نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد شکست طرح خاورمیانه بزرگ آمریکا 19 ص

اختصاصی از نیک فایل تحقیق در مورد شکست طرح خاورمیانه بزرگ آمریکا 19 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 19 صفحه


 قسمتی از متن .doc : 

 

حادثه 11 سپتامبر که عوامل آن از کشورهای مورد حمایت آمریکا برخواسته بودند مشخص کرد که در حال حاضر کانون ضدیت با آمریکا در 25 کشور خاورمیانه ای قرار دارد این باعث شتاب در تغییر 4 دهه سیاست آمریکایی متکی بر حفظ وضع موجود در خاورمیانه و خلیج فارس، شد. طرح خاورمیانه بزرگ نیز بخشی از استراتژی امنیت ملی آمریکا و اسرائیل و دکترین نو محافظه کاران برای مقابله با تروریسم واسلام گرایی و رادیکالیسم در خاورمیانه مطرح شد.

در همان ابتدا، افرادى نظیر «ریچارد بوچر» سخنگوى وزارت امور خارجه آمریکا اعلام کردند همانگونه که اجلاس هلسینکى و معاهده آن که توسط چندین کشور امضا شد، به فروپاشى اتحاد جماهیر شوروى انجامید، طرح خاورمیانه بزرگ نیز باعث فروپاشى دولت‌هاى خودکامه در منطقه خواهد شد و همگان شاهد رشد سریع دموکراسى در میان کشورهاى خاورمیانه و شمال آفریقا خواهند بود. سه هدف اصلى طرح آمریکا براى خاورمیانه، عبارت بودند از مبارزه با رادیکالیزم ، گسترش دموکراسى و برپایى حکومت‌هاى معتدل، ایجاد جامعه مدنى و دمکراسی و توسعه فرصت‌هاى اقتصادى.

راهکارهای زیربرای محو رادیکالیسم اسلامی وگرایش بسوی آمریکا پیشنهادگردید:

1- منطقه به سوی دموکراسی و حکومت‌های منتخب و شایسته ترغیب شود.

2- جامعه ای فرهیخته در این کشورها به وجود آید.

3- فرصت‌های اقتصادی و ایجاد شغل توسعه یابد.

4- اشتغال و آموزش در اولویت قرار گیرند.

5- برای بهبود وضع مناطق فقیر نشین تلاش شود.

برای تغییر ساختار قدرت، نهادهای دمکراسی رسانه‌های گروهی، کانون‌های فکری و دانشگاهیان و میانه رو‌ها مورد حمایت قرار می گیرند. در این راستا کارگاههای آموزشی ،سمینارها و فعالیتهای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی زیادی تا کنون انجام گرفته است.

پنج میلیارد دلار هزینه‌های دولت آمریکا برای اجرای این طرح است. دولت آمریکا اعلام نموده که در سال مالی 2005 بیش از 82 میلیارد دلار به بودجه شرایط اضطراری افزوده است در همین حال مبلغ 5 میلیارد دلار را نیز جهت کمک به پیشبرد اهداف آن کشور برای کشورهای خاور میانه اختصاص داده است. این غیر از5/1 میلیارد دلاری است که در قالب چالش هزاره برای گسترش دمکراسی در جهان هزینه خواهد شد. 15 میلیارد دلار نیز برای یک دوره 5 ساله به قاره آفریقا اختصاص یافته است. کنگره بدون آن که مقدار هزینه را تصویب نماید پیشنهاد کرد که دست کم 4.5 میلیون دلار از سرمایه ابتکار مشارکت خاور میانه به طور مشخص به برنامه‌های کمک هزینه تحصیلی دانشجویان «کشورهایی با اکثریت جمعیت مسلمان در موسسات معتبر آموزش عالی آمریکایی» اختصاص یابد. بودجه بیش از 100 پروژه و برنامه مختلف در 14 کشور طرح خاورمیانه بزرگ را وزارت امور خارجه آمریکا تامین کرده تا این کشورها بتوانند به اهداف مورد نظر کاخ سفید دست یابند.

طرح آمریکا با مخالفت شدید 5 طیف فکری مختلف در سراسر جهان روبرو شد دولتهای حاکم، اسلام گرایان، چپها، و مخالفان جهانی شدن هر کدام برای مخالفت خود دلایل خاصی داشتند آمریکا ناچار شد طرح را بطور کلی اصلاح و تغییر دهد و از شعارهای تند اولیه که خود نوعی رادیکالیسم بود عدول کند اما با این وجود و با این همه هزینه چرا طرح آمریکا شکست خورد؟

پاسخ را دو مقاله مربوط به سه استاد دانشگاه و همچنین سخنان جان کری کاندید قبلی دمکراتها در سخنرانی این هفته خود در جمع رزمندگاه جنگ ویتنام ارایه نمود. وی گفت : دکترین بوش می خواهد چیزی را به منطقه تحمیل کند که مردمان منطقه آن چیزها را نمی خواهند چون عملکرد ما و استانداردهای دو گانه آنان را بدبین کرده است. دکترین چینی بوش رامسفیلد شکست خورد چون برپایه زور، زر و تزویر( و خرافات مسیحیان حیات دوباره یا نو انجیلی‌های صهیونیست ) قرار داشت. خط و مشی آنها بجای اینکه منافع آمریکا را تامین کند منافع لابی اسرائیلی را تامین می کند. او همچنین مطالب مقاله «جان میرشایمر» و «استفان والت» را بنوعی دیگر بازگویی کرد. آنچه در پی می آید خلاصه ای است از سه مقاله یکی به قلم «لویس کانتوری» استاد دانشگاه مریلند و مطلب مشترک دیگری از شایمر و والت اساتید دانشگاههای شیکاگو و‌هاروارد آمریکا که ترجمه عربی آنها در بیشتر روزنامه‌ها و رسانه‌های عربی منتشر و واکنش‌های زیادی در بر داشت و روزنامه‌هاآرتص اسرائیل آنها را گفته‌های احمدی نژاد معرفی نمود که البته فقط جمله محو اسرائیل از روی نقشه را سانسور کرده‌اند!

