نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

قانون اساسنامه شرکت پست جمهوری اسلامی ایران

اختصاصی از نیک فایل قانون اساسنامه شرکت پست جمهوری اسلامی ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

قانون اساسنامه شرکت پست جمهوری اسلامی ایران     31/05/1383

فصل اول – کلیات

 

ماده 1- شرکت پست جمهوری اسلامی ایران که در اجرای ماده یک قانون تشکیل آن مصـوب 3/8/1366 مجلس شــــــورای اسلامی به مدت نامحدود تاسیس گردیده و در این اساسنامه اختصاراً شرکت نامیده می شود، شرکت سـهامی اســت که دارای استقلال مالی بوده و با توجه به وظایف، حقوق و اختیارات مقرر در قانون مذکور و قوانین و مقررات پستی، به موجـب این اساسنامه و مقررات مربوط به شرکتهای دولتی و قانون تجارت اداره خواهد شد.

 

ماده 2- مرکز اصلی شرکت تهران است و برای انجام وظایف خود می تواند در هر نقطه از کشور شعب یا نمایندگیــــهائـــی تاسیس و یا عندالاقتضاء نسبت به انحلال آنها اقدام نماید.

 

ماده 3- سرمایه اولیه شرکت پنج میــــــلیارد ریال است که به پنجاه هزار سهم یکصدهزار ریالی تقسیم می شود و کلیــــه سهام آن متعلق به دولت خواهد بود.

 

ماده 4- موضوع فعالیت شرکت عرضه خدمات و علمیات پستی در تمام مراحل آن با استفاده از آخرین پیشرفتهای تجربی و تکنولوژی ارتباطات و انجام کلیه امور مطابق با شرح وظایف مندرج در ماده 4 قانون تشکیل شرکت می باشد.  

 

فصل دوم-ارکان شرکت

 

ماده 5- ارکان شرکت عبارتند از:

1-   مجمع عمومی

2-    هیات مدیره و مدیرعامل

3-       بازرسان  

 

قسمت اول-مجمع عمومی (نمایندگان صاحب سهم)

ماده 6- مجمع عمومی تشکیل می شود از نمایندگان سهام دولت که عبارتند از:

1- وزیر پست و تلگراف و تلفن

2- وزیر امور اقتصاد و دارائی

3- وزیر برنامه و بودجه

تبصره- ریاست مجمع عمومی با وزیر پست و تلگراف و تلفن است که در قبال وظایف و عمــلکرد شرکت مسئول و پاسخگو خواهد بود

 

ماده 7- مجمع عمومی شرکت دو نوع است:

الف- مجمع عمومی عادی

ب- مجمع عمومی فوق العاده

 

ماده 8- مجمع عمومی عادی، حداقل سالی دو بار، یکی حداکثر تا پایان تیرماه، برای بررسی و تصویب ترازنامه و حساب سود و زیان سال مالی قبل و دیگری حداکثر تا پایان آذرماه، برای بررسی و تصویب بودجه، خط مشی و برنامه عملیــــــات سال بعد، بنا به دعوت رئیس مجمع عمومی تشکیل می شود.

تبصره- مجمع عمومی عـــادی، مــمکن است بــــطور فــــوق الـــــــــــــعاده، برای رسیدگـــــــــی و تــــــصویب سایر امـــور و مسائل مـــــــــــــربوط به شرکت (به جـــــــــــــــز آنچه در صلاحیت مجــــــــمع عمومی فوق العاده است) در هــــر موقع، بنا به دعوت رئیس مجمع و یا رئیس هیات مدیره و مدیرعامل و یا به تقاضای کتبی بازرسان، با ذکر علت و مــوافقت رئـــــیس مجمع تشکیل گردد.

 

ماده 9- مجمع عمومی فوق العاده، صرفاً به منظور اتخاذ تصمیم نسبت به تغییر یا اصلاح مواد اساسنامه یا الحـاق موادی به آن و پیشنهاد به مراجع ذیصلاح جهت تصویب و نیز افزایش یا کاهش سرمایه شرکت و سایر موضوعـاتی که بنابر قوانــین مربوط رسیدگی به آنها بر عهده مجمع عمومی فوق العاده است بنا به دعوت رئیس مجمع تشکیل خواهد شد.

 

ماده 10- جلسات مجمع عمومی با حضور تمامی اعضاء مجمع رسمیت خواهد یافت و کلیه تصمیمات آن با اکثریت آراء که شامل رای رئیس مجمع باشد معتبر خواهد بود.

تبصره 1- اعضاء اصلی و علی البدل هیات مدیره و بازرسان در صورت دعوت رئیس مجمع باید در جلسات مجمع عمومی، بدون حق رای حضور یابند.

تبصره 2- تشکیل جلسات مجامع عمومی با دعوت کتبی به عمل می آید. دستور جلسه باید لااقل ده روز قبل از تشکیـل جلسه،به ضمیمه مدارک و دعوتنامه برای اعضاء مجمع ارسال گردد.

ماده 11- وظایف و اختیارات مجمع عمومی عادی عبارتست از:

الف- رسیدگی و اتخاذ تصمیم در مورد گزارشهای هیات مدیره  و تعیین و تصویب خط مشی کلی، برنامه عملیات و بــودجه سالانه شرکت بنا به پیشنهاد هیات مدیره.

ب- رسیدگی و تصویب ترازنامه وحساب سود و زیان شرکت با توجه به گزارش هیات مدیره و بازرسان

ج- تصویب آئین نامه های مالی و معاملاتی شرکت

د- بررسی و پیشنهاد آئین نامه های اداری جهت تائیــد سازمان امـــور اداری و استـــخدامی کشــــور، براساس مقــــررات استخدامی شرکتهای دولتی مصوب 5/2/1352

- بررسی و تصویب جدول حقوق و نرخهای خدمات پستی

و- اتخاذ تصمیم نسبت به تشکیل شرکتهای فرعی

ز- اتخاذ تصمیم نسبت به نحوه مشارکت با بخش خصوصی در جهت انجام برخی از وظایف قانونی شرکت

ح- اتخاذ تصمیم نسبت به پیشنهاد هیات مدیره راجع به مطالبات لاوصول و ارجاع دعاوی به داوری و همچنین صلح دعاوی مطروحه در شرایط خاص با رعایت قوانین و مقررا ت مربوط

ی- تعیین و برقراری حقوق و مزایای رئیس هیات مدیره و مدیرعامل و اعضاء هیات مدیره با تایید شورای حقوق و دستمزد و همچنین حق الزحمه بازرسان (حسابرسان) شرکت  

ک- رسیدگی و اتخاذ تصمیم نسبت به سایر امور مربوط به شرکت که در این اساسنامه ذکر نشده ولی طبق قوانین دیـــگر، در صلاحیت مجمع عمومی می باشد.

 

قسمت دوم- هیات مدیره

ماده 12- هیات مدیره شرکت از یک نفر رئـــیس کــه سمت مدیرعامل را نیز خواهد داشت و چهار عضو اصلی و دو عـــضو علی البدل تشکیل می شود.  

 

ماده 13- اعضاء و رئیس هیات مدیره و مدیرعامل شرکت توسط وزیـــــر پست و تلـــــگراف و تلفن (رئیس مجمع عمومـی) بـــــرای مدت دو سال انتخاب و منصوب می شوند و تا اعضاء و رئیس هیات مدیره جدید انتخاب نشده در سمت خود باقـی هستند و انتخاب مجدد آنان نیز بلامانع خواهد بود.

تبصره- تغییر و برکناری هریک از اعضاء اصلی و علی البدل هیات مدیره، قبل از خاتمه دوره تصدی و انتـخاب و نصب جانشین برای بقیه مدت، با وزیر پست و تلگراف و تلفن خواهد بود.

 

ماده 14- در صورت وفات یا حجر یا استعفا یا برکناری رئیس هیات مدیره و مدیرعامل یا اعضای هیات مدیـره جانشین طبق ماده 13 و تبصره آن برای بقیه مدت معین خواهد شد.

 

ماده 15- اعضاء هیات مدیره از بین کارمندان رسمی شرکت که تقوا و تعهد اسلامی داشته دارای تحصیلات عالی و حداقل 5 سال تجربه عملی در امور مدیریت و یا کارشناسی خـدمات پـستی یا امــــور اداری و مالی و یا امور حقوقی و اقتــــصادی باشند و یا از بین متخصصات برجسته و متعهد دیگر که سوابق مشابهی در مدیریت شرکتهای دولتی داشته باشند انتـخاب خواهنــد شد.

تبصره- حداقل 3 نفر از اعضای اصلی و تمام اعضای علی البدل هیات مدیره بــاید منحصراً از میان کـــــــارمندان عــــالی رتبه شرکت که واجد تجربه کافی در امور فوق باشند انتخاب شوند.

 

ماده 16- اعضای هیات مدیره بطور موظف و تمام وقت در شرکت اشتغال داشته قبـــــول هرنوع شغل موظف یا غیر موظـف برای آنان ممنوع است.

 

ماده  17- جلسات هیات مدیره در هر موقع و حداقل هر 15 روز یکبار به دعوت رئیس هیات مدیره و مدیرعامل یا به تقاضای 3 نفر از اعضای اصلی تشکیل و با حضور 3 نفر از اعضاء رسمیت می یابد. تصمیمات متــــخذه با اکثـــریت آراء پس از امضای رئیس جلسه معتبر و قابل اجرا بوده اداره جلسات با رئیس هیات مدیره و مدیرعامل خواهد بود.

تبصره- در صورت غیبت یکی از اعضای اصلی یکـــی از اعضـــای علی البدل به دعــوت رئـــیس هیات مدیره و مدیرعامــل در جلسات با حق رای شرکت خواهد کرد.

 

ماده 18- دستور جلسات هیات مدیره از طرف رئیس هیات مدیره تعیین خواهد شد.

 

ماده 19- تصمیمات متــــخذه در هر یک از جلسات هیات مدیره باید پس از امضای اعضای حاضر در جلسه در سه نسخـــه تنظیم گردد و ظرف پنج روز یک نسخه از آن برای رئیس مجمع و نسخه ای برای بازرسان شرکت ارسال و نسخه ســــوم در پـــــــرونده مخصوصی در شرکت نگهداری گردد.

تبصره – هیات مدیره باید دارای دفتری باشد که تمام تصمیمات، با ذکر نظرات اقلیت بطور منظم در آن ثــبت و به امضـــــای اعضای حاضر در جلسات برسد.

 

وظایف و اختیارات هیات مدیره

ماده 20- هیات مدیره برا ی اجرای وظایف مقرر در قانون تشکیل شرکت و مقررات این اساسنامه و تامن مقــاصد و اهداف شرکت دارای اختیارات کامل م باشد.  

 

ماده 21- وظایف و اختیارات هیات مدیره به شرح زیر است.

