نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق و بررسی در مورد رستم و اسفندیار

اختصاصی از نیک فایل تحقیق و بررسی در مورد رستم و اسفندیار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

رستم و سهراب

کنون رزم ویروس و رستم شنو         دگرها شنیدستی این هم شنو

که اسفندیارش یک دیسک داد              بگفتا به رستم که ای نیکزاد

در این دیسک باشد یکی فایل ناب        که بگرفتم از سایت افراسیاب

چنین گفت رستم به اسفندیار             که من گشنمه نون سنگک بیار

جوابش چنین داد خندان طرف          که من نون سنگک ندارم به کف

برو حال می کن بدین دیسک هان!     که هم نون و هب باشد در آن

تهمتن روان شد سوی خانه اش        شتابان به دیدار رایانه اش

چو آمد به نزد مینی تاوراش      بزد ضربه بر دکمه پاور اش

دگر صبر و آرام و طاقت نداشت       مَر آن دیسک را در درایو اش گذاشت

نکرد هیچ صبر و نداد هیچ لفت        یکى لیست از نقشه دیسکت گرفت

در آن دیسک دیدش یکی فایل بود       بزد اینتر آنجا و اِجرا نمود

کز آن یک دموشد پس از آن عیان  ابا فیلم و موزیک و شرح و بیان

به ناگه چنان سیستمش کرد هنگ    که رستم در آن ماند مهبوت و مَنگ

چو رستم دگر باره ریست نمود         همى کرد هنگ و همان شد که بود

تهمتن کلافه شد و داد زد                  ز بخت بد خویش فریاد زد

چو تهمینه فریاد رستم شنود        بیامد که لیسانس رایانه بود

بدو گفت همه مشکلش            وز آن دیسک و برنامه ى خوشگلش

چو رستم بدو داد قیچی و ریش       یکی دیسک راه انداز آورد پیش

یکى تول کیت اَندر دیسک بود          بر اورد آنرا و اِجرا نمود

همى گشت تول کیت هارد اَندرش  چو کودک که گردد پى مادرش

به ناگه یکى رمز ویروس یافت          پى حذف اِمضاى ایشان شتافت

چو ویروس را نیک بشناختش           مَر از بوت سکتور بر انداختش

یکى ضربه زد به سرش تول کیت     که هر بایت آن گشت هشتادبیت

به خاک اَندر اَفکند ویروس را            تهمتن به رایانه زد بوس را

چنین گفت تهمینه به شوهرش        که این بار بگذشت از پل خرش

دگر باره امّا خریت مکن                ز رایانه اصلاً تو صحبت مکن

اسفندیار

به معنای آفریده‌ی مقدس. لقب آن تَهْم یعنی دلیر است. پسر گشتاسب. او برای گسترش دین بهی بسیار می‌کوشد و جنگ‌ها می‌کند. از جمله، ارجاسب، شاه هونها را شکست می‌دهد. به واسطه‌ی دانه‌ی اناری که زرتشت به او می‌دهد، روئین تن می‌شود. اسفندیار جوانی شایسته و نیرومند است که حسادت اطرافیان خود را برمی‌انگیزد و از او نزد پدر بدگویی می‌کنند. گشتاسب به خاطر سعایت اطرافیان به اسفندیار بدگمان می‌شود و به خیال اینکه او در فکر تاج و تخت است دستور می‌دهد پسر را در غل و زنجیر به دژ گنبدان ببرند و در آنجا او را به چهار میخ آهنین ببندند. ارجاسب، شاه هونها که از تغییر دین گشتاسب آگاه شده به بهانه‌ی بازگرداندن دین قبلی به حمله می‌برد. در این نبرد بسیاری کشته می‌شوند و سپاه ایران شکست می‌خورد. گشتاسب کسی را نزد اسفندیار می‌فرستد و عذر گذشته می‌خواهد و از او می‌خواهد به کمکش بیاید. اسفندیار که ابتدا از پدر دل‌آزرده است نمی‌پذیرد، اما سرانجام قبول می‌کند و نزد پدر می‌اید و