به نظر این گروه از مخالفان خط و مشی نیوکان‌ها، منافع ملی آمریکا باید در اولویت نخست باشد؛ حال آنکه در خلال چندین دهه ی گذشته و بویژه پس از جنگ اعراب و اسرائیل در 1967، محوریت سیاست خارجی ایالات متحده در خاورمیانه بر پایه ی مناسباتش با اسرائیل بوده است. حمایت پایدار امریکا از اسرائیل و تلاش این کشور برای گسترش دموکراسی در منطقه، سبب برانگیخته شدن اسلامگرایی و باورهای افراطی عربی و تهدید امنیت و لطمه به منافع امریکا گردیده است.

چرا حتی رژیم‌های متحد آمریکا هم جرات نکردند از طرح «خاورمیانه بزرگ» بوش ـ که با اشغال عراق آغاز گردید حمایت کنند؟ پاسخ روشن است چون این طرح بیش از هر چیز در راستای تقویت جایگاه اسرائیل است. سخت بتوان تصور کرد کشوری تا این اندازه حمایت مادی و معنوی خویش را در اختیار کشوری دیگر بگذارد. چنین حمایت همه جانبه و چشمگیری، چنانچه اسرائیل سودمندی حیاتی استراتژیک برای امریکا داشت قابل درک بود، اما چنین نیست.

پس از جنگ اکتبر 1973، اسرائیل بزرگترین دریافت کننده ی مستقیم کمک‌های اقتصادی و نظامی سالانه ی ایالات متحده بوده است. مجموع کمک‌های مستقیم امریکا


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد شکست طرح خاورمیانه بزرگ آمریکا 19 ص

تحقیق در مورد رهایی زنان و روندهای سیاسی در خاورمیانه

اختصاصی از نیک فایل تحقیق در مورد رهایی زنان و روندهای سیاسی در خاورمیانه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 38 صفحه


 قسمتی از متن .doc : 

 

رهایی زنان و روندهای سیاسی در خاورمیانه

مقدمه

عروج اسلام سیاسی و حمله بی سابقه آن به حقوق زنان ، و به قهقرا راندن موقعیت زنان ، و به قهقهرا راندن موقعیت زنان در جوامع اسلام زده بویژه در خاورمیانه و شمال آفریقا ، یک بار دیگر مسئله رهایی زنان را بر متن دوندهای سیاسی جاری در این جوامع طرح کرد و مستقیماً به وسط صحنه سیاسی و اجتماعی راند.

در پرتو وضعیت سیاسی و اجتماعی جدید و متفاوت اواخر قرت بیستم ، مباحث رهایی زنان دوباره طرح و نقد گردیده و در مرکز مجادلات دورن جنبش بین المللی زنان و محافل آکادمیک و فرهنگی قرار گرفتند . توضاع و احوال سیاسی و ایدئولوژیک جهانی ، تقابل دوبلوک شرق و غرب ، عروج کنسرواتیسم که موج بدبینی و بی اطمینانی را طی دهه های هشتاد و نود قرن بیست در جهان دامن زد ، همراه با موج برگشت خدا و مذهب در پوشش اسلام سیاسی و ایدئولوژیک جهانی ، تقابل دو بلوک شرق و غرب ، عروج کنسرواتیسم که موج بدبینی و بی اطمینانی را طی دهه های هشتاد و نود قرن بیست در جهان دامن زد ، همراه با موج برگشت خدا و مذهب در پوشش اسلام سیاسی ، و اعلام پایان کمونیسم و برابری طلبی در جهان همگی مهر خود را بر این مباحثات و مجادلات کوبیدند. یکی از وجه مشخصه های فکری و نظری سه دهه گذشته ظهور تئوریهای پست مدرنیستی ؛ نسبی گرایی فرهنگی و سیاست هویت بود که محافل آکادمیک و کانونهای فکری و فرهنگی در جوامع غربی را اشباع کرد. این نظریه ها بخوبی در خدمت توجیه اسلام و جنبشهای واپسگرای ناسیونالیستی و شرقزده در تعرض به حقوق زنان قرار گرفتند. بدین ترتیب نه فقط وضعیت موجود زنان در جوامع اسلام زده به قهقهرا رفت ، بلکه رهایی زنان حتی د عرصه تفکر و نظر نیز به محاق بحران و تاریکی فرو رفت. این دوره بحق یکی از تاریک ترین دورانهای زندگی معاصر زنان در خاورمیانه بوده است. از یک طرف زنان زیر لگد احکام اسلامی ، سنگسار حجاب ، آپارتاید جنسی و فشار خفه کننده مرد سالاری و فرهنگ واپسگرای شرقی پایمال می شدند ، و از سوی دیگر در عرصه نظری با توجیه اسلام ، ناسیونالیسم و فرهنگ و سنن ارتجاعی از جانب تئوریسینهای پست مدرنیسم ، زنان فاقد حتی ابتدایی ترین حقوق انسانی شمرده شدند. سیاست ، قانون ، حقوق و تئوری و آکادمی برای توجیه حمله وحشیانه و خونین اسلام و فرهنگ بومی و شرقزده به زنان در خاورمیانه بسیج شدند. تئوریهای ارتجاعی پست مدرنیستی مبتنی بر این هستند که اسلام و فرهنگ شرقی و مردسالار نافی حقوق زنان نیستند ، حقوق زنان جهانشمول نیست و سکولاریسم و دولت سکولار پیش شرط رهایی زنان نیستند . نظریه پردازان پست مدرنیست می کوشند مفاهیم و تئوریهای مربوط به حقوق زنان را که یونیورسال و جهانشمول است بعنوان غربی و غیر قابل انطباق با جوامع غیر غربی رد کنند . می گویند ایده های مربوط به حقوق و برابری زنان اساسا نقشش این بوده که تهاجم غرب به فرهنگ و سنن بومی و خودی را توجیه کند. می گویند مدرنیته ، حقوق جهانشمول انسان و حقوق جهانشمول زنان محصول تکامل و پیشرفت جوامع غربی هستند و نمی شود آنها را با نیازهای جوامعی که در آنها سنت ، اسلام و فرهنگ خودی حاکم است ، منطبق کرد.

