نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره ایران در کشاکش سنت و نوگرایی 2

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درباره ایران در کشاکش سنت و نوگرایی 2 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

ایران در کشاکش سنت و نوگرایی 2

نویسنده: علی طایفی

صرفنظر از داستان غمناک توسعه در ایران و هزینه ها ی انسانی و تاریخی بسیار و فایده های اندک ناموزونی و ناهمزمانی این الگوها و پیامبران دروغین آن در ایران در هر سه الگوی مسلط پیش گفته، سنجش و شناسایی رخساره های تیره و روشن جامعه ایران امروز با بهره گیری از شاخص های مورد نظر دربخش نخست این مقاله  (1) می تواند راهنمای مناسبی باشد

 برای گفتمان پیرامون آنچه که هست و آنچه که می تواند از یک منظر برای توسعه پایدار و درونزای جامعه ایران رهنمون گردد. دراین نوشتار بدون هیچ ترتیب و وزن گذاری بر اهمیت این شاخص ها علاوه بر شناسایی مفهومی و تعریف شاخص ها بر حسب مؤلفه های تعین بخش آن ، تلاش مختصری نیز می شود برای سنجش وضعیت این مؤلفه ها در جامعه کنونی ایران:       الگو های جنسی الگوهای جنسی ازبعد سنتی مبتنی بر پدر تباری، مرد سالاری و تقلیل نقش و منزلت زنان در خانه داری، شوهر داری و فرزند زایی است. ازاین منظرساختار قدرت در خانواده و جامعه بر حول محور قدرت مردان در نقش پدر، عمو، برادر بزرگتر، رییس قوم یا قبیله، ریش سفید محل و یا ولی و والیان منطقه، یا شهر و جامعه می گردد. در این الگو سازی ها در فرایند اجتماعی شدن کودکان نقش مردان در بیرون از خانه بعنوان نان آور، سرپرست، مدیر، مدبر و مدافع خانواده تعریف شده و زنان نیز همواره در جایگاه دوم یا سوم اهمیت پیرو مدیریت و سیاستگزاری های مردان معرفی می شوند.    

ازبعد مدرن این الگوهای جنسی در وضعیت پدرتباری و مردسالاری کاهنده و کارمزدبگیری زنان در بیرون از خانه تعریف می شود. به بیان دیگر دراین برهه زنان به چالش با نقشهای انتسابی و تحمیلی از سوی مردان مسلط بر خانواده و جامعه برخاسته و با افزایش آگاهی و مطالبات مدنی به برابر خواهی در همه سطوح اجتماعی  و نقش پذیری در آن اهتمام می کنند. امروزه با وجود تغییرات بنیادی در نقش زنان لایه های شهری و تحصیلکرده ایران، بخش مسلط و غالب الگوهای جنسیتی در ایران مردخواهانه، پدرسالارانه و زن ستیزانه است.  درتایید این وضعیت اشاره به نقش کمتر از 10 درصدی  زنان دربازار کار و نقش اقتصادی آنان در بهره وری و تولید ارزش افزوده گواه موضوع است. می توان به اطمینان اذعان کرد که اگر بخش بزرگی از زنان خانه دار که در جرگه شاغلان محسوب نشده اند به فهرست بیکاران جامعه افزوده شود، بیش از 55 درصد نیروی انسانی فعال در فاصله سنی بین 15 تا 65 سال بیکار قلمداد خواهند شد!   

جهت زمانی :  شاخص رویکرد زمانی نیز نشان می دهد که در اجتماعات  سنتی  زمان حال همواره متصل به گذشته است. به معنای دیگر درجامعه ایران امروز خواه در فرهنگ رسمی در نظام اجتماعی و فرهنگی تولید شده توسط دستگاه حاکمه ونهاد های رسمی، خواه در بین اقشار بزرگی از نسل بزرگسال و میانسال، بسیاری از ارزشها، هنجارها،  رهنمودها و تدابیر اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی از گذشته و گذشتگان به عاریت گرفته می شود. نوگریزی و پناه به الگو ها و ارزشهای کهن و دیرپای پدران و مادران، ذهن و اندیشه ایرانی سنتی، آماده خور و راحت طلب را از تقلا و تکاپوی بیهوده برای درانداختن طرح نو و زدودن زنگار نشسته بر سیمای دیرین و سالخورده اش باز می دارد. این خصیصه بویژه با باورداشتهای دینی آغشته به خرافات بیش از پیش بازتولید می گردد.   ازسوی دیگراین شاخص در بعد مدرن گویای اتصال بلافصل زمان حال به آینده است. از این منظر بخش نوگرای جامعه ایران اعم از درحال گذار یا رهیده از چنبره تودرتوی سنت، الگوهای زیست و همزیستی خود را در کشاکش و رویارویی با انسان ها و پدیده های دیگر، ازگذشته برنمی گیرد. به بیان دیگر با نیم نگاهی به گذشته بسوی نوپردازی و نوسازی ارزشها و هنجارها شتافته و پارادایم های نوینی را می جوید. به بیان دیگر تقلای نسل نوجوان و جوان و اقشار تحصیلکرده ایرانی در این راهیابی در آینده، به دلیل فقدان زیر ساخت های آموزشی در متن جامعه، نه تنها بدون پشتوانه و پرنوسان است بلکه گاه از سوی بخش سنتی و رسمی نظام فرهنگی، تربیتی و آموزشی بعنوان نوعی لاابالی گری و یا هنجار شکنی تلقی می شود.  

