نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درباره ولادت

اختصاصی از نیک فایل مقاله درباره ولادت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 27

 

ولادت

در روز سوم ماه شعبان سال چهارم هجرت (1) دومین فرزند برومند حضرت على وفاطمه , که درود خدا بر ایشان باد, در خانه وحى و ولایت چشم به جهان گشود. چون خبر ولادتش به پیامبر گرامى اسلام (ص ) رسید, به خانه حضرت على (ع ) و فاطمه (س ) آمد و اسما (2) را فرمود تا کودک را بیاورد.اسما او را در پارچه اى سپید پیچید و خدمت رسول اکرم (ص ) برد, آن گرامى به گوش راست او اذان و به گوش چپ او اقامه گفت.(3)به روزهاى اول یا هفتمین روز ولادت با سعادتش , امین وحى الهى , جبرئیل  فرود آمد و گفت : سلام خداوند بر تو باد اى رسول خدا, این نوزاد را به نام پسر کوچک هارون (شبیر) (4) که به عربى (حسین ) خوانده می شود نام بگذار.(5)چون على براى تو به سان هارون براى موسى بن عمران است , جز آن که تو خاتم پیغمبران هستى .و به این ترتیب نام پرعظمت حسین از جانب پروردگار, براى دومین فرزند فاطمه (س ) انتخاب شد.به روز هفتم ولادتش , فاطمه زهرا که سلام خداوند بر او باد, گوسفندى را براى فرزندش به عنوان عقیقه (6) کشت , و سر آن حضرت را تراشید و هم وزن موى سر او نقره صدقه داد. (7)

حسین (ع ) و پیامبر (ص )

از ولادت حسین بن على (ع ) که در سال چهارم هجرت بود تا رحلت رسول الله (ص ) که شش سال و چند ماه بعد اتفاق افتاد, مردم از اظهار محبت و لطفى که پیامبر راستین اسلام (ص ) درباره حسین (ع ) ابراز میداشت , به بزرگوارى و مقام شامخ پیشواى سوم آگاه شدند.سلمان فارسى می گوید: دیدم که رسول خدا (ص ) حسین (ع ) را بر زانوى خویش نهاده او را می بوسید و می فرمود: تو بزرگوار و پسر بزرگوار و پدر بزرگوارانى , تو امام و پسر امام و پدر امامان هستى , تو حجت خدا و پسر حجت خدا و پدر حجتهاى خدایى که نُه نفرند و خاتم ایشان ,قائم ایشان (امام زمان عج ) می باشد. (8)انس بن مالک روایت می کند: وقتى از پیامبر پرسیدند کدام یک از اهل بیت خود را بیشتر دوست می دارى , فرمود: حسن و حسین را, (9) بارها رسول گرامى حسن (ع ) و حسین (ع ) را به سینه می فشرد وآنان را می بویید و می بوسید. (10)ابوهریره که از مزدوران معاویه و از دشمنان خاندان امامت است , در عین حال اعتراف می کند که : رسول اکرم را دیدم که حسن و حسین را بر شانه هاى خویش نشانده بود و به سوى مامی آمد, وقتى به ما رسید فرمود هر کس این دو فرزندم را دوست بدارد مرا دوست داشته , و هر که با آنان دشمنى ورزد با من دشمنى نموده است.(11)عالیترین, صمیمیترین و گویاترین رابطه معنوى و ملکوتى بین پیامبر و حسین را میتوان در این جمله رسول گرامى اسلام(ص )خواند که فرمود:حسین از من و من ازحسینم (12)

حسین (ع ) با پدر

شش سال از عمرش با پیامبر بزرگوار سپرى شد, و آن گاه که رسول خدا (ص ) چشم از جهان فروبست و به لقاى پروردگار شتافت , مدت سى سال با پدر زیست . پدرى که جز به انصاف حکم نکرد , و جز به طهارت و بندگى نگذرانید , جز خدا ندید و جز خدا نخواست و جز خدا نیافت . پدرى که در زمان حکومتش لحظه اى او را آرام نگذاشتند ,همچنان که به هنگام غصب خلافتش جز به آزارش برنخاستند... در تمام این مدت , با دل و جان از اوامر پدر اطاعت می کرد, و در چند سالى که حضرت على (ع ) متصدى خلافت ظاهرى شد, حضرت حسین (ع ) در راه پیشبرد اهداف اسلامى , مانند یک سرباز فداکار، همچون برادر بزرگوارش می کوشید, و در جنگهاى جمل , صفین و نهروان شرکت داشت.(13) به این ترتیب , از پدرش امیرالمؤمنین(ع ) و دین خدا حمایت کرد و حتى گاهى در حضور جمعیت به غاصبین خلافت اعتراض می کرد. در زمان حکومت عمر, امام حسین (ع ) وارد مسجد شد, خلیفه دوم را بر منبر رسول الله (ص ) مشاهده کرد که سخن میگفت. بی درنگ از منبر بالا رفت و فریاد زد: از منبرپدرم فرود آى .... (14)

