نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره زندگی نامه فردوسی 13 ص

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درباره زندگی نامه فردوسی 13 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

زندگی نامه  فردوسی

حکیم فردوسی در "طبران طوس" در سال 329 هجری به دنیا آمد. پدرش از دهقانان طوس بود و از نظر مادی دارای ثروت و موقعیت قابل توجهی بود. از احوال او در عهد کودکی و جوانی اطلاع درستی در دست نیست ولی مشخص است که در جوانی با درآمدی که از املاک پدرش داشته به کسی محتاج نبوده است؛ اما اندک اندک آن اموال را از دست داده و به تهیدستی گرفتار شده است. فردوسی از همان ابتدای کار که به کسب علم و دانش پرداخت، به خواندن داستان هم علاقمند شد و مخصوصاً به تاریخ و اطلاعات مربوط به گذشته ایران عشق می ورزید.

همین علاقه به داستانهای کهن بود که او را به فکر به نظم در آوردن شاهنامه انداخت.

چنان که از گفته خود او در شاهنامه بر می آید، مدتها در جستجوی این کتاب بوده است و پس از یافتن دستمایه ی اصلیی داستانهای شاهنامه، نزدیک به سی سال از بهترین ایام زندگی خود را وقف این کار کرد.

او خود می گوبد:

بسی رنج بردم بدین سال سی عجم زنده کردم بدین پارسی پی افکندم از نظم کاخی بلند که از باد و باران نیابد گزند بناهای آباد گردد خراب ز باران و از تابش آفتاب

فردوسی در سال 370 یا 371 به نظم در آوردن شاهنامه را آغاز کرد و در اوایل این کار هم خود فردوسی ثروت و دارایی قابل توجهی داشت و هم بعضی از بزرگان خراسان که به تاریخ باستان ایران علاقه داشتند او را یاری می کردند ولی به مرور زمان و پس از گذشت سالهایی، در حالی که فردوسی بیشتر شاهنامه را سروده بود دچار فقر و تنگدستی شد.

اَلا ای برآورده چرخ بلند چه داری به پیری مرا مستمند چو بودم جوان برترم داشتی به پیری مرا خوار بگذاشتی به جای عنانم عصا داد سال پراکنده شد مال و برگشت حال

بر خلاف آن چه مشهور است، فردوسی سرودن شاهنامه را صرفاً به خاطر علاقه خودش و حتی سالها قبل از آن که سلطان محمود به سلطنت برسد، آغاز کرد؛ اما چون در طی این کار رفته رفته ثروت و جوانی را از دست داد، به فکر افتاد که آن را به نام پادشاهی بزرگ کند و به گمان اینکه سلطان محمود چنان که باید قدر او را خواهد شناخت، شاهنامه را به نام او کرد و راه غزنین را در پیش گرفت.

اما سلطان محمود که به مدایح و اشعار ستایش آمیز شاعران بیش از تاریخ و داستانهای پهلوانی علاقه داشت، قدر سخن فردوسی را ندانست و او را چنانکه شایسته اش بود تشویق نکرد.

علت این که شاهنامه مورد پسند سلطان محمود واقع نشد، درست معلوم نیست.

عضی گفته اند که به سبب بدگوئی حسودان، فردوسی نزد محمود به بی دینی متهم شد (در واقع اعتقاد فردوسی به شیعه که سلطان محمود آن را قبول نداشت هم به این موضوع اضافه شد) و از این رو سلطان به او بی اعتنائی کرد

ظاهراً بعضی از شاعران دربار سلطان محمود به فردوسی حسد می بردند و داستانهای شاهنامه و پهلوانان قدیم ایران را در نظر سلطان محمود پست و ناچیز جلوه داده بودند.

به هر حال سلطان محمود شاهنامه را بی ارزش دانست و از رستم به زشتی یاد کرد و بر فردوسی خشمگین شد و گفت: که "شاهنامه خود هیچ نیست مگر حدیث رستم، و اندر سپاه من هزار مرد چون رستم هست".

گفته اند که فردوسی از این بی اعتنائی سلطان محمود بر آشفت و چندین بیت در هجو سلطان محمود گفت و سپس از ترس مجازات او غزنین را ترک کرد و چندی در شهرهائی چون هرات، ری و طبرستان متواری بود و از شهری به شهر دیگر می رفت تا آنکه سرانجام در زادگاه خود، طوس درگذشت.

تاریخ وفاتش را بعضی 411 و برخی 416 هجری قمری نوشته اند.

فردوسی را در شهر طوس، در باغی که متعلق به خودش بود، به خاک سپردند.

در تاریخ آمده است که چند سال بعد، محمود به مناسبتی فردوسی را به یاد آورد و از رفتاری که با آن شاعر آزاده کرده بود پشیمان شد و به فکر جبران گذشته افتاد و فرمان داد تا ثروت فراوانی را برای او از غزنین به طوس بفرستند و از او دلجوئی کنند.

