نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد نقش معلم در شکوفایى خلاقیت

اختصاصی از نیک فایل تحقیق در مورد نقش معلم در شکوفایى خلاقیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 9 صفحه


 قسمتی از متن .doc : 

 

آموزش و پرورش خلاقیت

در چند دهه اخیر پژوهش هاى بسیارى در زمینه خلاقیت انجام شده است. پژوهش هاى انجام شده در زمینه آموزش خلاقیت، عموماً به این نتیجه رسیده است که خلاقیت را هم مى توان آموزش و هم پرورش داد.3

تورنس مى نویسد: طى پانزده سال تجربه در مطالعه و آموزش تفکر خلاق، شواهدى دیده ام که نشان مى دهد خلاقیت را مى توان آموزش داد. فلدهوسن و همکارانش مى گویند: پاسخ به این سؤال که «آیا مى توان خلاقیت را آموزش داد؟» مثبت است. آنان روش هاى جالبى براى آموزش خلاقیت ارائه مى دهند.4

تحقیقات نشان داده است که تمام انسان ها داراى قوّه خلاقیت هستند؛برخى در یک زمینه داراى خلاقیت بیش تر و برخى در زمینه اى دیگر. خلاقیت مى تواند به وسیله معلمان در دانش آموزان شکوفا گشته و یا از بین برود. بنابراین، باید محیط و فضاى مساعدى براى رشد و پرورش قوّه خلاقیت دانش آموزان فراهم آورد.

کارل راجرز در این زمینه مى نویسد: «روشن است که خلاقیت را نمى توان با فشار ایجاد کرد، بلکه باید به آن اجازه داد تا ظهور کند. همان گونه که زارع نمى تواند جوانه را از دانه بیرون بیاورد، اما مى تواند شرایط مناسبى براى رشد دانه فراهم آورد. در مورد خلاقیت هم همین شرایط صادق است. باید زمینه اى مساعد براى رشد و توسعه خلاقیت فرزندان و دانش آموزان فراهم آورد. از جمله تجربیات من در روان شناسى این است که مى توان با فراهم کردن امنیت روانى و آزادى، احتمال ظهور خلاقیت سازنده را افزایش داد.»[5

روشن است که هر کسى ممکن است در زمینه اى خاص خلاقیت داشته باشد. از هر کسى در هر زمینه نمى توان انتظار خلاقیت و ابتکار داشت. باید این بسترها و علایق و زمینه ها را شناسایى کرده و زمینه رشد آن ها را فراهم نمود.

ویژگى هاى افراد خلاق

روان شناسان ویژگى هاى افراد خلاق را مورد بررسى و مطالعه قرار داده اند. در پژوهش هایى که توسط استینر (1965) و بارون (1969) و بارباراکلارک (1979) صورت گرفته، صفت هاى ذیل به عنوان ویژگى هاى افراد خلاق، که عموماً برخوردار از آن هستند، بیان شده است:

ـ داراى گنجایش ذهنى و فکرى زیادى هستند (تیزهوش تر از دیگراننند)؛

ـ علاقه آن ها به مسائل علمى، هنرى، فرهنگى و اجتماعى بیش تر و دامنه اطلاعات آن ها در این زمینه وسیع تر است؛

ـ درباره مسائل انتزاعى، در مقایسه با مسائل عینى و ملموس، بهتر و عمیق تر مى اندیشند؛ـ دوست دارند که در مباحثه عقیده خود را بیان کنند، ولى اصرارى به تحمیل عقاید خود ندارند؛

ـ انعطاف پذیرند و بیانشان داراى طنز است؛

ـ علاقه به سؤال و پرسش دارند و بسیار کنجکاوند؛

ـ محافظه کار نیستند و بیش تر ریسک پذیرند؛

ـ علاقه هاى متنوع و فراوانى دارند و داراى فرایندهاى غیرمتعارف فکرى هستند؛

ـ در فکر و عمل از اصالت و نوآورى بیش ترى برخوردارند؛

ـ داراى زندگى تخیلى بوده و درگیرى بیش ترى با رؤیاهاى خیالى دارند؛

ـ استقلال طلب بوده و دوست ندارند که از راه و روش زندگى دیگران پیروى کنند؛

ـ اعتماد به نفس خوبى دارند و در مقابل ناکامى ها کم تر دلسرد و مأیوس مى شوند؛

ـ از معیارها، رسوم و ارزش هاى اجتماعى، که به نظرشان قابل قبول نیستند، کم تر پیروى کرده و بیش تر متکى به قضاوت شخصى خود هستند؛