 فناوری :شاخص فناوری درجامعه  سنتی عمدتا پیشاصنعتی است و متکی برانرژی حیوانی و انسانی است. شواهد حاکی است که قریب 25 درصد اقتصاد کشور مبتنی بر کشاورزی است که بیش از 90 درصد اشتغال درآن  شامل بهره برداران خصوصی است. این بخش نیز که عمدتا بهره برداران خانوادگی هستند با فناوری ابتدایی و با اتکا بر نیروی حیوانی و انسانی تولید می کنند. به همین دلیل نیز میزان بهره وری در بخش کشاورزی بسیار اندک است. با این وجود ده درصد بهره برداری کلان و صنعتی نیزعمدتا با فناوری نوین تر به تولید می پردازد. از سوی دیگر در 25 درصد دیگر اقتصاد کلان کشور که مبتنی بر صنعت است، شواهد حاکی است که قریب 50 درصد اشتغال در این بخش شامل کارگاه های زیر 10 نفر و قریب 80 درصد شامل کارگاه های زیر 20 نفر و در نهایت بیش از 90 درصد درکارگاه های زیر50 نفر مشغول به کار هستند. چنانکه توزیع اقتصادی فوق نشان می دهد در بخش بزرگی از 50 درصد کارگاههای صنعتی کشور، تولید متکی بر نیروی انسانی غیرماهر یا نیمه ماهر و پیشا صنعتی است.                                                                                 ازنظرشاخص های مدرنیزم نیز فناوری عمدتا صنعتی بوده و برپایه منابع پیشرفته و انرژیهای تجدید پذیرفعال است. ازاین منظر در خوش بینانه ترین وجه، بخش کشاورزی ایران با 20 تا 30درصد، بخش صنعت با حدود 30درصد به فناوری نوین مجهز است. همچنین در بخش خدمات نیز با توجه به پایین بودن سطح و فراگیری ارتباطات شامل صنعت مخابرات، راهها و ترافیک شهری و بین شهری، دسترسی به فناوری دیجیتالی از جمله اینترنت و طراحی سیستم خدمات رسانی مبتنی برآن، بخش عمده این بخش هنوز در سطح میانی و پایین فناوری های نوین قرار دارند.                                                      آموزش:  دربعد سنتی آموزش رسمی منحصربه نخبگان و آقازاده ها است. درساختار سنتی به دلیل تمرکز قدرت در دستان گروه و اقشار ممتاز جامعه ازقبیل اصحاب دین، قدرت سیاسی و ثروت،علاوه بر سایر امکانات و فرصت های موچود، فرصتهای آموزشی نیز  مختص این اقشار وفرزندان و بیتگان نسبی و نزدیپان آنان می باشد. صرفنظراز امکانات آموزشی، محتوای آموزشی نیز در بخش سنتی در راستای حفظ وضع موجود بوده و نگاهی گذشته گرا و دینی درآن مسلط می باشد. دراین ساختار علاوه بر  انحصار طبقاتی نهاد آموزش به آقازاده های اقشار مذکور، زنان نیز هیج جایگاهی ندارند و مردان تنها برنامه ریز و بهره بردار آن محسوب می شوند.                            در بعد مدرن همه شمولی آموزش ابتدایی با نسبت رو به رشد گیرندگان آموزش پیشرفته وجه تمایز ساختار نوین با سنتی است. عمومیت یافتن دربرگیری آموزش عمومی، حضور زنان در بهره گیری از آن، شکل گیری آموزش عالی و تاسیس نهادهای دانشگاهی و پژوهشی برای خدمت رسانی به برنامه های توسعه ای جامعه  است. علاوه براین تحول محتوایی آموزش نیز  با فاصله گیری از آموزه های صرف دینی و گذشته گرا، جهت غیر دینی، علمی و آینده گرایی می یابد که با تحولات فناوری آموزش محتوای دیگرگونی می یابد.                                             جامعه ایران امروز از بسیاری زا این ویژگی های سنتی فاصله گرفته است و براثر تحولات باز مانده از دوران نوگرایی عصز پهلوی ها‏ با وجودیکه زنان نقش روزافزونی در بهره گیری از آموزش بدست آورده اند هنوز به دلیل تسلط اندیشه دینی و ایدئولوژیک در ساختار قدرت و نهاد های رسمی آن از جمله آموزش، محتوای آموزش عمدتا در تلاش برای بازآفرینی همان آموزه های دینی، گذشته گرا و ایستا است. این ویژگی درکنار توسعه نهاد های مدرن آموزشی از قبیل دانشگاه ها و موسسات پژوهشی و توسعه نهاد بروکراسی مدرن دستگاه دولتی ونیاز روزافزون آن به دستیابی به دانش نوین در مدیریت و پیشبرد برنامه ها و اهداف توسعه کشور با تناقض های ساختاری روبروست. ژیامدهای این تناقض چالش های مضاعفی است که بخشی از قوای صاحبان دانش را مصروف زدودن سایه و حضور سنگین  فضاهای ارزشی و ایدئولوژیک در نهاد های آموزشی می گردد. از سوی دیگر شواهد آماری حاکی است هنوز بطور متوسط یکسوم از افراد واجد شرایط تحصیل درآموزش ابتدایی از فضاهای آموزشی محروم بوده و قریب بیش از 3 و نیم میلیون نفر بیرون از چتر پوششی آن قرار دارند. همچنین در طول سالهای ژس از انقلاب تعداد مراکز اموزش دینی درکنار کتابخانه ها روبه افزایش چشمگیری نهاده است.  مشارکت زنان نیز خواه در دوره آموزش عمومی و خواه آموزش عالی از مشارکت مردان بیشتر بوده و درنهایت بر ژایه آمارهای موجود نقش زنان در بازار کار فقط نزدیک 10درصد از کل نیروی انسانی است.                                        بهداشت: در جامعه سنتی به دلیل امکانات بهداشتی ودرمانی اندک و غیر فراگیر، نرخ زاد و ولد و مرگ و میر بالا می باشد و امید به زندگی کوتاه بوده و انواع بیماری های واگیر دار و کشنده  عمومیت می یابد. عمده دلیل این امر نیز علاوه بر کمبود امکانات، ناشی از باور به تقدیر گرایی و سپردن همه امور به نیروهای متافیزیکی و لذا پرهیز از رویارویی با مصائب و بیماری ها است. فقدان اندیشه پیشگیری از زاد وولد، فقر فراگیر و سوء بهداشتی، غذایی و درمانی همه باهم دست بدست می دهند تا انسان گونه سنتی را با کمیت و سرعت زیاد تولید و با همان سرعت و کمیت نیز از عرصه حیات و سلامت دور سازند. برخلاف این درجامعه مدرن، به دلیل غلبه اندیشه و فناوری های دخالت در امور طبیعی و تلاش برای چاره جویی مصائب اجتماعی و طبیعی، نرخ باروری و مرگ و میر هردو بشدت کاهش می یابد و امید به زندگی بیشتر می گردد.       خوشبختانه  به دلیل توسعه و ورود نهادهای آموزشی پزشکی وفناوری مرتبط با آن در کنار آموزه ای علمی در ایران امروز شواهد نشان از افزایش نسبی امید به زندگی، کاهش نزخ مرگ ومیر کودکان زیر یکسال، کاهش شیوع بیماری های واگیر دار و افزایش دسترسی نسبی به امکانات بهداشتی و درمانی به چشم می خورد. با این وصف هنوز جالش های مهمی در بخش هداشت و درمان وجود دارد که برخی ازآنها عبارتند از: عدم دسترسی فراگیر به فناوری های مدرن بهداشتی و درمانی‏ هزینه های سنگین درمان بویژه برای اقسار فقیر جامعه، وجود نرخ نسبتا بالای زاد و ولد دربخش سنتی و روستایی و حاشیه نشینان شهری و فقر و  بدنبال آن افت بهداشت، تغذیه مناسب و شیوع بیماری های سخت درمان، درکنار مرک ومیر های ناشی از فقدان امنیت اجتماعی  و آلودگی هوا و .. نظیر سکته های قلبی و مغزی درشهرها، فقدان آموزش های مناسب جنسی و لذا شیوع بیماری های جنسی و  جسمی ناشی ازآن و ... .                                                                                

 الگوهای اقامت و تحرک جغرافیایی: الگوی زیست  جمعیت در دوره سنتی بصورت کم دامنه، با جمعیت اندک و پراکنده در روستاها و شهر های کوچک می باشد. همچنین  تحرک جغرافیایی نیز عمدتا محدود در بین روستاها و ییلاق و قشلاق های فصلی است که برگرفته از غلبه ساختار زیست عشایری و گوچ نشینی است. در این ساختار می توان شاهد بود که بسیاری از افراد در طول دوره حیات خود ازروستای خود قدم به بیرون نگذاشته و مبتنی بر جامعه سنتی و به تعبیر تونیس جامعه شناس المانی در گمیانشافت یا اجتماعات ارگانیک زندگی می کند.                                                                               برخلاف این، در دوره مدرن الگوی اقامت بصورت بزرگ دامنه با جمعیت بسیار و متمرکز در شهرها تعریف می شود. ساختار یکجانشینی و تلاش برای انتقال و دست اندازی بر طبیعت، سبب می شود انسان مدرن بدنبال طبیعت راهی کوه ودشت نگردیده و با بهره گیری از دانش و فناوریهای مدرن به بهره گیری از منابع طبیعی از یکسو و تولید محصولات کارخانه ای از سوی دیگر، از وابستگی به زمین رهایی یابد. این امکان، توان جابجایی را نیز برای او فراهم می سازد و لذا دامنه تحرک جغرافیایی از روستا به شهرهای بزرگ و از کشوری به کشور دیگر توسعه می یابد. ظهور و ورود فناوری های ترانزیت کالا و انسان خواه زمینی، هوایی و دریایی زمینه ساز این هجرت بزرگ انسانی را فراهم می آورد. چنین جابجایی هایی  می تواند سبب انتقال دانش نوین و تحول معرفتی نیز گردد که اثارش را در زمینه های دیگر نوگرایی می توان شاهد بود.   ایران امروز به دلیل سرعت بیشتر تحولات فنی و زیربنایی وانتقال آسان تر آن به جامعه از بیش از نیم قرن اخیر به اینسو  دارای تحولات چشمگیری است. بگونه ای که حدود 68 درصد جمعیت شهرنشین بوده وفقط یک دهم جامعه بصورت کوچ نشینی زندگی می کنند. حتی لایه هایی از جمعیت بخش روستایی نیز از امکانات نسبی دسترسی به فناوری های ارتباطی، زیربنایی و اطلاع رسانی برخوردارند. ازاینرو علاوه بر چالش های روزافزون مهاجرت از روستا به شهرها و تحمیل سیمای فقر در فضاهای شهری و بروز خیل وسیع حاشیه نشینان شهری، سیل مهاجرت به خارج از کشور نیز تشدید یافته است و علاوه بر خروج سالانه قریب 200 هزار نفر از کشور بعنوان سرمایه های انسانی، سرمایه های مالی نیز با نرخی در حدود سالانه 3 میلیارد دلاراز کشور  خارج می شوند.

