون SCL90 کسب می کنند .
دلبستگی :
الف ) تعریف مفهومی : رفتار دلبستگی به عنوان هر شکلی از رفتار که نتایج اش دست یابی یا حفظ مجاورت با اشخاص است که برای فرد متمایز و مرجع هستند یا فرد ی که قویتر و داناتر است تعریف شده است ( بالبی 1973 ) سبک ( نوع ) دلبستگی یک الگوی رفتاری خاص است که کیفیت تعامل بین فرد و موضوع دلبستگی اش را نشان می دهد . برپایه طبقه بندی اینروورث وورث درمورد سبک های دلبستگی نوزاد مراقبت کننده هازان وشیور (مین،1987 در میکولینسر و همکاران 1990 ، نقل از مزرعه شاهی ، 1384) .
سبکهای مشابهی را در روابط محبت آمیز بزرگسال پیدا کردند که با تاریخچه ی دلبستگی و الگوهای عمل آنان ارتباط داشت . این سبکها به عنوان 3 سطح از سبک های دلبستگی در این پژوهش مورد نظر قرار گرفته اند .
ب ) تعریف عملیاتی : در این پژوهش کیفیت دلبستگی کودک – مادر بر اساس پاسخگویی نوجوانان به سوالات آزمون دلبستگی تعیین می گردد که سوالات آزمون 3 سبک دلبستگی به شرح زیر را مورد سوال قرار می دهد .
1 ) دلبستگی ایمنی بخش ( دلبستگی نوع اول )
افرادی که دارای این سبک هستند کمتر ا زخطرات می ترسند زیرا در موقعیت های خطر زا خود را تنها احساس نمی کنند ( میکولینسر و همکاران 1990 ) و تمایل به ایجاد ارتباط صمیمانه و مثبت با دیگران دارند و نسبت به افراد دارای سبک های ناایمن حرمت خود بالاتری دارند ( فنی و نوللر نسبت به دنیا و دیگران اعتماد دارند ) ( بالبی 1973 ). بنابراین دلبستگی ایمنی بخش منعکس کننده قوانینی است که به فرد اجازه می دهد اضطراب خود را بشناسد و برای دستیابی به تسلی و حمایت به سوی دیگران برگردد (رازقی ، 1381).
2 ) دلبستگی اجتنابی ( دلبستگی نوع دوم )
افراد اجتناب گرا کسانی هستند که همان ویژگی کودکان اجتناب گرا را دارند آنها از ایجاد روابط صمیمانه با دیگران اجتناب می کنند و در مقیاس های روابط عاشقانه نمرات کمتری را بدست می آورند ( فنی و نوللر 1990 ) این افراد در مصاحبه های دلبستگی بزرگسال با اتخاذ راهبردهای نظیر تاکید بر خود پیروی و خود اتکایی اهمیت رابطه با موضوع دلبستگی را انکار می کنند و سعی می کنند فاصله خود را از موضوع دلبستگی حفظ کنند و از بروز هیجانات منفی خود ممانعت و نوعی خود اتکایی وسواسی دارند ( میکولینسر و همکاران 1990 ) . این سبک دلبستگی منعکس کننده قواعدی است که شناختن آن اضطراب و جستجوی حمایت را محدود می کند (رازقی ، 1381).

 


3 ) دلبستگی اضطرابی – دو سوگرا ( دلبستگی نوع سوم )
افراد دارای این سبک شبیه کودکان دو سوگرا هستند و در روابط عاطفی شان با دیگران انحصار طلب و وابسته اند و دایم نگران طرد شدن و رها شدن از سوی دیگرانند و توسط وابستگی شدید به دیگری سعی در کاهش اضطراب جدایی خود دارند .
این افراد نسبت به عواطف منفی شان در رابطه با تجارب دلبستگی کودکان هشیارند و در نتیجه از احساس درماندگی و اضطرابشان نیز آگاهی دارند . ( مین 1985 و میکولینسر و همکاران 1990 ، نقل از مزرعه شاهی ، 1384) .
ب ) تعریف عملیاتی متغیرها : منظور از سبک های دلبستگی در پژوهش حاضر نمره ای است که ازمودنی در آزمون دلبستگی کسب می کند . منظور از سبک دلبستگی ایمنی بخش ( نوع اول ) ، نمره ای است که آزمودنی در سوالات مربوط به عامل = یعنی وابستگی کسب می کند .
منظور از دلبستگی نوع دوم ( اجتنابی ) ، نمره ای است که آزمودنی در سوالات مربوط به عامل = ( احساس نزدیکی ) کسب می کند .
منظور از دلبستگی نوع سوم ( اضطرابی – دو سو گرا ) ، نمره ای است که آزمودنی در سوالات مربوط به عامل = ( اضطراب ) کسب می کند .
پیشرفت تحصیلی
این اصطلاح غالبا به معنای محدود موفقیت در موضوع های درسی به کار می رود ، درحالی که معنای گسترده تری را در بر می گیرد . از این رو گزارش هارگریوز چهارمعنا برای برای پیشرفت ارایه کرده است : پیشرفت در آزمون های کتبی ، پیشرفت در مهارتهای علمی ،پیشرفت در مهارتهای شخصی و اجتماعی و پیشرفت در انگیزش و تعهد ( ویلیامز ،ترجمه ، به پژوه و همکاران ، 1375 ) .
تعریف عملیاتی : منظور از پیشرفت تحصیلی در پژوهش حاضر تفاوت میانگین های معدل دانش آموزان در سال تحصیلی گذشته می باشد .
دانش آموزان خوابگاهی : منظور از دانش آموزان خوابگاهی در پژوهش حاضر دانش آموزان دختر 17 – 12 شهر سروآباد است که در حال حاضر در خوابگاههای شهر سروآباد به سر می برند .
دانش اموزان غیر خوابگاهی : آن دسته از دانش آموزان دختر 17 – 12 سال شهر سروآباد است که در حال حاضر در مدارس آن شهر مشغول به تحصیل بوده و تحت سرپرستی والدین زندگی می کنند .

 

فصل دوم
ادبیات و پیشینه پژوهش

 

 

 


