نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد تاثیر تمدن اسلامی بر شکوفایی تمدن غرب

اختصاصی از نیک فایل تحقیق در مورد تاثیر تمدن اسلامی بر شکوفایی تمدن غرب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 16 صفحه


 قسمتی از متن .docx : 

 

تاثیر تمدن اسلامی بر تمدن غرب

چکیده

غرب به عنوان داعیه دار قدرت برتر قبل از رنسانس در چنین جایگاهی نبود. با ظهور اسلام وتاکید آن بر علم؛ دروازه های دانش به روی جهانیان گشوده شد. علی رغم اعتراف برخی از محققان اروپایی به وامگیری تمدن غرب از اسلام، غربیان این مسئله را پنهان و خود را برترین تمدن می نامند. این مقاله ضمن بررسی تأثیر تمدن اسلامی بر دیگر تمدنها، به تعامل آن با تمدن غرب می پردازد.

مقدمه

این مقاله ضمن بررسی سه دوره آغاز، اوج و رکود تمدن اسلامی به این مسئله می پردازد که آیا تمدن اسلامی در پیشرفت های تمدن غرب تأثیرگذار بوده است؟ محققان زیادی در این زمینه به پژوهش پرداختند؛ بسیاری بر این باورند که نمی توان از تاثیر تمدن اسلامی بر سایر تمدن ها چشم پوشی کرد. برخی نیز منکر تعامل دوران طلایی تمدن اسلامی با غرب شده اند. قطعیت تولید علم در تمدن اسلامی ثابت می کند مسلمانان دستاوردهای ناب تمدن های پیشین را با آموزه های اسلامی درهم آمیختند و ضمن پیشرفت های علمی چشمگیر، مبنایی برای ایجاد تمدن غرب شدند. این مقاله بر آن است که با استفاده از منابع کتابخانه ای و از طریق مطالعه آثار محققان حوزه تمدن اسلام و غرب ضمن بیان دوران اقتدار تمدن اسلامی، اذهان مسلمانان را برای رسیدن به خودباوری و خودآگاهی روشن کند و تاثیر تمدن اسلامی بر تمدن غرب را آشکار سازد.

مزایای تعامل تمدن اسلام و غرب

1. کشف و شناسایی عوامل شکوفایی تمدن اسلام و کوشش در جهت تقویت آن ها;

2. کشف و شناسایی عوامل انحطاط تمدن اسلام و کوشش در جهت جلوگیری از ظهور مجدد آن عوامل;

3. شناخت نقاط عطف و روشن تمدن اسلام و معرفی آثار فرهنگی - علمی این تمدن براساس اسناد و مدارک در جهت تکذیب شرق شناسان متعصبی که سعی در مبهم نشان دادن و تاریک نمودن این نقاط درخشان دارند;

4. بازیابی هویت اسلامی مسلمانان در جهت اتکا بر گذشته خویش و اجتناب از حقارت و بی هویتی آنان;

5. اگر گفت وگوی تمدن ها را به معنای تعامل تمدن ها و دست کم شناسایی عناصر تمدنی و اخذ و اقتباس وجوه مثبت یک تمدن بدانیم، تعامل تمدن اسلام و غرب می تواند تجربه مفیدی را در این زمینه، فراروی ما قرار دهد.

مفاهیم «تمدن »

«تمدن » از «مدینه » اخذ شده و به لحاظ لفظ در معانی ذیل به کار رفته است:

1. شهرنشین شدن، به اخلاق و آداب شهریان خوگرفتن;

2. هم کاری افراد یک جامعه در امور اجتماعی، اقتصادی، دینی، سیاسی و مانند آن. (1)

3. تخلق به اخلاق اهل شهر و انتقال از خشونت و جهل به حالت ظرافت و انس و معرفت;

واژه معادل «تمدن » در زبان لاتین Civilization می باشد که از Civitas و Civis اخذ شده و به معنای شهر است.