در ایران جنبش زنان یم واقعیت قدرتمند سیاسی و یک نیروی وسیع ضد اسلامی است که با بیش از بیست سال مقاومت ، به یکی از ارکان سرنگونی رژیم اسلامی و تحول جامعه به سمت سکولاریسم ، مدرنیسم ، تساوی طلبی و کنار زدن اسلام از زندگی اجتماعی مردم تبدیل شده و نقش غیر قابل انکاری در طرد اسلام و سنت عقب ماندگی در سایر جوامع خاورمیانه دارد. جنبش آزادی زنان در خاورمیانه از این پتانسیل عظیم برخوردار است که بعنوان یک مساله حاد اجتماعی و یک پای تحول و پیشرفت جامعه ، ارکان این جوامع و زندگی زنان و مردان را در آن به تکان و لرزه در آورد. با تقویت جنبش زنان در خاورمیانه ،با تضعیف و کنار زدن اسلام از زندگی اجتماعی مردم بویژه زنان ، بساط تئوریهای پست مدرنیسم باج دهی به اسلام و فرهنگ واپسگرای شرقی نیز جارو خواهد شد.

تحولات بورژوایی ، مدرنیته و زنان در خاور میانه

مدیترانه در بیان و توضیح نیروهای سیاسی جهانی به کار می رود که پس از عصر روشنگری منشاء تحولاتی مانند انقلاب صنعتی در اروپا و آمریکای شمالی ، انقلابات بورژوایی در غرب و تحولات سیاسی مانند انقلاب کبیر فرانسه شدند. مدیترانه روبنای سیاسی ، فکری و فرهنگی کاپیتالیسم بود. روند مدیترانه مبتنی بر مدرنیزاسیون ، تشکیل دولتهای ملی ، اشکال نوین قدرت و ساختار طبقاتی جدید جامعه ، حقوق شهروندی ، دموکراسی ، جامعه مدنی ، برسمیت شناختن حقوق فردی و مدنی ، رشد اقتصادی و انقلاب درسیستم ارتباطات و ساختار اداری جامعه بود. سلطه کامل اقتصاد سرمایه


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد رهایی زنان و روندهای سیاسی در خاورمیانه

تحقیق درباره مروری بر عملکرد طرح خاورمیانه بزرگ

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درباره مروری بر عملکرد طرح خاورمیانه بزرگ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 60

 

مروری بر عملکرد طرح خاورمیانه بزرگ

درآمدطرح خاورمیانه بزرگ واکنش های بسیار متفاوتی را برانگیخته است. کشورهای اروپایی نسبت به عملی بودن و موفقیت طرح خاورمیانه بزرگ به دیده شک می نگرند و نگرانند که سیاست جدید آمریکا موجب تشدید بی ثباتی و فروپاشی دولت های منطقه گردد. از سوی دیگر، اروپا نگران است که نومحافظه کاران آمریکا با استفاده از این طرح ابتکار عمل در منطقه خاورمیانه را از دست اروپائیان برباید. دولتهای منطقه که غالبا از پشتیبانی مردم برخوردار نمیباشند و از هر تغییر جدی هراسانند این سیاست را دخالت در امور داخلی خود میدانند. بسیاری از نیروهای سیاسی منطقه طرح خاورمیانه بزرگ را یک طرح امپریالیستی با چهره دموکراتیک میدانند که هدف آن گسترش هژمونی آمریکا بر منطقه و دستیابی به ثروت نفت آن میباشد. بسیاری دیگر آنرا راه نجات خاورمیانه از بنیادگرایی وحکومتهای استبدادی میدانند. عده ای برای طرح خاورمیانه بزرگ اساسا ارزش استراتژیک قائل نیستنتد و آنرا یک حرکت تاکتیکی از سوی آمریکا برای منحرف ساختن افکار عمومی جهان نسبت به حمله به عراق میدانند. برخی از منتقدین برآنند که با توجه به تجربه عراق طرح خاورمیانه بزرگ اساسا منتفی و شکست خورده است. از سوی دیگر عده ای از سیاستگذاران آمریکا تاکید میکنند که طرح خاورمیانه بزرگ هنوز در آغاز راه است و خواهان بودجه و پشتیبانی سیاسی بیشتر برای اجرای این طرح میباشند. علیرغم اختلاف نظرهای فوق، غالب بازیگران صحنه سیاست "خاورمیانه بزرگ" ضرورت انجام اصلاحات سیاسی و اقتصادی در منطقه تحت پوشش طرح خاورمیانه بزرگ را میپذیرند و معتقدند که خاورمیانه از نظر ژئوپولیتیک و ژئواستراتژیک در دهه آینده نقشی کلیدى در صحنه سیاست جهان ایفا خواهد کرد. اکنون که متجاوز از یک سال از تصویب طرح خاورمیانه بزرگ توسط سران گروه 8 و آغاز کار رسمی آن میگذرد این سوال مطرح میشود که عملکرد این سیاست چه بوده، تاکنون با چه مشکلات و چالشهایی روبرو شده است و دورنمای آینده آن چگونه میباشد؟ نوشته حاضر نگاه مختصری به این پرسشها است. بخش نخست این نوشته به بررسی تاریخچه، برنامه های پیشنهادی و بودجه طرح خاورمیانه بزرگ می پردازد. بخش دوم نقدهایی را که نسبت به طرح خاورمیانه بزرگ مطرح شده اند بررسی میکند. بخش سوم به بررسی پاره ای شاخص های نظری اختصاص داده شده است که ازآنها میتوان برای تدوین و تدقیق برنامه اصلاحات اقتصادی و سیاسی کشورهای منطقه استفاده نمود. بخش چهارم به بررسی طرح های اتحادیه اروپا و مقایسه آنها با طرح خاورمیانه بزرگ می پردازد. بخش پنجم به ارائه چند ملاحظه پایانی اختصاص داده شده است. 1. طرح خاورمیانه بزرگتاریخچهطرح خاورمیانه بزرگ The Greater Middle East and North Africa Initiative (GMENAI))) برای نخستین بار در 12 سپتامبر 2002 توسط کولین پاول مطرح گردید. همزمان آقای پاول تاسیس بنیاد انترپرایز (Enterprise) را اعلام کرد و متعهد شد آمریکا به کشورهایی مانند عربستان سعودی، لبنان، الجزیره و یمن برای الحاق به سازمان تجارت جهانی کمک نماید، مناسبات تجاری دوجانبه خود را با کشورهایی نظیر مصر و بحرین گسترش دهد، از برنامه های منطقه برای انجام اصلاحات سیاسی، اجتماعی و اصلاح نظام آموزشی حمایت نماید و از مبارزات شهروندان منطقه برای کسب آزادی های سیاسی و استقرار دموکراسی پشتیبانی کند . متعاقبا، در ژانویه سال 2003 معاون رئیس ‌جمهور ایالا‌ت‌ متحده، دیک چینی در اجلاس سازمان جهانی اقتصاد(WEO) که در شهر داووس(Davos) سویس برگزار گردید «استراتژی پیشرو برای آزادی» را مطرح ساخت که دولت آمریکا را "متعهد به حمایت از کسانی می‌نماید که در راه اصلاحات در خاورمیانه بزرگ فعالیت می‌نمایند و فداکاری به خرج می‌دهند." وی تاکید کرد دولت بوش مصر است "دموکراسی را در سراسر خاورمیانه و فراسوی آن ارتقاء بخشد." از سوی دیگر، نیکولاس برنز (Nicholas Burns) نماینده ایالات‌متحده در ناتو در سخنرانی خود در اکتبر 2003 در شهر پراگ از اروپا دعوت نمود تا تلاش‌های خود را بر روی برقراری صلح و امنیت در«خاورمیانه بزرگ» متمرکز سازد." در نوامبر 2003 دولت بوش طرح خود را برای خاورمیانه بزرگ رسما اعلام کرد . متعاقبا، دولت امریکا پیش نویس طرح «خاورمیانه بزرگ» را پیش از اینکه کشورهای عرب را از محتوای آن مطلع سازد بین کشورهای گروه 8، جهت بررسی در نشست آتی در ژوئن 2004 توزیع نمود.طرح خاورمیانه بزرگ از یکسو با مخالفت شدید کشورهای عربی و از سوی دیگر با سوء ظن و تردید کشورهای اتحادیه اروپا مواجه گردید. کشورهای عربی هراسان از پیآمدهای آن برای دولتهای خود این طرح را دخالت در امور داخلی خود انگاشتند. کشورهای اروپایی در عین پشتیبانی از این طرح آنرا غیرواقع بینانه و بلند پروازانه خواندند. آقای ژیراک رئیس جمهور فرانسه در 9 ژوئن هشدار داد که "تحریک منطقه برای ایجاد تغییرات میتواند موجب تقویت بنیادگرایی و فروافتادن به دام مهلک جنگ تمدن ها گردد ". بعد از انتقادات اولیه از طرح خاورمیانه بزرگ (GMENAI)، دیپلماتهای آمریکا و اروپا بمنظور به جریان انداختن طرح خاورمیانه بزرگ، رهبران کشورهای عربی را تشویق نمودند تا برنامه اصلاحات اقتصادی وسیاسی خود را تا پیش از نشست سران گروه 8 در ژوئن 2004 تدوین و ارائه نمایند تا در این نشست طرح خاورمیانه بزرگ به عنوان واکنش گروه 8 به برنامه سران عرب ارائه گردد. در ژانویه 2004 دولت یمن یک کنفرانس منطقه ای پیرامون دموکراسی، حقوق بشر و نقش دادگاه های بین المللی برگزار نمود. قطعنامه این کنفرانس که به قطعنامه « سنا» معروف میباشد، پشتیبانی کلیه نمایندگان از اصول دموکراسی را تصریح نمود، خواهان پایان دادن به اشغال سرزمین های عربی شد و پیشنهاد تشکیل « فوروم گفتگوی دموکراتیک عربی» برای ارتقاء تبادل نظر بین دولتها و گروه های جامعه مدنی کشورهای عربی را ارائه کرد. همزمان، آقای بوش درجریان یک سخنرانی پیشنهاد کرد که یک منطقه تجارت آزاد میان ایالات‌متحده و خاورمیانه ظرف مدت یک دهه تأسیس گردد. متعاقب کنفرانس سنا، در ماه فوریه 2004 محتوای «طرح خاورمیانه بزرگ» به روزنامه عرب زبان الحیات درز پیدا کرد و توسط این روزنامه منتشر