مقدمه
کودکی که به دنیا می آید ممکن است عالیترین و کامل ترین امکانات رشد را دارا باشد . وی ممکن است آمادگی داشته باشد و ظرفیت آن را که به شایستگی ترین وجهی پرورده شود و برترین کمالات دست یابد . کافی است عادی به دنیا بیاید و خانواده و محیط مناسب در اختیارش قرار گیرد تا ببالد و نشو ونما یابد و جایگاه ارجمند خویش را در این دنیا بیابد . اما زندگی خانوادگی و محیط بهداشتی و آموزشی و اجتماعی و فرهنگی بسیاری از مردم جهان چنان است که دست یابی به چنین مقصودی را دشوار و گاه امکان ناپذیر می سازد . محدودیتهای محیط زندگی گروهی از کودکان چنان زیاد است که بقای آنان نیز مسیر میشود . بزرگی ارقام فقر و بیماری و مرگ در کشورهای جهان سوم لرزه بر اندام آدم می اندازد و مشکلات عاطفی و رفتاری کودکان نیز که نتیجه ممکن فقر و بیماری و جهل و بد رفتاری ونابسامانی های خانوادگی و کاستیهای آموزشی و اجتماعی و فرهنگی است شدیدا مانع رشد و بالندگی و وصول آن به کمالاتی است که در خلقتشان مقدر شده است . ( منشی طوسی ، 1371 )
سال 2001 به عنوان سال بهداشت روانی اختصاص یافته است و در این سال تمام ملل جهان وظیفه دارند که سطح بهداشت روان خود ، خانواده و جامعه شان را ارتقاء دهند و با افزایش دانش بهداشت و زدودن برچسب های مخرب زمینه های این رشد را فراهم آورند. ( شاه محمدی ، 1379 )
اکنون که دوران سرنوشت ساز سازندگی و بازسازی همه جانبه کشور با شتابی فزاینده آغاز گردیده است ، زمان آن فرا رسیده است که برنامه توسعه و تامین تندرستی کودکان و ارتقاء سطح بهداشت خانواده و مدارس به عنوان بخش مهمی از سیاستهای ارتقاء بهداشت کشور و اساسی ترین حرکت در راستای تامین سلامتی نسل آینده ساز و تحقق بخش توسعه اجتماعی و اقتصادی آتیه کشور ، جایگاه و هویت واقعی خود را بازیابد . بدون تردید کاهش منابع ، امکانات و اعتبارات مالی ؛ کمبود نیروی انسانی آموزش دیده ، رشد افزون جمعیت و بحران زیست که جملگی تهدیدی جدی برای سلامتی نسل آینده است موانع و مشکلات متعددی را در مسیر تحقق اهداف فوق الذکر ایجاد خواهد کرد . حل این مشکلات راهی جز مشارکت همه جانبه نهادهای اجتماعی به ویژه خانواده را باقی نمی گذارد .اما باید توجه داشت که مشارکت مردم بدون دادن آگاهی و اطلاعات به آنان تحقق نمی یابد .
راه مشارکت همه ، آگاهی همه است ( پالاهنگ، 1377 ).
گر چه پیشینه توجه به نیازها و مشکلات روانی کودکان به عنوان قشر خاص و دارای ویژگی های منحصر به فرد خود و نه به عنوان بزرگسالانی کوچک اندام به پیش از چند دهه نمی رسد ، لیکن در همین مدت کوششهای بسیاری در جهت شناخت ، تبیین و طبقه بندی و ارائه روشهای درمانی برای اختلالات دوران کودکی و نوجوانی به عمل آمده است . طبقه بندی اختلالات کودکان این سوال را مطرح می کند که ‹‹ چند نوع اختلال وجود دارد ›› ؟
سوال اساسی در همه گیر شناسی این است که چه تعداد از کودکان در جمعیت کلی دچار این اختلالات هستند؟ همه گیر شناسی با تشخیص علل یا عوامل همراه با انتشار اختلالات در جمعیت نیز سرو کار دارد اختلالات رفتاری طیفی وسیعی از مشکلات کودکی را از رفتارهای پرخاشگرانه و تکانشی تا رفتارهای افسرده گونه و گوشه گیری در بر می گیرد . کودکان با اختلالات رفتاری بنابر ماهیت رفتارهایشان احتیاجات روانی ، تربیتی و آموزشی متفاوتی از سایر کودکان دارند . لذا برای آموزش ، تربیت و ترمیم رفتارهای آنان لازم است چگونگی طبقه بندی این اختلالات با توجه به انواع و دشواریهای رفتاری آنان تعیین شود (عیسی زاده ، 1386).
درباره چگونگی طبقه بندی اختلالات رفتاری ، اختلاف نظرها و بحثهای گوناگون و فراوانی وجود دارد اشکالات طبقه بندی اختلالات رفتاری بنابر علل زیر می باشد :
1 – علل متفاوتی می توانند زیربنای مشکلات رفتاری مشابهی باشد و درمقابل انواع متفاوت مشکلات رفتاری می تواند از علل مشابهی حاصل آمده باشد .
2 – فراوانی و تنوع رفتارهای ناسازگارانه بسیار گسترده است .
3 – چگونگی شروع این گونه رفتارها و کیفیت رشد و پیشرفت آنان متفاوت است .
4 – میزان و درجه رشد آنان مختلف است .
5 – چگونگی پاسخ دهی این گونه رفتارها با روشهای درمانی گوناگون متفاوت می باشد . (سیف نراقی و نادری ، 1380 )
آمارهای اپیدمیواوژیک نشان داده اند که تقریبا 14 تا 20 درصد همه کودکان از بدو تولد تا 18 سالگی انواعی از اختلالات روانی را داشته و حدود 3 تا 5 درصد این گروه دارای اختلالات شدید روانی می باشند این کودکان مشکلات مهمی در سازگاری به همراه نارسایی خانوادگی – تحصیلی و روابط اجتماعی زندگی دارند ، در هر صورت کمتر از 5/1 درصد کودکان نیاز به درمان دارند . با کمال تاسف و تعجب باید بگوییم که در کشور ما به مسائل گوناگون و پیچیده کودکان به طور جدی پرداخته نشده است . این در حالی است که اختلالات عاطفی – رفتاری ، به ویژه وضعیت نامتعادل و تحول زندگی خانوادگی و اجتماعی دریکی دو دهه اخیر کشور ما بیش از هر زمان دیگری گریبانگیر گروههای وسیعی از کودکان شده است (عیسی زاده ، 1386).
نابسامانی های خانوادگی ، کمبودهای آموزشی ، پرورشی و بهداشتی ، جابه جا شدن گروههای اجتماعی و فشارهای ناشی از آن ، رشد نامعقول جمعیت ، مهاجرتهای بی رویه و آوارگی ، فقر و اعتیاد گسترده دل آزردگی و افسردگی و پرخاشجویی و شکوه گراییهای حاصل از غیبت و فقدان سرپرست در بسیاری از خانواده ها و همچنین ناآگاهی های دیرپای والدین کودکان برای مقابله علمی عاقلانه با فشارهایی که زندگی جدید و ناآشنا و پیچیده کنونی به طور مستقیم و غیر مستقیم بر روانهای حساس و پذیرایی خردسالان وارد می آورد . و بسیاری عوامل مهم دیگر سبب شده است که اختلالات عاطفی و رفتاری کودکان وسعت بی سابقه ای بیابد . ( استارت ، لوریا، 1998 نقل از عیسی زاده ، 1386).
