نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

چگونگی رسمیت و لازم الاجرا شدن معاهدات در حقوق کنونی جمهوری اسلامی ایران

اختصاصی از نیک فایل چگونگی رسمیت و لازم الاجرا شدن معاهدات در حقوق کنونی جمهوری اسلامی ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

چگونگی رسمیت و لازم الاجرا شدن معاهدات در حقوق کنونی جمهوری اسلامی ایران


چگونگی رسمیت و لازم الاجرا شدن معاهدات در حقوق کنونی جمهوری اسلامی ایران

 

فرمت: Word

تعداد صفحات : 56

 

برای آگاهی یافتن از هر مطلب ، عنوان و موضوعی اقتضاء دارد ابتداً در راستای شناخت اجمالی آن به تعریف و شناسایی آن توضیحاتی ارائه شود لذا در همین رابطه نخست لازم میدانم در خصوص کلمه “ معاهده ” توضیحاتی را ارائه و سپس در خصوص معانی مرتبط و اصطلاحی آن توضیحاتی را داشته باشم .

نخست کلمه معاهده

معاهده به معنای عهد و سوگند و پیمان و شرط . با یکدیگر عهد کردن . پیمان نمودن با کسی و سوگند خوردن . با کسی عهد کردن اسم نوعی از عقد صلح بین مسلمانان و غیر مسلمانان است که پیش از جنگ و یا به عنوان ختم جنگ منعقد می شد و نتیجه آن صلح موقت است . ( به عکس عقد ذمه ) و در متن عقد باید مدت آن معلوم گردد و عقد مذکور استقلال سیاسی خصم را از بین نمی برد و طرف این عقد ممکن است ذمی یا غیر ذمی باشد و پس از انعقاد عقد ، طرف را معاهد نامیده اند ، به جای معاهده لغت مهادنه هم به کار رفته است در ترمینولوژی حقوقی تالیف دکتر جعفری لنگرودی به معنی عهد ( در مقابل نذر ) است و همچنین در اصطلاح حقوق بین المللی به معنی قرارداد بین المللی است .(1) معاهده معادل Traite در زبان فرانسوی و Treaty در زبان انگلیسی می باشد .

  • لغتنامه دهخدا ص 681 ج 44

تعریف معاهده در حقوق بین الملل ، حقوق ایران و فقه اسلامی

الف در حقوق بین الملل

قبل از تدوین کنوانسیون وین 1969 درباره حقوق معاهدات ، اکثر حقوقدانان از “ معاهده ” به عنوان مفهوم کلی و وسیله ای عام که کشورها بین خود با صور و اشکال متفاوت ایجاد الزام می کنند ، یاد می نمودند ، ( مانند اوپنهایم توسط اوترپاخت حقوق بین الملل 12 شماره 491 تا 554 و 569 تا 580 ، ص 877 به بعد و شارل روسو ) ولی کنوانسیون مزبور در ماده 2 معاهده را نوعی “ توافق بین المللی ” تلقی نموده و مفهوم محدودتری را برای آن شناخته است و ذیلاً به تعریف این دو واژه می پردازیم .

  • توافق بین المللی

توافق بین المللی به معنی وسیع کلمه عبارت از عمل حقوقی است که از تعراضی دو یا چند جانبه تابعان حقوق بین الملل ایجاد گردد و مشمول حقوق بین الملل باشد براساس تعریف مذکور خصوصیات توافق بین المللی عبارتند از :

1- هیچگونه شرط صوری ( مثلاً کتبی بودن ) برای توافق بین المللی لازم نمی باشد.

2- بین تابعان حقوق بین الملل ( و نه اشخاص خصوصی ) منعقد شده باشد .

3- مشمول حقوق بین الملل باشد ( و نه حقوق داخلی یک کشور معین )

4- دو یا چند جانبه باشد و نه یکجانبه

لازم است یادآوری گردد که برخلاف معاهده ، توافق بین المللی ممکن است شفاهی و یا حتی بطور ضمنی منعقد شده باشد .

*  دیوان دائمی بین المللی دادگستری در رای مورخ 1933 در قضیه گرینلند شرقی راجع به اختلاف بین دانمارک و نروژ بیانات شفاهی وزیر امور خارجه نروژ را که بنا به درخواست نماینده دولت خارجی صادر شده است ، الزام آور تلقی کرده و بمنزله انعقاد یک توافق بین المللی خوانده است . ( آرای دیوان، شماره A/B . 53  ص71 ) در خصوص ضمنی بودن توافق بین المللی نباید رضایت و تـــوافق ضمنی Tacit Consent دو کشور که ناشی از رفتار مشابه آنها می باشد بـــا رضایت تلویحی Tacit acquiescence که غیر مشخص بوده و تاحدی تخیلی و فرضی است اشتباه کرد .


دانلود با لینک مستقیم


چگونگی رسمیت و لازم الاجرا شدن معاهدات در حقوق کنونی جمهوری اسلامی ایران

دانلود مقاله تحلیلی از موقعیت کنونی موسسات بانکی

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله تحلیلی از موقعیت کنونی موسسات بانکی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله تحلیلی از موقعیت کنونی موسسات بانکی


دانلود مقاله تحلیلی از موقعیت کنونی موسسات بانکی

تحلیلی از موقعیت کنونی موسسات بانکی

 مقاله ای مفید و کامل

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب* 

فرمت فایل:Word(قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:25

چکیده :

پیشینه صنعت بانکداری در ایران به چندین قرن برمی گردد. بدون تردید کارکرد موسسات مالی و اعتباری برای شتاب دهی به فرآیند توسعه اقتصادی از نظر تجهیز و تامین منابع و تخصیص برای فرصت های سرمایه گذاری و در نهایت بسترسازی برای زیرساخت های تولیدی جزو مبانی اثبات شده از نظرگاه کارشناسان اقتصادی و برنامه ریزان و سیاست گذاران واقعه گراست. مقوله شکل گیری و تاسیس بانک های خصوصی پس از سال ها تاخیر که عمدتامبانی نظری و قانونی آن در برنامه سوم تدوین شده دوباره در دستور کار قرار گرفت و چهار بانک خصوصی (پارسیان، کارآفرین، اقتصاد نوین و سامان) پیشگامان در زمره بانک های خصوصی ایران به شمار می روند. ارزیابی اولیه نشان می دهد برای ایجاد فضای رقابتی بین بانک های دولتی و خصوصی تاسیس این نوع بانک ها می تواند برای کارآیی و سنجش شاخص های آن مفید باشد.

