نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود پاورپوینت آشنایی با معماری پایدار و معماری سبز

اختصاصی از نیک فایل دانلود پاورپوینت آشنایی با معماری پایدار و معماری سبز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت آشنایی با معماری پایدار و معماری سبز


دانلود پاورپوینت آشنایی با معماری پایدار و معماری سبز

 

 

 

 

 

 

 

 

 پاورپوینت آشنایی با معماری پایدار و معماری سبز در 53 اسلاید جامع و قابل ویرایش می باشد.

پاورپوینت آشنایی با معماری پایدار و معماری سبز

پاورپوینت آشنایی با معماری پایدار و معماری سبز

فهرست مطالب

مقدمه
معماری چیه ؟
معماری چیست؟
معماری با الهام از طبیعت
معماری پایدار
خانه مسکونی در "دازایفو”
معماری سبز یا پایدار
 
 
 
واقعا معماری چیه ؟؟؟
شاید سوال مسخره ای به نظر برسه ولی من مدتهاست با این سوال مشکل دارم ! بعضی اوقات به نتیجه های قانع کننده ای میرسم ولی بعد که زاویه ی نگاهم رو عوض میکنم این سوال دوباره تو مغزم میچرخه !
از روز اول دانشگاه به ما گفتن «معماری خلق فضا است!» ، منم همیشه سعی میکردم فضا خلق کنم ، خودم و تو اون فضا که میخواستم تصور میکردم و سعی میکردم تصویر ذهنیم رو ارائه بدم ! ولی میدیدم اونایی که حجم های خوشگلتری دارن بیشتر مورد توجه هستن !
بعد در مقیاس بزرگتر نگاه کردم ، دیدم ضاحا حدید و پیتر آیزنمن و رم کولهوس خودمون! و بهرام شیردل و ... اونا هم حجم های خوشگلی حالا با پشتوانه مبانی نظری دارن !
به ما میگن باید تاریخ معماری بدونی ، معماری اسلامی ، برداشت از بناهای تاریخی رو بلد باشی ، طراحی فنی که اگه ندونی معمار نیستی و ... واقعا ملاک معمار بودن دونستن اینهاست ؟؟؟
در نگاهی دیگه به جامعه معماران امروز ایران ، میبنم کسی اصلا به این کارا کاری نداره یکسری که فقط نظریه میدن و یه کارم نمیتون بگیرن ، یک سری هم که کار میکنن کاری به مبانی نظری و تاریخ معماری و معماری اسلامی و اینا نیست فقط یه کاری باشه که حاجی کارفرماهه خوشش بیاد و بتونه کارش رو اجرا کنه !
 
میخوام بدونم هدف چیه ؟؟
قراره به چی برسیم ؟؟ معروف بشیم ؟؟
آیا این همه معمارهایی که معروفن تو دنیا ، استحقاق این همه معروفیت رو دارن ؟؟
تو این آشفته بازار چه خبره ؟؟ کی معماره ؟؟ اصلا معماری چیه ؟
لطفا بهم بگید معماری چیه ؟؟ برای معمار شدن باید چیکار کرد ؟ کی معماره و چطوره معمار شده ؟؟؟ این همه معمارها که میگن ما معماریم چی کار میکنن که معمارن ؟؟
باید تا آخر عمر کتاب بخونیم که بگیم ما خیلی میدونیم که شاید روزی کاری گرفتیم و یهو ترکوندیم ؟؟ یا باید آلوده کار شد و فن ساختن بلد باشیم تا بسازیم که معمار بشیم ؟
----------------------------------------
- وقتی اینجوری مینویسم ، به آخرش که میرسم نمیفهمم تونستم منظورم رو برسونم یا نه ، پس همیشه تهش  از اونایی که خوندن و نفهمیدن عذر میخوام !
 
 
و ..........

دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت آشنایی با معماری پایدار و معماری سبز

دانلود پایان نامه ادبیات درباره دفتر سبز بهاران نگرشی بر محتوای اشعار و آثار سیمین بهبهانی

اختصاصی از نیک فایل دانلود پایان نامه ادبیات درباره دفتر سبز بهاران نگرشی بر محتوای اشعار و آثار سیمین بهبهانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

(استادان ودانشجویان عزیز متن کامل پایان نامه ها را می توانید در آخر هر صفحه ی پایان نامه مورد نطر دانلود کنید چون فقط تکه هایی از متن این پایان نامه در این
صفحه ها درج شده است(به طور نمونه)

 

عنوان مقاله :

دفتر سبز بهاران نگرشی بر ساختار و محتوای اشعار و آثار سیمین بهبهانی شاعر معاصر

 به کوشش :

طاهره خبازی

 مقدمه و پیشگفتار

من دیده ام رنگین کمان را خندیده در ذرات باران

من خوانده ام رازی نهان را، در دفتر سبز بهاران

تغییر فصل بی بری را، سرسبزی و بار آوری را

حس کرده انگشتان سردم، در برگجوش شاخساران

کنکاش سرخ لاله ها را، در خلوت خاموش صحرا

دیدم که دارد داستانها، از چاره جویی های یاران

آن دانه ی خاکی چه بودا – پوسیدن تن را پذیرا-

از ساقه ی نو رسته فردا، چون خود پدید آرد هزاران

من دیده ام جبر زمان را، نابودی فرسودگان را

نادیده بگذشتند اما، از دیدنیها دیده داران

از راستی در گونه ی گل، رنگین شود خون تکامل

اما دروغین است و رسوا، سرخاب این صورت نگاران

از بوته ی خوشبوی گلپر، از پونه ی شاداب نوبر

آیا توان گفتن پیامی، با کرم های گنده زاران؟

ای روز خوب آفتابی، با آسمان پاک و آبی

آخر بگو کی می شتابی، تا مرز این شب زنده داران؟

( رستاخیز، ص 327 )

از سالهای آب و سراب

مقدمه و پیشگفتار

قرن معاصر بانوان شاعری را در دامان خود پرورده است که هر یک به سهم خود چنان ذوق و ابتکاری در کار سرودن شعر از خود نشان داده اند که روزگار، سخن ایشان را هرگز به فراموشی نخواهد سپرد و سیمین بهبهانی یکی از آنان است. سیمین بهبهانی ( خلیلی ) به سال 1306 ه.ش. در تهران متولد شد. پدرش عباس خلیلی نویسنده و روزنامه نگار و صاحب ده ها تالیف بود و مادرش فخر عال خلعتبری نیز شاعر و نویسنده و روزنامه نگار بود. وی تحصیلات دانشگاهی را در رشته ی حقوق قضایی به پایان رساند و از چهارده سالگی به شعر گفتن پرداخت. ابتدا با چهار پاره های نیمایی شروع نمود و بعد به گفتن غزل روی آورد ؛ اما درغزل تحولی عظیم به وجود آورد. زندگی سراسر نشیب و فراز و پرحادثه ی سیمین از کودکی تا نوجوانی شرحی بیش از حوصله ی این گفتار است و برای آگاهی از آن، می توان به شرحی که او با قلم شیرین و نثر دلاویز و روشن خود به عنوان مقدمه ای بر “ گزینه اشعار ” خود نوشته مراجعه کرد.

اما وی تنها شاعر نبود بلکه همچو پدر و مادرش به نویسندگی نیز می پرداخت؛ قصه و خاطرات و مقالات وی می تواند مطلب فوق را تایید نماید.

