نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله در مورد علل بزهکاری 12 ص

اختصاصی از نیک فایل مقاله در مورد علل بزهکاری 12 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

علل‌ و عوامل‌ موثر در بزهکاری‌ :

علت‌ بروز بزهکاری‌ معمولاً علت‌ واحدی‌ نیست‌ بلکه‌ همیشه‌ چندین‌ علت‌ دست‌ به‌ دست‌ یکدیگر داده‌ و باعث‌ بروز بزه‌ در افراد می‌گردند. اینک‌ علل‌ مهمی‌ را که‌ می‌توان‌ نسبت‌ به‌ سایر عوامل‌ اساسی‌تر تشخیص‌ داد در زیر اشاره‌ می‌نمایم‌.

عوامل‌ اجتماعی‌: جامعه‌ شناسان‌ به‌ عوامل‌ مستقیم‌ و غیر مستقیم‌ محیط‌ و تراکم‌ جمعیت‌، وضع‌ سکونت‌، آلودگی‌ هوا و غیره‌ توجه‌ کرده‌اند. نقش‌ شرایط‌ اجتماعی‌ و تعارضاتی‌ که‌ در چهارچوب‌ آن‌ به‌ وقوع‌ می‌پیوندد، انکارناپذیر است‌. مع‌ ذلک‌ نه‌ می‌توان‌ بزهکاری‌ را تنها بر اساس‌ عوامل‌ اجتماعی‌ بررسی‌ کرد و نه‌ یافته‌های‌ مستقل‌ این‌ زمینه‌ قبلی‌ همواره‌ هماهنگ‌ است‌.

بررسی‌ها نشان‌ می‌دهد وقتی‌ که‌ در جامعه‌ای‌ ثبات‌ و پایداری‌ اجتماعی‌ و جود نداشته‌ باشد، جامعه‌ در شرایط‌ دشواری‌ چون‌ شورش‌، جنگ‌ یا انقلاب‌ باشد و یا پاره‌ای‌ شرایط‌ غیر عادی‌ و ناسازگاری‌ عمومی‌ در جامعه‌ رواج‌ داشته‌ باشد، میزان‌ بزهکاری‌ رو به‌ افزایش‌ می‌گذارد. و به‌ عکس‌، هر قدر جامعه‌ به‌ سوی‌ پایداری‌ سوق‌ داده‌ شود، میزان‌ بزهکاری‌ کاهش‌ می‌یابد.

طبقه‌ اقتصادی‌: فقر یکی‌ از عوامل‌ مهم‌ از انواع‌ انحرافات‌ از جمله‌ دزدی‌ و انحراف‌ جنسی‌ در مردم‌، به‌ ویژه‌ اطفال‌ و نوجوانان‌ است‌. فقر بی‌گمان‌ به‌ وجود آورنده‌ سختی‌ها و ناملایماتی‌ است‌ که‌ اگر نتوان‌ با آنها مبارزه‌ کرد، خواه‌ ناخواه‌ انسان‌ را به‌ زانو در می‌آورد. بیشتر محرومیتها و برآورده‌ نشدن‌ تمایلات‌ که‌ موجب‌ عدم‌ اطمینان‌ اجتماعی‌ می‌شود، ناشی‌ از عامل‌ فقر است‌ و نمی‌توان‌ آن‌ را نادیده‌ گرفت‌. بیکاری‌، کمبود مواد غذایی‌ و پوشاکی‌، بی‌سوادی‌ و عقب‌ افتادگی‌، جهل‌ و خرافات‌، عدم‌ بهداشت‌ کافی‌ و انواع‌ بیماریهای‌ روحی‌ و جسمی‌ و حتی‌ در سطح‌ جهانی‌، جنگها و خونریزیها، ریشه‌ در نیازهای‌ مادی‌ و ترس‌ از فقر دارد. فقدان‌ مسکن‌، زندگی‌ در زاغه‌ها، سوء تغذیه‌ و بهداشت‌ ناکافی‌ نیز که‌ با فقر، ارتباط‌ دارند. از عوامل‌ مهم‌ بزهکاری‌ به‌ شمار می‌آیند.

روابط‌ والدین‌ و نوجوان‌: احتمال‌ می‌رود مهم‌ترین‌ عامل‌ مؤثر در بزهکاری‌، روش‌ تربیتی‌ نارس‌ یا اختلال‌ در شبکه‌ ارتباطی‌ خانواده‌ باشد. تقریباً تمام‌ پژوهشها نشان‌ داده‌اند. والدین‌ که‌ با کودکان‌ خود مهربان‌ نیستند بیشتر احتمال‌ دارد که‌ فرزندانی‌ بزهکار داشته‌ باشند.

افزایش‌ احتمال‌ بزهکاری‌ در خانواده‌هایی‌ وجود دارد که‌ :

1 ـ والدین‌ از روشهای‌ انضباطی‌ بسیار سخت‌ گیرانه‌ یا بسیار بی‌بند و بار و فریبنده‌ استفاده‌ می‌کنند.

2 ـ شیوه‌ انضباطی‌ به‌ جای‌ آنکه‌ مبتنی‌ بر استدلال‌ باشند مبتنی‌ بر تنبیه‌ بدنی‌ است‌.