   در حال حاضر نقش بانک های خصوصی در نظام بانکی کشور چندان قابل ملاحظه نبوده و سهم ناچیزی از سپرده های مؤثر و همچنین کفایت سرمایه، دارایی ها و... به این نوع بانک ها اختصاص داشته و در مجموع رقم ناچیزی از بازار پولی کشور متعلق به آن ها ست. علاوه بر آن وضعیت موسسات بانکی در بازار سرمایه از نظر «اندازه» و «نقش» و به طور کلی «ارزش بازار» و «حجم معاملات» چندان قابل ملاحظه نیست و به عنوان موسسات نوپا در بازار سهام به فعالیت می پردازند.برای این که ارزیابی درستی از کارکرد موسسات بانکی در بازار سرمایه ارایه شود مروری اجمالی بر موقعیت کنونی بانک های خصوصی خواهیم داشت.

   برابر آمار موجود، در سال 1384 تعداد شعب بانک های دولتی و خصوصی ایران بر روی هم بالغ بر 2/18 هزار شعبه گزارش شده که بانک های خصوصی با 199 شعبه سهمی معادل یک درصد کل شعب بانک های کشور را تحت پوشش داشته اند. از طرفی سهم بانک های خصوصی از کل دارایی های بانکی کشور تا پایان سال 2005 معادل پنج درصد بوده است.

   به نقل از تحقیقات موسسه یورومانی، چهار بانک خصوصی کارآفرین، پارسیان، اقتصاد نوین و سامان تا پایان سال 2003 فقط سه درصد از کل دارایی های بانک های ایران را در اختیار داشته اند که در این میان بانک پارسیان در حدود دوسوم کل دارایی های بانک های خصوصی ایران را در اختیار داشته، بانک کارآفرین 15 درصد و سهم هر یک از بانک های اقتصاد نوین و سامان نیز در حدود 10 درصد کل سرمایه بانک های خصوصی بوده است.

   به این ترتیب، بانک های خصوصی برابر ارقام موجود، توان رقابت با بانک های دولتی را نداشته و از نظر کمیت و گستره فیزیکی و همچنین میزان «سرمایه» و «دارایی» در پیرامون و حاشیه نظام بانکی کشور قرار دارند. چنانچه وضعیت بانک های خصوصی را از حیث ترکیب سهام داران و مالکان اصلی بیش تر مورد بررسی و ارزیابی قرار دهیم به این جمع بندی خواهیم رسید که بانک های خصوصی به معنای واقعی طی یک فرآیند «خصوصی سازی» و هم نیاز با تحولات اقتصادی کشور به وجود نیامده اند و کم رنگ بودن نقش آن ها در بازار مالی صحت موضوع مطروحه را اثبات خواهد کرد. از این رو برای این که شناختی از وضعیت بانک ها در بازار سرمایه کشور به دست آید، ضروری است مروری اجمالی از برخی شاخص های موسسات بانکی موجود در این بازار داشته باشیم تا از این طریق ارزیابی و تحلیل درستی از کارکرد موسسات مالی و اعتباری ارایه شود. ناگفته نماند که سه بانک مطرح کشور به نام های «بانک ملی ایران»، «بانک صادرات» و «بانک صنعت و معدن» که از نظر مالکیت دولتی نیز هستند، حضوری غیرمستقیم در بازار سرمایه داشته و با عرضه سهام شرکت های «سرمایه گذاری بانک ملی»، «توسعه ملی»، «لیزینگ غدیر»، «سرمایه گذاری غدیر»، «بین المللی توسعه ساختمان» و «آتیه دماوند» به نوعی در بازار سهام کشور تاثیرگذار بوده اند.

   بنابراین، با اجرایی شدن عملیات خصوصی سازی بانک های دولتی و پذیرش بانک های خصوصی موجود (بانک سامان، موسسه اعتباری توسعه، موسسه مالی و اعتباری بنیاد، بانک سرمایه، بانک پاسارگاد و...) ضمن متنوع شدن موسسات مالی، اعتباری و بانکی در بازار سرمایه، «ارزش بازار»، «حجم معاملات»و... می توانند به عنوان یک قطب و بلوک اثرگذار در شاخص های بازار سهام موثر باشند.

   موسسات بانکی در بازار سرمایه

   برپایه اطلاعات موجود، در رشته بانک و موسسات اعتباری تاکنون سه بانک خصوصی در بازار سرمایه فعال هستند و «موسسه مالی و اعتباری بنیاد» نیز هنوز نتوانسته مورد پذیرش سازمان بورس قرار بگیرد. از این رو موسسات بانکی از نظر تعداد، جایگاه کوچکی را در بازار سرمایه به خود اختصاص داده اند. بانک های «پارسیان»، «کارآفرین» و «اقتصاد نوین» نیز جزو گروه بانکداری قرار دارند.

   سرمایه گروه بانکی برابر 700ر7 میلیارد ریال بوده و ارزش بازار آن ها بالغ بر _2/10671 میلیارد ریال یعنی حدود _2/1 میلیون دلار برآورد می شود. در واقع سهم گروه بانکی از ارزش بازار سرمایه کشور از سه درصد فراتر نمی رود که موقعیت محدود این موسسات را در بازار سهام بهتر نمایان می سازد.

   در بین موسسات بانکی موجود، پارسیان بالغ بر 9/64 درصد سرمایه و _5/60 درصد ارزش بازار گروه بانکی را به تنهایی تحت پوشش داشته است.

   دو بانک «کارآفرین» و «اقتصاد نوین» از نظر سرمایه به ترتیب 1/9 و 26 درصد از سهم موسسات بانکی موجود در بازار سرمایه را در اختیار دارند. سهم دو موسسه اخیر از ارزش بازار این موسسات یعنی اقتصاد نوین 2/26 درصد و کارآفرین 3/13 درصد است.