اما چنان که نوشته اند، روزی که هدیه سلطان را از غزنین به طوس می آوردند، جنازه شاعر را از طوس بیرون می بردند.

از فردوسی تنها یک دختر به جا مانده بود، زیرا پسرش هم در حیات پدر فوت کرده بود و گفته شده است که دختر فردوسی هم این هدیه سلطان محمود را نپذیرفت و آن را پس فرستاد.

شاهنامه نه فقط بزرگ ترین و پر مایه ترین مجموعه شعر است که از عهد سامانی و غزنوی به یادگار مانده است بلکه مهمترین سند عظمت زبان فارسی و بارزترین مظهر شکوه و رونق فرهنگ و تمدن ایران قدیم و خزانه لغت و گنجینه ادبـیات فارسی است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره زندگی نامه فردوسی 13 ص

زندگی نامه سید حسن حسینی 23 ص

اختصاصی از نیک فایل زندگی نامه سید حسن حسینی 23 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

زندگی نامه سید حسن حسینی

متولد ۱۳۳۵ محلهٔ سلسبیل تهران، بزرگ شدهٔ نازی آباد و محله نیروی هوایی. دارای دیپلم طبیعی، لیسانس تغذیه از دانشگاه مشهد، فوق لیسانس و دکترای ادبیات فارسی. مسلط به زبان عربی و آشنا با زبان‌های ترکی و انگلیسی در حد استفاده از منابع و مآخذ و صحبت کردن و نوشتن. از سال ۱۳۵۲ نوشتن و سرودن را در مطبوعاتِ قبل از انقلاب علی الخصوص مجلهٔ فردوسی آغاز کرد. در سال ۱۳۵۸، حوزهٔ اندیشه و هنر اسلامی را که به همراه استاد محمد رضا حکیمی، آقایان رخ صفت، تهرانی و آیت ا... امامی کاشانی، راه‌اندازی کرد که مسئولیت بخش ادبیات و شعر را به همراه قیصر امین پور بر عهده داشت. در دورهٔ آموزشی سربازی بود که جنگ شروع شد. بعد از اتمام دوره‌ی‌آموزشی، با اینکه رَسته بهداری داشت، مسئولیت رادیو ارتش را به عهده گرفت تا چند سال بعد از آزادی خرمشهر، در رادیو ارتش ماند اما وقتی دید جنگ تمام شدنی نیست، به حوزه‌هنری باز برگشت. در سال ۱۳۶۶ در اثر اختلافاتی که با مدیر وقت حوزه‌هنری داشت، دسته جمعی استعفا کرده و به تدریس در دانشگاه الزهرا و دانشگاه آزاد روی آورد. او از سال ۱۳۷۸ در واحد ویرایش رادیو تا زمان مرگش حضور داشت. سال ۱۳۷۹ مجموعه‌ی‌کامل غزلیات بیدل دهلوی را که نزدیک به سه هزار غزل را در بر می‌گیرد بر روی CD خواند. حوزه فعالیتهای دکتر حسینی شامل شعر، تحقیق، ترجمه و تألیف می‌باشد. او سالهای آخر عمرش را به سبک‌شناسی قرآن و زبان‌شناسی حافظ مشغول بود و در ۹ فروردین ۱۳۸۳ بر اثر سکته قلبی، درگذشت. در چهارمین همایش چهره‌های ماندگار در سال ۱۳۸۳، از دکتر حسینی تقدیر شد.

آثار

هم‌صدا با حلق اسماعیل (شعر) سال ۱۳۶۳ انتشارات سوره مهر

براده‌ها (مجموعه‌ای از تأملات اجتماعی و ادبی) سال ۱۳۶۵ انتشارات سوره مهر

بیدل، سپهری و سبک هندی (پژوهشی در زمینهٔ سبک‌شناسی) سال ۱۳۶۷

گنجشک و جبرئیل (شعر) سال ۱۳۷۰، نشر افق

مشت در نمای درشت (مقایسهٔ ادبیات و سینما از طریق معانی و بیان) سال ۱۳۷۱

گزیدهٔ شعر جنگ و دفاع مقدس (شعر) انتشارات سوره مهر

نوش‌داروی طرح ژنریک (شعر طنز) انتشارات سوره مهر

طلسم سنگ انتشارات سوره مهر

شقایق نامه

در ملکوت سکوت (شعر)

از شرابه‌های روسری مادرم (شعر) انتشارات انجمن شاعران ایران

سفرنامهٔ گردباد (شعر) انتشارات انجمن شاعران ایران

ترجمه:

حمام روح (ترجمهٔ گزیده‌ای از آثار جبران خلیل جبران)، سال ۱۳۶۴

نگاهی به خویش (مصاحبه با شاعران و نویسندگان معاصر عرب، همراه با موسی بیدج)

ذهن حسینی در تصرف الله و ذهن شاملو در تصرف خاک است.»