امام حسین (ع ) با برادر

پس از شهادت حضرت على (ع ), به فرموده رسول خدا (ص ) و وصیت امیرالمؤمنین (ع ) امامت و رهبرى شیعیان به حسن بن على (ع ), فرزند بزرگ امیرالمؤمنین (ع ), منتقل گشت و بر همه مردم واجب و لازم آمد که به فرامین پیشوایشان امام حسن (ع ) گوش فرادارند. امام حسین (ع ) که دست پرورد وحى محمدى و ولایت علوى بود, همراه و همکار و همفکر برادرش بود. چنان که وقتى بنا بر مصالح اسلام و جامعه مسلمانان و به دستور خداوند بزرگ , امام حسن (ع ) مجبور شد که با معاویه صلح کند و آن همه ناراحتی ها را تحمل نماید, امام حسین (ع ) شریک رنج هاى برادر بود و چون میدانست که این صلح به صلاح اسلام و مسلمین است , هرگز اعتراض به برادر نداشت . حتى یک روز که معاویه , در حضور امام حسن (ع ) وامام حسین (ع ) دهان آلوده اش را به بدگویى نسبت به امام حسن (ع ) و پدر بزرگوارشان امیرمؤمنان (ع ) گشود, امام حسین (ع ) به دفاع برخاست تا سخن در گلوى معاویه بشکند و سزاى ناهنجاریش را به کنارش بگذارد, ولى امام حسن (ع ) او را به سکوت و خاموشى فراخواند, امام حسین (ع ) پذیرا شد و به جایش بازگشت , آن گاه امام حسن (ع ) خود به پاسخ معاویه برآمد, و با بیانى رسا و کوبنده خاموشش ساخت . (15)

امام حسین (ع ) در زمان معاویه

چون امام حسن (سلام خدا و فرشتگان خدا بر او باد) از دنیا رحلت فرمود, به گفته رسول خدا (ص ) و امیرالمؤمنین (ع ) و وصیت حسن بن على (ع ) امامت و رهبرى شیعیان به امام حسین (ع ) منتقل شد و از طرف خدا مأمور رهبرى جامعه گردید. امام حسین (ع ) می دید که معاویه با اتکا به قدرت اسلام , بر اریکه حکومت اسلام به ناحق تکیه زده , سخت مشغول تخریب اساس جامعه اسلامى و قوانین خداوند است و از این حکومت پوشالى مخرب به سختى رنج می برد, ولى نمی توانست دستى فراز آورد وقدرتى فراهم کند تا او را از جایگاه حکومت اسلامى پایین بکشد, چنانچه برادرش امام حسن (ع ) نیز وضعى مشابه او داشت.امام حسین (ع ) می دانست اگر تصمیمش را آشکار سازد و به سازندگى قدرت بپردازد, پیش از هر جنبش و حرکت مفیدى به قتلش می رسانند, ناچار دندان بر جگر نهاد و صبررا پیشه ساخت که اگر بر می خاست , پیش از اقدام به دسیسه کشته می شد, از این کشته شدن هیچ نتیجه اى گرفته نمی شد. بنابراین تا معاویه زنده بود, چون برادر زیست و علم مخالفت هاى بزرگ نیفراخت , جز آن که گاهى محیط و حرکات و اعمال معاویه را به باد انتقاد می گرفت و مردم رابه آینده نزدیک امیدوار می ساخت که اقدام مؤثرى خواهد نمود. در تمام طول مدتى که معاویه از مردم براى ولایتعهدى یزید, بیعت می گرفت , حسین به شدت با اومخالفت کرد, و هرگز تن به بیعت یزید نداد و ولیعهدى او را نپذیرفت و حتى گاهى سخنانى تند به معاویه گفت و یا نامه اى کوبنده براى او نوشت .(16) معاویه هم در بیعت گرفتن براى یزید, به او اصرارى نکرد و امام (ع ) همچنین بود و ماند تا معاویه درگذشت ...

قیام حسینى

یزید پس از معاویه بر تخت حکومت اسلامى تکیه زد و خود را امیرالمؤمنین خواند و براى این که سلطنت ناحق و ستمگرانه اش را تثبیت کند, مصمم شد براى نامداران و شخصیتهاى اسلامى پیامى بفرستد و آنان را به بیعت با خویش بخواند. به همین منظور, نامه اى به حاکم مدینه نوشت و در آن یادآور شد که براى من از حسین (ع )بیعت بگیر و اگر مخالفت نمود بقتلش برسان .حاکم این خبر را به امام حسین (ع )رسانید و جواب مطالبه نمود. امام حسین (ع ) چنین فرمود: انا لله و انا الیه راجعون و على الاسلام السلام اذا بلیت الامة براع مثل یزید.(17) آن گاه که افرادى چون یزید, (شرابخوار و قمارباز و بی ایمان و ناپاک که حتى ظاهر اسلام را هم مراعات نمی کند) بر مسند حکومت اسلامى بنشیند, باید فاتحه اسلام را خواند.(زیرا این گونه زمامدارها با نیروى اسلام و به نام اسلام , اسلام را از بین میبرند.)امام حسین (ع ) می دانست اینک که حکومت یزید را به رسمیت نشناخته است , اگر در مدینه بماند به قتلش می رسانندش, لذا به امر پروردگار, شبانه و مخفى از مدینه به سوى مکه حرکت کرد. آمدن آن حضرت به مکه , همراه با سرباز زدن او از بیعت یزید, در بین مردم مکه و مدینه انتشار یافت , و این خبر تا به کوفه هم رسید. کوفیان ازامام حسین (ع ) که در مکه به سر می برد دعوت کردند تا به سوى آنان آید و زمامدار امورشان باشد. امام (ع ) مسلم بن عقیل , پسر عموى خویش را به کوفه فرستاد تا حرکت و واکنش اجتماع کوفى را از نزدیک ببیند و برایش بنویسد. مسلم به کوفه رسید و با استقبال گرم و بی سابقه اى روبرو شد, هزاران نفر به عنوان نایب امام (ع ) با او بیعت کردند, و مسلم هم نامه اى به امام حسین (ع ) نگاشت و حرکت فورى امام (ع ) را لازم گزارش داد. هر چند امام حسین (ع ) کوفیان را به خوبى می شناخت , و بی وفایى و بی دینیشان را در زمان حکومت پدر و برادر دیده بود و می دانست به گفته ها و بیعتشان با مسلم نمی توان اعتماد کرد, و لیکن براى اتمام حجت و اجراى اوامر پروردگار تصمیم گرفت که به سوى کوفه حرکت کند.با این حال تا هشتم ذیحجه , یعنى روزى که همه مردم مکه عازم رفتن به منى بودند (18) و هر کس در راه مکه جا مانده بود با عجله تمام می خواست خود را به مکه برساند, آن حضرت در مکه ماند و در چنین روزى با اهل بیت و یاران خود, از مکه به طرف عراق خارج شد و با این کار هم به وظیفه خویش عمل کرد و هم به مسلمانان جهان فهماند که پسر پیغمبر امت , یزید را به رسمیت نشناخته و با او بیعت نکرده ,بلکه علیه او قیام


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره ولادت

تحقیق درباره از ولادت تا رحلت امام خمینی

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درباره از ولادت تا رحلت امام خمینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

مقالة:

از ولادت تا رحلت امام خمینی

فهرست:

امام خمینی (ره) از ولادت تا رحلت

هجرت به قم، تحصیل دروس تکمیلی و تدریس علوم اسلامی

امام خمینی (ره) در سنگر مبارزه و قیام

قیام 15 خرداد

تبعید امام خمینی (ره) از ترکیه به عراق

امام خمینی (ره) و استمرار مبارزه (1356 - 1350)

اوجگیری انقلاب اسلامی در سال 1356 و قیام مردم

هجرت امام خمینی (ره) از عراق به پاریس

بازگشت امام خمینی (ره) به ایران پس از 14 سال تبعید

رحلت امام خمینی (ره)، وصال یار، فراق یاران

امام خمینی (ره) از ولادت تا رحلت

در روز بیستم جمادى الثانى 1320 هجرى قمرى مطابق با 30 شهریـور 1281 هجرى شمسى ( 24 سپتامپر 1902 میلادى) در شهرستان خمین از توابع استان مرکزى ایران در خانواده اى اهل علـم و هجرت و جهاد و در خـانـدانـى از سلاله زهـراى اطـهـر سلام الله علیها, روح الـلـه المـوسـوى الخمینـى پـاى بـر خـاکدان طبیعت نهاد .