   میانگین قیمت و ارزش سهام موسسات بانکی برابر 1569 ریال بوده که تنها کارآفرین با قیمت 026ر2 ریال نسبت به میانگین قیمتی بیش تر و پارسیان با قیمت 294ر1 ریال و اقتصاد نوین با قیمت 389ر1 ریال کم تر از متوسط قیمتی گروه بانکی بوده اند که سهام پارسیان با توجه به قیمت آن نوعی سهام جایگزین به شمار می رود; زیرا قیمت آن نه تنها از میانگین قیمتی سهام شرکت های هم گروه خود پایین تر بوده، بلکه نسبت به قیمت دو سهم دیگر نیز پایین تر بوده است.

   ضریب P/E موسسات بانکی معادل 9/3 بوده که بازدهی سهم، این گروه را در 6/25 درصد نگه می دارد. با این وضعیت بازدهی نرخ سود سهام در مقایسه با ضریب «قیمت به درآمد» به 5/27 درصد فزونی می یابد که نسبتامطلوب است.

   ارزش ویژه یا مجموع کل حقوق مربوط به سهام داران شامل سرمایه، سود تقسیم نشده، صرف سهام و ... است که در گروه بانکی میانگین آن برابر 157ر1 ریال بوده و با در نظر گرفتن مقدار میانگین EPS در این گروه 4011 ریال) مقدار ارزش ویژه ناخالص برابر 6/34 درصد خواهد بود.

   پیش بینی سود )EPS( برای موسسات بانکی به طور متوسط برابر 401 ریال بوده که بانک کارآفرین با EPS برابر 471 ریال نسبت به دو بانک پارسیان و اقتصاد نوین در وضعیت بهتری قرار دارد. همچنین مقدار سود برآوردی موسسات بانکی برابر _7/2936 میلیارد ریال یعنی 3/326 میلیون دلار برآورد شده که بیش ترین حجم سود متعلق به بانک پارسیان بوده که به تنهایی 9/64 درصد برابر 905ر1 میلیارد ریال از کل سود این موسسات را به خود اختصاص داده است. دو بانک اقتصاد نوین و کارآفرین در رده های بعدی از نظر مقدار سود قرار دارند.

   بانک پارسیان

   در سال 1378، گروهی از مدیران و متخصصان بانکی، اقتصادی و صنعتی (بخش خودروسازی) کشور با هدف تامین منابع برای سرمایه گذاری در بخش خودرو، سلسله مطالعات و بررسی هایی را آغاز کردند تا بتوانند براساس قوانین و مقررات موجود در آن زمان به ایجاد یک موسسه اعتباری غیربانکی مبادرت ورزند. مجموعه کوشش های مطروحه در سال 1379 به اخذ مجوز از بانک مرکزی درخصوص تشکیل پرونده ثبتی و پذیره نویسی سهام موسسه اعتباری غیربانکی پارسیان انجامید.

   پس از آن با موافقت اصولی بانک مرکزی مبنی بر تبدیل موسسه مذکور به «بانک خصوصی پارسیان» در سال 1380 زمینه برای عملیات بانکی فراهم شد. این بانک از آغاز فعالیت تاکنون توانست _80 شعبه را در تهران و شهرستان های مختلف تاسیس کند.

   ترکیب سهام داران بانک پارسیان نشان می دهد، یکی از سهام داران عمده این بانک ایران خودرو و موسسات خوردویی تابعه این شرکت است، به طوری که 8/28 سهام پارسیان در تملک ایران خودرو و موسسات خودرویی بوده که معادل یک هزار و 440 میلیارد سهم است. وجود سهام داران خرده پا در پارسیان یکی از مشخصه های اصلی این بانک به شمار می رود. کما این که بالغ بر 47 درصد سهام پارسیان در اختیار سهام داران کم تر از یک درصد قرار دارد. صندوق بازنشستگی نیز شش درصد، کارکنان بانک سهمی معادل دو درصد و سایر موسسات نیز سهمی معادل یک درصد را دارند. این ارقام بیانگر تعدد و تنوع گروه های سهام دار در بزرگ ترین بانک خصوصی کشور است. وجود سهام آزاد (شناور) معادل 60 درصد نیز نشان می دهد گستره عرضه وسیع بوده و این مساله می تواند موضوع مدیریت عرضه سهام را با مشکل روبه رو سازد. به هر تقدیر فعلاگروه خودرویی با توجه به سهم قابل ملاحظه و همچنین موسسه اصلی پارسیان در شرایط کنونی نوعی هژمونی بر مدیریت این سهم را در بازار سهام در دست دارد و می تواند روی عرضه و تقاضای سهم و همچنین «قیمت» و نوسانات آن تاثیر جدی بگذارد.

   سرمایه این بانک در شرایط کنونی معادل 000ر5 میلیارد ریال بوده و در قیمت 1294 ریال عرضه می شود، ارزش بازار این سهم برابر 475ر6میلیارد ریال و ضریب P/E آن نیز برابر 4/3 است که بازدهی سهم را 3/30 درصد فزونی می دهد.

   برآورد سود سال جاری معادل 381 ریال بوده که تاکنون 5/21 درصد پیش بینی EPS تحقق یافته است. حجم سود پیش بینی شده پارسیان رقمی معادل 1905 میلیارد ریال خواهد بود و نرخ سود سهام نیز در سطح 4/29 درصد متمرکز می شود. ارزش ویژه سهم پارسیان برابر 1159 ریال برآورد شده که بازده آن با توجه به مقدار سود 3811 ریال) برآوردی معادل _9/32 درصد است.

   نکته ای که در رابطه با سهام پارسیان می تواند مورد تامل قرار گیرد، واگذاری و فروش یکباره سهام خودرویی اش است.

   تحقق این رویکرد می تواند روی مدیریت آتی بانک پارسیان به نحو موثری تاثیرگذار باشد. ایران خودرو به عنوان متولی اصلی گروه خودرویی، سعی دارد برای پوشش هزینه و همچنین توسعه طرح های صنعت خودروسازی خود، سهام پارسیان را واگذار کند.

   اعمال چنین سیاستی سبب خواهد شد سهم پارسیان در آینده حاکمیت گروه خودرویی را در ترکیب سهام داران خود نداشته باشد و از حمایت یکی از صنایع مهم و بزرگ کشور بی بهره شود.

