نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره جایگاه حماسه ی ملی در ایران

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درباره جایگاه حماسه ی ملی در ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

جایگاه حماسه ی ملی در ایران:

«حماسه» بیانگر تاریخ،آرمان ها و آرزو های پر غرور و افتخار آمیز یک ملت است و به همین جهت،جنبه ی ملی دارد. حماسه نوعی تاریخ تخیلی گذشته است،شعر یک ملت است به هنگام طفولیتش که تاریخ و اساطیر، و خیال و حقیقت را در هم می آمیخته و سراینده ی حماسه نیز از این دیدگاه،تاریخ نگار ملت به شمار می رود. به دست آوردن هویت و فرهنگ و وحدت ملی، انگیزه ی بزرگ پیدایش«حماسه» محسوب می شود.

در ادبیات فارسی،سده های چهارم و پنجم هجری و به صورت بسیار پراکنده،سده ی ششم،مهم ترین دوره ی حماسه سرایی است و برجسته ترین حماسه های ملی،در همین دوره پدید آمده اند.

«شاهنامه فردوسی» به عنوان مظهر کامل حماسه ی ملی ایران در فرهنگ ایرانی چند نقش عمده ایفا نموده اند:

1- فرهنگ باستانی ایران را از خطر نابودی نجات داده و با انتقال آن به فرهنگ اسلامی،باعث غنی تر شدن آن شده و پیوستگی و استمرار فرهنگ ایرانی را تضمین کرده است.  

2- بسیاری از اساطیر فارسی و ایرانی را حفظ نموده است.

3- زبان فارسی را از نابودی نجات داده است.

4- تاریخ شفاهی و عامیانه و حتی تاریخ مستند پیش از اسلام را تا دوره ی هخامنشی،زنده نگه داشته است.

5- بسیاری از پندنامه ها و اندزهای حکمی و اخلاقی ایرانیان را در زبانی شیوا باقی نگه داشته است.

6- بسیاری از واژه های زبان پهلوی را به یادگار نگه داشته است.

7- برخی از آموزه های دینی و اندیشه های عرفانی پیش از اسلام را حفظ نموده است و به قلمرو فرهنگ اسلامی انتقال داده است.

این عوامل،حماسه ی ملی ایرانیان را در قله ی فرهنگ و ادب فارسی قرار می دهد و توجه و اعتنای ما را به عنوان میراث داران این سرزمین کهن می طلبد.

منابع:

1-    «حماسه سرایی در ایران» دکتر ذبیح الله صف،نشر فردوس.