3 ـ والدین‌ نسبت‌ به‌ فرزندان‌ خود به‌ جای‌ آنکه‌ گرم‌ و صمیمی‌ و عاطفی‌ باشند، بی‌توجه‌، غافل‌ و تمسخر کننده‌ هستند آشکار شده‌ است‌ که‌ کودکان‌ بزهکار رابطه‌ بسیار ضعیفی‌ با پدران‌ خود داشته‌ و آنها را به‌ عنوان‌ الگوهای‌ غیر قابل‌ پذیرش‌ ارزیابی‌ می‌کنند. خانواده‌های‌ کودکان‌ بزهکار اغلب‌ فاقد پدر بوده‌ و با پدر غیبت‌ طولانی‌ دارد در حالی‌ که‌ بزهکاری‌ با جدایی‌ و طلاق‌ در خانواده‌ همستگی‌ دارد، ثابت‌ شده‌ است‌ که‌ داشتن‌ مشکلاتی‌ در مدرسه‌ با بزهکاری‌ رابطه‌ بالایی‌ دراد هم‌ چنین‌، والدین‌ که‌ از مشکلات‌ عاطفی‌ رنج‌ می‌برند یا آنهایی‌ که‌ سابقه‌ جنایی‌ دراند بیشتر احتمال‌ دارد که‌ کودکان‌ بزهکار داشته‌ باشند تنبیه‌ والدین‌ تأثیری‌ بر تقلیل‌ بزهکاری‌ ندارد و موجب‌ تشدید و گاهی‌ انتقامجو می‌گردد. چنانچه‌ روسو می‌گوید آنقدر کتک‌ خوردم‌ که‌ حساسیتم‌ نسبت‌ به‌ آن‌ کم‌ شد و سر انجام‌ کتک‌ به‌ نظرم‌ به‌ صورت‌ پاداشی‌ برای‌ دزدیهایم‌ در آمد. با خود می‌گفتم‌ وقتی‌ مثل‌ یک‌ دزد کتک‌ می‌خورم‌ حق‌ دارم‌ مثل‌ یک‌ دزد هم‌ رفتار کنم‌ متوجه‌ شوم‌ که‌ دزدیدن‌ و کتک‌ خوردن‌ به‌ هم‌ مربوط‌ هستند.

نقش‌ دوستان‌ و همسالان‌:

همانند سازی‌ شدید با همسالان‌ با وابستگی‌ به‌ آنها، صرف‌ نظر از طبقه‌ اجتماعی‌ ـ اقتصادی‌، عامل‌ مهمی‌ در بزهکاری‌ است‌ نوجوانی‌ که‌ توسط‌ والدینشان‌ مورد طرد قرار گرفته‌اند برای‌ کسب‌ حمایت‌ و تأیید به‌ سوی‌ همسالان‌ کشانده‌ می‌شوند. چنین‌ نوجوانی‌ در مدرسه‌ ضعیف‌ هستند و به‌ دنبال‌ افرادی‌ می‌گردند که‌ مانند خودشان‌ باشند از این‌ رو احتمال‌ دارد که‌ دست‌ به‌ اعمال‌ ضد اجتماعی‌ زنند و همدیگر را برای‌ این‌ اعمال‌ مورد تشویق‌ قرار دهند. در سؤال‌ از بزهکاران‌ در بند اصلاح‌ و تربیت‌ ****‌ در این‌ باره‌ که‌ از چه‌ کسی‌ بزه‌ را فرا گرفته‌اند اظهاراتی‌ داشتند. از اظهارات‌ بزهکاران‌ بر می‌آید که‌ دوستان‌ بالاترین‌ منبع‌ یادگیری‌ بوده‌اند مسئله‌ توجه‌ بیشتر والدین‌ و مربیان‌ را به‌ کنترل‌ و نظرات‌ بر دوستان‌ فرزندان‌ و مربیان‌ می‌طلبد.

افرادی‌ که‌ از آنان‌ یاد گرفته‌اند

فراوانی‌

درصد

دوستان‌

40

53/61

خود شخص‌

15

07/23

اتفاقی‌ و بدون‌ تقصیر

10

70/15

جمع‌

65

100

همانطور که‌ در جدول‌ بالا مشهود است‌ بیشترین‌ فراوانی‌ در مورد افراد بررسی‌ شده‌ در بند اصلاح‌ و تربیت‌ ****‌ مربوط‌ به‌ افرادی‌ است‌ که‌ از دوستان‌ فرا گرفته‌اند با (53/61 درصد)

عوامل‌ روان‌ شناختی‌: روان‌ شناسان‌ علل‌ مختلفی‌ را برای‌ بزهکاری‌ بر شمرده‌اند گاهی‌ بزهکاری‌ را نتیجه‌ ناکامی‌ و تعارضات‌ شدیدی‌ می‌دانند که‌ کودک‌ در حال‌ رشد به‌ شدت‌ از آنها رنج‌ می‌برد، روان‌ شناسان‌ اهمیت‌ زیادی‌ به‌ روابط‌ مادر و فرزند داده‌اند. محرومیت‌ از وجود مادر عامل‌ بزرگی‌ است‌ که‌ باعث‌ بزهکاری‌ یک‌ نوجوان‌ می‌شود. بزهکاری‌ با صفات‌ روان‌ شناختی‌ مختلفی‌ همراه‌ است‌ که‌ برخی‌ از آنها عبارتند از هوش‌ کمتر از


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد علل بزهکاری 12 ص

دانلود پروژه بزهکاری نوجوان 27 ص

اختصاصی از نیک فایل دانلود پروژه بزهکاری نوجوان 27 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 27

 

مقدمه

جوانان جمعیت متنابهی را درسطح جهان تشکیل می دهند تخمین زده شده است که درفاصله سالهای 1960تا2000 افراد گروه سنی 15تا24 ساله از419 میلیون نفربه 1.280.000.000 بالغ خواهد گردید. بیشترین رقم ازاین تعداد در جهان سوم هستند ودرکشورما ایران حدودی یک سوم جمعیت را تشکیل می دهند نمی توان این جمعیت فعال رانادیده گرفت.

ازطرف دیگر، خانواده اولین نهادی است که درآن کودک دیروز و نوجوان امروزبه تدریج باهنجارهای گروهی جامعه همنوا می گردد.

خانواده وظیفه اجتماعی کردن به مفهوم انتقال افکار و ارزشها و مفاهیم عمیق اجتماعی به فرزندان رابرعهده دارد.دراین تحقیق به بررسی عوامل موثرخانوادگی دربزهکاری نوجوانان می پردازیم. اماقبل ازهمه چیز ابتدا بزه و بزهکاری تعریف شده است وسپس به علت شناسی آن پرداخته ایم و از همه مهمتربه عوامل موثرخانوادگی اشاره شده است واساس تحقیق همان محور خانواده است که پس ازدرنطرگرفته شدن فرضیه های تحقیق به بررسی موضوع بزه پرداخته ایم.

ازطرف دیگرضرورت انجام این تحقیق بررسی مشکلاتی است که موجبات ناراحتی ونابسامانی اجتماع رافراهم آورده سلامت وامنیت آن را به مخاطره انداخته وحتی موجودیت جامعه رامورد تهدید قرارمی دهد. در واقع بررسیها نشان می دهند که مجرمین بزرگسال همان بزهکاران جوان و نوجوان هستند که انحرافات دوره نوجوانی آنها ادامه یافته است و اما هدف از انجام این تحقیق شناخت ویژگیهای خانوادگی نوجوانان بزهکاردرتهران ونیزبررسی علل بزهکاری آنان است.

پیش گفتار

جرم شناسی ازیونان آغازشد اگرچه پیدایش آن به غارها و مقبره های مصر نیز برمی گرددکه جملات موجود درآنها حکایت ازنافرمانی نوجوانان درآن زمان داشته است اما چهره علمی ومدون آن بین سالهای 1865-1840 درسایه روان پزشکی به وجود آمد.

به نظرمی رسد اصطلاح ((جرایم کودکان)) یا بزهکاری نوجوانان درسال 1815 برای اولین باردرانگلستان به کار رفته است زیرا درست یک سال قبل ازآن تاریخ 5 کودک 8 الی 12 ساله توسط محکمه ای درلندن محکوم به مرگ شده بودند.

مجموعا مسئله مهم این است که بررسی علمی بزهکاری سالهاست که مورد توجه دانشمندان قرارگرفته است. متخصصان رشته های مختلف خاصه روان شناسان جامعه شناسان پزشکان حقوقدانان ومربیان هریک ازدریچه ای به بررسی این مسئله همت گمارده اند.

حاصل این کوششها و تلاشها اگر ازیک سوکمک به روشن کردن این مسئله است ازسوی دیگر نشان دهنده پیچیدگیها ومعضلات شناخت اعمالی است که باعناوین و اصطلاحات حقوقی مشخص می شوند ولی براثرعوامل گوناگون بروز می کنند و ازانگیزه های متفاوت و هنوز در بسیاری ازموارد ناشناخته سرچشمه می گیرند.

جنایتکاری وبزهکاری ازنظرحقوقی دارای مفاهیم روشن ومعینی هستند و در واقع قوانین آنهارا دقیقا تعریف می کنند به همین دلیل است که مایکل1 وم ج آدلر2 درسال 1933 اعلام داشته اند که قانون جزائی علت صوری جنایت است واگر قوانین وجود نداشتند جنایت نیزخود به خود ازبین می رفت. رابین نیزدر1949 نوشته است که((بزهکاری آن چیزی است که قانون می گوید چیست)) درمجموع طبق تعریف اقدام به عملی که برخلاف موازین مقررات وقوانین ومعیارها و ارزشهای فرهنگی هرجامعه باشد بزهکاری وجرم تلقی می شود وکسانی که مرتکب چنین اعمال خلافی می گردند مجرم یا بزهکار خوانده می شوند.

بین جنایتکاری وبزهکاری ازلحاظ معنی ومفهوم تفاوتی نیست فقط تفاوت در این است که بزهکاری به ارتکاب جرمهائی اطلاق می گردند که کمتر از سن معینی به وقوع پیوسته اند تعیین میزان این سن به دست قانون است و برحسب جوامع مختلف متفاوت می باشد.

تفاوت درتعریف بزهکاری وتعیین حد ومرز آن ازسوی قانونهای مختلف به صورتی زیاد است که نحوه برخورد با آن را نیزمتفاوت می نماید یعنی در بسیاری ازموارد پاره ای ازعوامل فردی واجتماعی که به خودی خود نه جنبه مرضی ونه جنبه اختصاصی دارند فرد را ازلحاظ حقوقی درکفه بزهکاران قرارمی دهند وحال آن که همین فرد ازنظرروانی با فرد دیگری که درچنگال قانون گرفتارنیامده است تفاوتی ندارد. البته به همین دلایل است که حداقل سن بزهکاری درجوامع مختلف فرق می کند مثلا حداقل سن درامریکا 7 سالگی درانگلستان 10 سالگی یونان 12 سالگی فرانسه و لهستان 13 سالگی اطریش ، آلمان، ایتالیا، بلژیک ویوگسلاوی 14 سالگی است.

