نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد متقین

اختصاصی از نیک فایل تحقیق در مورد متقین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 2

 

 نقل شده : یکی از اصحاب امیر مؤمنان ( ع ) به نام همام

 که مردی عابد و پرهیزکار بود به آنحضرت عرض کرد : ای امیر مؤمنان پرهیزکاران را برایم آن چنان توصیف کن که گویا آنان را با چشم می نگرم اما امام ( ع ) در پاسخش درنک فرمود: آن گاه فرمود : ای همام از خدا بترس و نیکی کن که خداوند با کسانی است که تقوا پیشه کنند و با کسانیکه نیکوکارند ولی همام باین مقدار قانع نشد [ و در این باره اصرار ورزید ] تا اینکه امام تصمیم گرفت صفات متقین را مشروحا برایش بازگو کند . پس از آن خدای را ستایش و ثنا نمود و بر پیامبرش درود فرستاد . سپس فرمود : [2] اما بعد خداوند سبحان مخلوق را آفرید [3] در حالیکه از اطاعتشان بی نیاز و از معصیت آنان ایمن بود زیرا نه نافرمانی گناهکاران به او زیان می رساند [4] و نه اطاعت مطیعان به او نفعی می بخشد . روزی و معیشت آنان را بینشان تقسیم کرد و هر کدام را در دنیا به جای خویش قرار داد [5] اما پرهیز کاران در دنیا دارای این صفات برجسته اند : گفتارشان راست [6] پوشش آنان میانه روی و راه رفتنشان تواضع و فروتنی است . چشمان خویش را از آن چه خداوند بر آنها تحریم نموده پوشیده اند [7] و گوش های خود را وقف شنیدن علم و دانش سودمند ساخته اند . [8] در بلا و آسایش حالشان یکسان است [ و تحولات آنها را دگرگون نمیسازد ] [9] و اگر نبود اجل و سرآمد معینی که خداوند برای آن ها مقرر داشت . روحهای آنان حتی یک چشم بر هم زدن از شوق پاداش و از ترس کیفر در جسمشان قرار نمی گرفت [10] خالق و آفریدگار در روح و جانشان بزرگ جلوه کرده [ بهمین جهت ] غیر خداوند در نظرشان کوچک است . آنها به کسی می مانند که بهشت را با چشم دیده [11] و در آن متنعم است و همچون کسی هستند که آتش دوزخ را مشاهده کرده و در آن معذب است [12] قلب هاشان پر از اندوه و [ انسان ها ] از شرشان در امان بدن هاشان لاغر و نیازمندی هایشان اندک 000 [1] و ارواحشان عفیف و پاک است برای مدتی کوتاه در این جهان صبر و استقامت ورزیدند و راحتی بس طولانی بدست آوردند [2] تجارتی است پر سود که پروردگارشان برایشان فراهم ساخته دنیا [ با جلوه گریهایش ] خواست آنها را بفریبد ولی آنها فریبش را نخوردند و آنرا نخواستند [3] دنیا [ با لذاتش ] آنها را اسیر خود سازد ولی آنها با فداکاری خویشتن را آزاد ساختند . [ پرهیزکاران ] در شب همواره بر پا ایستاده اند [4] قرآن را شمرده و با تدبر تلاوت می کنند با آن جان خویش را محزون می سازند و داروی درد خود را از آن می گیرند [5] هر گاه به آیه ای برسند که در آن تشویق باشد با علاقه فراوان به آن روی آورند [6] و روح و جانشان با شوق بسیار در آن خیره شود و آن را همواره نصب العین خود می سازند [7] و هر گاه به آیه ای برخورد کنند که در آن بیم باشد . گوشهای دل خویشتن را برای شنیدن آن باز می کنند [8] و صدای ناله و به هم خوردن زبانه های آتش با آن وضع مهیبش در درون گوششان طنین انداز است [9] آنها در پیشگاه خدا به رکوع می روند و جبین و دست و پا به هنگام سجده بر خاک می سایند [10] و از او آزادی خویش را از آتش جهنم درخواست میکنند . [11] و اما در روز دانشمندانی بردبار و نیکوکارانی با تقوا هستند ترس و خوف بدنهای آنها را همچون چوبه تیری لاغر ساخته [12] چنانکه ناطران آنها را بیمار می پندارند اما هیچ بیماری در وجودشان نیست [13] بیخبران می پندارند آنها دیوانه اند [14] در حالی که اندیشه های بس بزرگ آنان را به این وضع در آورده . از اعمال اندک خویش خشنود نیستند [15] و اعمال فراوان خود را زیاد نمی بینند آنان خویش را متهم می سازند و از کردار خود خوفناکند . [16] هر گاه یکی از آنها ستوده شوند از آن چه درباره اش گفته شده در هراس می