ـ در رابطه با دیگران رُک و صریح و درست کارند؛

ـ به مسائل فلسفى همچون مذهب، ارزش ها، معنى زندگى و این قبیل امور توجه مى کنند؛

ـ بر غرایز خود تسلط بیش ترى داشته، شخصیت رشد یافته ترى دارند و کم تر داراى اختلال روحى و روانى مى شوند؛

ـ داراى حافظه اى قوى بوده و به جزئیات مسائل توجه دقیق دارند. توانایى انجام کارهاى پیچیده را نیز دارند.6

معلم و شیوه هاى پرورش تفکر اخلاق

تعلیم و تربیت به یک معنا عبارت است از رشد قوّه قضاوت صحیح در افراد. تقلید از دیگران یا پیروى از تمایلات و عادات، سبب رکود فکرى و عجز او در برابر مسائل و مشکلات است. امروزه جامعه نیازمند افرادى است که فکر و خرد را حاکم بر اعمال و افکار خویش قرار مى دهند و مشکلات را به گونه ابتکارى از سر راه خود برمى دارند. اجمالاً وظایف یک معلم در تحقق این هدف بدین شرح است:

1. دانش آموزان را به داشتن ایده هاى بکر و نو تشویق نماید؛ایده هایى که کموبیش براى خود آن ها بکر است. ضمن پذیرش ایده هاى بکر، زمینه ابراز آن ها را فراهم کند. مثلاً، مى توان از دانش آموزان خواست که به جاى ارائه گزارش ساده از یک کتاب، آن را شخصاً ارزیابى کرده و هر نظرى که درباره آن دارند بیان کنند و یا این که فصلى از فصل هاى سال را توصیف کنند به طور کلى، نقاشى هاى آزاد، مقاله نویسى و نگارش داستان هاى کوتاه، زمینه ایده فرد و تفکر خلاق در دانش آموزان را بهتر فراهم مى کند.7

2. مطالب درسى را به صورت مسأله و معما براى شاگردان طرح کند؛مطالعه کتاب و یا گوش دادن به سخنان معلم، از برکردن حقایق علمى و تاریخى رشد قوه ابتکار شاگردان را به دنبال ندارد. معلم به جاى بیان مطالب درسى یا ذکر حقایق. علمى، باید دانش آموزان را به طرح مسائل ترغیب کند.

3. معلم باید به دانش آموزان اجازه دهد تا مسائل، نظرات و ایده هاى خود را اعلام نمایند و این ایده ها را روى تخته کلاس درس نوشته و پس از طرح مسائل و ایده هاى خود به آنان اجازه دهد که این مسائل را نقد و بررسى نموده و مورد آزمایش قرار دهند.

شیوه هاى گوناگون تدریس

معلم باید در جریان تدریس و فرایند تعلیم و تربیت، شیوه هاى مختلفى را به کار برد؛از جمله، روش حل مسأله، روش تهیه طرح یا پروژه، روش بحث آزاد و پروژه هاى گروهى و جمعى متناسب با موضوع و موقعیت درسى.

فعال شدن شاگردان در کلاس

کلاس هاى درس را مى توان به جاى «معلم محورى» به صورت «فراگیر محورى» اداره کرد؛در کلاس فراگیر محورى، دانش آموز در امر یادگیرى دخالت مستقیم و اساسى دارد. معلم راه هاى یادگیرى را به شاگردان دیکته نمى کند، بلکه شیوه هاى مختلف یادگیرى را پیش پاى آنان قرار مى دهد تا با استفاده از نیروى خلاقیت و ابتکار خود مسیر و روش یادگیرى را جستوجو نمایند. به جاى این که معلم براى دانش آموزان اطلاعات فراهم کند، بایستى آنان را در موقعیتى قرار دهد تا خود به جستوجوى اطلاعات بپردازند. معلم در این شیوه تدریس، راهنماست و نقش یارى دهنده و هدایتگر را ایفا مى کند.