منابع:

1. ازچهارده قرن تضاد تا چهارده دهه: تضاد نواندیشی و نوگرایی2. الگوهای سنت ومدرنیزم: میانه روها متحد شوید!3. تحلیل دولت در نظام های دمکراتیک4. Sociology: A global introduction,  J. Macionis & K. Plummer, pearson  pub., 2005

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ایران در کشاکش سنت و نوگرایی 2

دانلود مقاله درباره برزخ از دیدگاه قرآن و سنت

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله درباره برزخ از دیدگاه قرآن و سنت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

عالم برزخ، عالم متوسطى میان دنیا و آخرت است که مردگان تا قیامت در آن بسر مى‏برند .

پس از اثبات وجود روح مجرد و بقاى آن پس از مرگ و تخلیه بدن، این مساله اساسى مطرح مى‏گردد که ارواح پس از مرگ و خارج شدن از قالب اجسام بدنى در کجا زندگى مى‏کنند؟

آیا عالمى به نام برزخ که واسطه بین عالم دنیا و عالم آخرت است وجود دارد؟ یعنى ما در سلسله عقاید خود و ملاحظه مراحل تکاملى انسانها قبل ا ز این دنیاى مادى، نطفه بودیم و قبل از نطفه عناصرى در زمین، و بعد از نطفه به صورت انسانى در آمدیم و در دنیا زندگى مى‏کنیم آیا بعد از این دنیا هم به عالم دیگرى وارد مى‏شویم به نام عالم برزخ یا نه؟

کلمه برزخ در لغت‏به معناى فاصله و حائل میان دو چیز راگویند .

مرحوم طریحى (1) در مجمع‏البحرین (2) در معناى کلمه برزخ چنین مى‏نویسد:

«البرزخ: الحاجز بین الشیئین‏» یعنى «برزخ حائل بین دو شى‏ء است‏» ، سپس روایتى از معصوم علیه السلام چنین نقل مى‏کند: «نخاف علیکم هول البرزخ‏» پس مراد از برزخ در این روایت‏بین دنیا و آخرت از هنگام مرگ تا رستاخیز مى‏باشد پس کسى که مى‏میرد، داخل برزخ مى‏شود . این کلمه و واژه در قرآن سه بار و در سه آیه ذکر شده است: در دو آیه که یکى در سوره فرقان و دیگرى در سوره «الرحمان‏» است، واژه برزخ به معناى فاصله و حائل میان دو دریا که یکى شور است و دیگرى شیرین و به هم نمى‏آمیزند، آمده و در آیه سوم که در سوره «مؤمنون‏» است، در معناى عالم برزخ یا فاصله میان مرگ و رستاخیز ذکر شده است .

آیه اول: «و هو الذی مرج البحرین هذا عزب فرات و هذا ملح اجاج و جعل بینهما برزخا و حجرا محجورا» (3).

«او خدائى است که آب دو دریا را بهم آمیخت، دو دریایى که آب یکى از آن دو شیرین و گوارا است و آب دیگرى شور و تلخ، و میان این دو آب فاصله و حائلى قرار داد تا همیشه از هم جدا باشند و به هم نیامیزند» .

آیه دوم: «. . و بینهما برزخ لا یبغیان ...» (4).

«میان آن دو دریا فاصله‏اى است که به حدود یکدیگر تجاوز نمى‏کنند و به هم نمى‏آمیزند» .

آیه سوم: «لعلى اعمل صالحا فیما ترکت کلا انها کلمة هو قائلها و من ورائهم برزخ الى یوم یبعثون‏» (5).

«گناهکاران گویند تا شاید به تدارک و جبران گذشته کردار نیک انجام دهم و به آن خطاب شود که هرگز چنین نخواهد شد و گناهکاران کلمه «ارجعننى‏» را که از سر حسرت بر زبان رانند و نتیجه‏اى نگیرند، که از عقب آنها عالم برزخ است تا روزى برانگیخته شوند .