«کسی می‌تواند در جهان تصرف کند که در تصرف شعر باشد و شعر هم مثل عاشقی، قرار و نظم و نظام نمی‌پذیرد. سیدحسن حسینی در تصرف شعر است و خاستگاه شعر او مرکزی در وجود خود اوست.»«اگر بگویید شاعرانی مثل شاملو هم در تصرف شعر هستند و حسینی هم در تصرف شعر است، پس فرق چیست؟ می‌گویم آن مرکزی که در وجود حسینی هست و از جمله ذهن او را در تصرف می‌گیرد، الله است و آن مرکز در شاملو خاک است. آیا نور صداقتی که از خاستگاه شعری سیدحسن حسینی تتق می‌زند، از شعر شاملو هم می‌زند.»گرمارودی سپس به تحلیل یکی از 6 دفتر شعری سیدحسن حسینی با عنوان "گنجشک و جبرئیل" پرداخت و این مجموعه را نه تنها حادثه‌ای جدید در شعر آیینی فارسی بلکه اساسا مبدا آن خواند. وی با بیان این که در شعر قدیم، هندسه و مهندسی استواری وجود نداشته، گفت: «مهندسی استوار از ویژگی‌های دفتر شعر "گنجشک و جبرئیل" است. مجموعه یادشده یکی از دفترهای شعر زنده یاد حسن حسینی بود که شاعر با استفاده از تکنیک‌های مدرن شعری به روایت حماسه تاریخی عاشورا پرداخته و خود وصیت کرده بود این کتاب را در خاک جای او بگذارند تا شفیع او در هنگامه محشر باشد. این شاعر در ادامه صحبت‌های خود، دیگر ویژگی "گنجشک و جبرئیل" را معاصر بودن شاعر آن دانست و گفت : حسینی ، شاعری معاصر است نه به لحاظ تقویم بلکه به لحاظ درک و دریافت.

به گزارش مهر، گرمارودی در ادامه افزود: «در تمام کتاب "گنجشک و جبرئیل" حماسه موج می‌زند چرا که خود حسینی سراپا حماسه بود. این حماسه در حد و درخور مخاطبان، شکوهمند و فاخر به چشم می‌آید. نه به افراط می‌رود و نه به تفریط.»شایان ذکر است اسماعیل امینی و ساعد باقری از دیگر سخنرانان این مراسم بودند. در پایان این مراسم، سیدحسام الدین سراج با گروه موسیقی سنتی خود به اجرای برنامه پرداخت.

گذری بر اندیشه وشعر سید حسن حسینی

اشاره:هنوز زلال کلامش را یارای جریان و بارآوری و بهارآوری بود، هنوز ذوق نقاشی و طبع طنازش مجال نو بودن و نو ماندن داشت، و هنوز سخن دلپذیرش بیش‌از آنکه زینت‌بخش موزة خاطره‌ها و بزرگداشتها شود می‌توانست مؤثر و کارآمد باشد... اما تقدیر چنین بود...اهل‌دل بود و خلوتی داشت با‌دل و «بیدل»، و از این رهگذار کلام او را لطفی و تأثیری که دلیل راه نوجویان عرصة شعر و شاعران جوان و جوان‌دل گردید. اگرچه در هجوم آثاری بی‌مایه و غالباً تقلیدی ـ که همچون لباسی از وصله‌های ناجور بر قامت رشید شعر امروز نشسته‌اند ـ رغبتی به نشر رایحة ذوق سرشار و طبع لطیفش نداشت، اما همان آثار کم‌حجم و معدودشعری که از خود به یادگار گذاشت، مکان و مرتبة شایستة او را در شعر معاصر و به‌ویژه در شعر و ادب پایداری می‌نمایاند.آنچه در پیش روی دارید، برگرفته از پژوهشی است در شعر زنده‌یاد «سیدحسن حسینی» که رویکرد اصلی آن دست یافتن به مختصات و ویژگیهای شعر او و شیوة آن، بررسی پنج عنصر شعری: «محتوا، تخیل، شکل و قالب، زبان و موسیقی» در آثار شعری اوست.هرچند که همواره بر آنم که آنچه کلام او را گیرا و ماندگار کرده است، نه ویژگیهای صوری و نه هیچ‌یک از این عناصر، بلکه همان گرمی و لطف کلام دلنشین اوست.