سیمین بهبهانی. شاعر معاصر، که در غزل سرایی و اشعار غنایی توانایی خود رانشان داده است در شعر خویش با انتشار دفترهای رستاخیز، خطی زسرعت و از آتش، دشت ارژن در عوالمی متفاوت با مجموعه های چلچراغ و مرمر سیر می کند، عوالمی گسترده تر از احساسات و عواطف فردی و رنج های تنهایی. در شعر او اینک غم وشادی دیگران بیشتر جلوه گر است و احساس او در خلال شعرش تپش دل وی را هم آهنگ با ضربان قلب مردم به گوش جان می رساند. خود او این تجربه ی معنوی بزرگ را در مقدمه ی دشت ارژن چنین تعبیر کرده است: “ دیری است تا شعرم به یک عاطفه ی همگانی بدل شده است گویی که زبان جمع است. و این نه ازان روست که خواسته ام تا از زبان جمع مستحیل شده ام.

سیمین بهبهانی آنچه را که هست می بیند و می گوید و آنچه را که می گوید به آن اعتقاد دارد.همان گونه که ذکر شد برای آشنایی بیشتر با شخصیت و حسب حال وی، بهتر است که به نوشته ها و سروده های ایشان مراجعه گردد که خود گویاتر است. در کتاب “ با قلب خود چه خریدم؟‌” ( گزینه قصه ها و یا دهای سیمین بهبهانی ) و نیز کتاب کلید و خنجر مطلب حسب حال ( جنینی که من بودم ) مطالبی به قلم توانای سیمین نوشته شده است که بسیار مفید خواهد بود.

آشنایی با شخصیت و افکار یک نویسنده و شاعر قدم نخست برای درک نوشته ها و سروده های وی است.

سیمین با نخستین شعری که در چهارده سالگی سرود در روزنامه ی “ نوبهار ” ملک الشعرا بهار چاپ شد نشان داد که دردهای جامعه و روزگار مردم پریشان حال تا چه اندازه اندیشه ی او را از نوجوانی به خود مشغول می داشته است.

سیمین اگرچه سرودن شعر را درقالب محمول عروضی آغاز کرد ولی شیوه ی نوین چهار پاره های به هم پیوشته را تا چند زمانی قالب بیشتر سروده های او را تشکیل می داد تا این که رفته رفته به غزل گرایش بیشتر یافت و توانست در این پهنه به آفرینش آثاری برجسته و چشم گیر و شهرتی شایسته دست یابد.

ویژگی هایی از شعر سیمین

گفتیم که سیمین در غزل تحولی عظیم را پدید آورد، به این صورت که آن را با مسائل روزمره و سوژه های نمایشی و گفت و گو ها پیوند داد. غزل وی دارای سبکی خاص است که باید آن را منحصر به فرد دانست. سیمین از سال 1352 ه.ش. و پس از انتشار کتاب رستاخیز خود شیوه ی تازه یی را در پرداختن غزل معاصر بنیاد نهاد که بدون هیچ تفاخری به لزوم آن سخت باور داشت. این شیوه ی تازه از هنگامی در شعر سیمین شکل گرفت که از دیدگاه دیگری به غزل نگریست و نه تنها در گزینش مضامین از هر دست ، به نوآوری پرداخت، که در استفاده از اوزان غزل روش دیگری به کار بست و وی بر این باور بود که “ ما امروز نیاز به اوزان تازه داریم، به جست و جو می رویم و در میان پاره های کلام آن را کشف می کنیم ”

وی از قالب کلاسیک غزل کناره گرفت که در آن توفیقی چشم گیر یافت. خود در این باره چنین می گوید:

