نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درمورد خدمتگزاری به مردم در سیره و سخن امام حسین علیه السلام 14 ص

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درمورد خدمتگزاری به مردم در سیره و سخن امام حسین علیه السلام 14 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

خدمتگزاری به مردم در سیره و سخن امام حسین علیه السلام

یکی از مهم‏ترین آموزه‏های قرآن و اهل بیت علیهم السلام خدمت‏به مردم و نیازمندان جامعه است . از دیدگاه مکتب حیاتبخش اهل بیت علیهم السلام خدمتگزاری به افراد جامعه، حد و مرزی ندارد و یک دین باور حقیقی در تمام صحنه‏های زندگی با الهام از رهبران آسمانی خویش می‏کوشد تا باری را از دوش دیگران بردارد و خدمتی را به بشر ارائه کند; گر چه فرد مخدوم، هم کیش او نباشد، البته خدمت‏به اهل ایمان اهمیت ویژه‏ای دارد .

امام حسین علیه السلام با تاکید بر این باور وحیانی می‏فرماید:

«اعلموا ان حوائج الناس الیکم من نعم الله علیکم فلاتملوا النعم فتتحول الی غیرکم; (1) بدانید نیازمندیهای مردم که [به شما مراجعه می‏کنند] از نعمتهای الهی است پس نعمتها را افسرده نسازید [یعنی مبادا با رنجاندن مردم نیازمند کفران نعمت کنید] که این وظیفه خدمت رسانی به دیگران محول خواهد شد .»

بزرگ رهبر جهان اسلام حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله در پیامی جهانی به پیروان خود چنین رهنمود می‏دهد:

«ایما مسلم خدم قوما من المسلمین الا اعطاه الله مثل عددهم خداما فی الجنة; (2) هر مسلمانی که به گروهی از مسلمانان خدمت کند خداوند متعال به تعداد آنان، خدمتگزارانی را در بهشت‏به او عطا خواهد کرد .»

اساسا یکی از مهم‏ترین آرزو و درخواستهای ائمه اطهار علیهم السلام از خداوند متعال توفیق خدمتگزاری به مردم بوده است و آنان این خواسته ارزشمند خویش را در قالب دعاها و سخنان گهربار خویش ابراز می‏نمودند . امام سجاد علیه السلام در دعای مکارم الاخلاق با پروردگار متعال چنین نجوا می‏فرماید:

«واجر للناس علی یدی الخیر ولاتمحقه بالمن (3); خداوندا! انجام کارهای خیر را برای مردم، به دست من اجرا کن و خدمات نیکم را با منت گزاری ضایع مگردان .»

رفع نیاز حاجتمندان و کمک به ارباب رجوع، از نکات قابل توجهی است که در جوامع حدیثی و منابع فقهی بخشهای مستقلی برای آن منظور شده است . «قضاء حاجة المؤمن‏» ، «خدمة المؤمن‏» ، «الاهتمام بامور المسلمین‏» ، «الطاف المؤمن و اکرامه‏» برخی از عناوین این ابواب است . در متن این گفتارهای سودمند، افزون بر ثوابهای اخروی خدمت رسانی، به نتایج پربار این صلت‏خداپسندانه در دنیا نیز اشاره شده است . در یکی از همین روایات، حضرت سیدالشهداء علیه السلام به خدمتگزاران راستین به مردم نوید می‏دهد:

«من نفس کربة مؤمن فرج الله عنه کرب الدنیا والاخرة (4); هر کس اندوهی رااز دل یکی از اهل ایمان بزداید، خداوند متعال غصه‏های دنیا و آخرت او را از میان برداشته [مشکلاتش را حل خواهد نمود ].» بنابراین خدمت رسانی در جامعه اسلامی، بویژه از سوی کارگزاران و مسئولان و صاحبان قدرت و مال و متنفذان، امری لازم و ضروری است . و شایسته است که هر مسلمان وظیفه شناس و مسئولیت‏پذیر در هر پست و مقامی که باشد در امر خدمت رسانی همت نماید و تلاش خود را مضاعف گرداند .

خاطر ناشاد را دلشاد کردن همت است

باغ آفت دیده را آباد کردن همت است

صید مرغان حرم کردن ندارد افتخار

طایری را از قفس آزاد کردن همت است

نان بریدن شیوه مردان والا نیست، نیست

نان برای نوع خود ایجاد کردن همت است

در زمان ناتوانی یاد یاران فخر نیست

روز قدرت از ضعیفی یاد کردن همت است

در این نوشتار سعی شده که عمل مقدس خدمت رسانی در سیره و سخن شاخص‏ترین الگوی خدمتگزاران، یعنی حضرت سیدالشهداء علیه السلام بررسی شده و برخی از زیباترین رفتارها و گفتارهای آن خادم راستین امت اسلام و جامعه بشری به خوانندگان بزرگوار عرضه شود; زیرا آن حضرت، پناه بی‏پناهان، دستگیر یتیمان و اسوه کامل خدمتگزاران است . حضرت مهدی علیه السلام در زیارت ناحیه مقدسه خطاب به آن بزرگوار می‏فرماید:

«کنت ربیع الایتام وعصمة الانام وعز الاسلام ومعدن الاحکام وحلیف الانعام; [ای جد بزرگوار!] تو بهار یتیمان، حافظ وپناه مردم، مایه سرافرازی اسلام، کانون احکام و معارف الهی و هم پیمان بخشش و احسان بودی .»

آری امام حسین علیه السلام نمونه بارز خدمتگزاری و خدمت رسانی به مردم دردمند بود، او با اعمال و رفتار خویش نه تنها گرهی رااز زندگی گرفتاران باز می‏کرد بلکه چگونه خدمت کردن به دیگران را به علاقه‏مندان خویش و بشر دوستان عالم عملا آموزش می‏داد .

آداب خدمت رسانی

در سیره امام حسین علیه السلام در زمینه خدمت رسانی نکات ظریفی وجود دارد که دقت‏بیشتر خادمان دلسوز را می‏طلبد . توجه به شخصیت و حیثیت افراد در امر خدمت رسانی از مهم‏ترین ویژگیهایی است که شایان توجه می‏باشد; چرا که اگر در ضمن اجرای نیکی و احسان و کمک به ارباب رجوع به عزت نفس و آبروی افراد بی‏توجهی شود، نه تنها عمل خدمت رسانی نتیجه مثبت نخواهد داد بلکه مایه انزجار و نفرت نیز خواهد بود . دراین صورت شیرین‏ترین ثمره خدمت‏به تلخ‏ترین خاطره‏ها تبدیل خواهد شد; به همین جهت، حضرت سیدالشهداء علیه السلام به این نکته لطیف توجه خاصی داشت و در مواجهه با نیازمندان این شیوه را رعایت می‏کرد . دو نمونه از رفتار آن حضرت را در این زمینه با هم می‏خوانیم:

1 . روزی شخصی از انصار برای حل مشکل خود به پیشگاه آن بزرگوار آمد . او هنوز لب به سخن نگشوده بود که امام علیه السلام از چهره نگران و سیمای گرفته او، دردها و رنجهای درونی‏اش را دریافت و به وی فرمود:

«یا اخا الانصار صن وجهک عن بذلة المسالة وارفع حاجتک فی رقعة فانی آت فیها ما سارک انشاءالله; ای برادر انصاری، خواسته‏ات را به صورت شفاهی مطرح نکن . خواسته خود را در کاغذی بنویس تا انشاءالله من با انجام دادن آن، موجبات خوشحالی تو را فراهم آورم .»