ارجاسب را شکست می‌دهد. اما گشتاسب اهدای تاج و تخت خود به او را منوط می‌کند به نجات دو خواهر اسفندیار که نزد ارجاسب اسیرند. اسفندیار می‌پذیرد و در راه رسیدن به روئین دژ که کاخ ارجاسب است از هفت خوان می‌گذرد. خوان نخست، کشتن دو گرگ غول پیکر؛ خوان دوم، کشتن دو شیر غول‌ پیکر؛ خوان سوم، کشتن اژدهای کشف رود، که اسفندیار برای از بین بردن این اژدها درون صندوقی آهنی پنهان شد و بعد از اینکه اژدها صندوق را به دندان گرفت از آن خارج شده و اژدها را کشت. خوان چهارم، کشتن زن جادو؛ خوان پنجم، کشتن سیمرغ و دو فرزند او، که اسفندیار برای کشتن سیمرغ در صندوقی پنهان شد که روی یک گردونه بود و گرداگرد آن را شمشیر نشانده بودند. بال سیمرغ به هنگام حمله به صندوق در شمشیرها گیر کرد و زخمی شد. اسفندیار نیز از صندوق درآمده و او را به قتل رساند؛ خوان ششم، گذشتن از بیابان پر از برف؛ و خوان هفتم، گذشتن از صحرای سوزان بود. او پس از گذار از هفت خوان، لشکر ایران را به روئین دژ می‌رساند، اما در می‌یابد که با جنگ نمی‌تواند وارد دژ شود. بنابراین به جامه‌ی بازرگانان درآمده، هشتاد جفت صندوق بر پشت هشتاد شتر استوار می‌کند و 160 دلاور را در آن‌ها پنهان می‌سازد. بیست دلاور دیگر نیز به جامه‌ی ساربانان در‌می‌آیند. بقیه‌ی لشکر نیز تحت فرمان پشوتن منتظر علامت اسفندیار می‌مانند. او بر بیست شتر نیز حریر و ابریشم و گوهر بار می‌کند و وارد دژ می‌شود. چند روز بعد اسفندیار ساکنان دژ را به مهمانی دعوت می‌کند و به بهانه‌ی مهرگان آتشی برپا می‌سازد. پشوتن با دیدن آتش لشکر را به سمت دژ می‌کشد و به نبرد با سرداران ارجاسب می‌پردازد. ارجاسب نیز به خیال آنکه دژ در امان است، تمام لشکر را برای کمک به سربازان بیرون می‌فرستد. با خالی شدن دژ، اسفندیار دلاوران را از صندوق‌ها درآورده و دژ را تسخیر می‌کند، خواهرانش را نجات می‌دهد و گنج ‌های دژ را برداشته و به نزد پدر می‌رود. اما گشتاسب حاضر نمی‌شود سلطنت را به او واگذار کند و او را به سیستان می‌فرستد تا رستم را دست بسته به نزد او بیاورد. اسفندیار از رستم می‌خواهد که خود را دست بسته تسلیم گشتاسب کند، اما رستم این خفت را نمی‌پذیرد و اسفندیار مجبور به نبرد تن به تن با او می‌شود. رستم که پیرمردی است، چون می‌بیند که نزدیک است از اسفندیار شکست بخورد، از سیمرغ کمک می‌طلبد و او راز روئین‌تنی و نقطه‌ی ضعف اسفندیار را به او می‌گوید و تیری از گز به رستم داد تا به کمک آن اسفندیار را نابود کند. در نبرد بعدی رستم تیر گز را به چشم اسفندیار می‌زند که تنها نقطه‌ی آسیب‌پذیر اوست و باعث مرگ او می‌شود. پس از آنکه اسفندیار تیر را


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد رستم و اسفندیار

تحقیق رستم و سهراب

اختصاصی از نیک فایل تحقیق رستم و سهراب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

مقدمه :

مرگ رستم در شاهنامه نمی تواند واقعه ای ساده و پیش پا افتاده باشد . فردوسی توجه ویژه ای به این اسطوره دارد و بنابراین امکان ندارد از مرگ او به راحتی بگذرد . مرگ رستم یکی از داستانهای خواندنی و تالم بار شاهنامه است . مرگی که برادر رستم ، شغاد باعث آن است ، یعنی مرگ برادر به دست برادر .