الف) درونمایه و محتوا مجموعة «هم‌صدا با حلق اسماعیل» ـ اولین اثر شعری سیدحسن حسینی ـ که در سالهای آغازین دهة اول انقلاب منتشر شد، مشتمل است بر سه فصل:


دانلود با لینک مستقیم


زندگی نامه سید حسن حسینی 23 ص

تحقیق درمورد زندگی امام علی 70 ص

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درمورد زندگی امام علی 70 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 71

 

زندگی امام

علی بن ابیطالب به سرپرستی پسر عمویش پیامبر پرورش یافت و سپس شاگرد وی شد و اخلاق وروش او درباره زندگی و خلق فراگرفت و به ارث برد و این میراث در قلب و عقل او بطور یکسان نفوذ یافت . در برسی قرآن با بینش و نظر حکیمانه ای – که مغز اشیاء را جستجو می کند تا حقایق آنرا بدست آورد – دقت نمود و در زمان طولانی خلافت ابوبکر و عمر و عثمان فرصت یافت که به این بررسی عمیق و کامل بپردازد و ظاهر و باطن قرآن را به خوبی بداند و درک کند وزبان وقلب او بوسیله آن استوار گردد و با آن بهم آمیزد .

اوصاف ظاهری امام

کسانی که اوصاف ظاهری امام علی بن ابیطالب را نقل و تعریف کرده اند گفته اند : علی در وقتی که کامل مرد بود قامتی معتدل ومتناسب داشت که کمی کوتاه به نظر می رسید رنگ او سخت گندم گون بود . ریش سفید و بلندی داشت و چشمانی درشت و سیاه . زیبا صورت وگشاده روی کثیر التبسم بود باگردنی دراز مانند ابریق نقره فامم !. شانه های پهنی داشت واستخوان های آن مانند شیران بود . و دارای ساعد و بازوی چنان در هم فرو رفته که از یکدیگر پیدا نبودند . با پنجه های پهن و درشت وشکمی که کمی چاق به نظر می رسید !. عظله ساق پا کتف و منتهای آن باریک بود !. عظله بازوان نیز سطبر بود با انتهایی باریک . در راه رفتن شبیه پیامبر بود آنچنان که گویی پیامبر راه میرود و هنگامی که به میدان رومیکرد حالت دو و با شتاب می رفت و به هیچ چیزی اعتنا و توجه نمی کرد.

از نظر نیروی بدنی و قوای جسمی طوری بود که باعث شگفتی همگان بود . و بسیار دیده شد که سوار قهرمانی را بدون کوچک ترین رنج و دشواری همانند کودک تازه متولد با دست بلند کرده و به زمین می کوبید . و بسا بازوی دلاوری را می گرفت و گویی که جانش را می گرفت !. بدان سان که که دیگر قدرت نفس کشیدن نداشت . و معروف است که با هیچ قهرمانی – به هراندازه که نیرومند و در جنگ آوری شهره بود – به مبارزه برنخاست مگر آنکه او را از پای درآورد .

گاهی دری بزرگ را برمی داشت که قهرمانان از کندن و حرکت دادن آن عاجز و ناتوان بودند و آنرا با یک دست می گرفت و مانند سپری عادی سپرش قرار می داد . و سنگ بزرگ و سنگینی را با یک دست بلند می کرد که هرگز گروهی از مردان بطور دسته جمعی هم قادر به برداشتن آن نبود .

دلاوری ها و قهرمانی های امام علی فقط منحصر به میدان های کارزار نیست بلکه او در روشن اندیشی پاکی وجدان سحر بیان عمق و کمال انسانیت شور و حرارت ایمان بلندی همت و فکر هواداری از رنج دیده ها و ستم کشیده ها در برابر خود کامگان و ستم پیشگان و فروتنی در مقابل درخشش هرگونه حقی نیز قهرمان بود .

خصوصیات اخلاقی امام

بسیار دشوار و ساختگی خواهد بود خصایل و اخلاق یک انسان – بویژه اگر بزرگ مردی باشد – جدا از هم بیان شود چه آن ها طوری به هم پیوسته و در هم موثر و تکمیل کننده یکدیگرند که ممکن است یکی سبب دیگری و دیگری نتیجه آن باشد و یا در انگیزه و نتیجه مرادف همدیگر باشند . روی این اصل بحث و بررسی ما یک تقسیم بندی نظری است که در تطبیق خارجی نمای واحدی را تشکیل می دهد و در سایه همین تقسیم نظری است که من میتوانم به استنتاج منطقی برسم استنتاجی که بطور عادی و طبیعی جریان دارد. والبته همه اینها بطور اشاره و اختصار خواهد بود و هدف نهایی ما آن است که شخصیت امام علی را از تمامی جنبه ها بشناسیم تا این شناخت و آشنایی به خصلت ها و اخلاق امام محوری باشد که بحث آینده ما به دور آن بچرخد .

