نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مکه مکرمه

اختصاصی از نیک فایل مکه مکرمه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

مکه مکرمه

مکه مکرمه

حج امانتى الهى و چهارمین رکن اسلام است، سه رکن پیش از آن عبارتند از «نماز»، «زکات»، و «روزه». در اهمیت حج همین بس که در روایت آمده است: «اگر مسلمانى مستطیع شود و به مکه نرود و بمیرد، شایسته نام مسلمانى نیست و یهودى یا نصرانى از دنیا خواهد رفت.»

 شبه جزیره عربستان

‏ عربستان سعودى دو میلیون و دویست و چهل هزار کیلومتر مربع مساحت دارد و جمعیت آن حدود 13 میلیون نفر است. این کشور در جنوب غربى آسیا واقع شده و از شمال به کشور اردن هاشمى، عراق و کویت و از شرق به‏

خلیج فارس و شیخ نشین‏هاى جنوبى آن و دریاى عمان، و از جنوب به جمهورى یمن و از مغرب به دریاى سرخ محدود است. پادشاهى در عربستان موروثى است و شخص پادشاه بر وزیران ریاست دارد. پایتخت عربستان ریاض است و مراکز دینى این کشور دو شهر مکه و مدینه‏اند. ساکنان عربستان مسلمانند اما در فروع، پیرو مذهب احمد بن محمد بن حنبل (م - 242) و در اصول اعتقاد، پیرو مکتب ابوالحسن اشعرى (م - 330) مى‏باشند. گروهى از آنان پیروان محمد بن عبدالوهاب‏اند. وى در شهر «عُیَیْنه» از بلاد نجد متولد شد. فقه حنبلى را از پدر خویش آموخت و سرانجام بر اثر خواندن کتاب‏هاى ابن تیمیه (661 - 728) و شاگرد او ابن قیم (691 - 751) روش آنان را پذیرفت. این دو در اصطلاح، معروف به ظاهرى هستند؛ یعنى بر ظاهر معناى قرآن و احادیث اعتماد مى‏کنند. محمد بن سعود سر سلسله خاندان سعودى، که در دهکده درعیه (نزدیک ریاض فعلى) اقامه داشت، به وى گروید و پس از او نیز پادشاهان دیگر از وى پیروى کردند. محمد بن عبدالوهاب و گرویدگان به وى، ساختن قبر و هر گونه نما روى قبرها را بدعت و کفر مى‏دانند و بدین‏

جهت آثار قبرهایى را که در «بقیع»، «اُحُد»، «مکه» و دیگر جاها بود ویران کرده، قبرها را با زمین هموار ساختند. در عربستان سعودى پیروان دیگر مذاهب اسلامى نیز وجود دارند؛ و از جمله در مدینه، مکه و قطیف، اقلیت شیعه زندگى مى‏کنند.

 مکه

‏ مکه ‏ام القرى و مرکز ظهور دین اسلام است و گذشته از شرافت و قداستى که از آغاز خلقت و به خصوص از زمان حضرت ابراهیمعلیه السلام داشت، نخستین آیه‏هاى قرآن کریم نیز در آنجا بر رسول خداصلى الله علیه وآله فرود آمد. و نیز آنجا زادگاه آن حضرت و امیر مؤمنانعلیه السلام و فاطمه زهراعلیها السلام است. مکه در ارتفاع 330 متر از سطح دریا قرار دارد و رشته کوه‏هاى متعددى آن را فرا گرفته است. فاصله مکه تا بندر جده حدود هشتاد کیلومتر و درجه حرارت آن در زمستان و تابستان میان 18 تا 47 درجه بالاى صفر متغیر است. هر چند این شهر از هزاران سال پیش به قداست معروف بوده اما سراسر این تاریخ جز آغاز و آخر آن به درستى روشن نیست. به فرموده قرآن کریم، نخستین کس ابراهیم بود که خانواده خود را در این سرزمین بى آب و