او نیز در نامه‏ای چنین نوشت:

«یااباعبدالله، من به فلانی پانصد دینار بدهکارم و او مرا تحت فشار قرار داده، با او صحبت کن تا به من مهلت دهد .»

امام نامه‏اش را مطالعه کرده و سپس به درون منزل رفت و کیسه‏ای حاوی هزار دینار آورد و به مرد انصاری داد و به او فرمود:

«پانصد دینار آن را به طلبکار خود پرداخت کن و بابقیه این پول به زندگی‏ات سامان ده .»

و در ادامه افزود:

«ولاترفع حاجتک الا الی احد ثلاثة: الی ذی دین، او مروة، او حسب، فاما ذوالدین فیصون دینه واما ذوالمروة فانه یستحیی لمروته واما ذوالحسب فیعلم انک لم تکرم وجهک ان تبذله له فی حاجتک فهو یصون وجهک ان یردک بغیر قضاء حاجتک (5); [ای برادر، اگر روزی گرفتار شدی] مشکل خود را به جز برای سه کس اظهار نکن:

1 . افراد دیندار; 2 . جوانمرد; 3 . انسانهایی که شرافت‏خانوادگی دارند .

دیندار برای حفظ دین خود [به تو یاری می‏رساند] و جوانمرد به سبب مردانگی خود حیا می‏کند [و به کارت رسیدگی می‏کند] و فرد اصیل و شریف نیز می‏داند که تو با رفتن نزد او از آبرویت مایه گذاشته‏ای و برای انجام دادن خواسته‏ات کوشیده، آبرو و شخصیت تو را حفظ می‏کند .»

2 . روزی مردی بینوا که بر اثر فشار زندگی جانش به لب رسیده و دستش از همه جا کوتاه شده بود به امید رسیدن به نوایی به مدینه آمد . او در آنجا از کریم‏ترین و سخی‏ترین فرد سؤال کرد .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد خدمتگزاری به مردم در سیره و سخن امام حسین علیه السلام 14 ص

محمد حسین بهجت تبریزی شهریار 15 ص

اختصاصی از نیک فایل محمد حسین بهجت تبریزی شهریار 15 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

محمد حسین بهجت تبریزی (شهریار)

زندگینامه

محمد حسین بهجت تبریزی معروف به شهریار در سال 1285 هجری شمسی در روستای زیبای « خوشکناب » آذربایجان متولد شده است.

او در خانواده ای متدین ، کریم الطبع واهل فضل پا بر عرصه وجود نهاد. پدرش حاجی میر آقای خوشکنابی از وکلای مبرز و فاضل وعارف روزگار خود بود که به سبب حسن کتابتش به عنوان خوشنویسی توانا مشهور حدود خود گشته بود.

شهریار که دوران کودکی خود را در میان روستائیان صمیمی و خونگرم خوشکناب در کنارکوه افسونگر « حیدر بابا » گذرانده بود همچون تصویر برداری توانا خاطرات زندگانی لطیف خود را در میان مردم مهربان و پاک طینت روستا و در حریم آن کوه سحرانگیز به ذهن سپرد.

او نخستین شعر خویش را در چهار سالگی به زبان ترکی آذربایجانی سرود . بی شک سرایش این شعر کودکانه ، گواه نبوغ و قریحه شگفت انگیز او بود.

شهریار شرح حال دوران کودکی خود را در اشعار آذربایجانیش بسیار زیبا،تاثیر گذار و روان به تصویر کشیده است.

طبع توانای شهریارتوانست در ابتدای دهه سی شمسی و در دوران میانسالی اثر بدیع و عظیم« حید ربابایه سلام» را به زبان مادریش بیافریند .

او در این منظومه بی همتا در خصوص دوران شیرین کودکی و بازیگوشی خود در روستای خشکناب سروده است:

قاری ننه گئجه ناغیل دییه نده ،

( شب هنگام که مادر بزرگ قصه می گفت، )

کولک قالخیب قاپ باجانی دویه نده،

(بوران بر می خاست و در و پنجره خانه را می کوبید،)

قورد کئچی نین شنگیله سین ییه نده،

( هنگامی که گرگ شنگول و منگول ننه بز را می خورد،)

من قاییدیب بیر ده اوشاق اولایدیم!

(ای کاش من می توانستم بر گردم و بار دیگر کودکی شوم !)

شهریار دوران کودکی خود را درمیان روستائیان پاکدل آذربایجانی گذراند. اما هنگامی که به تبریز آمد مفتون این شهر جذاب و تاریخ ساز و ادیب پرور شد. دوران تحصیلات اولیه خود را در مدارس متحده ، فیوضات و متوسطه تبریز گذراند و با قرائت و کتابت السنه ترکی ، فارسی و عربی آشنا شد.

شهریار بعدا به تهران آمد و در دارالفـنون تهـران خوانده و تا کـلاس آخر مـدرسه ی طب تحـصیل کردو در چـند مریض خانه هـم مدارج اکسترنی و انترنی را گـذراند ولی د رسال آخر به عـلل عـشقی و ناراحـتی خیال و پـیش آمدهای دیگر از ادامه تحـصیل محروم شد و با وجود مجاهـدتهـایی که بعـداً توسط دوستانش به منظور تعـقـیب و تکـمیل این یک سال تحصیل شد، شهـریار رغـبتی نشان نداد و ناچار شد که وارد خـدمت دولتی بـشود؛ چـنـد سالی در اداره ثـبت اسناد نیشابور و مشهـد خـدمت کرد و در سال 1315 به بانک کـشاورزی تهـران داخل شد .

شهـریار در تـبـریز با یکی از بـستگـانش ازدواج کرده، که ثـمره این وصلت دودخـتر به نامهای شهـرزاد و مریم است.

از دوستان شهـریار مرحوم شهـیار، مرحوم استاد صبا، استاد نـیما، فـیروزکوهـی، تـفـضـلی، سایه وزاهدی رامی تـوان اسم بـرد.

وی ابتدا در اشعارش بهجت تخلص می کرد. ولی بعدا دوبار برای انتخاب تخلص با دیوان حافظ فال گرفت و یک بار مصراع:

«که چرخ این سکه ی دولت به نام شهریاران زد»

و بار دیگر

«روم به شهر خود و شهریار خود باشم»

آمد از این رو تخلص شعر خود را به شهریار تبدیل کرد.

اشعار نخستین شهریار عمدتا بزبان فارسی سروده شده است.

شهریار خود می گوید وقتی که اشعارم را برای مادرم می خواندم وی به طعنه می گفت:

"پسرم شعرهای خودت را به زبان مادریت هم بنویس تا مادرت نیز اشعارت را متوجه شود!"

این قبیل سفارشها از جانب مادر گرامیش و نیز اطرافیان همزبانش، باعث شد تا شهریار طبع خود را در زبان مادریش نیزبیازماید و یکی از بدیعترین منظومه های مردمی جهان سروده شود.


دانلود با لینک مستقیم


محمد حسین بهجت تبریزی شهریار 15 ص

میرزا حسین خان سپهسالارقزوینی (مشیرالدوله) 19 ص

اختصاصی از نیک فایل میرزا حسین خان سپهسالارقزوینی (مشیرالدوله) 19 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

حسین یعقوبی

کلاس 352

میرزا حسین خان سپهسالارقزوینی (مشیرالدوله)

تاریخ روابط خارجی ایران به معنای واقعی آن، از زمان سلطنت  قاجاریه آغاز می‌شود .گرچه قبل از آن افراد وفرستادگانی از جانب دول اروپایی به ایران آمد وشد می کردند، اما از اوائل سلطنت قاجاریه است که دول اروپایی به اهمیت استراتژیکی ایران پی بردند وایران وارد عرصه سیاست بین المللی شد. لذا بررسی دیپلماسی ایران ، ارتباط تنگاتنگی به شناخت چگونگی فعالیتها و اقدامات صورت گرفته در طول حکومت قاجار دارد.و همانا برای سلسله قاجاریه دوره سلطنت ناصرالدین شاه نقطه اوج آن است و حوادث و وقایع پیرامونی این زمان حساسیت آن را افزایش داده است تحولات جهانی و رقابت قدرتهای بزرگ بین المللی از قبیل روس و انگلیس و تا حدی فرانسه که تاثیر مهمی در داخل ایران داشته از آن جمله می‌باشدکه هر لحظه موجبات تغییر تصمیمات داخلی را فراهم می‌کرد و استقلال ایران را به خطر می‌انداخت. از دیگر مسائلی که سلطنت پنجاه ساله ناصرالدین شاه را جلوه خاصی می‌دهد آشنایی هرچه بیشتر ایرانیان با تمدن مغرب زمین است که پیامد آن پیدا شدن لغات و واژه‌های جدید چون آزادی، قانون، حکومت مشروطه و غیره بود و این امر جز با تلاش برخی از افراد صاحب نفوذ تحصیل کرده در غرب امکان پذیر نبود.این افراد روشنفکر که اشاعه دهندگان قانون و آزادی جدید مغرب زمین در ایران بودند با گرته برداری از این واژه‌ها به شکلی خام و ناپخته به ترویج و تبلیع این افکار در داخل می‌پرداختند و شاه نیز برای حفظ ظاهر و شاید به دلیل سه سفر پیاپی به غرب و دیدن فاصله کشورش با آنان اندکی به فکر افتاده بود که این فاصله را با دستوراتی شاهانه کم کند و ظاهر امر را آبرومند نماید از جمله این امور به خیال افتادن شاه برای تشکیل دارالشورا می‌توان نام برد.آنچه در این نوشتار مد نظر خواهد بود بررسی شرح حال یکی از صدر اعظم های عصر ناصری به نام میرزا حسین خان سپهسالار است و در آن تلاش شده تا چگونگی به قدرت رسیدن ،شیوه صدارت ،مهمترین رویدادها واقدامات انجام شده او به روی کاغذ آورده شود. در  این تحقیق از منابع زیر استفاده شده است.

1- کتاب سیاستگران دوره قاجار نوشته احمد خان ملک ساسانی در مورد احوالات و اقدامات میرزا به تفضیل توضیح داده است و نویسنده سعی کرده نه تنها نکات مثبت  بلکه نکات منفی اقدامات او را تشریح نماید.2- کتاب تحولات فرهنگی ایران در دوره قاجاریه نوشته دکتر احمد هاشمیان شرح مختصری از میرزا و ...... و القاب و مسئولیتهای او با بیانی ساده و روان نوشته شده است.3- کتاب بازنگری در تاریخ قاجاریه نوشته ابونصر عضد قاجار (نوه مظفرالدین شاه و خواهرزاده مصدق) است که در آن مطالبی از دوران قاجار گفته شده و شاید درکتب دیگر ذکر نشده باشد لکن دید کلی نویسنده مثبت و از قاجار در نوشته‌های او به نیکی یاد شده است.4- کتاب تاریخ مشروطه ایران نوشته احمد کسروی: نحوه نگارش این کتاب کمی ادبی و ثقیل است و نویسنده با دید مثبت اقدامات میرزا را ارزیابی و از اقدامات منفی او همچون قرارداد رویتر تنها به اشاره‌ایی کوتاه بسنده نموده است.5- کتاب امیرکبیر و ایران نوشته فریدون آدمیت: کتاب معتبر و کاملی است که می‌توان به عنوان مرجعی مطمئن از آن استفاده نمود. در این کتاب نویسنده توضیحاتی درخصوص اقدامات نظامی و اجتماعی میرزا و همچنین خدمات پدرش ارائه نموده است.6- در پایان نامه آقای علی قنبرپور به نام بررسی نقش روشنفکران درانقلاب مشروطیت مطالب مختلفی در مورد میرزا حسین خان مطرح شده است که شامل مفاد قراردادها منعقده و اقدامات زمان صدارت وی می‌باشد در این پایان نامه از او به عنوان یک سکولاریست و کسی که دین را از سیاست جدا کرده و قدرت روحانیان را در دربار به حداقل رسانده یاد شده است.7- آخرین منبع مورد استفاده در این تحقیق اینترنت است که می توان به  سایت سازمان میراث فرهنگی اشاره نمودالف : قبل از صدارت

میرزا حسین خان فرزند میرزا نبی خان امیردیوان قزوینی در سال 1243 ه . ق متولد شد. اجداد وی اهل علی آباد مازندران بوده و پدر بزرگ وی موسوم به عابدین بیک درقزوین درخدمت شاهزاده علینقی میرزای رکن الدوله حکمران قزوین به دلاکی وخاصه تراشی اشتغال داشت. بدین سبب دشمنان میرزا حسین خان وی را دلاک زاده لقب می دادند. پدروی دردستگاه حکومتی رکن الدوله مال وثروتی اندوخته ونردبان ترقی را طی نمود؛ به نحوی که هم یکی از دختران فتحعلی شاه را به زنی گرفت وهم به حکمرانی اصفهان و فارس نائل آمد. درسال 1274 ه . ق حکمران شیراز شد و در رفع اختلافات بین لشکریان و کشوریان درشیراز توفیقاتی بدست آورد وچون ترتیب عروسی گلین خانم دختر احمد علی میرزا را با ناصرالدین شاه به بهترین وجه فراهم نمود ، قرب ومنزلت وی نزد شاه افزایش یافت  .