استفاده از روش بارش مغزى (brain Storming) (اسبورن 1975)

در روش بارش مغزى، پس از این که مسأله اى در کلاس ارائه شد، معلم از دانش آموزان مى خواهد تا هر تعداد راه حل را که مى توانند براى مسأله بنویسند. معلم پیش از ارائه همه راه حل ها به وسیله دانش آموزان، نباید هیچ گونه اظهارنظرى در این خصوص بنماید. این روش، شبیه روش تداعى آزاد است که در روان کاوى مورد استفاده قرار مى گیرد.8

ایجاد زمینه تفکر

معلم باید زمینه اى فراهم کند که همه دانش آموزان تفکر نمایند و بدون نگرانى تفکرات خویش را اظهار نمایند. هرچند شاگردان در فرایند تفکر ممکن است اشتباه کنند، اما مهم، تفکر و پرورش فکر است. در این گونه کلاس ها پاسخ صحیح و غلط شاگرد براى معلم ارزش یکسان خواهد داشت؛زیرا به هر حال دانش آموز به تفکر واداشته شده است. به عبارت دیگر، باید به دانش آموزان اجازده داده شود تا اشتباهاتى را مرتکب شوند؛زیرا ممکن است اشتباهات به بینش هاى مثمرثمرى منتهى شوند.

معلم باید شرایط آموزشى را به گونه اى ترتیب دهد که شاگردان مطمئن شوند که اختلاف نظر آنان با معلم مشکلاتى براى آنان نخواهند داشت. به هیچ وجه نباید اندیشه هاى شاگردان را طرد نمود؛چون در این صورت آنان به تفکر نخواهند پرداخت.9

ارتباط با اذهان خلّاق

گرچه معلم تا حدّ زیادى مى تواند ذهن دانش آموز را تحریک کند، اما این امر کافى نیست. گفتار و کردار هنرمندان، متفکران و رهبران مشهور از مهم ترین عوامل مؤثر در تحریک انرژى خلّاق در دیگران است. شاعران، مورخان، سیاستمداران و دانشمندان بزرگ، در قرون گذشته، از طریق آثار مکتوب خود با ما سخن مى گویند. آتش خلاق آنان مى تواند شعله آفرینش گرى دانش آموزان را برافروزد و روح اشتیاق رقابت را در


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد نقش معلم در شکوفایى خلاقیت

تحقیق در مورد تاثیر تمدن اسلامی بر شکوفایی تمدن غرب

اختصاصی از نیک فایل تحقیق در مورد تاثیر تمدن اسلامی بر شکوفایی تمدن غرب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 16 صفحه


 قسمتی از متن .docx : 

 

تاثیر تمدن اسلامی بر تمدن غرب

چکیده

غرب به عنوان داعیه دار قدرت برتر قبل از رنسانس در چنین جایگاهی نبود. با ظهور اسلام وتاکید آن بر علم؛ دروازه های دانش به روی جهانیان گشوده شد. علی رغم اعتراف برخی از محققان اروپایی به وامگیری تمدن غرب از اسلام، غربیان این مسئله را پنهان و خود را برترین تمدن می نامند. این مقاله ضمن بررسی تأثیر تمدن اسلامی بر دیگر تمدنها، به تعامل آن با تمدن غرب می پردازد.

مقدمه

این مقاله ضمن بررسی سه دوره آغاز، اوج و رکود تمدن اسلامی به این مسئله می پردازد که آیا تمدن اسلامی در پیشرفت های تمدن غرب تأثیرگذار بوده است؟ محققان زیادی در این زمینه به پژوهش پرداختند؛ بسیاری بر این باورند که نمی توان از تاثیر تمدن اسلامی بر سایر تمدن ها چشم پوشی کرد. برخی نیز منکر تعامل دوران طلایی تمدن اسلامی با غرب شده اند. قطعیت تولید علم در تمدن اسلامی ثابت می کند مسلمانان دستاوردهای ناب تمدن های پیشین را با آموزه های اسلامی درهم آمیختند و ضمن پیشرفت های علمی چشمگیر، مبنایی برای ایجاد تمدن غرب شدند. این مقاله بر آن است که با استفاده از منابع کتابخانه ای و از طریق مطالعه آثار محققان حوزه تمدن اسلام و غرب ضمن بیان دوران اقتدار تمدن اسلامی، اذهان مسلمانان را برای رسیدن به خودباوری و خودآگاهی روشن کند و تاثیر تمدن اسلامی بر تمدن غرب را آشکار سازد.

