نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره ایران خاستگاه اصلی خط الفبایی در جهان

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درباره ایران خاستگاه اصلی خط الفبایی در جهان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

ایران خاستگاه اصلی خط الفبایی در جهان

 

خط بزرگترین اختراع بشر است و اختراع آن عامل اصلی رشد و گسترش و بقای فرهنگ و تمدن و انتقال آن به نسل های بعدی بوده است.

با توجه به آثار گوناگون، اساطیری، تاریخی، آثار کشف شده از دل خاک و سیری دقیقی در نوشته های گوناگون خاورشناسان و باستانشناسان و تطبیق آنها با آثار موجود از روزگاران قدیم از چه ملتهایی چه خط هایی باقیمانده است به این نتیجه می رسیم که به هر حال خاستگاه خط فلات ایران است و مردمی که در این سرزمین زندگی می کردند مخترع و موجد فرهنگ و تمدن و از آن جمله خط بوده اند. زیرا اکثر کتب تاریخی گواهی می دهند که خط در ایران ایجاد شد و خط الفبایی را اولین بار زرتشت اختراع کرد و همچنین اساطیر و داستانهای باستانی نمودار این هستند که خط در ایران به وجود آمده است چه «دیوان» به «تهمورس» یاد داده باشند، چه نخستین کوزه گران با نقش های خود و نشانه هایی که بر گرد ظروف ساخته شده دست خویش ایجاد کردند پایه خط را گذاشته باشند و حتی در اساطیر به اصطلاح غیر ایرانی نیز که خط و نوشتن را از «غولی» دریایی با نیم تنه ماهی و نیم تنه آدمی یاد گرفتند، آن غول را نیز به خلیج فارس نسبت داده که از این طریق خط سوی غرب رفعه و به مردم آموخته شد. اگر نگوییم اختراع خط بزرگترین عامل گسترش و رشد فرهنگ و تمدن است بی گمان یکی از بزرگترین عوامل آن می باشد. شاید بتوان گفت فقط امتیاز انسان بر دیگر حیوانات و مرز او با حیوان اختراع خط است. اختراع خط بویژه خط الفبایی است که انسان به یاری آن توانسته است که کهن ترین روزگار فرهنگ خود را به آیندگان انتقال دهد. خط مهمترین پدیده دوران زندگی بشر است و به یاری آن بشر توانسته کاخ بلند و استوار فرهنگ و تمدن را پی ریزی و پیشرفت کند. بسیاری آغاز فرهنگ و تمدن بویژه تمدن را از زمان پیدایی خط می دانند و اگر بخواهیم پیشینه جامعه های انسانی را از نظر فرهنگ و تمدن بررسی کنیم و تاریخ آنان را ورق بزنیم آن ملتی را با فرهنگ و ریشه می دانند که بیشتر و پیشتر پیرامون خط اندیشیده و یا در پیدایی آن دست داشته است از همین بررسیهاست که تاریخ برتری شرق را به غرب تا قبل از قرن شانزدهم از اهمیت خط و ارزش عظیم آن بی خبر بودند در صورتی که در مشرق زمین بویژه در قلمرو فرهنگ ایران، پدیده خط همیشه یکی از مهمترین بحث های علمی بوده است و آنجا که بحث درباره خط به یک اندیشمند غربی باستانی نسبت داده شده است آن نسبت را نیز در آثار نوشته شده در قلمرو فرهنگی ایران می بینیم که این خود در خور بررسی است. «ابن ندیم» در کتاب پر ارج خود به نام «الفهرست» ضمن اهمیت خط می نویسد: «افلاطون» گوید: خط هندسه ای است روحانی اگر چه به آلت جسمانی ظاهر شده است. «نظام» گوید خط امری روحی است اگرچه در حواس بدنی ظاهر است. «بودلف» گوید: خط بوستان دانش است. «ویل دورانت» در تاریخ تمدن خود می نویسد «مهمترین گامی که انسان به سوی مدنیت برداشت همانا اختراع خط است و جز او هر کسی که مطلبی را در این زمینه نوشته یا به آن اندیشیده است بر این عقیده می باشد که «ترتیب الفبا و خط نخستین گام بشر به سوی تمدن است».