بنابراین، هم در زبان شرقی وهم در زبان لاتین، انتساب به شهر و شهرنشین را ملاک تمدن گرفته اند. (2)

تمدن در اصطلاح، «شامل مجموعه پیچیده ای از پدیده های اجتماعی قابل انتقال حاوی جهات مذهبی، اخلاقی، زیبایی شناختی، فنی و یا علمی و مشترک در همه اعضای یک جامعه وسیع و یا چندین جامعه مرتبط با یکدیگر است » . (3)

رابطه تمدن با فرهنگ

در تعاریفی که از «تمدن » و «فرهنگ » ارائه شده است، گاهی تمدن صورتی از فرهنگ محسوب می شود که در این صورت، تمدن و فرهنگ ممکن است مترادف باشند و در صورتی که فرهنگ دارای پیچیدگی بیش تر و خصوصیات فراوان تر و کیفیتا پیشرفته تر باشد، در یک معنا به کار می روند.

برخی نیز تفاوت آن دو را صرفا به لحاظ حوزه ای که هر یک پوشش می دهند در نظر می گیرند. از نظر این گروه، «زمانی سخن از تمدن می رود که ارزش های کلی تر و در زمینه اجتماعی وسیع تری مطمح نظر باشند، تمدن در مقایسه با فرهنگ حوزه وسیع تری دارد و مردمانی بسیار و از دیدگاه فرهنگی منفک و متمایز را در برمی گیرد. » (4)

تمدن زمانی در نقطه مقابل فرهنگ تعریف می شود که در این صورت معنای فرهنگ تغییر کرده همه عقاید و آفرینش های انسانی مربوط به اسطوره، دین، تفسیر و ادبیات را شامل می شود و حال آن که تمدن به حوزه خلاقیت انسانی مرتبط با فن آوری (تکنولوژی) و علم اشاره دارد. (5)

از تعاریف فوق، تعریف اخیر به طور غیرمستقیم تمدن (تکنولوژی و علم) را به امور مادی و محسوس و فرهنگ (عقاید، اسطوره و دین) را به امور معنوی مربوط داشته است. احتمالا بر همین اساس است که برخی فرهنگ را وجه معنوی و متعالی زندگی اجتماعی و تمدن را وجه مادی و فنی زندگی اجتماعی معنا کرده است. (6)

نکته ای که تمایز این دو را قدری روشن تر می کند این است که تمدن امری تاریخی و فرهنگ مربوط به زمان حال است، نوربرت الیاس در تبیین این تمایز، که بر مبنای مصطلح آلمانی این دو واژه مطرح شده است، می گوید: «تمدن معرف یک روند یا دست کم معرف سرانجام یک روند است » ، اما فرهنگ با فراورده های انسانی مربوط می شود که «همچون شکوفه در کشتزارها» حضور دارند. (7)

اگر تاریخی بودن تمدن و غیرتاریخی بودن فرهنگ را بپذیریم می توان این نتیجه را گرفت که فرهنگ به عالم موجود، زنده و متجدد تعلق دارد اما تمدن مربوط به اموری است که غالبا دوران آن به سرآمده و صرفا گزارش ها و آثار آن به صورت اموری متجسد و محسوس در اختیار ما است. البته این امور می تواند منشا اثر باشد.

مقاله حاضر تعامل تمدن اسلام و غرب را از همین وجه تمایز مورد بررسی قرار می دهد :

1-  ظهور اسلام و شکل گیری تمدن اسلامی:

با ظهور اسلام در پایان قرن ششم میلادی، فرهنگ و تمدن اسلامی طلوع کرد. اسلام با اعلان «اقرا» که نمادی از علم و اندیشه بود، در جامعه جاهلی آن روز نوعی بینش جدید ایجاد کرد که هم دوری از تعصبات قومی و اعتقادات باطل را فرمان می داد و هم نوعی بینش جدید بویژه در خصوص علم آموزی و گسترش هنر ارائه  می کرد. تمدن اسلامی چونان سروی راست قامت سر برآورد و به سرعت به سمت قله رشد و بالندگی حرکت کرد. «هر چند قبل از اسلام، تمدن و فرهنگ یونانی، رومی، هندی، ایرانی و چینی هر یک سهمی در بالندگی و شکوفایی انسانیت داشتند -به گونه ای که اسلام این تمدن ها را اخذ و در خود هضم کرده بود- اما هنگام ظهور اسلام همه این فرهنگ و تمدن ها در حال زوال و نابودی بودند و اگر اسلام در آن زمان با درایت و روشنفکری به این فرهنگ ها نمی نگریست چه بسا همه آنها به نابودی و زوال همیشگی می رسیدند.» (تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، قربانی، ص11)


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تاثیر تمدن اسلامی بر شکوفایی تمدن غرب
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد