نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ماندن در وضعیت آخر

اختصاصی از نیک فایل ماندن در وضعیت آخر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

ماندن در وضعیت آخر


ماندن در وضعیت آخر

کتابی تاثیرگذار در زمینه روانکاوی و تحلیل رفتار متقابل نوشته امی ب.هریس و تامس آ.هریس ، ترجمه ی اسماعیل فسیح

هر آنچه که برای چگونگی تاثیر حوادث گذشته بر ما و نحوه ی تحلیل رفتار متقابل و شناخت خودمان نیاز داریم در این کتاب نهفته است..


دانلود با لینک مستقیم


ماندن در وضعیت آخر

تحقیق روانکاوی

اختصاصی از نیک فایل تحقیق روانکاوی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق روانکاوی


تحقیق روانکاوی

 

 

 

 

 

 

 



فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)

تعداد صفحات:76

چکیده:

تاثیرات پیشینیان بر روانکاوی
نظریات مربوط به ذهن ناهشیار و تاثیر آنها بر ظهور روانکاوی
در اوایل قرن هجدهم لایب نیتز بر طرح نظریه موناد شناسی خود اقدام کرد که در آن درجات متفاوتی از وضوح یا هشیاری که از ناهشیاری کامل تا وضوح یا هشیاری قطعی تغییر می‌کند، عنوان کرد. یک قرن بعد یوهان فریدریچ هربارت ، فیلسوف و مربی آلمانی ، مفهوم ناهشیار لایب نیتز را به مفهوم آستانه هشیاری توسعه داد. گوستاو فخنر نیز در تدوین نظریه‌ها درباره ناهشیار خدمت کرد. پیشنهاد او مبنی بر این که ذهن را می‌توان با یک قطعه یخ قیاس کرد، تاثیر بیشتری در اندیشه فروید بر جای گذاشت.

فروید در چند کتاب خود از عناصر سایکو فیزیک فخنر نقل قول کرده و بعضی مفاهیم عمده از جمله اصل لذت ، مفهوم انرژی روانی و اهمیت پرخاشگری را از کارهای فخنر اقتباس کرده است. بنابراین فروید نخستین کسی نبود که ذهن ناهشیار انسان را کشف کرد و یا حتی بطور جدی آن را مورد بحث قرار داد. او اعتراف کرد که فیلسوفان پیش از وی بطور گسترده‌ای به آن پرداخته‌اند.
نظریات مربوط به آسیب شناسی روانی و تاثیر آنها بر ظهور روانکاوی
در خلال قرن نوزدهم دو مکتب فکری عمده در آسیب شناسی روانی وجود داشت: تنی و روانی. در مکتب تنی این عقیده وجود داشت که نابهنجاریهای رفتاری علت بدنی دارد. مکتب روانی به توجیه علل ذهنی یا روانی اختلالات رفتاری متوسل می‌شد. روی هم رفته مکتب تنی بر روانپزشکی قرن نوزدهم مسلط بود و روانکاوی به عنوان جنبه‌ای از طغیان علیه این جهت گیری تنی بوجود آمد.
کاربرد هیپنوتیزم و تاثیر آنها بر ظهور روانکاوی
پیش از آن که فروید نشر عقاید خود را آغاز کند، اصطلاح روان درمانی به گونه گسترده‌ای بکار می‌رفت. در این حیطه عمدتا تاکید بر کاربرد هیپنوتیزم در فرآیند درمان اختلالات روانی بود. ژان شارکو و پیر ژانه از جمله افرادی بودند که برای درمان بیماری هیستری از هیپنوتیزم استفاده می‌کردند.
نظریه داروین و تاثیر آن بر رونکاوی     
داروین اندیشه‌هایی را مورد بحث قرار داد که بعدها فروید آنها را به عنوان موضوعات اصلی در روانکاوی مطرح کرد. از جمله فرآیندهای روانی ناهشیار و تعارضها ، اهمیت رویاها ، نمادگری نهفته نشانه‌های عجیب رفتار. نظریه‌های داروین همچنین اندیشه‌های فروید را درباره رشد کودکی تحت تاثیر قرار داد.
آغاز روانکاوی
فروید سردمدار روانکاوی در سال 1856 در اتریش چشم به جهان گشود. وی پس از پایان تحصیلات پزشکی با این که مایل بود تمام وقت خود را به مطالعه و تحقیق بگذراند، برای تامین معاش خود و خانواده‌اش به ناچار پزشکی را پیشه خود ساخت. ولی در عین حال به مطالعه و تحقیق می‌پرداخت و نتیجه تحقیقات خود را به رشته تحریر در می‌آورد و منتشر می‌ساخت. فروید چون علاقه ویژه‌ای به بررسی و درمان بیماریهای عصبی داشت، برای تکمیل اطلاعات خود در این زمینه به پاریس رفت و یک سال با روانپزشک معروف فرانسوی ژان شارکو کار کرد و مانند او به وسیله خواب تلقینی به درمان بیماری هیستری پرداخت، ولی چیزی نگذشت که این روش را کنار گذاشت و روش درمانی ژوزف بروئر را که با گفتگوی با مریض ، هیستری را معالجه می‌کرد، مناسب‌تر تشخیص داد و چندی با بروئر همکاری نمود.