   بانک اقتصاد نوین

   این بانک در سال 1380 براساس مجوز بانک مرکزی، با سرمایه ای معادل 250 میلیارد ریال به عنوان اولین بانک خصوصی تاسیس شد. سهام داران بانک شامل گروه ساختمانی شامل شرکت های نوسازی و ساختمان تهران، تامین مسکن جوانان، سرمایه گذاری ساختمان ایران، تامین مسکن سلحشوران، تامین مسکن کارگران، عمران و مسکن سازان ایران، مجتمع های توریستی رفاهی، آبادگران ایران و کیش، سرمایه گذاری ساختمان نوین، بین المللی پیمانکاری، استراتوس، ساختمانی گروه صنایع بهشهر و گروه صنعتی شامل شرکت های (صنعتی بهپاک، بهپخش، گروه صنایع بهشهر ایران، توسعه صنایع بهشهر، پاکسان و کربن ایران) و سایر سهام داران (سرمایه گذاری سامانه گستر نوین، سرمایه گذاری صندوق بازنشستگی کشوری، صندوق بازنشستگی) و تعدادی اشخاص حقوقی 1266) و حقیقی 98000) هستند.

   وضعیت سهام داران که ترکیب اصلی سهام این بانک را مشخص می سازد، به گونه ای است که توسعه صنایع بهشهر با 36 درصد، گروه ساختمان ایران 6/27 درصد، گروه پیمانکاری بین المللی استراتوس با 14 درصد و سایر سهام داران (خرده پا) بخش های اصلی سهام این بانک را در اختیار دارند. در واقع، برخلاف پارسیان که سهام آن با ایران خودرو معنا یافته، این بانک با دو گروه عمده «ساختمانی» و «صنعتی» شکل گرفته است. سرمایه این بانک معادل دو هزار میلیارد ریال بوده و در قیمت 1377 ریال معامله می شود. ارزش بازار اقتصاد نوین برابر 754ر2 میلیارد ریال بوده که پس از پارسیان در رده دوم قرار گرفته است. میزان ضریب P/E آن نیز 9/3 بوده که منجر به بازدهی 4/25 درصد خواهد شد میزان سهام شناور در این بانک از _20 درصد فراتر نرفته و این نشان دهنده نوعی کنترل از سوی سهام داران کلان این بانک محسوب می شود. مقدار سود پیش بینی شده )EPS( معادل 351 ریال بوده که تاکنون 30 درصد آن تحقق یافته است. ارزش ویژه این سهم برابر 096ر1 ریال برآورد شده و بازدهی نرخ سود سهام آن نیز معادل 3/25 درصد است.

   بانک کارآفرین

   این بانک فعالیت خود را در آغاز به صورت موسسه اعتباری غیربانکی با مشارکت اعضای انجمن های مدیران صنایع، شرکت های ساختمانی، تاسیساتی و تجهیزاتی، جامعه مهندسان مشاور ایران، مهندسان مشاور معمار و شهرساز و گروهی از کارشناسان بانکی و مالی با نام شرکت اعتبار غیربانکی کارآفرین با سرمایه 30 میلیارد ریال در سال 1378 به ثبت رساند و سپس با افزایش سرمایه طی دو مرحله از 30 میلیارد به 200 میلیارد ریال با موافقت و مجوز بانک مرکزی در سال 1379 به بانک کارآفرین تغییر نام یافت.

   تنوع و تعدد در سهام داران بانک کارآفرین گسترده بود و سهام اشخاص از یک تا شش درصد در نوسان است. از طرفی سرمایه گذاری ملت هفت درصد، صنعتی بوتان هفت _درصد و... شاخص ترین سهام داران این بانک به شمار می روند علاوه بر آن بانک کارآفرین، کارکنان یک درصد سهام این بانک را در اختیار دارند.

   با توجه به میزان سهام شناور کارآفرین که مقدار آن معادل 90 درصد بوده و گستره سهام داران حرکت های مدیریتی در این سهم کار آسانی نباشد و به عنوان یک معضل برای حمایت از این سهم همواره وجود آن تاثیرگذار خواهد بود.

   موسسان اصلی این بانک را عمومامدیران صنایع و مهندسین مشاور در عرصه های ساختمانی و... تشکیل می دهند. در حال حاضر سرمایه این بانک معادل 700 میلیارد ریال بوده و در قیمت 026ر2 ریال عرضه می شود. ارزش بازار این سهم برابر 812ر14 میلیارد ریال بوده و مقدار ضریب P/E آن نیز 3/4 است. بازدهی این سهم معادل 08/23 درصد است.

   مقدار EPS پیش بینی شده نیز برابر 471 ریال بوده که بالغ بر 6/41 درصد آن تحقق یافته است. مقدار سود این بانک در کل برابر 7/329 میلیارد ریال بوده با توجه به ارزش بازار این سهم، نرخ سود سهام آن معادل 5/23 درصد است که کم ترین نرخ به این بانک اختصاص یافته است. در عین حال ارزش ویژه این سهم با 1216 ریال در بین بانک های موجود در رتبه نخست قرار گرفته است.

   جمع بندی و نتیجه گیری

   باوجود سابقه دیرین صنعت بانکداری در ایران هنوز «بانکداری و بورس» و به طور کلی حضور گروه بانکی در بازار سرمایه بسیار اندک و نوپا ارزیابی می شود. سرمایه این بانک ها هنوز به حداقل سرمایه مورد نظر بانک مرکزی یعنی هفت هزار میلیارد ریال نرسیده و بانک های خصوصی برای پرکردن سقف سرمایه اولیه ناچاراافزایش سرمایه های ادواری را در دستور کار خود قرار دادند. این امر در کوتاه مدت سبب خواهد شد میزان پرداخت سود سهام تقلیل یافته و ارزش سهام بانک ها از رشد قابل انتظاری پیروی نکند و همواره با نوسان قیمتی رو به رو شود. رقابت در بانک های فعلی از نظر «قیمت»، « P/E » « EPS »، «ارزش ویژه»، «نرخ سود» و «بازدهی سهام» قابل ملاحظه نبوده و عمدتادر یک سطح است.