«حماسه ملی ایران».«تئودور نولدکه» ترجمه ی بزرگ علوی،انتشارات سپهر،چاپ سوم،1375

حماسه ملی ایران» بهمن سرکاراتیحماسه ی ملی ایران (شاهنامه فردوسی) آمیزه ای است از اسطوره و تاریخ. افسانه های کهن که بیشتر اساطیری اند به شیوه ای نو و به شیوه ی حماسی بازگو شده اند. در تبدیل تدریجی اسطوره به حماسه، اندک اندک از جلوه های شگفت و نامعقول آن کاسته شده و جنبه ی عقلانی و این جهانی به خود گرفته است.از طرفی در دوران های متاخر به روایات اساطیری باستانی، چهره تاریخی داده شده و زمان اساطیری با تدبیری زیرکانه به زمان تاریخی پیوسته است. در زمینه مطالعات ایرانی تعیین مرز اسطوره و حماسه یکی از مشکلات تحقیق به  شمار می رود.در شاهنامه که یک اثر حماسی است، از تاریخ به معنای گزارش راستین وقایع نشانی نیست. ولی تاریخ سنتی در مفهوم مشتی اخبار کژ و راست درباره شخصیت های واقعی از دوره ساسانی آغاز می شود، که آن هم با افسانه آمیخته است.اما تعین این که اسطوره در حماسه از کجا آغاز شده و به کجا می انجامد، کار بسیار دشواری است. آنها که به پیروی برتلس شاهنامه را به سه بخش اساطیری، پهلوانی و تاریخی تقسیم کرده اند به تحلیلی توصیفی بسنده کرده اند و مشخص نکرده اند که بالاخره بخش پهلوانی مبنای اساطیری دارد یا اصل تاریخی.در مورد پیشدادیان همه معتقدند که اساطیری هستند اما در مورد کیانیان، ویندشمن (Fr.Windischmann) اشپیگل (F.Spiegel) و دار مستتر (J.Darmesteter)  در گذشته و لومل (H.Lommel) و ویکندر (S.Wikander) و دومزیل (G.Dumezil) در زمان ما معتقدند کیانیان یا دست کم برخی از شاهان این سلسله اسطوره ای هستند. در مقابل بسیاری محققان آنها را تاریخی انگاشته اند. هوزینگ (G.Husing) و هرتل(J.Hertel) و هرتسفلد (E.Herzfeld) و هوپت (L.Hupt) گشتاسپ کیانی را با گشتاسپ پدر داریوش و کیانیان بعدی را با آخرین پادشاهان هخامنشی یکسان گرفته اند.عده ای دیگر که در راس آنان کریستین سن (A.Christensen) و برخی شاگردان هنینگ (W.B.Henning) قرار دارند آنان را پادشاهان شرق ایران پیش از هخامنشیان می دانند.  و سستی آرای هرتل و هرتسفلد را کریستین سن و به نیکوترین وجهی پرفوسور هنینگ باز نموده اند. لذا به بررسی انتقادی نظریه کریستین سن و پیروان او خواهیم پرداخت.نخست باید گفت که تاکید بر سابقه تاریخی سروده های پهلوانی (با سرشتی ضد اسطوره ای) نتیجه گرایش ذهنی معینی است که در دهه های نخستین قرن بیستم پدید آمد و تا امروز هم دوام دارد. به این ترتیب سعی شد برای روایات اساطیری و حماسی مبنای تاریخی بیابند یا بتراشند (در مقابل افراط کسانی که در قرن نوزدهم برای همه ی چیزها مبنای اسطوره ای می یافتند).به این ترتیب به این نتیجه رسیدند که حماسه تاریخی آشفته و آمیخته با افسانه است که اگر عناصر افسانه ای آن را که به خاطر خارق العاده بودن به آسانی قابل تشخیص است از آن جدا کنیم به تاریخ می رسیم. این یک پندار غلط است. اولا باید در نظر داشت پیشینه تاریخی نه بر ارزش حماسه می افزاید نه از آن می کاهد. اگر تاریخی بودن، معیار ارزش اثر حماسی بود، می بایست ظفرنامه حمد الله موستوفی و شهنشاه نامه ی صبا جای شاهنامه فردوسی را می گرفت یا آثار افسانه ای همچون گیل گمش یا اسطوره های هندی بی اعتبار می شد.ثانیا اسطوره از لحاظ سرشت و ماهیت با تاریخ تفاوت بنیادی دارد و بیان کننده واقعیت هایی بی زمان و جهان است که در ذهن گروهی نسل های بشری و بر مبنای ارزش های خاص اجتماعی آنان در یل و پهلوانی تجسم پیدا می کند.تشخیص عناصر تاریخی حماسه تنها وقتی ممکن است که گزارش تاریخی مستقل و موثقی در دسترس باشد. تا وقتی گواهی های معتبر دیگر و قراین خارجی مستقل، تاریخی بودن عناصر و افراد حماسی را در یک داستان پهلوانی ثابت نکرده نمی توان بر مبنای شواهد داخلی، که فقط از خود حماسه استخراج شده اند، در پی اثبات اصل تاریخی حماسه بود.اخبار کیانیان جز در سنت های حماسی ایران در هیچ منبع مستقل دیگر مذکور نیست. گواهی های اوستایی و روایات زردشتی و همچنین گزارشهای مورخین اسلامی و... همه بر مبنای روایات حماسی پرداخته شده اند و هیچ کدام را نمی توان مدرک مستقل به حساب آورد. اما در مورد دلایلی که کریستین سن در کتاب کیانیان برای اثبات تاریخی بودن سلسله کیانیان یاد کرده، همانگونه که دومزیل به خوبی نشان داده است هیچ یک از قراین برای اثبات تاریخی بودن کیانیان بسنده نیست.- اولا برخلاف ادعای کریستین سن، کتاب اوستا سلسله ای به نام کیان یا کیانیان نمی شناسد. این مطلب را سال ها پیش هرتل ثابت کرده است. روایت اوستا جز کیکاوس و کیخسرو درباره شش کوی دیگری که نام برده چیزی به جز نام ذکر نمی کند و شرقی بودن لقب کوی هم دلیل تاریخی بودن کیانیان نیست؛ بلکه می تواند اسطوره ای پرداخته شده در شرق ایران باشد.- ثانیا اینکه اسم پادشاهان کیانی اسم اصیل ایرانی است دلیلی بر تاریخی بودن آنان نمی شود.- ثالثا اینکه پادشاهان کیانی دارای ترتیب سنتی هستند، به همان اندازه که می تواند دلیل تاریخی بودن آنان تلقی شود می تواند دلیلی بر اسطوره ای و ساختگی بودن این سلسله هم باشد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره جایگاه حماسه ی ملی در ایران

تأثیر نحوه ی مدیریت بر رضایت شغلی کارکنان 50 ص

اختصاصی از نیک فایل تأثیر نحوه ی مدیریت بر رضایت شغلی کارکنان 50 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 51

 

چکیدة تحقیق:

نقش مدیریت با توجه به اختیارات رهبری که دارد دیزل حرکت و پویائی سازمان ها به سوی اهداف تعبیر شده است. در ادارة امور سازمانها تأثیرگذاری مدیر را نمی توان کنار زد. مدیر وظیفة الگودهی، نقش سازی و راهبری احساسی ، عاطفی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، فنی زیردستان خودش را بر عهده دارد. او مسئول شرایط حاکم بر سازمان است. شرایطی که اگر سنجیده و آگاهانه نباشند رضایت و مسالمت جای خود را به درگیری، تشویش، غیبت، اعتراض و مخالفت می دهد. سازگاری کارکنان با یکدیگر سازگاری کارکنان با سرپرست ها، انگیزة کاری کارکنان، تأمین نیازهای کارکنان، رضایت شغلی کارکنان همگام پیشرفت فنی تکنولوژیکی بایستی مورد توجه قرار گیرد. رضایت شغلی فراتر از کوشش برای کار بیشتر با سلامتی کارکنان مرتبط است. فعالیت های شغلی در محیط هائی با جوّ رُعب و وحشت به سلامتی به شخصیت، انگیزه و روان افراد آسیب های جدی وارد می کند. برای سلامتی و انگیزة کارکنان بایستی موجبات رضایت آنان را تا آنجا که ممکن است، فراهم آورد. تحقیق حاضر توصیه می نماید که مدیران سبک مدیریتی رابطه مداری را پیش بگیرند و از برخورد سرد، مقررّاتی، کنترل شدید که موجب آزردگی افراد می شود، خودداری نمایند. به آنها اعتماد کنند و اجازه بدهند در امور نظر داشته خلاقیت نشان بدهند و زمینة مشارکت هرچه بیشتر آنان را فراهم آورند. در تحقیق فرهنگ سازمانی نیز از جمله موضوعات تأثیرگذار به شمار آمده است. افراد رفتار مدیران در زمینه های فرهنگی خارج از سازمان را انگیزة مثبت قوی خود شمرده اند و خودشان را مالکان مفتخر فرهنگی- سیاسی سازمان نامیده اند، امر رضایت از شغل برای کارکنان اگرچه معنای رضایت از ترفیع، حقوق، سرپرست، همکاران، شرایط کار دارد ولی شخصیت اراده و فطرات ارزش جو و فرهنگی شان را از یاد نبرده کارکنان از رفتار رابطه مدار مدیریت استقبال کرده و آن طور که تحقیق و آزمون ها نشان دادند آنها را راضی کردند تا در کارهای سازمان مشارکت داشته باشند. وظایف شان به نحو احسن انجام شود و سازمان به سوی اهداف تعیین شده قدم بردارد.