در سال 1895 بروئر و فروید کتاب پژوهشهایی درباره هیستری را منتشر کردند که اغلب نقطه آغاز رسمی روانکاوی تلقی می‌شود. بعدها او کار تاریخی خودکاوی را به عنوان وسیله‌ای برای درک بهتر خویش و بیمارانش در پیش گرفت و روشی را بکار برد، تحلیل رویا نام نهاد. خودکاوی او تقریبا دو سال طول کشید و سرانجام در کتاب تعبیر رویاها منتشر شد. فروید در سالهای بعد از 1900 عقاید جدید خود را تدوین کرد و به ترتیب آسیب شناسی روانی زندگی روزمره و سه مقاله درباره نظریه جنسیت را منتشر کرد و به تدریج عقاید وی مورد استقبال مجامع علمی قرار گرفت. با ایراد چند سخنرانی به دریافت درجه دکترای افتخاری در روان شناسی نایل شد.
روانکاوی بعد از تاسیس
تسلط انحصاری فروید بر روانکاوی نوین دیری نپایید. هنوز بیست سالی از بنیانگذاری این جنبش نگذشته بود که توسط روانکاوانی که در یک یا چند موضوع بنیادی با فروید مخالف بودند، به گروههای رقیب تجزیه شدند. فروید واکنش مناسبی به این مخالفان نشان نداد. وی همین که این افراد از آموزشهای او روی گرداندند، بدون توجه به روابط نزدیک شخصی یا حرفه‌ای آنها ، همگی را بیرون انداخت و دیگر هرگز با آنان صحبت نکرد. این گروه ، شامل کارل یونگ ، آلفرد آدلر ، کارن هورنامی گروه نوفرویدی‌ها را تشکیل می‌دادند. آنها با وجود این که از اصول و مقدمات اصلی اندیشه‌های فروید جانبداری می‌کردند، اما در طول سالها جنبه‌های معینی از نظام فروید را اصلاح کردند و بسط دادند.