عبادت و پرستش امام:

علی بن ابیطالب به پرهیزگاری وتقوا مشهور است که همین عامل بسیاری از کارهای او درباره شخص خود و نزدیکان و مردم است و به عقیده من پارسایی و تقوای علی چیزی از قماش پرستش و عبادت پارسایان دیگر نیست که ناشی از شرایط اوضاع یا هوای نفسانی باشد . عبادت در نظر علی پیگیری باتمام تقوا برای پیوند همه حلقه های عالم هستی است بطوری که می خواهد حتی زمین و آسمان رابه هم بپیوندد . و مفهومی است از مفاهیم جهاد در راه پیوند زندگی با هرگونه خیر و نیکی ... این عبادت در هر صورت چیزی است از روح سرکشی و عصیان بر ضد فساد و تباهی که علی میخواهد همه جانبه با آن بجنگد و قیامی است بر ضد نفاق و روح استثمار و کشتار به خاطر منافع گروه خاص از یک طرف و بر ضد خواری و فقر و بیچارگی و ضعف و همه صفات پستی که عصر مضطرب و پریشان او با آن متمایز بود ازطرف دیگر.

این عبادت نمودار بزرگی از روح شهادت در راه چیزیست که علی آنرا عدالت می داند. آیا تقوای او از مقتضیات این ایمان نیست که خود از آن چنین سخن می گوید :" نشانه ایمان آن است که راستی را اگرچه به ضرر تو باشد به دروغ اگر چه به سود تو باشد ترجیح دهی"؟ و آیا او خود شهید این راستی و درستی نگردید؟ در صورتی که منافع زمانش در نادرستی و دروغ بود ! ...

علی در عبادت و تقوای خود نیز مانند سیاست و حکومتش اسلوبی خاص و روشی جدید داشت. عبادت علی آنچنان است که گویی شاعری مجذوب در مقابل وجود مطلق با دلی پاک و توجهی تام می ایستاد و هنگامی که زیبایی این هستی برای او کشف وروشن می شود این آیه زیبا را از خود می خواند که در آن دستور کاملی برای پارسایی آزادگان و عبادت بزرگان می بینیم :" گروهی خدا را به امیدی پرستش کردند و این عبادت سوداگران است. گروهی از روی ترس خدا را می پرستند و این عبادت بندگان است و گروهی دیگر برای سپاس و شکر خدا را پرستش کردند و این عبادت آزادگان است !"

پس عبادت امام کاری منفی از قماش عبادت فردی ترسو و یا سوداگر نیست – چنانکه وضع بسیاری از عبادت کنندگان چنین است – بلکه عمل مثبت انسان بزرگی است که خود و جهان هستی را می نگرد و برپایه خبرگی مردی پر تجربه و عقل فیلسوف و قلب شاعر استوار است !.

با همین مفهوم درباره عبادت و تقوا بود که علی مردم را دعوت میکرد تا در راه خیر همه انسانها پرهیزگاری کنند یابگو: در راه کاری بزرگتر از امیدی سوداگرانه در نعمت های جهان دیگر ... علی مردم را به تقوا و پرهیز کاری می خواهد تا شاید از این راه به عدالت بپردازد و حق مظلوم را از ظالم بستاند و می گفت:" بر شما باد تقوا و پرهیزگاری ... و عدالت بر دوست و دشمن ". و از نظر امام تقوا سودی ندارد مگر آنکه تو را وادارد کهحق را پیش از آنکه به چشم بینی بپذیری و بر آن کس که دشمن داری ستم روان داری و در راه آن کس که دوست داری به گناه آلوده نشوی و بر کسی نیرنگ و حیله نورزی و از آنکه بر تو بدی کرده در گذری!.

زهد:

هر کس که معنی عبادت را این چنین درک کند او به زندگی همانطور می نگرد که علی بن ابیطالب می نگریست!. او دیگر بخاطر متاع دنیوی و لذت زودگذر زندگی نمی کند. بلکه زندگی را بخاطر هدف های بزرگی می خواهد که با خواست های بزرگ درون او هم آهنگ باشند.

و روی همین اصل بود که علی در دنیا زهد می ورزید و بر خود سخت گرفت. او در زهد خود صادق بود چنانکه در همه کارها و در هرچه که از قلب و زبان او صادر گردید صادق بود. در لذت دنیا زهد ورزید چنانکه بر عوامل دولت و حکومت و هر آنچه که مورد نظر دیگران است و آنرا هدف زندگی و وجود خود می دانند بی رغبت بود . از آنجاست که او با فرزندان خود در خانه کوچکی بسر می برد خانه ای که خلافت – نه سلطنت – به آن روی آورد. و از همین جا بود که او نان جوی را می خورد که همسرش به دست خود آن را آسیاب کرده بود و در همین هنگام فرمانداران او را از خوشی های شام و نیکی های مصر و نعمتهای عراق و از چیزهایی که در حجاز بدست می آمد بهره مند می گشتند . و تازه بسیار می شد که خود او بجای همسرش کار آسیا کردن جو را به عهده می گرفت در حالی که او – امیر المومنین – ورییس حکومت بود . و از نان خشکی می خورد که آنرا به زانو می شکست و اگر هوا به شدت سرد می شد او پوشاکی که آزار سرما را از او دور کند نداشت بلکه به همان لباس نازک تابستانی اکتفا می کرد و این عالی ترین مرتبه پاکی و صفای روح است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد زندگی امام علی 70 ص