   این امر سبب خواهد شد مدیران ارشد بانک های خصوصی، به همراه سهام داران اصلی برای ایجاد انگیزه در سهام داران و معاملات آتی رویکردهای جدیدی را مرکز توجه قرار دهند تا امکان رقابت و بازدهی در بین بانک ها فراهم شود و «ارزش افزوده» خاصی در سهام هر یک از موسسات بانکی به وجود آید. بدون تردید عرضه سهام بانک های دولتی و خصوصی سازی بانک های دولتی (رفاه، تجارت، صادرات و سپه) می تواند وضعیت گروه بانکی و موسسات اعتباری را در بازار سرمایه بهبود بخشد و نقطه عطفی در گسترش صنعت بانکداری در بازار سهام به شمار رود و سهم رشته فعالیت «بانک و موسسات مالی اعتباری» در کل «ارزش بازار» و «حجم معاملات» با رشد قابل ملاحظه ای روبه رو شده و نقش تاثیرگذار گروه بانکی با کمیت مطلوبی توام شود.

نقش موسسات مالی اسلامی در تامین مالی زیر ساختارها

نوشته :‌ دکتر محمد نجات الله صدیقی

ترجمه : سید حسین علوی لنگرودی

مقدمه

زیر ساختارها یا ساختارهای زیربنایی (Infrastructure Buildings) عبارتند از راه‌ها، پل‌ها، راه‌آهن، آبراهه‌ها، هواپیمایی و سایر اشکال حمل و نقل و ارتباط و همچنین تاسیسات ذخیره آب، برق و تلفن. موسسات مالی و خدمات عمومی مانند بهداشت و درمان و آموزش نیز در همین مجموعه جای می‌گیرند. اگر بخواهیم با دیدی کلی تر به ساختارهای زیربنایی بنگریم، می‌توانیم کلیه عوامل دخیل در عرصه فعالیت کارآمد بازارهای رقابتی و گسترش تولید را در این دسته جای دهیم. تردید نیست که ساخت و تکمیل پروژه‌های زیربنایی مستلزم مقادیر هنگفتی سرمایه است. مزایای چنین سرمایه گذاری‌هایی نیز بسیار زیاد خواهد بود، اما قسمت اعظم این مزایا به صورت غیر مستقیم است و در طی زمانی طولانی و به تدریج آشکار خواهند شد. به ویژه در کشورهای در حال توسعه، بخش خصوصی فاقد وسایل و توانایی‌های لازم برای برعهده گرفتن چنین پروژه‌هایی است و نمی‌تواند سود اندک، آن هم در دراز مدت را تحمل کند. در نتیجه، اجرای چنین پروژه‌هایی به دوش دولت می‌افتد تا زمینه لازم برای رشد و توسعه کشور مهیا شود. حال اگر درآمدهای دولت از محل مالیات و سایر منابع درآمدی کوتاه مدت، به اندازه کافی نباشد و دولت نتواند سرمایه لازم برای اجرای پروژه‌های زیربنایی را تهیه کند، ناگزیر باید به دنبال راهی بگردد تا بتواند از سپرده‌گذاری‌های عموم مردم استفاده کند. اما پرسشی که در یک نظام اقتصادی اسلامی، یعنی نظام بدون ربا، به ذهن ما متبادر می‌شود، این است که موسسات مالی اسلامی چگونه می‌توانند در این زمینه به دولت کمک کنند؟

موسسات مالی اسلامی و نقش آنها

موسسات مالی اسلامی به واسطه دور نگهداشتن خود از دریافت یا پرداخت ربا در جریان قرض دادن یا قرض گرفتن، از همتایان غربی خود متمایز می‌شوند. یک بانک اسلامی، سپرده های سرمایه گذاری را بر اساس اصل تسهیم در سود می‌پذیرد و یا آن را در اختیار افراد شاغل قرار می‌دهد و در سود آن با او شریک می‌شود. اما اخیراً، سایر انواع مجاز سرمایه گذاری مشروع نیز به طور گسترده‌ای به وسیله این بانک‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. شرکت‌های سرمایه گذاری اسلامی به مثابه صندوق‌های سرمایه گذاری مشترک . دو جانبه عمل می‌کنند. آنها پول‌های مشتریان خود را در صورت سهام مشترک سرمایه‌گذاری می‌کنند و با استفاده از روش‌های اسلامی، کسب سود می‌نمایند.

در حالت کلی، بانک‌ها و سایر موسسات مالی اسلامی از دو طریق می‌توانند سپرده‌های خصوصی افراد را در جهت اجرای پروژه‌های زیر بنایی ملی به کار اندازند:

راه اول مبتنی بر اصل تسهیم سود بوده و در پروژه‌هایی به کار گرفته می‌شود که بازگشت مقادیر خاصی از سرمایه را تضمین می‌کنند. به عنوان مثال، می‌توان از این سپرده‌ها برای ساخت بزرگراه‌ها استفاده کرد و در عوض سود حاصل از دریافت عوارض یا صدور پروانه وسایل نقلیه را به سپرده گذاران عودت داد. در این حالت، درصدی از سود و منفعت حاصل از این پروژه‌ها به سپرده گذاران می‌رسد.

در حالت دوم، دولت پروژه‌هایی را که توسط بخش خصوصی و به امید کسب سود به اجرا درآمده‌اند و عمدتاً شامل ساختارهای زیربنایی هستند، با قیمتی به مراتب بالاتر از هزینه پرداخت شده توسط بخش خصوصی در اختیار می‌گیرد. لذا یک فرودگاه می‌تواند به وسیله بخش خصوصی داخلی یا خارجی ساخته شود و پس از آن، دولت از طریق اخذ مالیات و عوارض پرواز، علاوه بر پرداخت حق الزحمه آن شرکت یا شرکت‌ها، مقداری سود نیز به دست می‌آورد.

