فرمت فایل: pdf تعداد صفحات :56 صفحه
ملاحظاتی در تاریخ ایران
فرمت فایل: pdf تعداد صفحات :56 صفحه
لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"
فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات: 20
مقدمه
افلاطون، مایه تباهی فلسلفه بود یا [دستِ کم] شماری از متفکران مدرن، چنین تصوری را در ما برمی انگیزند. نیچه و هایدگر، هر دو، بر این باورند که فلسفه، هیچ گاه از الطاف و عنایات سقراط و افلاطون، در قرن پنجم پیش از میلاد، بهبودی حاصل نکرد. کم تر از دو سده قبل، فلسفه به جریان افتاده بود و، از جهات بسیار، به زحمت قدم های اول را برداشته بود. اما در اینجا [یعنی در قرن پنجم پیش از میلاد] بود که از قرار معلوم، راه خطا را در پیش گرفت.
سقراط هیچ نوشته ای از خود به جا نگذاشت. منبع اصلی اطلاعات ما از او، شخصیتی نیمه تاریخی است که در مکالمات افلاطون ظاهر می شود. غالباً دشوار است تشخیص دهیم که چه وقت این شخصیت، در حال بیان اندیشه هایی است که خودِ سقراط اظهار داشته است یا صرفاً در مقام سخنگوی افلاطون، نقش بازی می کند. در هر دو حال، این سیما، از بیخ و بن، متفاوت بود با فیلسوفانی که پیش از او به سر می بردند (و اکنون، نزد عموم، به پیش – سقراطیان شهرت دارند.)
بنابراین چگونه سقراط و افلاطون، فلسفه را، پیش از آنکه، چنان که باید و شاید، آغاز شده باشد، به تباهی کشاندند؟ ظاهراً خطای ایشان، این بود که فلسفه را امری عقلانی تلقی کردند. ورود تحلیل و برهان استدلالی، همه چیز را ویران کرد.
اما این سنت گرانبهای پیش – سقراطی چه بود که ورود عقل، آن را درهم شکست؟ فیلسوفان پیش – سقراطی، شماری از اعجوبه های برجسته بودند که پرسش های ژرفی را، از هر سنخ، پیش می کشیدند: «واقعیت چیست؟»، «وجود چیست؟»، «باشنده چیست؟» بسیاری از این پرسش ها، تا به امروز نزد فیلسوفان بی پاسخ مانده است (این واقعیت، آن دسته از فیلسوفان مدرن را نیز شامل می شود که با ادعای اینکه اساساً چنین پرسش هایی را نمی شود پاسخ داد، اصلاً وارد بازی نمی شوند.)
ازبکان
اُزبکان میتواند در موارد زیر بکار رود:ازبکان، یک قوم ترک تبار ساکن در ازبکستان و شمال افغانستان است.
ازبکان، در تاریخ ایران به دولت ازبکان یا شیبانیان به سرکردگى محمد شیبانی گفته میشود.
روابط ایرانیان و ازبکان در دوره شاه طهماسب صفوی
مرگ شاه اسماعیل اول و جوان بودن طهماسب و نزاعهای سران قزلباش در دربارفرصتی فراهم ساخت تا بلا انقطاع خوانین اوزبک بر سرزمینهای ایران بتازند. هرچندمرگ محمدخان شیبانی در خراسان در سال 916 ه¨ . ق . 1510 م بهعنوان مقتدرترینرهبر اوزبک، بر حیات سیاسی اوزبکان در ماوراءالنهر تأثیر تضعیفکننده نهاد، لیکنعبیداللهخان اوزبک با داشتن فقیهی برجسته و شیعه ستیز (ابنروزبهان)، که طرححکومت اسلامی را بر مبنای خلافت در سلوک الملوک گرد آورده بود، همچنان روحیاترزمنده مذهبی و عقیدتی را در قوم اوزبک حفظ کرد. این جانشین پرتوان و قدرتمند، کهوارث شکست سنگین مرو بود، با پیروزی در ماوراءالنهر و قتل یار احمد اصفهانی،(5 . ص174ـ170) مقام وکالت، که قدرتمندترین امیر تاجیک ایرانی بود، نشان داد که مرگبنیانگذار دولت اوزبکان بر فروکش کردن ایدئولوژی مذهبی و سیاسی آنان درماوراءالنهر تأثیری نکرده است و آن دولت همچنان به ریاست عبیداللهخان اوزبکدوران جدیدی را در حیات سیاسی اوزبکان گشود و با گردآوری علما و فقیهانی چونخنجی بر حیات مذهبی پیشین و امیال ناکام محمدخان شیبانی تداوم بخشید. لذا دردوران شاه طهماسب در شرق ایران بحران مذهبی و سیاسی مشتعل بود.
اندکی بعد، هم صفویان و هم اوزبکان بهتدریج بعد از فروکش کردن...
نوع فایل : WORD
تعداد صفحه : 5