اما شغاد نباید از قتل رستم که قهرمان بزرگ شاهنامه است به راحتی عبور کند . شغاد هم بدست رست می میرد و این داستان پردازی بزرگ را فردوسی به بهترین شکل انجام می دهد. این داستان محصول ایم پیری فردوسی است . او خالق رستم است و چون هر خالقی شاهد به دنیا آمدن و بالندگی مخلوق خویش است ، او با رستم زندگی کرده است؛ در جنگها وی را دعا کرده و در ناکامیهای روزگار با او همدردی کرده است اکنون رستم همچون فردوسی به سنین پیری رسیده است و در انتهای جاده ی زندگی گام بر می دارد و جز این نیست که رستم همچون فردوسی به سنین پیری رسیده است و در انتهای جاده زندگی گام بر می دارد و جز این نیست که :

(زگیتی همه مرگ را زاده ایم )

*********

در این موجز سعی شده تا تحلیلی از این داستان انجام شود و ابهاماتی که برای بنده در این داستان مطرح بود ، تا حدودی پاسخ داده شود .

طرح داستان رستم و شغاد را می توان چنین بیان کرد که : شغاد نابرادری رستم در کابل به سر می برد و دختر شاه کابل را به زنی گرفته است برای جلوگیری از باج و خراج گرفتن رستم توطئه ای همراه شاه کابل بر ضد رستم پی ریزی می کنند و در راه رستم چاههایی تعبیه می کنند و رستم درون چاه می افتد قبل از مردن به وسیله ی تیری جان شغاد را می گیرد .

دکتر یا حقی در فرهنگ اساطیری، ذیل واژه شغاد این اطلاعات را به خواننده منتقل می کند :

«زال پهلوان سپید موی حماسه ها در پرده کنیزکی نوازنده و خوش آواز داشت که پس از مدتی از او پسری به بالای سام در وجود آمد. ستاره شماران پایان کار او را نا روشن دیدند و با شگفتی اظهار کردند که او تخمه سام نیرم را تباه خواهد ساخت . این کودک که شغاد نابرادر رستم بود سرانجام دختر شاه کابل را که باج گزار رستم بود به زنی گرفت و پس از این پیوند چشم آن داشت که رستم از پدر زنش باج طلب نکند و چون این چشم داشت بی نتیجه بود شغاد با پدر زنش شاه کابل بر ضد رستم توطئه ای مشترک فراهم کرد بدین ترتیب که به ظاهر آزرده خاطر کابل را ترک کرد و روی به زابلستان نهاد و از رستم خواست که به کابل بیاید و از او رفع توهین کند . شاه کابل به تزویر و پوزشخواه به پیشباز رستم شتافت و او را به مهمانی و از آنجا به شکارگاه چندین چاه که خنجر و تیغ هایی در آن تعبیه شده بود سر راه قرار داشت و روی آنها با خاک پوشیده بود . رخش بوی خاک تازه را حس کرد پا پس کشید رستم بی حوصله براو تازیانه زد اسب جستی زد و دو پایش به تک چاه فرو رفت . زواره نیز در چاهی دیگر افتاد و رستم دام را حس کرد و از شغاد که بر بالای چاه ایستاده بود کمان را به زه کرد خواست و نا برادر خویش شغاد را که بر پشت درختی پنهان شده بود به درخت دوخت و در دم مرگ کین خویش را باز ستاند . با این فاجعه یک نمونه از برادرکشی از شاهنامه اتفاق افتاد که بازتاب آن در ادب فارسی تا امروز نیز ادامه دارد.»1