غیر از این آیه، آیات دیگرى نیز در قرآن ذکر شده که از مجموع مطالب آنها استفاده مى‏شود که عالم برزخ واسطه بین عالم دنیا و عالم آخرت است از جمله آنها:

«و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون‏» (6).

«(اى پیامبر) هرگز گمان مبر کسانى که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده‏اند و نزدش پروردگارشان (در عالم برزخ) روزى داده مى‏شوند» .

در آیه 171 سوره آل عمران مى‏فرماید:

«و از نعمت‏خدا و فضل او (نسبت‏به خودشان در عالم برزخ) مسرورند و (مى‏بینند که) خداوند پاداش مؤمنان را ضایع نمى‏کند (نه پاداش شهیدان و نه پاداش مجاهدان را که شهید شدند)» .

«یثبت الله الذین آمنوا بالقول الثابت فی الحیوة الدنیا و فی‏الآخرة ...» (7).

خداوند کسانى را که ایمان آوردند، به خاطر گفتار و اعتقاد ثابتشان، استوار مى‏دارد هم در این جهان و هم سراى دیگر (در عالم برزخ و سراى آخرت) .

از همه این آیات استفاده مى‏شود که بعد از مرگ، عالم برزخ است تا روزى که مبعوث شوند و این برزخ عالم قیامت نیست‏یعنى انسان پس از مرگ بلافاصله به روز قیامت منتقل نمى‏شود .

شخصى به امام صادق علیه السلام عرض کرد: چه مى‏فرمایید در آیه «النار یعرضون علیها غدوا و عشیا ...» (8). «آتش است که هر صبح و شام که آنان بر آن عرضه مى‏شوند؟» فرمود: «دیگران چه مى‏گویند؟» عرض کرد: «مى‏گویند آن آتش جهنم جاوید (آخرت) است و گویند که بین صبح و شام عذابى نباشد» . فرمود: «پس اینها خوشبخت‏اند «که بخشى از روز را در آسایش بسر مى‏برند» .


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله درباره برزخ از دیدگاه قرآن و سنت

مقاله در مورد کتاب و کتابخانه

اختصاصی از نیک فایل مقاله در مورد کتاب و کتابخانه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 139

 

کتاب و کتابخانه در قرآن و سنت

کتاب، زبان گویا و سند جاودان فرهنگ جامعة انسانی است، که از دیرباز بهترین ابزار هدایت رسولان الهی و مصلحان بشری بوده. تا آنجا که اولین پیامبر، در اجتماع کوچک انسان‌های نخستین، با کتاب و صحیفة آسمانی، درس زندگی را به مردمان آموخته است. و دیگر پیامبران نیز پیامشان را به وسیلة کتاب، به دیگران عرضه کرده‌اند.

ملت‌ها ویژگی‌های تمدن خود را بیشتر از طریق کتاب، به ملل دیگر شناسانده، و دانشمندان و متفکران، از این راه، دانش و اندیشة خویش را به جهانیان انتقال داده و خود را جاودانه ساخته‌اند.

کتاب، بهترین وسیلة بیداری و آگاهی نسل‌ها از زمان‌های پیش تاکنون بوده است؛ به طوری که رشد و شکوفایی بسیاری از استعدادهای نهفته و سیر استکمالی ملت‌ها در ابعاد گوناگون ـ به ویژه جوانان ـ تنها در پرتو کتابخوانی و ترغیب آنان به مطالعه و تحقیق در کتابخانه‌ها امکانپذیر است.

واژة کتاب

واژة کتاب، به معنی مطلق «نوشته» یا «نبشته» است. بنابراین، لفظ کتاب، شامل «نامه»، «جزوه»، «رساله»، «اوراق پراکنده»، «صحیفه» و «مجموعة نوشته‌های گردآمده» در یک یا چند مجلّد می‌شود.

کتابخانه

این واژة مرکب، به این معناست: «جای نگهداری کتاب» و محلی که در آن انواع کتاب‌ها را ـ اعم از خطی و چاپی ـ فراهم آورند و با نظم و ترتیب معینی قرار دهند.

سابقاً کتابخانه، هم به «مخزن کتاب»، و هم به «کتابفروشی» اطلاق می‌شد، ولی فرهنگستان برای امتیاز این دو، کتابخانه را به مخزن کتاب، و کتابفروشی را به دکان و مغازة فروش کتاب اختصاص داد.

کتاب در قرآن

کتاب و کتابت، آن قدر مورد توجه و اهمیت است که با مشقاتش جمعاً در قرآن کریم 318 بار ذکر گردیده است. از این شماره، 181 بار آن به صورت «الکتاب»، هیجده بار آن به صورت «کتاب»، دوازده بار به صورت «کتاباً»، هشت بار به صورت «کتاب‌الله»، شش بار به صورت «کتاب مبین»، دو بار به صورت «کتاب منیر»، دوبار به صورت «کتاب مرقوم»، دوبار به صورت «کتاب موسی» و یک بار به صورت‌های: «کتاب معلوم»، «کتاب کریم»، «کتاب حفیظ»، «کتاب عزیز»، «کتاب مصدق»، «کتاب مسطور»، «کتاب مکنون»، «کتاب الفجار» و «کتاب الابرار» ذکر گردیده است.