علف جاى داد تا این که در دوره‏هاى پس از آن، گروهى به نام «عمالیق» بر آن مسلط شدند. در سده چهارم میلادى بر اثر به هم خوردن اوضاع اجتماعى و اقتصادى جنوب عربستان، دسته‏هایى از مردم جنوب به دیگر نقاط شبه جزیره مهاجرت کردند. تیره‏اى که به نام «جُرْهم» معروف بودند در مکه ساکن شدند و کار اداره شهر را به عهده گرفتند. پس از آنان تیره «خزاعه» بر آنجا سلطه یافتند و در آغاز سده ششم میلادى قصى فرزند کلاب، جدّ اعلاى رسول خداصلى الله علیه وآله قریش را، که در بیابان‏ها و دره‏هاى بیرون مکه مى‏زیستند، به شهر آورد و ریاست مکه را در دست گرفت و «دار الندوه» را تأسیس کرد. دار الندوه نخستین و تنها مجلس مشاوره در سراسر عربستان بود. این مجلس سپس منزلگاه خلفا و امرا گردید، سپس اندک اندک بناى آن رو به ویرانى نهاد و سرانجام جزو مسجد گردید و امروزه هیچ نشانى از آن نمانده است.

مسجد الحرام‏

 نام مسجدى است که گرداگرد کعبه قرار دارد و قدیمى‏ترین و معروفترین مسجد در تاریخ اسلام به شمار مى‏رود. تاریخ نشان مى‏دهد که تا پس از رحلت رسول‏

گرامىصلى الله علیه وآله مردم خانه‏هاى خود را نزدیک به خانه کعبه مى‏ساختند، سپس در دوران خلفا از آن جلوگیرى کرده و به تدریج بر مساحت مسجد افزودند؛ به شکلى که هم اکنون حدود یکصد و هشتاد هزار متر مربع مساحت دارد. شصت و دو در بزرگ و کوچک براى آن ساخته‏اند؛ سه در اصلى و بزرگ آن به نام‏هاى «باب العمره»، «باب السلام» و «باب ملک عبد العزیز» معروف است و بر هر یک دو مناره به ارتفاع 92 متر با قاعده‏اى به ابعاد 7 * 7 متر قرار دارد و بر تارک هر مناره، هلالى به ارتفاع 6/5 متر از برنز طلاکارى است. هفتمین مناره مسجد بر در «باب الصفا» است. دو مناره بزرگ نیز که هر یک به ارتفاع 89 متر است در ضلع غربى مسجد، در توسعه اخیر بنا گردیده است که بدین ترتیب تعداد آنها به نُه عدد رسیده است. مسجد با وسعت فعلى گنجایش حدود 820 هزار نمازگزار را دارد.

 خانه کعبه‏

 کعبه ساختمان چهار گوشه مسقفى است در داخل مسجد الحرام که نماى ظاهرى آن را سنگ‏هاى مایل به رنگ خاکسترى تشکیل مى‏دهد و در تمام مدت سال، با

پرده‏اى سیاه که حاشیه فوقانى آن با نخ‏هاى طلایى قلاب دوزى شده، پوشیده است. بلندى خانه کعبه تقریباً 15 متر است. طول ضلع درِ کعبه، یعنى از رکن اسود تا رکن عراقى 68/11 متر طول رکن عراقى تا شامى؛ طرفى که حجر اسماعیل در آن قرار دارد 9 متر و 90 سانتى متر طول رکن شامى تا رکن یمانى 04/12 متر و طول رکن یمانى تا رکن اسود 18/10 متر است. درِ خانه بر ضلع شرقى قرار دارد و بلندى آن از زمین دو متر است. و در تمام سال، جز هنگامى که بخواهند داخل خانه را شستشو کنند، و یا میهمانى بلند پایه از کشورهاى اسلامى داشته باشند بسته است.

 ارکان کعبه

‏ هر یک از چهار ضلع خانه یا چهار رکن آن، به نامى موسوم است، رکن شمالى را «عراقى»، رکن غربى را «شامى»، رکن جنوبى را «یمانى» و رکن شرقى را «اسود» گویند. خانه کعبه مربع شکل و مسقف و داخل آن داراى سه ستون است. در بازسازى سال 1375 ه ش. دیوارهاى داخلى آن را تعمیر و سنگ‏هاى جدید بر آن نصب کرده‏اند.

حجر الاسود

حجر الاسود که در رکن شرقى است و به ارتفاع تقریبى یک و نیم متر از زمین قرار گرفته، سنگى است سیاه مایل به سرخى و بیضى شکل به قطر سى سانتیمتر که در آن نقطه‏هاى قرمز دیده مى‏شود و در پوششى از نقره قرار گرفته است.