فردوسی داستان را به نقل از آزادسرو که از مردم مرو بود ، بیان می کند . آزادسرو ، خود را از نوادگان سام نریمان می داند . از این رو از داستانهای رستم ، نوشته ها و یا منابع و مدارکی در اختیار داشته است :

«یکی پیر بد نامش آزادسرو که با احمد سهل بودی به مرو

دلی پر زدانش ، سری پر سخن زبان پر زگفتار های کهن

کجا نامه خسروان داشتی تن و پیکر پهلوان داشتی

بسام نریمان کشیدی نژاد بسی داشتی رزم رستم به یاد

بگویم کنون آنچه از او یافتم سخن را یک اندر دگر بافتم »2

* داستان را چنین آغاز می کند که در میان کنیزکان زال ، کنیزی بود هنرمند و رودنواز که این کنیز برای زال پسری به دنیا می آورد 0زال این نورسیده را شغاد می نامد . در بدو تولد نوزاد چنانکه رسم آن دوران بود ، زال ستاره شماران را از اطراف کشور فرا می خواند تا از بخت و اقبال این نو رسیده آگاهی یابد ستاره شماران پس از مطالعه احوال ستارگان ، زال را از نحسی و شومی بخت کودک آگاه می کنند و به او می گویند این کودک در آینده دودمان وی را بر باد خواهد داد.

کودک پس از چند سال به نوجوانی مبدل می شود . در این باره که چرا کودکان را برای تربیت به دیگران می سپرده اند به نظر می رسد که آنها بر این گمان بوده اند که مربی نباید از خویشان و اهل خانواده باشد تا نتیجه بهتری از تربیت حاصل شود ، همینطور که پیش از این رستم سیاوش را بر عهده گرفت و یا زال تحت پرورش سیمرغ بود . این موضوع می تواند مطرح شود که اصولاً افراد بزرگ باید تحت پرورش افراد بزرگ باشند ولی فرد پست و تیره بختی چون شغاد باید توسط فرد پست و درون مایه ای همچون شاه کابل پرورش یابد در اینجا با اینکه رستم بزرگترین مربی زمانه است ، شاید از آنجا که برادر شغاد است ، تربیت شغاد به دیگری سپرده شده است .

در این باره دیدگاه دیگری به ذهن من می رسد و آن این است که شاید زال خواسته است با این کار نحسی را تا آنجا که می تواند از خود و دودمانش دور کند . البته شاید این نظر درست نباشد ، زیرا زال پس از شنیدن نظر ستاره شناران رو به درگاه آفریننده می کند و بطور تلویحی می گوید که قدرت خداوند بسیار بزرگتر از اختیار و تأثیر ستاره ها در زندگی انسانهاست و اگر خدا تعلق بگیرد هر چیز ممکن است .

«بهر کار پشت و پناهم تویی نماینده رای و راهم تویی

سپهر آفریدی و اختر همان همه نیکی باد ما را گمان

بجز کام و آرام و خوبی مباد ورا نام کرد آن سپهبد ، شغاد»1

شغاد پس از چند سال جوانی برومند می شود . شاه کابل دخترش را به او می دهد و هدایا و جهاز بسیاری را نیز همراه دختر می کند . شاه کابل از این وصلت دو هدف را دنبال می کرد . اول اینکه به نژاد خود اصالت بیشتری ببخشد و دوم اینکه گمان


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق رستم و سهراب

تحقیق درمورد سهراب سپهری ‏

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درمورد سهراب سپهری ‏ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درمورد سهراب سپهری ‏


تحقیق درمورد سهراب سپهری ‏

دسته بندی : بیوگرافی ،

فرمت فایل:  Image result for word ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

فروشگاه کتاب : مرجع فایل 

 


 قسمتی از محتوای متن ...

