نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره مصارف صلح آمیز انرژی هسته ای 7 ص

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درباره مصارف صلح آمیز انرژی هسته ای 7 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

بسم ا... الرحمن الرحیم

موضوع:مصارف صلح آمیز انرژی هسته ای

زیر نظر استاد:جناب آقای تنگدست

محقق:حسین جوریان

دی1386

فهرست مطالب

.نیروگاه های هسته ای

.پزشکان محصولات مصرفی سموم گیاهی

.گذشته اسرار آمیز

کاربردهای دیگر فیزیک هسته ای1- برای کشف مطلبی اگر احتیاج به تجزیه و تحلیل موادی باشد که هیچ گونه امکان کنترلی روی آن نیست چه کاری می‌توان انجام داد؟ مثلاً اگر بخواهیم مقداری خاک کفش مشخص مظنونی یا موی سر یک انسان و یا نفت خام یک کشتی را که مقداری از کالای خود را بطور غیر قانونی در جای دیگر فروخته است تجزیه و تحلیل نمایید، چه کاری می‌توانیم بکنیم؟ البته می‌توان از روش شیمیایی استفاده کرد؛ اما روش سریع و مطمئن تری هم وجود دارد. نمونه ای از ماده ای را که نیاز به تجزیه دارد برداشته و آن را با ایزوتوپ رادیواکتیو مخلوط می‌کنیم، نمونه رادیواکتیو شده را در یک راکتور تحقیقاتی به وسیله نوترون بمباران می‌کنیم. با جذب نوترون نمونه پایدار شده و اتم های جسم مورد آزمایش نیز رادیواکتیو می‌شوند و تابش می‌کنند. مقدار تابش برای هر عنصر متفاوت است. بنابراین اگر ده عنصر مختلف در نمونه داشته باشیم، ده نوع تابش مختلف نیز خواهیم داشت. از روی این تابش‌ها می‌توان نوع و میزان عناصر تشکیل دهنده نمونه را مشخص کرد. از این روش می‌توان برای ردیابی آلودگی هوا و هم چنین آلودگی دریا توسط نفت کش‌ها استفاده کرد. با آزمایش 40 نوع نفت مختلف که در نقاط مختلف جهان استخراج می‌شوند دانشمندان به این نتیجه رسیدند که در تمام مواد نفتی هفت نوع عنصر مشترک وجود دارد. اما مقدار آنها در نفتی که در یک نقطه استخراج می‌شود با نفت نقطه دیگر دنیا متفاوت است.هنگامی که مواد نفتی در جایی مشاهده می‌شوند نمونه ای از آن به آزمایشگاه برده شده و در معرض تابش نوترونی قرار می‌گیرد و به این ترتیب عناصر مختلف آن و مقدار آنها مشخص می‌شود. و می‌توان به طور دقیق اعلام کرد که کدام کشتی مسئول آلوده سازی بوده است.یک روش ساده و سریع، برای تجزیه هوای آلوده نیز وجود دارد. ابتدا وسیله صافی


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره مصارف صلح آمیز انرژی هسته ای 7 ص

درباب صلح

اختصاصی از نیک فایل درباب صلح دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در باب صلح از مدنی 6


دانلود با لینک مستقیم


درباب صلح

دانلود مقاله و تحقیق درباره صلح حدیبیة

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله و تحقیق درباره صلح حدیبیة دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

صلح حدیبیة

برگرفته از کتاب: زندگانى حضرت محمد (ص)

نویسنده: رسولى محلاتى

در ماه ذى قعده سال ششم بود که رسول خدا (ص) در خواب دید با یارانش به مکه رفته و به طواف خانه خدا و انجام مناسک عمره موفق گشته‏اند. پیغمبر این خواب را براى اصحاب نقل کرده و وعده آن را به آنها داد و به دنبال آن از مسلمانان و قبایل اطراف مدینه دعوت کرد با او براى انجام عمره به سوى مکه حرکت کنند.

قبایل مزبور بجز عده معدودى دعوت آن حضرت را نپذیرفتند و تنها همان مهاجر و انصار مدینه بودند که اکثرا آماده حرکت ‏شدند و به همراه آن حضرت از مدینه بیرون رفتند.