فصل اول: کلیات

درک ضرورت اداره کردن مربوط به روزگار اخیر نیست دیری است که بشر متوجه بسیج امکانات و رهبری آنها برای تحقق اهداف خویش است. تمدن بشری بازگوی مدعای مدیریت عامل مؤثر می باشد همچنانکه هرگاه مدیری نالایق و مدیریتی عقب بر منابع سلطه داشته پیشرفت، امنیت، برخورداری، انگیزه از منابع و محیط گرفته شده است آنطور که از تحقیقات و تألیفات برمی آید مدیریت فراگرد به کارگیری مؤثر و کارآمد منابع مادی و انسانی بر مبنای یک نظام ارزشی پذیرفته شده است که از طریق برنامه ریزی سازماندهی بسیج منابع و امکانات هدایت و کنترل عملیات برای دستیابی به اهداف تعیین شده صورت می گیرد امری که امروزه به اهمیت وافر آن دیگر به عنوان یک عامل اجتناب ناپذیر حتی مهمتر از منابع طبیعی و انسانی کشورهای توسعه یافته پی برده اند و صاحبنظران و محققین آن را عامل لازم برای توسعه پایدار می دانند و تأکید دارند که لازم است قسمتی از نظریات ایشان آورده شود.

بر اساس گزارش مستند بانک مرکزی، ایران، از جمله کشورهایی است که عوامل لازم برای توسعه پایدار را داراست و بعد از ایالات متحده دومین کشوری است که زمینه های لازم برای سرمایه گذاری و بهره وری شامل انرژی مناسب و ارزان مواد اولیه و معادن نیروی انسانی و دسترسی به بازارهای جهانی را داراست. اما علی رغم تمام تلاشهای مثبت پس از پیروزی انقلاب امروز ما نمی توانیم ادعا کنیم که یک کشور توسعه یافته هستیم. به نظر می رسد در کشورمان همة عوامل درجه دوم رشد و توسعه را داریم اما عامل اول یعنی سازمان و مدیریت کارآمد را به حد کافی نداریم بسیاری از کشورهایی که در دهه های اخیر در مسیر توسعه گام نهادند. از جمله ژاپن، هنگ کنگ، سنگاپور و سایر کشورهای موسوم به ببرهای جنوب شرقی آسیا (که تا 20 سال پیش جزء مناطق فقیر و عقب مانده بودند) فاقد منابع طبیعی هستند. اما آنچه آنان را به مرحلة کنونی پیشرفته رسانیده است. بنابر اظهارات ماهاتیرمحمد نخست وزیر مالزی توانمندی مدیریتی است که از یک سو رقابت و اقتصاد بازار را تشویق می کند و از دیگر سو با اجرای برنامه های صحیح، سودآوری سرمایه گذاری های ملی و خارجی را در رشته های مورد نیاز افزون می سازد. (عباس زادگان 1279. ص 15)

آری؛ مدیریت امر بسیار حساس و تأثیرگذار و پیچیده ای است و چه خوب گفته است صاحبنظری کنار هم گذاشتن تکه های شکسته یک آینه برای دیدن یک تصویر واقعی کافی نیست. همچنانکه کنار هم قراردادن اجزاء به هیچ وجه معرف آن کل نخواهد شد. این مقدمة ظریف ما را متوجه اهمیت روابط متقابل بین اجزاء و تعامل آنها با یکدیگر به منظور تحقق اهداف پیش بینی شده در سازمان نمود. در واقع منشاء و مبنای اساسی مدیریت تئوری سیستم می باشد. نگاه به سازمان به عنوان یک کل و توجه به روابط متقابل و پویائی عناصر آن، بر اساس تفکر سیستمی سازمان یک مجموعه کلی است که در جهت تأمین هدف ها تلاش می کند و مدیران بایستی به طور دائم روابط متقابل افراد سازمان و نقش آنها در جهت تحقق اهداف را بررسی و مطالعه کنند. سیستم مفهوم


دانلود با لینک مستقیم


تأثیر نحوه ی مدیریت بر رضایت شغلی کارکنان 50 ص

مقاله در مورد خانه ی خشتی 3 ص

اختصاصی از نیک فایل مقاله در مورد خانه ی خشتی 3 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

 

قلعه سب سوران:

 موقعیت جغرافیایى: شهرستان سراوان - بخش سیب و سوران - روستاى سیب قدمت: دوران اسلامى - قاجار 