او وارث سجایاى آباء و اجدادى بـود که نسل در نسل در کار هـدایـت مردم وکسب مـعارف الهى کـوشیـده انـد. پـدر بزرگـوار امام خمینـى مرحوم آیه الـله سید مصطفى مـوسـوى از معاصریـن مرحـوم آیه الـلـه العظمـى میرزاى شیـرازى (رض) که پـس از آنکه سالیانـى چنـد در نجف اشـرف علـوم و معارف اسلامـى را فـرا گرفته و به درجه اجتهـاد نایل آمـده بـود بـه ایـران بازگشت و در خمـیـن ملجأَ مردم و هادى آنان در امـور دینـى بـود. در حـالـیکه بیـش از 5 مـاه از ولادت روح الـلـه نمى گذشت, طاغوتیان و خوانین تحت حمایت عمال حکومت وقت نداى حق طلبـى پـدر را که در برابر زورگـوئـیهایشان بـه مقاومت بـر خاسته بـود, با گلـوله پاسـخ گفـتـنـد و در مـسیر خمـیـن به اراک وى را بـه شهادت رسانـدنـد. بستگان شهیـد بـراى اجراى حکـم الهى قصاص به تهران (دار الحکـومه وقت) رهـسـپار شـدند و بر اجراى عـدالت اصـرار ورزیدند تا قاتل قصاص گردیدبدیـن ترتبیب امام خـمیـنى از اوان کـودکى با رنج یـتـیـمىآشـنا و با مفهوم شهادت روبرو گردید. وى دوران کـودکـى و نـوجـوانى را تحت سرپرستى مادر مـومـنـه اش (بانـو هاجر) که خـود از خاندان علـم و تقـوا و از نـوادگان مـرحـوم آیـه الـلـه خـوانسـارى ( صاحب زبـده التصانیف ) بوده است و همچنیـن نزد عمه مـکـرمه اش ( صاحبـه خانم ) که بانـویى شجاع و حق‌جـو بـود سپرى کرد اما در سـن 15 سالگى از نعمت وجـود آن دو عزیز نیز محـروم گـردید .

هجرت به قم، تحصیل دروس تکمیلی و تدریس علوم اسلامی

اندکـى پـس از هجرت آیه الله العظمـى حاج شیخ عبد الکریـم حایرى یزدى ـ رحـمه الله علیه ـ ( نـوروز 1300 هـجـرى شمسـى, مـطابق بـا رجب المـرجب 1340 هجـرى قمـرى ) امام خمینى نیز رهـسپار حـوزه علمیه قـم گردید و به سرعت مراحل تحصیلات تکمیلى علوم حـوزوى را نزد اسـاتید حـوزه قـم طـى کرد. که مـى تـوان از فرا گرفتـن تـتـمـه مباحث کـتاب مطـول ( در علـم معانى و بیان ) نزد مرحوم آقا مـیـرزا محمـد علـى ادیب تهرانـى و تکمیل دروس


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره از ولادت تا رحلت امام خمینی

تحقیق درس وصایا ولادت علی (ع)

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درس وصایا ولادت علی (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

ولادت علی (ع):

رسول گرامی اسلام در سال عام الفیل در مکه معظمه دیده به جهان گشود, فاطمه دختر اسد در حالی که از ولادت پیغمبر خدا و از شنیدن آن همه معجزات و کرامات در هنگام تولدش به شدت خوشحال بود با سرعت تمام خود را به شوهرش حضرت ابوطالب (ع)رسانده و مولود جدید را به وی تبریک گفت. ابوطالب چون سخن همسرش را شنید ضمن خوشحالی و تشکر به او گفت: ((اصبری سبتاً اتشرک بمثله الا النبوه))

تتعجبین من هذا انک تحبلین و تلدین بوصیه و وزیره))

ترجمه :ای فاطمه!سی سال دیگر صبر کن , تو نیز نظیر او را به دنیا می آوری, ومن این وعده را به تو مژده می دهم.و در حدیث دیگر آمده: آیا تو از این واقعه بزرگ تعجب می کنی؟بدان که تونیز به وزیر و وصی و جانشین وی حامله می گردی (و فرزند عزیزم علی را به دنیا می آوری)

سی سال از این واقعه شگرف تاریخی گذشت,همان طور که حضرت ابوطالب خبر داده بود فرزند کعبه و وصی و وزیر مصطفی (ص)رحمت عالمیان پناه بی پناهان مولای متقیان حضرت امیرالمومنین علی ابن ابی طالب علیه السلام در روز جمعه , سیزدهم رجب المرجب ,بیست و سه سال قبل از هجرت نبوی آن هم در شریف ترین مکان عالم هستی مکه در درون کعبه دیده به جهان گشود.

و گیتی را به نور ولایتش منور ساخت.

فاطمه بنت اسد چون از کعبه با فرزند عزیزش خارج گشت نخست پدرش حضرت ابوطالب از آنان استقبال نموده و میوه دلش را در آغوش گرفت, مولود کعبه در همان لحظات آغاز زندگی اش خطاب به پدر ارجمندش گفت : السلام علیک یا ابتاه و رحمه الله و برکاته و ابوطالب نیز جواب سلام علی را داده و او را مورد نوازش قرار داد و سپس پیامبر(ص)وارد خانه ابوطالب شد و علی را در آغوش کشید و چون چشمان علی به چهره مبارک رسول خدا افتاد به حرکت آمده و با تبسم و چهره ای خندان گفت:السلام علیک یا رسول الله و رحمه الله و برکاته و آنگاه به دستور رسول اکرم (ص)شروع به خواندن کتابهای آسمانی و از صحف آدم و نوح و ابراهیم آغاز نمود و آیاتی را از زبور و تورات و انجیل قرائت کرد و در پایان از اول سوره مومنون تا آیه دهم را با آهنگ زیبا تلاوت فرمود و بدین طریق عظمت خود را به جهان انسانیت نشان داد.