در ایران نیزحداقل سن بزهکاری دراصفهان 12 سالگی ودرکانونهای اصلاح و تربیت تهران و مشهد 10 سالگی عنوان شده است. نوع بزه نیز در جوامع مختلف متفاوت است درقاهره جمع کردن ته سیگاربزه محسوب می شود.

ازجمله خطاها درشهرهای لوک و وکهپورهند ولگردی نوجوانان است درهنگ کنگ دست فروشی ودوره گردی بدون داشتن اجازه رسمی بزهکاری است. تحقیقات انجام شده در زمینه بزهکاری دراروپا و امریکا دارای ارزشهای علمی نسبتا زیادی است

برعکس نوجوانان که کنترل بیش ازحد عاطفی آنان می تواند مشکل آفرین باشد سایرین از روی انگیزه آنی و بدون فکر دربرابر هرگونه تحریک محیطی – عاطفی شدیدا عکس العمل نشان می دهند و چنین به نظرمی رسد که تغییردادن شدت عکس العمل آنها مقدورنباشد. یک تحقیق ، درسطح ملی درکشورآمریکا10% ازنوجوانان پسر و دختر را بزهکار و متخلف جدی قلمدادکرده است.

گاهی اوقات این نوجوانان قبل ازرسیدن به سن 18 سالگی دریک دوره یکساله 3 مرتبه یا بیشترمرتکب اعمال بزهکارانه شده اند که البته پسران بیش ازدختران مرتکب جنایت شده اند واعمال جنایی آنان نیزشدید تربوده


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه بزهکاری نوجوان 27 ص

تحقیق و بررسی در مورد علل بزهکاری اطفال

اختصاصی از نیک فایل تحقیق و بررسی در مورد علل بزهکاری اطفال دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

علل بزهکاری اطفال و نوجوانان

مقدمه :

بیگمان ، جوامع بشری در هر شرایطی به همزیستی مسالمت آمیز با همنوعان خود نیازمند هستند. آنچه مسلم است تا امروز به دلیل اختلافات زیر بنایی و ریشه ای مختلفی از جمله در مسا ئل عقیدتی ، فرهنگی و مذهبی و در عین حال تفاوت هایی که در معیارهای سنجش ارزش ها در حیطه های گوناگونی وجود داشته ، یک توافق و تفاهم عمومی و جهان شمول استقرار نیافته است. وانگهی ، تمام انسان ها از هر قوم و قبیله ، نژاد و مذهب ، دین و عقیده اتفاق نظر دارند که یکی از محوری ترین اعمال فردی و اجتماعی ،تربیت و هدایت درست کودکان برای آینده می باشد . اقدامی که شرط ضروری و انکار ناپذیر رشد و ترقی جامعه ی انسانی تلقی می شود .

کودکان و نوجوانان سرمایه های معنوی جامعه می باشند و سلامت روح و جسم آن ها تضمین کننده ی سلامت جامعه در آینده است . بنابراین مسائل آنان از جمله مسائلی است که باید به آن ها توجه ویژه ای مبذول داشت . بررسی ریشه ای مسائل اطفال و از آن جمله بزهکاری اطفال ، برای رسیدن به یک جامعه ی ایده آل شرطی ضروری است.در واقع از قدیم الایام گفته اند ، پیشگیری بهترازدرمان است . طبعا اگر طفلی به هر دلیلی از ابعاد جسمانی ، روانی و رفتاری به نقصان و یا انحرافی مبتلا گردد ، قهرا بازپروری وی مستلزم صرف هزینه های هنگفت و مضاعفی خواهد بود . از طرف دیگر بسیاری از افرادی که همواره مرتکب جرائم گوناگون می شوند ، همان کودکان بزهکار دیروز هستند . از جمله مسائل همیشگی و مطرح نزد اندیشمندان و بالاخص حقوقدانان و جرم شناسان ، موضوع بزهکاری اطفال و نحوه مقابله با آن و شیوه های انحراف و کجروی آن ها در جامعه می باشد . از آن جا که دلایل و عوامل بروز جرم در میان اطفال با افراد بزرگسال متفاوت بوده و از سوی دیگر این طبقه از جامعه دارای وضع روانی و اجتماعی حساس تر و به مراتب آسیب پذیرتری نسبت به سایرین می باشند ، لذا باید روشی متناسب با شرایط و موقعیت این افراد اتخاذ شود . این روش تحت عنوان سیاست کیفری مربوط به کودکان ونوجوانان بزهکاراهمیت فراوانی دارد . برخورداری از یک سیاست جنائی و کیفری متناسب با شرایط و وضعیت صغار و نوجوانان می تواند به جامعه مدنی جهت پیشبرد یکی از اهدافش که پیش گیری از وقوع جرائم در آینده است ، کمک فراوانی کند .

تعریف طفل بزهکار :

اصولا بزهکاری عبارت است از جرائم کم اهمیت و چون اطفال معمولا مرتکب این نوع جرائم می شوند ، در مورد اطفال استفاده از واژه بزهکاری بهتراز استفاده از واژه مجرمیت است .

با یک تعریف ساده میتوان گفت ، طفل بزهکار فردی است که قبل از رسیدن به سن هیجده سالگی ، مرتکب جرمی شود .