افرادی نیز چون گوردون آلپورت ، هنری مورای و اریک اریکسون بعد از مرگ فروید رویکردهای خود را پرورش دادند. اینان کسانی نبودند که با فروید مخالفت کرده باشند و هرگز فرویدی سخت‌آئین نیز نبودند، بلکه عقاید خود را از اندیشه‌های فروید گرفتند، یا عقاید فروید را بسط دادند و یا در مخالفت با آثار فروید گام برداشتند.
میراث امروزین روانکاوی
برخی از دیدگاههای معاصر شباهت اندکی با دیدگاههای فروید دارند و به سختی می‌توان آنها را وابسته به روانکاوی دانست. گوناگونی و چندپارگی در روانکاوی چشمگیر است و مکاتب فرعی آن خیلی بیشتر از سایر مکاتب مثلا رفتار گرایی است. تعداد و گوناگونی آنها بر اهمیت این رویکرد که یک قرن پیش توسط فروید آغاز شد، صحه می‌گذارد.
روانکاوی همان گونه که از نام آن بر می‌آید، به معنی تحلیل روان (یا ذهن) یک شخص است. به عبارت دیگر همانطور که در کتاب رواندرمانی چیست؟ آمده‌است روان کاوی روشی برای پرداختن عمیق تر و متمرکز تر بر ناخودآگاهی است. منظور از ناخودآگاه آن بخش روان است که از دسترس آگاهی خارج شده‌است ولی به کنترل رفتار فرد ادامه می‌دهد. این اصطلاح نخست در سال ۱۸۹۶ رایج شد. در طول روان کاوی، درمانگر (یا روان کاو) سعی می‌کند درمانجو را نسبت به تعارض‌های ناهشیارش که به تجربه‌های کودکیِ وی مربوط می‌شوند، آگاه کند. در روان کاوی، روان کاو داده‌های خود را از مصاحبه‌های بالینی کسب می‌کند.
روان کاوی سنتی بر پایهٔ این عقیدهٔ اصلی فروید استوار است که تعارض‌های ناهشیار میان بخش‌های مختلفِ روان - نهاد، خود و فرا خود - علت اصلی رفتار نا بهنجار هستند.
فروید بر این باور بود که آگاهی یافتن از یک تعارضِ دردناک موجب کاهش اضطراب می‌شود. وی مشاهده کرد که هر گاه بیمارانش تجربهٔ تلخ و تکان دهنده‌ای را همراه با هیجان‌های اضطراب آور آن به یاد می‌آورند، ظاهراً از تأثیر آن تعارض بر رفتار فرد کاسته می‌شود.
البته دست یابی به تعارض‌های نا هشیار کار ساده‌ای نیست. خود، به کمک مکانیسم‌های دفاعی مانع از هشیاری نسبت به افکار ناهشیار می‌شود. کسب بینش نسبت به ناهشیاری مستلزم فریب دادن خود و تضعیف حالت دفاعی آن است. تداعی آزاد، تفسیر، تحلیل رؤیا، مقاومت و انتقال پنچ فن اصلی برای آگاهی یافتن به تعارض‌های نا هشیار هستند.
۱. تداعی آزاد. در روان کاوی به بیمار گفته می‌شود که هر آن چه را که به ذهنش خطور می‌کند، بیان نماید.
۲. تفسیر. در روان کاوی، روان کاو صرفاً تفسیری از آن چه بیمار اظهار داشته یا انجام داده‌است، ارائه می‌کند. برای مثال، اگر بیمار با عصبانیت و از روی خشم از پدرش صحبت می‌کند، روان کاو ممکن است نشانه‌های کنونی بیماری را نشانی از احساس‌های سرکوب شدهٔ شخص نسبت به پدرش بداند.
۳. تحلیل رؤیا. فروید رؤیا را شاهراهی که به ناهشیاری ختم می‌شود می‌دانست، چرا که در میان خواب، خود قادر به دفاع کردا از خویش در برابر تعارض‌ها ی ناهشیار که به صورت‌های گوناگونی در خواب تجلی می‌یابند، نیست.
۴. مقاومت. روان کاو با مشاهدهٔ گفته‌های بیمار به کاوش پیرامون نمونه‌های مقاومت، یعنی تمایل به باز داری از ابراز آزادانهٔ مطلب ناهشیار آن‌ها می‌پردازد؛ مثلاً اگر بیمار در مورد گفتگو در بارهٔ یک موضوع مقاومت می‌کند، در این صورت روان کاو سعی می‌کند با دنبال کردن موضوع دلیل مقاومت را دریابد.
۵. انتقال. در میان روان کاوی، بیمار ممکن است احساس‌هایی را که در سال‌های گذشتهٔ زندگی خود به خصوص در مورد پدر، مادر یا سایر افراد با اهمیت تجربه کرده‌است، در روابط خود با درمانگر، انعکاس دهد. این پدیده انتقال نام گرفته‌است. روان کاو این واکنش‌های هیجانی را واقعی نمی‌پندارد و آن‌ها را از زاویهٔ تعارض‌های حل نشدهٔ دوران کودکی یا روابط قبلی بیمار می‌نگرد و مورد تفسیر قرار می‌دهد.
مصاحبه‌های بالینی
مصاحبه از تمام روش‌های متعددی که به منظور ارزیابی شخصیت افراد استفاده برده می‌شود، اهمیت بیش تری دارد؛ زیرا به وسیلهٔ آن می‌توان به مطالبی دست یافت که از هیچ روش دیگری به دست نمی‌آید؛ و از آنجا که در مصاحبه به هیچ نوع وسیلهٔ خاصی نیاز نیست، لذا این روش همیشه و به آسانی در دسترس روان شناسان است.
آنچه در مصاحبه به دست می‌آید، هنگامی اهمیت می‌یابد که تفسیر شود. در تفسیر می‌توان متوجه اشتباهات قابل ملاحظهٔ مصا حبه کننده شد. البته در این مرحله ممکن است روان شناسان به علل مختلفی مانند تعصبات شخصی، تئوری‌های نادرست و تمایلات مختلف عاطفی، در تعبیر نتایج مصاحبه، راه اشتباه را بپیماید.
روان شناس نه تنها به مطالبی که درمانجو بیان می‌کند نیاز دارد، بلکه روی نحوهٔ ادای مطالب و عکس العمل‌های عاطفی ای که از خود نشان می‌دهد و رابطهٔ عاطفی و فکری که مصاحبه کننده با مصاحبه شونده را نیز مطالعه می‌کند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق روانکاوی