الف- اجرای مصوبات و تصمیمات مجمع عمومی شرکت

ب- تهیه و تنظیم آئین نامه های مالی، معاملاتی، اداری و سایر آئین نامه های داخلی شرکت و در صورت تجدیدنظر در آنها و پیشنهاد به مجمع عمومی جهت تصویب یا حسب مورد اخذ تایید مراجع ذیربط

ج- تهیه و تنظیم برنامه های کلی توسعه امورپست و بودجه عمرانی، در چهارچوب برنامه ریزی و سیاست عمومی دولــت برای پیشنهاد به مجمع عمومی

د- بررسی و تایید ترازنامه و حساب سود وزیان شرکت و گزارش به مجمع عمومی

ه- تنظیم و تعیین جدول حقوق و نرخهای خدمات پستی و تعیین خط مشی کلی مربوط به افزایش یا کاهش تعرفه خدمات پستی برای پیشنهاد به مجمع عمومی

و- اتخاذ تصمیم در مورد تاسیس شعب یا نمایندگیهای شرکت درسطح کشور و عندالافتضاء انحلال آنها

ز- بررسی و تایید گزارش و برنامه عملیات سالیانه شرکت و هر نوع گـزارش یا پیشنهادی که به موجــــب این اساسنـــامه بایستی جهت تصویب به مجمع عمومی تسلیم گردد.

ح- اظهارنظر و ارزیابی گزارشهای مربوط به عملیات شرکت

ط- رسیدگی و اتخاذ تصمیم در مورد قراردادهای شرکت باید به تصویب هیات مدیره برسد

ی- رسیدگی و اتخاذ تصمیم نسبت به انجام قسمتی از وظایف و خدمات جنبی شـرکت توسط هــواپیمائی و راه آهـــــــن جمهوری اسلامی ایران و شرکتهای حمل و نقل دیگر ، که در بهبود و توسعه امورپست موثر و با صرفه تشخیص داده مـــی شوند.

ک- بررسی و تهیه تشکیلات شرکت و اظهارنظر در مورد تغییرات و تجدید نظرهای سازمانی و پیشنـــــهاد به سازمان امــور اداری و استخدامی کشور جهت تصویب.

ل- بررسی و تایید ارجاع دعاوی و اختــلافات به داوری و همچنین صلح دعاوی شرکت در شرایط خاص و پیشنهاد به مجــمع عمومی یا رعایت قوانین و مقررات مربوطه

م- اتخاذ تصمیم نسبت به فروش دارائیهای ثابت (اموال غیرمنقول) که صرفه و صلاح شرکت ایجاب نماید.

ن- بــررسی و تــنظیم سیاست ارتباط با مجامع و اتحادیه های جهانی و منطقه ای پست در زمینه مبادله اطلاعات فنـــی و اجرائــی در امور پستی بین المللی و مشارکت در تدوین دستورالعملها و توصیه های مربوطه و پیشنهاد کلیه موارد فوق به مراجع ذیربط.

س- اتخاذ تصمیم در مورد استفاده از خدمات مهندسان مشاور و کارشناسان داخلی و عندالاقتضاء کارشناسان و مشاوران خارجی با رعایت مقررات مربوطه

ع- اتخاذ تصمیم نسبت به تحصیل اعتبار و وام از بانکها و موسسات اعتباری کشور در مواردضروری.

ف- اظهارنظر در امور مربوط به شرکت از طرف رئیس هیات مدیره و مدیرعامل یا یکی از اعضاء مطرح شود.

ص- بررسی  و تایید ضرورت تشکیل شرکتهای فرعی و پیشنهاد آن جهت تصویب به مجمع عمومی

 

وظایف و اختیارات رئیس هیات مدیره و مدیرعامل

ماده 22- رئیس هیات مدیره و مدیرعامل، بالاترین مقام اجرائی و اداری شـرکت بوده، بر کلـیه واحدهـــای تابعه شرکـــــــت ریاست دارد و مسئول حسن جریان امور و حفظ حقوق و منافع و اموال شرکت می بـاشد و برای اداره امور شرکت و اجــــراء مصـــوبات مجمع عمومی و هیات مدیره دارای همه گونه حقوق و اختیارات تام، در حـدود مقررات این اساسنامه و آئــــیــــن نامه هــــای شرکت و بودجه مصوب می باشد و نمایندگی شرکت را در مــقابل کلیه مقامات قضائی و اشخاص حقیقی یـــا حقوقی، بـــــا حق توکیل غیر خواهد داشت و نیز می تواند قسمتی از اختیارات خود را به موجب ابـلاغ کتـــبی به هریــک از اعضاء هیـــــات مدیره یا روسا و مدیران ارشد شرکت به تشخیص و مسئولیت خود تفویض کند.

تبصره- رئیس هیات مدیره و مدیرعامل می تواند، در مواردی که مقتضی بداند وکیل دعاوی انتخاب نماید، ولی ارجـاع دعاوی و اختلافات شرکت به داوری و سازش و انتخاب داور منوط به تایید هیات مدیره و تصویب مجمع عمومی و رعایت قــوانــــین و مــــقررات مربوط است.

 

ماده 23- رئیس هیات مدیره و مدیرعامل برای اداره امور شرکت، بالاخص دارای وظایف و اختیارات زیر می باشد:

الف- اجرای مـصوبات و تصـمیمات مجمع عمومـی و هیات مدیره و انجام کلیه امور اداری و اجرائی شرکت در حــــدود بودجه مصوب طبق قانون تشکیل و اساسنامه و آئین نامه های شرکت و سایر مقررات مربوطه.