 ویژگیهاى معمارى: این بنا با استفاده از خشت خام ساخته شده و داراى حصارى از خشت خام به ارتفاع حدود 6 متر است که دور تا دور بناهاى قلعه را محصور نموده است. ارتفاع بلندترین نقطه حدود 22 متر است و در سه گوشه دیوار قلعه 3 برج براى امر دیده‏ بانى تعبیه شده است. از درب ضلع جنوبى تا انتهاى سمت جنوب شرقى داراى پلکانى از خشت خام است که پس از طى 10 پله خشتى به یک درب چوبى دو لنگه با کنده ‏کاریهاى برجسته در کادرهاى مربع شکل بصورت قرینه روبرو مى ‏شویم. ورودى قلعه بوسیله راهى باریک تونل مانند که تاریک نیز مى ‏باشد با یک شیب ملایم به سمت بالا و حیاط قلعه راه دارد. در وسط حیاط قلعه چاه آبى وجود دارد که دور تا دور آن سنگ کارى شده و در ضلع شرقى حیاط دو اتاق به اندازه ‏هاى مختلف و در ضلع جنوبى یک اطاق و در ضلع شمالى نیز یک اطاق با راهرو باریک به سمت مشرق ساخته شده است. محل سکونت صاحب قلعه در ضلع غربى بوده که داراى محوطه ‏اى نسبتاً بزرگ مى‏باشد. در قسمت مشرق قلعه فضایى به طول 11 متر و عرض 4 متر با پوشش مسطح ساخته شده که شاید براى زندان از آن استفاده مى ‏کرده ‏اند. در ضلع غربى حیاط آثارى از یک تنور براى پخت نان مورد نیاز ساکنین قلعه مشاهده مى‏شود. در اطاق جنوب شرقى براى صعود به محل دیده‏ بانى یک راه پله خشتى ساخته شده است. این اثر در سال 1370 تحت پوشش سازمان میراث فرهنگى قرار گرفته است

قلعه دِزکْ:

 موقعیت جغرافیایى: شهرستان سراوان - بخش مرکزى - دهستان حومه - روستاى داورپناه

 مشخصات: این قلعه که داراى معمارى بومى است از خشت و گل ساخته شده و در گذشته محل اقامت و حکمرانى على ‏محمدخان پدر دوست محمدخان بارکزایى بوده است و در سال 1307 ه.ش با لشکرکشى قواى رضاخان توسط قشون دولتى به تصرف درآمده است و در این محل با درگیرى بین قواى نظامى و نیروهاى تحت امر دوست محمدخان، سرهنگ باقرآقاخان داورپناه بوسیله یکى از اسرا کشته مى ‏شود و از آن موقع این محل بنام داورپناه نامیده مى ‏شود

قلعه کوهَکْ:

 موقعیت جغرافیایى:بخش بم‏پشت - دهستان کوهک و اسفندک - روستاى کوهک

 قدمت: دوران اسلامى - قاجار

 مشخصات : در کتاب باستان شناسى و تاریخ بلوچستان به نقل از امان‏ الله جهانبانى آمده است: » این قلعه در روى سنگ مرتفعى واقع است و از استحکام کافى برخوردار است که در سال 1290 ه.ش توسط وکیل ‏الملک دوم (مرتضى قلى ‏خان) حکمران کرمان و بلوچستان تصرف شده است در این قلعه شخصى مدفون است که به باور مردم، این شخص صاحب کرامت است. در کنار این مقبره چاه آبى است که هفتاد ذرع عمق دارد و به گفته اهالى هر زمان که قلعه محاصره شود اهالى قلعه از آبى که با کرامت صاحب قبر از چاه مى ‏جوشیده و به اندازه پانزده ذرع مى ‏ایستد استفاده مى ‏کنند.

 پس از وکیل ‏الملک بار دیگر ابراهیم خان بمى این قلعه را به تحت سلطه حکمران کرمان و بلوچستان در مى ‏آورد چون مدتى توسط انگلیسى ‏ها در جریان حکمیت گلداسمیت از ایران جدا شده بود


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد خانه ی خشتی 3 ص

تاریخ صد ساله ی جنبش های سوسیالیستی 15 ص

اختصاصی از نیک فایل تاریخ صد ساله ی جنبش های سوسیالیستی 15 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

تاریخ صد ساله ی جنبش های سوسیالیستی، کارگری و کمونیستی ایران 1386- 1284 بخش یکم از انقلاب مشروطیت 1284 تا انقلاب 1357