کتاب و کتابت در روایات

باز فرموده است: «احتفظوا بکتبکم فانکم سوف تحتاجون الیها؛ کتاب‌ها و نوشته‌های خود را نگه‌ بدارید که در آینده به آنها نیاز پیدا می‌کنید».

مفضل بن عمر گوید: امام صادق (ع) به من فرمود: «اکتب و بث علمک فی إخوانک فإن مت فأورث کتبک بنیک فانّه یأتی علی الناس زمان هرج لایأنسون فیه إلاّ بکتبهم؛ بنویس و دانشت را در میان برادرانت پخش گردان؛ و چون مرگت فرا رسد آنها را به فرزندانت به ارث گذار، که زمانی در هم و آشفته فرا رسد که مردم در آن جز به کتاب‌هایشان انس نگیرند».

کتابخانه، مظهر فرهنگ و تمدن

اهمیت و نقش سازندة کتابخانه، در ابعاد گوناگونی قابل توجه و در خور بررسی است، که در اینجا فهرست‌وار بدان‌ها اشاره می‌شود:

کتابخانه، از آن جهت که جایگاه انواع کتاب‌ها در موضوعات گوناگون است، مورد توجه دانش‌پژوهان و کتاب‌خوانان و محققان است.

کتابخانه، مجموعة اندوخته‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و علمی دانشمندان، و حاصل تلاش و کوشش مستمر پرچمداران علم و دانش در رشته‌های گوناگون است.

کتابخانه، بهترین میراث ماندگار و آیینة تمام‌نمای فرهنگ و تمدن، آداب و رسوم، و نمودار شیوة تفکر یک ملت است.

کتابخانه، جایگاه تجمع اندیشه‌های موافق و


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد کتاب و کتابخانه

مقاله ازدواج ازنگاه قرآن و سنت

اختصاصی از نیک فایل مقاله ازدواج ازنگاه قرآن و سنت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله ازدواج ازنگاه قرآن و سنت


مقاله ازدواج ازنگاه قرآن و سنت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

   فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

   تعدادصفحه:25

همه‌‌ی پیامبران(صلوات‌الله‌علیهم) الهی در آموزه‌های خود بر سعادت بشری پای فشرده‌اند. هم چنین به دلیل نقش ویژه ازدواج در این راه، پیامبران، اصولی برای آن در نظر گرفته‌اند . ازدواج آخرین و کامل‌ترین دین الهی ، یعنی اسلام، رنگ ویژه‌ای به خود گرفته است. به گونه‌ای که در قرآن و احادیث ، بحث‌های مفصلی درباره‌ی آن به چشم می‌خورد.

پیش‌تر دیدیم که همه‌ی دین‌ها ـ با وجود انحراف‌های رخ داده در آن‌ها ـ و تمدن‌ها بر پایه دیدگاه خود درباره‌ی زن و رابطه جنسی، دیدگاه‌هایی درباره‌ی ا زدواج ارایه کرده‌اند. اینک باید دید اسلام درباره اهداف ازدواج و ملاک‌های همسریابی و... چه دیدگاهی دارد و چه برنامه‌هایی برای امر زناشویی تنظیم کرده است. با نگاهی گذرا به قرآن و روایات اهل بیت(علیه‌السلام) می‌توان دریافت که اسلام برای همه مراحل ازدواج ـ همانند: خواستگاریء عقد، زفاف، تولید نسل، مهریه و... ـ برنامه در نظر گرفته و همه جنبه‌های این امر پسندیده الهی را روشن ساخته است. اینک در آغاز بحث به دیدگاه قرآن درباره ازدواج و احکام آن می‌پردازیم.

ازدواج از دیدگاه قرآن

قرآن، کتاب هدایت و سعادت بشری و منبع شایسته‌ای برای درک مفاهیم و مسایل ازدواج است. بر خلاف دیگر کتاب‌های مقدس که رهبانیت و تجرد را مقدس می‌‌شمارند یا آزادی و بی‌بند و باری در اخلاق جنسی را پیشنهاد می‌کنند، قرآن راه میانه را برگزیده است. خداوند متعال می‌فرماید:

« وَابْتَغِ فِیمَا آتَاکَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنسَ نَصِیبَکَ مِنَ الدُّنْیَا وَأَحْسِن کَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیْکَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِی الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ ؛ و به آنچه خدایت داده است، برای آخرت را بجوی و سهم خود را از دنیا فراموش مکن و هم چنان که خدا به تو نیکی کرده است، نیکی کن و در زمین فساد مجوی، زیرا خدا، فسادگران را دوست نمی‌دارد».[1]

بر اساس همان قاعده‌ کلی ـ وابستگی دیدگاه هر دین و ملتی درباره ازدواج به دیدگاه آن درباره‌ی زن ـ هرگاه در جامعه‌ای زن جایگاه حقیقی خود را به دست آورده، ازدواج نیز از اهمیت فراوانی برخوردار شده است. بر عکس، هرگاه در جامعه‌ای، انسانیتی برای زن فرض نشود و تنها مانند کالای قابل خرید و فروش بدان بنگرند، می‌توان حدس زد که جایگاه ازدواج در آن جامعه چگونه خواهد بود. نمونه آن را در گفتارهای پیشین دیدیم.