ب- نظارت بر حسن اجرای مفاد اساسنامه و آئین نامه ها و مقررات و بودجه شرکت

ج- رسیدگی و اخذ تصمیم درباره کلیه امور اداری، آموزشی و استخدام کارکنان طبق آئین نامه های داخلی شرکت و سایر قوانین و مقررات مربوطه

د- تهیه و تنظیم بودجه سالیانه،ترازنامه، برنامه عملیات و آئین نامه های داخلی شرکت و تقدیم به مجمع عمومی پــس از تایید هیات مدیره

ه- بررسی و تایید سیاست ارتباط با مجامع و اتحادیه های جهانی و منطقـه ای پست در زمینه مبــــــادله اطلاعات فنـــی و اجرائی در امور پستی بین المللی و ارائه آن جهت تصویب مراجع ذیربط و شرکت در مجامع اتحادیـه های جهانی و منـــطقه ای پست بعنوان نماینده وزیرپست و تلگراف و تلفن پس از موافقت و تصویب وزیر مذکور

و- اقدام به تمرکز وجوه درآمد شرکت و صدور دستور پرداخت هزینه عملیات اجرائی شرکت طبق برنامه ها و بــــــودجه هـای تفضیلی مصوب

 

ماده 24- کلیـــه قراردادها، چک ها، اسناد و اوراق مالی تعهدآور شرکت باید به امضای رئیس هیات مدیره و مـــــدیرعامل یا قــائم مقام و یکی از اعضای هیات مدیره برسد. صاحبان امضای این قبیل اوراق در واحدهای تــــابعه، به تصویب هیات مدیره تـــعیین خواهند شد.

 

ماده 25- رئیس هیات مدیره و مدیرعامل باید یک نسخه از ترازنامه و حساب سود و زیان و صـــــورت دارائـــــی شرکـــــت را حـــــداقل بیست روز قبل از طرح در هیات مدیره، به منظور رسیدگی و اظهار نظر بازرسان ارسال دارد.

 

قسمت سوم- بازرسان

ماده 26- شرکت دارای سه نفر حسابرس (بازرس) خواهد بود که به پیشنهاد وزارت امور اقتصادی و دارائی و تصویب مجمع عمومی برای مدت یکسال انتخاب خواهند شد. انتخاب مجدد آنان بلامانع است.

 

ماده 27- در صورت وفات یا حجر یا استعفا یا برکناری هریک از بازرسان، مجمع عمومی برای بقیه مدت با رعایت قــــوانین و مقررات مربوط، جانشین وی را انتخاب خواهد نمود.

 

ماده 28- وظایف بازرسان به شرح زیر است:

الف- تطبیق عملیات شرکت با قوانین و مقررات مربوط و اساسنامه و آئین نامه های داخلی و بودجه مصوب

ب- رسیدگی به ترازنامه و حساب عملکرد و  سود و زیان شرکت و تصدیق مطابقت آن با اوراق  و دفاتر شرکت و تهیه گزارش چگونگی عملیات و امور مالی سالیاته شرکت برای تسلیم به مجمع عمومی

ج- رسیدگی به موجودی مخازن و صندوقهای تمبر و اوراق بهادار پستی و صندوقها و حسابهای ریالی و ارزی بانکی و دفاتر و اسناد مربوطه و موجودی انبار های شرکت

د- پیشنهاد نظریات مفید به هیات مدیره و مدیرعامل شرکت

ه- حضور در جلسه مجمع عمومی که به ترازنامه رسیدگی می شود برای اداء توضیحات لازم

و- انجام وظایفی که طبق قانون تجارت بعهده بازرسات (حسابرسان) شرکت گذاشته شده است.

تبصره- گزارش بازرسان در مورد چگونگی عملیات و امور مالی سالیانه شرکت بـــاید حداقل 15 روز قبل از تشکیل مجـــــمع عمومی از هر حیث آماده بوده. جهت بررسی هریک از اعضاء مجمع عمومی ارسال و رونوشت آن نیز برای هـــــــــیات مدیره فرستاده شود.

 

ماده 29- بازرسان (حسابرسان) در اجرای وظایف خود با اطلاع رئیس هیات مدیره و مدیرعامل حق مراجعه به کلیه دفاتر و پرونده های اداری، مالی و فنی و اسناد قراردادها و معاملات شرکت را دارند و در هــــر مورد می توانند بـــه تــــحقیقات لازم مبادرت نمایند، ولی حق مداخله در امور اداری و اجرائی شرکت را نداشته و اقدامات آنان نباید در هیچ مورد موجب تـــــوقف عملیات شرکت گردد. رئیس هیات مدیره و مدیرعامل موظف است کلیه اسناد، مدارک، پرونده ها و اطلاعات مـورد نـــــــــــیاز بازرسان را در اختیار آنان قرار دهد و تسهیلات لازم را فراهم نماید.

 

ماده 30- هرگاه بازرسان (حسابرسان) در جریان رسیدگی و تطبیق عملیات شرکت، اشتباهات یا تخلفات و یا سایر بــــی ترتیبی هائی را مشاهده نمایند، باید مورد را بدواً در جهت اصلاح امور و رفع اشتباهات و بی ترتیبی ها و رسیدگی و تعقیب متخلفین به رئیس هیات مدیره و مدیرعامل گزارش داده و مراتب را کتباً نیز به اطلاع رئیس مجمع عمومی برسانند


دانلود با لینک مستقیم


قانون اساسنامه شرکت پست جمهوری اسلامی ایران

تعادل قوا سه گانه

اختصاصی از نیک فایل تعادل قوا سه گانه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

تعادل قوا در جمهورى اسلامى ایران

روابط قوا در جمهورى اسلامى ایران برخلاف تمامى کشورهاى دنیا به گونه اى خاص تنظیم شده است. هر چند که به ظاهر به صورت تفکیک نسبى قوا تلقى مى شود، لیکن این روابط از ویژگى هاى خاصى برخوردار است که به خوبى آن را از سایر رژیم ها متمایز مى سازد.(4)

مفهوم تفکیک قوا در مقابل «وحدت قوا»(5) به کار مى رود. این تفکیک موجب پدیدارى سازمان هاى حاکم عدیده تخصصى مى گردد که هر کدام به انجام وظیفه خاص خود مشغول اند و هیچ یک از قوا حق انجام وظیفه قواى دیگر را ندارد. سنخیت قواى حاکم، هم چنین اقتضا مى کند که هر یک از قوا، بدون برترى و دخالت یکى در قلمرو اختیارات دیگرى، کار خود را انجام دهد و هیچ یک از قوا حق سؤال، استیضاح، عزل و انحلال یکدیگر را نداشته باشد. این چنین استقلالى را اصطلاحاً «تفکیک مطلق قوا»(6) مى گویند.

نظریه تفکیک مطلق قوا، در جریان تحولات تاریخى دست خوش تغییراتى شده است که دیگر نمى توان استقلال در مفهوم آن را چندان مشاهده کرد. خطر بالقوه و بالفعلى که از ناحیه قوه مجریه و زمام دارى آن ناشى مى شود، هم قواى دیگر را تحت الشعاع «ریاست گرایى»(7) اجرایى قرار مى دهد و هم این که آزادى و امنیت فردى را تهدید مى کند.(8) دلیل این مطلب این است که در اکثر کشورهاى دنیا در بحث ارتباط متقابل قوا، قوه مجریه مشمول بیش ترین نظارت ها از سوى دو قوه دیگر قرار مى گیرد.

قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران، در تدوین قواى سه گانه، علاوه بر ضرورت همکارى قوا، براى تأمین اهداف کلى نظام از اندیشه مذکور به دور نبوده و مراتبى از ارتباط متقابل، توأم بانظارت و مسئولیت بین قواى حاکم را پیش بینى کرده است. در اصل 57 قانون اساسى ضمن برشمرن قواى سه گانه، مقرر مى دارد که این قوا مستقل از یکدیگرند. آن گاه در اصل 58 و 59 اِعمال قوه مقننه را منحصر به مصوبات مجلس شوراى اسلامى و در مسائل مهم از طریق همه پرسى و مراجعه مستقیم به آراى عمومى بیان داشته است. هم چنین در اصل 60 قانون اساسى، اِعمال قوه مجریه به استثناى برخى از آن که مستقیماً به عهده رهبرى قرار دارد، صرفاً از طریق رئیس جمهور و وزرا اجرا مى شود و در نهایت این که اِعمال قوه قضاییه (اصل 61) را نیز فقط به عهده دادگاه هاى دادگسترى قرار داده که باید براساس موازین اسلامى تشکیل و به حل و فصل دعاوى و ... بپردازد، اما نویسندگان قانون اساسى در سال 1358 در همان اصل 57 قانون اساسى، ضمن بیان استقلال قوا آورده بودند که : «... روابط بین قواى سه گانه توسط رئیس جمهور برقرار مى گردد.» و نیزدر اصل 113 قانون اساسى آمده بوده: «... مسئولیت اجراى قانون اساسى و تنظیم روابط قواى سه گانه و ریاست قوه مجریه جز در امورى که برعهده رهبرى است، به عهده رئیس جمهور است».

بنابراین، طبق این اصول، رئیس جمهور هماهنگ کننده قواى سه گانه کشور بود، لیکن پس از بازنگرى قانون اساسى در سال 1368 و با سپرى کردن یک دهه تجربه عملى در کارهاى اجرایى، قضایى و تقنینى وضعف هایى که در قانون اساسى وجود داشت، شوراى بازنگرى قانون اساسى به فرمان امام خمینى(ره) در تاریخ 1368/2/4 تشکیل گردید و در آن در خصوص روابط قوا نیز نکاتى مورد توجه و تصویب قرار گرفت.

در قانون اساسى 68 بعد از بازنگرى، ضمن این که مسئولیت تنظیم روابط بین قواى سه گانه را از رئیس جمهور گرفته و به شخص رهبر واگذار کرده است، در اصل 57 آمده است:

«... قوه مقننه، مجریه و قضاییه زیر نظر ولایت مطلقه امر و امامت امت برطبق اصول قانون اساسى اعمال مى گردند.» هم چنین در اصل 110 قانون اساسى، ضمن برشمردن وظایف و اختیارات رهبر، در بند 7 همین اصل یکى از وظایف رهبر را «حل اختلاف و تنظیم روابط قواى سه گانه» متذکر شده است و در اصل 113 نیز این مسئولیت را از رئیس جمهور سلب کرده است.

در نظام اسلامى هرگاه سخن از تفکیک قوا یا روابط قوا به میان مى آید، به دلیل جلوگیرى از تمرکز نامشروع و فساد برانگیز قدرت است؛ زیرا که ممکن است، انسانى که شایستگى هاى لازم و توانایى هاى منطبق بر معیارهاى اسلامى را دارا مى باشد، در رأس تمامى قوا و نهادهاى جامعه اسلامى قرار بگیرد و هیچ گونه مفسده اى هم به دنبال نداشته باشد، هم چنین براساس اعتقادات شیعى، ائمه(ع) در حکومت اسلامى، حاکمان مطلق و بدون قید و شرطى بودند که تنها براساس تکلیف شرعى و الهى اداره جامعه را به عهده مى گرفتند و این امر منافاتى با تفویض امر اداره قسمتى از حکومت به دیگران نخواهد داشت و لذا است که امام (ع)، ضمن این که ریاست و فرماندهى کل قواى نظامى را به عهده داشت، ولى در عین حال نصب و عزل استانداران و فرمانروایان ولایات گوناگون را خود شخصاً انجام مى داد، هم زمان در مسجد هم به امر قضاوت مى پرداخت.(9)