درچنین وضعیتی جا دارد که پژوهشگران و متخصصان تعلیم و تربیت و روانشناسی کودک هر چه نیرو و دانش و تجربه در توان و هر چه شور وشوق و دلسوزی در جان دارند به کار گیرند و بر این دشمن مهلک درونی بشورند و کمک کنند تا اختلالهای جانکاه عاطفی را از دلهای آسیب پذیر کودکان معصوم و دوست داشتنی بیرون کنند و رشد شخصیت سالم و متعادل آنان را امکان پذیر سازند .
1 – تعریف اختلال رفتاری
تعریف و تعیین عملکردهای مختل کار آسانی نیست زیرا الگوهای رفتاری دارای انواع نا محدودی هستند و همچنین نامهای مختلفی دارند ، نظیر : اختلال رفتاری ، بدکاری رفتار،مشکلات رفتاری ، مشکلات روانشناختی ، رفتارنابهنجار ، رفتار ناسازگارانه ، اختلالات ، نقائص و آسیب شناسی روانی .
رفتار مشکل غالبا به عنوان رفتار ‹‹ نابهنجار›› در نظر گرفته شده است ، ‹‹ نا ›› به معنای ‹‹ دور›› یا ‹‹ از ›› و ‹‹ هنجار ›› به معنای میانگین یا استاندارد . بنابر این ‹‹ نابهنجار›› به معنای چیزی است که از میزان استاندارد منحرف شده باشد ( نلسون و ایزرائیل ، 2000 ، صفحه 1و2).
از هر نقطه نظری که به مفهوم بهنجاری و نابهنجاری نگریسته شود ، معلوم می گردد که یک مفهوم نسبی است . انحراف از یک هنجار ، ممکن است آنقدر ناچیز باشد که موجب هیچ نگرانی نشود یا ممکن است به اندازه ی زیاد باشد که تردیدی درباره ماهیت نابهنجاری آن باقی نماند . بنابر این مفهوم نابهنجار و بهنجاردو اصطلاح جدائی ناپذیرند و هر یک از آنها را بدون توجه به دیگری نمی توام تعریف کرد ( دادستان ، 1370 ).
در مورد تعریف مشکلات رفتاری ، اتفاق نظر در میان محققین وجود ندارد ، و یک تعریف مشخص و محدود برای آن موجود نمی باشد . اما اغلب تعاریف روی انطباق رفتار با معیارهای اجتماعی تاکید کرده و چنانچه رفتاری با معیارهای اجتماعی تطبیق داشته باشد ، آن رفتار بهنجار تلقی خواهد گردید ؛ کراسنر معتقد است که رفتاری غیر عادی نامیده می شوند که با در نظر گرفتن سه متغیر مداخه گر مطالعه گردند .
الف ) : خود رفتار
ب ) : محتوی اجتماعی آن
ج ) : مشاهده کننده ای که در آن وضعیت با تمام نیرو به مطالعه رفتار پرداخته است .
هیچ رفتاری به خودی خود غیر عادی نمی باشد ، زیرا فردی ممکن است کارهائی از قبیل داشتن توهمات کلامی ، گاز گرفتن ، امتناع از غذا خوردن و .... را انجام دهد . یا این امکان وجود دارد که درموقعیتهای مختلف فردی خشم و عصبانیت نسبت به هر کس را نشان دهد ، لذا با در نظر گرفتن سه عمل یاد شده است که می توان تمایز میان رفتارهای عادی و غیر عادی را مشخص و معین نمود ( راس ، 1974 ، صفحه 149 – 157 نقل از خانجانی ، 1378).
انجمن روانپزشکی امریکا ( 1994 ) یک اختلال را به عنوان سندرم یا الگوی رفتاری تعریف می کند که موجب درماندگی شخص یا افزایش ریسک مرگ ، درد، ناتوانی ،یا از دست دادن آزادی می شود ( نلسون و ایزرائیل ، 2000 ،صفحه 1و2 ).
با توجه به نظرات ارائه شده ، در ارزیابی رفتار بهنجار از نابهنجار ملاکهائی بیان گردیده است که به صورت خلاصه به آنها اشاره می شود :
1 -1 – ملاک آماری: این ملاک بر اساس اصل ریاضی منحنی طبیعی است و در این روش آنچه که اکثریت افراد عمل می کنند طبیعی شمرده می شود و آنچه در دو قطب قرار می گیرد نابهنجار قلمداد می گردد . ‹‹ رفتار نابهنجار رفتاری است که از لحاظ آماری کم بسامد است و یا از هنجار انحراف دارد›› ( هیلگارد ، ترجمه براهنی و دیگران ، 1371 ، جلد 2 ، صفحه 186 )
2 -1 – ملاک هنجار اجتماعی : در این ملاک با توجه به معیارهای ویژه یا هنجارهائی که هر جامعه برای رفتارهای افراد پذیرفته است رفتار نابهنجار باز شناخته می شود . بر اساس این معیار ، ملاکها برا یهر جامعه جنبه اختصاصی پیدا کرده و نابهنجاری از جامعه ای به جامعه ای دیگر و از زمانی به زمان دیگر فرق می کند .
3 -1-ملاک غیر انطباقی بودن رفتار : این ملام بیشتر مد نظر دانشمندان علوم اجتماعی می باشد ، آنها معتقدند به جای آنکه رفتار نابهنجار به وسیله ملاک اجتماعی یا آماری تعیین گردد به وسیله چگونگی تاثیر رفتار در بهزیستی فرد یا گروه مشخص می گردد . بر اساس این ملاک ، رفتاری غیر طبیعی است که ( غیر انطباقی ) باشد یعنی پیامدهای زیانباری برای جامعه و فرد به دنبال داشته باشد .
4 -1 – ملاک پریشانی شخص : این ملاک به احساس فرد بیمار از خود بیشتر تاکید دارد تا بر رفتار وی . به بیان دیگر ‹‹ از زاویه فاعلی یا غیر عینی ، یک حالت ناراحت ، یک رنج روانی مبهم یا مشخص و یا یک حالت دلهره که تا حدی مبین وجود روشن نگری نسبی فرد درباره بیماری خویش است ، بر بیمار مستولی است مشخص می گردد ( دادستان و منصور ، 1363 ، صفحه 16 ) .
5 -1 – ملاک بالینی : این معیار اساس کار تشخیص اختلال روانی بوسیله روانپزشکان که اساس علائم و تشخیصشان بر همین ملاک می باشد را روشن می سازد و بر پایه همین علائم و معیارها فرد سالم را از غیر سالم بازشناسی می کند . ‹‹ اساس این ملاک همانند روش بالینی در مورد بیماریهای ارگانیکی است . روانشناسان بالینی و روانپزشکان نیز متکی بر نشانه های عملی اختلال روانی چون اضطراب ، ترس ، افسردگی و ... می باشد ›› ( نوابی نژاد ، 1372 ، صفحه 30 )