افتد و میگوید : [17] من از دیگران نسبت بخود آگاه ترم و پروردگارم به اعمالم از من آگاه تر است 000 [می گوید] [1] بار پروردگارا ما را در مورد گناهانی که به ما نسبت می دهند مؤاخذه مفرما و نسبت به نیکی هائی که درباره ما گمان می برند ما را از آن برتر قرارده و گناهانی را که نمیدانند بیامرز [2] از نشانه های آنان این است : در دین نیرومند نرمخو و دوراندیش [3] با ایمانی مملو از یقین حریص در کس ب دانش و دارای علم توام با حلم میانه رو در حال غنا [4] در عبادت خاشع در عین تهیدستی آراسته در شدائد بردبار [5] طالب حلال در راه هدایت با نشاط از طمع دور [6] اعمال نیک را انجام می دهد اما باز هم ترسان است روز را شام میسازد و همش سپاسگزاری است شب را به روز می آورد و تمام فکرش یاد خدا است [7] می خوابد اما ترسان است و برمیخیزد شادمان است ترس او از غفلت [8] و شادمانی او به خاطر فضل و رحمتی است که به او رسیده . [9] هرگاه نفس او در انجام وظائفی که خوش ندارد سرکشی کند او هم از آنچه دوست دارد محرومش می سازد . [10] روشنی چشمش در چیزی است که زوال در آن راه ندارد و بی علاقه گی و زهدش در چیزی است که باقی نمی ماند علم و حلم را به هم آمیخته و گفتار را با کردار هم آهنگ ساخته [11] آرزویش را نزدیک می بینی لغزش ش را کم قلبش را خاشع نفسش را قانع [12] خوراکش را اندک امورش را آسان دینش را محفوخ شهوتش را مرده و خشمش را فروخورده است [13] همگان به خیرش امیدوار و از شرش در امانند اگر در میان غافلان باشد جزو ذاکران محسوب می گردد [14] و اگر در میان ذاکران باشد جزو غافلان محسوب نمی شود . [15] ستمکار [ پشیمان ] را می بخشد و به آنکه محرومش ساخته عطا می کند با آنکس که پیوندش را قطع کرده می پیوندد [16] از گفتار زشت و ناسزا بر کنار است گفته هایش نرم بدیهایش پنهان و نیکیهایش آشکار است . [1] نیکی هایش رو کرده و شرش رخ برتافته است . در شدائد و مشکلات خونسرد و آرام در برابر ناگواریها شکیبا و بردبار [2] و در موقع نعمت و راحتی سپاسگزار است نسبت به کسی که دشمنی دارد ظلم نمی کند و به خاطر دوستی با کسی مرتکب گناه نمی شود [3] پیش از آنکه شاهد و گواهی بر ضدش اقامه شود خود به حق اعتراف می کند آنچه را به او سپرده اند ضایع نمی کند [4] و آنچه را به او تذکر داده اند به فراموشی نمی سپارد مردم را با نامهای زشت نمی خواند به همسایه ها زیان نمی رساند [5] مصیبت زده را شماتت نمی کند در محیط باطل وارد نمی گردد و از دائره حق بیرون نمی رود [6] اگر سکوت کند سکوتش وی را مغموم نمی سازد و اگر بخندد صدایش به قهقهه بلند نمی شود [7] و اگر به او ستمی [ از دوستان ] شود صبر می کند تا خدا انتقام وی را بگیرد . خود را در سختی قرار می دهد [8] اما مردم از دستش در آسایشند خود را بخاطر آخرت به زحمت می اندازد و مردم را در راحتی قرار می دهد [9] کناره گیری او از کسانی که دوری می کند از روی زهد و به خاطر پاک ماندن است و معاشرتش باآنان که نزدیکی دارد توام با مهربانی و نرمش است [10] دورکشی اش از روی تکبر و خودبرتربینی نیست و نزدیکیش بخاطر مکر و خدعه نخواهد بود . [11] راوی می گوید : هنگامی که سخن به اینجا رسید ناگهان همام ناله ای از جان برکشید که روحش همراه آن از کالبدش خارج شد . [12] امیرمؤمنان ( ع ) فرمود : آه من از این پیشامد می ترسیدم . [13] سپس فرمود : مواعظ و پند و اندرزهای رسا به آنان که اهل موعظه اند چنین می کند [14] کسی عرض کرد : پس شما چطور ای امیرمؤمنان ؟ [ یعنی توصیف پرهیزکاران با همام چنین کرد پس خود شما چطور ؟ ] [15] امام ( ع ) فرمود : وای بر تو هر اجلی وقت معینی دارد که از آن نمی گذرد و سبب مشخصی که از آن تجاوز نمی کند [16] آرام باش دیگر چنین سخن مگوی این حرفی بود که شیطان بر زبانت نهاد .

 

منبع: نهج البلاغه

www.iranika.ir


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد متقین