زندگی نامه هانس هولین 19 ص

اختصاصی از نیک فایل زندگی نامه هانس هولین 19 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

زندگی نامه هانس هولاین

1985 5 ئودیت

هانس هولین در سال 1934 در وین اتریش به دنیا آمد. از اولین روزهای ابتدایی مدرسه، یک استعداد خوب نقاشی از خود آشکار کرد. اگر چه او به عنوان حرفه ی اصلی خود معماری را انتخاب کرد، اما کارهای او در رابطه با هنر در خیلی از کلکسیون های رسمی و خصوصی دنیا موجود است.

شخصیت او خیلی بیشتر از یک معمارتوصیف می شود. هنرپیشه، نویسنده، معلم، طراح وسایل خانه و ظروف نقره این. او از دانشکده ی هنری فاین مدرسه ی معماری در وین در سال 1956 فارغ التحصیل شد . او موفق به کسب هزینه تحصیلی شد که به او فرصت سفر به آمریکا را می داد. او از موسسه مهارت های فنی در استان شیکاگو فارغ التحصیل شد و مدرک استادی خود را از دانشگاه کالیفرنیا در سال 1960 گرفت. در طول چنین سال هایی او توانست که معمارهای مورد علاقه ی خود را دیدار کند و در کنار آنها درس بخواند از جمله ی آن ها می توان به مارکون در روح، فرانک لیود رایت و ریچارد نئوترا، نام برد.

کنجکاوی از ویژگی های خاص او بود که وقتی شنید در آمریکا هفت دهکده و یا شهر به نام وین است، توانست وقتی پیدا کند تا تمامی آن ها را دیدن نماید. این هنگامی بود که او با شولت دست دوم خود به این مسافرت های می رفت.

بعد از کار در شرکت های معماری در سوئد و آمریکا، او در وین مستقر شد جایی که برای اولین بار کاری در 1965 انجام داد که مجله ی معماری اینگونه آن را توصیف کرده است. «اگرچه کوچکتر از ا ولین دستمزد است. یک مغازه و اتاق نمایش با 12 فوت وسعت برای یک شمع ساز.» آنها آن را اضافه کردند هرچند « این برای مشتری های علاقمند و مکان برجسته را»یکی از خیابان های معروف وین را به ارمغان آورد.»

نام شمع فروشی رتی هنر هولاین و با این دستمزد کم یک توجه بین المللی برای او ساخت.طوری که جایزه رنیلور به مبلغ 25000دلار به او تعلق گرفت. این برای اولین بار بود که در طول یک دهه این جایزه برای کاری تعلق می یافت که خیلی ارزش آن پایین تر از مبلغ جایزه بود.

در سال 1970 او را به خاطر اولین کارش در نیویورک مورد ستایش قرار دادند در گالری ریچارد فین در فبریه 1970 یک مجله ترقی خواه یک مقاله در مورد یک ساختمان منتشر کرد، «معماری فابرگی» و بعد از آن هولاین یک طرح ترکیبی طراحی کرد. «یک حس معمارگونه ی فضاسازی با یک هنر زرگرانه برای ساخت یک محیط عالی برای هنر»

یک مقاله دیگر به نام هولاین چاپ شد در مورد «یکی از معدود معماران معاصر باهنر، لطافت طبع و پشتیبانی مالی برای بازسازی اتاق خواب خصوصی معبد وریسل›› و این برمی گشت به شاهکار اولیه هولاین شمع فروشی. دور از تعجب نیست که دیگر کارهای او در این سطح تخسسی باشد که شامل 2 فروشگاه جواهر فروشی برای شولین در وین است که دوباره مورد تحصین ملی قرار گرفت. اخیراً او به اتمام رسانده است یک مغازه ی جزئی فروشی را برای شرکت بک در برج ترامپ در نیویورک.

به تدریج، بیشمار طرح ها و مطالعاتی در دیگر زمینه های از یک خانواده و محل اقامت تک نفره، به یک خانه ی آپارتمانی و دفتر و موزه کشیده خواهد شد. در سال 1978 یک دفتر توریستی را در وین او به اتمام رساند .

در ابتدای 1982، موزه ی مونی یسپال آبتبگری در مونچن گلاوباخ نزدیک دوسلدوف به اتمام رساند این کار بزرگ برایش بیشتر تشویق و فرصت اصلی فراهم کرد برای پروژه های یکسان طبیعی . در سالی که او برنده ی جایزه ی پریت کر شد، او دو مسابقه ی بین المللی را برنده شد. یکی برای موزه ی هنرمدرن در فرانکفورت ، بعد از به اتمام رسیدن آن دیگری برای میدان فرهنگی در برلین . اگر چه در همان سال طراحی کرد او نمایشگاه فرهنگی در وین را به نام «خواب و واقعیت». که در وین گشوده شد و سپس در چندین کشور دیگر نیز گشوده شد. یکی از بهترین شناخته شده های او برای باز کردن موزه ی کوپر- هویت در نیویورک بود ‌«تغییر شکل انسان» در نمای ظاهر آن بود.