تاریخچه ی واکنش اجتماعی در مقابل اطفال و نوجوانان بزهکار:

اصلاح بزهکاری نوجوانان نخستین بار در انگلستان و در قرن نوزدهم ( سال 1815 میلادی ) مطرح شد . در آن دوران جرائم کودکان و نوجوانان افزایش یافته بود ، از آن پس واژه ی بزهکاری اطفال در تمام کشورها متداول گردید . در آمریکا لایحه ی مربوط به تاسیس دادگاه اطفال در سال1891 در شیکاگو به مجلس قانونگذاری ایلینویز تقدیم شد . این لایحه درسال 1899 به تصویب رسید و به صورت قانون در آمد . همزمان با تصویب این قانون دادگاه های اطفال ونور تشکیل گردید و این اولین دادگاهی بود که رسما شروع به کار کرد . فکر تاسیس دادگاه های اطفال به سرعت در تمام ایالت ها پیدا شد و امروز در تمام ایالات آمریکا دادگاه اطفال وجود دارد.همچنین در سال 1909 در شیکاگو سازمان بسیار مهم و ارزنده ای به نام موسسه ی پیسکوپاتیک جوانان تاسیس گردید که کار اصلی آن ، تحقیق و بررسی در رفتار وسلوک نوجوانان و همکاری نزدیک با دادگاه اطفال شهرشیکاگو بود .

در کشور ما تا قبل از تشکیل دادگاه های اطفال ( مصوب سال 1338 ) مرجع قضایی واحد و صلاحیت داری برای رسیدگی به بزهکاری اطفال پیش بینی نشده بود . با تصویب این قانون دادگاه ویژه اطفال تشکیل شد . متاسفانه با تصویب قانون اصلاح برخی از مواد قانون آیین دادرسی کیفری مصوب سال 1361 و تشکیل دادگاه های کیفری 1 و 2 ، حسب رای وحدت رویه قضایی شماره 6 – 23 / 2 / 64 ، دادگاه ویژه اطفال از نظام قضایی حذف و رسیدگی به اتهامات اطفال و نوجوانان بر حسب نوع و شدت جرم ارتکابی در صلاحیت دادگاه های کیفری 1 و 2 قرار گرفت .

از نظر تاریخی بنظر می رسد که اقدامات مقابله ای با بزهکاری اطفال و نوجوانان و در عین حال ریشه یابی آن خیلی دیر انجام شده واین موضوع از جمله مسائلی است که نهایتا به یک یا دو قرن پیش باز می گردد .

قوانین مربوط به بزهکاران صغیر در حیطه بین الملل :

اسناد و قطعنامه های مختلفی از سوی سازمان ملل صادر شده است که بعضی از آن ها به مثابه قانون است و جنبه الزامی دارند و در مقابل برخی دیگر از این اسناد جنبه ارشادی داشته و فاقد جنبه الزام است .

در مورد اسناد الزام آور ناظر بر اطفال بزهکار باید گفت که تنها معاهده حقوق کودک ، از این جنبه الزام آوری برخوردار است . این معاهده از طریق مراقبت های اساسی آموزشی و بهداشتی ، رسیدگی به حقوق کودکان را آغاز کرده و در عین حال از کودکان و نوجوانان در مقابل بهره کشی و سو استفاده های مختلف من جمله بهره کشی در زمینه کاری حمایت می کند .

در مورد اسناد ارشادی ناظر بر اطفال بزهکار در زمینه عدالت کیفری اطفال می توان به مجموعه قواعد حداقل سازمان ملل متحد درباره مدیریت و اعمال عدالت کیفری اطفال و همچنین قواعد ملل متحد راجع به حمایت از اطفال محروم شده از آزادی اشاره کرد .

آمار و ارقام مربوط به بزهکاری اطفال و نوجوانان :

در کوششی برای شناخت سبب شناسی بزهکاری روز نبیوم (1989) دریافت که نوجوانانی که پیوند قومی با والدینشان دارند


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد علل بزهکاری اطفال

تحقیق و بررسی در مورد بررسی اثر بخشی درمان یکپارچه توحیدی در کاهش بزهکاری زندانیان

اختصاصی از نیک فایل تحقیق و بررسی در مورد بررسی اثر بخشی درمان یکپارچه توحیدی در کاهش بزهکاری زندانیان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

بررسی اثر بخشی درمان یکپارچه توحیدی در کاهش بزهکاری زندانیان

دکترمحمدحسین شریفی‌نیا

چکیده

یکی از مشکلات زندان‌های کشور نرخ بالای وقوع بزهکاری و رفتارهای غیرقانونی زندانیان در داخل زندان است. این رفتارها عمدتاً عبارتند از: پرخاشگری و درگیری، سرپیچی از مقررات و قوانین، مصرف مواد و نگهداری داروهای غیرمجاز، خودآزاری و خودزنی، آشوبگری و تخریب اموال.

برای بررسی میزان کارآمدی درمان یکپارچه توحیدی در کاهش بزهکاری زندانیان، 100 نفر از زندانیان زندان مرکزی قم به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه ساماندهی شدند. گروه اول به مدت 9 ماه در معرض درمان یکپارچه توحیدی قرار گرفت، ولی گروه گواه به‌جز موارد بحرانی، مداخله سازمان یافته‌ای دریافت نمی‌کرد.

تجزیه و تحلیل داده‌های حاصل از پیش‌آزمون و پس‌آزمون نشان داد که نرخ وقوع رفتارهای مجرمانه در گروه درمان یکپارچه توحیدی 90درصد کاهش یافت، اما در گروه گواه کاهش معناداری مشاهده نگردید.

واژه‌های کلیدی

درمان یکپارچه توحیدی، بزهکاری، اصلاح رفتار زندانیان، روان‌درمانی یکپارچه، روان‌درمانی دینی.