در پیدایش و خاستگاه خط دو دیدگاه آسمانی و زمینی از دیدگاه محققین و دانشمندان مطرح است. اما در اساطیر ایرانی گفتاری آمده است که خط را «دیوان» به «تهمورس» یاد دادند و به هر حال خط را منسوب به انسان و خاستگاه آن را نیز فلات ایرانی می شناسند. گفته شده است «تهمورس» با «دیوان» جنگ کرد و آنان را گرفتار ساخت. دیوان برای رهایی از بند به تهمورس مژده دادند که در برابر آزادی به او هنر نوشتن را فرا خواهند داد. اصل داستان از زبان فردوسی چنین آمده است:

در ابیات فوق دو نکته قابل توجه است. یکی اینکه خط به طور مسلم پدیده ای زمینی است. دوم سرچشمه اصلی خط ها یکی است و از یک نقطه به سراسر رفته است غربیان نیز داستان مشابهی در پیدایی خط دارند.

غربیان منشأ داستان خود را از یک اثر گم شده شخصی به نام «برسوس» که در زمان «آنتیوفس» اول در سالهای 280 تا 261 پیش از میلاد با عنوان پیشوای بابلیان می زیسته گرفته اند. چنین می گویند که مردمان بابل مانند جانوران می زیستند از قانون بهره ای نداشتند. در آن روزگار غولی نیمی ماهی و نیمی آدم به نام «ا آس ـ OANNES که از خرد برخوردار بود از دریا بیرون آمد و به مردم خط و قانون و هنر و دانش آموخت و همه محققان گفته اند منظور از دریای یاد شده در این داستان خلیج فارس بوده است.

«وادل» محقق و نویسنده انگلیسی در کتاب خود به نام «اصل الفبا آریایی» کوشیده است ثابت کند الفبا از روی خط سومری ها درست شده است که به عقیده او و سورمریها آریایی بوده اند.

آخرین کسی که در نیمه اول قرن بیستم درباره پیدایی الفبایی اظهار نظر به عمل آورده و حدسش مخالف تمام حدسهای پیشینیانش بوده پروفسور تولیو Tollio بود. اظهارات او در سال 1913 در آلمان منتشر شد. تولیو گفت: چون نظریاتی را که تا کنون درباره الفبا اظهار کرده اند نمی توان بی شک و تردید پذیرفت لذا احتمال دارد که حروف الفبا در نتیجه تأثیر در گوش و حرکت دست پیدا شده باشد. پروفسور «تولیو» روی گوش خرگوش آزمایش های دقیقی به عمل آورد و با به کار بردن عکاسی با برق موفق شد یازده حرف پیدا کند. ناگفته نماند نخستین کسی که در اروپا، رابطه میان الفبا و دستگاه صوتی را عنوان کرد یک نفر هلندی به نام هلمونت HELMUNT بود. این شخص سه قرن پیش از «تولیو» به طبیعی بودن الفبا و ساختن آن از روی دستگاههای صوتی پی برد اما به هر حال این اختراع را از زمین و زمینیان دور کرد. هلمونت در سال 1667 نظریه خود را به صورت کتابی به زبان لاتین نوشت.