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره مروری بر عملکرد طرح خاورمیانه بزرگ

مقاله درباره مروری بر عملکرد طرح خاورمیانه بزرگ

اختصاصی از نیک فایل مقاله درباره مروری بر عملکرد طرح خاورمیانه بزرگ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 60

 

مروری بر عملکرد طرح خاورمیانه بزرگ

درآمدطرح خاورمیانه بزرگ واکنش های بسیار متفاوتی را برانگیخته است. کشورهای اروپایی نسبت به عملی بودن و موفقیت طرح خاورمیانه بزرگ به دیده شک می نگرند و نگرانند که سیاست جدید آمریکا موجب تشدید بی ثباتی و فروپاشی دولت های منطقه گردد. از سوی دیگر، اروپا نگران است که نومحافظه کاران آمریکا با استفاده از این طرح ابتکار عمل در منطقه خاورمیانه را از دست اروپائیان برباید. دولتهای منطقه که غالبا از پشتیبانی مردم برخوردار نمیباشند و از هر تغییر جدی هراسانند این سیاست را دخالت در امور داخلی خود میدانند. بسیاری از نیروهای سیاسی منطقه طرح خاورمیانه بزرگ را یک طرح امپریالیستی با چهره دموکراتیک میدانند که هدف آن گسترش هژمونی آمریکا بر منطقه و دستیابی به ثروت نفت آن میباشد. بسیاری دیگر آنرا راه نجات خاورمیانه از بنیادگرایی وحکومتهای استبدادی میدانند. عده ای برای طرح خاورمیانه بزرگ اساسا ارزش استراتژیک قائل نیستنتد و آنرا یک حرکت تاکتیکی از سوی آمریکا برای منحرف ساختن افکار عمومی جهان نسبت به حمله به عراق میدانند. برخی از منتقدین برآنند که با توجه به تجربه عراق طرح خاورمیانه بزرگ اساسا منتفی و شکست خورده است. از سوی دیگر عده ای از سیاستگذاران آمریکا تاکید میکنند که طرح خاورمیانه بزرگ هنوز در آغاز راه است و خواهان بودجه و پشتیبانی سیاسی بیشتر برای اجرای این طرح میباشند. علیرغم اختلاف نظرهای فوق، غالب بازیگران صحنه سیاست "خاورمیانه بزرگ" ضرورت انجام اصلاحات سیاسی و اقتصادی در منطقه تحت پوشش طرح خاورمیانه بزرگ را میپذیرند و معتقدند که خاورمیانه از نظر ژئوپولیتیک و ژئواستراتژیک در دهه آینده نقشی کلیدى در صحنه سیاست جهان ایفا خواهد کرد. اکنون که متجاوز از یک سال از تصویب طرح خاورمیانه بزرگ توسط سران گروه 8 و آغاز کار رسمی آن میگذرد این سوال مطرح میشود که عملکرد این سیاست چه بوده، تاکنون با چه مشکلات و چالشهایی روبرو شده است و دورنمای آینده آن چگونه میباشد؟ نوشته حاضر نگاه مختصری به این پرسشها است. بخش نخست این نوشته به بررسی تاریخچه، برنامه های پیشنهادی و بودجه طرح خاورمیانه بزرگ می پردازد. بخش دوم نقدهایی را که نسبت به طرح خاورمیانه بزرگ مطرح شده اند بررسی میکند. بخش سوم به بررسی پاره ای شاخص های نظری اختصاص داده شده است که ازآنها میتوان برای تدوین و تدقیق برنامه اصلاحات اقتصادی و سیاسی کشورهای منطقه استفاده نمود. بخش چهارم به بررسی طرح های اتحادیه اروپا و مقایسه آنها با طرح خاورمیانه بزرگ می پردازد. بخش پنجم به ارائه چند ملاحظه پایانی اختصاص داده شده است. 1. طرح خاورمیانه بزرگتاریخچهطرح خاورمیانه بزرگ The Greater Middle East and North Africa Initiative (GMENAI))) برای نخستین بار در 12 سپتامبر 2002 توسط کولین پاول مطرح گردید. همزمان آقای پاول تاسیس بنیاد انترپرایز (Enterprise) را اعلام کرد و متعهد شد آمریکا به کشورهایی مانند عربستان سعودی، لبنان، الجزیره و یمن برای الحاق به سازمان تجارت جهانی کمک نماید، مناسبات تجاری دوجانبه خود را با کشورهایی نظیر مصر و بحرین گسترش دهد، از برنامه های منطقه برای انجام اصلاحات سیاسی، اجتماعی و اصلاح نظام آموزشی حمایت نماید و از مبارزات شهروندان منطقه برای کسب آزادی های سیاسی و استقرار دموکراسی پشتیبانی کند . متعاقبا، در ژانویه سال 2003 معاون رئیس ‌جمهور ایالا‌ت‌ متحده، دیک چینی در اجلاس سازمان جهانی اقتصاد(WEO) که در شهر داووس(Davos) سویس برگزار گردید «استراتژی پیشرو برای آزادی» را مطرح ساخت که دولت آمریکا را "متعهد به حمایت از کسانی می‌نماید که در راه اصلاحات در خاورمیانه بزرگ فعالیت می‌نمایند و فداکاری به خرج می‌دهند." وی تاکید کرد دولت بوش مصر است "دموکراسی را در سراسر خاورمیانه و فراسوی آن ارتقاء بخشد." از سوی دیگر، نیکولاس برنز (Nicholas Burns) نماینده ایالات‌متحده در ناتو در سخنرانی خود در اکتبر 2003 در شهر پراگ از اروپا دعوت نمود تا تلاش‌های خود را بر روی برقراری صلح و امنیت در«خاورمیانه بزرگ» متمرکز سازد." در نوامبر 2003 دولت بوش طرح خود را برای خاورمیانه بزرگ رسما اعلام کرد . متعاقبا، دولت امریکا پیش نویس طرح «خاورمیانه بزرگ» را پیش از اینکه کشورهای عرب را از محتوای آن مطلع سازد بین کشورهای گروه 8، جهت بررسی در نشست آتی در ژوئن 2004 توزیع نمود.طرح خاورمیانه بزرگ از یکسو با مخالفت شدید کشورهای عربی و از سوی دیگر با سوء ظن و تردید کشورهای اتحادیه اروپا مواجه گردید. کشورهای عربی هراسان از پیآمدهای آن برای دولتهای خود این طرح را دخالت در امور داخلی خود انگاشتند. کشورهای اروپایی در عین پشتیبانی از این طرح آنرا غیرواقع بینانه و بلند پروازانه خواندند. آقای ژیراک رئیس جمهور فرانسه در 9 ژوئن هشدار داد که "تحریک منطقه برای ایجاد تغییرات میتواند موجب تقویت بنیادگرایی و فروافتادن به دام مهلک جنگ تمدن ها گردد ". بعد از انتقادات اولیه از طرح خاورمیانه بزرگ (GMENAI)، دیپلماتهای آمریکا و اروپا بمنظور به جریان انداختن طرح خاورمیانه بزرگ، رهبران کشورهای عربی را تشویق نمودند تا برنامه اصلاحات اقتصادی وسیاسی خود را تا پیش از نشست سران گروه 8 در ژوئن 2004 تدوین و ارائه نمایند تا در این نشست طرح خاورمیانه بزرگ به عنوان واکنش گروه 8 به برنامه سران عرب ارائه گردد. در ژانویه 2004 دولت یمن یک کنفرانس منطقه ای پیرامون دموکراسی، حقوق بشر و نقش دادگاه های بین المللی برگزار نمود. قطعنامه این کنفرانس که به قطعنامه « سنا» معروف میباشد، پشتیبانی کلیه نمایندگان از اصول دموکراسی را تصریح نمود، خواهان پایان دادن به اشغال سرزمین های عربی شد و پیشنهاد تشکیل « فوروم گفتگوی دموکراتیک عربی» برای ارتقاء تبادل نظر بین دولتها و گروه های جامعه مدنی کشورهای عربی را ارائه کرد. همزمان، آقای بوش درجریان یک سخنرانی پیشنهاد کرد که یک منطقه تجارت آزاد میان ایالات‌متحده و خاورمیانه ظرف مدت یک دهه تأسیس گردد. متعاقب کنفرانس سنا، در ماه فوریه 2004


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره مروری بر عملکرد طرح خاورمیانه بزرگ

دانلود پروژه نفت خاورمیانه

اختصاصی از نیک فایل دانلود پروژه نفت خاورمیانه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

نفت خاورمیانه: آفت یا موهبت

نرجس‌خاتون براهویی دسترسی نفت، مهمترین هدف استراتژیک آمریکا پس از امنیت ملی است

 