ذکر این نکته خالی از فایده نیست که میزان سود سرمایه گذار در حالت اول متغیر و متنوع است، در حالی که در حالت دوم از پیش تعیین شده می‌باشد. اقتصاددانان اسلامی سرمایه گذاری مالی در هر دو حالت فوق را مفید و کارآمد می‌دانند. حال بیاییم این دو روش را بیشتر شرح دهیم. ابزار مالی مبتنی بر مشارکت اینگونه ابزارهای مالی به طور کلی از میزان سود برگشتی متغیری برخوردارند و به این دلیل که بر اصل مضاربه و مشارکت استوارند، لذا سرمایه را تضمین نمی‌کنند. این نوع سرمایه‌گذاری‌ها در راس روش‌های بانکداری اسلامی و کتب و آثار نویسندگان اسلامی قرار دارند. این نوع سرمایه گذاریها در اولین گام‌های عملی مستقل سرمایه گذاری در پاکستان و در قالب مضاربه یا PTC به کار گرفته شدند.PTC عبارت بود از یک سری اوراق مشارکت که توسط بانک‌ها و موسسات مالی پاکستان و به صورت بدون ربا عرضه شده بود و مبتنی بر اصل مشارکت در سود و زیان و قابل انتقال به غیر بود. دارندگان اوراق PTC به جای اینکه ربا دریافت کنند، در سود و زیان حاصل از سرمایه گذاریهای شرکت منتشر کننده آنها شریک بودند. جان هارینگتون از دانشگاه Seton Hall نیوجرسی آمریکا پیشنهاد کرده است که می‌توان از PTC در پاکستان به عنوان ابزاری برای تامین مالی پروژه‌های ملی استفاده کرد، یعنی پرو‌ژه‌هایی که پس از ساخت به دولت اجاره داده می‌شوند. دارندگان این اوراق از سود حاصل از پرداخت اجاره توسط دولت منتفع می‌شوند. از سوی دیگر، این کار باعث کاهش نیاز دولت به استقراض شده و زمینه را برای جذب سرمایه گذاران به بازار سرمایه فراهم می‌آورد و بانک‌ها را نیز انباشته از سرمایه می‌کند. در ایران نیز اوراق مشارکت با هدفی مشابه انتشار یافته‌اند. شهرداری تهران در تاریخ سپتامبر 1994 (شهریور 1373)‌ اوراقی موسوم به اوراق مشارکت را به منظور بازسازی بزرگراه نواب منتشر نمود.

ویژگی‌های اصلی این اوراق عبارتند از:

الف) ‌اوراق مشارکت مطابق با اصول و قوانین اسلام و به منظور سرمایه گذاری در پروژه‌های اقتصادی با تعرفه مثبت منتشر شدند. سود حاصل از این پروژه هم به طور مساوی بین سرمایه‌گذاران و منتشر کننده اوراق که مسؤول تکمیل پروژه نیز هست، تقسیم می‌شود.

ب)‌ اوراق مشارکت هم به وسیله بخش عمومی و هم بخش خصوصی قابل انتشار هستند.

پ) در هر مورد، یک ضامن انتشار باید وجود داشته باشد که هزینه انتشار اوراق و همچنین خرید اوراق خریداری نشده توسط عموم مردم را تقبل کند.

ت) برای هر مورد، منتشر کننده اوراق بایستی پرداخت حداقل سود ناشی از پروژه را تضمین کند. سود اضافی را نیز باید پس از تکمیل پروژه، به دارندگان اوراق پرداخت نمود. اگر حداقل سود پروژه، تحقق نیابد، مسؤولیت کامل پرداخت اصل و سود سرمایه برعهده منتشر کننده اوراق خواهد بود.

ث) اینگونه اوراق را بایستی تنها برای هدف خاص و از پیش تعیین شده مصرف کرد و نمی توان آن را برای اهداف دیگر به کار برد.

ج)‌ اوراق به همراه کوپن‌های ویژه‌ای که دارای زمان خاص انتشار هستند، منتشر می‌شوند.

چ)‌ این اوراق بدون نام و قابل انتقال به غیر می‌باشند.

ح) این اوراق قابل مبادله در بازار سهام تهران بوده و بانک ملی (بانک مرکزی ایران) ضامن انتشار آنها خواهد بود. لذا بانک ملی هزینه انتشار این اوراق را تقبل می‌کند.

از گزارش‌ها چنین بر می‌آید که بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران اینگونه پروژه‌ها را دردست اقدام دارد و سرمایه‌های به دست آمده از این طریق نیز برای اجرای پروژه‌های زیربنایی دولتی به کار بسته خواهد شد. سودان نیز اوراق موسوم به اوراق مشارکت بانک مرکزی (CMC) را منتشر ساخته است. هدف از این کار کمک به بانک مرکزی در جهت سیال سازی نقدینگی داخلی از طریق عملیات‌های بازار آزاد و درنتیجه، کمک به وحدت بازار اعلام شده است. سودان همچنین یک سری اوراق مضاربه دولتی (GMC) را در دست انتشار دارد که می‌توانند به عنوان ابزاری کارآمد در جهت افزایش سرما‌یه‌ها و درآمدهای دولت مورد استفاده قرار گیرند. البته چنین ابزارهای مالی نسبت به آنچه در بالا و همچنین در کتب متداول بانکداری آمده است، از تنوع و تکثر قابل توجهی برخوردارند. با این حال، کلیت امر در تمامی آنها مشابه است: در تمامی آنها، سرمایه از طریق فروش اوراقی به دست می‌آید که به دارنده آنها حق برخورداری از یک سود سالانه را اعطا می‌کنند. میزان سود حاصل از این نوع سرمایه‌گذاری‌ها هم به واسطه موفقیت آن پروژه خاص و هم به واسطه رشد کلیت نظام اقتصادی تعیین می‌شود. دولت نیز به عنوان استفاده کننده از این سرمایه‌ها اقدام به ساخت پروژه‌های زیربنایی می‌کند و در این میان، بانک‌های اسلامی و موسسات مالی اسلامی نیز نقش واسطه را بازی می‌کنند. اما این نقش به چه صورت به اجرا در می‌آید؟ روال کار بدین صورت است که هنگام انتشار اوراق توسط دولت، بانک‌های اسلامی و موسسات مالی اسلامی اقدام به خرید آنها می‌کنند و در نتیجه، تضمین اصل و سود سرمایه نیز به این بانک‌ها منتقل می‌شود. در صورتی که اوراق دارای تاریخ سررسید باشند، بانک‌ها موظف هستند که در تاریخ مقرر، نسبت به پرداخت سود سالانه اوراق اقدام کنند. به طور خلاصه می‌توان گفت که در این حالت، دولت، تنها با بانک‌های اسلامی سر و کار دارد و در نتیجه، مردم نیز برای انجام تمام امور مربوط به اوراق، فقط با بانک‌های اسلامی و سایر موسسات مالی اسلامی سرو کار دارند و با دولت به صورت مستقیم مراوده نخواهند داشت. در زمان انتشار چنین اوراقی، یک بازار ثانویه هم می‌تواند بوجود آید. کسانی که تمایلی به در اختیار داشتن اوراق تا زمان سررسید آن ندارند، می‌توانند آن اوراق را به کسانی که نتوانسته‌اند آن اوراق را خریداری نمایند، بفروشند. قیمت اوراق نیز به مانند هر بازار دیگری، تحت تاثیر عرضه و تقاضا تعیین می‌شود. همچنین این امکان وجود دارد که این اوراق اصلاً تاریخ سررسید نداشته باشند. در این صورت، به این اوراق « اوراق مادام العمر»‌ گفته می‌شود. در این حالت، دولت تا هر زمانی که دارنده اوراق بخواهد، به عنوان شریک او در سرمایه گذاری باقی خواهد ماند. این اوراق قابل خرید و فروش هستند و سود و زیان سالانه آنها نصیب دارنده آن اوراق می‌شود. در این حالت، طرف قرارداد دولت و مردم، بانک‌ها، موسسات مالی، شرکت‌های سرمایه‌گذاری و غیره هستند. از چنین اوراقی، عمدتاً در پروژه‌هایی استفاده می‌شود که به طور طبیعی، به عنوان یک منبع درآمدزای مادام العمر برای دولت به حساب می‌آیند.