محمد اسحاق ندیم در کتاب پر ارج خود به نام «الفهرست» که جویندگان را به سرچشمه و خاستگاه خط هدایت می کند می نویسد … به خط ابوعبدالله محمد بن عبدوس جهشبازی در «کتاب الوزراء» تألیف خودش خوانده ام که قبل از پادشاهی گشتاسب نامه نگاری کم بود. هنگامی که گشتاسب به پادشاهی رسید نوشتن توسعه یافت و زرتشت آئین گذار «مجوس» ظاهر شد و کتاب شگفت انگیز خود را نشان داد و مردمی که حاضر به آموختن خط بوده افزایش یافت. ابن مقفع نیز گوید: ایرانیان را هفت نوع خط است که یکی از آنها به نوشتن دین اختصاص دارد و به آن «دین دفیره» می گویند و اوستا را به آن نوشته اند. خط دیگری نیز دارند که به آن «ویس دبیریه» می گویند و سیصد و شصت و پنج حرف دارد و با آن فراست «آثار چهره» و زجر «فال و مانند آن» و شرشر آب و طنین گوش و اشارات و امثال آن را می نویسد. این خط به دست کسی نیفتاده است که ما بدانیم و از فرزندان ایران امروز نیز کسی نیست که با آن بنویسد. در این باره از «اماموبد» پرسیدم در جواب گفت: آری این خط به منزله معمایی بوده است چنانکه در خط عربی هم معماهایی است. او می گوید ایرانیان خط دیگری نیز دارند که به آن کشنج گویند و بیست و چهار حرف دارد و با آن عهود و اقطاعات را نویسند و سکه درهم فارسیان با این خط است و نیز خط دیگر دارند به نام «نیم کشنج» در 28 حرف که طب و فلسفه را با آن می نویسند خط دیگر به نام «شاه دبیره» دارند که پادشاهان نه سایر مردم در میان خود با آن مکاتبه کنند و آموختن آن بر مردم ممنوع است. خط دیگری دارند که آن را «راز سهریه» می نامند و پادشاهان اسرار خود را برای اشخاص سایر ملل، آن می نویسند و شماره حروف و صداهای آن چهل حرف است. او می نویسد نهایتا خط دیگری به نام «راسی سهریه» دارند که فلسفه و منطق با آن می نویسند. حروف آن 24 دارای نقطه است ولی آن را به دست نیاوردیم.

مسعودی در کتاب التنبیه و الاشراف که در نمیه قرن چهارم هجری نگارش یافت می نویسد: زرتشت کتاب اوستا معروف خود را آورد که عرب قافی بدان افزود و آن را «ابستاق» خواند شماره حرفها و صورتهایش شصت حرف و صوت است که هر حروف و صوتی شکل جداگانه ای دارد و آن را «دین دبیره» یا خط دین نامند در این کتاب آمده است زرتشت خط دیگری آورد. «مغان» آن را خط کلی یا همگانی نامند و با این خط زبان ملتهای دیگر و آواز پرندگان و جانوران را می نویسند و شمار حروف آن 160 حرف است و هر حرف و صوتی صورت جداگانه ای دارد. در این کتاب به پنج خط دیگر ایرانیان اشاره رفته است «حمزه اصفهانی» که در نیمه دوم قرون چهارم هجری در کتاب التنبیه علی حدوث التصحیف خود با اشاره به خط های مهم جهان و تنوع خط در ایران گفته است گوناگونی و تنوع خط نشانه علاقه و توجه خاص مردم این مرز و بوم به این پدیده شگرف انسانی بود که پایه و اساس فرهنگ و تمدن بر آن استوار است و یا روشن تر بگویم بزرگترین و شاید تنها عامل انتقال و گسترش فرهنگ و تمدن بشری از نسلی به نسلی دیگر همین خط الفبایی بوده است. به گفته او نمونه چنین توجه و دقتی را درباره خط، در میان هیچ ملتی پیدا نمی توان کرد و به طور مسلم مردمی که تا این اندازه به خط و تکامل آن دلبستگی داشته اند از یک فرهنگ و تمدن کهنسال دیرپایی برخوردار بوده اند.