 

2 – اختلال عاطفی
1 -2 – تعریف اختلال عاطفی
اختلال عاطفی طبقه تشخیص گسترده ای در روانپزشکی که تعدادی سندرم های مشترک در یک خصوصیت اساسی یعنی اختلال خلق یا عواطف را تا حدی که به ابعاد افسردگی یا تحریک برسد ، در بر میگیرد . معهذا ، این اصطلاح زمانی مورد استفاده قرار می گیرد که قرائن ( آشکار) اختلال فیزیکی یا یک بیماری روانی دیگر در کار نباشد . ( پورافکاری ،1374 ، صفحه 35 ) .
طبق تعریف راهنمای تشخیص و آماری اختلالهای روانی روانپزشکی امریکا ( 1994 ) ؛ اختلال عاطفی اصطلاحی است کلی و مربوط می شود به اختلال روانی که در آن آشفتگی اساسی در عواطف و هیجانات فرد موجود می باشد ( مهدی پور ؛ 1379 ).
2 -2 – طبقه بندی مشکلات عاطفی
با پیشرفت و توسعه روانشناسی ، خصوصا روانشناسی کودک و نوجوان ، گام بلندی در راه تشخیص و شناخت نوجوانانی که از نظر عاطفی با مشکلاتی مواجه هستند ، برداشته شده است . در این زمینه روانشناسی بالینی در رفع مشکلات عاطفی و رفتاری افرادی که نابهنجارند ، بسیار موثر افتاده است .
در سال 1908 آلفرد بینه اولین مطالعه علمی خود را در مورد کودکان آغاز کرد . تا قبل از آن هیچگونه مطالعه ای که جنبه عینی و علمی داشته باشد . در شناخت مشکلات عاطفی و رفتاری کودکان معمول نشده بود . در آن زمان منابع تشخیص مشکلات عاطفی کودکان و نوجوان فقط محدود به استفاده از عوامل زیر می شد :
1 – بررسی نوشته ها و یادداشتهای بزرگسالان که مبین خاطرات ایام کودکیشان بود .
2 – استفاده از پرسشنامه . در این پرسشنامه ها از بزرگسالان می خواستند تا جزئیات رفتار زمان کودکیشان را شرح دهند .
3 – گزارش روزانه از رفتار کودک و بررسی این گزارشها ( مان ، 1972 ، ترجمه ساعتچی ، 1352 )
امروزه طبق تقسیم بندی راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی انجمن روانپزشکان امریکا ( DSMIW ، 1994 ) اختلال خلقی ، به اختلال های افسردگی ( افسردگی یک قطبی ) اختلالهای دو قطبی و دو اختلال بر پایه سبب شناسی یعنی ، اختلال خلقی ناشی ا زبیماری جسمانی و اختلال ناشی از مواد تقسیم می شوند ( DSMIW ، 1994 ) .
درطبقه بندی III - DSMIW موارد زیر در اختلالات خلقی گنجانده شده اند :
1 – اختلالات خلقی اساسی ( افسردگی ، افسردگی یک قطبی، مانیک ، پسیکوزمانیک – دپرسی )
a) اختلال دو قطبی – مرکب ، مانیک ، دپرسو . (b) افسردگی اساسی ، دوره واحد ، یا عود کننده.
2 – سایر اختلالات خلقی اختصاصی – اختلال اداوای ، اختلال دیس تایمیک ( افسردگی نوروتیک ، افسردگی ، پسیکونوروتیک )
3 – اختلالات خلقی ناجور- اختلال دو قطبی ، افسردگی ( پورافکاری ، 1374 صفحه 35 ).
طبقه بندی اختلالهای روانی
قدیمی ترین تقسیم بندی مربوط به بقراط و جالینوس بوده است بقراط اختلالات روانی رفتار را به ترشحات بدن نسبت داده و ترشحات بدن را به چهار نوع صفرا ، سودا ، خون و بلغم تقسیم بندی کرده و جالینوس نیز بر همین اساس مزاجها را به اسامی صفرایی ، سودایی ، خونی و بلغمی نام نهاده است . بعدها کرچمر و شلدون ارتباط بین ساختمان بدنی و شخصیتی را پیشنهاد کردند و اختلالات شخصیتی و رفتاری را زائیده خصوصیات جسمانی و بدنی دانسته اند روانکاوان علت و منشاء اختلالات رفتاری و شخصیتی راتجربیات دوران کودکی و عوامل روانی یا سایکوژنیک دانسته اند ( میلانی فر، 1374 ).
اختلالهای کودکی تا چه میزان رواج دارد ؟
با شمارش تعداد کودکان مبتلا به اختلال رفتار ، در هر میزان می توان درجه شیوع را به دست آورد .
درجه شیوع معمولا حکم تعداد یا درصد چنین کودکانی را در جامعه دارد . و انتشار را می توان با شمردن تعداد کودکان تازه مبتلا شده در یک دوره زمانی خاص بدست آورد . ( جعفرپور، 1379 ).
اگر فردی بخواهد از وجود اختلالهای کودکی در جامعه اطلاع حاصل کند ؛ بهتر است از محیطهایی مانند کلینیک ها ، بیمارستانها ، اقامتگاه های مخصوص ، مطبهای خصوصی کودکان مبتلا به اختلال رفتاری و مکانهای مشابه اینها بازدید به عمل اورد . با این حال نوجوانی که به این مکانها آورده می شوند ، شاخص صحیح و قابل اعتماد اختلالهای رفتاری نیستند . در گذشته دیده ایم که معیار قضاوت در مورد وجود اختلال پیچیده است . افزون بر آن غالبا دیده می شود که مواردی وجود داشته است که به دلیل شرم ، ترس از بر چسب خوردن ، یا غفلت گزارش نشده است .
موضوع جدی دیگراین است که میزانهای تشخیص به صورتی ثابت به کار نمی رود .امکان دارد در کلینیکی تخصصی کودکی را بیش از حد پر تحرک تشخیص دهند ، در حالی که در کلینیک دیگر همان کودک را ناتوان از یادگیری بدانند ، بدیهی است که این تشخیصهای متفاوت سبب بروز شک و تردیداختلال رفتار نسبت به اطلاعاتی می شودکه در مورد اختلالهای به خصوصی گردآوری شده است . ( ایزارئل ، 137
هنجارهای اجتماعی فرهنگی
شاید جامع ترین ملاک برای قضات در مورد اختلال رفتار ، نقش هنجارهای اجتماعی و فرهنگی باشد که سالیان قبل توسط انسان شناسی بنام روت بندیک ( 1984 ) به صورتی موثر شرح داده شد ، وی پس از مطالعه وسیعی که در مورد فرهنگهای مختلف به عمل آورد ابراز داشت که هر جامعه ، رفتارهای معینی را انتخاب می کند که مناسب آن ، افراد خود را به گونه ای پرورش می دهند تا طبق آن عمل کنند . افرادی که بر اثر موضع گیریهای قبلی ، خلق و خو یا تجربه های اکتسابی ، این رفتارها را از خود بروز ندهند ، اجتماع آنها را افرادی کج رو و منحرف می شناسد . انحراف این افراد همیشه نسبت به معیارهای اجتماع سنجیده می شود .
در یک محدوده وسیع ، بهنجار بودن بر اساس فرهنگ تعربف می شود . بهنجاری در وحله اول واژه ای است برای آن بخش از رفتار که از نظر اجتماعی در هر فرهنگ پا گرفته است ؛ و نابهنجاری ، واژه ای است که به آن بخش از رفتار که در تمدن بخصوصی کاربرد ندارد ، اطلاق می شود ( جعفرپور ؛ 1379 )
بدون شک فرهنگی که کودک درآن پرورش می یابدتاثیری بر رشد هیجانی ، اجتماعی و رفتاری وی دارد . مطالعات مورد ی در مورد فرهنگهای به سرعت در حال تغییر ؛ دال بر این فرع است ، به طور خلاصه شرایط اجتماعی و فرهنگی و تغییرات آن برجسته ای بر رفتار کودک دارد . مسئولیتهای جدیدی بر عهده نوجوانان گذاشته می شود آشکارا تاثیرات فرهنگی بر رفتار ، مهم و معنی دار شده است ( کافمن ، 1992 ترجمه جوادیان ، 1376).
کودکان و بزرگسالان عادی میلی به گذراندن اوقات خود با چنین کودکانی ندارند مگر آنکه مجبور شوند . قابل فهم است که دیگران نسبت به کسانی که چنین خصوصیتی دارند عکس العمل مشابه نشان دهند شگفت انگیز نیست که این کودکان در جنگ دائمی با همه گرفتار باشند . مشکل از کجا آغاز می شود ؟ آیا آن با رفتاری شروع می شود که دیگران را خشمگین یا بی قرار می کند ؟ یا با یک محیط اجتماعی ناراحت و نامناسب برای کودکان آغاز می گردد که تنها پاسخ معقول به آن کناره گیری یا تهاجم است پاسخ به این سوال ما بر اساس پژوهشهای موجود غیر ممکن است .
بهترین داوری امروزی در این باره آن است که بگوییم این مشکل تنها ناشی از رفتار کودک با محیط نیست مشکل از انجا پدید می آید که تعاملات و مبادلات اجتماعی بین کودک و محیط اجتماعی نامناسب است تعلیم و تربیت ویژه برای این دانش آموزان به جهات مختلف مغشوش و اغتشاش آفرین است . تعداد زیاد و گوناگون نظریه ها در باب علل و بهترین طریق درمان اختلالهای رفتاری ، تقسیم بندی مفید ترین مفاهیم را مشکل می سازد . لذا مطالعه این میدان از تعلیم و تربیت ویژه ، نیاز به تفکر انتقادی و پشتکار بیشتر از حد معمول دارد ( ماهر، 1371 ) .
تفاوتهای مربوط به جنسیت
یکی از فراگیرترین یافته هایی که با توجه به درجه شیوع اختلالهای رفتاری دیده می شود این است که اختلالهای رفتاری پسران از تنوع و گستردگی بیشتری یرخوردار است تا دختران این گستردگی شامل اختلال شدید روانی ، تحرک بیش از حد ، خیس کردن رختخواب ، رفتار ضداجتماعی و مشکل یادگیری است . این اختلاف رامی توان ناشی از چندین عامل دانست : در کل به نظر می رسد که پسرها نسبت به دخترها ا زنظر زیستی آسیب پذیرتر باشند ، از همان دوره جنینی میزان مرگ و میر در پسرها نسبت به دخترها بیشتر است و به نظر می رسد ، بیماریهای جدی ، تغذیه نادرست و فقر در آنان تاثیر بیشتری می گذارد با این وجود اختلافهایی که در پرورش این گروه در اجتماعی وجود دارد ، در مورد اختلافهای مربوط به جنسیت نیز بی تاثیر نیست .
برای مثال تردیدی نیست که پرخاشگری در پسران سهل تر پذیرفته می شود تا در دختران . در هر حال شواهدی موجود است که نشان می دهد در جه شیوع بالاتر اختلالهای رفتاری نزد پسران را می توان ناشی از این دانست که کجرویهای پسران بیشتر شنیده می شود . مادران انتظار دارند که گرفتاریهای پسران از دختران طولانی تر شود . ( منشی طوسی ، 1372 ).
معلمان و والدین نسبت به تحرک بیش از حد ، ناپایداری ، حواس پرتی ، نفاق و از هم گسیختگی پسران تاب تحمل کمتری دارند همین حال ، امکان دارد تحمل بزرگسالان نسبت به کارهای پسران به این دلیل کمتر باشد که اداره کردن پسران ار بدو زندگیشان مشکل تر بوده است از این رو امکان دارد ، ویژگیهای زیست شناسی با پرورشها و انتظارات اجتماعی در هم آمیزند . در نتیجه می توان آنها را نشانگربحرانهای زود گذر رشد دانست . این نتیجه گیری ، زمانی تقویت می شود که می بینیم بسیاری از مسائل دوران کودکی بدون درمان فرو می نشیند . (منشی طوسی ، 1372).
وضعیت روانی کودکان مبتلا به اختلالات رفتاری
کودکانی که آشفته هیجانی اند به اختلال رفتاری دچارند ، در دوست یابی موفق نیستند در واقع ملموسترین شکل آنها ، ناکامی در ایجاد پیوندهای نزدیک و راضی کننده عاطفی با دیگران است این افراد فقط می توانند دوستان خیالی برای خود پیدا کنند . دیگر کودکان میلی به نزدیک بودن با آنان ندارند و بزرگسالان آنان را جالب توجه نمی یابند ، برخی از این کودکان کناره گیر می باشند کودکان یا بزرگسالان دیگر ممکن است بخواهند به حریم آنان وارد شوند ، ولی تلاشهای آنان معمولا با ترس و عدم علاقه روبرو می شود . در بسیاری از موارد ، این نوع از طرد کامل تا زمانی ادامه می یابد که کسانی که می کوشند دوستی بیابند از پا درافتند . از آنجا که پیوندهای عاطفی حول پاسخهای اجتماعی دو جانبه شکل می گیرد ، مردم معمولا علاقه شان را نسبت به کسی که پاسخگو نیست از دست می دهند بسیاری ا زکودکان دارای اختلال رفتاری ، از دیگران منزوی هستند ، نه بخاطر اینکه از پیشرفتهای دوستانه کنار می کشند ، بلکه به لحاظ آنکه با دشمنی و پرخاشگری با دیگران روبرو می شوند ، آنها بد رفتار ، منحرف ، غیر قابل پیش بینی ، غیر مسئول ، ستیزه جو ، حسود ، لجباز می باشد . ( جوادیان ، 1370 )
مشکلات توانبخشی افراد به اختلالات رفتاری به قرار زیر است :
عدم وجود نیروی متخصص توانبخشی در مدارس ، کمبود امکانات توانبخشی ، عدم آگاهی اولیاء ، کمبود اطلاعات آنها از مشکلات عمده توانبخشی این افراد می باشد ( سازمان آموزش و پرورش استثنایی ، 1377 ) .