رشد وترقی میرزا حسین خان سپهسالار عمدتاً مرهون توجهات خاص امیرکبیرمی باشد. نظربه روابط خاصی که بین امیرکبیروامیردیوان وجود داشت،امیرکبیرپس از رسیدن به صدارت4 فرزند ذکور امیردیوان را به تهران خواسته و آنها را به کارهای دولتی واداشت ومیرزا حسین خان را که فرزند بزرگ وی بود، برای تحصیل به خارج از کشور اعزام نمود  وچون فرد باهوشی بود وبه زبانهای فرانسوی وعربی آشنا شد، بعد از مراجعت به کشور وکیل کارهای پدرش گردید ودروزارت امور خارجه مشغول انجام وظیفه شد و چون پدر وی فوت نمود، امیرکبیر او را به دلیل مضیقه مالی به کار پردازی به بمبئی هند اعزام نمود . اقامت وی در بمبئی به مدت سه سال به طول انجامید وبعد از سه سال با ثروت فراوانی به ایران مراجعه نمود. درسال 1271 ه.ق یعنی درزمان صدارت میرزا آقا خان نوری با سمت جنرال قنسولی عازم مأموریت به تفلیس شد. درسال 1275 ه.ق به سمت وزیرمختاری ایران دراسلامبول انتخاب گردید. درسال 1280 موقتاً از اسلامبول به تهران فرا خوانده شد ودرسلک اجزای دارالشورای دولتی در آمده و مجدداً به اسلامبول بازگشت. درسال 1285 ه.ق یعنی ده سال بعد از اشتغال به سمت جنرال قنسولی در اسلامبول، به تهران احضار و از درجه وزیرمختاری و ایلچی گری مخصوص به مقام سفارت کبری نایل آمد ومجدداً به اسلامبول رفت ومدت دو سال دراین سمت مشغول انجام وظیفه بود تا اینکه درسال 1287 ه.ق ترتیب عزیمت ناصرالدین شاه به عتبات عالیات را فراهم ساخت وبعد از این مسافرت است که خدمات وی دربغداد وعتبات و خارج از کشور موافق طبع ناصرالدین شاه قرارگرفت وشاه اورا باخود به تهران آورده ، ابتدا وزارت عدلیه و وزارت وظایف و اوقاف و سپس درسال 1288 ه.ق به لقب سپهسالار اعظم مفتخر گشته و سمت سرداری کل سپاه ایران نیز به وی واگذار شد. البته علت انتخاب وی به وزارت عدلیه بدین سبب بود که خانواده وی سالها در دیوانخانه عدلیه کار میکردند .  همچنین دراین سال جزو اعضای دارالشورای کبری درآمد تا اینکه در29 شعبان سال 1288 ه.ق از طرف ناصرالدین شاه به صدر اعظمی انتخاب گردید . در 21 سالی که از زمان اعزام وی به بمبئی تا زمان انتخاب شدنش به صدر اعظمی سپری نمود ( 1267-1288 ) مشیرالدوله، هم از نظر اقتصادی ثروتمند گردید وهم از نظر سیاسی جایگاه ویژه ای برای خود دست و پا نمود.

عواملی که موجب ثروتمند شدن وی گردید عبارت بودند از: 1. هنگامی که جنرال قنسول ایران در بمبئی بود با حمایت و راهنمایی آقا خان محلاتی که با جناق یکدیگر بودند درشرط بندی مسابقات اسبدوانی شرکت نموده و برنده گردید.  2. یکی از اتباع ثروتمند ایرانی مقیم هند فوت نمود و چون وارثی نداشت ثروت وی نصیب مشیرالدوله شد. 3. هنگامی که جنرال کنسول ایران در تفلیس شد به علت بروز جنگ بین روسیه و عثمان ، قحطی در تفلیس آغاز شد و قیمت مواد غذایی بشدت افزایش یافت . وی گندم از ایران خریده ، در تفلیس با قیمت بالا به فروش می رسانید و بدین ترتیب ثروت فراوانی بدست آورد. 1204 سال خدمت در اسلامبول موجب گردید تا حقوق و مزایای خوبی بدست آورد. از نظر سیاسی عوامل ذیل موجب تقویت موقعیت وی گردید : • حمایت امیرکبیراز خانواده وی.• هوش و استعداد ذاتی مشیرالدوله. • خدمات پدر و پسر به ناصرالدین شاه و ازدواج این دو با دوتن از دختران فتحعلی شاه که هردو از یک مادر بودند( ماه نوش خانم زن میرزا نبی خان بود و ماه تابان خانم همسرمیرزا حسین خان ) . • مساعدتهایی که حاجی میرزا صفا از اجله عرفای ایرانی مقیم اسلامبول جهت برطرف شدن مشکلات شیعیان ایرانی درخاک عثمانی به عمل آورده ، مشیرالدوله آن را به حساب خود می گذاشت . • فراهم آوردن مقدمات سفر ناصرالدین شاه به عتبات عالیات و تشویق شاه به تجددگرایی ودیدار از اروپا. • حمایتهای دولت انگلستان از وی . ب : دوران صدارتدر زمان صدارت حاج میرزا حسین خان مشیرالدوله سپهسالار تحولات و تغییراتی در شئون مختلف کشور پدید آمد حاج میرزا حسین خان که سال ها در تفلیس به عنوان کاردار و در عثمانی (استانبول) به سمت وزیر مختار و سپس سفیر کبیر خدمت کرده بود تقلید از اصول زندگی اداری و سیاسی و اقتصادی فرنگیان را مد نظر قرار داد. او وزارتخانه تاسیس کرد. به وضعیت نابسامان پست سامانی داد و سعی کرد سفر در ایران را آسان کند از این رو دستور مرمت کاروانسراها و حتی احداث هتل و مهمانخانه را داد که چند هتل و مهمانخانه و مسافرخانه در جاده طولانی تهران _ قزوین _ رشت انزلی افتتاح شد. حاج میرزا حسین خان سپهسالار، کلاه کوتاه عثمانی منتها به رنگ سیاه (به جای رنگ سرخ فینه عثمانی ها) را در ایران متداول کرد. او سرداری را جانشین قبا و عباهای بلند و کرد و نظامیان را به کت و شلوار ملبس نمود. کلاه های بلند دوران فتحعلی شاه منسوخ شد. آداب و سنن اروپایی کم کم در تهران رواج یافت. سر میز نشستن، ضیافت های شام به سبک فرنگی، تاسیس مهمانخانه و رستوران، تاسیس روزنامه مرتب به زبان فارسی و یک روزنامه بدفرجام به زبان فرانسه در دستور کار او بود. او شاه را به مدت چند ماه در سال 1290ه.ق که برابر 1873 بود به سفر فرنگستان برد. شاه از تفلیس تحت تاثیر مدرنیته اروپایی قرار گرفت به خصوص از نشستن به ترن که به عقیده شاه کلاغ و پرندگان از آن عقب می ماندند و از فرو رفتن قطار در تونل های عمیق دچار شگفتی شد و تحسین خود را در یادداشت های روزانه اش بیان داشت. بدین سان سفر آغاز شد. شاه هر جا که رفت زبان به تحسین گشود از راه آهن به قدری خوشش آمد که دستور داد هر چه زودتر در کشور راه آهن کشیده شود اما پول موجود نبود و روس ها نیز رضایت نمی دادند ایران دارای راه آهن شود. شاه در لندن و پاریس تحت تاثیر مانورهای چابکانه آتش نشانان قرار گرفت که هر آتشی را خاموش می کردند شاه تحت تاثیر رژه سپاهیان مجلل و شیک پوش و تا گلو غرق اسلحه روسیه آلمان و اتریش و انگلستان قرار گرفت. از اقدامات پلیس ها نیز خوشش آمد و اختراع برق و تلفن شگفت زده شد شاه با سلاطین و روسای اروپا مانند ملکه ویکتوریا، الکساندر دوم امپراتور ویلهلم اول و مارشال مک ماهون رییس جمهوری فرانسه دیدن کرد. پنج سال بعد نیز مشیرالدوله او را به دومین سفر اروپا برد و این بار ترتیبی داد که پس از مراجعتش به ایران قزاقخانه سواره نظام پیاده اتریش، نظمیه، بلدیه افتتاح شود و نیز برای احداث تراموای اسبی در تهران و راه آهن حضرت عبدالعظیم و کارخانه چراغ گاز تمهیداتی به کار برد. همچنین تلفن و برق نیز به صورت محدودی در تهران راه اندازی شد اولین نتیجه مشاهدات شاه صدور امتیاز احداث راه آهن بخاری یا ماشین دودی به موسیو بواتال فرانسوی مهندس با استعدادی بود که میرزا حسین خان مشیرالدوله او را به تهران دعوت کرده بود بواتال کارخانه چراغ گاز تهران را که میرزا حسین خان هفتاد هزار تومان در آن سرمایه گذاری کرده بود راه اندازی کرد که به کاخ سلطنتی و محله ارک تعدادی از خانه های رجال روشنایی می داد اما کار این کارخانه نگرفت و چندی بعد تعطیل شد. بواتال نقشه های دور و درازی برای کشیدن راه آهن از تهران تا بوشهر داشت. اما چون آن کار به هزینه سنگین نیاز داشت  یک راه ‌آهن کوتاه 5/8 کیلومتری از تهران به حضرت عبدالعظیم کشید  .حال در ذیل به جزئیات این دوران اشاره میگردد:هنگامی که مشیر الدوله مقدمات سفرناصرالدین شاه به عتبات عالیات را فراهم نمود، به دستورشاه از اسلامبول عازم بغداد گردید. میرزا علی خان امین الدوله دراین رابطه می نویسد: ((ناصرالدین شاه درسال 1287 ه.ق قصد عزیمت به عتبات عالیات را کرد و به حاج میرزا حسین خان مشیرالدوله نوشت که برسبیل نذر باید به عراق سفرکرده و قبور ائمه علیه السلام را زیارت کند. او هم که در پیشگاه شاه راه تقرب و ترقی می پیمود وبی وساطتی وزارت امورخارجه با شاه مکاتبه مخصوص داشت، اقدام نمود. حاجی میرزا حسین خان مشیرالدوله نیز با سری پرشور و دلی پرشور معایب دستگاه دولت و قبایح اوضاع سلطنت را به درستی معاینه کرده ، هروقت به شرف محاوره و صحبت همایونی می رسید از توضیح مفاسد و ضرورت اصلاحات بابی مشیع می گفت ومهاجرین ایرانی را که از جور حکام…….. به ترک مولد و وطن به نواحی عراق عرب آمده و آنجا را آباد کرده بودند به شاهنشاه می نمود . )) بعد از زیارت عتبات، ناصرالدین شاه وی را از رفتن به اسلامبول باز داشته و باخود به ایران آورد و پس از چندی وی را به عضویت دارالشورای کبری