مزایای تعامل تمدن اسلام و غرب

1. کشف و شناسایی عوامل شکوفایی تمدن اسلام و کوشش در جهت تقویت آن ها;

2. کشف و شناسایی عوامل انحطاط تمدن اسلام و کوشش در جهت جلوگیری از ظهور مجدد آن عوامل;

3. شناخت نقاط عطف و روشن تمدن اسلام و معرفی آثار فرهنگی - علمی این تمدن براساس اسناد و مدارک در جهت تکذیب شرق شناسان متعصبی که سعی در مبهم نشان دادن و تاریک نمودن این نقاط درخشان دارند;

4. بازیابی هویت اسلامی مسلمانان در جهت اتکا بر گذشته خویش و اجتناب از حقارت و بی هویتی آنان;

5. اگر گفت وگوی تمدن ها را به معنای تعامل تمدن ها و دست کم شناسایی عناصر تمدنی و اخذ و اقتباس وجوه مثبت یک تمدن بدانیم، تعامل تمدن اسلام و غرب می تواند تجربه مفیدی را در این زمینه، فراروی ما قرار دهد.

مفاهیم «تمدن »

«تمدن » از «مدینه » اخذ شده و به لحاظ لفظ در معانی ذیل به کار رفته است:

1. شهرنشین شدن، به اخلاق و آداب شهریان خوگرفتن;

2. هم کاری افراد یک جامعه در امور اجتماعی، اقتصادی، دینی، سیاسی و مانند آن. (1)

3. تخلق به اخلاق اهل شهر و انتقال از خشونت و جهل به حالت ظرافت و انس و معرفت;

واژه معادل «تمدن » در زبان لاتین Civilization می باشد که از Civitas و Civis اخذ شده و به معنای شهر است.

بنابراین، هم در زبان شرقی وهم در زبان لاتین، انتساب به شهر و شهرنشین را ملاک تمدن گرفته اند. (2)

تمدن در اصطلاح، «شامل مجموعه پیچیده ای از پدیده های اجتماعی قابل انتقال حاوی جهات مذهبی، اخلاقی، زیبایی شناختی، فنی و یا علمی و مشترک در همه اعضای یک جامعه وسیع و یا چندین جامعه مرتبط با یکدیگر است » . (3)

رابطه تمدن با فرهنگ

در تعاریفی که از «تمدن » و «فرهنگ » ارائه شده است، گاهی تمدن صورتی از فرهنگ محسوب می شود که در این صورت، تمدن و فرهنگ ممکن است مترادف باشند و در صورتی که فرهنگ دارای پیچیدگی بیش تر و خصوصیات فراوان تر و کیفیتا پیشرفته تر باشد، در یک معنا به کار می روند.

برخی نیز تفاوت آن دو را صرفا به لحاظ حوزه ای که هر یک پوشش می دهند در نظر می گیرند. از نظر این گروه، «زمانی سخن از تمدن می رود که ارزش های کلی تر و در زمینه اجتماعی وسیع تری مطمح نظر باشند، تمدن در مقایسه با فرهنگ حوزه وسیع تری دارد و مردمانی بسیار و از دیدگاه فرهنگی منفک و متمایز را در برمی گیرد. » (4)

تمدن زمانی در نقطه مقابل فرهنگ تعریف می شود که در این صورت معنای فرهنگ تغییر کرده همه عقاید و آفرینش های انسانی مربوط به اسطوره، دین، تفسیر و ادبیات را شامل می شود و حال آن که تمدن به حوزه خلاقیت انسانی مرتبط با فن آوری (تکنولوژی) و علم اشاره دارد. (5)

از تعاریف فوق، تعریف اخیر به طور غیرمستقیم تمدن (تکنولوژی و علم) را به امور مادی و محسوس و فرهنگ (عقاید، اسطوره و دین) را به امور معنوی مربوط داشته است. احتمالا بر همین اساس است که برخی فرهنگ را وجه معنوی و متعالی زندگی اجتماعی و تمدن را وجه مادی و فنی زندگی اجتماعی معنا کرده است. (6)

نکته ای که تمایز این دو را قدری روشن تر می کند این است که تمدن امری تاریخی و فرهنگ مربوط به زمان حال است، نوربرت الیاس در تبیین این تمایز، که بر مبنای مصطلح آلمانی این دو واژه مطرح شده است، می گوید: «تمدن معرف یک روند یا دست کم معرف سرانجام یک روند است » ، اما فرهنگ با فراورده های انسانی مربوط می شود که «همچون شکوفه در کشتزارها» حضور دارند. (7)