درآمد تاریخ پیدایش و رواج اندیشه های سوسیال- دمکراسی و شکل گیری نخستین هسته های سوسیالیستی در ایران هنوز به کاوش های بسیار نیاز دارد. آنچه درباره ی آن گفته و نوشته شده، پژوهش هایی ابتدایی است که در بسیاری موارد کامل نیستند. مسلم است که اندیشه ها و دیدگاه های سوسیالیستی برای اولین بار در تاریخ ایران توسط نویسندگان ایرانی که در سالهای 1259 تا 1275 خورشیدی (1896-1880 میلادی ) در خارج از مرزهای ایران برای نشریه های ایرانی برون مرزی قلم میزدند، معرفی شدند. پس از سرنگونی دولت مترقی و اصلاح طلب میرزا حسین خان مشیرالدوله، درسراسر کشور، بار دیگر در سال 1259 موج سرکوب و سانسور حاکم شد و در دوره ی شانزده ساله ی استبداد ناصری (از پایان عصر صدراعظمی میرزا حسین خان مشیرالدوله معروف به سپهسالار در 1259 خورشیدی تا ترور ناصرالدین شاه در سال 1275خورشیدی) تعدادی از اصلاح طلبان و آزادیخواهانی که به ناچارایران را ترک کرده بودند، در خارج از مرزهای " ایران استبداد زده" پدیده ی نوپای مطبوعات ضد استبداد ناصری را در تبعید بنا نهادند و تاریخ معاصرایران با مطبوعات مستقل ورق خورد. در این دوره، روشنفکران و روزنامه نگاران ایرانی درخارج از کشور با آسودگی خاطر و به دور از دخالتهای سرکوبگرانه ی " اداره انطباعات مبارکه" و سانسورچیان، " قلم را در جهت منافع ملی به کار گرفتند" و توانستند بذر اندیشه های سوسیال- دمکراسی و سوسیالیسم را به عرصه ی ادبیات سیاسی ایران بپاشند و مردم ایران را با مفاهیم اندیشه های مترقی آشنا سازند. روزنامه ی " اختر" یکی از نشریه های معتبر آن زمان بود که توسط روزنامه نگاران ایرانی در خارج از کشور انتشار می یافت ؛ این نشریه خدمات ارزنده ای در معرفی و ترویج سوسیالیسم و وقایع مربوط به قیام تاریخی " کمون پاریس" و عمر هفتاد و دو روزه ی آن انجام داد. " اختر" به مدیریت محمد طاهر تبریزی در استانبول انتشار می یافت که با تشویق نویسندگانی چون میرزا نجفعلی خان خویی، میرزا آقاخان کرمانی، شیخ احمد روحی، میرزا مهدی خان تبریزی ( ناشر روزنامه ی "حکمت" در قاهره) و میرزا محمد خان کاشانی ( ناشر روزنامه های "ثریا" و "پرورش" در قاهره) توانست نشریه ی " اختر" را به یکی از مهمترین منابع ترویج و گسترش اندیشه های آزادیخواهی، برابری طلبی و سوسیالیستی تبدیل سازد. برخی از نویسندگان و روزنامه نگاران " اختر" همچون میرزا آقاخان کرمانی به طور مستقیم از اندیشه های آموزگاران انقلابی و دانشمندان علوم اجتماعی نیز متأثر بود و این امر در نوشته های او که به طور مستمر در روزنامه ی " اختر" چاپ میشد، متبلور است. میرزا آقاخان کرمانی که با پیگیری مداوم علیه استبداد ناصری قلم میزد، به مرام و جهان بینی سوسیالیسم، آنارشیسم و نیهیلیسم استناد و آنها را به خاطر " مساوات" طلبی تقدیس میکرد. او مینویسد که " مسأله مقدسه مساوات" مد نظر سوسیالیسم است و سوسیالیستها " اولین وظیفه ی انسانیت را همین میدانند". میرزا آقاخان درنوشته های خویش تأکید میکند که سوسیالیست ها خواهان "مساوات در ثروت هستند" و معتقدند که همه ی انسانها باید "در امتیازات ملی مساوی باشند" و مالکیت باید لغو گردد. زیرا به نظر او "زمین تصاحب بردار نیست، باید بین مردم مشاع باشد." او در نوشته های خویش تاکید می کند که املاک و اراضی را " جمعی بی استحقاق ربوده اند" و از"دزدی و تقلب، صاحب دولت و ثروت شده اند"، در حالی که کارگران معدن در " سوراخ های مثل گور همچون موش کور، زحمت می کشند ." به عقیده ی میرزا آقا خان کرمانی، سوسیالیست ها، آنارشیست ها و نیهیلیست ها "با انگیزهای وصف ناپذیر و پر شور در برانداختن ریشه ی فقر و فلاکتی هستند که براثر شناعت و ستمگری بی انصافان عالم پیدا شده است." اینان جملگی می کوشند تا " مساوات و مواسات را در گیتی اجرا نمایند." (1) باید توجه کرد که سخنان و نوشته های میرزا آقا خان کرمانی تحت تاثیر جو حاکم در اواخر قرن نوزدهم میلادی کشورهای اروپای آتلانتیک و روسیه بود. جوی که جنبش های آنارشیستی و نیهیلیستی از نیروهای اجتماعی قابل ملاحظه ای برخوردار بودند و هنوز جایگاه خود را در آن جوامع به اندیشه های منسجم سوسیالیستی، به ویژه مارکسیسم که پایه ی فلسفی و اجتماعی آن استوار بود، نداده بودند. تا آنجا که پژوهش های مورخین تاریخ سوسیال- دمکراسی و سوسیالیسم در ایران نشان میدهد قدیمی ترین سند مشخص درباره ی مقوله ی سوسیالیسم مربوط به مقاله ای است که در روزنامه ی " ایران" با مدیریت و سردبیری محمد حسن خان صنیع الدوله، چاپ تهران، شماره ی 412 به تاریخ 18 اسفند 1258 خورشیدی (8 مارس 1880) به نقل از روزنامه ی "اختر" چاپ استانبول انتشار یافته است. چون این سند از نظر تاریخ انتشار اندیشه های سوسیالیستی در ایران اهمیت خاصی دارد به چند نکته درباره ی آغاز رواج افکار سوسیالیستی درکشور ایران می پردازیم . 1- باید خاطرنشان ساخت که این مقاله ی مستند تحت تأثیر بزرگترین واقعه ی آن زمان یعنی قیام کمون پاریس، بزرگترین جنبش کارگری قرن نوزدهم، در نهمین سالگرد آن به رشته ی تحریر در آمده است. درسال 1871، مردم پاریس در روز 28 اسفند 1249 خورشیدی (18 مارس 1871 میلادی) به رهبری کارگران انقلابی پس از شش ماه جنگ علیه ارتش اشغالگر پروس و هیأت حاکمه ی انقیاد طلب دولت فرانسه، برپایی نخستین حکومت کارگری را در تاریخ بشر اعلام نمودند. با اینکه این حکومت کارگری بیش از هفتاد و دو روز دوام نیاورد و در آخرین روزهای ماه مه و اولین روزهای ماه ژوئن سال 1871 توسط نیروهای نظامی دولت فرانسه با حمایت آشکار نیروهای اشغالگر پروس سرکوب گشت، اما نقطه عطفی بسیار مهم در جنبش های اجتماعی اروپا محسوب می شود که به کمون پاریس معروف گشت و در تاریخ مبارزات کارگران کشورهای مختلف جهان از اهمیت بسیاری برخوردار است.( 2) هنوز هم پس از صد و سی و پنچ سال از وقوع آن، کمونیست ها، سوسیالیست ها و دیگر نیروهای برابری طلب، سالروز این پیشامد تاریخی را جشن می گیرند. تصادفی نیست که مقاله ی مستند مندرج در روزنامه ی "اختر" در ماه مارس 1880 ( نهمین سالروز قیام کمون پاریس) نوشته شده است. 2- این مقاله که به خاطر رعایت مسایل امنیتی دوران استبداد ناصری بدون نام مؤلف درج گردیده است، اما بررسی سبک نگارش، استفاده از واژه ها و برخورد نظری نویسنده به وقایع مربوط به قیام کمون پاریس و توجه او به سرانجام نافرجام قیام و جهانبینی فعالین ورهبران این قیام، نشان میدهد که این مقاله توسط میرزا آقاخان کرمانی نگاشته شده است. تعمق در اندیشه های میرزا آقاخان کرمانی و بررسی جهانبینی او به ویژه در امر برابری طلبی و مقوله هایی چون " مساوات و مواسات" و ترویج آنها در ایران گمان ما را در اینکه نویسنده ی آن مقاله ی مستند در روزنامه ی "اختر" همان میرزا آقاخان کرمانی است، به یقین تبدیل می سازد (3). تا آن جا که اطلاع در دست است میرزا آقاخان کرمانی شاید نخستین نویسنده ی ایرانی است که در اواخر قرن نوزدهم مقاله ها و گزارش های بسیاری راجع به سوسیالیسم و دیگر شیوه های فکری، تهیه و منتشر کرده است. ولی سالها پیش از میرزا آقاخان کرمانی برخی از حکما و فلاسفه ی ایران نیز به مسایل برابری طلبی و اندیشه های اشتراکی توجه کرده و در نوشته های خود به آن مقوله ها پرداخته بودند. اینک به شواهدی که این ادعا را تأیید میکند می پردازیم . 