دانلود با لینک مستقیم


میرزا حسین خان سپهسالارقزوینی (مشیرالدوله) 19 ص

میرزا حسین خان سپهسالارقزوینی (مشیرالدوله) 19 ص

اختصاصی از نیک فایل میرزا حسین خان سپهسالارقزوینی (مشیرالدوله) 19 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

حسین یعقوبی

کلاس 352

میرزا حسین خان سپهسالارقزوینی (مشیرالدوله)

تاریخ روابط خارجی ایران به معنای واقعی آن، از زمان سلطنت  قاجاریه آغاز می‌شود .گرچه قبل از آن افراد وفرستادگانی از جانب دول اروپایی به ایران آمد وشد می کردند، اما از اوائل سلطنت قاجاریه است که دول اروپایی به اهمیت استراتژیکی ایران پی بردند وایران وارد عرصه سیاست بین المللی شد. لذا بررسی دیپلماسی ایران ، ارتباط تنگاتنگی به شناخت چگونگی فعالیتها و اقدامات صورت گرفته در طول حکومت قاجار دارد.و همانا برای سلسله قاجاریه دوره سلطنت ناصرالدین شاه نقطه اوج آن است و حوادث و وقایع پیرامونی این زمان حساسیت آن را افزایش داده است تحولات جهانی و رقابت قدرتهای بزرگ بین المللی از قبیل روس و انگلیس و تا حدی فرانسه که تاثیر مهمی در داخل ایران داشته از آن جمله می‌باشدکه هر لحظه موجبات تغییر تصمیمات داخلی را فراهم می‌کرد و استقلال ایران را به خطر می‌انداخت. از دیگر مسائلی که سلطنت پنجاه ساله ناصرالدین شاه را جلوه خاصی می‌دهد آشنایی هرچه بیشتر ایرانیان با تمدن مغرب زمین است که پیامد آن پیدا شدن لغات و واژه‌های جدید چون آزادی، قانون، حکومت مشروطه و غیره بود و این امر جز با تلاش برخی از افراد صاحب نفوذ تحصیل کرده در غرب امکان پذیر نبود.این افراد روشنفکر که اشاعه دهندگان قانون و آزادی جدید مغرب زمین در ایران بودند با گرته برداری از این واژه‌ها به شکلی خام و ناپخته به ترویج و تبلیع این افکار در داخل می‌پرداختند و شاه نیز برای حفظ ظاهر و شاید به دلیل سه سفر پیاپی به غرب و دیدن فاصله کشورش با آنان اندکی به فکر افتاده بود که این فاصله را با دستوراتی شاهانه کم کند و ظاهر امر را آبرومند نماید از جمله این امور به خیال افتادن شاه برای تشکیل دارالشورا می‌توان نام برد.آنچه در این نوشتار مد نظر خواهد بود بررسی شرح حال یکی از صدر اعظم های عصر ناصری به نام میرزا حسین خان سپهسالار است و در آن تلاش شده تا چگونگی به قدرت رسیدن ،شیوه صدارت ،مهمترین رویدادها واقدامات انجام شده او به روی کاغذ آورده شود. در  این تحقیق از منابع زیر استفاده شده است.