 

 

 

3 -2 ‹‹ پاره ای از مشکلات رفتاری و رابطه آنها با کندی پیشرفت تحصیلی ››
1 -3 – 2 – اتکای به دیگران : اکثر کودکان که با رشد و رسیدن به بلوغ اجتماعی معمولا به درجه معینی از استقلال دست می یابند . کودکان اغلب با بالاتر رفتن سنشان اصرار می ورزند که ‹‹ ود آن کار را بهتر انجام می دهند ›› به این دلیل است که از اتکای به دیگران به تدریج کاسته می شود . برخلاف کودکی که به طور طبیعی رشد می کند ، بسیاری از کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری اتکای شدیدی به والدین ، معلمان و سایر بزرگسالان دارند .اتکای زیاد این گونه کودکان معمولا به این صورت ظاهر می شود که آنان بیش از حد می خواهند آنان را یاری و تایید کنند و برای انجام اکثر فعالیتهایی که به انجام آن مشغولند از دیگران یاری می خواهند (بلکهام و سیلبرمن ، به نقل از نراقی و نادری ، 1370 )
کودکان خردسالی که به مدارس وارد می شوند ، برای اولین بار رفتار هایی از خود نشان می دهند که حاکی از اتکای شدید است ، با این حال بسیاری از این دشواریها در خلال ماههای اول مدرسه از بین می رود . اما در مورد برخی کودکان این گونه اتکا تا یکی دو سال اول و تا سالهای میانی تحصیل به طور جدی ادامه می یابد . ناکامیهای تحصیلی این گونه کودکان بی تردید با این نیاز فوق العاده به یاری و تایید بیش از حد مرتبط است . توصیه می شود که برای این کودکان موقعیتهایی فراهم شود تا باچشیدن مزه موفقیتها و کسب تجربه های مثبت بتوانند میزان شایستگی خود را بالا ببرند ( گاردنر ، 1978 ) ، در مورد حل مشکل کودکی که به دیگران متکی است ، پیشنهاد ارزنده ای ارائه داده است . شیوه اداره رفتار وی برای کاهش این مشکل رفتاری به صورت ارا

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مقایسه اختلالات رفتاری ، سبکهای دلبستگی و پیشرفت

تحقیق بررسی اختلالات وسواس فکری و عملی در کودکان ونوجوانان

اختصاصی از نیک فایل تحقیق بررسی اختلالات وسواس فکری و عملی در کودکان ونوجوانان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق بررسی اختلالات وسواس فکری و عملی در کودکان ونوجوانان


تحقیق بررسی اختلالات وسواس فکری و عملی در کودکان ونوجوانان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:67

فهرست:

بررسی

اختلالات وسواس فکری و عملی در کودکان ونوجوانان

روان انسان به اقیانوسی می ماند که نه ابعادش را مقیاسی متصور است و نه عمقش را حدی قابل قیاس . و روانشناس غواصی است که در این اقیانوس بیکران دست و پا می زند ، تا شاید ناشناخته ای را شناسایی و از آن به نفع انسان ها بهره جویی نماید ، اما به هر ناشناخته ای که دست می یابد باز دری به سوی هزاران ناشناخته دیگر باز می گردد.

این تحقیق تحت عنوان بررسی اختلالات وسواس فکری و عملی در کودکان و نوجوانان بیان شده است . و به طور کلی به معرفی این بیماری می پردازد ، بیماری وسواس فکری وعملی علی رغم شیوع نسبی پایین آن ، از جمله اختلالات روانی بسیار پیچیده و جالب است که از اوایل قرن نوزدهم نظر روانپزشکان غربی را به خود جلب کرده است .

تئوری هایی که در این مدت در باره این بیماری و عوامل ایجاد کننده آن از طرف روانپزشکان مختلف ارائه شده نه از پایه و اساس تجربی محکمی بر خوردار است و نه به روش درمانی موثری منجر شده است . نارسایی برداشت روانکاوی از این بیماری که تا این اواخر در قلمرو روانپزشکی غربی سلطه ای بلا منازع داشت به تدریج آشکار تر شده و ناتوانی روش های درمان ناشی از آن دیدگاه در اصلاح وتغییر رفتار های وسواسی باعث شده که کوشش های جدید در جهت فهم و تغییر پدیده های وسواسی در چارچوب دیگری انجام گیرد . در 25 سال اخیر ، الگوی رفتاری اختلالات روانی و از جمله وسواس ، پیش از پیش مورد توجه روانشناسان و روانپزشکان قرار گرفته است . طبق این الگو ، پدیده هایی که تحت عنوان اختلالات روانی معرفی می گردند ، مثل بقیه ی تظاهرات رفتاری ، نتیجه یادگیری تلقی می شوند . گمان می رود همان اصول و مفاهیمی که در توجیه یادگیری رفتار های عادی به کار می رود ، برای توجیه و تفسیر این پدیده های نا بهنجار نیز کافی باشد . استفاده از روش های رفتاری به ویژه در معالجه بیماری وسواس ، در پانزده سال اخیر در مقایسه با روش های درمانی دیگر به نتایج امیدوار کننده ای منجر شده و کوشش های علمی تازه ای را در جهت توصیف ، فهم و تغییر رفتار وسواسی به وجود آورده است .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق بررسی اختلالات وسواس فکری و عملی در کودکان ونوجوانان

دانلود پایان نامه کارشناسی درباره روش های مقابله با خشم و اختلالات شخصیتی

اختصاصی از نیک فایل دانلود پایان نامه کارشناسی درباره روش های مقابله با خشم و اختلالات شخصیتی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه کارشناسی درباره روش های مقابله با خشم و اختلالات شخصیتی


دانلود پایان نامه کارشناسی درباره روش های مقابله با خشم و اختلالات شخصیتی

در این پست می توانید متن کامل پایان نامه کارشناسی درباره روش های مقابله با خشم و اختلالات شخصیتی را  با فرمت ورد word دانلود نمائید:

 

 مقدمه

هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی روش تلفیقی طرحواره درمانی – رفتار درمانی دیالکتیکی بر کاهش علائم بیماران مؤنث مبتلا به اختلال شخصیت مرزی می باشد. به این منظور 5 بیمار مونث مبتلا به اختلال شخصیت نوری که ابتدا از طریق مصاحبه بالینی و تشکیل پرونده توسط روانپزشک و سپس از طریق مصاحبه بالینی و اجرای تست میلون3 تشخیص اختلال شخصیت مرزی را دریافت نموده بودند. تحت 20 جلسه درمان فردی بر اساس طرحداره درمانی و سپس 10 جلسه 2 ساعته درمان گروهی (که در طول 5 جلسه اول در نیمه اول جلسات به بررسی تحریفات شناختی بیماران پرداخته می شد فرددر نیمه دوم جلسات آموزش مهارت مبتنی بر رفتار درمانی دیالکتیکی صورت می گرفت)قرار گرفتند. اساس درمان طرحواره درمانی می باشد ولی در مرحله الگو شکنی رفتاری آموزش مهارت بر اساس رفتار درمانی دیالکتیکی صورت می گرفت در این فصل یافته های حاصل از تجربه و تحلیل داده ها بررسی،‌سپس به توصیف و تفسیر آنها پرداخته می شود. در پایان محدودیت ها مطرح شده و پیشنهاداتی ارائه می گردد.