سه موضوع مبنای داستان تاریخی نفت را در قرن بیستم و سپس بیست و یکم تشکیل می‌دهد: نخستین آنها ظهور کاپیتالیسم و بازرگانی مدرن و تبدیل نفت به بزرگ‌ترین و فراگیرترین کسب وکار جهان است. نفت به واقع بزرگ‌ترین صنعتی است که در قرن نوزدهم شکل گرفت و بر پایه آن شرکت‌های چند ملیتی بزرگ بتدریج در طی قرن بیستم تشکیل شدند که کنترل این مهم‌ترین منبع ثروت بشری را به دست گرفتند. حتی ظهور تکنولوژی مدرن به مثابه کالا در دهه‌های پایانی قرن بیستم هم نتوانست از اهمیت نفت بکاهد. به قول برخی از محققان، یک بشکه نفت هنوز تاثیری برابر با پیشرفت در علوم کامپیوتری دارد و تا زمانی که انرژی جایگزین دیگری یافت نشود، تاثیر دامنه دار نفت بر اقتصاد جهان ادامه خواهد یافت و هنوز شرکت‌های نفتی درآمدزا ترین شرکت‌های اقتصادی باقی می‌مانند. موضوع دوم پیوستگی نفت به عنوان کالای تجاری با استراتژی‌های ملی و بین‌المللی است. از نیمه دوم قرن بیستم نفت کانون منازعات و تحولات جهانی و منطقه‌ای قرار گرفته است، هر چند غرض اصلی یعنی نفت در منازعات پوشیده مانده است. از آنجا که نفت و فرآورده‌های آن مبنای توسعه صنعتی کشورهای قدرتمند جهان را تشکیل می‌داد، دسترسی به آن تضمین‌کننده تداوم جریان توسعه و نیز قدرت بود. از همین رو است که جوزف نای تئوریسین روابط بین‌الملل این غرض را آشکارا بیان می‌کند و معتقد است، تنها دلایلی که به ورود ایالات متحده به جنگی مستقیم مشروعیت می‌بخشد، یکی وقتی است که خاک کشور مورد حمله قرار گیرد و دیگری مورد تهدید قرار گرفتن دسترسی ایالات متحده نفت است. علاوه بر این، نفت، جریانی از ثروت و در نتیجه اهمیت و نقش بین‌المللی در کشورهای کوچکی ایجاد کرد که پیش از آن در عرصه سیاست جهانی نه نقش و نه اهمیتی خاص داشتند. کشورهای عرب دارنده نفت در دهه 70 با تحریم نفتی کشورهای غربی که به حمایت از اسرائیل در تهاجم به سرزمین‌های عربی برخاسته بودند، قدرت خود را به رخ کشیدند و شوکی عظیم به جهان وارد کردند که افزایش قیمت نفت تنها یکی از پیامدهای آن بود. و موضوع سوم، گسترش نفوذ نفت در زندگی روزمره و تبدیل جامعه به جامعه‌ای هیدور کربور که نفت عنصر بنیادین توسعه از توسعه صنعت گرفته تا شهرنشینی و کشاورزی است. مصرف بی‌رویه انرژی و نفت زندگی مدرن بشر را به چالش کشیده است و باعث ظهور جنبش‌های طرفدار حفظ محیط‌زیست و انتقاد از مصرف بی‌رویه انرژی و نیز تخریب محیط‌زیست شده است. برای خاورمیانه این سه محور داستان تاریخی نفت در جهان در ترکیب با اوضاع و شرایط داخلی و منطقه‌ای به موضوع نفت، شکلی متناقض نما، پیچیده و تودرتو به سبک افسانه‌های هزار و یک شب داده است. کشف نفت در قرن بیستم در کشورهای حاشیه کوچک خلیج‌فارس و بین‌النهرین و سپس افزایش میزان نفت تولیدی در این منطقه نسبت به دریای کارائیب به آنها درآمدی خداداد و بی‌زحمت و اهمیت بین‌المللی اعطا کرد و همزمان پس از سال‌ها زندگی در سایه استعمار و تسلط کشورهای مختلف، غرور فروخورده آنها را به عنوان مسلمانانی صاحب تمدن بزرگ اسلامی احیا کرد و همین رو بی‌درنگ آن را موهبتی الهی برای پیروان آخرین پیامبر خداوند در مقابل ظلم استعمارگران نام نهادند. بنا براین می‌توان گفت که نفت همراه با اسلام در کشورهای خاورمیانه، نقش مهمی در شکل‌گیری هویت مردمان این منطقه و نیز شکل‌گیری جنبش‌های اعتراضی نخست علیه سلطه کشورهای خارجی و نیز دولت‌های غربگرای منطقه ایفا کرده است. اما ماهیت پیچیده این موهبت الهی و ثروت حاصل از آن در خاورمیانه از حیث مدیریت ثروت برای اداره و پیشرفت جامعه و از طرفی دخالت و حضور قدرت‌های خارجی در منطقه حساس که به تنهایی بیش از 66‌درصد ذخایر نفت جهان را در اختیار دارد، میمنت اولیه کشف نفت و ثروت را به کام مردمان آن تا زمان حاضر تلخ نگه داشته است. نفت در خاورمیانه در اواخر قرن نوزدهم (ایران) و اوایل قرن بیستم (حاشیه عربی خلیج‌فارس) کشف شد. بهره‌برداری اولیه نفت به شکل امتیازات اعطایی توسط شرکت‌های نفتی خارجی انجام می‌شد. در بسیاری از کشورهای حاشیه خلیج‌فارس برای مثال بحرین، که مردم با مشکل کم آبی مواجه بودند، برخی امتیازات نفتی به ازای حفر چاه آب به خارجیان اعطا شد، و در آغاز دولت حتی سهمی از درآمد نفت درخواست نمی‌کرد. بتدریج که آوازه این صنعت گرانبها به گوش زمامداران رسید، سهمی را از درآمد نفت از شرکت‌های نفتی تقاضا کردند. بروز اعتراضات بتدریج باعث دگرگونی در شکل قراردادهای نفتی میان دولت‌ها و شرکت‌های نفتی شد که اوج آن تحولات و موفقیت‌ها در قراردادهای نفتی مناصفه یا 50-50 بود. تحولات دیگری مانند ملی کردن صنعت نفت ایران و و نیز ناآرامی‌های فزاینده نسبت به حضور خارجیان