بخشهای زندگانی علی (ع):

با توجه به اینکه امیر مومنان ده سال پیش از بعثت پیامبر(ص) دیده به جهان گشود و در حوادث تاریخ اسلام همواره در کنار پیامبر اسلام (ص)قرار داشت و پس از درگذشت آن حضرت نیز سی سال زندگی نمود؛می توان مجموع عمر 63 ساله اورا به پنج بخش زیر تقسیم نمود:

1-از ولادت تا بعثت پیامبر اسلام

2-از بعثت تا هجرت پیامبر به مدینه

3-از هجرت تا درگذشت پیامبر اسلام

4-از رحلت پیامبر اسلام تا آغاز خلافت آن حضرت

5-دوران خلافت آن بزرگوار

نخستین کسی که اسلام آورد

نخستین افتخار امام علی (ع) پیشگام بودن وی در پذیرفتن اسلام و یا به عبارت صحیح تر ,ابراز و اظهار اسلام دیرینه خویش است زیرا علی (ع) از کوچکی یکتاپرست بود و هرگز الوده به بت پرستی نبود تا اسلام او به معنای دست کشیدن از بت پرستی باشد.پیشگام بودن در پذیرفتن اسلام ارزشی


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درس وصایا ولادت علی (ع)

امام خمینى از ولادت تا رحلت

اختصاصی از نیک فایل امام خمینى از ولادت تا رحلت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

امام خمینى از ولادت تا رحلت

  اضافه به برگزیده ها | نسخه چاپی  

 اطلاعات کاربر:

 

 نویسنده مطلب:  آسمان

 محل کاربر: تهران تمام مطالب کاربر: تمام مطالب توسط آسمان

 

 اطلاعات مطلب:

 ارسال شده در: چهارشنبه 2 خرداد 1386

 متن مطلب:

گزارش مطلب در صورت اهانت آمیز بودن 

نمایش داده شده: 225 دفعه 

 اندازه متن:  1  2  3  4 

در روز بیستم جمادى الثانى 1320 هجرى قمرى مطابق با 30 شهریور 1281 هجرى شمسى ( 21 سپتامپر 1902 میلادى) در شهرستان خمین از توابع استان مرکزى ایران در خانواده اى اهل علم و هجرت و جهاد و در خاندانى از سلاله زهراى اطهر سلام الله علیها, روح الله الموسوى الخمینى پاى بر خاکدان طبیعت نهاد .او وارث سجایاى آباء و اجدادى بود که نسل در نسل در کار هدایت مردم وکسب معارف الهى کوشیده اند. پدر بزرگوار امام خمینى مرحوم آیه الله سید مصطفى موسوى از معاصرین مرحوم آیه الله العظمى میرزاى شیرازى (رض), پس از آنکه سالیانى چند در نجف اشرف علوم و معارف اسلامى را فرا گرفته و به درجه اجتهاد نایل آمده بود به ایران بازگشت و در خمین ملجاء مردم و هادى آنان در امور دینى بود. در حالیکه بیش از 5 ماه ولادت روح الله نمى گذشت, طاغوتیان و خوانین تحت حمایت عمال حکومت وقت نداى حق طلبى پدر را که در برابر زورگوئیهایشان به مقاومت بر خاسته بود, با گلوله پاسخ گفتند و در مسیر خمین به اراک وى را به شهادت رساندند. بستگان شهید براى اجراى حکم الهى قصاص به .تهران (دار الحکومه وقت) رهسپار شدند و بر اجراى عدالت اصرار ورزیدند تا قاتل قصاص گردیدبدین ترتبیب امام خمینى از اوان کودکى با رنج یتیمىآشنا و با مفهوم شهادت روبرو گردید. وى دوران کودکى و نوجوانى را تحت سرپرستى مادر مومنه اش (بانو هاجر) که خود از خاندان علم و تقوا و از نوادگان مرحوم آیه الله خوانسارى ( صاحب زبده التصانیف ) بوده است. همچنین نزد عمه مکرمه اش ( صاحبه خانم ) که بانویى شجاع و حقجو بود سپرى کرد اما در سن 15 سالگى از نعمت وجود آن دو عزیز نیز محروم گردید . هجرت به قم, تحصیل دروس تکمیلى وتدریس علوم اسلامى اندکى پس از هجرت آیه الله العظمى حاج شیخ عبد الکریم حایرى یزدى رحمه الله علیه ( نوروز 1300 هجرى شمسى, مطابق با رجب المرجب 1340 هجرى قمرى ) امام خمینى نیز رهسپار حوزه علمیه قم گردید و به سرعت مراحل تحصیلات تکمیلى علوم حوزوى را نزد اساتید حوزه قم طى کرد. که مى توان از فرا گرفتن تتمه مباحث کتاب مطول ( در علم معانى و بیان ) نزد مرحوم آقا میرزا محمد على ادیب تهرانى و تکمیل دروس سطح نزد مرحوم آیه الله سید محمد تقى خوانسارى, و بیشتر نزد مرحوم آیه الله سید على یثربى کاشانى و دروس فقه و اصول نزد زعیم حوزه قم آیه الله العظمى حاج شیخ عبدالکریم حایرى یزدى رضوان الله علیهم نام برد .پس از رحلت آیه الله العظمى حایرى یزدى تلاش امام خمینى به همراه جمعى دیگر از مجتهدین حوزه علمیه قم به نتیچه رسید و آیه الله العظمى(رض) به عنوان زعیم حوزه علمیه عازم قم گردید. در این زمان, امام خمینى به عنوان یکى از مدرسین و مجتهدین صاحب راءى در فقه و اصول و فلسفه و عرفان و اخلاق شناخته مى شد . حضرت امام طى سالهاى طولانى در حوزه علمیه قم به تدریس چندین دوره فقه, اصول, فلسفه و عرفان و اخلاق اسلامى در فیضیه, مسجد اعظم, مسجد محمدیه, مدرسه حاج ملاصادق, مسجد سلماسى, و ... همت گماشت و در حوزه علمیه نجف نیز قریب 14 سال در مسجد شیخ اعطم انصارى (ره) معارف اهل بیت و فقه را در عالیترین سطوح تدریس نمود و در نجف بود که براى نخستین بار .مبانى نظرى حکومت اسلامى را در سلسله درسهاى ولایت فقیه بازگو نمود. امام خمینى در سنگر مبارزه و قیام روحیه مبارزه و جهاد در راه خدا ریشه در بینش اعتقادى و تربیت و محیط خانوادگى و شرایط سیاسى و اجتماعى طول دوران زندگى آن حضرت داشته است. مبارزات ایشان از آغاز نوجوانى آغاز و سیر تکاملى آن به موازات تکامل ابعاد روحى و علمى ایشان از یکسو و اوضاع و احوال سیاسى و اجتماعى ایران و جوامع اسلامى از سوى دیگر در اشکال مختلف ادامه یافته است و در سال 1340 و 41 ماجراى انجمنهاى ایالتى و ولایتى فرصتى پدید آورد تا ایشان در رهبریت قیام و روحانیت ایفاى نقش کند و بدین ترتیب قیام سراسرى روحانیت و ملت ایران در 15 خرداد سال 1342 با دو ویژگى برجسته یعنى رهبرى واحد امام خمینى و اسلامى بودن انگیزه ها, و شعارها و هدفهاى قیام, سرآغازى شد بر فصل نوین مبارزات ملت ایران که بعد ها تحت نام انقلاب اسلامى در جهان شناخته و معرفى شد امام خمینى خاطره خویش از جنگ بین الملل اول را در حالیکه نوجوانى 12 ساله بوده چنین یاد مى کند : من هر دو جنگ بین المللى را یادم هست ... من کوچک بودم لکن مدرسه مى رفتم و سربازهاى شوروى را در همان مرکزى که ما داشتیم در خمین, من آنجا آنها را مى دیدم و ما مورد تاخت و تاز واقع مى شدیم در جنگ بین الملل اول. حضرت امام در جایى دیگر با یاد آورى اسامى برخى از خوانین واشرار ستمگر که در پناه حکومت مرکزى به غارت اموال و نوامیس مردم مى پرداختند مى فرماید : من از بچگى در جنگ بودم ... ما مورد زلقى ها بودیم, مورد هجوم رجبعلیها بودیم و خودمان تفنگ داشتیم و من در عین حالى که تقریبا شاید اوایل بلوغم بود, بچه بودم, دور این سنگرهایى که بسته بود ند در محل ما و اینها مى خواستند هجوم کنند و غارت کنند, آنجا مى رفتیم سنگرها را سرکشى مى کردیم کودتاى رضا خان در سوم اسفند 1299 شمسى که بنابر گواهى اسناد و مدارک تاریخى و غیر قابل خدشه بوسیله انگلیسها حمایت و سازماندهى شده بود هر چند که به سلطنت قاجاریه پایان بخشید و تا حدودى حکومت ملوک الطوایفى خوانین و اشرار پارکنده را محمدود ساخت اما درعوض آنچنان دیکتاتورى پدید آورد که در سایه آن هزار فامیل بر سرنوشت ملت مظلوم ایران حاکم شدند ودودمان پهلوى به تنهایى عهده دار نقش سابق خوانین و اشرار گردید .در چنینى شرایطى روحانیت ایران که پس از وقایع نهضت مشروطیت در تنگناى هجوم بى وقفه دولتهاى وقت و عمال انگلیسى از یکسو و دشمنیهاى غرب باختگان روشنفکر مآب از سوى دیگر قرار داشت براى دفاع از اسلام و حفظ موجودیت خویش به تکاپو افتاد. آیه الله العظمى حاج شیخ عبدالکریم حایرى به دعوت علماى وقت قم از اراک به این شهر هجرت کرد واندکى پس از آن امام خمینى که با بهره گیرى از استعداد فوق العاده خویش دروس مقدماتى و سطوح حوزه علمیه را در خمین و ارا ک با سرعت طى کرده بود به قم هجرت کرد و عملا در تحکیم موقعیت حوزه نو تاسیس قم مشارکتى فعال داشت.زمان چندانى نگذشت که آن حضرت در اعداد فضلاى برجسته این حوزه در عرفان و فلسفه و فقه و اصول شناخته شد.پس از رحلت آیه الله العظمى حایرى ( 10 بهمن 1315 ه-ش ) حوزه علمیه قم را خطر انحلال تهدید مى کرد. علماى متعهد به چاره جویى برخاستند. مدت هشت سال سرپرستى حوزه علمیه قم را آیات عظام :سید محمد حجت, سید صدر الدین صدر و سید محمد تقى خوانسارى -رضوان الله علیهم بر عهده گرفتند. در این فاصله و بخصوص پس از سقوط رضاخان, شرایط براى تحقق مرجعیت عظمى فراهم گردید. آیه الله العظمى بروجردى شخصیت علمى برجسته اى بود که مى توانست جانشین مناسبى براى مرحوم حایرى و حفظ کیان حوزه باشد. این پیشنهاد از سوى شاگردان آیه الله حایرى و از جمله امام خمینى به سرعت تعقیب شد. شخص امام در دعوت از آیه الله بروجردى براى هجرت به قم و پذیرش مسئولیت خطیر زعامت حوزه مجدانه تلاش کرد.امام خمینى که با دقت شرایط سیاسى جامعه و وضعیت حوزه ها را زیر نظر داشت و اطلاعات خویش را از طریق مطالعه مستمر کتب تاریخ معاصر و مجلات و روزنامه هاى وقت و رفت و آمد به تهران و درک محضر بزرگانى همچون آیه الله مدرس تکمیل مى کرد دریافته بود که تنها نقطه امید به رهایى و نجات از شرایط ذلت بارى که پس از شکست مشروطیت و بخصوص پس از روى کار آوردن رضا خان پدید آمده است, بیدارى حوزه هاى علمیه و پیش از آن تضمین حیات حوزه ها و ارتباط معنوى مردم با روحانیت مى باشد.امام خمینى در تعقیب هدفهاى ارزشمند خویش در سال 1328 طرح اصلاح اساس ساختار حوزه علمیه را با همکارى آیه الله مرتضى حایرى تهیه کرد و به آیه الله بروجردى ( ره) پیشنهاد داد. این طرح از سوى شاگردان امام و طلاب روشن ضمیر حوزه مورد استقبال و حمایت قرار گرفت .اما رژیم در محاسباتش اشتباه کرده بود. لایحه انجمنهاى ایالتى و ولایتى که به موجب آن شرط مسلمان بودن, سوگند به قرآن کریم و مرد بودن انتخاب کنندگان و کاندیداها تغییر مى یافت در 16 مهر 1341 ه - ش به تصویب کابینه امیر اسد الله علم رسید. آزادى انتخابات زنان پوششى براى مخفى نگه داشتن هدفهاى دیگر بود.حذف و تغییر دو شرط نخست دقیقا به منظور قانونى کردن حضور عناصر بهایى در مصادر کشور انتخاب شده بود. چنانکه قبلا نیز اشاره شد پشتیبانى شاه از رژیم صهیونیستى در توسعه مناسبات ایران و اسرائیل شرط حمایتهاى آمریکا از شاه بود. نفوذ پیروان مسلک استعمارى بهائیت در قواى سه گانه ایران این شرط را تحقق مى بخشید. امام خمینى به همراه علماى بزرگ قم و تهران به محض انتشار خبر تصویب لایحه مزبور پس از تبادل نظر دست به اعتراضات همه جانبه زدند .نقش حضرت امام در روشن ساختن اهداف واقعى رژیم شاه و گوشزد کردن رسالت خطیر علما و حوزه هاى علمیه در این شرایط بسیار موثر وکارساز بود. تلگرافها و نامه ها سرگشاده اعتراض آمیز علما به شاه و اسد الله علم موجى از حمایت را در اقشار مختلف مردم برانگیخت. لحن تلگرافهاى امام خمینى به شاه و نخست وزیر تند و هشدار دهنده بود. در یکى از این تلگرافها آمده بود :اینجانب مجددا به شما نصیحت مى کنم که به اطاعت خداوند متعال و قانون اساسى گردن نهید واز عواقب وخیمه تخلف از قرآن و احکام علماى ملت و زعماى مسلمین و تخلف از قانون اساس بترسید وعمدا و بدون موجب مملکت را به خطر نیندازید و الا علماى اسلام درباره شما از اظهار عقیده خوددارى نخواهند کرد .بدین ترتیب ماجراى انجمنهاى ایالتى و ولایتى تجربه اى پیروز و گرانقدر براى ملت ایران بویژه از آنجهت بود که طى آن ویژگیهاى شخصیتى را شناختند که از هر جهت براى رهبرى امت اسلام شایسته بود. باو جود شکست شاه در ماجراى انجمنها, فشار آمریکا براى انجام اصلاحات مورد نظر ادامه یافت. شاه در دیماه 1341 هجرى شمسى اصول ششگانه اصلاحات خویش را بر شمرد و خواستار رفراندوم شد . امام خمینى بار دیگر مراجع و علماى قم را به نشست و چاره جویى دوباره فراخواند .با پیشنهاد امام خمینى عید باستانى نوروز سال 1342 در اعتراض به اقدامات رژیم تحریم شد. در اعلامیه حضرت امام از انقلاب سفید شاه به انقلاب سیاه تعبیر و همسویى شاه با اهداف آمریکا و اسرائیل افشا شده بود . از سوى دیگر, شاه در مورد آمادگى جامعه ایران براى انجام اصلاحات آمریکا به مقامات واشنگتن اطمینان داده بود و نام اصلاحات را انقلاب سفید نهاده بود. مخالفت علما براى وى بسیار گران مىآمد .امام خمینى در اجتماع مردم, بى پروا از شخص شاه به عنوان عامل اصلى جنایات و همپیمان با اسرائیل یاد مى کرد و مردم را به قیام فرا مى خواند. او در سخنرانى خود در روز دوازده فروردین 1342 شدیدا از سکوت علماى قم و نجف و دیگر بلاد اسلامى در مقابل جنایات تازه رژیم انتقاد کرد و فرمود : امروز سکوت همراهى با دستگاه جبار است حضرت امام روز بعد ( 13 فروردین 42 ) اعلامیه معروف خود را تحت عنوان شاه دوستى یعنى غارتگرى منتشر ساخت .راز تاءثیر شگفت پیام امام و کلام امام در روان مخاطبینش که تا مرز جانبازى پیش مى رفت را باید در همین اصالت اندیشه, صلابت راى و صداقت بى شائبه اش با مردم جستجو کرد .سال 1342 با تحریم مراسم عید نوروز آغاز و با خون مظلومین فیضیه خونرنگ شد. شاه بر انجام اصلاحات مورد نظر آمریکا اصرار مى ورزید و امام خمینى بر آگاه کردن مردم و قیام آنان در برابر دخالتهاى آمریکا و خیانتهاى شاه پافشارى داشت. در چهارده فروردین 1342 آیه الله العظمى حکیم از نجف طى تلگرافهایى به علما و مراجع ایران خواستار آن شد


دانلود با لینک مستقیم


امام خمینى از ولادت تا رحلت

تحقیق درباره امام خمینى از ولادت تا رحلت

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درباره امام خمینى از ولادت تا رحلت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره امام خمینى از ولادت تا رحلت


تحقیق درباره امام خمینى از ولادت تا رحلت

فرمت فایل :word (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات37 صفحه

 

 

 

 

 

 

در روز بیستم جمادى الثانى 1320 هجرى قمرى مطابق با 30 شهریـور 1281 هجرى شمسى ( 21 سپتامپر 1902 میلادى) در شهرستان خمین   از توابع استان مرکزى ایران در خانواده اى اهل علـم و هجرت و جهاد و در خـانـدانـى از سلاله زهـراى اطـهـر سلام الله علیها, روح الـلـه المـوسـوى الخمینـى پـاى بـر خـاکدان طبیعت نهاد .
او وارث سجایاى آباء و اجدادى بـود که نسل در نسل در کار هـدایـت  مردم وکسب مـعارف الهى کـوشیـده انـد. پـدر بزرگـوار امام خمینـى  مرحوم آیه الـله سید مصطفى مـوسـوى از معاصریـن مرحـوم آیه الـلـه  العظمـى میرزاى شیـرازى (رض), پـس از آنکه سالیانـى چنـد در نجف  اشـرف علـوم و معارف اسلامـى را فـرا گرفته و به درجه اجتهـاد نایل  آمـده بـود بـه ایـران بازگشت و در خمـیـن ملجاء مردم و هادى آنان  در امـور دینـى بـود. در حـالـیکه بیـش از 5 مـاه ولادت روح الـلـه  نمى گذشت, طاغوتیان و خوانین تحت حمایت عمال حکومت وقت نداى حق طلبـى پـدر را که در برابر زورگـوئـیهایشان بـه مقاومت بـر خاسته بـود, با گلـوله پاسـخ گفـتـنـد و در مـسیر خمـیـن به اراک وى را بـه شهادت رسانـدنـد.

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره امام خمینى از ولادت تا رحلت