تعداد صفحات : 14 صفحه

زندگی نامه سهراب سپهری.
سهراب سپهری شاعر و نقاش معاصر ایران در ۱۵ مهر ماه ۱۳۰۷ در کاشان پا به عرصه حیات گذشت و در ۱۳ اردیبهشت ۱۳۵۹ در تهران درگذشت.
وی پس از طی تحصیلات شش ساله ابتدایی در دبستان خیام کاشان (۱۳۱۹) و متوسطه در دبیرستان پهلوی کاشان (خرداد ۱۳۲۲) و به پایان رساندن دوره ی دو ساله ی دانشسرای مقدماتی پسران (خرداد ۱۳۲۴)، در آذر ۱۳۲۵ به استخدام اداره ی فرهنگ کاشان در آمد.
در شهریور ۱۳۲۷ در امتحانات ششم ادبی شرکت نمود و دیپلم دوره ی دبیرستان خود را دریافت نمود.
سپس به تهران آمد و در دانشکده ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت و هم زمان به استخدام شرکت نفت در تهران در آمد که پس از هشت ماه کار استعفا کرد.
سپهری در سال ۱۳۳۰ نخستین مجموعه ی شعر نیمایی خود را به نام «مرگ رنگ» انتشار داد.
در سال ۱۳۳۲ از دانشکده هنرهای زیبا فارغ التحصیل شد و به دریافت نشان درجه ی اول علمی نیز نایل آمد.
در همین سال در چند نمایشگاه نقاشی در تهران شرکت نمود و نیز دومین مجموعه ی اشعار خود را با عنوان «زندگی خواب ها» منتشر کرد.
آنگاه به تأسیس کارگاه نقاشی همت گماشت.
در آذر ۱۳۳۳ در اداره ی کل هنرهای زیبا (فرهنگ و هنر) در قسمت موزه ها شروع به کار کرد و در ضمن در هنرستان های هنرهای زیبا نیز به تدریس می پرداخت.
در مهر ۱۳۳۴ ترجمه ی اشعار ژاپنی از وی در مجله ی «سخن» به چاپ رسید.
در مرداد ۱۳۳۶ از راه زمینی به کشورهای اروپایی سفر کرد و به پاریس و لندن رفت.
ضمناً در مدرسه ی هنرهای زیبای پاریس در رشته ی لیتوگرافی نام نویسی نمود.
وی همچنین کارهای هنری خود را در نمایشگاه ها به معرض نمایش گذاشت.
حضور در نمایشگاه های نقاشی همچنان تا پایان عمر وی ادامه داشت.
وی سفرهای دیگری به کشورهای جهان نمود.
شعر سهراب شعر سهراب سپهری رنگارنگ است و خواننده را به افقهای تازه می کشاند.
آثار وی پُر است از صور خیال و تعبیرات بدیع، که با وجودِ زیبایی ظاهری و تصویرهای بدیع و رنگارنگ، در مجموع از جریان های زمان به دور است.<br

  متن بالا فقط تکه هایی از محتوی متن مقاله میباشد که به صورت نمونه در این صفحه درج شدهاست.شما بعد از پرداخت آنلاین ،فایل را فورا دانلود نمایید 

 

 


  لطفا به نکات زیر در هنگام خرید دانلود مقاله :  توجه فرمایید.

  • در این مطلب،محتوی متن اولیه قرار داده شده است.
  • به علت اینکه امکان درج تصاویر استفاده شده در ورد وجود ندارد،در صورتی که مایل به دریافت  تصاویری از ان قبل از خرید هستید، می توانید با پشتیبانی تماس حاصل فرمایید.
  • پس از پرداخت هزینه ،ارسال آنی مقاله یا تحقیق مورد نظر خرید شده ، به ادرس ایمیل شما و لینک دانلود فایل برای شما نمایش داده خواهد شد.
  • در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون بالا ،دلیل آن کپی کردن این مطالب از داخل متن میباشد ودر فایل اصلی این ورد،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد.
  • در صورتی که محتوی متن ورد داری جدول و یا عکس باشند در متون ورد قرار نخواهند گرفت.
  • هدف اصلی فروشگاه ، کمک به سیستم آموزشی میباشد.