رابطه بین نگرش مذهبی و سلامت روانی در بین دانش‌آموزان دبیرستان‌های دخترانه اصفهان

دکترمحمد باقر کجباف

حفیظ اله رئیس پور

چکیده

نقش متغیرهای شناختی، شخصیتی و اجتماعی در تبیین رابطة بین نگرش مذهبی و سلامت روانی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، اما کمتر به صورت تجربی مورد بررسی قرار گرفته است؛ بدین‌منظور در این پژوهش به بررسی رابطة نگرش مذهبی و سلامت روانی پرداخته شده است.

هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه بین نگرش مذهبی و سلامت روانی دانش‌آموزان دختر دبیرستانی بوده و فرضیة اصلی تحقیق این است که بین نگرش مذهبی و سلامت روانی دانش‌آموزان دختر دبیرستانی رابطه وجود دارد. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. نمونة مورد بررسی 100 نفر از دانش‌آموزان دختر دبیرستانی که در رشته‌های مختلف علوم تجربی، علوم انسانی و ریاضی فیزیک در سال تحصیلی 85-84 مشغول به تحصیل بودند و به صورت نمونه‌گیری تصادفی ساده از میان پنج مدرسه انتخاب گردیدند. آزمون نگرش مذهبی (دارای 18 سؤال، سه گزینه‌ای) و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) برای سنجش ملاک‌های سلامت، شامل جسمی‌سازی، اضطراب و بی‌خوابی، اختلال در کارکرد اجتماعی و افسردگی به عنوان ابزار تحقیق استفاده شد و داده‌های به‌دست آمده با روش آمار توصیفی و ضریب همبستگی پیرسون با استفاده از نرم‌افزار (SPSS-13) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها نشان داد که بین نگرش مذهبی و سلامت روان (r = -0/23)، همچنین بین نگرش مذهبی و اضطراب(r = -0/20) و اختلال در کارکرد اجتماعی (r = -0/21) در سطح معناداری (p<0/05)رابطه وجود دارد؛ اما بین جسمی‌سازی و افسردگی با نگرش مذهبی رابطه معنی‌داری دیده نشد. ضرایب همبستگی منفی بدین‌معنی است که هرچه نگرش مذهبی بالاتر باشد، علائم بیماری کمتر و درنتیجه سلامت روان بیشتر است. به‌طور خلاصه می‌توان گفت یافته‌های این پژوهش بیانگر آن است که نگرش مذهبی با افزایش سلامت روان در رابطه است. پژوهش‌های آینده لازم است میزان تعمیم‌پذیری این یافته‌ها را بررسی کنند.

واژه‌های کلیدی: نگرش مذهبی، سلامت روانی، دانش‌آموزان دختر دبیرستانی.

رابطة بین ابعاد دینداری با شادی دانش‌آموزان دختر دورة متوسطه شهر اصفهان

دکتر احمد عابدی، علیرضا شواخی، مریم تاجی

چکیده

پژوهش حاضر تحت عنوان «بررسی رابطة بین ابعاد مختلف دینداری (بعد اعتقادی، بعد عاطفی، بعد پیامدی، بعد مناسکی) با میزان شادی دانش‌آموزان دختر دورة متوسطه شهر اصفهان»، به دنبال تعیین رابطه و سهم نسبی ابعاد مختلف دینداری در تبیین میزان شادی دانش‌آموزان بوده است. مطالعه حاضر از نوع تحقیقات همبستگی بوده است. 240 نفر از دانشآموزان دختر دورة متوسطه شهر اصفهان با روش نمونهگیری به شیوة تصادفی خوشهای چند مرحلهای انتخاب و بررسی شدند. داده‌های بدست آمده با روش رگرسیون چندگانه مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت و مشخص شد بین ابعاد مختلف دینداری (بعد اعتقادی، بعد عاطفی، بعد پیامدی، بعد مناسکی) با میزان شادی دانش‌آموزان دختر دورة متوسطه رابطة معنی‌دار وجود دارد. همچنین نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بعد اعتقادی 22/0، بعد مناسکی 19/0 ، بعد پیامدی 17/0 و بعد عاطفی 15/0 به ترتیب پیش‌بینیکننده و تبیینکننده میزان شادی دانشآموزان دختر دورة متوسطه شهر اصفهان بودهاند؛ بنابراین میتوان بیان کرد که دینداری و ابعاد مختلف آن در تبیین سلامت روان و ازجمله شادی دانشآموزان دختر دورة متوسطه نقش مهم و بسزایی دارد.

واژه‌های کلیدی: دینداری، شادی، دانش‌آموزان دورة متوسطه.

ساخت و بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه گرایش های معنوی در دانشجویان دانشگاه اصفهان

احسان شریفی، دکتر حسینعلی مهرابی، دکتر مهرداد کلانتری و داوود مفتاق

چکیده

مقدمه و هدف: با توجه به اهمیت معنویت و رشد معنوی انسان و در نظر گرفتن آن به عنوان بعد چهارم از دید سازمان بهداشت جهانی، تدوین ابزاری جهت ارزیابی گرایشات معنوی افراد-صرف نظر از دین و مذهب آنها- ، ساخت و هنجاریابی پرسشنامه گرایش های معنوی در دانشجویان دانشگاه اصفهان، مد نظر این تحقیق قرار گرفت.

روش: بر این اساس در قالب یک پژوهش از نوع زمینه یابی، تعداد 307 نفر(151 پسرو 156دختر) از دانشجویان دوره های شبانه و روزانه در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه اصفهان شاغل به تحصیل در سال تحصیلی87-1386 به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه گرایش های معنوی -که شامل 33 سئوال نهایی بود و بر مبنای پیشینه نظری تدوین شده بود- مورد ارزیابی قرار گرفتند.

یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل عاملی مرتبه دوم بیان گر آن بود که پرسشنامه مذکور بر اساس 14/57 درصد واریانس کل، دارای چهار عامل زیربنایی با عناوین «باورهای معنوی»، «تجربه معنوی در زندگی»، «خودشکوفائی معنوی» و «فعالیتهای اجتماعی - مذهبی» می باشد. بررسی مجدد روایی این پرسشنامه از طریق همبستگی خرده مقیاس ها با نمره کل نیز نشان داد که هر چهار عامل استخراج شده دارای ضرایب همبستگی بالا و معناداری با یکدیگر و با نمره کل پرسشنامه می باشند (001/0P<). بررسی پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرانباخ نیز نشان داد که خرده مقیاس «باورهای معنوی» دارای ضریب آلفای 89/0، خرده مقیاس «تجربه معنوی در زندگی» دارای ضریب 63/0، «خودشکوفائی معنوی» دارای ضریب آلفای 83/0 و خرده مقیاس «فعالیتهای اجتماعی - مذهبی» دارای ضریب آلفای 88/0 می باشد. ضمن این که ضریب آلفای کل پرسشنامه نیز، 93/0 به دست آمد.

بحث در یافته ها: ارزیابی پرسشنامه گرایش های معنوی نشان داد که پرسشنامه مذکور دارای عوامل زیربنایی مطلوب و همبسته برای سنجش گرایش های معنوی افراد می باشد، کما این که دارای ضرایب پایایی عمدتاً بالایی نیز می باشد. لذا از این پرسشنامه می توان در جهت ارزیابی گرایشات معنوی در حیطه های تحقیق و درمان استفاده کرد.

واژه‌های کلیدی: گرایش های معنوی، باورهای معنوی، احساس معنویت، خودشکوفائی معنوی، فعالیت های اجتماعی – مذهبی و دانشجویان


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد بررسی اثر بخشی درمان یکپارچه توحیدی در کاهش بزهکاری زندانیان

بزهکاری زنان و مسئولیت کیفری مخففه6ص

اختصاصی از نیک فایل بزهکاری زنان و مسئولیت کیفری مخففه6ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

بزهکاری زنان و مسئولیت کیفری مخففه

خش حوادث در رسانه های مختلف اعم از روزنامه ها ، هفته نامه ها ، تلویزیون و ... همیشه از پرطرفدارترین بخش ها محسوب شده و می شود . درباره این گرایش ، علل مختلفی بیان می شود که در اینجا قصد نداریم به کالبد شکافی آن بپردازیم . در اینجا ، در نظر داریم با ذکر خلاصه ای از حوادث مندرج در نشریات ، به وسیله کارشناسان حقوقی به تحلیل آنها بپردازیم تا به این وسیله هم دانشجویان حقوق و هم علاقه مندان مسائل حقوقی و جزایی با چگونگی تشریح حقوقی یک پرونده ( هرچند آنچه در روزنامه ها انعکاس می یابد فاقد جزئیات یک پرونده است ) آشنا شوند.

در بحث مسؤولیت کیفری ، قاعده کلی بر این پایه استوار است که « جنسیت » زن تأثیری در مسؤولیت کیفری او نداشته و حتی سبب تخفیف این نوع مسؤولیت نمی شود .

بنابراین زنان همانند مردان در قبال اعمالی که دارای خصیصه کیفری است ، مسؤول و قابل مجازات شناخته می شوند . این رویکرد در حالی است که اغلب فرهنگ ها در مورد برخی از خصوصیات زنان اتفاق نظر وجود دارد . گفته می شود این نوع خصوصیات ناشی از عوامل جسمانی و یا به نظر برخی و بیشتر معلول تعلیم و تربیت فرهنگ هاست ، به طوری که « زن » تحت شرایط و مقتضیات خاص و انتظارات فرهنگی ، عادتاً واکنش احساسی متناسب با آن اوضاع و احوال و یا انتظارات از خود بروز می دهد و به هر حال پرداختن به این موضوع در حوصله این نوشتار و تخصص نگارنده نیست و اشاره به این موضوع در این مقال و در رابطه با عدم تأثیر جنسیت در مسؤولیت کیفری است ، در حالی که پذیرش تأثیر هیجانات آنی در باب مسؤولیت کیفری جرم و نوع آن به ویژه در جرائم قتل و صدمات بدنی عمدی در برخی از سیستم های جزائی – مانند فرانسه و انگلیس – سبب تفکیک قتل آنی از قتل با سبق تصمیم و اعمال مسؤولیت های کیفری و مجازات های متفاوت گردیده است که تفصیل این موضوع نیز نوشتار جداگانه ای را می طلبد . همانطوری که بنا به شرایط و عوامل مؤثر اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی در هر جامعه ، موقعیت های « زن و مرد » متفاوت می باشد ، نوع و آمار جرائم هر یک از آنها نیز مختلف است و این اختلاف فاحش در میزان جرائم ارتکابی آنان به وضوح دیده می شود ، زیرا آمار جرائم زنان درصد بسیار کمتری نسبت به آمار جرائم مردان تشکیل می دهد .