پس باتوجه به این که امروزه، به علل گسترش ارتباطات و افزایش جمعیت و ... چاره اى جز تقسیم وظایف وجود ندارد، وقتى سه قوه و ارگان از یکدیگر مشخص و متمایز شدند، مسئله دیگر، روابط قواى مزبور است. به عقیده منتسکیو، چگونگى این روابط، تأثیر زیادى در تأمین آزادى دارد. از این جهت منتسکیو قائل به دو اختیار مى شود، اختیار تصمیم گیرى و اختیار مانع شدن از اجراى آن، منتسکیو مى گوید باید هر قوه بتواند در قلمرو اختصاصى خود تصمیم بگیرد، ولى قواى دیگر نیز باید بتوانند به وسایلى از اجراى آن جلوگیرى کنند، چنان که مثلاً قوه مقننه قانون را تصویب مى کند (اختیار تصمیم گیرى) اما قوه مجریه نیز مى تواند در مواردى از توشیح واجراى آن جلوگیرى کند (اختیار مانع شدن و متوقف ساختن)(10). بر همین مبنا است که قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران پس از پذیرش مهم ترین اصل خود، یعنى اصل ولایت مطلقه فقیه عادل و جامع الشرایط که عامه مردم قبول ولایت او را بر خود لازم و واجب شمرده اند، نقطه پیوند و اتصال قواى حاکم درجمهورى اسلامى ایران را ولى فقیه و رهبر دانسته و اعمال حاکمیت قواى مزبور را صرفاً براساس نظر و نظارت رهبر مشروع و قانونى مى داند.(11)

بنابراین، از آن جایى که رهبر در نظام اسلامى داراى ویژگى هاى خاص است، لذا نظارت رهبرى باعث مى شود که کسى از کارگزاران نظام قدرت سوء استفاده از مقام و مسئولیت خود را نداشته باشد، به خصوص اصل 111 قانون اساسى مکانیزم خاصى براى جلوگیرى


دانلود با لینک مستقیم


تعادل قوا سه گانه

دانلود پاورپوینت ویژگی ها و اهمیت انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم - 59 اسلاید

اختصاصی از نیک فایل دانلود پاورپوینت ویژگی ها و اهمیت انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم - 59 اسلاید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت ویژگی ها و اهمیت انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم - 59 اسلاید


دانلود پاورپوینت ویژگی ها و اهمیت انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم - 59 اسلاید

 

 

دولتی‌ها ترجیح می‌دهند نام کاندیدای خود را اعلام نکنند و به نظر می‌رسد از متمرکز شدن همه رقبا روی تحرکات مشایی راضی هستند. آن‌ها در رسانه‌های خود نیز به شدت، اظهارات و اقدامات اسفندیار کابینه را برجسته می‌کنند، اما این احتمال وجود دارد که با سرگرم شدن اصولگرایان به اقدامات مشایی، دولتی‌ها بتوانند با فراغ بال گزینه اصلی خود را مهیای حضور در انتخابات کنند

برای دانلود کل پاورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت ویژگی ها و اهمیت انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم - 59 اسلاید

تحقیق درمورد دولت و امنیت اجتماعی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درمورد دولت و امنیت اجتماعی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 31

 

دولت و امنیت اجتماعی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

چکیده :

تأمین امنیت اجتماعی از وظایف مهم نظامی سیاسی و دولت به حساب می آید. حوزه و گستره امنیت اجتماعی، بستگی به تصویری دارد که نظام سیاسی از دولت و ساختار و هدف خود می دهد. از آنجا که محور اصلی در این نوشتار، قانون اساسی جمهوری اسلامی است در این زمینه به بررسی جایگاه امنیت اجتماعی با عطف توجه به تعریف آن و تبیین دولت ، در قانون اساسی پرداخته شده است. با توجه به اندیشه سیاسی اسلام و لزوم هدایت و به سعادت رساندن مردم ، انقلاب و ایدئولوژی انقلاب اسلامی، حوزه های امنیت اجتماعی در ابعاد قضایی، اقتصادی، سیاسی و اداری فرهنگی، اجتماعی، و نظامی قابل ترسیم است که بیانگر جامعیت نظری و گستردگی و حداکثری دولت در نظام اسلامی است.

مقدمه:

«امنیت» به معنای اولیه آن یعنی صیانت نفس یکی از مسائلی است که «دولت» به خاطر آن به وجود آمده است. به این معنا که ضرورت اساسی ایجاد و تأسیس دولت، استقرار و حفظ امنیت در اجتماع بوده است. البته بحث امنیت در هر زمانی، معنای خاص داشته است؛ گاه تنها معنای «حفظ جان و صیانت نفس» (در اندیشه ای هابز) داشته و زمانی دیگر، «حفظ اموال و دارایی» (در اندیشه ای لاک) به معنای آن اضافه شده است. (لئو اشتراوس، 1373، ص62) امروزه معنای امنیت علاوه بر مسائل جانی و مالی به حوزه های متفاوت آزادی، مشارکت سیاسی، تأمین اشتغال و رفاه و حتی بهره گیری از اوقات فراغت و برآوردن استعدادها هم کشیده شده است. البته میزان و محدوده این موضوعات و حوزه ها متناسب با بینش و اندیشه نظام های سیاسی و نوع آنها می باشد؛ دینی یا سکولار و لائیک بودن، لیبرالیستی یا مارکسیستی بودن، توتالیتر و انحصارگرا یا دموکرات بودن، به جامعه مدنی و حوزه خصوصی افراد اهمیت دادن و عواملی دیگر بر مؤلفه ها چارچوب امنیت تأثیر می گذارد. از آنجا که دولت در جمهوری اسلامی ایران بعد از پیروزی انقلاب در بهمن ، 57 «اسلامی» شد در این زمینه اندیشه های سیاسی اسلام خصوصاً تشیع و بحث انقلاب و ایدئولوژی انقلاب اسلامی، تأثیر زیادی بر چگونگی تدوین و محتوای قانون اساسی و نوع نظام سیاسی آن گذاشته است. با توجه به این موضوع سؤال اصلی در نوشتار این است «جایگاه امنیت جامعه در قانون اساسی جمهوری اسلامی چیست؟»

از آنجا که بحث تأمین امنیت جامعه وظیفه دولت است لازم می آید تا به دولت از منظر اندیشه‎ای نیز نگریسته شود که این موضوع در ابتدا و به اختصار آورده شده است. فرضیه اصلی نوشتار هم این است: «با توجه به اندیشه سیاسی تشیع و لزوم هدایت و زمینه سازی برای به سعادت رسیدن مردم، شاهد ظهور و رشد رویکردی هستیم که بر اساس آن دولت به عنوان متولی وظایف بالا، رشد نموده و توسعه می یابد. این ایده در مقابل رویکرد تحلیلی قرار دارد که با توجه به اینکه بحث امنیت در حوزه های حقوقی (جانی و مالی) در گذشته مطرح بوده اما سرایت و گسترانیدن آن در قالب امنیت اجتماعی به حوزه های قضایی (پایمال نشدن حقوق افراد در دادگاههای نظام سیاسی)، سیاسی (بحث مشارکت سیاسی در قالب احزاب، مطبوعات، گروهها و سندیکاهها و آزادیها)، اداری (برخورد مناسب اداره جات با مراجعین)، اقتصادی (تأمین شغل، مسکن، رفاه، جلوگیری از تورم زیاد، رفع فقر)، فرهنگی (ازدواج، هنر و برآوردن استعدادها) در دوران جدید اتفاق افتاده است؛ قائل به تعریف این مفهوم در حیطه حوزه غیر دولتی می باشد. مطابق این رویکرد طرح مسایلی چون اهمیت این مسایل ریشه در افزایش فردیت افراد و حقوق آنها ـ با توجه به مسائلی چون موضوعیت یافتن تک تک افراد، آزادی، رفاه، فعلیت یافتن استعدادها و... ـ موید این مدعاست.

در این نوشتار ابتدا به مفهوم شناسی پرداخته شده، بعد چارچوب نظری تحقیق و در مرحله بعد موضوع امنیت اجتماعی آمده است. سپس محورها و زمینه های امنیت اجتماعی در قانون اساسی جمهوری اسلامی بر شمرده شده و در نهایت نتیجه گیری مولف آمده است.

نکته آخر آنکه این نوشتار «تبیینی» است؛ یعنی صرفاً به تبیین جایگاه امنیت جامعه و دولت در قانون اساسی جمهوری اسلامی پرداخته شده است.

الف. مفهوم شناسی

امنیت

«امنیت» از جمله مفاهیم پچیده‎ای است که ارائه تعریف واحدی از آن به سادگی میسر نیست. «امنیت» پیش از آنکه مقوله ای قابل تعریف باشد پدیده ای ادراکی و احساسی است یعنی این اطمینان باید در ذهن توده مردم، دولتمردان و تصمیم گیران به وجود آید که برای ادامه زندگی بدون دغدغه امنیت لازم وجود دارد [یا نه] (کاظمی، 1352، ص117).

در تعریف «لغوی» امنیت عبارت از «محافظت در مقابل خطر، احساس ایمنی و رهایی از تردید است.» (بوزان، 1378، ص52) در «فرهنگ لغات» امنیت به معنای ایمن شدن، در امان بودن و بدون بیم و هراس بودن آمده است؛ به عنوان مثال در فرهنگ «معین» امنیت به معنای ایمن شدن، در امان بودن و بی بیمی تعریف شده است. (فرهنگ معین، 1363، ص352)، در فرهنگ عمید ایمنی، آرامش و آسودگی (فرهنگ عمید، 1379، ص233) و در فرهنگ «المنجد» اطمینان و آرامش خاطر (فرهنگ المنجد، 1973، ص18) معنا شده است.

در مجموع می توان مفهوم «امنیت» را به مصونیت از تعرض و تصرف اجباری بدون رضایت و در مورد افراد،


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد دولت و امنیت اجتماعی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

شرایط رای قابل اعاده دادرسی در آیین دادرسی مدنی جمهوری اسلامی ایران و فرانسه 38ص

اختصاصی از نیک فایل شرایط رای قابل اعاده دادرسی در آیین دادرسی مدنی جمهوری اسلامی ایران و فرانسه 38ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 41

 

شرایط رای قابل اعاده دادرسی در آیین دادرسی مدنی جمهوری اسلامی ایران و فرانسه

چکیده :

یکی از مراحل دادرسی مرحله شکایت از رایی است که توسط یکی از مراجع قضایی صادر گردیده است.

در مباحث مربوط به آیین دادرسی مدنی حقوقدانان طرق شکایت از رأی را به طرق عادی و فوق العاده تقسیم می کنند.

طرق عادی شکایت شامل واخواهی و تجدید نظر است و طرق فوق العاده شامل فرجام خواهی, اعتراض ثالث و اعاده دادرسی.

دراین مقاله سعی شده است تا آرایی که مطابق آیین دادرسی مدنی ایران و فرانسه قابل اعاده دادرسی هستند از حیث ماهیت رأی و مرجع صادر کننده آن مورد بحث و بررسی قرار گیرد.

مقدمه

اعادة دادرسی در آیین دادرسی مدنی جمهوری اسلامی ایران همواره طی سه دورة قانونگذاری (1329) هـ .ق و 1318 و 1379 هـ .ش) یکی از طرق فوق العادة شکایت از رأی بوده است.

از آنجایی که این شیوة شکایت استثنایی بر اصل قطعیت آرای دادگاه ها و اعتبار امر قضاوت شده است لذا در تفسیر مواد مربوط بایستی از تفسیر موسع پرهیز نمود و قلمرو اجرایی آن را به موارد مصرح در قانون محدود کرد.

یکی از شرایط توسل به این شیوة شکایت وجود یک حکم[1] قطعیت یافته است.

اما اینجا لازم است شرایط رأی قابل اعادة دادرسی در قانون آیین دادرسی مدنی قدیم (1318) و جدید (1379) ایران و قانون قدیم و جدید آیین دادرسی مدنی فرانسه بررسی شود.

الف.

شرایط رأی قابل اعاده دادرسی

اول.

قانون قدیم آیین دادرسی مدنی ایران (ق.ق)

قانون آیین دادرسی مدنی سال 1318 در ماده 591 تصمیمات زیر را قابل اعاده دادرسی دانسته بود:

«1- حکم پژوهشی

1- حکم حضوری مرحله نخستین که به طور قطعی صادر شده است.

2- حکم غیابی مرحله نخستین که مدت اعتراض آن منقضی شده یا غیر قابل پژوهش صادر شده است.»[2]

مطابق قانون قدیم آئین دادرسی مدنی فقط احکام قطعی دادگاهها قابلیت اعاده دادرسی دارند.

لذا حکمی که قابل پژوهشی صادر شده یا حکمی که قابل پژوهشی صادر شده اما از این درخواست پژوهش نشده باشد, قابلیت اعاده دادرسی را ندارد, قطعی شدن حکم به واسطه انقضای مدت پژوهش کافی برای تجویز اعاده دادرسی دانسته نشده است.

ماده 485 ق.ق به روشنی بر این امر دلالت می کرد که مقرر می داشت چنانچه پس از صدور حکم بدوی قابل پژوهش, مجعولیت سند مستند حکم, حیله و تقلب طرف و یاکتمان سند اثبات شود, محکوم علیه حکم بدوی مزبور, در صورتی که در مهلت مقرر نسبت به آن پژوهش خواهی ننموده باشد, می تواند , به جهات مزبور, از تاریخ حکم مجعولیت سند و ...نسبت به آن درخواست پژوهش نماید.(شمس, 1381, ص 460)

دکتر احمد متین دفتری در توجیه مواد مذکور چنین اظهار داشته است:

«قاعده این است که جواز پژوهش و جواز اعاده دادرسی قابل جمع نیستند و این منع از لوازم فوق العاده بودن اعاده دادرسی است.» (متین دفتری, 1343, ج 2, ص 598)

مطابق قانون قدیم فقط نسبت به احکام دادگاه ها می توان تقاضای اعاده دادرسی نمود, لذا قرارها قابلیت اعاده دادرسی ندارند.

به علاوه, علی الظاهر, فقط احکام صادره از محاکم عمومی قابل اعاده دادرسی دانسته شده است.

(واحدی, مجله کانون وکلا, ش 150 و 151 , ص 14)

دوم.

قانون قدیم آیین دادرسی مدنی فرانسه (ق.ق.ف)

بند نخست ماده 840 ق.ق.ف , فقط آرای ترافعی قطعی را که توسط دادگاه بدوی و یا دادگاه تجدید نظر و همچنین آرای غیایی را که به صورت قطعی صادر شده و دیگر قابلیت واخواهی ندارند, قابل اعاده دادرسی دانسته است.[3]

مطابق ماده فوق برای اینکه بتوان نسبت به تصمیمی تقاضای اعاده دادرسی نمود وجود شرایط زیر الزامی است:

تصمیم متخذه باید قطعی باشد:

تصمیم دادگاه باید به صورت قطعی صادر شده باشد.

بنابراین از تصمیماتی می توان تقاضای اعاده دادرسی نمود که در زمان صدور, دادگاه آن را غیر قابل تجدید نظر صادر کرده باشد.

خواه دادگاه صادر کننده دادگاه بخش باشد یا شهرستان یا دادگاه تجدید نظر و یا دادگاه تجاری.

لذا چنانچه تصمیم دادگاه قابلیت تجدید نظر داشته و به خاطر انقضای مهلت از آن تجدید نظر خواهی نشده باشد, قابل اعاده دادرسی نخواهد بود.

ماده 480 ق.ق.ف به صراحت این حکم را بیان ننموده است, اما رویه قضایی به همان صورت نظر داده است.[4]

در مورد اینکه معیار قطعی بودن حکم آیا توصیفی است که قاضی نسبت به رای به عمل آورده و یا اینکه معیار واقعی حاکم خواهد بود, حقوقدانان معتقدند عدم قابلیت واقعی تجدید نظر معیار قطعی بودن حکم است.


دانلود با لینک مستقیم


شرایط رای قابل اعاده دادرسی در آیین دادرسی مدنی جمهوری اسلامی ایران و فرانسه 38ص