بنابراین، در آغاز بحث، دیدگاه قرآن و اسلام را نسبت به زن بررسی می‌کنیم.

1ـ خداوند هیچ گاه در قرآن میان زن و مرد، تفاوت نگذاشته و تنها به مردان خطاب نکرده است، بلکه با جمله‌ی «یا ایها الناس» با آدمی سخن گفته است. هم چنین اگر در دایره محدودتر، به مؤمنان ندا داده است که: «یا ایهاالذین آمنوا» باز منظور، زن و مرد مؤمن بوده است نه تنها مرد، البته تاریخ نشان داده است که گاهی این زنان بوده‌اند که زودتر از مردان به این ندای الهی، پاسخ مثبت داده‌اند. برای نمونه، حضرت خدیجه نخستین زن مسلمان تاریخ است.

2ـ سخن در این است که: مرد و زن از یک مبدأ آفریده شده‌اند یا از دو مبدأ گوناگون؟ آیا زن به تبع مرد ـ و نه به دلیل اصل وجودی‌اش ـ آفریده شده است؟ قرآن به این پرسش چنین پاسخ می‌دهد:

« یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً کَثِیرًا وَنِسَاء ؛ ای مردم! از پروردگارتان که شما را از «نفس واحدی» آفرید و جفتش را [نیز] از او آفرید و از آن دو، مردان و زنان بسیاری پراکنده کرد، پروا دارید».[2]

از این گفته درمی‌یابیم که همه‌ی انسان ها اعم از زن و مرد از یک مبدأ و گوهر آفریده شده‌اند ودر این زمینه، مردان بر زنان هیچ گونه برتری ندارند. پس قرآن به این نظریه که وجود زن، اصلی نبوده و تابع وجود مرد است، پاسخ منفی می‌دهد.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله ازدواج ازنگاه قرآن و سنت

تحقیق و بررسی در مورد انقلاب اسلامی،تحجر و سنت

اختصاصی از نیک فایل تحقیق و بررسی در مورد انقلاب اسلامی،تحجر و سنت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

انقلاب اسلامی، تحجر و سنت

مقدمه

انقلاب، به عنوان راهکاری سریع برای ایجاد تحولی بنیادین و همه جانبه در ساختار سیاسی جامعه، از ویژگی هایی برخوردار است که مهمترین آن «شالوده شکنی» است. شالوده شکنی به معنی در هم ریختن نرمها، نماد ها، نهادها و ساختارهای حاکم بر یک جامعه، شرط لازم و ضرور شکل گیری یک انقلاب پیروز است. در هر انقلابی، گستره، عمق و عرصه های این شالوده شکنی، متفاوت است. در برخی انقلاب ها، تنها شالوده های سیاسی و ساختار نظم حاکم بر جامعه دچار تحول و دگرگونی می شود، ولی برخی انقلاب ها، عرصه های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی را هم در معرض تحول عمیق قرار داده، و شالوده شکنی را به این عرصه ها هم گسترش می دهند.

از همین روی، انقلاب ها سنت شکن تلقی می شوند و مقابله با سنت های دیرپای جامعه، در همان عرصه هایی که انقلاب در آن ها روی می دهد، امری است که گویا لازمه ی ذاتی انقلاب ها شمرده می شود. اما انقلاب اسلامی ایران از نگاه محققان و جامعه شناسان برجسته ی انقلاب، اگر چه انقلابی جامع و عمیق بود، ولی از نظر مواجهه با سنت های ریشه دار جامعه، نه تنها با آن ها تقابل نداشت، بلکه اساسا با تکیه بر باورها، ارزشها، نهادها، و نمادهایی شکل گرفت که در عرف جامعه شناسی، «سنت» تلقی می شود. البته می توان گفت شالوده شکنی انقلاب اسلامی، عمدتا در عرصه ی قالب ها، نماد ها و گفتمان های متحجرانه و جمودگرایانه ظهور و بروز پیدا کرد.

در این مقاله بر آنیم نسبت انقلاب اسلامی با مقوله ی تحجر و سنت را ارزیابی کرده و میزان توفیق آن را در تقابل با تحجر بررسی کنیم.

از نگاه کسانی که سنت و تحجر را مترادف می انگارند، این یک تعبیر تناقض نما تلقی می شود که انقلاب اسلامی ایران، ضمن برخورداری از روح سنت گرایی و تلاش برای احیای ارزشها و آرمان های دینی، در عین حال، جهت گیری ضد متحجرانه و اصلاح گرایانه داشته باشد. این تلقی، ناشی از یکی دانستن مفهوم سنت و تحجر و برخاسته از این برداشت نادرست است که هر چه ریشه در سنت های جامعه داشته باشد، متحجرانه و ایستا است و آن چه به دوران مدرن تعلق دارد پویا و مترقی است، بنابراین تبیین دقیق و شفاف دو مفهوم «سنت» و «تحجر» برای این بحث، ضرور است.

چیستی سنت و تحجر

سنت در لغت به معنی طریقت، شیوه و روش می باشد.