به نظر می رسد رقم کمتر جرائم زنان سوای جنسیت ، ناشی از مداخله کمتر آنان در عرصه های مختلف زندگی اجتماعی ، اقتصادی و تجاری است و در عوض ، در نهاد خانواده و تربیت فرزندان و به طور کلی در چرخه امور داخلی خانه و خانواده ، تکالیف و مسؤولیت و بلکه مشتقات بیشتری به زنان تحمیل می شود و اما در این نوشتار کوتاه ، نگارنده درصدد است به نکاتی از شرایط و موقعیت های قانونی متفاوت زنان نسبت به مردان در اوضاع و احوالی که مرتکب جرم می شوند ، اشاره نماید تا مشخص شود جدا از آسیب دیدگی زنان در شرایطی که « بزه دیده » جرمی هستند در برخی موارد از « بزهکاری » نیز آنها در موقعیت های خاص وادار به ارتکاب جرم می شوند .

به رغم تأثیر جنسیت زن در اعمال مسؤولیت کیفری کامل در قوانین موضوعه کشور ما ، در برخی ممالک این نوع مسؤولیت تحت شرایط خاص و یا در مورد جرائمی معین نسبت به زنان مرتکب جرم به مسؤولیت مخففه ( diminished responsibility ) تبدیل یافته و موجب تغییر عنوان مجرمانه ( ماهیت جرم ) و مجازات تقلیل یافته می گردد ، در حالی که مقررات کیفری فعلی کشور ما ، اساساً مسؤولیت مخففه پیش بینی نشده و مسؤولیت کیفری بر دو مبنا یعنی « مسؤولیت » استوار می باشد . بنابراین در احراز عوامل رافع مسؤولیت کیفری مانند جنون در زمان ارتکاب جرم و یا اکراه و اجباری که عادتاً قابل تحمل نبوده و موجب اختلال در اراده مرتکب شده و او را وادار به ارتکاب جرم نماید ، قانوناً امکان پذیرش حالات بینابین و نسبی وجود ندارد . به سخن دیگر ، قاضی رسیدگی کننده نمی تواند با احراز اکراه یا اجبار ، منجر به اختلال نسبی اراده مرتکب جرم ، مسؤولیت کیفری او را براساس مسؤولیت مخففه تشخیص و بر مبنای مقررات قانونی ، مجازات وی را تقلیل دهد ، در مورد ابتلاء به جنون در حال ارتکاب نیز با وجود اینکه در ماده 51 قانون مجازات اسلامی تصریح شده جنون به هر درجه که باشد ( هرچند جنون نسبی ) رافع مسؤولیت کیفری است ، اما از آنجایی که جنون در قانون تعریف نشده و درجات آن مشخص نگردیده است ، رویه قضایی براساس احراز جنون تام و عدم مسؤولیت کیفری کامل استوار است و در مواردی که مرتکب جرم در زمان ارتکاب عمل مجرمانه جنون نسبی مبتلاست ، اگرچه با صراحت ماده 51 قانون مرقوم می بایستی مجرم مبری از مسؤولیت کیفری شناخته شود ، اما اغلب مرتکب دارای مسؤولیت کیفری کامل شناخته می شود ، به هر حال پذیرش مسؤولیت مخففه از نوع آنچه در بالا بیان شده ، جایگاه قانونی ندارد .

لازم به ذکر است در قانون مجازات عمومی سابق مطابق بند ب ماده 36 آن قانون ابتلا به اختلال نسبی شعور – قوه تمیز و اراده در زمان ارتکاب جرم – از موجبات تخفیف یا تبدیل مجازات مرتکب جرم به شمار می آمد ، در حالی که در مقررات موضوعه فعلی در رسیدگی به جرم ، چنین مقرراتی حتی در جرائم تعزیری پیش بینی نشده است و مقررات ماده 54 قانون مجازات اسلامی درباره تأثیر اکراه و اجبار در جرائم تعزیری و مجازات های بازدارنده ناظر به موردی است که اکراه و یا اجبار عادتاً قابل تحمل نباشد و تنها احراز این حالت که سبب زوال مسؤولیت کیفری مرتکب ( مکره و مجبور ) می گردد از این رو در صورتی که تأثیر اکراه و اجبار در ارتکاب جرم نسبی باشد ، نمی توان قائل به پذیرش مسولیت مخففه و تقلیل مجازات مرتکب شد واستناد به کیفیات مخففه ماده 22 قانون مجازات اسلامی نیز فرع بر اصل پذیرش و مسؤولیت کیفری کامل مرتکب جرم است ، اما هدف از اشاره به این مباحث جزایی این است که زنان در زمان ارتکاب برخی جرائم ممکن است تحت شرایط خاص در موقعیت هایی قرار گیرند که این شرایط و وضعیت موجب اختلال نسبی در اراده آنان در حال ارتکاب جرم گردد ، به عنوان مثال حضور شوهر در صحنه جرم و یا مداخله غیر مستقیم وی ممکن است سبب انگیزش زن به ارتکاب جرم و در واقع تمکین او از نوعی اکراه معنوی برای ارتکاب جرم باشد . این نوع اکراه هر چند در حد اکراه « غیرقابل تحمل » نیست ولی نمی توان اثر انگیزشی آن را در ارتکاب جرم توسط زن نادیده گرفت . در برخی از نظام های کیفری مانند انگلستان ، مقرراتی پیش بینی شده که براساس آن اثبات اینکه زنی جرمی را در حضور شوهر خود و تحت اکراه وی ( و نه الزاماً اکراه غیرقابل تحمل ) مرتکب شده است ، می تواند دلیلی برای نفی مسؤولیت کیفری مرتکب باشد و این نوع اکراه ، در واقع اخلاقی و معنوی است و تنها در اتهام قتل عمد و خیانت به کشور پذیرفته نشده است .


دانلود با لینک مستقیم


بزهکاری زنان و مسئولیت کیفری مخففه6ص