بررسی و تفسیر داده ها

تحقیقات زیادی در مورد اثر بخشی طرحواره درمانی بر روی اختلالات شخصیت صورت گرفته از آن جمله می توان چند تحقیقات نادورت و همکاران 2009، فارل، شاو، وبر 2009، کلج و یانگ(2006) آرنتز و همکاران (2005) نردهال ونایستر(2005)، لوبستال2005، صلواتی 1386، مختاری (1388) که همگی بر دتانیز طرحداره درمانی بر اختلالات شخصیت دلالت میکند. همچنین پژوهش حاضر، دومین پژوهش است که در زمینه اثر بخشی طرحواره درمانی در بیماران مونث مبتلا به اختلالات شخصیت مرزی در ایران انجام گرفته.

یانگ در مدل طرحواره محور خود انتقادات جدی به سیستم تشخیصی محورlI در 17- DSM وارد میکند طبق مدل طرحواره محور، این طرحداره ها هستند که می باید به عنوان هسته مرکزی اختلالات شخصیت مورد توجه قرار گیرند در حالی که الگوهای رفتاری ارائه شده در DSM عمدتاً پاسخهای به طرحواره های مرکزی هستند. هدف اصلی دوران بهبود طرحواره هاست وتغییر پاسخهای مقابله ای ناکارآمد بدون تغییر طرحواره هایی که باعث برانگیختن آنها می شود، تقریباً‌غیر ممکن است. همچنین از آنجایی که رفتارهای مقابله ای مانند طرحواره ها ثابت نیستند و تغییر آنها بستگی به تغییر طرحداره ها، موقعیت و مراحل زندگی دارد لذا علائم بیمار (ملاکهای اختلالات شخصیت ) نیز آشکارا تغییر می کنند. در طبقات تشخیصی 17- DSM پاسخهای مقابله ای به عنوان شاخص اختلالات شخصیت در نظر گرفته شده اند. در مدل طرحواره محور الگوهای پایدار و مزمن را در قالب طرحواره ها و اپاسخهای مقابله ای مفهوم سازی می کنند. به نظر می رسد هر بیمار نیمرخ بی همتایی از چند طرحواره و پاسخهای مقابله ای با ابعاد و شدت متفاوت دارد .

از میان ندلفه درمان : مولفه های شناختی، تجربی، الگوشکنی رفتاری و رابطه درمانی،‌رابطه درمانی در مواجهه با بیماران مبتلا به اختلال شخصیت فردی اهمیت ویژه ای دارد چون مشکلات این قبییل بیماران را ناشی از سبک فرزند پروری بروی ناکارآمد بداند(یانگ، گلدسکو، ویشا 2003) و چه این مشکلات ناشی از تکامل بدتنطه پیچانی و محیطهای بی اعتبار ساز (…..1993). رابطه درمانی می تواند نقطه ثقل درمان قرار گیرد. در پژوهش حاضر مولفه شناختی تجربی – ربطه ی بیماران استفاده شده و همچنین در بخش الگو شکنی رفتاری 10 جلسه آموزش مهارت (بر اساس نیازهای بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و پیش بینی شده تا افراد بتوانند در موقعیت گروهی به کسب مهارتهای مختلف بپردازند. در بررسی طرحواره های غالب در پژوهش صلواتی(1386) فراوانی طرحواره های استحقاق، انزوالی احتمالی، معیارهای سرسختانه ایثار، خویشتن داری، خودانضباطی ناکافی، وابستگی بی کفایتی در مرحله اول و در مرحله بعدی نسبی گرایی/بدبینی خودگرفتار- رهانشوی/بی ثباتی قرار دانستند. همچنین طرحواره های شکست- محرومیت پیمانی کمترین فراوانی را در میان زنان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی دانستند.

یانگ (1990) بررسی بر روی طرحواره هیا غیر انطباقی اولیه در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی صورت گرفت شایع ترین طرحواره های این بیماران طرحواره وابستگی بر بی کفایتی- بی ثباتی / رها شدگی، بی اعتمادی / بدرفتاری، …… به دست آمد.

در پژوهش حاضر شایعترین طرحداره های غیر انطباقی عبارت بودند از : رها شدگی/ بی ثباتی ها محرومیت پیمانی تانسرم / نقص ، بی اعتمادی / بدرفتاری- وابستگی. بی کفایتی، خویشتن داری/ خود انضباطی ناکافی، استحلاق/ بزرگ منشی

 همچنین از میان طرحداره های شرطی: ایثار و اطاعت شایع تر بودند.

به نظر می رسدکه در پژوهش (فریمن و فاسکو 2004) بیشتر طرحداره ها از حوزه طرد/درگیری بودند و یک طرحداره نیز در حوزه عملکردهای مختلف (وابستگی / بی کفایتی) قرار داشت. در پژوهش ضلواتی (1386) و همچنین پژوهش حاضر بیماران مبتلا به اختلال شخصیت فردی، دارای طرحداره هایی از حوزه های مختلف بودند.

در مورد ریشه های تحولی طرحواره های غیر انطباقی در پژوهش صلواتی(1386). این نتیجه به دست آمد که مادر ………. را در شکل گیری طرحداره های معیارهای سرسختانه – بازداری………./بدبینی و شکست دانسته اند. در مطالعه ای که شفیلد و همکاران (2005) انجام دادند سبک محروم کننده…….، انزوای اجتماعی – ایثار و سبک فرزند برروی کنترل کننده …..طرحداره های محرومیت پیمانی- بی ثباتی / رها شدگی، انزوای اجتماعی، موفقیت / شرم، شکست، بازداری هیجانی سبک فرزند پروری تنبیه کننده بدنی و یا مادر با طرحداره های : محرومیت هیجانی، بی ثباتی / رها شدگی، بی کفایتی، وابستگی خودگرفتار. همچنین سبک فرزند ترساننده / بدبینانه با طرحداره های محرومیت پیمانی، بی ثباتی / رها شدگی، بی اعتمادی / بدرفتاری انزوای اجتماعی ، موفقیت/…… ، ایثار – همبستگی بالایی دارند.

بر اساس مطالعات شفیلد و همکاران)2005) سبک فرزند پروری می تواند موجب این شکل گیری طرحداره های خاص در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت فردی گردد. هنوز چند کاملاً شخص نیست که آیا سبک فرزند پروری منجز به شکل گیری این اختلال می شود یا خیر.

فرضیه 1 : روش تلفیقی طرحداره درمانی و رفتار درمانی دیالکتیکی بر کاهش رفتارهای خود تخریبی بیماران مونث مبتلا به اختلال شخصیت فردی تاثیر دارد. نتایج بیانگر آن است که در سطح 05/0 فرضیه عدم تاثیر درمان بر کاهش رفتارهای خود تخریبی بیماران پذیرفته نمی شود. و نتایج بیانگر این است که درمان بر کاهش رفتارهای خود تخریبی بیماران تاثیر داشتند. بیشترین میانگین نمرات تخریبی مربوط به خط باید می باشد. همچنین روند کاهش میانگین نمره رفتارهای خود تخریبی حاکی از … بودن درمان است. از میان 5 نفر گروه نمونه تنها بیمار با کد شماره 2 رفتارهای خود تخریبی اش در ابتدا کاهش یافته در پایان جلسه بیستم به پایین ترین حد رسیده ولی سپس افزایش یافته. در میان سایر بیماران روند کاهش نمرات خودتخریبی تداوم داشته. در پی گیری این روند کاهش در 4 بیمار از 5 بیمار تداوم یافته (یک ماه پس از درمان) پیگیری های تلفنی از وضعیت بیماران در طی 3 ماه بعدی مبین تداوم این روند بود.

احساسهای افراطی افراد مبتلا به اختلال شخصیت فردی می تواند آنها را به صورت خطرناکی به سمت خودکشی یا رفتار حرج خویشتن سوق دهد. گاهی آنها بی آنکه نیت واقعی برای خودکشی داشته باشند دست به اقدامات نمادینی می زنند این رفتارهای خودکشی گونه اند. ژستی که برای جلب توجه خانواده، معشوق یا متخصص به خود می گیرند در موارد دیگر ممکن است با چاقو و یا تیغ به خود آسیب برسانند که این خود، نوعی پرخاشگری هدایت شده به سمت خود است(پی هالجین2003)

خطر خودکشی در بیمارانی که توانایی مشکل گشایی ضعیفی دارند و خودکشی را تنها راه خلاصی از موقعیت دشوار می بینند رایج است(لیثرهان،1993) خطر خودکشی در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی که از لحاظ سازگاری اجتماعی ضعیف هستند بسیار زیاد است (کلی و همکاران 2000)

در تحقیق صلواتی (1386) که بر روی 6 یمار مونث مبتلا به اختلال شخصیت فردی صورت گرفته به نتایج بیانگر موثر بودن طرحداره درمانی بر کاهش رفتارهای خود تخریبی در بیماران مرزی بود. کاستیل و همکاران (2000) در مطالعه ای دریافتند که نمی توان طرحداره های خاصی را به عنوان عامل بروز رفتارهای خود تخریبی بیماران مرزی معرض نمود ولی به نظر می رسد که تعادل طرحداره های شیوه ها،‌مقابله ثمر به بروز رفتارهای خود تخریبی در بیماران می گردد.