1- کتاب سیاستگران دوره قاجار نوشته احمد خان ملک ساسانی در مورد احوالات و اقدامات میرزا به تفضیل توضیح داده است و نویسنده سعی کرده نه تنها نکات مثبت  بلکه نکات منفی اقدامات او را تشریح نماید.2- کتاب تحولات فرهنگی ایران در دوره قاجاریه نوشته دکتر احمد هاشمیان شرح مختصری از میرزا و ...... و القاب و مسئولیتهای او با بیانی ساده و روان نوشته شده است.3- کتاب بازنگری در تاریخ قاجاریه نوشته ابونصر عضد قاجار (نوه مظفرالدین شاه و خواهرزاده مصدق) است که در آن مطالبی از دوران قاجار گفته شده و شاید درکتب دیگر ذکر نشده باشد لکن دید کلی نویسنده مثبت و از قاجار در نوشته‌های او به نیکی یاد شده است.4- کتاب تاریخ مشروطه ایران نوشته احمد کسروی: نحوه نگارش این کتاب کمی ادبی و ثقیل است و نویسنده با دید مثبت اقدامات میرزا را ارزیابی و از اقدامات منفی او همچون قرارداد رویتر تنها به اشاره‌ایی کوتاه بسنده نموده است.5- کتاب امیرکبیر و ایران نوشته فریدون آدمیت: کتاب معتبر و کاملی است که می‌توان به عنوان مرجعی مطمئن از آن استفاده نمود. در این کتاب نویسنده توضیحاتی درخصوص اقدامات نظامی و اجتماعی میرزا و همچنین خدمات پدرش ارائه نموده است.6- در پایان نامه آقای علی قنبرپور به نام بررسی نقش روشنفکران درانقلاب مشروطیت مطالب مختلفی در مورد میرزا حسین خان مطرح شده است که شامل مفاد قراردادها منعقده و اقدامات زمان صدارت وی می‌باشد در این پایان نامه از او به عنوان یک سکولاریست و کسی که دین را از سیاست جدا کرده و قدرت روحانیان را در دربار به حداقل رسانده یاد شده است.7- آخرین منبع مورد استفاده در این تحقیق اینترنت است که می توان به  سایت سازمان میراث فرهنگی اشاره نمودالف : قبل از صدارت

میرزا حسین خان فرزند میرزا نبی خان امیردیوان قزوینی در سال 1243 ه . ق متولد شد. اجداد وی اهل علی آباد مازندران بوده و پدر بزرگ وی موسوم به عابدین بیک درقزوین درخدمت شاهزاده علینقی میرزای رکن الدوله حکمران قزوین به دلاکی وخاصه تراشی اشتغال داشت. بدین سبب دشمنان میرزا حسین خان وی را دلاک زاده لقب می دادند. پدروی دردستگاه حکومتی رکن الدوله مال وثروتی اندوخته ونردبان ترقی را طی نمود؛ به نحوی که هم یکی از دختران فتحعلی شاه را به زنی گرفت وهم به حکمرانی اصفهان و فارس نائل آمد. درسال 1274 ه . ق حکمران شیراز شد و در رفع اختلافات بین لشکریان و کشوریان درشیراز توفیقاتی بدست آورد وچون ترتیب عروسی گلین خانم دختر احمد علی میرزا را با ناصرالدین شاه به بهترین وجه فراهم نمود ، قرب ومنزلت وی نزد شاه افزایش یافت  .

رشد وترقی میرزا حسین خان سپهسالار عمدتاً مرهون توجهات خاص امیرکبیرمی باشد. نظربه روابط خاصی که بین امیرکبیروامیردیوان وجود داشت،امیرکبیرپس از رسیدن به صدارت4 فرزند ذکور امیردیوان را به تهران خواسته و آنها را به کارهای دولتی واداشت ومیرزا حسین خان را که فرزند بزرگ وی بود، برای تحصیل به خارج از کشور اعزام نمود  وچون فرد باهوشی بود وبه زبانهای فرانسوی وعربی آشنا شد، بعد از مراجعت به کشور وکیل کارهای پدرش گردید ودروزارت امور خارجه مشغول انجام وظیفه شد و چون پدر وی فوت نمود، امیرکبیر او را به دلیل مضیقه مالی به کار پردازی به بمبئی هند اعزام نمود . اقامت وی در بمبئی به مدت سه سال به طول انجامید وبعد از سه سال با ثروت فراوانی به ایران مراجعه نمود. درسال 1271 ه.ق یعنی درزمان صدارت میرزا آقا خان نوری با سمت جنرال قنسولی عازم مأموریت به تفلیس شد. درسال 1275 ه.ق به سمت وزیرمختاری ایران دراسلامبول انتخاب گردید. درسال 1280 موقتاً از اسلامبول به تهران فرا خوانده شد ودرسلک اجزای دارالشورای دولتی در آمده و مجدداً به اسلامبول بازگشت. درسال 1285 ه.ق یعنی ده سال بعد از اشتغال به سمت جنرال قنسولی در اسلامبول، به تهران احضار و از درجه وزیرمختاری و ایلچی گری مخصوص به مقام سفارت کبری نایل آمد ومجدداً به اسلامبول رفت ومدت دو سال دراین سمت مشغول انجام وظیفه بود تا اینکه درسال 1287 ه.ق ترتیب عزیمت ناصرالدین شاه به عتبات عالیات را فراهم ساخت وبعد از این مسافرت است که خدمات وی دربغداد وعتبات و خارج از کشور موافق طبع ناصرالدین شاه قرارگرفت وشاه اورا باخود به تهران آورده ، ابتدا وزارت عدلیه و وزارت وظایف و اوقاف و سپس درسال 1288 ه.ق به لقب سپهسالار اعظم مفتخر گشته و سمت سرداری کل سپاه ایران نیز به وی واگذار شد. البته علت انتخاب وی به وزارت عدلیه بدین سبب بود که خانواده وی سالها در دیوانخانه عدلیه کار میکردند .  همچنین دراین سال جزو اعضای دارالشورای کبری درآمد تا اینکه در29 شعبان سال 1288 ه.ق از طرف ناصرالدین شاه به صدر اعظمی انتخاب گردید . در 21 سالی که از زمان اعزام وی به بمبئی تا زمان انتخاب شدنش به صدر اعظمی سپری نمود ( 1267-1288 ) مشیرالدوله، هم از نظر اقتصادی ثروتمند گردید وهم از نظر سیاسی جایگاه ویژه ای برای خود دست و پا نمود.