در ادبیات اجتماعی معاصر، «سنت» در برابر «تجدد» مطرح شده است، گرچه در تبیین دقیق این واژه، اختلاف نظرهای عمیقی به چشم می خورد، ولی غالبا از سنت، کلیه مبانی، ارزشها، روشها، هنجارها و باورهای متعلق به گذشته اراده می شود که در دوران تجدد مورد مناقشه و طرد قرار گرفته و اعتبار خود را از دست داده اند. به نظر می رسد تبیین رابطه ی این دو معنی از سنت، و این که در کاربرد آن، کدام یک را اراده می کنیم، نکته ی مهمی است. از آن جا که معنی ریشه داری از سنت در فرهنگ و منابع اصیل دینی مان سراغ داشته و جایگاه والا و مهمی برای آن ـ هم در تکوین و هم در تشریع ـ قایل هستیم، قاعدتا باید چنین معنی بومی از «سنت» اراده شود، ولی کاربرد فراوان این واژه به معنی دوم و خلط آن با معنی اول، که گاه بدون توجه به لوازم و اقتضائات هر یک از آن دو رخ می دهد، موجب بدفهمی و منشا نزاع های لفظی می گردد که غالبا به اختلافات عمیق فکری و اجتماعی نیز تأویل و تحویل می شود! البته برخی از ویژگی های سنت ـ در برابر تجدد ـ در سنت به معنی بومی و اصیل آن هم وجود دارد، ولی نمی توان این دو اصطلاح را یکی دانست. سنت به معنی نخست، مقوله ای است که بسیاری از عناصر و مصادیق آن، با تحولات تاریخی و دوران های مختلف زندگی اجتماعی انسان، هیچ تعارضی نداشته و اساسا فراتاریخی تلقی می شود. به عنوان مثال اگر از پیروزی نهایی حق در برابر باطل، به عنوان یک «سنت الهی» یاد می شود، این حقیقتی است که در شکل گیری حرکت تاریخ نقش دارد. در حقیقت سنت ها به این معنی، عامل شکل گیری دوران های مختلف تاریخ بشرند نه معلول آن، لذا گذار جامعه بشری از دوران سنت به معنی دوم به دوران تجدد یا فراتجدد، هرگز این سنت ها را بی اعتبار و از رده خارج نمی سازد. «تحجر» سنگ شدن، سخت شدن و به صورت سنگ در آمدن است، ولی در اصطلاح به معنی ایستائی، جمود، سختی نشان دادن و مقاومت در برابر هر نوع تحول و هر امر تازه ای است. تحجر یک ویژگی فرهنگی اجتماعی است که کم و بیش در اشکال و قالب های گوناگون شکل می گیرد. تعصب های جاهلانه، تعلقات قبیله ای و ملی، عدم درک حقایق و سنت های حاکم بر حرکت جوامع، از عوامل شکل گیری و پایداری تحجرند، ولی مهمترین عامل تحجر، عدم تفکیک بین اصول و پایه های ثابت و ضرور زندگی بشر با جنبه های متغیر و متحول آن است. اغلب از نسبت بین سنت و تجدد بحث می شود و کمتر از نسبت بین سنت و تحجر، سخن به میان می آید، حال آن که تامل در این نسبت، می تواند برخی از جنبه های نسبت بین سنت و تجدد را هم آشکار کند و این نکته ی مهم را روشن سازد که آن چه به ظاهر، تعارضی آشتی ناپذیر با تجدد دارد، تحجر است نه سنت.

اگر چه ویژگی ثبات و پایایی، ظاهرا بین دو مقوله سنت و تحجر، مشترک به نظر می رسد، ولی عنصر ثبات در سنت ها، ناشی از ریشه داری حقیقی آن ها در حیات انسان و نقش آفرینیشان به عنوان «اصول ثابت» است و در تحجر، ناشی از سکون، ایستایی و عدم تحرک ثبات سنت ها، ناظر به اصول، مبانی، چارچوب ها و ارزش های کلان است و ثبات در تحجر، برخاسته از عادت، آداب، راهکارها، روش ها و قالب ها است. گاه ممکن است در دریافت و درک سنت های تشریعی و چگونگی بهره برداری از آن ها، تحجر حاکم شود و حتی برخی سنت ها را از کارکرد حقیقی خود در تعالی و رشد انسان ها باز دارد. متاسفانه گاه، سنت های پویا و تحول آفرین دینی، تحت تاثیر تحجر، به ابزارهای ضد دینی تبدیل شده و دین گریزی را زمینه سازی می کنند.

شالوده شکنی انقلاب اسلامی و مهمترین عرصه های آن

انقلاب اسلامی در مراحل تکوین و شکل گیری خود با موانع اساسی و بزرگی مواجه بود که یکی از مهمترین آن ها را می توان «تحجر» دانست. شالوده شکنی انقلاب اسلامی، قبل از آن که نظام سیاسی حاکم بر جامعه را هدف قرار دهد، باید «تحجر» دیرپا و مزمن حاکم بر عرصه های سیاسی و دینی جامعه را به چالش می طلبید و پوسته های سخت و منجمدی را که مانع تحرک و پویایی بود، می شکست. این پوسته ها که در دوران غربت و مظلومیت اسلام و با همکاری نانوشته بین دستگاه های استبدادی و نهاد های دینی نمای جامعه، به


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد انقلاب اسلامی،تحجر و سنت