نتایج تحقیق حاضر با صلواتی (1386) نوردهال و نایسز (2000) همخوان است.

علیرغم تلاشهای فراوان محقق پژوهش مشابه پژوهش حاضر در جهت رد فرضیه فوق یافت نشد.

2- فرضیه دوم

روش تلفیقی طرحداره درمانی و رفتار درمانی دیالکتیکی در کاهش بی ثباتی هیجانی بیماران مونث مبتلا به اختلال شخصیت فردی موثر است. نتایج بیانگر این است که در سطح 05/0 فرضیه عدم تاثیر درمان بر کاهش بی ثباتی هیجانی بیماران نپذیرفته می شود یعنی درمان بر روی بی ثباتی هیجانی بیماران تاثیری نداشته اشت.

مقایسه میانگین نمرات بی ثباتی هیجان در جلسات مختلف درمان بیانگر این است که بیشترین میانگین نمره بی ثباتی مربوط به خط باید به نمرات بی ثباتی هیجانی در بیماران با کد 2 و 3 تغییرات جندانی نداشته ولی در سایر افراد این نمرات به طور نسبی کاهش داشته اند. ولی تفاوت میانگین نمرات بی ثباتی هیجانی بیماران در کل معنی دار نبوده در پژوهش صلواتی (1386) نتایج بیانگر موثر بودن طرحداره درمانی در کاهش بی ثباتی هیجانی بیماران بوده است.

البته لازم به ذکر است که در پژوهش صلواتی (1386) استفاده بیماران در طول درمان از دارو درمانی مجاز بود ولی در پوهش حاضر بیماران مجاز به استفاده از دارو نبودند.

  • نوردهال نایستر(2005) در طی یک مطالعه که بین 36-18 ماه به طول انجامید و با استفاده از طرحداره درمانی صورت گرفته بود به این نتیجه دست یافت که طرحداره درمانی در کاهش تغییرات شدید هیجانی، تعارضات بین فردی اثر بخش می باشد.

لازم به ذکر است که این تحقیق در مقایسه با پژوهش حاضر در زمان طولانی تری صورت گرفته بود همچنین بیماران مجاز به استفاده از دارو بودند

  • نوردهال و هالت و هالدم (2005) به این نتیجه دست یافتند که تبدیل طرحواره می تواند …….. کننده میازن کاهش علائم این نوع اختلالات باشد.
  • کلج و یاسا2000) به این نتیجه دست پیدا کردند که طرحداره درمانی تجربه ایجاد ثبات هیجانی در دیگران شد به گونه ای که توانستند روابط دو طرفه با دیگران ایجاد کنند و احساس بهتری دارند . تنظیم عاطفه نتوانی کل مسئله، رفتارهای اجتماعی رشد شخصیت و هیجان همه در BPP به تعداد زیادی تخریب شده

(دریبدی- رید 1994 – پوستر و رتبات 1999 به نقل از دهقی 1386)

بیماران مبتلا به BPP بی ثباتی عاطفی دارند بنابراین می توان گفت روش این بیماران، تمایل به ابراز هیجانان شدید و خود به فردی است (اسپری 1995)

اختلال اولیه در افراد BPP یک مشکل تنظیم هیجانی است. که آسیب شدیدی هیجانی و ناتوانی در تنظیم حالت های هیجانی را موجب می شود این افراد نه تنها به محرکهای هیجاین حساس هستند بلکه خیلی سریع و به سرعت واکنش نشان می دهند و برای آرام شدن نیاز به زمان طولانی تری دارند. ولی دوباره به راحتی برانگیخته می شوند و در واقع حالتهای هیجانی آنها همیشگی است(………1993) مطالعات دو قلوها و هم مطالعات خانواده ، توارث بدیدی بارز BPP را تاکید می کنند. زن ها بیشتر از 60 درصد واریاسن را در بیواسین این اختلال تعیین می کنند. مطرح شده است که ژن ها در نولفه های این اختلال نظیر تکانش گری و سوء تنظیم هیجانی نقش دارند نه در کل اختلال (سیدر و همکاران 9002) کاهستی های موجود در حساسیت نسبت به انتقال دهنده عصبی پیرو ……… با تکانشگری و سوئ تنظیم هیجانی ارتباط دارد و حتی به بیماران BPP داروهایی داده می شود تا فعالیت سروتولین را در مغز افزایش دهد. آنها کتراز آزمودنی های گروه کنترل واکنش نشان می دهند. (سولوف و همکاران 2000 به نقل از دینکت و همکاران 1388)

این یافته ها کاهش عملکرد سروتومین را در BPP نشان می دهد.

ویژگی هیا عصبی – زیستی دیگر ممکن است ارتباط نزدیکی با سوء تنظیم هیجانی داشته باشند برای ثبات اشخاص دچار BPP افزایش در فعال سازی ….. را نشان می دهند(هرپتز و همکاران 2001). اغلب افراد BPP درچار مکانیسم دفاعی به نام دو نیم سازی می شوند یعنی ……. کردن افراد و وقایع به دو مقوله کاملا خوب و کاملا بد و ناتوانی در یکپارچه سازی جنبه های مثبت و منفی خود و یا دیگران این امر خود موجب دشواری در تنظیم هیجانی می گردد (کرنبرگ 1985)

طرحداره ها در واقع همان صدای والدین هستند. انسان در ذهن خود دائماً در حال تقلاست و صداهای ذهن او در واقع همان گفتگوهایی هستند که در مسیر تحول او درون سازی می شوند و در حال حاضر به صورت پیام طرحداره ایفای نقش میکنند. لوریا معتقد بود که کودک در طی 3 مرحله این گفتگوها را درون سازی می کند. در مرحله اول صدای والدین به عنوان عامل کنترل رفتار کودک عمل می نماید. در مرحله دوم، خود کودک،‌با صدای بلند رفتارش را شکل میدهد. در مرحله سوم، این صدا به صورت گفتار درونی در می آید. باختین بر این باور است که صداهای درون ذهن انسان،‌حاصل گفتگوهای بیرونی هستند. هدف طرحداره درمانی توانمند سازی صدای ذهنیت بزرگسالان سالم در برابر صدای طرحداره ناسازگار است. راهبردهای شناختی به بیمار یم کنند تا با زیر سوال بردن طرحداره ها، صدای سالمی را در ذهن خود ایجاد کنند. این راهبرد به بیماران کمک می کند تا از طرحداره فاصله بگیرند و به ارزیابی درستی آن بپردازند.

در پژوهش لوبستال و همکاران (2005) که 16 بیمار مبتال به اختلال شخصیت مرزی. 16 بیمار مبتلا به اصلال شخصیت ضد اجتماعی و 16 نفر آن ها سالم بودند را مورد ارزیابی قرار گرفتند. درمان با کار بر روی حالت های طرحداره بود. نتایج نمایانگر این بود که حالت بزرگسالان سالم در بیماران مرزی در مقایسه با بیماران گروه ضد اجتماعی و گروه سالم، میزان پایینی است.

فراوانی و شدت آن در حسی،‌جنسی و روانی در بیماران فردی به طور معناداری بالا بود.

در پژوهش حاضر علیرغم اینکه نتایج حاکی از این بود که طرحداره درمانی بر روی نوسان خلق بیماران تاثیر معنی داری نداشته ولی پیگیری (یک ماه پس از درمان) و پیگیری های تلفنی بعدی (3 ماه پس از درمان) بیانگر این بود که بیماران علیرغم بی ثباتی هیجانی، شیوه های مقابله سازگارتری را جانشین شیوه های مقابله ای ناکارآمد کرده بودند.

پژوهش حاضر با مطالعات …..هان(1993) همخون است

با تحقیق صلواتی (1386) نوردهال و نایستر (2005) نا همخون است.