“ می گویند: چرا سر به بیابان خشن و سنگلاخ گسترده اوزان ناشناس نهاده یی ؟ پای سمندت خواهد شکست و به سرخواهی افتاد. چشم کسی شیرین سواری تو را نخواهد دید، که پایی را پروای پی گرفتن بی پروایت دربادیه ی جنون نیست. به همان میدان پرتماشایی باز گرد، تا دیگر تاخ تاخ سم سمندت با صدای هلهله و آفرین در‌آمیزد. می گویم : بسیار در چنین میدان رانده ام که همه در عرصه ی بی خطرش، آشنا و چشم آموز، بی هیجان و بی حادثه، تسلیم تکاپوی سواران بوده است. کشف وطلب، اما، کوه و گداز می خواست، بیابان و ریگزار می جست، و همواری آن میدان، همه ی آن نبود که من می خواستم، این میدان، خود روزگاری، قطعه بیابانی ناشناخته و پرمانع است. انوری و عطار بارها و بارها راه نشان دادند و نشانه گذاشتند، سنگ برداشتند و سنگریزه کوفتند……. و آنک شما و عرصه ی آسان کرده ی ایشان. در این بیابان خواهم تاخت، تپه ها و گدارها خواهم شناخت، کوره راهی خواهم جست و زیر پویه ی مکرر ستورم چنان خواهمش کوفت که راهی شود ساده و هموار.

غزل قدیم خانه یی بود که در اجاق امنش آتشی می توانستم افروخت، اما نه آن بیابان که انفجار مکرر خمپاره ها را تاب آرد و پس از فرونشستن غبار، باز همان بیابان باشد با کوه های سربه فلک سوده، بی خدشه ی غبنی از جنبش پشه وار انفجاری که بر دامانش وزیده است.

و نیز خود درجایی دیگر آورده که:

“ تا اکنون نزدیک به چهل وزن تازه یا کم سابقه را آزموده ام. می پذیرم که درمیان آنها ممکن است دو سه تایی سنگین باشند یا اصلا خوشایند واقع نشوند، از یاد رفتن آنها به قبول و توفیق بقیه می ارزد. منتظر نیستم که همه ی تجربه ها نتیجه ی صد در صد درست داشته باشند. همچنین اگر بعضی به نتیجه نرسیدند، از ادامه ی تجربه نمی هراسم و گرنه هیچ ابداعی پدید نخواهد آمد.‌ ”

شعر سیمین ویژگیهای خود را دارد او براساس احساس عمل می کند و می داند که دیگر زمان گفتن غزل به سر آمده و این قالب شعر برای مردمش غیرقابل لمس و درک است و در مقتضای زمان آنان نیست. او غزل هایی می سراید که باغزل گذشتگان تفاوت داشته باشد. هدف عمده ی وی یکی وارد کردن مضامین اجتماعی در غزل است و دیگری دوری از تکرار مکررات در غزل هایش. اوضاع اجتماعی را بیان می کند و زبان اعتراض می گشاید.

شعر انتقادی آن هم در قالب غزل یکی دیگر از خصایص شعری اوست. سیمین، غزل را از حیطه ی گفت وشنود صرفاً عاشقانه یا وصف جمال محبوب به رخدادها و واقعیات موجود و منطبق با جامعه ی خود می کشاند و در این راه به موفقیت هایی در خور تحسین دست می یابد. شعر سیمین به ویژه غزل های او همه سرشار از تخیل و عاطفه در زبانی فاخر و استوار و باشکوه و دلپذیر است. زبان او در این گونه شعرها، زبانی درخور شعر با ترکیب های تازه و واژگانی شاعرانه است که همراه با پیوندی استوار مضامین عاطفی و تخیلات شاعرانه را بیان می کند و غزل های نوین او همه نمودار آزموده‌های دقیق و نگاه نکته یاب او به اجتماع است. او می نویسد:

“ شعرم تجربه ی لحظه هاست، گویی که زمان را و لحظه ها را جرعه جرعه، نوشیده ‌ام گاه شیرین و گاه تلخ. و همه جرعه ها به تدریج، با خون و گوشتم در آمیخته است؛ با جوانیم جوانی کرده و شور برآورده و آواز سرداده؛ با خشمم به خروش آمده، فریاد شده گاه رسا و گاه نارسا؛ تا گوش ها راه جسته و با اندوهم بالیده. و اکنون با گذشت عمر، جریان همه ی آن جرعه ها در ضمیرم به مصب رودی پیوسته که می‌خواهد به مردابی، دریاچه یی، یا ریگزاری فرو شود؛ و به آرام و گسترده و بی خروش، حرکتی به نهان داشته باشد. ”

شعرهای سیمین از نگرشی نو و زنانه برخوردار است. او غزل را در زمین می پرورد و غزلی برداشت می کند فراتر از غزل گذشتگان. غزل خود زائیده ی درخت کهن می‌داند اما با شاخه های جوان. سیمین بارها بیان می کند که هدف او تاثیرگذاری است او آرزو دارد که در شمار شعرای موثر باشد او شعر خود را سخن دل می داند وسخن دل از دید او سخنی است که از دردها و مشکلات مردمی بگوید که در میان آنان زندگی می کند نه تنها سخنی که از مغازلات و معاشقات افراد برخاسته باشد و در نهایت می توان سیمین را یک شاعر اجتماعی و مردمی نامید.

پاره ای از مضامین اشعار سیمین:

-عشق

هرگاه سخن از عشق به میان می آید، در مقابل، قالب غزل در شعر خود نمایی می کند. غزل قالبی است که اکثر افراد می پندارند، ایجاد شده تا سخن از عشق و دلدادگی و عاشق و معشوق بگوید؛ اما در مورد سیمین و اشعار او این مطلب صدق نمی کند او تحولی بسیار عظیم در غزل پدید آورد که سبب شهرتش نیز شده است هر چند خیلی ها او را به این کار متهم کردند و کارش را ناستوده دانستند. اما او با شجاعت و صراحت به جلو رفت تا در نهایت به موفقیت دست یافت و غزلش سخن دل شد، سخنی برخاسته از دردهای دل و از عشق واقعی.

سیمین در جواب آن افراد که او را نصیحت و شماتت کردند که دیگر از خشونت و زشتی نگوید و سخن دل بسراید، چنین پاسخ می دهد:

“ در جواب آنها می گویم شعر من سخن دل است و من جزء به آهنگ دل خود جواب نگفته ام و اصولاً نمی دانم منظورشان از سخن دل چیست، گویا آنها تنها مغازلات و معاشقات پیش پا افتاده و مکرر را که از بس شعرا، طی سالها و قرنها، دست به دامان آن زده اند، دیگر ناگفته و ناشنیده ئی ندارد، سخن دل می دانند. گویا هنوز گوشهای مشتاقشان از شنیدن وصف چشم و رخ و قامت یا لذت وصل و محنت هجو اشباع نشده و چشم های حریصشان در عقب تجسم صحنه های مستی و بی‌خبری می‌دود، اگر مطلب این طور است، که من فریاد می کنم و می گویم که من از این گونه سخنان دل بیزارم و از آنچه که از این قبیل تا به حال گفته ام پشیمان. البته من منکر عشق نیستم عشق، انواع مختلف دارد:

عشق به میهن، به همنوع، به خانواده و فرزند، به هنر و بالاخره یکی از انواع آن هم عشق مورد نظر آنهاست که یکی از مسائل ساده و طبیعی و غریزی بشر است و از ابتدای خلقت تا انتهای آن نیز در وجود هر شخص سالم و هر موجود زنده ای، با تمام مظاهر خود – که احیاناً زیبا و فریبنده هم هست – خود نمایی کرده و خواهد کرد؛ ولی این نوع اخیر آنقدرها بزرگ وارزنده نیست که کلیه ی عوامل زندگی را تحت الشعاع خود قرار دهد و همه ی هنرمندان هنر و نبوغ خود را یکجا، مصروف تجسم ریزه کاری های آن کنند و اگر کسی از این سنت تحمیلی و نامعقول سر باز زد او را محکوم کنند که به آهنگ دل خود پاسخ نگفته است. ”