در صنعت نفت و اراده شرکت‌های نفتی برای خواباندن شورش‌ها و اعتراضات با اجابت کردن شرایط جدید برای جلوگیری از ضرر، تغییرات بیشتری به نفع افزایش کنترل کشورها بر منابع نفتی و درآمد حاصل از آن در نیمه دوم قرن بیستم، بوجود آورد. این تغییرات که به کنترل همه جانبه منابع نفتی توسط دولت‌ها انجامید، اعتماد به نفس زیادی به کشورهای تولید‌کننده نفت و زمامدارانشان بخشید که کم کم در پی راه‌اندازی سازمان نفتی مرکب از کشورهای تولیدکننده بودند(اوپک) تا بتوانند بر میزان تولید و عرضه و در نهایت، قیمت جهانی نفت کنترل خود را حفظ کنند. قیمت نفت در سال‌های مذکور یعنی بین سال‌های 30 تا 60 میلادی در حدود 3 تا 4 دلار برای هر بشکه در نوسان بود و تولید نفت در این منطقه از جهان که هر روز میدان نفتی جدیدی کشف می‌شد به سرعت در حال افزایش بود و در دهه 50 این افزایش تولید کاهش قیمت نفت را موجب شد و باعث شد تا کشورهای تولید‌کننده نفت که به درآمد نفت عادت کرده بودند، برای حفظ و در مواردی افزایش درآمد بر میزان صدور نفت بیفزایند. در این میان دولت‌های بزرگ منطقه مانند عربستان و ایران دچار رقابت سخت و دشواری برای افزایش تولید و صدور نفت شدند. بخش اعظمی از دلارهای حاصل از نفت در منطقه‌ای که دولت‌های خود کامه بر آن حکومت می‌کردند و برای حفظ قدرت ناگزیر از سرکوب و افزایش قوه قهریه دستگاه دولت بود، مصروف خرید سلاح‌های پیشرفته شد تا احساس قدرت و امنیت دولت‌های منطقه تقویت شود. به نظر می‌رسید با تشکیل اوپک و نیز تغییر شکل قراردادهای نفتی و در دست گرفتن منابع نفت و درآمد حاصل از آن کشورهای تولید‌کننده نفت به هر آنچه می‌خواستند رسیده‌اند اما حادثه‌ای بطلان این تفکر و از طرفی پیچیدگی و غموض تجارت این کالای گرانبها را نشان داد. جنگ اعراب و اسرائیل در یوم کیپور در سال1973 و حمایت ایالات متحده و بریتانیا از اسرائیل، کشورهای عربی از جمله کشورهای تولیدکننده نفت حاشیه خلیج‌فارس را بر آن داشت تا تصمیم به قطع صدور نفت به بازار‌های جهانی بگیرند. قطع 5‌میلیون بشکه نفت تولیدی کشورهای عربی از بازار نفت باعث 4 برابر شدن قیمت نفت و رسیدن قیمت هر بشکه نفت به 12 دلار شد، شوکی عظیم به کشورهای اروپایی و ایالات متحده که بخش عظیمی از نفت وارداتی خود را از این منطقه وارد می‌کند، وارد کرد. این موضوع برای اولین بار بحث انرژی جایگزین یا کاهش اتکا به نفت خاورمیانه را پیش آورد و تاثیر بسیار زیادی بر معاملات و روابط آتی نفت در جهان به جای گذاشت. اما تاثیر مهم‌تر را افزایش قیمت نفت بر جوامع نفتی و به ویژه کشور ایران بر جای نهاد که دولت آن بیشترین بهره را از قطع نفت کشورهای عربی و افزایش قیمت آن برده بود.افزایش درآمد نفتی به شاه کمک کرد تا طر ح‌های توسعه اقتصادی خود را به مرحله اجرا بگذارد. اجرای برنامه ‌های نوسازی سبب بزرگ شدن دستگاه دولت و شکل‌گیری طبقه متوسط که در دیوانسالاری دولتی خدمت می‌کرد و محصول توسعه آموزش در ایران از اوایل قرن بیستم بود، شد. این طبقه متوسط، نظام سنتی و انحصاری حکومت را بر نمی‌تابید. بنا براین تزریق پول نفت به اقتصاد کشور در عین حال که به ارتقای استانداردهای زندگی انجامید، موجب افزایش انتظارات و توقعات مردم و طبقه متوسط فرهنگی برای گسترش آزادی‌های سیاسی شد، حال انکه ساز و کار مناسبی برای پاسخگویی وجود نداشت. کوشش دولت در ایران برای توسعه، به توسعه‌ای ناموزون، یعنی گسترش شهرنشینی، نابودی کشاورزی و مهاجرت روستائیان به حاشیه شهرها و در نتیجه افزایش شکاف میان طبقات دارا و ندار جامعه و بروز ناآرامی‌ها در جزیره ثبات خاورمیانه شد که در نهایت باعث سقوط رژیم پهلوی در سال 1979 گردید. سایر کشورهای خاورمیانه نیز از اعتراضات مردمی و شورشهای خیابانی در امان نبودند. رونق نفتی سال‌های پایانی دهه 70 در اثر انقلاب ایران و جنگ عراق علیه ایران که به افزایش قیمت نفت به بشکه‌ای 34 دلار انجامید ، شرایط نسبتا مشابهی را در کشورهای همسایه به وجود آورد و آن روی سکه یعنی نفرین نفت را به دارندگان ثروت نشان داد. افزایش واردات، غربگرایی و سیاست‌های اقتصادی ناکارا بیم از وقوع انقلاب دیگری در منطقه یا گسترش بی‌ثباتی و احساسات ضد غربی و آمریکایی را در منطقه خاورمیانه افزایش داد. ناآرامی‌های گسترده در عربستان، به ویژه در میان اقلیت شیعه که در زمره محرومان جامعه سعودی به شمار می‌رفت، رشد فعالیگری اسلامی در الجزایر، مصر و اردن از تبعات افزایش قیمت نفت و سیاست‌های اقتصادی کشورهای نفتی برای توسعه و پیشرفت بود که عمدتا بر واردات متکی بود و نه تنها به صنایع بومی کمکی نکرد بلکه با رواج شهرنشینی به نابودی آنها یاری رساند. نیروهای