دانلود فایل   پرداخت آنلاین 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد سهراب سپهری ‏

تحقیق و بررسی در مورد تباین و تنش در ساختار شعر « نشانی» سروده سهراب 16 ص

اختصاصی از نیک فایل تحقیق و بررسی در مورد تباین و تنش در ساختار شعر « نشانی» سروده سهراب 16 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

تباین و تنش در ساختار شعر « نشانی» سروده سهراب

شعر کوتاه «نشانی» در زمره‌ی معروف‌ترین سروده‌های سهراب سپهری است و از بسیاری جهات ‏می‌توان آن را در زمره‌ی شعرهای شاخص و خصیصه‌نمای این شاعر نامدار معاصر دانست. این شعر ‏نخستین بار در سال 1346 در مجموعه‌ای با عنوان حجم سبز منتشر گردید که مجلد هفتم (ماقبل ‏آخر) از هشت کتاب سپهری است. همچون اکثر شاعران، سپهری با گذشت زمان اشعار پخته‌تری ‏نوشت که هم به‌لحاظ پیچیدگیِ اندیشه‌های مطرح شده در آن‌ها و هم از نظر فُرم و صناعات ادبی، ‏در مقایسه با شعرهای اولیه‌ی او (مثلاً در مجموعه‌ی مرگ رنگ یا زندگی خواب‌ها) در مرتبه‌ای ‏عالی‌تر قرار دارند. لذا « نشانی» را باید حاصل مرحله‌ای از شعرسراییِ سپهری دانست که او به مقام ‏شاعری صاحب‌ سبک نائل شده بود

از جمله به دلیلی که ذکر شد، بسیاری از منتقدان ادبی و محققانِ شعر معاصر « نشانی» را در ‏زمره‌ی اشعار مهم سپهری دانسته‌اند و بعضاً قرائت‌های نقادانه‌ای از آن به دست داده‌اند. برای مثال، ‏رضا براهنی در کتاب طلا در مس به منظور ارزیابی جایگاه سپهری در شعر معاصر ایران از «نشانی» ‏با عبارت « بهترین شعر کوتاه سپهری» یاد می‌کند (514) و در تحلیل نقادانه‌ی آن به‌منزله‌ی « یک ‏اسطوره‌ی جست‌ وجو» (515) می‌نویسد: «”نشانی“ از نظر تصویرگری و از نظر نشان دادن روح ‏جوینده‌ی بشر، یک شاهکار است» (519). ایضاً سیروس شمیسا هم در کتاب نقد شعر سهراب ‏سپهری اشاره می‌کند که: « یکی از شعرهای سپهری که شهرت بسیار یافته است، شعر ”نشانی“ از ‏کتاب حجم سبز است که برخی آن را بهترین شعر او دانسته‌اند»، هرچند که شمیسا خود با این ‏انتخاب موافق نیست (263).‏