عواملی که موجب ثروتمند شدن وی گردید عبارت بودند از: 1. هنگامی که جنرال قنسول ایران در بمبئی بود با حمایت و راهنمایی آقا خان محلاتی که با جناق یکدیگر بودند درشرط بندی مسابقات اسبدوانی شرکت نموده و برنده گردید.  2. یکی از اتباع ثروتمند ایرانی مقیم هند فوت نمود و چون وارثی نداشت ثروت وی نصیب مشیرالدوله شد. 3. هنگامی که جنرال کنسول ایران در تفلیس شد به علت بروز جنگ بین روسیه و عثمان ، قحطی در تفلیس آغاز شد و قیمت مواد غذایی بشدت افزایش یافت . وی گندم از ایران خریده ، در تفلیس با قیمت بالا به فروش می رسانید و بدین ترتیب ثروت فراوانی بدست آورد. 1204 سال خدمت در اسلامبول موجب گردید تا حقوق و مزایای خوبی بدست آورد. از نظر سیاسی عوامل ذیل موجب تقویت موقعیت وی گردید : • حمایت امیرکبیراز خانواده وی.• هوش و استعداد ذاتی مشیرالدوله. • خدمات پدر و پسر به ناصرالدین شاه و ازدواج این دو با دوتن از دختران فتحعلی شاه که هردو از یک مادر بودند( ماه نوش خانم زن میرزا نبی خان بود و ماه تابان خانم همسرمیرزا حسین خان ) . • مساعدتهایی که حاجی میرزا صفا از اجله عرفای ایرانی مقیم اسلامبول جهت برطرف شدن مشکلات شیعیان ایرانی درخاک عثمانی به عمل آورده ، مشیرالدوله آن را به حساب خود می گذاشت . • فراهم آوردن مقدمات سفر ناصرالدین شاه به عتبات عالیات و تشویق شاه به تجددگرایی ودیدار از اروپا. • حمایتهای دولت انگلستان از وی . ب : دوران صدارتدر زمان صدارت حاج میرزا حسین خان مشیرالدوله سپهسالار تحولات و تغییراتی در شئون مختلف کشور پدید آمد حاج میرزا حسین خان که سال ها در تفلیس به عنوان کاردار و در عثمانی (استانبول) به سمت وزیر مختار و سپس سفیر کبیر خدمت کرده بود تقلید از اصول زندگی اداری و سیاسی و اقتصادی فرنگیان را مد نظر قرار داد. او وزارتخانه تاسیس کرد. به وضعیت نابسامان پست سامانی داد و سعی کرد سفر در ایران را آسان کند از این رو دستور مرمت کاروانسراها و حتی احداث هتل و مهمانخانه را داد که چند هتل و مهمانخانه و مسافرخانه در جاده طولانی تهران _ قزوین _ رشت انزلی افتتاح شد. حاج میرزا حسین خان سپهسالار، کلاه کوتاه عثمانی منتها به رنگ سیاه (به جای رنگ سرخ فینه عثمانی ها) را در ایران متداول کرد. او سرداری را جانشین قبا و عباهای بلند و کرد و نظامیان را به کت و شلوار ملبس نمود. کلاه های بلند دوران فتحعلی شاه منسوخ شد. آداب و سنن اروپایی کم کم در تهران رواج یافت. سر میز نشستن، ضیافت های شام به سبک فرنگی، تاسیس مهمانخانه و رستوران، تاسیس روزنامه مرتب به زبان فارسی و یک روزنامه بدفرجام به زبان فرانسه در دستور کار او بود. او شاه را به مدت چند ماه در سال 1290ه.ق که برابر 1873 بود به سفر فرنگستان برد. شاه از تفلیس تحت تاثیر مدرنیته اروپایی قرار گرفت به خصوص از نشستن به ترن که به عقیده شاه کلاغ و پرندگان از آن عقب می ماندند و از فرو رفتن قطار در تونل های عمیق دچار شگفتی شد و تحسین خود را در یادداشت های روزانه اش بیان داشت. بدین سان سفر آغاز شد. شاه هر جا که رفت زبان به تحسین گشود از راه آهن به قدری خوشش آمد که دستور داد هر چه زودتر در کشور راه آهن کشیده شود اما پول موجود نبود و روس ها نیز رضایت نمی دادند ایران دارای راه آهن شود. شاه در لندن و پاریس تحت تاثیر مانورهای چابکانه آتش نشانان قرار گرفت که هر آتشی را خاموش می کردند شاه تحت تاثیر رژه سپاهیان مجلل و شیک پوش و تا گلو غرق اسلحه روسیه آلمان و اتریش و انگلستان قرار گرفت. از اقدامات پلیس ها نیز خوشش آمد و اختراع برق و تلفن شگفت زده شد شاه با سلاطین و روسای اروپا مانند ملکه ویکتوریا، الکساندر دوم امپراتور ویلهلم اول و مارشال مک ماهون رییس جمهوری فرانسه دیدن کرد. پنج سال بعد نیز مشیرالدوله او را به دومین سفر اروپا برد و این بار ترتیبی داد که پس از مراجعتش به ایران قزاقخانه سواره نظام پیاده اتریش، نظمیه، بلدیه افتتاح شود و نیز برای احداث تراموای اسبی در تهران و راه آهن حضرت عبدالعظیم و کارخانه چراغ گاز تمهیداتی به کار برد. همچنین تلفن و برق نیز به صورت محدودی در تهران راه اندازی شد اولین نتیجه مشاهدات شاه صدور امتیاز احداث راه آهن بخاری یا ماشین دودی به موسیو بواتال فرانسوی مهندس با استعدادی بود که میرزا حسین خان مشیرالدوله او را به تهران دعوت کرده بود بواتال کارخانه چراغ گاز تهران را که میرزا حسین خان هفتاد هزار تومان در آن سرمایه گذاری کرده بود راه اندازی کرد که به کاخ سلطنتی و محله ارک تعدادی از خانه های رجال روشنایی می داد اما کار این کارخانه نگرفت و چندی بعد تعطیل شد. بواتال نقشه های دور و درازی برای کشیدن راه آهن از تهران تا بوشهر داشت. اما چون آن کار به هزینه سنگین نیاز داشت  یک راه ‌آهن کوتاه 5/8 کیلومتری از تهران به حضرت عبدالعظیم کشید  .حال در ذیل به جزئیات این دوران اشاره میگردد:هنگامی که مشیر الدوله مقدمات سفرناصرالدین شاه به عتبات عالیات را فراهم نمود، به دستورشاه از اسلامبول عازم بغداد گردید. میرزا علی خان امین الدوله دراین رابطه می نویسد: ((ناصرالدین شاه درسال 1287 ه.ق قصد عزیمت به عتبات عالیات را کرد و به حاج میرزا حسین خان مشیرالدوله نوشت که برسبیل نذر باید به عراق سفرکرده و قبور ائمه علیه السلام را زیارت کند. او هم که در پیشگاه شاه راه تقرب و ترقی می پیمود وبی وساطتی وزارت امورخارجه با شاه مکاتبه مخصوص داشت، اقدام نمود. حاجی میرزا حسین خان مشیرالدوله نیز با سری پرشور و دلی پرشور معایب دستگاه دولت و قبایح اوضاع سلطنت را به درستی معاینه کرده ، هروقت به شرف محاوره و صحبت همایونی می رسید از توضیح مفاسد و ضرورت اصلاحات بابی مشیع می گفت ومهاجرین ایرانی را که از جور حکام…….. به ترک مولد و وطن به نواحی عراق عرب آمده و آنجا را آباد کرده بودند به شاهنشاه می نمود . )) بعد از زیارت عتبات، ناصرالدین شاه وی را از رفتن به اسلامبول باز داشته و باخود به ایران آورد و پس از چندی وی را به عضویت دارالشورای کبری


دانلود با لینک مستقیم


میرزا حسین خان سپهسالارقزوینی (مشیرالدوله) 19 ص

دانلود تحقیق کامل درباره داستانهایی در مورد امام حسین

اختصاصی از نیک فایل دانلود تحقیق کامل درباره داستانهایی در مورد امام حسین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

داستانهایی در مورد امام حسین

به نام خدا

.امام حسین (ع) که امام سو م ماست در شهر مدینه زندگی می کردند.امام حسین (ع) همیشه مردم را به کارهای خوب دعوت می کردند وبه مردم می گفتند :از آدمهایی که کارهای زشت می کنند وبه مردم ظلم می کرنند همیشه دوری کنید .به خاطر همین حرفها یزید که خلیفه بود وبه مردم ظلم می کرد وهمیشه کارهای زشت انجام می داد با امام حسین دشمنی می کرد.