فرضیه 3: روش تلفیقی طرحداره درمانی و رفتار درمانی دیالکتیکی بر کاهش احساس ترک شدن بیماران مبتلا به اختلال شخصیت فردی موثر است. درمان بر احساس ترک شدن بیماران تاثیری نداشته این بدان معنی است که میانگین نمره احساس ترک شدن بیماران در طی جلسات درمان با یکدیگر متفاوت نیست. بیمار با کد 2 در ارزیابی سوم یعنی میانگین جلسات 12 و 16 و 20 در نمره احساس ترک شدن داشتند.

بیمار با کد 3 در خط باید بیشترین احساس ترک شدن را داشته از جلسه سوم به بعد نمره اش کاهش داشته. در بقیه افراد نیز این روند نزولی وجود داشته باشد. نتایج بیشترین میانگین نمره احساس ترک شدن مربوط به خط باید می باشد. کمترین میانگین نمره احساس ترک شدن مربوط به جلسه پی گیری می باشند.

در پژوهش صلواتی (1386) نتایج حاکی از اثر بخش بودن طرحداره درمانی در کاهش احساس ترک شدن بیماران مونث مرزی است این اتفاق در جلسات 1-12 رخ داده و پس از آن روند کاهشی تداوم نیافته

در پژوهش شهریور (1378) نتایج حاکی از اثر بخش بودن طرحداره درمانی توانسته است تغییرات چشمگیری در میزان افسردگی و عزت نفس بهبود در طرحداره ای که شدید گزارش شده بودند ایجاد کند.

پژوهش نوردهال و نایستر (2005) به این نتیجه دست پیدا کردند که طرحداره درمانی در مورد 5 بیمار از6 بیمار مبتلا به اختلال شخصیت فردی اثر بخش بوده و منجر به کاهش چشمگیری در تعارض و روابط بین فردی و تغییر شدید در حالت دمای هیجانی گزارش دادند:

کلج و یانگ(2006) در پژوهشی تحت عنوان درمان اختلال شخصیت مرزی با استفاده از طرحداره درمانی به این نتیجه دست یافتند که طرحداره درمانی منجر به ایجاد ثبات هیجانی در بیماران شد. همچنین این بیماران تواستندهد روابط دو طرفه ای با دیگران برقرار کرده و احساس بهتری داشته باشند. در اینکه شواهد و ریشه های تحولی طرحداره ها می توانند ما را به نحوه شکل گیری طرحداره ها نزدیک سازند حرفی نیست. ما نیازهای هیجانی بنیادین و ارضا نشده بیماران و همچنین تجارب ناخوشایند آنها را مورد ارزیابی قرار می دهیم و با توجه به خلق و خوی هیجانی افراد که بی همتایی آنها را را رقم می زند.

این تجارب و شواهد را از زاویه دیگر می نگریم. تجارب اولیه زندگی کودک را به عنوان نشانه ای از پویاییهای آسیب زای خانواده (سیک فرزند پروری ناکارآمد در نظر می گیریم نه دلیلی برای اثبات صحیح بودن طرحداره. این امر به افراد اجازه می دهد تا به وقایع و حوادث غیر قابل تغییر دوران کودکی با نگاهی تازه بنگرند. شایعترین علائم بیماران مرزی عبارتند از: ترس از ترک شدن خیالی و یا واقعی، روابط بین فردی بی ثبات (سادوک، مادرک 2005) شاید بتوان گفت بیمار ترس از ترک شدن را با قربانی کردن خود و روابط بین فردی و دادن ……بیش از حد به دیگران و همچنین چسبندگی افراطی در روابط و در عین حال ناتوانی در برقراری ارتباطات و خط ارتباطات و ناتوانی در اعتماد به دیگران (باکین 2005 ، ران و شین 2007 به نقل قول از صلواتی 1386) توجیه می کند. این تلاش برای حفظ ارتباط به هر قیمت و ناتوانی در حفظ ارتباطات می تواند ناشی زا جبران افراطی ………محرونیت هیجانی، بی اعتمادی و بدبینی باشد.

شناخت دقیق سبک های مقابله ای بیمار اهمیت به شرایط در مفهوم سازی مشکل بیمار دارد. اکثر بیماران از ……..از سبک های مقابله ای را به کار یم برند سبک های مقابله ای با طرحداره ها مغایرت دارند و می توانند به عنوان ساز وکارهای کنار آمدن بیماران با هیجان های نامطلوب تلقی می شوند. نکته مهم این است که باید دردرمان بر ارزش انطباق اولیه سبک های مقابله ای بیمار صحه گذاشته شود. بیمار برای مقابله با موقعیت های دشوار دوران کودکی این سبک را برگزیده. این سبک احتمالاً‌در بزرگسالی ناسازگار خواهند بود زیرا در شرایط کنونی، بیمار فرصت انتخابهای بیشتری دارد. اگر سبک مقابله ای بیمار اجتناب و یا جبران افراطی باشد روند درمان را به مخاطره می اندازد چون هدف این سبک ممانعت از شناخت و آگاهی طرحداره است.

بیمارانی که طرح وراه هایشان در حوزه بریدگی وطرد قرار گرفته نمی توانند دلبستگیهای ایمن و رضایت بخشی با دیگران برقرار کنند و چنین افرادی معتقدند که نیاز بنیادی آنها به ثبات امنیت، محبت، عشق، برآورده نشده و نخواهد شد.

طرحواره های این حوزه، بی ثباتی/ رهاشدگی – محرومیت هیجانی – بی اتمی دی / بدرفتاری. محرومیت هیجانی و ……………. هستند بیمارانی که طرحواره هایشان در این حوزه قرار می گیرند بخصوص 4 طرحواره اول. بیشترین آسیب را دیده اند. بسیاری از آنها دوران کودکی تکان دهنده ای داشته اند. در بزرگسالی تمایل دارند به گونه ای نسنجیده و شتاب زده از رابطه ی به رابطه دیگر بروند. رابطه درمانی اغلب ….. اصلی این قبیل بیماران قرار می گیرد. بیمارانی که طرحواره بی ثباتی بر رها شدگی دارند گمان می برند که افراد سهم زندگی در کنار آن ها نمیدانند. و اینکه این افراد مهم از نظر هیجانی غیر قابل پیش بینی هستند این تجارب ناخوشایند با …….این قبل بیماران از توصر ترک شدن واقعی یا خیالی بر هم می ریزند. معمولاً‌این تصور نقطه شروع خشم های ….. این قبیل بیماران است. گاهی خشم شاید … می شود علیه دیگران خشونت جسمانی نشان می دهند یا دست به رفتارهای تخریبی زنند یا از رابطه دیگر پناه ببرند.

در پژوهشی که توسط آزتنزو پریمن (1999) انجام شد درمان خاطرات کودکی دوران مبتلایان به اختلال شخصیت فردی مورد بررسی قرار گرفت در این پژوهش صرفاً از تکنیک های تجربه گرایانه برای تغییر باورهای غیر انطباقی استفاده شد.

از جمله تکنیک های تصویر سازی ذهنی همراه با قاب بندی مجدد و ایفای نقش تعاملات دوران کودکی با نمادهای سهم زندگی در پژوهشی که توسط آرتیزوپرتمن (2007) با هدف اثر بخشی درمان شناختی متمرکز بر تجربه های دردناک دوران کودک در اختلالات شخصیت مرزی گرفت. در آن از تکنیک پردازش هیجانی از راهبردهای تجربه گرایانه در درمان خاطرات کودکی تاکید شد.

در پژوهش آرتنزوپرتمن تاکید بر تکنیک های تجربه گرایانه بود. در حالی که در پژوهش حاضر از کلیه مولفه های چهارگانه طرحواره درمانی استفاده شده.

در پژوهش وپرتمن و آرتنر با اینکه درمان cpt درمان پردازش هیجانی انتخابی برای PTSD می باشد همچنین در این پژوهش بر راهبردهای تجربه گرایانه تاکید شده درمان پردازش هیجانی بیشتر تاکید بر تحریفات شناختی و همچنین تجربه کار واقعه ناخوشایند استوار است. ودرمان بر اساس بهبود تجربیات شناختی استوار است.

در پژوهش حاضر تمرینات شناختی به عنوان عوامل که باعث تداوم طرحواره می شوند پس از جلسات بیستم طرحواره درمانی پرداخته می شود.

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه کارشناسی درباره روش های مقابله با خشم و اختلالات شخصیتی