در اشعار و نوشته های سیمین ردپای عشق دیده می شود نه به آن صورت که تا پیش از این بوده بلکه به صورتی نو و ابتکاری اما قابل لمس. وقتی زندگی و شرح حال سیمین مورد مطالعه قرار گیرد متوجه می شویم که با زنی بسیار با محبت و با انگیزه و حتی عاشق روبرو هستیم. او آن چنان عشق عمیق و مقدسی به همسرش دارد که یکی از مجموعه های شعریش به نام آن مرد، “ مرد همراهم ” را برای او اختصاص می دهد. او همسر خود را عاشق وار معرفی می کند. در نوشته ی «سالار قصه ی من» که در مورد مرگ همسر و یادآوری خاطرات شیرین آشنایی و ازدواج و همدلی آنان است، چه زیبا سخن سرایی می کند و به ذکر گذشته های زیبا و دلنشینی که با وی داشته است می پردازد. پس سیمین خود عشق را می شناسد در غیر این صورت نمی توانست به این زیبایی از عشق سخن بگوید. او خانه ی مشترکشان را نمادی ابدی از عشق و دوستی معرفی می کند؛ زیرا سالارخانه ی او همیشه رویی گشاده و چهره یی خندان برای پذیرایی مهمانانش داشت و نمادی بود از محبت و عشق.

او عشق را در همدلی و همدردی و گوش شنوا داشتن بر گفته های هم معرفی می‌کند. او عشق را در انتظار برای آمدن همسر و خوردن لقمه ای نان می داند. او عشق را در انتظاری که همسرش برای شنیدن شعرهایش پشت در اتاق می کشید معرفی می کند. پس چنین فردی از عشق بیگانه نیست. و عشق سیمین به همسر عزیزش منوچهر کوشیار نوعی از انواع متعدد عشق است. او شاعری مردمی و اجتماعی است که عشق به مردم و میهنش در آثار او خود نمایی می کند. او عشق را امید می داند و دست نیاز به سویش دراز می کند:

ای عشق تازه ، چشم امیدم به سوی توست

این دشت سرد غمزده را آفتاب کن

این برف از من است تو جسم را بسوز

این جای پا ازوست تو او را خراب کن

( جای پا، ص 194 )

او هستی و خلقت را زائیده عشق الهی می داند و عشق را عامل خلقت می داند در نظر سیمین عشق عامل زندگی و جان بخشی است:

این همچو ما دیر مانده

با نقش خود پیر مانده

گوید که تصویر عشق است

نقشی به عالم اگر هست

( یکی مثلاً این که، نوشیدنی گرم یا سرد، ص 135 )

قطره یی بی رنگ بودم، نور عشق از من گذشت

بر سپهر نام، چون رنگین کمان افتاده ام

وای سیمین نغمه های سینه سوز عشق را

این زمان آموختند کز زبان افتاده ام

( چلچراغ، زنجیر، ص 135 )

عشق است جمله هستی تو، جانت به نقد اوست گرو

انکار خویشتن چه کنی؟ بر شو به بام و جار بزن

( دشت ارژن، کولی واره، ص 47 )

زکار عشق پیوسته دمیده بودم و خسته

که ناگه و ندانسته رخ تو در ضمیر آمد

زعشق می کنم پروا که بی توان و بی یارا

زپا افتاده است اما بهار دستگیر آمد

هنوز عشق جان دارد بهار اگر توان دارد

به معجزش جوان دارد به سال اگرچه پیر آمد

( دشت ارژن، بهار شادشورافکن، ص 73 )

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه ادبیات درباره دفتر سبز بهاران نگرشی بر محتوای اشعار و آثار سیمین بهبهانی

کار آموزی آفات و بیماری گیاهان – نگهداری فضای سبز

اختصاصی از نیک فایل کار آموزی آفات و بیماری گیاهان – نگهداری فضای سبز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

کار آموزی آفات و بیماری گیاهان – نگهداری فضای سبز


کار آموزی آفات و بیماری گیاهان – نگهداری فضای سبز

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

 

تعداد صفحه:58

تاریخچه ای مختصر در مورد شرکت تبلیغاتی طراحان دشت سبز

این موسسه در سال 1380 تاسیس شد و موسس آن نیز آقای کاظم جسمانی می باشد و تمامی فعالیتهای این شرکت در زمینه تبلیغات می باشد .