1- سخن از سوسیالیسم و مفهوم آن در کشورهای خاورمیانه ازجمله کشور ایران، پس از نیمه ی اول قرن نوزدهم رواج داشته و در آثار نویسندگان و متفکران آن دوران انعکاس یافته است. به طور مثال بررسی نوشته های حاج ملا هادی سبزواری (4) و میرزا ابوالحسن جلوه نشان میدهد که نمونه هایی شبیه به اندیشه ی سوسیالیسم تخیلی در جهان بینی ایده آلیستی آنان وجود داشته است. اعتقاد سبزواری درباره ی مالکیت خصوصی که آن را "امری اعتباری و اضافی میدانست" در نیمه ی اول قرن نوزدهم درمیان نخبگان جامعه شهرت داشت. تمایل هواخواهانه ی میرزا ابوالحسن جلوه به جنبش بابیه در دهه های 1850 و 1860 که در بعضی عرصه ها دارای اندیشه های اشتراکی و برابری طلب بود، نیز ثبت شده اند. ابوالحسن جلوه در سالهای پر تلاطم 1269 تا 1270 خورشیدی (1891-1890 میلادی) از جنبش "تحریم تنباکو" که در واقع نخستین خیزش ضد استعماری در ایران بود، حمایت جدی کرد و اندیشه های برابری طلبانه وروش سیاسی خود را ترویج داد. اما این نوع اندیشه های پراکنده و ایده آلیستی، نسبت به بافت واوضاع اقتصادی و اجتماعی ایران آن زمان که استبداد پادشاهی حاکمیت مطلق داشت، نتوانست به عنوان یک جریان فکری، روند رشد طبیعی خود را طی کند و به زایش و گسترش یک جهانبینی منسجم اجتماعی و سیاسی تبدیل گردد. این امر در مورد نویسندگان و روزنامه نگارهای لائیک و غیر مذهبی که درآن زمان برای نشریه های "اختر"، "ثریا"، "حکمت" و "پرورش" در خارج از مرزهای ایران قلم میزدند نیز صدق میکند. 2- همان طور که اشاره شد، میرزا آقاخان کرمانی در گزارش های خود درروزنامه ی "اختر" نیهیلیستها، سوسیالیستها و آنارشیستها را متعلق به یک جبهه میدانست و تا آنجا که اطلاع در دست است هرگز موفق نشد که به تفاوتهای اساسی این جنبش های اجتماعی آگاهی یابد. وی در مقاله ی روزنامه ی رسمی "ایران" پس از گزارشی کامل درباره ی چگونگی قیام و انقلابیون فعال حکومت 72 روز کمون پاریس را که بیشتر آنها سوسیالیست و کمونیست بودند، نیهیلیست خوانده و هدف آنان را چنین توضیح داده است: "اصل مقصود این گروه آنست که فقرا و عمله را در کل اموال مردم مشترک سازند و از این راه معیشت و سعادت حال فقرا و رنجبران را خاطر جمعی بدهند و در این خصوص مؤلفین بسیار تألیفات بیشمار نوشته اند و حتی بعضی مصنفین این عقیده را جایز دانسته اند که جمیع اموال اغنیا باید بالسویه در میان فقرا تقسیم شود و در میان همه مردم اشتراک عمومی حاصل گردد." این توضیح نشان می دهد که نویسنده ی مقاله، انقلابیون سوسیالیست و کمونیست را با نیهیلیست ها و آنارشیست ها در یک مجموعه قرار میدهد و تفاوت اساسی سوسیالیسم مارکسیستی و سوسیالیسم غیرمارکسیستی را تمیز نمیدهد. نویسنده، بارها سوسیالیستها و کمونیستها را که از نظر او نیهیلیست بودند، متعلق به "اهل اباحه" دانسته و تصریح میکند که هدف آنها "همان اباحه و اشتراک اموال و زنان بوده است." گفتنی است که درنیمه ی دوم قرن نوزدهم و حتی در دهههای نیمه ی اول قرن بیستم، مقوله های "اشتراک زنان"، "محو خانواده" و "جدایی کودکان از مادران"، بخشی از اتهاماتی بود که نظریه پردازان طبقات حاکم در کشورهای مختلف جهان به سوسیالیستها و کمونیستها ودیگر نیروهای برابری طلب و انقلابی نسبت میدادند. بررسی این مقاله نشان میدهد که نگارنده، با اینکه یک روشنفکر ضد نظام پادشاهی در ایران بوده و ازیک نوع شیوه ی تفکر سوسیالیستی و اندیشه ی برابری طلب متأثر است، ولی به صراحت از روشی رایج و شیوه ای سنتی پیروی کرده و سوسیالیست ها، کمونیست ها، آنارشیست ها و نهیلیست ها را زیر مجموعه ی "اهل اباحه" دانسته است. به هر روی علیرغم تفوق جهانبینی ایده آلیستی و تفکر متافیزیکی در اندیشه های سوسیالیستی، حکما و نویسندگان وروزنامه نگارهای معروف آن دوره، به جرات میتوان اذعان داشت که آنها با جسارت و شهامتی که از خود نشان دادند سنگ بنای شکل گیری و رشد اندیشه های سوسیال- دمکراسی را بنا نهاده و بستر سیاسی اجتماعی کشور ایران را در آن زمان برای نفوذ و گسترش اندیشه های سوسیالیستی و کمونیستی در عصر انقلاب مشروطیت آماده ساختند. فصل اول جنبش های سوسیال- دمکراسی و کارگری در عصر مشروطیت علیرغم تبلیغ و ترویج اندیشه های سوسیالیستی و سوسیال-دمکراسی در ایران توسط روزنامه نگارهای مترقی در اواخر قرن نوزدهم، به ویژه در دوره ی پس از قتل ناصرالدین شاه در سال 1275 خورشیدی (1896 میلادی) تا آغاز انقلاب مشروطیت، جهت ساماندهی و سازماندهی عناصر سیاسی و اجتماعی که به اندیشه های سوسیالیستی و آزادیخواهی اعتقاد داشتند، تلاش های بسیاری انجام شد اما هیچ کدام موفق به ایجاد تشکل یا سازمان سیاسی نشدند. با آغاز فعالیت های سیاسی، اجتماعی در آستانه ی انقلاب مشروطیت ایران، روشنفکران ایرانی که تحت تأثیر روشنفکران و کارگران انقلابی کشورهای روسیه ی تزاری، ترکیه ی عثمانی و مصر قرار گرفته بودند، برای نخستین بار به تدارک اولین سازمان سوسیالیستی پرداختند. سازمان همت نخستین سازمان سیاسی ایرانی درسال 1283 خورشیدی (1904 میلادی) توسط برخی از روشنفکران و کارگران و تجار ایرانی که در جستجوی تحصیل و کار و تجارت به ایالات قفقاز روسیه ی تزاری مهاجرت کرده بودند در باکو تأسیس گردید. این سازمان که "همت" نام داشت، توسط روشنفکرانی هدایت میشد که تحت تأثیر وقایع سیاسی آن زمان با سوسیال- دمکراتهای انقلابی (بلشویک) روسیه در ایالات قفقاز، ارتباط تنگاتنگ داشتند و این سازمان در اندک مدتی، بسیاری از ایرانیان مهاجر به ویژه کارگران و دانشجویان ایرانی ساکن آن مناطق را به عضویت خود درآورد. در سالهای آغازین قرن بیستم نزدیک به سی هزار کارگر مهاجر ایرانی در شهرهای مختلف ایالات قفقاز به ویژه در شهرهای باکو، گنجه، تفلیس زندگی می کردند. درسال 1905، در کشاکش آغاز انقلاب مشروطیت، تعداد این کارگران به شصت و دو هزارنفر رسید. این آمار شامل کارگرانی است که دارای گذرنامه بودند و اگر کارگران ایرانی را که بدون گذرنامه و یا غیر قانونی وارد روسیه شده بودند، به این آماراضافه کنیم، تعداد ایرانیان مقیم قفقاز نزدیک به صدهزار نفر می رسید. (5) فقرو فلاکت در روستاهای ایران و همچنین ورشکستگی کسبه و سرمایه داران کوچک در شهرهای ایران به خاطر رقابت


دانلود با لینک مستقیم


تاریخ صد ساله ی جنبش های سوسیالیستی 15 ص

رودخانه ی ویستولا واقع در لهستان ویژگیهای محیط زیستی و منظر تاریخی 11 ص

اختصاصی از نیک فایل رودخانه ی ویستولا واقع در لهستان ویژگیهای محیط زیستی و منظر تاریخی 11 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

رودخانه ی ویستولا واقع در لهستان : ویژگیهای محیط زیستی و منظر تاریخی

2-1 توصیف آبریز این رودخانه

رودخانه ی ویستولا بزرگترین رودخانه ی لهستان و هم چنین یکی از 30 رود بزرگ جهان است . بنا به تعریف فوق ، ویستولا بعد از رودخانه ی ندا در روسیه ، دومین رودخانه ی بزرگ حوضه ی آبریز دریای بالتیک است . سرچشمه ی این رود در کوه های جنوبی لهستان است .

و به سمت شمال شرقی جاری شده و از کراکوف ورشو عبور می کند

و پس از آن از شمال غربی به دریای بالتیک می ریزد نزدیک ورشو

ویستولا یک رودخانه ی خاص زمین پست است .

مصب ویستولا دلتای ویستولا را تشکیل می دهد که شامل دو شاخه می شود : نوگانت داخل تالاب ویستولا روان می شود و لنیوکا ، شاخه اصلی ویستولا مستقیم درون دریای بالتیک می ریزد . این دو شاخه در مصب هایشان قابل کشتیرانی هستند . دلتای ویستولا (زولاوی) با مساحت کلی بالغ بر 1740 کیلومتر مربع برای کشاورزی مورد بهره برداری قرار می گیرد .

ویستولا 1047 کیلومتر طول دارد و در قسمت های میانی و کم عمق خود 300 تا 1000 متر عرض ، با منطقه ی زهکشی کلی بالغ بر حدود 194700 کیلومتر مربع ( بیشتر از 50% از کل منطقه ی لهستان ) دارا است .

شیب بستر این رودخانه ملایم است ، از 1/0 درصد تا 31/0 درصد چنان که در سپتامبر می توان مشاهده کرد ، جریان رودخانه سال به سال متغیر است . هم چنین مشخص است که آب و هوای خشک اروپای مرکزی در دهه های 1980 و 1990 تاثیری چشم گیر بر جریان آب ویستولا داشته است . تغییرات در چرخه ی سالانه ی جریان رودخانه را هم می توان مشاهده کرد . (2) حداکثر جریان های آب بهاری (مارس و آوریل) می تواند باعث ایجاد طغیان آب در تمام طول ویستولا شود ، در حالی که بالاترین جریان آب پاییزی فقط در بخش های میانی ( منطقه تپه های پای کوه کارپات ) رود شدید و تند است . حداقل جریان آب در اگوست ، سپتامبر و دسامبر ـ پاییز طلایی لهستان ـ دیده می شود ، زمانی که ریزش باران کم است . در کل طی فصل زمستان ( از نیمه ی دوم دسامبر تا پایان فوریه ) بیشتر سطح ویستولا یخ زده است . میانگین جریان رودخانه در پایین ترین سطح به 1000 متر مکعب بر ثانیه می رسد .

تغییرات در محیط طبیعی آبریز ویستولا ، در سالهای پایانی دهه 1950 خیلی با تغییرات تاریخی ارتباط دارد ، تغییراتی که در سه دوره زمانی پس از جنگ جهانی دوم پدیدار شدند . این دوره ها رشد اقتصادی آبریز ویستولا را تحت تاثیر قرار دادند . طی نخستین دوره ی زمانی ، از اواسط دهه ی 1940 تا اواسط 1950 بازسازی و نوسازی کشور که به خاطر 5 سال جنگ ویران شده بود ، انجام گرفت . در دوره ی زمانی بعدی ما بین دهه ی 1960 و اوایل دهه ی 1980 سیاست سرمایه گذاری دولت به دلایل بسیاری نادرست و متناقض بود : یک نوع بی اعتنایی و بی توجهی به شیوه های حفظ محیط زیست هم وجود داشت : اینها باعث انحطاط محیط زیست طبیعی شدند . طی این دوره های زمانی عواقب وخیمی برای سلامت انسانی بوجود آمد . برای مثال : بین سالهای 1946 و 1980 جمعیت لهستان حدود 50% افزایش یافته است .

چنین رشد جمعیتی باعث افزایش در مصرف آب شرب می شود افزایشی بیش از آن (آبی) که از رودخانه ی ویستولا به دست می آید . دوره ی زمانی سوم از اوایل دهه ی 1980 تا زمان کنونی است و نماد آن افزایش آگاهی از کیفیت پایین محیط زیست در لهستان و ضرورت سرمایه گذاری در فن آوریهای جبرانی و اصلاحی است . در حال حاضر استفاده ی زمین در آبریز ویستولا مشخص می شود با 8/48% زمین مزروعی ؛ 4/26% جنگل ؛ 7/15% چمن زار ؛ 4/1% باغستان و 7/7% سایر مقولات (3) . به رغم رشد چشم گیر جنگل کاری پس از جنگ جهانی دوم ، مساحت کنونی جنگل در لهستان 3/2 کیلومتر مربع برای هر 1000 نفر سکنه است . ( این ارقام را می توانید با کانادا که رقم 3/170 کیلومتر مربع است ؛ ایالات متحده 7/11 کیلومتر مربع ؛ آلمان 3/1 کیلومتر مربع و فرانسه 7/2 کیلومتر مربع مقایسه کنید ) تخریب جنگل ها در نتیجه ی نوسانهای بسیار در جریان آب رودخانه (1) و میزان فرسایش بالا (t/km2 16 در سال ) است . (4) میزان فرسایش هم تحت تاثیر خاک های موجود در بستر ویستولا قرار می گیرد .

در حوضه آبریز ویستولا 22 میلیون نفر نفوس سکنی گزیده اند ، حدود 60% از آنها در تراکم های شهری متمرکز شده اند . مابقی این افراد کشاورزها هستند . ورودیهای مواد مغذی از بخش کشاورزی شامل اضافه بارهای سطحی و زیر زمینی ناشی از مزارع ، علف زارها و مراتع و هم چنین از اسکانهای فاقد نظام شبکه ی فاضلاب هستند . (6 و5) . دست یابی به کاهش تخلیه مواد مغزی از منابع ناشناخته دشوار است . (7) . با این حال به تعدادی از مقیاس ها می توان دست یافت برای مثال ، توسعه ی بهداشت روستاها ( با ایجاد شبکه فاضلاب در روستا ) ، ایجاد مناطق حایل گیاهی (سبز) و غرس رستنی های جایگزین . هم چنین کاهش ورودی مواد مغذی از بخش کشاورزی با تنظیم مقدار و زمان به کارگیری بارور سازی جهت متوازن سازی نیازهای گیاهان و خاک امکان پذیر است . (4) آلودگی آب های سطحی هم توسط فسفر موجود در کودهای شیمیایی فسفر دار ایجاد می شود و در مواد پاک کننده ی مورد استفاده جهت پاکیزگی و شست و شو نیز فسفر وجود دارد . (8) . ایجاد تغییر در ترکیب صنعتی مواد پاک کننده می تواند باعث 30% کاهش فسفر موجود در آب فاضلاب شود . کودها نیز تهدیدی جدی برای محیط زیست آب هستند . (9). کودی که در مزارع بزرگ برای


دانلود با لینک مستقیم


رودخانه ی ویستولا واقع در لهستان ویژگیهای محیط زیستی و منظر تاریخی 11 ص