اگر تاریخی بودن تمدن و غیرتاریخی بودن فرهنگ را بپذیریم می توان این نتیجه را گرفت که فرهنگ به عالم موجود، زنده و متجدد تعلق دارد اما تمدن مربوط به اموری است که غالبا دوران آن به سرآمده و صرفا گزارش ها و آثار آن به صورت اموری متجسد و محسوس در اختیار ما است. البته این امور می تواند منشا اثر باشد.

مقاله حاضر تعامل تمدن اسلام و غرب را از همین وجه تمایز مورد بررسی قرار می دهد :

1-  ظهور اسلام و شکل گیری تمدن اسلامی:

با ظهور اسلام در پایان قرن ششم میلادی، فرهنگ و تمدن اسلامی طلوع کرد. اسلام با اعلان «اقرا» که نمادی از علم و اندیشه بود، در جامعه جاهلی آن روز نوعی بینش جدید ایجاد کرد که هم دوری از تعصبات قومی و اعتقادات باطل را فرمان می داد و هم نوعی بینش جدید بویژه در خصوص علم آموزی و گسترش هنر ارائه  می کرد. تمدن اسلامی چونان سروی راست قامت سر برآورد و به سرعت به سمت قله رشد و بالندگی حرکت کرد. «هر چند قبل از اسلام، تمدن و فرهنگ یونانی، رومی، هندی، ایرانی و چینی هر یک سهمی در بالندگی و شکوفایی انسانیت داشتند -به گونه ای که اسلام این تمدن ها را اخذ و در خود هضم کرده بود- اما هنگام ظهور اسلام همه این فرهنگ و تمدن ها در حال زوال و نابودی بودند و اگر اسلام در آن زمان با درایت و روشنفکری به این فرهنگ ها نمی نگریست چه بسا همه آنها به نابودی و زوال همیشگی می رسیدند.» (تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، قربانی، ص11)


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تاثیر تمدن اسلامی بر شکوفایی تمدن غرب

تحقیق در مورد تاثیر تمدن اسلامی بر شکوفایی تمدن غرب

اختصاصی از نیک فایل تحقیق در مورد تاثیر تمدن اسلامی بر شکوفایی تمدن غرب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 16 صفحه


 قسمتی از متن .docx : 

 

تاثیر تمدن اسلامی بر تمدن غرب

چکیده

غرب به عنوان داعیه دار قدرت برتر قبل از رنسانس در چنین جایگاهی نبود. با ظهور اسلام وتاکید آن بر علم؛ دروازه های دانش به روی جهانیان گشوده شد. علی رغم اعتراف برخی از محققان اروپایی به وامگیری تمدن غرب از اسلام، غربیان این مسئله را پنهان و خود را برترین تمدن می نامند. این مقاله ضمن بررسی تأثیر تمدن اسلامی بر دیگر تمدنها، به تعامل آن با تمدن غرب می پردازد.

مقدمه

این مقاله ضمن بررسی سه دوره آغاز، اوج و رکود تمدن اسلامی به این مسئله می پردازد که آیا تمدن اسلامی در پیشرفت های تمدن غرب تأثیرگذار بوده است؟ محققان زیادی در این زمینه به پژوهش پرداختند؛ بسیاری بر این باورند که نمی توان از تاثیر تمدن اسلامی بر سایر تمدن ها چشم پوشی کرد. برخی نیز منکر تعامل دوران طلایی تمدن اسلامی با غرب شده اند. قطعیت تولید علم در تمدن اسلامی ثابت می کند مسلمانان دستاوردهای ناب تمدن های پیشین را با آموزه های اسلامی درهم آمیختند و ضمن پیشرفت های علمی چشمگیر، مبنایی برای ایجاد تمدن غرب شدند. این مقاله بر آن است که با استفاده از منابع کتابخانه ای و از طریق مطالعه آثار محققان حوزه تمدن اسلام و غرب ضمن بیان دوران اقتدار تمدن اسلامی، اذهان مسلمانان را برای رسیدن به خودباوری و خودآگاهی روشن کند و تاثیر تمدن اسلامی بر تمدن غرب را آشکار سازد.

مزایای تعامل تمدن اسلام و غرب

1. کشف و شناسایی عوامل شکوفایی تمدن اسلام و کوشش در جهت تقویت آن ها;

2. کشف و شناسایی عوامل انحطاط تمدن اسلام و کوشش در جهت جلوگیری از ظهور مجدد آن عوامل;

3. شناخت نقاط عطف و روشن تمدن اسلام و معرفی آثار فرهنگی - علمی این تمدن براساس اسناد و مدارک در جهت تکذیب شرق شناسان متعصبی که سعی در مبهم نشان دادن و تاریک نمودن این نقاط درخشان دارند;

4. بازیابی هویت اسلامی مسلمانان در جهت اتکا بر گذشته خویش و اجتناب از حقارت و بی هویتی آنان;

5. اگر گفت وگوی تمدن ها را به معنای تعامل تمدن ها و دست کم شناسایی عناصر تمدنی و اخذ و اقتباس وجوه مثبت یک تمدن بدانیم، تعامل تمدن اسلام و غرب می تواند تجربه مفیدی را در این زمینه، فراروی ما قرار دهد.

مفاهیم «تمدن »

«تمدن » از «مدینه » اخذ شده و به لحاظ لفظ در معانی ذیل به کار رفته است:

1. شهرنشین شدن، به اخلاق و آداب شهریان خوگرفتن;

2. هم کاری افراد یک جامعه در امور اجتماعی، اقتصادی، دینی، سیاسی و مانند آن. (1)

3. تخلق به اخلاق اهل شهر و انتقال از خشونت و جهل به حالت ظرافت و انس و معرفت;

واژه معادل «تمدن » در زبان لاتین Civilization می باشد که از Civitas و Civis اخذ شده و به معنای شهر است.

بنابراین، هم در زبان شرقی وهم در زبان لاتین، انتساب به شهر و شهرنشین را ملاک تمدن گرفته اند. (2)

تمدن در اصطلاح، «شامل مجموعه پیچیده ای از پدیده های اجتماعی قابل انتقال حاوی جهات مذهبی، اخلاقی، زیبایی شناختی، فنی و یا علمی و مشترک در همه اعضای یک جامعه وسیع و یا چندین جامعه مرتبط با یکدیگر است » . (3)

رابطه تمدن با فرهنگ

در تعاریفی که از «تمدن » و «فرهنگ » ارائه شده است، گاهی تمدن صورتی از فرهنگ محسوب می شود که در این صورت، تمدن و فرهنگ ممکن است مترادف باشند و در صورتی که فرهنگ دارای پیچیدگی بیش تر و خصوصیات فراوان تر و کیفیتا پیشرفته تر باشد، در یک معنا به کار می روند.

برخی نیز تفاوت آن دو را صرفا به لحاظ حوزه ای که هر یک پوشش می دهند در نظر می گیرند. از نظر این گروه، «زمانی سخن از تمدن می رود که ارزش های کلی تر و در زمینه اجتماعی وسیع تری مطمح نظر باشند، تمدن در مقایسه با فرهنگ حوزه وسیع تری دارد و مردمانی بسیار و از دیدگاه فرهنگی منفک و متمایز را در برمی گیرد. » (4)

تمدن زمانی در نقطه مقابل فرهنگ تعریف می شود که در این صورت معنای فرهنگ تغییر کرده همه عقاید و آفرینش های انسانی مربوط به اسطوره، دین، تفسیر و ادبیات را شامل می شود و حال آن که تمدن به حوزه خلاقیت انسانی مرتبط با فن آوری (تکنولوژی) و علم اشاره دارد. (5)

از تعاریف فوق، تعریف اخیر به طور غیرمستقیم تمدن (تکنولوژی و علم) را به امور مادی و محسوس و فرهنگ (عقاید، اسطوره و دین) را به امور معنوی مربوط داشته است. احتمالا بر همین اساس است که برخی فرهنگ را وجه معنوی و متعالی زندگی اجتماعی و تمدن را وجه مادی و فنی زندگی اجتماعی معنا کرده است. (6)

نکته ای که تمایز این دو را قدری روشن تر می کند این است که تمدن امری تاریخی و فرهنگ مربوط به زمان حال است، نوربرت الیاس در تبیین این تمایز، که بر مبنای مصطلح آلمانی این دو واژه مطرح شده است، می گوید: «تمدن معرف یک روند یا دست کم معرف سرانجام یک روند است » ، اما فرهنگ با فراورده های انسانی مربوط می شود که «همچون شکوفه در کشتزارها» حضور دارند. (7)

اگر تاریخی بودن تمدن و غیرتاریخی بودن فرهنگ را بپذیریم می توان این نتیجه را گرفت که فرهنگ به عالم موجود، زنده و متجدد تعلق دارد اما تمدن مربوط به اموری است که غالبا دوران آن به سرآمده و صرفا گزارش ها و آثار آن به صورت اموری متجسد و محسوس در اختیار ما است. البته این امور می تواند منشا اثر باشد.

مقاله حاضر تعامل تمدن اسلام و غرب را از همین وجه تمایز مورد بررسی قرار می دهد :

1-  ظهور اسلام و شکل گیری تمدن اسلامی:

با ظهور اسلام در پایان قرن ششم میلادی، فرهنگ و تمدن اسلامی طلوع کرد. اسلام با اعلان «اقرا» که نمادی از علم و اندیشه بود، در جامعه جاهلی آن روز نوعی بینش جدید ایجاد کرد که هم دوری از تعصبات قومی و اعتقادات باطل را فرمان می داد و هم نوعی بینش جدید بویژه در خصوص علم آموزی و گسترش هنر ارائه  می کرد. تمدن اسلامی چونان سروی راست قامت سر برآورد و به سرعت به سمت قله رشد و بالندگی حرکت کرد. «هر چند قبل از اسلام، تمدن و فرهنگ یونانی، رومی، هندی، ایرانی و چینی هر یک سهمی در بالندگی و شکوفایی انسانیت داشتند -به گونه ای که اسلام این تمدن ها را اخذ و در خود هضم کرده بود- اما هنگام ظهور اسلام همه این فرهنگ و تمدن ها در حال زوال و نابودی بودند و اگر اسلام در آن زمان با درایت و روشنفکری به این فرهنگ ها نمی نگریست چه بسا همه آنها به نابودی و زوال همیشگی می رسیدند.» (تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، قربانی، ص11)


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تاثیر تمدن اسلامی بر شکوفایی تمدن غرب

تحقیق درباره سال نوآوری و شکوفایی

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درباره سال نوآوری و شکوفایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره سال نوآوری و شکوفایی


تحقیق درباره  سال نوآوری و شکوفایی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

مقاله:

سال نوآوری و شکوفایی

فهرست:

نامگذاری سال 87 به سال نوآوری و شکوفایی توسط مقام رهبری

برنامه های آموزش و پرورش در سال نوآوری و شکوفایی

به مناسبت سال نوآوری و شکوفایی دستور تشکیل کمیسیونهای سال نوآوری و شکوفایی در دانشگاه تهران صادر شد

سال نوآوری فرصتی برای بانوان

ادبیات ملی باید در سال "نوآوری و شکوفایی" تغییر کند

ابزار تحقق نوآوری و شکوفایی استفاده از روشهای نو و افراد فرهیخته است

مهمترین عرصه برای نوآوری و شکوفایی اجرای اصل 44 قانون اساسی است

نامگذاری سال 87 به سال نوآوری و شکوفایی توسط مقام رهبری

رهبر معظم انقلاب در پیامی به مناسبت آغاز سال 1387 این سال را سال نوآوری و شکوفایی نامیدند.

به گزارش «فردا» و به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به عید سه گانه در طلیعه بهار امسال، میلاد نبی مکرم اسلام (ص) و حضرت امام صادق (ع) و عید نوروز را به آحاد ملت ایران و همه ملتهایی که عید نوروز را گرامی می دارند، تبریک گفتند و با اشاره به چشم اندازها و امیدهای بسیار روشن در سال 1387، افزودند : امسال نظام مقدس جمهوری اسلامی سی سالگی خود را که در راه دفاع از استقلال و عزت ملی و حرکت به سمت اعتلای علمی و عملی گذشت پشت سر می گذارد که همه این تلاشها در تاریخ ملت ایران برجسته و ماندگار خواهد ماند.