و...

NikoFile


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تحلیلی از موقعیت کنونی موسسات بانکی

دانلودمقاله نقش و تاثیررهبران سازمانی در نهادینه سازی مدیریت دانش در سازمانهای کنونی

اختصاصی از نیک فایل دانلودمقاله نقش و تاثیررهبران سازمانی در نهادینه سازی مدیریت دانش در سازمانهای کنونی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلودمقاله نقش و تاثیررهبران سازمانی در نهادینه سازی مدیریت دانش در سازمانهای کنونی


دانلودمقاله  نقش و تاثیررهبران سازمانی در نهادینه سازی مدیریت دانش در سازمانهای کنونی

 

 

 

 

 

 

چکیده:
   مقاله حاضر در ابتدا به تشریح مدیریت دانش پرداخته و سپس ضرورت واهمیت آنرا در سازمانهای کنونی مورد توجه قرار می دهد. هر چند در سالهای اخیر، مدیریت دانش از شهرت زیادی، بخصوص در بخش آموزش و تجارت، برخوردار گردیده است، اما هنوز در ارتباط با مطلوبترین شیوه های به کارگیری آن ، ابهاماتی وجود دارد. این مقاله بدنبال بررسی و ارائه اثربخش‌ترین راهکارهای آشنایی کارکنان با مفهوم مدیریت دانش بوده تا از آن طریق بتوان به بهترین شکل آنرا درانواع موسسات بکار گرفت. فرایند آشنایی اعضاء با مفهوم مدیریت دانش در تمامی مراحل نهادینه نمودن این مفهوم درسازمان اجرامی گردد و پیشنهاد می شود مراحل نهادینه سازی مفهوم مدیریت دانش، از طریق رهبران سازمانی که از دانش و نفوذ بیشتری بمنظور تغییر ادراک و رفتار افراد برخوردارند، صورت پذیرد. 

 

مقدمه:
در دهه های اخیر، انواع موسسات، شاهد تغییرات اساسی در زمینه های ساختار، کارکرد و سبک‌های مدیریتی خویش بوده اند. موسسات کنونی، اهمیت بیشتری جهت درک، انطباق پذیری و مدیریت تغییرات محیط پیرامون قایل شده ودر کسب و بکارگیری دانش و اطلاعات روزآمد بمنظور بهبود عملیات و ارائه خدمات و محصولات مطلوبتر به ارباب رجوعان پیشی گرفته اند . چنین  سازمانهایی  نیازمند بکارگیری  سبک جدیدی از مدیریت به نام "مدیریت دانش" می باشند.
   مدیریت دانش چیست و به چه علت پذیرش این سبک از مدیریت در انواع موسسات از اهمیت بالایی برخوردار می باشد؟ چگونه می‌توان به شکلی اثربخش‌تر، مدیریت دانش را در موسسات قدیمی و موسسات کنونی بکارگرفت؟ یکی از راههای قابل اطمینان در این زمینه ، جامعه پذیر نمودن(نهادینه سازی) مدیریت دانش درمیان اعضای سازمان می باشد؟ نقش رهبران سازمانی در تسهیل وتسریع فرایند نهادینه سازی مدیریت دانش در سازمان چگونه است؟ رهبران مدیریت دانش چه افرادی بوده و چگونه تعیین می گردند؟ به چه علت وجود رهبران در فرایند نهادینه سازی مدیریت دانش در سازمان واجد اهمیت است؟ در مقاله حاضر، موارد مطروحه فوق مورد بحث وبررسی قرارمی گیرد. 
 