ناودان

‏ ناودان بر بام خانه، میان رکن عراقى تا شامى و بر فراز حجر اسماعیل واقع است. گویند آن را نخست حجاج بن یوسف نهاد تا باران بر بام خانه جمع نشود. در روایت آمده است که دعا در زیر ناودان کعبه مستجاب است.

حجر اسماعیل‏


دانلود با لینک مستقیم


مکه مکرمه

دانلود مقاله کامل درباره ظهور اسلام در مکه

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله کامل درباره ظهور اسلام در مکه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره ظهور اسلام در مکه


دانلود مقاله کامل درباره ظهور اسلام در مکه

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :31

 

بخشی از متن مقاله

تاریخ اسلام از آغاز تا هجرت

حجاز قلمرو ظهور اسلام

شبه جزیره عربستان واقع در جنوب غربى آسیا شامل بادیه شام، سرزمین عراق، سواحل خلیج فارس، نجد، یمامه، حجاز و یمن، بزرگترین شبه جزیره دنیا است. حجاز که قلمرو ظهور پیغمبر خاتم (صلى الله علیه و آله) و دین مبین اسلام است، در سمت‏شمال و غرب، صحراى نجد در شرق، و یمن در جنوب شبه جزیره عربستان قرار دارد.

سراسر مرز غربى حجاز را بحر احمر یا دریاى سرخ احاطه کرده است. مساحت کل شبه جزیره تقریبا دو برابر مساحت ایران کنونى یعنى بیش از سه میلیون کیلومتر مربع مى‏باشد. این شبه جزیره از شمال به فلسطین و بادیه شام (سوریه و اردن فعلى) و در شرق به عراق (قلمرو حیره) و خلیج فارس و در جنوب به اقیانوس هند و خلیج عمان محدود است.

هنگام ظهور اسلام، در حجاز و دشتهاى پهناور و بیابانهاى بى‏کران و بى آب و علف و لم یزرع آن، تقریبا اثرى از تمدن وجود نداشت، و در صدها فرسخ آن نشانه‏اى از حیات دیده نمى‏شد. قسمت عمده آن را دریائى از شن‏هاى روان و ریگ‏هاى تفتیده و سوزان تشکیل مى‏داد. نقاط مسکونى این اراضى پهناور بسیار محدود بود و از چند شهر بى اهمیت تجاوز نمى‏کرد. بقیه ساکنان آن صحراهاى مخوف و دهشت‏زا، قبایل پراکنده و چادر نشینان خانه به دوش بودند که در نواحى مختلف صحرا یا در فواصل کوه‏ها به سر مى‏بردند، و پیوسته در راه یافتن آب و گیاه یا براى گریز از جنگ و خون ریزیها در حال نقل و انتقال بودند.

جنوب شبه جزیره یعنى یمن داراى آب و هواى مساعد بود و آثارى از تمدن داشت که آن هم به وسیله رومى‏ها و حبشى‏ها و در آخر ایرانیان، آخرین فروغ خود را از دست داده بود.

ناحیه شمال و شمال غربى شبه جزیره، یعنى حجاز و نجد که دین مبین اسلام در آن طلوع نمود، چنان فاقد اهمیت بود که مورد توجه کشورگشایان واقع نمى‏شد. به طورى که هیچ کشورگشائى زحمت لشکر کشى به آنجا را به خود نمى‏داد. زیرا نه قابل کشت و زرع و تولید بود، و نه صنایع و فراورده و محصولات تجارتى داشت، و نه چندان داراى نقاط مسکونى و خوش آب و هوا بود که طمع گردنکشان و جهان گشایان را برانگیزد تا به آنجا لشکر بکشند، یا مردمى به این امیدها به آن نواحى کوچ کنند، و در آنجا سکونت ورزند.

با این وصف ناحیه شمال غربى شبه جزیره یعنى «حجاز» نظر به اینکه مرکز طلوع آفتاب جهانتاب اسلام و محل نزول وحى الهى بر حضرت ختمى مرتبت محمد بن عبد الله (صلى الله علیه و آله) است، براى مسلمانان از اهمیت و احترام خاصى برخوردار مى‏باشد. به این دو بیت‏شعر زیبا نگاه کنید:

سفرى به کوى جانان ز ره حجاز باشد سفر حقیقت آرى ز ره مجاز باشد

همه خارهاى صحرا بکشم به دیده چون گل اگر این ره بیابان طرف حجاز باشد

مواردى چند را مى‏توان در این خصوص یادآور شد که منطقه حجاز توجه اقوام دیگر را به خود جلب کرده است: نخست هجرت گروهى از یهود مى‏باشد که در حمله رومى‏ها به فلسطین از تیر رس آنها گریختند و براى حفظ جان خود به یمن و سرزمین یثرب یعنى مدینه کنونى و خیبر واقع در سر راه مکه و شام روى آوردند که بعدها به نام یهودان حمیرى در یمن، و بنى نضیر و بنى قینقاع و بنى قریضه و خیبرى و غیره در مدینه و نواحى آن معروف گشتند.

یهود با اعراب بت پرست آمیزش پیدا کردند، به آنها زن دادند و از آنها زن گرفتند، و حتى بسیارى از آنها را به دین خود در آوردند. به همین جهت بیشتر یهودان یمن و حجاز به موازات ظهور اسلام اصل عربى داشتند و به همین علت نیز با وجودى که یهودى شده بودند، زبان و خلق و خوى عربى خود را حفظ کرده بودند.

مورد دیگر آمدن یکى از ملوک یمن به یثرب است که به نام «تبع‏» خوانده مى‏شود. تبع لقب عده‏اى از سلاطین یمن بود. تبع اول هم عصر بلقیس ملکه سبا است. ماجراى آمدن او به مدینه هم این بود که عرب «یثرب‏» از ورود قوم یهود به قلمرو خود به تبع شکایت نمودند. تبع نیز به آنجا لشکر کشید و دست به کشتار زد. سپس یکى از فرزندان خود را در آنجا به جاى خویش منصوب داشت و به یمن بازگشت. در غیاب او مردم مدینه پسرش را غافلگیر نمودند و به قتل رساندند. چون این خبر به تبع رسید بار دیگر به مدینه آمد و با قاتلان فرزند پیکار نمود.

در آن میان دو نفر از علماى یهود بنى قریضه تبع را ملاقات کردند و از وى خواستند که از ادامه جنگ خوددارى کند. وقتى تبع سبب پرسید، گفتند: پیغمبرى از عرب بر انگیخته مى‏شود و به این شهر مى‏آید و سکونت مى‏ورزد. ما نیز به امید درک محضر او به این شهر مهاجرت کرده‏ایم. چون تبع این مطلب را شنید دست از جنگ کشید و به یمن بازگشت.

تبع در سر راه خود به یمن از مکه گذشت و به تعمیر خانه خدا «کعبه‏» پرداخت. درى براى خانه خدا (کعبه) قرار داد و کعبه را با پرده‏اى پوشانید، و به نقلى او نخستین کسى است که خانه کعبه را با پرده پوشش داد.(مروج الذهب مسعودى - جلد 2 صفحه 76 و کامل ابن اثیر - جلد 1 صفحه 244.)

روایات اسلامى مى‏گوید تبع همان موقع به پیغمبر اسلام که هنوز متولد نشده بود ایمان آورد.

مورد دیگرى که مى‏بینیم به حجاز لشکرکشى شده است، ماجراى مشهور قوم فیل و آمدن «ابرهه‏» فرمانده حبشى قواى اشغالگر یمن به مکه براى تخریب خانه خداست. داستان قوم فیل چنان که مى‏دانیم در قرآن مجید آمده است و یک سوره قرآن را تشکیل مى‏دهد.

خدا در سوره فیل مى‏فرماید: «ما قوم فیل را مانند برگ جویده شده نابود ساختیم‏» داستان آن به هنگام خود ذکر مى‏شود.

نه تنها عرب حجاز در طول تاریخ مورد هجوم و استثمار کشور گشایان و امپراتوران عصر واقع نشده است، بلکه اصولا عرب چه در یمن و چه در حجاز، و عراق و شام و فلسطین همیشه آزاد زیسته‏اند، و آداب و رسوم خاص خود را حفظ کرده و هرگز باج گذار نبوده‏اند. فقط یمن مدتى مورد توجه رومیان واقع شد و بعد هم مدتى دیگر حبشى‏ها به آن جا لشکر کشیدند، و به موازات ظهور اسلام جزو متصرفات ایران ساسانى بود و نماینده‏اى از ایران در آنجا به سر مى‏برد. تازه این حوادث هم مربوط به شهر «صنعا» پایتخت معروف یمن و چند شهر ساحلى آن بود و سایر نقاط یمن و عرب‏نشین آنجا که کوهستانى است تقریبا از این پیشامدها محفوظ مانده بود.

گوستاولوبون مورخ محقق فرانسوى در اینجا سخنى دارد که باید آن را نگاشت. مى‏گوید: اسکندر مقدونى در صدد حمله به مناطق عرب‏نشین شام و فلسطین بود که از دنیا رفت. پس از وى متصرفاتش میان سردارانش تقسیم شد. آنتى گون یکى از سرداران وى پسر خود دمتریوس DEMETRIUS را به جنگ عرب شام و فلسطین مامور ساخت.

دیودور مى‏نویسد: «وقتى دمتریوس وارد پترا (از شهرهاى فلسطین) شد، اعراب به او چنین گفتند: اى دمتریوس پادشاه! چرا با ما جنگ مى‏کنى؟ ما در ریگستانى به سر مى‏بریم که فاقد کلیه وسایل زندگى و محروم از تمام نعماتى است که اهالى شهرها و قصبات از آن متمتع و بهره‏مندند. ما سکونت در یک چنین صحراى خشک را بدین جهت اختیار نموده‏ایم که نمى‏خواهیم بنده کسى باشیم. بنا بر این تحف و هدایائى را که تقدیم مى‏نمائیم از ما قبول نموده، لشکریان خود را از اینجا کوچ داده، مراجعت کن و بدان که نبطى از حال به بعد دوست صمیمى تو خواهد بود، و اگر مى‏خواهى که این محاصره را ادامه دهى، صریحا به تو مى‏گوئیم طولى نخواهد کشید که دچار هزاران مشکلات و مصائب خواهى شد، و هیچ وقت هم نمى‏توانى ما را مجبور سازى معیشتى را که از طفولیت به آن مانوس و عادى شده‏ایم تغییر دهیم، و اگر بالفرض از میان ما اشخاصى را بتوانى اسیر کنى و با خود ببرى، آنها غلامانى خواهند بود بد اندیش و هیچ وقت هم نمى‏توانند طرز زندگى خود را از دست داده رویه دیگر را اختیار کنند.

«دمتریوس‏» این پیغام صلح را مغتنم شمرده هدایا را قبول نمود و یک چنین جنگى را که مى‏دانست مشکلات آن زیاد است، خاتمه داده و برگشت .

نام و نژاد عرب

در این که لفظ عرب از چه گرفته شده است، اختلاف نظر بسیار وجود دارد. گروهى از دانشمندان آنرا از نام «یعرب بن قحطان‏» مى‏دانند که در یمن مى‏زیستند و اعراب نخستین بودند، ولى جمعى دیگر از اهل تحقیق به این نظریه ایراد گرفته و مى‏گویند به خود «یعرب‏» و پدرش «قحطان‏» چه مى‏گفتند؟ بنا بر این در اطلاق کلمه عرب بر شاخه‏اى از نژاد سامى، قول درستى در دست نیست.

«یشحب‏» پسر «یعرب‏» و «سبا» پسر «یشحب‏» بود. سبا پدر کلیه قبائل عرب قحطانى است. او ده پسر داشت. شش تن از نیکان بودند و اینان: ازد، کنده، مذحج، اشعرون، انمار، حمیر، و چهار تن آنها افرادى نادرست به شمار مى‏رفتند و آنها: عامله، جزام، لخم، و غسان بودند. قبائل عرب قحطانى به نام اینان موسوم شدند، و از آنها نیز تیره‏هائى پدید آمدند که قرنها پس از ظهور اسلام باقى بودند.

اعراب نژاد سامى بازماندگان «سام‏» پسر حضرت نوح پیغمبر بودند و لذا زبان آنها را شاخه‏اى از زبان سامى مى‏دانند که بهترین زبان نژاد سامى است.

مورخان، قوم عرب را به دو دسته تقسیم کرده‏اند: عرب خالص که گفتیم ساکن یمن بوده‏اند و به عرب قحطانى شهرت داشتند، و تیره دیگر، عرب عدنانى بودند که در سرزمین تهامه، نجد، یمامه، حجاز، شام و عراق پراکنده شدند.

عدنان نیاى اعلاى اینان که جد بیستم پیغمبر اسلام است، نواده حضرت اسماعیل فرزند حضرت ابراهیم خلیل است. علت‏سکونت آنها در سرزمین حجاز این بود که بواسطه مصالحى، خداوند به ابراهیم وحى نمود که فرزند خردسالش «اسماعیل‏» و مادرش «هاجر» را بوسیله «براق‏» از فلسطین به نقطه‏اى در حجاز که بعدها شهر مقدس مکه در آنجا بنا شد، بیاورد و در آنجا ساکن گرداند، و ابراهیم نیز چنین کرد».

هنگامى که ابراهیم هاجر و اسماعیل را در نقطه کنونى شهر مکه فرود آورد و خواست به خدا بسپارد و به فلسطین باز گرداند، گفت: «خداوندا! من دودمانم را در سرزمینى بدون کشت در نزد خانه محترمت‏ساکن گردانیدم، تا نماز گزارند، پس دلهاى مردمان را به سوى آنها معطوف دار، و به آنها روزى ده، باشد که تو را شکر کنند (ربنا انى اسکنت من ذریتى بواد غیر ذى زرع عند بیتک المحرم. ربنا لیقیموا الصلوة فاجعل افئدة من الناس تهوى الیهم و ارزقهم من الثمرات لعلهم یشکرون - سوره ابراهیم آیه 37)

با پدید آمدن آب زمزم در زیر پاى اسماعیل شیرخوار که به طرز معجزه‏آسا تحقق یافت، و آگاهى قبیله جرهم از وجود آب در آن نقطه و آمدن بدانجا، اسماعیل در میان قبیله مزبور پرورش یافت، و زبان آنها یعنى عربى را فرا گرفت.

حضرت اسماعیل در جوانى، با دخترى از عرب اصیل قحطانى از قبیله «جرهم‏» ازدواج کرد. معد فرزند عدنان چهار پسر به نامهاى: نزار، قضاعه، قنص و ایاد، داشت. قبائل مضر، ربیعه، انمار، خثعم، ثقیف، بجیله، قضاعه، تمیم، مزینه، خزاعه، اسلم، هذیل، طى، کلب، کنانه، خزیمه، و تیره‏هائى که از اینان منشعب گردیدند، به آنان نسبت مى‏رساندند. به اینان عرب مستعرب یا عرب اسماعیلى مى‏گفتند. قبیله مشهور و محترم «قریش‏» نیز به آنها مى‏پیوستند.

به تقسیم دیگر به موازات ظهور اسلام، عرب سه دسته بودند. عرب شمال که در نجد و حجاز و اواسط سرزمین عرب یعنى شبه جزیره مى‏زیستند، و به زبانى که قرآن مجید بر اساس آن نازل گردید، سخن مى‏گفتند. و دیگر عرب قحطانى مقیم جنوب بودند که در یمن موطن اصلى خود و حضر موت سکونت داشتند، و زبان آنها لغت‏سباى یا حمیرى بود. عرب قحطانى به مرور ایام در حجاز پراکنده شدند که از جمله دو قبیله معروف اوس و خزرج بودند، که در سرزمین یثرب و شهر «مدینه‏» به سر مى‏بردند.

دسته دیگر عرب «نبطى‏» بود که در اصل عرب نبودند، ولى با عرب آمیزش پیدا کردند و در سرزمین آنها سکونت ورزیدند، و با آنان وصلت نمودند. از اینرو، زبان آنها عربى خالص نبود، بلکه ترکیبى از عربى و غیر عربى بود.

چون بحث ما درباره حجاز و قلمرو ظهور دین مبین اسلام است، لذا در این باره سخن مى‏گوئیم:

قرنها پیش از ظهور اسلام در نقطه شرقى و شمالى شبه جزیره عربستان، سه تیره از عرب وجود داشته‏اند; بدین شرح:

- اعراب بائده

قبل از همه در عربستان مى‏زیسته‏اند، و براى خود دوران و سرگذشتى داشته‏اند، ولى طى حوادث شومى منقرض گشتند و نابود شدند. به همین جهت نیز به آنها «بائده‏» مى‏گویند، یعنى نابود شده و از میان رفته.

گویا اینان همان قوم عاد و ثمود و غیره بوده‏اند که در سرزمین «احقاف‏» یعنى جائى که امروز کشور مسقط و عمان است، مى‏زیسته‏اند، و در نقاط دیگر شبه جزیره هم پراکنده بودند. در روزگار طلوع اسلام، الواح و قبورى باقى مانده بود که مردم آنها را به همان عرب بائده نسبت مى‏دادند.

 

پى ‏نوشت ها

1-فهرست‏سیلهاى مکه تا قرن سوم را بنگرید در اخبار مکه،فاکهى،ج 3،صص 104-112.نیز فهرست‏سیل بندها را هم در همانجا ص 112 ملاحظه فرمایید.

2-ازرقى،اخبار مکه،ملحقات،ج 2،ص 326;همچنین بنگرید مقاله‏«حوادث تاریخى مکه‏»از محمد هادى امینى،فصلنامه‏«میقات حج‏»،ش 1،صص 72-68 که درباره این سیلها و سیل بندها به تفصیل سخن گفته است.

3-این رساله به کوشش مؤلف این سطور،در فصلنامه‏«میقات حج‏»سال دوم،شماره مسلسل پنجم چاپ شده است.

4-روزهایى که مشغول تجدید تدوین این کتاب بودم،خبر رسید که در مسجد الحرام اطراف کعبه را با پرده‏اى پوشانده و مشغول تعمیر آن هستند.هنوز گزارشى از نوع تعمیرى که قرار است در آن انجام شود به دست ما نرسیده تا آن را ثبت کنیم.

 

منابع

  1. http://www.google.com
  2. http://www.payab.com
  3. http://www.tebyan.com
  4. http://www.hawzah.net
  5. http://www.historylib.com

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره ظهور اسلام در مکه

تحقیق در مورد موقعیت مکه و نقش آن در رشد اسلام

اختصاصی از نیک فایل تحقیق در مورد موقعیت مکه و نقش آن در رشد اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد موقعیت مکه و نقش آن در رشد اسلام


تحقیق در مورد موقعیت مکه و نقش آن در رشد اسلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:5

 

  

 فهرست مطالب

 

 

کتاب: تاریخ سیاسى اسلام سیره رسول خدا(ص)، ص 318

 

نویسنده: رسول جعفریان

 

رسالت پیامبر(ص)در شهر مکه آغاز شد،شهر مکه،براى ابلاغ و گسترش اسلام از زمینه‏اى برخوردار بود که مناطق دیگر جهان از آن بى‏بهره یا کم‏بهره بودند.ویژگیهاى این منطقه از جهات مختلفى مى‏توانست در تکامل و رشد اسلام در میان مردم مؤثر باشد.

 

نخستین مسأله،تقدس کعبه نزد اعراب بود.کعبه‏اى که حضرت ابراهیم(ع)بنا کرد،از قرنها قبل از بعثت،به عنوان خانه و معبدى محترم مورد توجه همگان قرار داشته و تقدس خاصى به مکه مى‏بخشید،این تقدس تا جایى بود که در پناه و پرتو کعبه،مکه شهر امن و امان تلقى مى‏شد .از کتب تاریخى به دست مى‏آید که کعبه نزد اکثر ملل جهان از قدیم الایام مورد احترام بوده است،ایرانیان صائبى مذهب و آشوریان،کعبه را یکى از خانه‏هاى هفتگانه و معظم جهان مى‏پنداشتند و چون کعبه بسیار قدیمى بود برخى آن را خانه«زحل»مى‏دانستند.

 

ایرانیان معتقد بودند روح«هرمز»در کعبه حلول کرده و گاه برخى به زیارت آن مى‏آمدند.یهودیان براى کعبه احترام قائل بودند و خداى را در آنجا بر اساس دین ابراهیم عبادت مى‏کردند .در کعبه تصویر ابراهیم و اسماعیل(ع)وجود داشت در حالى که در دست آنها تیرهایى(ازلام)دیده مى‏شد،همچنین تصویر مریم و حضرت مسیح(ع)در آنجا بوده‏و این نشان دهنده آن است که مسیحیان نیز همچون یهودیان به کعبه احترام مى‏گذاشتند.زمخشرى حکایتى در باب نامگذارى زمزم نقل کرده که ضمن آن از آمدن بابک بن ساسان به مکه یاد شده است.حکایت مزبور را با اندکى تفاوت مسعودى و حموى نیز نقل کرده‏اند. (1) اعراب نیز که کعبه را خانه خدا و ساخته دست حضرت ابراهیم(ع)مى‏دانستند،براى آن احترام خاصى قائل بودند و از هر سو براى حج به مکه مى‏آمدند.این سنت از دین ابراهیم(ع)در میان آنان باقى مانده بود.احترام هندیان نسبت به کعبه،بویژه«حجر الاسود»نیز نقل شده است. (2)

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد موقعیت مکه و نقش آن در رشد اسلام

مقاله در مورد فتح مکه

اختصاصی از نیک فایل مقاله در مورد فتح مکه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد فتح مکه


مقاله در مورد فتح مکه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:19

 

  

 فهرست مطالب

 

 

 در سال هشتم هجرى که سپاه اسلام پس از جنگهاى متعدد کوچک و بزرگ ورزیده و از نظر تعداد نیز زیاد شده بود پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم لازم دانست که بسوى مکه رفته و شهر و مولد خود را که در اثر توطئه قریش شبانه از آنجا هجرت کرده بود تصرف کند.

مدت سیزده سال پیغمبر صلى الله علیه و آله در شهر مکه مشرکین قریش را بتوحید و خدا پرستى دعوت کرده و نه تنها از این دعوت نتیجه‏اى حاصل نشده بود بلکه در ایذاء و آزار او هم نهایت کوشش را بعمل آورده بودند پس از هجرت بمدینه بطوریکه گذشت مشرکین مکه دائما با مسلمین در حال مبارزه و زد و خورد بودند.

مسلمین مهاجر که بحال ترس و زبونى شبانه از مکه فرار کرده و بمدینه رو آورده بودند اکنون موقع آن رسیده است که با صولت و عظمت در رکاب پیغمبر صلى الله علیه و آله وارد مکه شوند .

بعضى از مسلمین در اندیشه فرو رفته واز مآل کار خود بیمناک بودند ولى رسول خدا صلى الله علیه و آله آنها را بفتح و پیروزى بشارت مى‏داد زیرا وعده فتحى را که خداوند باو فرموده بود از این آیه استنباط میکرد:

لقد صدق الله رسوله الرؤیا بالحق لتدخلن المسجد الحرام ان شاء الله امنین. (1)

همچنین سوره نصر نیز که پیش از فتح مکه نازل شده بود بفتح مکه و اسلام آوردن مردم آن شهر دلالت داشت.

هدف اصلى پیغمبر صلى الله علیه و آله این بود که فتح مکه باحترام خانه خدا که در آن شهر واقع است بدون جنگ و خونریزى انجام شود بدینجهت ابتداء اندیشه خود را در مورد حرکت بسوى مکه و زمان آن را از مسلمین پنهان مى‏داشت که مبادا این موضوع باطلاع قریش برسد و تنها کسى را که امین و راز دار خوددانسته و با او مشورت میکرد على علیه السلام بود ولى پس از مدتى چند نفر از اصحاب را نیز از این مطلب آگاه گردانید.یکى از مهاجرین بنام حاطب که در مکه اقوامى داشته و از مقصود پیغمبر با خبر شده بود نامه‏اى نوشته و آنرا بوسیله زنى بمکه فرستاد و قریش را از تصمیم پیغمبر آگاه نمود.

خداوند تعالى رسول اکرم صلى الله علیه و آله را از ماجرا آگاه ساخت و آنحضرت على علیه السلام را با زبیر براى استرداد نامه بسوى آن زن فرستاد و آنها در راه باو رسیده و نامه را باز گرفتند. (2)

رسول خدا صلى الله علیه و آله در اوائل رمضان سال هشتم هجرى با سپاهیان خود که از مهاجر و انصار تشکیل شده و بالغ بر دوازده هزار نفر بودند بقصد فتح مکه از مدینه خارج گردید .

چون به نزدیکى‏هاى مکه رسید عباس بن عبد المطلب براى ترسانیدن قریش از کثرت سپاهیان اسلام که با ساز و برگ کامل مجهز بودند بسوى مکه شتافت اهالى مکه نیز از آمدن پیغمبر کم و بیش آگاه بودند بدینجهت ابوسفیان براى کسب اطلاع از مکه بیرون آمد و در راه بعباس رسید.

عباس بن عبد المطلب کثرت مسلمین مخصوصا ایمان قوى و روح سلحشورى آنها را بابوسفیان نقل کرد و او را از عواقب وخیم مقاومت در برابر سپاهیان اسلام بر حذر داشت و قانعش نمود که بخدمت رسیده و تسلیم شود.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد فتح مکه