ایشان با اشاره به آغاز فعالیت مجلسی تازه نفس در سال جاری و همچنین فعالیت دولتی خدمتگزار، پرتلاش و خستگی ناپذیر، همکاری و برنامه ریزی این دو قوه را زمینه ساز انجام کارهای بزرگ دانستند و تأکید کردند : ما نمی توانیم آرام و معمولی حرکت کنیم، بلکه باید با تلاشی مضاعف، جدی تر و با نهایت شتاب اما حساب شده، منظم و منضبط به جلو برویم و در عرصه داخلی و همچنین عرصه پیچیده بین المللی از تمام ظرفیت ها برای دست یابی به پیشرفتهای بزرگ استفاده کنیم.

حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه برنامه ریزی مدبرانه، شجاعانه و عزت مدارانه در عرصه سیاست خارجی و موفقیت در این عرصه در توفیقات داخل کشور نیز تأثیرگذار است خاطرنشان کردند : علاج ملت ایران در کسب اقتدار است و امروز خوشبختانه مسئولان کشور عزت ملی را کاملاً در نظر دارند و در مقابل زورگویی و زورگیری دشمن ایستاده اند.

ایشان همکاری کامل دولت و ملت و اتکاء به خداوند را زمینه ساز پیشروی در عرصه قدرت یابی ملت ایران و اقتدار روزافزون کشور به ویژه اقتدار معنوی و روحی برشمردند و تصریح کردند : یکی از دو انتظار من در سال 1387، نوآوری در بخشهای مختلف و دستگاههای گوناگون اجتماعی، اقتصادی و خدماتی کشور از جمله در دیپلماسی، حرکت به سمت علم و تحقیق، گسترش فرهنگ مطلوب در ارائه خدمات


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره سال نوآوری و شکوفایی

عصر مدرن و شکوفایی اقتصادی

اختصاصی از نیک فایل عصر مدرن و شکوفایی اقتصادی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

عصر مدرن و شکوفایی اقتصادی


عصر مدرن و شکوفایی اقتصادی

فرمت فایل: word(قابل ویرایش)تعداد صفحات20


نیم نگاه
حق مالکیت آغاز تمامی حقوق است. یونان تا زمانی نظامی دموکراتیک داشت که توانست هزاران خرده مالک کشاورز را حفظ کند. تمرکز تدریجی مالکیت زمین، شکل گیری زمین داری بزرگ و نابودی خرده مالکان باعث شد که کشاورزی یونان به تدریج بر نیروی کار بردگان تکیه کند. این در نهایت به زوال دموکراسی انجامید .
در انگلستان نیز انقلاب صنعتی بدون احترام به حقوق آریستوکراسی زمین دار، که از جنبش ماگنا کارتا magna carta نشات گرفت، اتفاق نمی افتاد. اشراف توانستند مانع از استبداد پادشاهی شوند. برای نخستین بار پذیرفته شد که پادشاه مافوق قانون نیست .
ویلیام برنستین، نویسنده کتاب «آغاز وفور: چگونه جهان مدرن رونق یافت»۱ معتقد است که از نیمه های قرن هجدهم تا نیمه های قرن نوزدهم تغییرات بنیادی و شگرفی رخ داد که جهان مدرن را آفرید. این تحولات، به جهت ژرفا و اهمیت، حتی از تغییرات چند دهه اخیر دوران سازتر بوده اند. هر چند چنان که خواهیم دید انقلاب های تکنولوژیک مهمی در این دوران روی داد، آنچه این دوران را اساسا متمایز می سازد ظهور نهادهای مدرن سرمایه داری است. برنستین می گوید که تجارب ناموفق کشورهای جهان سوم و همچنین کشورهای کمونیستی گواه آن است که احداث کارخانه به تنهایی مدرنیته نمی آفریند. مدرنیته مستلزم نهادهایی مانند پذیرش حق مالکیت، بینش علمی و دسترسی به سرمایه یا اعتبار است. نقش دولت در این عرصه به راستی کلیدی است. برنستین با انگاره «بازار آزاد» مخالف است. دولت باید در اقتصاد مداخله کند، اما این مداخله باید در جهت ایجاد و گسترش نهادهای سرمایه داری باشد. به عبارت دیگر دولت باید رشد اقتصادی را مقدم بر توزیع عادلانه درآمد و یا دموکراسی بداند. دموکراسی پدیده ای است که به اعتقاد برنستین به دنبال رشد اقتصادی رخ خواهد داد .


دانلود با لینک مستقیم


عصر مدرن و شکوفایی اقتصادی