پرسنل این موسسه دارای 4 نفر در قسمت طراحی یک نفر در قسمت خدمات و 3 نفر نیز در قسمت امور فنی مشغول به کار هستند .

لازم به ذکر است که این موسسه به غیر از دفتر مرکزی آن دارای شعبه دیگری در قسمت دیگر شهر می باشد .که اطلاعات کافی از آن شعبه ندارم و همچنین دارای یک کارگاه مجزا برای ساخت تابلو های فلکسی نیز می باشد که تابلو های طراحی شده از چاپ تحویل آن قسمت می شود برای  ساخت و همچنین نصب آنها .

مدیریتاین شرکت که خود نیز دارای لیسانس گرافیک است و تمامی کارها باید با ایشان هماهنگ و مورد تایید ایشان قرار بگیرد .

 

تاریخچه مختصر تبلیغات در مراکز خرید :

شاید یکی از قدیمی ترین اشکال ارتباط ، تبلیغات در مراکز خرید باشد . در روم باستان بازرگانان نمادی از تجارت شان را برای جذب مشتری به نمایش می گذاشتند .

باستان شناسی که پامپی و هر که لانوم را کاویده اند بقایی از نشانه های فلزی تجاری را که توسط آهنگران ساخته شده بودند را یافته اند . آثاری نیز باقی مانده از نشانه های رنگ شده با دست نیز در ورودی مغازه ها یافت شده است .در طی قرون وسطی بازرگانان به وسیله مدلهایی از کلیدها ، ابزارها ، شمشیرها ، ظروف آشپزخانه ، سفالها و دیگر محصولاتشان به تبلیغ کالای خود می پردازند .

از آنجا که بیشتر مشتریان بی سواد بودند لازم بود که از نشانه های استفاده شود که به وضوح قابل فهم باشند .

در طول رنسانس نشانه های مصور در سراسر اروپا پایدار گشت . اینهاد اولین موارد همکارط بین هنرمندان و بازرگانان را تشکیل می دادند . برخی از این علائم و نشانه ها هنوز هم به کار می روند . نشانی که هنوز هم برای مغازه کارگشایی استفاده می شود از سه توپ طالایی تشکیل می شد که در اصل این مغازه ها بانکدار و وام دهنده بودند .

میله راه راه ، نمایانگر مغازه آرایش گران و جراحان بود ، ای« نشانه های مشهود صدها سال است که باقی مانده اند .

در  قرن 19 در ایالات متحده مشهرترین نما در مراکز خرید سرخ پوست مغازه سیگار برگ فروشی بود .

این مجسمه چوبی ، 6 فوتی که از چوب کاج با دست تراشیده شده بود . که معمولاً همه کسانی که مجسمه صبوری که کشتی را می راشیده اند ، می ساختند . این مجسمه به شکل واقعی رنگ شده بودند و در آستانه مغازه سیگار برگ فروشی نصب شده بودند . کلکسیونرها برآورد می کنند که حدود 20.000  مجسمه سرخ پوست در طول سالهای 1850 تا 1890 تراشیده شده است .

در اوایل قرن 19 بازرگانان از نقاشان علایم ، برای افزایش فروش یاری جستند . و در نخستین روزها صاحبان بعضی از فروشگاهها و تاجران اقلام عمومی منبع دائمی علائم بودند که اغلب بر پایه حروف تایپی تزیینی بنا شده بود . تقریباً در همان زمان ، نام های تجاری (مارک) بر روی شبکه ها ، صندوق ها ، قوطی ها ، شیشه ها ، و تقویم نامه ها نمایان شدند .

تولید کن


دانلود با لینک مستقیم


کار آموزی آفات و بیماری گیاهان – نگهداری فضای سبز