همراهان آن حضرت را در این سفر برخى هفتصد نفر و برخى یک هزار و چهارصد نفر نوشته‏اند.

پیغمبر اسلام مقدارى که از مدینه بیرون رفت و به ‏«ذى الحلیفة‏» - که اکنون به نام مسجدى که در آنجا بنا شده به ‏«مسجد شجره‏» معروف است - رسید جامه احرام پوشید و هفتاد شتر نیز که همراه برداشته بود نشانه قربانى بر آنها زد و از جلو براند تا به افرادى که خبر حرکت او را به قریش مى‏رسانند بفهماند که به قصد جنگ بیرون نیامده بلکه منظور او تنها انجام عمره و طواف خانه خداست.

پیغمبر اسلام و همراهان همچنان ‏«لبیک‏» گویان تا «عسفان‏» که نام جایى است در دو منزلى مکه پیش راندند و در آنجا به مردى بشیر نام - که از قبیله خزاعه بود برخورد و اوضاع را از او جویا شد و بشیر در پاسخ آن حضرت عرض کرد: قریش که ‏از حرکت ‏شما مطلع شده‏اند براى جلوگیرى از شما همگى از شهر خارج شده و زن و بچه‏هاى خود را همراه آورده‏اند و سوگند یاد کرده‏اند تا نگذارند به هیچ قیمتى شما داخل مکه شوید و خالد بن ولید را با دویست نفر از جلو فرستاده تا خود نیز به دنبال او برسند و خالد با همراهان تا «کراع الغمیم‏» (1) آمده‏اند.

پیغمبر فرمود: واى بر قریش که هستى خود را در این کینه توزیها از دست داده‏اند چه مى‏شد که اینها از همان آغاز مرا با سایر قبایل عرب وا مى‏گذاردند تا اگر آنها بر من پیروز مى‏شدند مقصودشان حاصل مى‏شد، و اگر من بر آنها غالب مى‏شدم قریش اسلام را مى‏پذیرفتند اگر این کار را هم نمى‏کردند با نیرو و قوه با من مى‏جنگیدند، اینها چه مى‏پندارند؟ به خدا سوگند من در راه این دینى که خدا مرا بدان مبعوث فرموده آن قدر مى‏جنگم تا خدا آن را پیروز گرداند یا جان خود را بر سر این کار گذارده و کشته شوم!

به دنبال آن، رو به همراهان کرده فرمود: کیست تا ما را از راهى ببرد که با قریش برخورد نکنیم؟

مردى از قبیله اسلم که راههاى حجاز را خوب مى‏دانست پیش آمده و انجام این کار را بر عهده گرفت ‏سپس جلو افتاده و مهار شتر پیغمبر را به دست گرفت و از میان دره‏ها و سنکلاخهاى سخت آنها را عبور داده و پس از اینکه راههاى دشوار و سختى را پشت ‏سر گذاردند به فضاى باز و وسیعى رسیدند و همچنان تا «حدیبیه‏» که نام دهى است در نزدیکى مکه - و فاصله آن تا مکه یک منزل راه بود - پیش رفتند.

در آنجا به گفته ابن اسحاق - ناگهان شتر از رفتن ایستاد و دیگر پیش نرفت. پیغمبر دانست که در این کار سرى است و از این رو وقتى اصحاب گفتند: شتر وامانده و نمى‏تواند راه برود؟ فرمود: نه، وانمانده بلکه آن کس که فیل را از رفتن به سوى مکه بازداشت این شتر را هم از حرکت‏ باز داشته است و من امروز هر پیشنهادى قریش بکنند که دایر بر مراعات جنبه خویشاوندى باشد مى‏پذیرم و به دنبال آن دستور داد همراهان پیاده شوند و در آنجا منزل کنند. لشکر اسلام در آن سرزمین فرود آمد اما از نظر بى‏ آبى رنج مى‏بردند و از این رو به رسول خدا (ص) عرض کردند: در این سرزمین آبى یافت نمى‏شود؟ پیغمبر اسلام از تیردان چرمى خود، تیرى بیرون آورد و به براء بن عازب داد و فرمود: آن را در ته یکى از این چاهها فرو بر، و او چنان کرد و به دنبال آن آب بسیارى از چاه خارج شد و همگى سیراب شدند.

رفت و آمد فرستادگان قریش و رد و بدل پیامهاى صلح

قرشیان که تصمیم گرفته بودند به هر قیمتى شده نگذارند پیغمبر اسلام به آن صورت وارد مکه شود و آن را براى خود خوارى و ذلت و ننگ مى‏دانستند و مى‏گفتند: اگر محمد بدین ترتیب به مکه در آید صولت و قدرت ما در نزد عرب شکسته خواهد شد و حرمت ما از میان خواهد رفت، با لشکرى انبوه از مکه بیرون آمده بودند و پیغمبر اسلام نیز همه جا با گفتار و رفتار خود مى‏خواست ‏بفهماند که براى جنگ با قریش بیرون نیامده و جز انجام مراسم عمره و طواف و قربانى منظور دیگرى ندارد، از این رو وقتى بدیل بن ورقاء خزاعى، مکرز بن حفص و حلیس بن علقمه رئیس ‏«احابیش‏» (2) و به دنبال همه عروة بن مسعود ثقفى که شخصیت ‏بزرگى بود به نزد رسول خدا (ص) آمدند و با آن حضرت مذاکره کرده و هدف او را از این سفر و آمدن تا پشت دروازه مکه مى‏پرسیدند پاسخ همه را به یک گونه مى‏داد و به طور خلاصه به همه مى‏فرمود:

- ما براى جنگ نیامده‏ایم بلکه منظورمان زیارت خانه خدا و انجام عمره است، سپس مى‏خواهیم این شتران را قربانى کرده گوشت آنها را براى شما واگذاریم و باز گردیم!

فرستادگان که این سخنان را مى‏شنیدند و وضع مسلمانان را نیز مشاهده مى‏کردند که همگى در حال احرام هستند و اسلحه‏اى جز یک شمشیر که آن هم در غلاف است ‏همراه نیاورده‏اند و شتران را نیز که همگى نشانه قربانى داشتند از نزدیک مى‏دیدند خشمناک به سوى قریش باز مى‏گشتند و هر کدام به نوعى آنها را ملامت کرده و به دفاع از مسلمین برخاسته و مى‏گفتند:

- چرا مانع زیارت زائرین خانه خدا مى‏شوید؟ و چرا هر آدم بى‏نام و نشانى حق دارد به زیارت خانه خدا بیاید ولى زاده عبد المطلب با آن همه عظمت و شرافت ‏خانوادگى و دودمان سادات مکه حق زیارت ندارد؟ ما از نزدیک مشاهده کردیم که اینان لباس جنگ نپوشیده و هر کدام دو جامه احرام بیش در تن ندارند، شتران قربانى را که همگى علامت قربانى داشتند و در اثر طول کشیدن زمان قربانى کرکهاى خود را خورده بودند به چشم خود دیدیم! چرا دست از لجاجت و کینه توزى بر نمى‏دارید؟

قریش در محذور سختى گرفتار شده بودند، از طرفى ورود مسلمانان را به مکه که دشمنان سر سخت‏ خود مى‏دانستند و بزرگان و پهلوانان نامى آنها به دست ایشان کشته شده بودند براى خود بزرگترین ننگ و شکست مى‏دانستند و حاضر نبودند به چنین خفت و خوارى تن دهند و زبان شماتت عربها را به روى خود باز کنند، از سوى دیگر روى هیچ قانونى حق نداشتند از زایرین خانه خدا - هر کس که باشد - جلوگیرى کنند و او را از انجام مراسم عمره یا حج ‏باز دارند، از این رو در کار خود سخت متحیر بودند.

بخصوص که بسختى مورد اعتراض و انتقاد فرستادگان خود نیز قرار گرفته بودند تا آنجا که بیم یک اختلاف داخلى و محلى نیز میان آنها مى‏رفت. حلیس بن علقمه - رئیس احابیش - وقتى از نزد محمد (ص) بازگشت ‏به قریش گفت: به خدا سوگند اگر جلوى محمد را رها نکنید و مانع زیارت او شوید من با شما قطع رابطه خواهم کرد و احابیش را از دور شما پراکنده خواهم ساخت.

و نیز عروة بن مسعود ثقفى - که مورد احترام همه قریش بود - وقتى از نزد رسول خدا (ص) بازگشت و به چشم خود دیده بود که پیغمبر اسلام چه احترام و عظمتى در نظر مسلمانان دارد تا آنجا که اگر تار مویى از سر و صورت او بر زمین مى‏افتد فورا آن را از زمین برداشته و نگهدارى مى‏کنند و یا در وقت وضو نمى‏گذارند قطره آبى ازوضوى آن حضرت بر زمین بریزد و هر قطره آن را شخصى از آنها براى تبرک مى‏برد و به سر و صورت و بدن خود مى‏مالد. . . به قریش گفت:

- اى گروه قریش من به دربار پادشاهان ایران و امپراتوران روم و سلاطین حبشه رفته‏ام و چنین احترامى که پیروان محمد از او مى‏کنند در هیچ کدام یک از دربارهاى آنها ندیده‏ام و با این ترتیب هرگز او را تسلیم شما نخواهند کرد و از دورش پراکنده نخواهند شد، اکنون هر فکرى دارید بکنید! و هر تصمیمى که مى‏خواهید بگیرید!

رسول خدا (ص) نیز که مامور به جنگ نبود، مى‏کوشید تا کمترین بهانه‏اى براى جنگ به دست قریش ندهد و به هر ترتیبى شده مى‏خواست‏ خونى ریخته نشود و شمشیرى کشیده نشود و حرمت ماه محرم شکسته نگردد، و اگر چنین کارى هم مى‏شود از طرف قریش شروع شود تا آنها متهم به نقض حرمت ماه حرام گردند نه مسلمانان.

اسارت مکرز بن حفص به دست مسلمانان

قرشیان که سخت در محذور افتاده بودند مکرز بن حفص را که به شجاعت و بى‏باکى معروف بود با چهل پنجاه نفر از سوارکاران ورزیده مامور کردند تا در اطراف لشکر مسلمانان جولانى بزنند و اگر بتوانند کسى را از ایشان دستگیر ساخته به نزد قریش ببرند تا گروگانى از مسلمانان در دست قریش باشد و بلکه از این راه بتوانند پیشنهادهاى خود را برایشان بقبولانند، اما مکرز و همراهان نیز نتوانستند کارى انجام دهند و همگى به دست نگهبانان لشکر اسلام اسیر گشته و آنها را به نزد پیغمبر اسلام بردند و رسول خدا (ص) به همان جهت که مامور به جنگ نبود دستور داد آنها را آزاد کنند و با اینکه آنها پیش از اسارت خود به سوى مسلمانان تیراندازى کرده و آزار زیادى رسانده بودند و حتى به گفته برخى: یکى از مسلمانان را نیز به نام ابن زنیم به قتل رسانده بودند، به دستور پیغمبر، همگى آزاد شده سالم به سوى قریش بازگشتند.

عذرخواهى عمر از فرمان رسول خدا (ص)

در این وقت پیغمبر اسلام(ص)عمر را خواست و بدو فرمود: بیا و به نزد قریش برو و منظور ما را از این سفر براى آنان تشریح کن و پیغام ما را به گوش آنها برسان!

عمر که از قریش بر جان خود مى‏ترسید صریحا از انجام این کار عذر خواست و گفت: یا رسول الله از قبیله بنى عدى کسى در مکه نیست تا از من دفاع کند و من از قریش مى‏ترسم و بهتر است‏ براى این کار عثمان را بفرستى که خویشانى در مکه دارد و مى‏توانند از او حمایت کنند. (3)

پیغمبر خدا که دید عمر حاضر به انجام این دستور نیست عثمان را مامور این کار کرد و عثمان به مکه آمد و ابتدا به خانه ابان بن سعید - پسر عموى خود - رفت و از او خواست تا وى را در پناه خود قرار دهد تا پیام رسول خدا (ص) را به قریش برساند و ابان او را در پناه خود قرار داده و به نزد قریش برد و عثمان پیغام آن حضرت را رسانید.

قریش با اکراه سخنان او را گوش دادند و در پاسخ گفتند: ما اجازه نمى‏دهیم محمد به این شهر درآید و طواف کند ولى خودت که به اینجا آمده‏اى مى‏توانى برخیزى و طواف کنى؟

عثمان گفت: من پیش از پیغمبر این کار را نخواهم کرد و تا او طواف نکند من طواف نمى‏کنم، و به دنبال آن قرشیان نگذاردند عثمان به نزد پیغمبر باز گردد و او را در مکه محبوس کردند.

بیعت رضوان

از این سو خبر به مسلمانان رسید که عثمان را کشته‏اند! و به دنبال این خبر هیجانى در مسلمانان پیدا شد و رسول خدا (ص) نیز که در زیر درختى نشسته بود فرمود: از اینجا


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله و تحقیق درباره صلح حدیبیة

امام خمینی و مسأله جنگ و صلح در طول هشت سال دفاع مقدس 51 ص

اختصاصی از نیک فایل امام خمینی و مسأله جنگ و صلح در طول هشت سال دفاع مقدس 51 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 58

 

نویسنده: محسن جلالی فراهانی

امام خمینی و مسأله جنگ و صلح در طول هشت سال دفاع مقدس

خبرگزاری فارس: این مقاله با نگاهی مستند و مستدل به دوران دفاع مقدس سعی در بررسی مساله جنگ و صلح از دیدگاه امام خمینی در طول هشت سال دفاع مقدس ملت ایران را دارد.

1ـ مقدمه

همانطور که بارها تکرار شده است و می‌دانیم جنگ تحمیلی علیه ایران به ابتکار آمریکا و توسط عراق آغاز شد. از یک نگاه آمریکا حق داشت همه تلاش‌خود را برای تغیر دوباره حکومت ایران به کار گیرد. آرنولد توینبی می‌گوید: بدیهی است که ذهن آدمی از خلاء روحی و معنوی کراهت دارد و اگر بر مردمی یا جامعه‌ای این بدبختی فرود آید که سرچشمه زلال الهامات و امیدهایی که زمانی بدان‌ها دلبسته بوده است از دست بدهد دیر یا زود در صدد تصرف نخستین مائده‌ای که فراراهش قرار گیرد برخواهد آمد و حتی اگر این مائده خشن و فریبنده باشد تصاحب آن را به محرومیت ترجیح خواهد داد. آمریکا نیز حکایت چنین جامعه‌ای را دارد که ذکرش در این جملات می‌رود. اگر آغاز سرمایه‌گذاری آمریکا در ایران را 28 مرداد 1332 در نظر بگیریم حکومت آمریکا در طی 25 سال با تمام توان و امکانات ایران را و فقط ایران را به عنوان استراتژیک‌ترین نقطه منطقه ـ از نظر نقاط ساحلی در جنوب و شمال و مرکزیت در میان کشورهای منطقه و مرزهای طولانی با شوروی و ... تحت پوشش مادی و معنوی قرار داده بود. تمام امیدهای طولانی مدت خود را به رژیم حاکم بر ایران بسته بود و یکی از پایه های اصلی آینده جهانی شدن و نقش آمریکا در تحولات بین‌الملل را نیز ایران قرار داده بود. حال انقلابی ضد آمریکایی نه تنها همه امکانات مادی را که برای منظورهای فوق فراهم شده بود تصاحب کرد بلکه شعار جدی نفی آمریکا در صحنه بین‌الملل را هم سرلوحه سیاست خود قرار داد.

از این منظر که به تحولات سال‌های آخر دهه 1970 می‌نگریم آمریکا باید به هر طریق ممکن ـ حتی جنگ ـ تا قبل از استقرار کامل انقلاب اسلامی به این کابوس وحشتناک پایان می‌داد. از طرفی هم آمریکا می‌دانست که انقلاب اسلامی از جهات متعدد با سایر نمونه‌های مشاهده و مطالعه شده انقلاب‌های جهان متفاوت است. بنابراین غیرقابل پیش‌بینی بودن انقلاب را خطری بزرگتر ارزیابی می‌کرد با توجه به اینکه ایران هم هر روز بر آرمان‌ها و اهداف بین‌المللی خود تأکید می‌نمود.

ریچارد نیکسون سیاستمدار کهنه‌کار آمریکا در مورد انقلاب ایران می‌گوید:« افسانه‌ای که درباره انقلاب ایران گفته می‌شود این است که این انقلاب از فساد شاه و سرکوب پلیس و فقر توده‌ها ناشی می‌شد این دیدگاه خطاست. در حکومت شاه وضع ایران از تمام کشورهای منطقه سوای اسرائیل بهتر بود. جوانان از این انقلاب حمایت کردند نه برای اینکه خواهان آزادی ، شغل ، مسکن و لباس بهتر بودند چون چیزی را می‌خواستند تا به آن بیش از مادی‌گرایی معتقد باشند. پس از انقلاب مردم ایران همان چیزی را بدست آوردند که انقلاب قول داده بود. اینکه آنها تصور می‌کردند به چه چیزی دست خواهند یافت کاملا روشن نیست اما جای انکار نیست که انقلاب اسلامی یک انقلاب واقعی اندیشه‌ها را ارایه داد و آنها آن را با عشق و ایمان پذیرفتند». همین نامعلوم بودن خواسته‌ انقلاب ایران برای جهان غرب و اتکای ارکان انقلاب برایمان و قواعد غیرمادی ترس از آنرا بیشتر می‌کرد.

2ـ سال‌های آغازین جنگ

اگر به خاطر بیاوریم با سپری شدن مدت کوتاهی از جنگ پیش بینی‌ها از پایان خوش هجوم ناگهانی عراق و شکست چند روزه ایران به تلخی یأس برای هم پیمانان صدام بویژه آمریکا مبدل شد. رهبری‌های حضرت امام خمینی (ره) باعث شد که جنگ عامل پیوند و انسجام روز‌افزون گردد و حلقه اتحاد مردم حول رهبری ایشان روز به روز تنگ‌تر شود تا افرادی که با این جریان همسو نبودند در خارج این دایره قرار گیرند. بنی‌صدر به عنوان یکی از مهمترین عوامل شکست‌های شش ماهه ایران در فروردین ماه 59 عزل شد و معادلات سیاسی و نظامی ایران شکل تازه‌ای به خود گرفت.

عزل بنی‌صدر ، افشای توطئه‌ها ، وقایع تکان دهنده پیاپی مثل ترورها و بمب‌گذاری‌ها همه و همه حقانیت خط امام و مظلومیت آنرا اثبات می‌کرد . امام نیز بعد از هرکدام از وقایع دلخراش در پیامی به مردم آنها را امیدوارتر می‌کردند و لزوم خشکاندن ریشه تهاجمات را واجب‌تر. در یک نگاه آماری به صحیفه امام (ره) حجم بیانات و پیام‌های امام به مردم ایران تا قبل از سال 63 و بخصوص در اولین سال‌های جنگ چندین برابر سال‌های بعد است که نشان از سیاست کنترلی حضرت امام در شرایط بحرانی آنروزها دارد. سایر مسؤولان هم هر روز به مردم گوشزد می‌کردند علت اینکه تاکنون نتوانستیم در امر جنگ گشایشی حاصل کنیم کارشکنی‌ها و خیانت‌های بنی‌صدر بوده و امروز فصل جدیدی در این نبرد آغاز شده است. فضای فکری که آن روزها بر ذهن عموم مردم ایران حاکم شده بود علت مضاعفی شد بر مقبولیت خط امام تا مردم را به انسجامی فوق‌العاده برساند. در میان نیروهای نظامی هم برکناری بنی‌صدر عاملی شد برای نزدیکی سپاه و ارتش در آن مقطع زمانی چرا آنها ریشه اختلافات را خشکیده می‌دیدند و ضرورت وحدت را نیز لازم. همین عوامل برای پیروزی‌های مکرر رزمندگان اسلام کفایت می‌کرد. وقتی امام خمینی (ره) در مقام فرماندهی کل قوا بر لزوم شکسته شدن حصر آبادان تأکید کردند ماشین پیشروی ایران در مسیر بازپس‌گیری مناطق اشغالی شروع به حرکت کرد. پس از عملیات ثامن‌الائمه که به محاصره آبادان پایان داد در عملیات طریق‌القدس رزمندگان اسلام بستان را آزاد کردند. دهلاویه ،


دانلود با لینک مستقیم


امام خمینی و مسأله جنگ و صلح در طول هشت سال دفاع مقدس 51 ص