نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد علم چیست

اختصاصی از نیک فایل تحقیق در مورد علم چیست دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

علم چیست؟

علم (science) از واژه لاتین «scientia» به معناى آگاهى و معرفت (knowledge) مشتق شده است. شناخت و معرفت، توصیف ها، فرضیه ها، مفاهیم، نظریه ها، اصول و دستور العمل هایى نزدیک به قطعیت هستند که یا درست و یا مفیدند. البته شناخت و معرفت محدود به این موارد نمى شود و خود بحث مفصلى در فلسفه است. به طور کلى، دانش و معرفت، اعم از علم است و علم (science) در معناى اصطلاحى، تحصیل نظام مند دانش جدید درباره طبیعت است که با روش هاى معین به دست مى آید و هدف آن برقرار کردن رابطه ثابت بین پدیدار ها (phenomens) است. برخى فیلسوفان بین واقعیت بالفعل چیز ها در جهان و درک انسان ها از آنها تفاوت قائل مى شوند.«کانت»، فیلسوف آلمانى، از دو واژه «فنومن» (phenomen) یعنى آنچه که از راه تجربه و حس قابل درک است و «نومن» (noumen) یعنى آنچه که از راه تجربه قابل درک نیست براى این منظور استفاده مى کند. کانت و پیروانش، معتقد بودند که ذهن فقط مى تواند، ظواهر و پدیده ها (فنومن) را بشناسد و از شناخت نومن ها، ناتوان است. البته از دیدگاه کانت، شناخت نومن ها از طر یق عقل ممکن نیست، اما از طریق اخلاق، امکان پذیر است.برخى دانشمندان بر این ادعایند که فهمیدن و تبیین دقیق جهان با استفاده از روش علمى، ممکن است و روش علمى یعنى مشاهده دقیق و آزمون نظریه ها توسط تجربه. البته آنها این ادعا را ندارند که هر چیزى را در معناى مطلق، اثبات مى کنند، بلکه تاکید دارند که براساس تجربیات و مشاهدات رایج، هر چیزى را مى توان با درجه خوبى از قطعیت، تبیین کرد.

تا زمان عصر روشنگرى در اروپا، واژه علم به معناى هر دانش منتظم به کار مى رفت. علم معناى بسیار وسیعى داشت و گاهى معادل با «فلسفه» استفاده مى شد. در آن زمان بین «علم طبیعى» (Natural Science) و «علم اخلاقى» (Moral Science) تفاوت قائل مى شدند. علم اخلاقى شامل آن چیزى مى شد که امروزه به نام فلسفه مى شناسیم. علم در حال حاضر کاربردش محدود شده است و به معناى علم طبیعى یعنى آنچه که از راه تجربه و مشاهده به دست مى آید، به کار مى رود. علم طبیعى به «علم سخت» (hard science) و علم سبک (soft science) تقسیم مى شود. فیزیک، شیمى، زیست شناسى، زمین شناسى، انواع علوم سخت هستند و انسان شناسى، تاریخ، روان شناسى و جامعه شناسى به عنوان علوم سبک خوانده مى شوند. موافقین این تقسیم بندى، استدلال مى کنند که علوم سبک از روش علمى یعنى آزمایش و تجربه (تجربه یعنى مجموع اعمال و مداخلاتى که انسان در واقعیت مى کند)، استفاده نمى کنند بلکه از شواهد روایتى و تاریخى سود مى جویند و جمع آورى اطلاعات در آنها از دقت بالایى برخوردار نیست.

البته مخالفین نیز ادعا دارند، علوم اجتماعى از مطالعات آمارى نظام مندى در محیط هاى کنترل شده دقیق استفاده مى کنند.برخى نیز اعتقاد دارند، ریاضى، علم است. البته ریاضى به طور دقیق به منطق مربوط است و علم به معناى استفاده از دانش تجربى نیست. اما ریاضى زبان جهانى تمام علوم است. واژه «علم» گاهى براى حوزه هاى بین رشته اى که حداقل در بخش هایى از روش علمى استفاده مى کنند مانند «کامپیوتر»، «کتابدارى» و... به کار مى رود.اصطلاحات «فرضیه» (hypothesis)، «مدل» (model)، «نظریه» (Theory)، «قانون» (Law)، معناى متفاوتى در علم با گفت وگو هاى روزمره ما دارند. دانشمندان از واژه «مدل» چیزى را مدنظر دارند که مى تواند پیش بینى کند و مى توان آن را با آزمایش یا مشاهده آزمود.«فرضیه» ادعایى است که توسط آزمایش و تجربه نه به تایید کامل مى رسد و نه کاملاً رد مى شود. یک «قانون طبیعى» (Law of nature)، یک تعمیم و نتیجه گیرى کلى بر مبناى مشاهدات تجربى است.غیردانشمندان، از آنچه دانشمندان، آن را «نظریه» مى نامند، معناى درستى ندارند. معمولاً استفاده عمومى واژه «نظریه» براى ارجاع به عقیده هایى است که دلیل محکمى براى آنها نیست. اما دانشمندان، این واژه را براى ارجاع به عقیده هایى به کار مى برند که در آزمون هاى مکرر، سربلند بوده اند.وقتى دانشمندان از نظریه هاى «تکامل»، «الکترومغناطیس» و «نسبیت» صحبت مى کنند، ایده هایى است که در آزمون هاى تجربى دقیق و موفقیت آمیز بوده اند. البته استثنائاتى هم وجود دارد مانند «نظریه» (string theory) که مدلى با آینده اى روشن به نظر مى آید اما شواهد تجربى کافى براى برترى آن بر مدل رقیب وجود ندارد.