صَرف نظر از دلایل متفاوتی که منتقدان و محققان برای برگزیدن «نشانی» به‌عنوان بهترین ‏شعر سپهری برشمرده‌اند، نکته‌ی مهم‌ تر این است که همگیِ ایشان تفسیری عرفانی (یا متکی به ‏مفاهیم عرفانی) از این شعر به دست داده‌اند. برای مثال، براهنی در تبیین سطر اول شعر («خانه‌ی ‏دوست کجاست؟») استدلال می‌کند که «خانه وسیله‌ی نجات از دربه‌ دری و بی هدفی است؛ و ‏دوست، عارفانه‌اش معبود، عاشقانه‌اش معشوق، و دوستانه‌اش همان خود دوست است. و یا شاید ‏تلفیقی از سه: یعنی هم معبود و معشوق و هم محبوب» (516). لذا « رهگذر» در این شعر « راهبر ‏است و نوعی پیر مغان است که رازها را از تیرگی نجات می‌دهد» (همان‌جا) و « گل تنهایی » ‏می‌تواند « گل اشراق و گل خلوت کردن معنوی و روحی » باشد (518). شمیسا نیز با استناد به ‏مفاهیم و مصطلحات عرفانی و با شاهد آوردن از آیات قرآن و متون ادبیِ عرفانی از قبیل مثنوی و ‏گلشن راز و منطق الطیر و اشعار حافظ و صائب، « نشانی » را قرائت می‌کند. از نظر او، « در این شعر، ‏دوست رمز خداوند است . . . نشانی، نشانیِ همین دوست است که در عرفان سنّتی بعد از طی ‏منازل هفتگانه می‌توان به او رسید» (4-263). مطابق قرائت شمیسا، این شعر واجد رمزگانی است ‏که در پرتو آموزه‌های عرفانی می‌توان از آن رمزگشایی کرد. در تلاش برای همین رمزگشایی، ‏شمیسا هفت نشانی‌ای را که سپهری در شعر خود برای رسیدن به خانه‌ی دوست برشمرده است ‏برحسب هفت منزل یا هفت وادیِ عرفان چنین معادل‌ سازی می‌کند:« درخت سپیدار = طلب، ‏کوچه‌باغ = عشق، گل تنهایی = استغنا، فواره‌ی اساطیر و ترس شفاف = معرفت و حیرت، صمیمیت ‏سیّال فضا = توحید، کودک روی کاج = حیرت، لانه‌ی نور = فقر و فنا» (264).‏

وجه اشتراک هر دو قرائتی که اشاره شد، استفاده از یک زمینه‌ی نظری برای یافتن معنا در ‏متن این شعر است. به عبارتی، هم براهنی و هم شمیسا فهم معنای شعر سپهری را در گرو دانستن ‏اصول و مفاهیمی فلسفی می‌دانند که خارج از متن این شعر و از راه تحقیقی تاریخی در کتب ‏عرفان باید جست. قصد من در مقاله‌ی حاضر این است که رهیافت متفاوتی را برای فهم معنای این ‏شعر اِعمال کنم. در این رهیافتِ فرمالیستی (یا شکل‌مبنایانه)، اُسِ اساس نقد را خود متنِ شعر ‏تشکیل می‌دهد و لاغیر. لذا در این‌جا ابتدا آراء فرمالیست‌ها («منتقدان نو») را درباره‌ی اهمیت ‏شکل در شعر به اجمال مرور خواهم کرد و در پایان قرائت نقادانه‌ای از « نشانی» به دست خواهم داد ‏که ــ برخلاف تفسیرهایی که اشاره شد ــ متن شعر سپهری را یگانه شالوده‌ی بحث درباره‌ی آن ‏محسوب می‌کند، با این هدف که از این طریق نمونه‌ای از توانمندی‌های نقد فرمالیستی در ادبیات ‏ارائه کرده باشم.‏