 مدیریت دانش:
بیان دقیق تاریخچه پیدایش و نزج مدیریت دانش امکان پذیر نمی باشد. در حقیقت ، مدیریت دانش از نخستین سالهای زندگی بشر وحتی در عصر شکارنیز وجود داشته است وبشر به جمع آوری و انتقال اطلاعات و دانش مرتبط با موضوع شکار و گسترش درک  و شناخت خود از محیط پیرامونشان  در زمینه های میزان منابع غذایی و فرصتها وخطرات موجود در قلمروشان می پرداختند. انسانها بطور مستمر بدنبال دستیابی به علم وتکنولوژی بمنظور حفظ بقاء و مقابله با حیوانات وحشی و بلایای طبیعی بودند. زندگی بشر آرام آرام پیشرفت نمود وتجاربش افزون گشت و علی رغم اینکه هیچ گونه روش نظام مندی بمنظورذخیره سازی ،اشتراک و مدیریت دانش در آن زمان وجود نداشت، اما دانش از نسلی به نسل دیگر انتقال می یافت. دانش بمنظور تامین نیازهای جوامع در دوره های تاریخی پس از آن ،از جمله عصر کشاورزی و صنعت بکارگیری و مدیریت گردید.مدیریت دانش مفهومی تازه درتاریخ رشد بشر محسوب نمی شود. این درحالیست که واژه مدیریت دانش در سالهای اخیرعمومیت بیشتری یافته است.
  اگر چه امروزه مدیریت دانش بطوروسیع درانواع موسسات وسازمانها به کار گرفته می شود. اما ارائه یک تعریف واحد از آن بسیار مشکل است. در اینجا این پرسش مطرح می گردد که علی رغم تعاریف متعدد، در واقع مدیریت دانش به چه مفهومی اشاره دارد؟ ازطریق بررسی تعاریف گوناگون مدیریت دانش ،می توان آنرا به عنوان "فرایند خلق، انتشار وبکارگیری دانش  بمنظور دستیابی  به اهداف سازمانی " تعریف نمود. در تعریفی دیگر ، مدیریت دانش عبارتست از" فلسفه ای که شامل مجموعه ای از اصول ،فرایندها، ساختارهای سازمانی وفن آوریهای بکار گرفته شده که افراد را بمنظور اشتراک  و بکارگیری دانششان جهت مواجهه با  اهداف  آنها  یاری  می رساند " بیان میگردد(گرتین،1999).
 با کویتز[1]مدیریت دانش را چنین تعریف می نماید:"فرایندی که از آن طریق سازمان به ایجاد سرمایه حاصل از فکر واندیشه اعضاء و دارایی مبتنی بر دانش می پردازد".کلوپولوس[2] و فراپائولو[3] بیان می دارند که مدیریت دانش بر بکارگیری  مجدد اعمال و تجارب  گذشته از طریق تمرکز بر برنامه ریزهایی بمنظور تغییر چشم اندازهاتاکیدمی نماید.
 مدیریت دانش معروفیت خود را از طریق بکارگیری  دانش  و اطلاعات بمنظور ایجاد هماهنگی تغییرات پویا در سازمان ورشدو توسعه نظامهایی جهت تسریع انطباق پذیری سیستم با تغییرات محیط پیرامون کسب نموده است. امروزه  انواع موسسات در محیطهای تازه ای فعالیت می نمایند. بنابراین باید قادر به خلق وبکارگیری دانش جدید وبازآفرینی دانش گذشته بمنظور دستیابی به اهداف خویش باشند.درحالیکه مدیریت دانش تاکیدزیادی برفن آوری اطلاعات می نماید ودربسیاری ازمواردبه عنوان مدیریت مبتنی بر فن آوری تعریف می گردد، اما در حقیقت مفهومی فراتر ازآن دارد.داون پورت [4]مؤلفه های اساسی مدیریت دانش را شامل مواردزیرمی داند:
1)فرهنگ:شامل ارزشها واعتقادات اعصای سازمان در ارتباط با مفاهیم اطلاعات ودانش
2)فرایندعمل:در حقیقت افراد چگونه از اطلاعات و دانش درموسسات خود بهره گیری می نمایند.
3)سیاستها:شامل موانعی که در فرایند اشتراک دانش واطلاعات در سازمان پدید می آید.
4)فن آوری:چه سیستمهای اطلاعاتی در موسسه موجود است.
 مدیریت دانش شامل فرایند ترکِب بهینه دانش و اطلاعات در سازمان و ایجاد محیطی مناسب بمنظور تولید، اشتراک و بکارگیری دانش وتربیت نیروهای انسانی خلاق و نوآور است. چرا باید ازمدیریت دانش بهره جست؟ مهمترین اهداف یک مؤسسه درزمینه مدیریت مطلوبتر دانش شامل حفظ و نگهداری اعضای کلیدی سازمان، ارتقاء سیستم انگیزشی، شناخت محیط و بهبود خدمات‌دهی به ارباب‌رجوع می باشد. تحقیقات، بیشترین موارد بهره گیری سازمانها و مؤسسات مختلف از مدیریت دانش رابه قرار زیر تعیین نموده است:
1)کسب و اشتراک دانش(7/77%)
2)مهارت آموزی ویادگیری سازمانی(4/62%)
3)ارتباط بهینه با مشتریان(58%)
4)ایجاد مزیت رقابتی(7/55%) (دایرومک داناف،2001)
 نمودار 1-1 موارد استفاده مؤسسات گوناگون از مدیریت دانش را نشان می دهد. در حقیقت مدیریت دانش کارآمد منجر به کاهش خطاها ودوباره کاریها، افزایش سرعت حل مسایل وتصمیم گیریها، کاهش هزینه ها، تفویض اختیارات بیشتر به اعضاء و روابط اثربخش وخدمات مطلوبتر به ارباب رجوعان می گردد.(بکرا-فرناندز،1999)

تعداد صفحه :7


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله نقش و تاثیررهبران سازمانی در نهادینه سازی مدیریت دانش در سازمانهای کنونی

دانلود مقاله با موضوع ژئواستراتژی کنونی در قفقاز جنوبی

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله با موضوع ژئواستراتژی کنونی در قفقاز جنوبی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله با موضوع ژئواستراتژی کنونی در قفقاز جنوبی


دانلود مقاله با موضوع ژئواستراتژی کنونی در قفقاز جنوبی

اهمیت روز افزون منطقه قفقاز جنوبی به ویژه در مناسبات جدید جهانی و صف بندی قدرتهای منطقه ای و بین المللی، پژوهش و تحقیق پیرامون این منطقه، عوامل و پارامترهای موثر در آرایش قوا و اثرگذاری بر مناسبات آن را در دستور کار موسسات پژوهشی و مراکز مطالعات راهبردی قرار داده است. ویژگی منحصر بفرد ارتباطی این منطقه بین اروپا و آسیای مرکزی به عنوان منبع بزرگ انرژی، رقابت ویژه روسیه و غرب در این منطقه که حیاط خلوت سنتی روسیه محسوب می شود، مناقشات دامنه دار قومی که بستر بسیاری از منازعات در این منطقه است و عواملی از این دست، اهمیت قفقاز جنوبی را در روابط منطقه ای و حتی بین المللی بیش ازگذشته ساخته است.

 

مطالب مهم این مقاله:

امنیت انرژی

فرونشاندن مناقشات فروزان

پیمانهای نظامی، تضمین انرژی

رقابت روسیه و آمریکا در قفقاز جنوبی و خزر

نقش فراگیر اتحادیه اروپا در حل و فصل مناقشات

تلاش مشترک ناتو و اتحادیه اروپا در قفقاز جنوبی

معاضدت نظامی و ابزار انرژی در سیاست امنیتی


دانلود با لینک مستقیم