نظریه هاى مفید و سودمند خاصى که در طول زمان از آزمون ها، موفق بیرون آمده اند و قدرت پیش بینى و توصیف محدوده بسیار وسیعى از پدیده ها را دارا هستند، به عنوان «قانون طبیعى» شناخته مى شوند. مانند «آب در 100 درجه سانتى گراد جوش مى آید». البته اکثر دانشمندان بر این باورند که توصیفات ما از «قوانین طبیعى» موقتى و گذرا هستند و اگر شواهد جدیدى مخالف با آنها پیدا شوند، «نظریه هاى» قابل تجدید نظر هستند.چون دانشمندان، ادعاى معرفت مطلق ندارند و حتى در مورد نظریه هاى بنیانى و پایه اى اگر داده ها و مشاهدات جدید با آنها متناقض باشند، باید کنار گذاشته شوند. قانون گرانش نیوتنى، مثال بارزى از آن است.

این قانون توسط آزمایش هایى که در رابطه با حرکت در سرعت هاى بالا انجام شد، نقض شد. البته خارج از این شرایط، قوانین نیوتن، توصیف بسیار عالى از حرکت و جاذبه دارند اما نسبیت عام اینشتین نه تنها، تبیین تمام پدیده ها یى را که توسط قوانین نیوتن توضیح داده مى شود، دربرمى گیرد، بلکه این موارد خاص را هم به خوبى تبیین مى کند.

آیا ریاضیات علم است؟

برخى از متفکرین، ریاضیدان ها را دانشمند مى دانند، چون برهان هاى ریاضى را معادل با آزمایش هاى تجربى مى گیرند، اما برخى دیگر ریاضى را «علم» نمى شناسند. آنها استدلال مى کنند که نظریه ها و فرضیه هاى ریاضى قابل آزمون تجربى نیست. چه ریاضى را «علم» بدانیم یا ندانیم، نکته مهم این است که ریاضى براى «علم» ضرورى است. مشاهدات جمع آورى شده در علوم تجربى و سنجش آنها نیازمند استفاده از ریاضیات است. حساب احتمالات و آمار و حساب دیفرانسیل و انتگرال، شاخه هایى از ریاضیات هستند که در علوم تجربى از آنها استفاده مى شود. ریاضیات در واقع ابزارى مفید براى توصیف و شناخت جهان است.

در حال حاضر دو نوع تفکر در «علم» بسیار برجسته است:

مکتب واقع گرایى (Realism) و مکتب ابزارگرایى (Instrumentalism).

رئالیست ها معتقدند موجودیت هایى چون الکترون و ژن در عالم خارج وجود دارند و هویاتى حقیقى در این جهان هستند. رئالیسم علمى بر این ادعا است که مى توان نظریه هاى علمى را به طرز معقولى تعبیر کرد، آن گونه که معرفتى درباره فرآیندها، نیروها و موجودیت هاى مشاهده ناپذیر فراهم آورد و البته پیشرفت علم را مستلزم این مى داند که چنین کارى انجام شود. از سوى دیگر «ابزارگرایان» بر این ادعا هستند که نظریه هاى علمى چیزى بیش از ابزارهاى استنتاج نیستند و موجودیت هایى چون الکترون و ژن در عالم خارج وجود ندارند بلکه ابزارهایى براى تبیین نظریه ها هستند. «ابزارگرایان»، عقلانى بودن تعبیرها و فرضیه هاى علمى را براى ارجاع به هویات مشاهده ناپذیر واقعى، انکار مى کنند. آنها معتقدند نظریه هاى علمى، به دانشمندان این اجازه را مى دهد که درباره یک سرى از متغیرهاى مشاهده پذیر بر مبناى شناخت مجموعه دیگرى از متغیرهاى مشاهده پذیر، پیش بینى کنند. برخى از دانشمندان بر این اعتقادند که اصول علمى، اصول مستحکم ثابت شده اى هستند و کاملاً درستند و برخى دیگر به کاستى هاى آن معترفند. بیشتر دانشمندان، تلقى شک آمیزى نسبت به برخى ادعاهاى جدید دارند که با وضعیت رایج معرفت علمى، منافات دارد. این احتیاط بدین معنا است که باید در آزمون هاى مکرر این ادعاها، ثابت شوند تا پذیرفته شوند.

برخى دیگر از دانشمندان معتقدند، اصول علمى و حتى خود «علم» ایمان و عقیده و یک دین است (علم به مثابه یک دین). این گونه دانشمندان، یک عقیده دگم و جزمى دارند و هیچ منطق یا استدلالى را نمى پذیرند. علم یا روش علمى، نمى تواند به عنوان ایمان یا عقیده اى به مانند یک عقیده دینى، نگریسته شود. همه حقایق و تبیین هاى علمى، قابل آزمون هستند. گاهى فرضیه ها و نظریه هایى که بهترین، انگاشته مى شوند توسط شواهد جدید ابطال مى شوند. در واقع هر تدبیر اجتماعى، مذهبى و سیاسى بر مبناى ایمان علمى، کاملاً مردود و زیان آور است. نمونه آن همان دادگاه تفتیش عقاید کلیساى کاتولیک ایتالیا بود که بر ضد کشفیات غیرارسطویى گالیله درباره رفتار سیاره ها و گردش زمین به دور خورشید، صورت گرفت.

به رغم تاثیرات و نتایج قابل توجه علم، هدف علم، پاسخ به هر سئوالى نیست. علم تنها مى تواند آنچه را که متعلق به حوزه واقعیت هاى فیزیکى (آزمون هاى تجربى قابل سنجش) است، پاسخگو باشد. علم نمى تواند در مورد احکام ارزشى که متعلق به حوزه اخلاق و پیامدهاى یک عمل است، نظرى ابراز دارد. علم نمى تواند درباره پیامدهاى آرزوها و امیال ما و این که کدام یک از آنها بهتر است، سخن بگوید. حقیقت این است که علم از چگونگى امور سئوال مى کند، مثلاً فلان شى چگونه پدید آمده و در چه اوضاع و احوالى به ظهور رسیده است. سئوال از چرایى امور مثلاً «هدف و غایت فلان شى چیست» کار علم نیست.

علم نمى تواند حقیقت مطلق و غیرقابل سئوال به وجود بیاورد. توجیهات و تکذیبات علمى در واقع ادعاهایى بیش نیستند و علم شناختى نسبى یا متغیر است چون هستى و جهان، پیوسته در حال تحول است، بنابراین واقعیت ها که موضوع شناخت انسان هستند و خود انسان نیز پیوسته در تغییر است، در نتیجه شناخت علمى نیز


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد علم چیست

تحقیق در مورد علم و شبه علم

اختصاصی از نیک فایل تحقیق در مورد علم و شبه علم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

علم و شبه علم

از جمله ویژگی های اساسی بشر، احترام گزاردن او به دانش است. واژه دانش در زبان لاتین scientica است. و واژه علم، science، سرانجام نام یکی از معتبرترین انواع دانش بشر شد. کاربرد صفت عالی در جمله قبل این پرسش را بر می انگیزد که تمایز علم از خرافات، ایدئولوژی و شبه علم در چیست؟ کلیسای کاتولیک کوپرنیک را تکفیر و طرد کرد، حزب کمونیست دانشمندان مدافع نظریه مندل را صرفاً بر مبنای اینکه نظریه های آنان شبه علمی است مورد اذیت و آزار قرار داد. پس تشخیص تمایز میان علم و شبه علم مسأله ای صرفاً در صلاحیت فلاسفه صاحب کرسی نیست: اهمیت اساسی آن برای مسائل اجتماعی و سیاسی نیز بدیهی است.

بسیاری از فلاسفه تلاش کرده اند تا مسأله تمایز میان علم و شبه علم را به صورت زیر حل کنند: هر حکم هنگامی علمی است که تعدادی کافی از افراد جامعه به شدتی کافی به آن باور داشته باشند. لیکن تاریخ اندیشه به ما نشان می دهد که بسیاری بوده اند که با تعصب به باورهایی بی پایه اعتقاد داشته اند. اگر قرار بود شدت اعتقاد به باور، نشان دانش باشد، ما باید بسیاری از حکایت های گوناگون درباره ارواح خبیثه، فرشتگان، شیاطین. و بهشت و جهنم را هم تحت عنوان دانش دسته بندی کنیم. از طرف دیگر، دانشمندان حتی به بهترین نظریه های خود با دیده شک می نگرند. نظریه نیوتون قوی ترین نظریه ای بوده که علم تا کنون آفریده است، اما خود نیوتون هرکز نتوانست باور کند که اجرام دور از یکدیگر بتوانند همدیگر را جذب کنند. نتیجه می گیریم که شدت اعتقاد به باوری معین هر اندازه هم که زیاد باشد آن را به دانش تبدیل نیم کند. در حقیقت، خصیصه بارز علمی نوعی شک گرایی در برابر همه نظریه ها است- حتی در برابر عزیزترین نظریه های خود. اعتقاد تمام و کمال کورکورانه، به هر نظریه ای که باشد، مبین فضیلت فکری نیست؛ بلکه جنایتی فکری است.

بنابراین هر حکم معینی می تواند شبه علمی باشد حتی اگر کاملاً قابل قبول باشد و همه به آن باور داشته باشند، و می تواند از نظر علمی ارزشمند باشد حتی اگر باور نکردنی باشد و هیچکس به آن باور نداشته باشد. هر نظریه معینی می تواند از ارزش علمی والایی برخوردار باشد حتی اگر کسی آن را نفهمد چه رسد به اینکه به آن باور داشته باشد.

ارزش معرفتی یک نظریه هیچگونه ارتباطی با شدت نفوذ روانی آن در افراد ندارد. باور، اعتقد تام. فهم، همه صرفاً انواعی از حالات گوناگون ذهن بشر هستند. لیکن ارزش علمی و عینی هر نظریه مستقل از ذهن بشری است که آن را می آفریند یا می فهمد. ارزش علمی هر نظریه فقط به پشتوانه عینی که این حدسیات در عالم واقعیات دارند بستگی دارد. همان طور که هیوم گفته است:

هرگاه کتابی را در دست گرفتید؛ چه درباره امور مقدس چه درباره متافیزیک مکتبی، همیشه باید پرسید، آیا شامل استدلال هایی مجرد در مورد کمیت یا مقدر است؟ خیر. ایا شامل استدلال تجربی در مورد امور واقع و وجود است؟ خیر. [پس] آن را در آتش افکنید. چون نمی تواند شامل چیزی جز سفسطه و توهم باشد.

اما مسأله این است که استدلال «تجربی» چیست؟ چنانچه به نوشته های وسیع قرن هفدهم درباره جادوگری حتی نگاهی سطحی بیفکنیم، می بینیم که تمام آن ها سرشار از گزارش های مختلف درباره مشاهدات دقیق و واقعیات متکی به سوگند- و یا حتی آزمایش های گوناگون- می باشند. گلن ویل، فیلسوف مذمور در انجمن سلطنتی نوپا، اعتقاد داشت که جادوگری بهترین الگوی استدلال تجربی است. بنابراین پیش از آنکه به کتاب سوزانی هیوم وار بپردازیم، باید استدلال تجربی را تعریف کنیم.

در استدلال علمی، نظریه ها در برابر واقعیت ها قرار داده می شوند، و یکی از شروط اساسی استدلال علمی این است که واقعیت ها باید از نظریه ها پشتیبانی نند. و پرسش ما درست همین است: اصلاً


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد علم و شبه علم

تحقیق درباره ی علم ریاضیات 19 ص

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درباره ی علم ریاضیات 19 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

علم ریاضیات

 

ریاضیریاضیات عموما مطالعه الگوی ساختار، تحول، و فضا تعریف شده است؛ بصورت غیر رسمی تر، ممکن است بگویند مطالعهاعداد و اشکال است.تعریف ریاضیات بر حسب وسعت دامنة آن و نیز بسط دامنة فکر ریاضی تغییر کرده است. ریاضیات زبانی خاص خود دارد،که در آن به جای کلمات و علائم نقطه گذاری از اعداد و نمادها استفاده میشود. در منظر صاحبان فکر، تحقیق بدیهیات ساختارهای مجرد تعریف شده، با استفاده از منطق و نماد سازی ریاضی میباشد. نخستین اعداد ثبت شده خطوطی بودند که روی یک چوب کشیده میشدند،که اصطلاحا آنها را چوبخط مینامیدند.این خطوط به شکل دسته های کوچک دو یا پنج تایی کشیده میشدند.سرانجام به این دسته ها نمادهای خاصی اختصاص داده شد(5،2 و غیره)و یک دستگاه حساب ایجاد شد. ریاضیدانان نمادهای خاصی را به جای کلماتی از قبیل به اضافه و مساوی است با وضع کردند،همچنین کلمات خاصی را برای بیان مفاهیم جدید ابداع کردند. چنانکه زمانی آن ار علم عدد ، زمانی علم فضا ، گاه علم کمیات ، و زمانی علم مقادیر متصل و منفصل خوانده اند.ریاضیات درباره حساب ، هندسه ، جبر و مقابله بحث می کند که ما در اینجا به سراغ تاریخ هر یک از آنها می رویم. ساختارهای بخصوصی که در ریاضیات مورد تحقیق و بررسی قرار میگیرند اغلب در علوم طبیعی منشاء دارند، و بسیار عمومی در فیزیک، ولی ریاضیات ساختارهای دلایلی را نیز بررسی می نماید که بصورت خالص در مورد باطن ریاضی است، زیرا ریاضیات می توانند برای مثال، یک عمومیت متحد شده را برای زیر-میدانهای متعدد، یا ابزارهای مفید را برای محاسبات عمومی، فراهم نماید. در نهایت، ریاضیدانان بسیاری در مورد مطالبی که مطالعه می نمایند که منحصرا دلایل علمی محض داشته، ریاضیات را بصورت هنری برای پروراندن علم، صرف نظر از تجربی یا کاربردی، می نگرند. حساب ، علم اعداد است. واژه انگلیسی حساب ، از کلمه ای یونانی به معنای اعداد گرفته شده است. در آغاز شهرنشینی ، انسان گوسفندان ، گاوها و سایر حیوانات خود را با انگشتانش می شمرد. در واقع کلمة دیژیت که برای شمارش اعداد از 0 تا 9 به کار می رود، از یک کلمة لاتین به معنای انگشت گرفته شده است. بعدها انسان با علامت زدن روی چوب یا درخت ، اشیاء را می شمرد. اما این روش به زودی جای خود را به استفاده از علامتهایی باری هر یک از اعداد داد. هندسه مطالعه انواع مختلف اشکال و خصوصیات آنهاست. همچنین مطالعه ارتباط میان اشکال ، زوایا و فواصـل است.

تاریخچه

انسان اولیه نسبت به اعداد بیگانه بود و شمارش اشیاء اطراف خود را به حسب غریزه یعنی همانطور که مثلاً مرغ خانگی تعداد جوجه‌هایش را می‌داند انجام می‌داد. اما بزودی مجبور شد وسیلة شمارش دقیقتری بوجود آورد. لذا، به کمک انگشتان دست دستگاه شماری پدید آورد که مبنای آن 60 بود. این دستگاه شمار که بسیار پیچیده می‌باشد قدیمی‌ترین دستگاه شماری است که آثاری از آن در کهن‌ترین مدارک موجود یعنی نوشته‌های سومری مشاهده می‌شود.سومریها که تمدنشان مربوط به حدود هزار سال قبل از میلاد مسیح است در جنوب بین‌النهرین، یعنی ناحیه بین دو رود دجله و فرات ساکن بودند. آنها در حدود 2500 سال قبل از میلاد با امپراطوری سامی، عکاد متحد شدند و امپراطوری و تمدن آشوری را پدید آوردند. در این موقع مصریها نیز در سواحل سفلای رود نیل تمدنی درخشان پدید آورده بودند. طغیان رود نیل هر سال حدود و ثغور زمینهای زراعتی این قوم را محو می‌کرد. احتیاج به تقسیم مجدد این اراضی موجب رهبری آنها به اولین احکام سادة هندسی گردید. همچنین مبادلات تجارتی و تعیین مقدار باج و خراج سالیانه آنها را وادار به توسعه علم حساب نمود این اطلاعات همگی از روی پاپیروسها و الواحی است که در نتیجه حفاریها بدست آمده و به خط هیروگلیفی می‌باشد. قدیمی‌ترین آنها که مربوط به 1800 سال قبل از میلاد است شامل چند رساله دربارة علم حساب و مسائل حساب مقدماتی می‌باشد، از آن جمله رسالة پاپیروس آهس است که درسال 1868 توسط ایسنلر مصرشناس مشهور ترجمه شد. سایر تمدنهای شرقی نظیر چینی و هندی در ترویج دانش نقش مؤثری نداشته‌اند و جز برخی نتایج پراکنده که در زیر فشار مفاهیم ماوراءالطبیعه خرد شده است چیزی از آنان در دست نیست. قریب هزار سال پس از نابودی فرهنگ قدیم مصر و محو تمدن آَشور، یونانیان از روی مقدمات پراکنده و بی‌شکل آنها علمی پدید آوردند که در واقع به عالیترین وجه مرتب و منظم گردیده و عقل و منطق را کاملاً اقناع می‌نمود. نخستین دانشمند معروف یونانی طالس ملطلی (639_548ق.م) است که در پیدایش علوم نقش مهمی بعهده داشته و می‌توان ویرا موجد علوم فیزیک ، نجوم و هندسه «تشابه» به او کاملاً بی‌اساس است.در اوایل قرن ششم ق.م. فیثاغورث (572_500 قبل از میلاد) از اهالی ساموس یونان کم‌کم ریاضیات را بر پایه و اساسی قرار داد و به ایجاد مکتب فلسفی خویش همت گماشت. فیثاغورثیان عدد را بخاطر هم‌آهنگی و نظمی که دارد اساس ومبدأ همه چیز می‌پنداشتند و بر این عقیده بودند که تمام مفاهیم را به کمک آن می‌توان بیان نمود. پس از فیثاغورث باید از زنون فیلسوف و ریاضیدان یونانی که در 490ق.م در ایلیا متولد شده است نام ببریم. در اوایل نیمه دوم قرن پنجم بقراط از اهالی کیوس فضاهایی متفرق آن زمان را گردآوری کرد و در حقیقت همین قضایا است که مبانی هندسة جدید ما را تشکیل می‌دهند. در قرن چهارم قبل از میلاد افلاطون در باغ آکادموس در آتن مکتبی ایجاد کرد که نه قرن بعداز او نیز همچنان برپا ماند. وی ریاضیات مخصوصاً هندسه را بسیار عزیز می‌داشت، تا جائی که بر سردر مکتب خود این جمله را حک کرده بود: «هرکس هندسه نمی‌داند به اینجا قدم نگذارد». این فیلسوف بزرگ به تکمیل منطق که رکن اساسی ریاضیات است همت گماشت و چندی بعد منجم و ریاضیدان معاصر وی ادوکس با ایجاد تئوری نسبت‌ها نشان داد که کمیات اندازه نگرفتنی که تا آن زمان در مسیر علوم ریاضی گودالی حفر کرده بود هیچ چیز غیر عادی ندارد و می‌توان مانند سایر اعداد قواعد حساب را در مورد آنها بکار برد. در این احوال اسکندر کشورها را یکی پس از دیگری فتح می‌کرد و هرجا را که بر روی آن انگشت می‌نهاد مرکزی از برای پیشرفت تمدن یونانی می‌شد. پس از مرگ این فاتح مقتدر در 323ق.م و تقسیم امپراطوری عظیم او، مصر بدست بطلیموس افتاد و امپراطوری بطالسه را تشکیل داد. بطالسه که اسکندریه را به پایتختی برگزیده بودند تمام دانشمندان را بدانجا پذیرفتند و همین دانشمندان در صدد ایجادکتابخانة بزرگی در این شهر ساحلی برآمدند و به توسعه و تکمیل آن همت گماشتند. اکنون به زمانی رسیده‌ایم که بایستی آنرا عصر طلائی ریاضیات یونان نامید. اهمیت فوق‌العاده این دوره به سبب ظهور سه عالم بزرگ ریاضی یعنی اقلیدس ، ارشمیدس و آپولونیوس است که هم در دوران خود و هم برای قرون بعد از خویش شهرتی عالمگیر کسب نمودند. در قرن دوم ق.م نام تنها ریاضیدانی که بیش از همه تجلی داشت ابرخس یا هیپارک بود. این ریاضیدان و منجم بزرگ که بین سالهای 161تا 126ق.م در رودس متولد شد گامهای بلند و استادانه‌ای در علم نجوم برداشت و مثلثات را نیز اختراع کرد.هیپارک نخستین کسی بود که تقسیم‌بندی معمولی بابلی‌ها را برای پیرامون دایره پذیرفت. به این معنی که دایره را به 360 درجه و درجه را به 60 دقیقه و دقیقه را نیز به 60 قسمت برابر تقسیم نمود و جدولی تابع شعاع دایره بدست آورد که وترهای بعضی از قوسها را می‌داد و این قدیمی‌ترین جدول مثلثاتی است که تاکنون شناخته شده است.

در سال 47ق.م که ژول سزار نیروی دریایی مصررا آتش زد، در کتابخانه بزرگ اسکندریه نیز حریقی ایجاد شد که قسمت اعظم آنرا نابود ساخت. بالاخره در سال 30ق.م به هنگام امپراطوری ملکه کلئوپاترا کشور مصریکی از ایالات امپراطوری روم شد. در این دوره کوتاه از کشفیات جدید خبری نبود و دانشمندان متوسطی نظیر بطلیموس، منلائوس و باپوس نیز که ظهور کردند تنها به تعلیم و انتشار آثار قدما اکتفا نمودند. بطلیموس که به احتمال قوی با امپراطوران بطالسه هیچگونه ارتباطی ندارددر تعقیب افکار هیپارک کوشش بسیار کرد.کتاب مشهور او به نام اصلی«ترکیب ریاضی» شامل یک دستگاه هیأت بیان حرکت دورانی اجسام سماوی و یکدورة کامل مثلثاتکروی و مستقیم‌الخط و توضیح و محاسبة نمودهای حرکت بومی است. این کتاب را درسال 827 از یونانی به عربی ترجمه کردند ونام آنرا مجسطی یعنی «بسیار بزرگ» نهادند و از آن پس به همین نام باقی ماند. منلائوس که در اواخر قرن اول میلادی در اسکندریه می‌زیست به امر امپراطور دومی سین کتابی تألیف کرد که قضیه معروف منلائوس دربارة چهارضلعی محاطی در آن ذکر شده است. پاپوس که دورة زندگانیش در حدود 350 میلادی بوده است دارای کتابی است به نام «مجموعة ریاضیات». هدف وی از تدوین این کتاب آن بوده است که به اختصار نتایجی را که از بدو پیدایش علم هندسه تا آن زمان حاصل شده بود برای خود بیان نماید. با این حال در موارد بسیار احکام جدید و جالبی که از اکتشافات خودش می‌بود و بر آن افزود. مسألة معروف پاپوس که در همه کتابهای هندسة ما وجود دارد و قضیه بسیار مهم تعیین مرکز نقل سطوح و احجام که برخلاف واقع آنرا به گولدن نسبت داده‌اند. در این احوال هندوستان به منزلة یک مرکز جدید روشنفکری توسعه می‌یافت و چنین به نظر می‌رسید که علم بدانجا فرار کرده و یا به عبارت بهتر فقط آنجا را مقام خود ساخته است. زیرا سابق براین در زمان یونانی‌ها نیز در آنجا وجود داشته است. علوم هندی بیش از علوم تمام ممالک دیگر که تاکنون از ایشان سخن گفتیم در خدمت مذهب بود وشامل بعضی مقدمات علم طب یعنی همانقدر که برای ساختن مشروبات مقدس کفایت می‌کردو مختصری از علوم نجومیعنی درست همان اندازه که برای تشکیل تقاویم مذهبی مورد نیاز است و اندکی هندسه، مرکب از بعضی طرق عملی که برای ساختن مسجد و محراب لازم است بیش نبود. در نخستین قرون تاریخ چهار ریاضی‌دان مشهور در این کشور وجود داشت که عبارت بودند از:آپاستامبا(قرن پنجم)، آریاب هاتا (قرن ششم)، براهماگوپتا (قرن هفتم) و بهاسکارا (قرن نهم) که در کتب ایشان بخصوص قواعد تناسب ساده و ربح مرکب مشاهده می‌شود. محاسبات در این کتابها جنبه شاعرانه داشت و حتی نام علم حسابرا «لیلاواتی» گذارده بودندکه معنی دلبری و افسونگری دارد! با شروع قرن دهم پیشرفت کشفیات ریاضی در هندوستاننیز متوقف گردید و مشعل فروزان علم بدست اعراب افتاد. در سال 622م که حضرت محمدصلی الله علیه و آله وسلماز مکه هجرت


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ی علم ریاضیات 19 ص

تحقیق درباره بررسی نقش دولت‌ها در علم نانو تکنولوژی

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درباره بررسی نقش دولت‌ها در علم نانو تکنولوژی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره بررسی نقش دولت‌ها در علم نانو تکنولوژی


تحقیق درباره بررسی نقش دولت‌ها در علم نانو تکنولوژی

 

 

فرمت فایل :word (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 42  صفحه

 

 

 

 

 

 

 

چکیده

نانوتکنولوژی ـ که از تولد مفهوم آن بیش از چند دهه نمی‌گذرد ـ طفل با استعدادی است که پله‌های رشد و ترقی را بسیار سریع‌تر از تصور پیموده و تا غلبه آن برهمة‌ ذهنیت‌های علمی فاصله‌ای نمانده است در این میان همة‌ کشورها به تکاپو افتاده و در شکوفایی آن به گونه‌ای سهیم شده اند آنچه پیش روی شماست ساختاری است که با ملحوظ نمودن نیاز به سرعت و یکپارچگی در راستای توسعة‌ همه جانبة‌ این فن‌آوری در کشورمان پیشنهاد می‌شود

مقدمه

چهل سال پیش Richard Feynman، متخصص کوانتومی نظری و دارندة جایزه نوبل در سخنرانی معروف خود در سال 1959 تحت عنوان “ آن پایین فضای بسیاری هست ” به بررسی بعد رشد نیافته‌ا ی از علم پرداخت که اساس و نظام عمل و اندیشه جهان را لرزاند. نظر و منطق Feynman دنیای اجسام و افعال “ بزرگ ” سالهای صنعتی را به سمت کوچک شدن، حرکت داد.Marvin Minsky- یابنده هوش‌های مصنوعی ـ افکار در ظاهر دور از واقع دانشجوی جوان خـود Eric Drexler را بـرای بـاروری تفکرات Feynman پذیرفت و به‌عنوان استاد راهنما،روند پیشرفت پایان‌نامه Drexler را هدایت کرد. “نانو تکنولوژی” نامی است که Drexler بعدها برای ایده‌‌های نوین خودش انتخاب کرد.

نانو تکنولوژی مولکولی نوعی فن‌آ وری تولیدی است که مواد ودستگاهها و سیستم‌ها را با کنترل ماده در مقیاس طولی نانومتر به وجود می‌آورد و از خواص و پدیده‌های نوظهور که در مقیاس نانو توسعه یافته‌اند، بهره برداری می‌کند. هدف نانو تکنولوژی ساختن مولکول به مولکول آینده است با فرض اینکه تقریباً همة ساختارهای باثبات شیمیایی که از نظر قوانین فیزیک رد نمی‌شوند را می‌توان ساخت.اما اساس منفعت نانوتکنولوژی، دقت آن است. فن‌آوری تا به امروز هرگز چنین کنترل دقیقی نداشته است و همة فن‌آوری‌های کنونی‌، فن‌آوری‌های بزرگی هستند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره بررسی نقش دولت‌ها در علم نانو تکنولوژی

روز داروسازی

اختصاصی از نیک فایل روز داروسازی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

روز داروسازی، یاد آور درخشش علم طبابت در ایران

از اوایل قرن پنجم میلادی که تعصبات مذهبی در اروپا به اوج خود رسیده بود،‌ عده زیادی از پزشکان و داروسازان از اروپا طرد شدند، و ایران را بهترین پناهگاه دانستند و با مساعدت شاهپور اول به خدمت دانشگاه جندی شاپور درآمدند و بالاخره جندی شاپور به مرکز تجمع اندیشه های یونان، هند، آسیای غربی و ایران تبدیل شد و علم پزشکی و داروسازی در آن رونق چشم گیر یافت.

برای اولین بار رشته پزشکی از داروسازی تفکیک شد و نیز کتاب های داروسازی و طبی حکمای یونانی چون ارسطو، سقراط و جالینوس در این دانشگاه به فارسی ترجمه شد. در دانشگاه جندی شاپور تدریس را پزشکان ایرانی، یونانی،‌ سریانی و هندی به عهده داشتند و زبان رسمی این دانشگاه یونانی بود ولی داروسازی به زبان پارسی تدریس می شد. زیرا پزشکان ایرانی در امور داروسازی مهارت خاصی داشتند به طوری که اولین داروسازی در دنیا به دست شاپور بن سهل نوشته شد. در جندی شاپور بالاخره طبی به وجود آمد که حاصل دانش و تجربیات طب ایرانی، یونانی، هندی بود و طب ایرانی قبل از اسلام نام گرفت. این طب پایه و اساس طب «ابن سینا» است.

 

ظهور اسلام

پس از حمله اعراب در زمان خلافت عمر، جندی شاپور به تصرف ابوموسی اشعری در آمد اما بیمارستان جندی شاپور همچنان برقرار بود تا آن که منصور وانقی سر سلسله خلفای عباسی، جبرائیل بن بختیشوع و عده دیگری از حکما و دانشمندان جندی شاپور را به بغداد برد و با این اقدام (خلیفه عباسی) بغداد که در آن روز پایتخت کشورهای اسلامی بود، مرکز علم پزشکی شد و در زمان مامون قسمت عمده کتاب های علمی فارسی، سریانی و هندی به زبان عربی ترجمه شد. ترجمه کتب به زبان عربی زمینه را برای پیشرفت علمی سایر دول اسلامی فراهم آورد. در ایران نیز به محض آن که پادشاهان آل بویه،در 320 هجری قمری (922 ـ م) استقلال از دست رفته خود را باز یافتند، عضدالدوله پادشاه آن سلسله به بغداد آمد و با وجود خلیفه عباسی عملاً زمام امور ممالک اسلامی را به دست گرفت و به ترویج علم و تاسیس موسسات خیریه پرداخت. از آن جمله احداث نخستین بیمارستان به نام «بیمارستان عضدیه» در شهر بغداد بود و پس از آن با همت بزرگان ایران نه تنها در بغداد بلکه در بسیاری از شهرهای مهم ایران مانند نیشابور، بلخ، بخارا دانشکده و بیمارستان های مهم دایر شد که بخش داروسازی بیمارستان را «شرابخانه» می نامیدند و یکی از مهمترین بخش های بیمارستان به شمار می رفت و نیز سرپرست بخش داروسازی را «مهتر» می گفتند. بنابراین ایرانیان را باید پایه گذار تشکیلات صحیح داروسازی در بیمارستان دانست. یکی از مهمترین و معروفترین آنها بیمارستان و مدرسه نظامیه است که به همت وزیر لایق ایران، خواجه نظام الملک طوسی دایر شد. (نیمه اول قرن هفتم) که بزرگترین علمای آن روز در این مدارس تربیت یافتند. چنانکه شیخ سعدی به شاگردی در این مدرسه افتخار می کرد.

  

ابوبکر محمد بن زکریای رازی

«ابوبکر محمد بن زکریای رازی» از مفاخر دانشمندان ایران و جهان و کاشف الکل در 5 شهریور ماه سال 209 هجری شمسی  در ری متولد شد. رازی هوشی سرشار و حافظه ای قوی در فراگیری علوم داشت و با اینکه از 40 سالگی بطور جدی به کسب علوم پرداخت در مد ت 20 سال به پیشرفتهای خارق العاده ای در علوم مختلف دست یافت. رازی کاشف بزرگ ایرانی دهها تألیف از خود به یادگار گذاشته است که از آن جمله به آثارش در «علوم پزشکی، ریاضیات، نجوم، الهیات و کیمیا» و دهها کتاب دیگر درباره موضوعات مختلف می توان اشاره کرد. «الحاوی» یکی از مهمترین کتاب های رازی است که شامل همه نظرات پزشکی قبل از خود اوست و به قول مورخان اروپایی بزرگترین دایره المعارف طبی به زبان عربی است اما عمر زکریای رازی مهلت نداد تا آن را به اتمام برساند. 412 صفحه  از کتاب «الحاوی» درباره داروسازی است و نیز یکی از آثار ارزنده رازی کتابی است که در موزه آستان قدس موجود است. او در این کتاب شکل گیاهان دارویی را نیز ترسیم کرده است. رازی این نابغه علم شیمی و داروسازی علاوه بر تألیفات ارزشمند متعدد، بزرگترین نتیجه تحقیقات علمی خود یعنی «الکل» را که کشف آن کاری در خور ستایش و خدمتی ارزنده به جهان علم بود از خود به یادگار گذاشت. سالروز تولد زکریای رازی در ایران روز داروسازی نام گرفته است. اطلاعات بیشتر...

  

 فرقه اسماعیلیه، تولید کنندگان گیاهان دارویی

به موازات پیشرفت های چشمگیر در علوم داروگیاهی، مصارف آن در میان مردم نیز افزایش می یافت و تولید این نوع گیاهان شغل پردرآمدی برای تولید کنندگان محسوب می شد. به طوری که در اواخر قرن پنجم هجری، پیروان حسن صباح، در تولید و صدور گیاهان دارویی نقش فعال داشتند و بدین طریق بخش عمده ای از بودجه اداره کشور خود را تأمین می کردند. به اعتقاد برخی تاریخ نویسان اطلاق نام «حشیشیون» به معنی گیاه شناسان یا گیاهیون به پیروان حسن صباح، به همین مناسبت بوده است. ادوات ساخت داروهای گیاهی و تأسیس داروخانه در طی چهار قرن شکوفایی علم طب و داروسازی در ایران در اکثر شهرهای بزرگ چون بغداد، بلخ، بخارا و نیشابور، دانشکده و بیمارستان های بزرگی تأسیس شد که یکی از مهم ترین بخش های مراکز درمانی را «شرابخانه» یا داروخانه تشکیل می داد و سرپرست آن را «مهتر» می نامیدند. بدین سبب ایرانیان را ابداع کننده داروخانه یا داروسازی در بیمارستان ها می نامند. شیخ فریدالدین عطار یکی از حکماء و عرفای نامی ایران، مدت ها به این حرفه اشتغال داشت و موفق به ساخت انواع هاون، ظروف و ابزارهای داروسازی شد. وی توانست تحولات تازه ای در صنعت داروسازی و ترکیبات آن به ارمغان آورد. 


دانلود با لینک مستقیم


روز داروسازی