الف- نحله‌ی موسوم به « نقد نو» در دهه‌ی 1930 توسط محققان برجسته‌ای پایه‌گذاری شد که برخی از ‏مشهورترین آن‌ها عبارت بودند از کلینت بروکس، جان کرو رنسم، ویلیام ک. ویمست، الن تِیت و ‏رابرت پن وارن. شالوده‌ی آراء این نظریه ‌پردازان این بود که ادبیات را نباید محمل تبیین مکاتب ‏فلسفی یا راهی برای شناخت رویدادهای تاریخی یا بازتاب زندگینامه‌ی مؤلف پنداشت. دیدگاه غالب ‏در نقد ادبی تا آن زمان، آثار ادبی را واجد موجودیتی قائم به ذات نمی‌دانست. ادبیات مجموعه‌ای از ‏متون محسوب می‌گردید که امکان شناخت امری دیگر را فراهم می‌ساخت. این « امر دیگر» ‏می‌ توانست یک نظام اخلاقی باشد و لذا استدلال می‌شد که عمده‌ ترین فایده‌ی‌ خواندن ادبیات، ‏تهذیب اخلاق است. از نظر گروهی دیگر از منتقدانِ سنتی که ادبیات را آینه‌ی تمام ‌نمای ذهنیت ‏مؤلف می‌دانستند، خواندن هر اثر ادبی حقایقی را درباره‌ی احوال شخصیِ نویسنده بر خواننده معلوم ‏می‌کرد. پیداست که در همه‌ی این رویکردها، آنچه اهمیت می ‌یافت محتوای آثار ادبی بود، اما خود ‏آن محتوا نیز در نهایت تابعی از عوامل تعیین‌کننده‌ی بیرونی محسوب می‌گردید، عواملی مانند ‏مکاتب فلسفی یا نظام‌های اخلاقی یا روانشناسیِ نویسنده. خدمت بزرگ فرمالیست‌ها به مطالعات ‏نقادانه‌ی ادبی این بود که با محوری‌ ساختن جایگاه شکل در نقد ادبی، ادبیات را به حوزه‌ای قائم به ‏ذات تبدیل کردند و آن را از جایگاهی برخوردار ساختند که تا پیش از آن زمان نداشت. ‏

بنابر دیدگاه فرمالیست‌ها، شکل ترجمان یا تجلی محتواست. لذا نقد فرمالیستی به معنای ‏بی‌ اعتنایی به محتوا یا حتی ثانوی پنداشتنِ اهمیت محتوا نیست، بلکه فرمالیست‌ها برای راه بردن ‏به محتوا شیوه‌ی متفاوتی را در پیش می‌گیرند، شیوه‌ای که عوامل برون‌متنی ( تاریخ، زندگینامه و ‏امثال آن ) را در تفسیر متن نامربوط محسوب می‌کند. نمونه‌ای از این عوامل برون‌متنی، قصد شاعر ‏و تأثیر شعر در خواننده است. به استدلال ویمست و بیردزلی (دو تن از نظریه‌پردازان فرمالیست)، ‏مقصود هر شاعری از سرودن شعر فقط تا آن‌جا که در متن تجلی پیدا کرده است اهمیت دارد. به ‏این دلیل، منتقدی که شعر را برای یافتن «منظور» شاعر («محتوای پنهان‌شده در شعر») نقد ‏می‌کند، راه عبثی را در پیش گرفته است. اولاً در


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد تباین و تنش در ساختار شعر « نشانی» سروده سهراب 16 ص

مقاله در مورد زندگی نامه سهراب سپهری

اختصاصی از نیک فایل مقاله در مورد زندگی نامه سهراب سپهری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد زندگی نامه سهراب سپهری


مقاله در مورد زندگی نامه سهراب سپهری

مقاله در مورد زندگی نامه سهراب سپهری

تعداد صفحه:8

فرمت پی دی اف

بخشی از مقاله:ﺳﻬﺮاب ﺳﭙﻬﺮی ﺷﺎﻋﺮ و ﻧﻘﺎش ﻣﻌﺎﺻﺮ اﯾﺮان در 15 مهر ماه 1307 در ﮐﺎﺷﺎن ﭘﺎ ﺑﻪ ﻋﺮﺻﻪ ﺣﯿﺎت ﮔﺬاﺷﺖ .

خود سهراب می گوید:

ﻣﺎدرم ﻣﯿﺪاﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﻦ روز ﭼﻬﺎردﻫﻢ ﻣﻬﺮ ﺑﻪ دﻧﯿﺎ آﻣﺪه ام.......


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد زندگی نامه سهراب سپهری