هولاین اخیراً پیشنهادی داشته است از طرف بیل لیسی، منشی جایزه ی پرتیکر و نویسنده ی کتاب 100 معمار معاصر مبنی بر این دادن طرحی برای یک رشته ی جدید از موزه ی سالومون آر. گاگن هیم در سالزبرگ. با خاصیت دوگانه ی طراحی انسان و حالت طبیعی صخره های عمودی شبیه به اتاق و با چراغ ها و پرتو افکنی تماشایی، هولاین یک بار دیگر ثابت کرد ذوق و استعداد خویش را برای با سلیقه بودن و هیچ بودن کارهایش.

در اوایل سال 1963 هولاین در مجله ی هنر+معماری گفت « امروز برای اولین بار در طول تاریخ زندگی انسان» در این لحظه که علم بی اندازه گسترده شده و تکنولوژی پیشرفته در اختیار ماست، ما هر آنچه را که می خواهیم می سازیم، کارهای معماری از خود بجا می گذاریم که با تکنیک قابل مشخص شدن نیست، اما از علم و تکنیک بهره می جوید.«البته به وسیله معماران قهار امروز، انسان شاهکار دنیای بی کران است.»

همانطور در سال 1963 بود که هولاین ، همراه والترپیچلر ، دو مدل از شهرهای رویایی که لیسی در کتابش توصیف کرده بود ارائه دادند. «پله ها و میدان غول پیکر، این پروژه در طراحی منطبق بر احتیاج بود، زیبایی رایج را داشت و ادعای دوستی بود با این طرح بود که دوباره معماری به عنوان یک هنر در نظر گرفته شد.»

نقل قولی از هیئت داوران جایزه ی پرتیکر

هیأت داوران جایزه ی پرتیکر هانس هولاین را به عنوان استاد حرفه خودش شناختند – کسی که با لطافت طبع و ذوق منحصر به فردی از میان دنیای گذشته و سنتی دنیای جدید را منعکس می کند طوری که منحصرا شبیه به همان حالت قدیمی را دارد. معماری که همچنین یک هنر پیشه است، او استعداد خوبی در


دانلود با لینک مستقیم


زندگی نامه هانس هولین 19 ص

تحقیق درمورد گوگن 21 ص

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درمورد گوگن 21 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

زندگی گوگن

افسانه گوگن یکی از مشهورترین افسانه ها در تاریخ هنر است زیرا او کسی بود که از تمدن بیزار شد و در اواسط عمرش جهت نقاشی به مناطق حاره که زندگی در آنجا بدوی بود روی آورد. افسانه های او همانند بسیاری از افسانه ها از سادگی زیادی برخوردار است.

گوگن در 1848 یعنی در دوران انقلاب فرانسه در پاریس بدنیا آمد. پدرش، کلاویس، یک روزنامه نگار بود ولی مادرش، آلن ماری و قوم و خویشان وی یعنی فلورا تریستان باعث شدند که او به نقاشی بپردازد. آلن ماری دختر یک گراورساز بنام آندره کازال بود. کازال چون خواسته بود زنش را بکشد بزندان می افتد. فلورا دختر نامشروع ترس لیس نی ، کلنل اسپانیائی و از خانواده ماریانو دتریستال ماسکا بود. این خانواده از ساکنین ثروتمند و مقتدر پرو بودند. گوگن عقیده داشت که آنها با خانواده اشراف اینکا نیز قرابت سببی داشته اند. فلورا نیز به پرو رفت و با نوشتن کتابی درباره مسافرت هایش در خط ادبیات افتاد و عاقبت هم یک سوسیال انقلابی رفرمیست از آب در آمد. گوگن او را می پرستید و عمیقاً تحت تأثیر رمانتیک انقلابی او بود.

کلاویس ، پدر گوگن ، به همراه خانواده اش برای فرار از انقلاب عازم پرو شد ولی در بین راه در گذشت. آلن و بچه هایش در کنار قوم و خویشان مقتدرش در لایماه باقی ماند تا گوگن به شش سالگی رسید. این نوع زندگی راحت در سرزمین مرموز و بهشت گونه در خاطر گوگن باقی ماند تا آنجا که وی همه را تلاش می کرد برای بار دیگر به این سرزمین برگردد. تا آنجا که امکان داشت، گوگن سعی می کرد از دست زندگی شهری و متمدن فرانسه بگریزد. وی از 1865 تا 1871 بر روی کشتی های تجارتی و ناوهای فرانسه خدمت می نمود.

تا اینکه بالاخره گوستاو آروسا قیم گوگن برای وی شغلی در صرافی پاریس پیدا کرد. گوگن زندگی بورژوازی خود را آغاز نمود و با یک خانم معلم دانمارکی بنام مت گات در 1873 ازدواج کرد و از او صاحب پنج فرزند شد. ولی گوگن هنوز هم که ازدواج کرده بود چشمش به دنبال حرفه نقاشی بود. او مجموعه زیبای آروسا را که حاوی آثار نقاشان فرانسوی بود مطالعه می کرد و تحت تعلیم مارگارت ، دختر آروسا ، به نقاشی می پرداخت. گوگن در سال 1879 خودش به جمع آوری آثار اولیه امپره سیونیست ها پرداخت و از 1831 تا 1903 با کامیل پیسارو که مشوق او هم بود به کار نقاشی مشغول گردید.

در سال 1822 که فرانسه در مضیقه مالی قرار گرفت گوگن شغل خود را از دست داد و در سال 1883 یک نقاش تمام وقت گردید. او به روئن رفت تا هم در کنار پیسارو باشد و هم مخارجش کمتر شود. در این هنگام مت ، بچه هایش را به کپنهاک برد و در آنجا از طریق ترجمه و تدریس مخارج آنها را فراهم می کرد. گوگن در سال 1884 نیز به آنها پیوست ولی باعث رنجش فامیل های طبقه متوسط او و دوستانش گردید و از هر آنچه که آنها را رنجه می داد خودداری نکرد.

در سال 1886 گوگن پاریس را به قصد پونت آون در بریتانی ترک نمود. او عاشق مردمان بدوی آنجا و مناظر بکر آن گردید. در واقع این سفر بزرگترین قدمش به طرف طرد تمدن و پیچیدگی های زندگی غربی بود. وی در ادامه سفر خود در 1887 به پاناما رفت و از آنجا به مارتینکو روی آورد ولی در اثر فقر نتوانست آنجا بماند ولی با وجود این مسافرتش عاری از نتیجه نماند زیرا رنگ های درخشان و سطوح وسیعی در نقاشی های جدیدش را بوجود آورد و بدین وسیله از سبک امپره سیونیسم کناره گرفت. گوگن در 1888 به پاناما برگشت و سرعت در کارش شروع به پیشرفت نمود. نقاشی های او استوار ، مونومانتال و شاعرانه گردید. در این موقع او با امیل برنارد دوست شد (1868 – 1941 ). ما بین آنها بحث های قابل توجهی در می گرفت که به سبک کلوی زنیسم ( سطوح وسیع رنگ های درخشان که با خطوط تیره ای محدود شده باشند) مربوط می شد. این سبک را برنارد پی ریزی کرد و گوگن آن را توسعه داد.

بایستی توجه داشت که گوگن همواره قادر نبود خودش را از دوستانش بالاتر نداند. او اصرار می کرد که بر برنارد و شوفن کر، سایر نقاشان و مه یردهان و سروزیه برتری داشته باشد. طرفداران او هم از نظر روحی و هم از نظر مالی حامی او بودند ولی در زمانی که آنها از فرمان وی سرپیچی می کردند به خشم می آمد. این نوع حالت را می توان در رابطه اش با وان گوگ به وضوح مشاهده نمود.

در سال 1888 ابتدا به خاطر خوشایندی تئو برادر وان گوگ و فروشنده تابلو که شاید به او هم کمک می کرد به مدت ده هفته در آرل نزد ونسان وان گوگ ماند. همیشه بین این دو اختلاف و کشمکش وجود داشت . وان گوگ میل داشت بین خود و او حالت برادری برقرار باشد ولی گوگن روی رابطه استاد و شاگردی اصرار می ورزید. با همه این احوال وان گوگ استادی او را پذیرفت ولی عقایدی را که گوگن به او تحمیل می کرد ( کنار گذاشتن طبیعت گرائی و پرداختن به حالت انتزاعی به کمک حافظه ) باعث درگیری می شد. این برخوردها عصبانیت گوگن را بر می انگیخت و وان گوگ را به دیوانگی می کشاند. وان گوگ بعد از حمله به گوگن نرمه گوش خود را برید و آن را برای زن بدنا می فرستاد. گوگن تئو را از این واقعه باخبر و خود به سوی پاریس بازگشت.

در سال 1889 گوگن به بریتانی برگشت. و از پرت آون تا لئوپولد به مسافرت پرداخت. در این موقع وی استاد ماهری شد و اعتبار او رو به افزایش نهاد. شهرت وی در همه جا پیچید و در اواخر سال 1890 با نویسندگان سبمولیست رابطه نزدیکی پیدا کرد. با


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد گوگن 21 ص