تحصیلکرده بیکار که به شورشیان و فعالان اسلامی تبدیل شده بودند، ریشه مشکلات اقتصادی را در روش غلط حکومت داری دولت‌های تحصیلدار درآمد نفت و متمایل به غرب می‌دانستند. کاهش قیمت نفت بر مشکلات کشورهای تولید‌کننده نفت به دنبال بحران دهه 80 در اقتصاد امریکا و نیز کاهش تقاضای نفت به دلیل اکتشاف نفت در آلاسکا افزود. اما این بار مشکلات ناشی از کمبود دلارهای نفتی به جای وفور آن بود. برنامه‌های گسترده رفاهی که در دوران افزایش در آمد نفتی دولت به اجرا در آورده شده بود، حال با کمبود بودجه مواجه شده بودند و کشورها با بحرانی مواجه شدند که آن را بیماری هلندی می‌نامند. کسری بودجه چشمگیر، افزایش دیون و قروض بین‌المللی و نیز بیکاری و افزایش نارضایتی‌ها از پیامدهای این بحران بود. با این همه دوران افول قیمت نفت دیری نپایید و ترقی قیمت جهانی نفت با ترقی قیمت نفت در اثر افزایش تقاضای اقتصادهای نوظهور مانند چین و هند از اواخر دهه نود آغاز شد و افسانه نفت 100 دلاری را صورت واقعیت بخشید و دو هفته قبل که نفت به مرز 120 دلار برای هر بشکه رسید، شکیب خلیل، رئیس دوره‌ای اوپک گفت، نفت به بشکه‌ای 200 دلار هم خواهد رسید. بر اساس آمار موسسه بین‌المللی پول، 6 کشور عضو شورای همکاری خلیج‌فارس به اضافه عمان و قطر در سال 2007 بالغ بر 381 میلیارد دلار از فروش نفت، و 26 میلیارد دلار از فروش گاز درآمد کسب کرده‌اند.در حالی که بسیاری از تحلیلگران وقوع شرایط و رخدادهای مشابه دهه 70 را که ناشی از افزایش درآمد نفت بود را بار دیگر محتمل می‌دانستند، به نظر می‌رسد کشورهای خاورمیانه از حوادث آن دهه و رکود دهه80 درس گرفته‌اند و با افتتاح صندوق ذخیره ارزی، تدبیری برای مقابله با روز مبادای نفت‌اندیشیده‌اند. علاوه براین، سرمایه‌گذاری در زیر ساخت‌ها مانند گسترش آموزش، بهداشت و نیز بهبود بنیان‌های صنعت کشور را با آهنگ متعادلی افزایش داده‌اند و نیز به جای انتقال پول به آن سوی آبها و عمدتا ایالات متحده، تجربه توسعه دوبی آنها را به سرمایه‌گذاری در خانه و منطقه متمایل کرده است و البته دست از انجام کارهای محیرالعقول مانند کشت گندم در بیابان نیز نکشیده‌اند تا نشان دهند چنان به معجزه نفت باور دارند که می‌خواهند آن را در بیابان به گندم تبدیل کنند. در امیر نشین‌های کوچک حاشیه خلیج‌فارس پول نفت صرف طرح‌های تجملی مانند ساخت هتل‌های هفت ستاره بر روی آب و آسمان‌خراش‌های شیشه‌ای و موزه‌هایی به سبک موزه‌های پاریس و لندن می‌شود و بیش از پیش چهره امیرنشین‌ها را به شهر‌های غربی شبیه می‌سازد. عربستان سعودی خصوصی‌سازی محدود اقتصادی را در پیش گرفته است اما تحلیل گران غربی هنوز از برنامه‌ریزی‌های کشورهای ثروتمند برای صرف و خرج پول رشک‌برانگیز نفت راضی نیستند و سخن از افزایش بیماری دیابت به دلیل مصرف بی‌رویه شکر در کشورهای حوزه خلیج‌فارس می‌کنند و این استعاره را برای توصیف اوضاع فعلی کشورهای منطقه به ویژه با چشم‌انداز قیمت‌های بالارونده نفت به کار می‌گیرند. برخی دیگر از تحلیلگران انتقاد واقع‌بینانه‌تری از ثروت در حال فزونی خاورمیانه‌ای‌ها ارائه می‌دهند و معتقدند که بار سنگین درآمد نفت را حکومت‌های پادشاهی منطقه فقط با تغییر سیستم حکومت‌های خواهند توانست حمل کنند. اما با توجه به نضج احساسات ضد غربی و گستردگی دامنه فعالیت گروه‌های تندرو اسلامی، آغاز تغییر در شیوه حکومت داری در کشورهای دوست واقعا به نفع ایالات متحده هست؟ به نظر می‌رسد که دولت ایالات متحده هم با علم به این موضوع چندان رغبتی به دگرگونی‌های سیاسی در این کشورها ندارد و پادشاهان مستبد و متحد را بر آینده ناروشن در این کشورها مرجح می‌دارد. ریچارد‌هاس رییس شورای روابط خارجی در ایالات متحده، دو سال قبل در تحلیلی در مجله فارین افیرز نوشت که خاورمیانه جدید با توجه به رشد احساسات ضد آمریکایی و نیز سیاست‌های ناساز اروپا با آمریکا نسبت به خاورمیانه و تقاضای فزاینده چین و هند برای نفت خاورمیانه و ایران ستیزه جو و قدرتمند که از نفوذ کلاسیک تمدن ایرانی در منطقه بهره مند است و عراقی که سالیان سال گرفتار هرج و مرج و درگیری‌های فرقه‌ای و قومی خواهد ماند، دیگر جایی برای سلطه و نفود آمریکا نخواهد بود. اما وی معتقد است که نمی‌توان در باره آینده نقش و نفوذ آمریکا در خاورمیانه تقدیرگرا بود. اگر ایالات متحده از دو اشتباه پرهیز کند، یکی تاکید بر دموکراسی به عنوان راهی برای تامین صلح و ثبات در منطقه و دیگری اتکای بی‌رویه به نیروی نظامی برای حل منازعات منطقه، از دست رفتن نفوذ و سلطه آمریکا در خاورمیانه اجتناب‌ناپذیر نخواهد بود.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه نفت خاورمیانه