اما درباره اینکه خط چگونه پیدا شد و چگونه مسیر تکاملی خود را پیموده است، ضمن بحث از نقش هایی پیرامون کوزه ها و ظرفهای سفالین «دمرگان» در کتاب انسان، ما قبل تاریخ می نویسد: «این نقاشی آیا کمابیش تقلید صادقانه ایست از زندگانی یی» که هنرمند در اطراف خود می دید و آن را روی ظروف سفالین خویش منعکس می کرد و یا در پشت این رموز و نشانه های بسیار و متنوع دیگر به بیان مطالبی نهفته است او در کتاب خود می گوید نمی خواهیم این مساله را حل کنیم ولی این عهد مترقی ظروف منقوش در نجد ایران در اواخر، مقارن با زمانی است که در دشت مجاور «بین النهرین» بشر یکی از عجیب ترین اکتشافات خود یعنی فن نوشتن را به وجود آورد، لذا اگر نظری اجمالی بر آنچه از مدارک قدیمی و تاریخی و آثار خاورشناسان و باستانشناسان نقل شد بیفکنیم می بینیم که سرانجام همه جا به این نتیجه رسیده اند که:


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ایران خاستگاه اصلی خط الفبایی در جهان

تحقیق درباره مسیحیت، اسلام و سکولاریسم

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درباره مسیحیت، اسلام و سکولاریسم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

دو جهان متفاوت 

مسیحیت، اسلام و سکولاریسمخاستگاه همه این حرکت های سکولاریستی در جهان اسلام به دو چیز ختم می شود. یکی تشویق و ترغیب استعمارگران غرب وارثان آنان اما خاستگاه دوم: این که برخی از مسلمانانی که پیشرفت اروپاییان را دیده اند و مرعوب آنان شده اند، به تقلید از آنان به سکولاریزم روی آورده اند

حسن عاشوری لنگرودی

کلیسا چه از نظر مفاهیم نارسایی که در الهیات عرضه داشت و چه از نظر رفتار غیرانسانی اش باطبقة دانشمندان و آزادفکران، از علل عمدة گرایش جهان مسیحی و به طور غیرمستقیم جهان غیرمسیحی به مادیگری بود