یک روز از کوفه نامه های زیادی برای امام حسین(ع) رسید.نامه هایی که مردم آنجا از امام حسین (ع) دعوت کرده بودند که آنجا برود تا مردم از او یاری کنند.بری همین امام حسین (ع) به سمت آنها حرکت کرد.ولی وقتی به سرزمینی نزدیکی کوفه که اسمش کربلا بود رسید ، دیدند به جای اینکه مردم به استقبالشان بروند سربازان دشمن به سمت آنها آمده اند تا با آنها بجنگند.امام حسین (ع) ویارانشان چند روزی آنجا بودند ودشمن هم آب را بر روی آنها قطع کرده بود .وهمه تشنه بودند.

ویک شب امام حسین (ع) به یارنشان گفتند که دشمن با من کار دارند شما می توانید بروید.ولی همه یارانش گفتند ما با تو هستیم .

روز بعد که روز عاشورا هست جنگ شد .وامام حسین (ع) ویارانشان بادشمن جنگیدند وبه شهادت رسدند ودشمن هم بی رحمانه سر امام حسین (ع) را از تنشان جدا کرد .

داستان مردی که به زیارت امام حسین علیه السلام نمی‌رفت

شخصی از بزرگان هند به قصد مجاورت کربلای معلّی به این شهر آمد و مدت شش ماه در آنجا ساکن شد و در این مدت داخل حرم مطهر نشده بود و هر وقت زیارت حضرت امام حسین علیه السلام را اراده می‌کرد، بر بام منزل خود رفته، به آن حضرت سلام می کرد و او را زیارت می‌نمود؛ تا این که سرگذشت او را به «سید مرتضی»که از بزرگان آن عصر و مرسوم به «نقیب الاشراف» بود رساندند.

سید مرتضی به منزل او رفت و در این خصوص او را سرزنش نمود و گفت: «از آداب زیارت در مذهب اهل‌بیت علیه السلام این است که داخل حرم شوی و عقبه و ضریح را ببوسی. این روشی را که تو داری، برای کسانی است که در شهرهای دور می‌باشند و دستشان به حرم مطهر نمی‌رسد.»

آن مرد چون این سخن را شنید گفت: «ای نقیب الاشرف» از مال دنیا هر چه بخواهی از من بگیر و مرا از رفتن معذور دار.

هنگامی که سید مرتضی سخن او را شنید بسیار ناراحت شد و گفت: «من که برای مال دنیا این سخن را نگفتم؛ بلکه این روش را بدعت و زشت می‌دانم و نهی از منکر واجب است.»

وقتی آن مرد این سخن را شنید، آه سردی از جگر پر دردش کشید. سپس از جا برخاست و غسل زیارت کرد و بهترین لباسش را پوشید و پا برهنه و با وقار از خانه خارج شد و با خشوع و خضوع تمام، نالان و گریان متوجه حرم حسینی گردید تا این که به در صحن مطهر رسید .

نخست سجده شکر کرد و عتبه صحن شریف را بوسید. سپس برخاست و لرزان، مانند جوجه گنجشکی که آن را در هوای سرد در آب انداخته باشند، بر خود می‌لرزید و با رنگ و روی زرد، همانند کسی که یک سوم روحش خارج گشته باشد، حرکت می‌کرد تا این که وارد کفش کن شد. دوباره سجده شکر به جا آورد و زمین را بوسید و برخاست و مانند کسی که در حال احتضار باشد داخل ایوان مقدس گردید و با سختی تمام خود را به در رواق رسانید.

چون چشمش به قبر مطهر افتاد، نفسی اندوهناک بر آورد و مانند زن بچه مرده، ناله جانسوزی کشید. سپس به آوازی دلگداز گفت: «اَهَذا مَصرَعُِِِ سیدُالشهداء؟ اَهَذا مَقتَلُ سیدُالشهداء؟ ؛ آیا اینجا جای افتادن امام حسین علیه السلام است؟ آیا اینجا جای کشته شدن حضرت سیدالشهداء است؟»

پس فریاد کشید و نقش زمین شد و جان به جان آفرین تسلیم نمود و به شهیدان راه حق پیوست.»

کمک به اندازه معرفت فقیر

روزى امام حسین علیه السلام در گوشه اى از مسجد پیامبر صلى اللّه علیه و آله نشسته بود. مردى عرب نزد او آمد و گفت : یابن رسول اللّه من باید یک دیه کامل بپردازم و توان اداى آن را ندارم . نزد خودم مى روم و از کریمترین مردم درخواست مى کنم و کسى را کریمترین مردم درخواست مى کنم و کسى را کمتر از اهلبیت رسول خدا صلى اللّه علیه و آله نمى شناسم .

امام حسین علیه السلام فرمود: اى برادر عرب من سه سوال مى کنم اگر یکى از آنها راجواب دادى یک سوم بدهى تو را مى پردازم و اگر دو مساءله را پاسخ دادى دوثلث آن را ادا مى کنم و اگر هر سه سوال را جواب دادى تمام بدهى تو را مى پردازم .

مردعرب گفت : یابن رسول اللّه آیامانند شما از مانند من (که عربى جاهل و بى سواد هستم ) سوال مى کند؟ شما که اهل علم و شرف و بزرگى هستید؟

امام حسین علیه السلام فرمود: بله شنیدم که جدم رسول اللّه خدا صلى اللّه علیه و آله فرمود: (المعروف بقدر المعروفه ) (به اندازه معرفت احسان شود.)

مرد عرب گفت : هر چه مى خواهید سوال کنید اگر دانستم جواب مى دهى و اگر ندانستم از شما مى آموزم . (و لاقوه الاباللّه ) چ

امام علیه السلام پرسید: (اى الاعمال افضل ) (کدام اعمال بهترند؟)

جواب دادن (الایمان باللّه ) (ایمان به خدا)

حضرت پرسید: (فما النتجاه من المهلکه ) (راه نجات از مهلکه کدام است ؟)

پسخ داد: (الثقه باللّه ) (اعتماد و توکل بر خداوند.

امام علیه السلام سوال کرد: (فمایزین الرجل ) (چه چیزى به مرد زینت مى بخشد؟)

مرد عزب جواب داد: (علم معه حلم ) (توکل توام با بردبارى )

حضزت فرمود: اگر علم وحلم نداشت چه چیزى او را زینت مى دهد؟مرد عرب : (فقر معه مروه ) (مال همراه بامروت )

امام علیه السلام : اگر از فقر و صبر هم بر خوردار نبود چه ؟

مرد عرب : ( صاعقه تنزل من السماء و تحرفه فانه اهل لذلک )( صاعقه اى از آسمان پائین آید واو را آتش زند که مستحق چنین عذابى است ) امام علیه السلام خندید و کیسه اى را که در آن هزار دینار زر سرخ بود به او داد و انگشترى را که دویست درهم ارزش داشت به او بخشید و فرمود: طلاها را به طلبکارانت بپرداز و پول انگشتر را صرف مخارج زندگى نما.

مرد عرب آنها را برداشت و گفت :( اللّه اعلم حیث یجعل رسالته ) یعنى : یعنى خداوند بهتر مى داند مه رسالتش را رد مجا قرار دهد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درباره داستانهایی در مورد امام حسین