عموم دانشوران اسلامی، از پیروان مکتب خلافت گرفته تا پیروان مکتب امامت همه و همه اذعان دارند که قرائت جدایی دین از سیاست و پذیرشکسکولاریسم مردود و با روح و محتوای اسلام یگانه است. امروزه هجمه ای همه جانبه و حساب شده از سوی دشمنان اسلام به ایدئولوژی این آیین با تز جدایی دین از سیاست، در جریان است و با کمال تأسف برخی از مسلمانان ناآگاهانه با این هجمة دشمنان هم صدا شده اند. با وجود این قرائت انحرافی از دین، بر دانشوران مسلمان لازم است. اولآ: این هجمه را شناسایی کنند و ثانیآ: با روش پسندیده به دفع آن همت نمایند. این نوشتار به معنا و مفهوم سکولاریزم، خاستگاه و پیدایش سکولاریزم، اسلام و معضل سکولاریزم می پردازد.واژه کسکولاریزم (Secularism)در زبان های فرانسوی و انگلیسی به معنای دنیوی گرایی است. این واژه از واژه لاتینی کسکولوم(Seculum) مشتق شده است، که به معنای امور این دنیاست. کسکولاریزم به معنای دنیاپرستی یا اعتقاد به اصالت امور دنیایی و رد آن چه که غیر از آن است، می باشد. بنابراین سکولاریزم در معنا و مفهوم آن طرد مذهب و دین را در بردارد. در عرف امروزی سکولاریزم در معنای نفی حکومت دینی و اعتقاد به این که امور سیاسی و اجتماعی کاملاً بشری است و نباید در این حوزه ای که کاملاً بشری است، دین و مذهب نقش داشته باشد، به کار می رود. سکولارها می گویند: دین ازشئون دنیای بشر جدا است و ادارة این شئون اعم از سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، قضایی و جزایی به انسان تعلق دارد وانسان باید در سایة عقل و دانش خویش و بدون بهره گیری از رهنمودهای دینی مناسبات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و دیگر مناسبات جمعی خود را سامان دهد. سکولارها بر این باورند که یکی از ابعاد جامعة مدنی و یکی از فرازها و نمودهای مهم پیشرفت و تکامل این است که نه تنها دین در امور سیاسی و روابط کلان اجتماعی، اعم از سیاسی، اقتصادی، قضایی و مانند آن، نقشی نداشته باشد، بلکه اصلآ هیچ گونه نمودی و حضوری و نقشی ندارد. در نگاه سکولارها، آرمان ها و ارزش های سیاسی- اجتماعی بشری کاملاً دنیوی است. بنابراین در راه شناخت این ارزش ها و هم چنین در شناخت راه های وصول آن ارزش ها و آرمان ها، هیچ نیازی به استمداد از دین نیست. نه تنها نیازی به دین نمی بینند، بلکه دخالت دین در این امور را به زیان جامعه می دانند و می گویند: دین با عدالت، آزادی و پیشرفت علم معارض است. آنچه در بین دین پژوهان و صاحب نظران در امور اجتماعی معاصر تحت عنوان کسکولاریزه شدن دین مطرح است، به معنای فلسفی شدن، یا علمی شدن دین نیست، بلکه به حاشیه راندن و یا کنارزدن دین است و کاهش نفوذ دین در جامعه و متن زندگی مردم مدّنظر سکولارها است. معادل ها: معادل های فارسی این اصطلاح عبارتنداز:کدنیامداری،کدنیاگرایی، کدنیازدگی، کدنیاپرستی، کجداانگاری دین از دنیا، کجدا شمردن دین از سیاست، کبی خدایی، ک لادینی،کامحای دین وکنادینی گری. در بین مترجمان عرب زبان غالباً واژه های کعلمانیّت به جای سکولاریزم به کار می رود. (العلمانّی: نسبه الیه العلم بمعنی العالم، و هو خلاف الدینّی او الکهنوتی). دو معنا: این نظریه را به دو صورت می توان به تصویر کشید. در تصویر اول گفته می شود: سکولاریزم یعنی جدای دین از حکومت و این که آموزه های دینی هیچ نوع سیاستی را در برندارد.در تصویر دوم گفته می شود: دین از شئون دنیوی انسان جداست. در امور دنیایی اعم از سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، قضایی و حقوقی و جزایی، همه این امور به خود انسان واگذار شده است و دین کاری به این امور ندارد. بلکه دین یک امر شخصی و نوعی رابطه است بین خود فرد و خدای خویش. تصویر دوم نسبت به تصویر اول کلی تر و عام تر است. در این نوشتار تصویر دوم از سکولاریزم مراد است و سکولاریزم در این معنا پی گیری می شود. سکولاریزم پدیده ای است که اولین بار در غرب پدیدار شد. خاستگاه و مکان انعقاد و زایش و رشد آغازینش اروپا است. در پایان دوره ای که کلیسا قدرت و اقتدار فراوانی داشت، عده ای به ستیز با آن برخاستند و حرکتی را برای کاستن اقتدار کلیسا آغاز کردند، و سرانجام دست کلیسا را در امور اجتماعی محدود، بلکه قطع کردند سپس جریان سکولاریزاسیون به گونه ای وارد جهان اسلام شد.

خاستگاه سکولاریزم در اروپا

سکولاریزم در پایان دورة قرون وسطای اروپاییان، در غرب پدیدار گشت. این پدیده مانند دیگر پدیده ها نمی تواند بی علت باشد، قطعآ علتی دارد علت و یا علل پیدایش سکولاریزم در چند قرن گذشته در اروپا چیزی و یا چه چیزهایی است؟ در پاسخ به این سؤال نمی توان به عامل خاصی بسنده کرد: چون که سکولاریزم پدیده ای اجتماعی است و معمولاً در پدیده های اجتماعی علت های متعددی نقش دارند؛ در پیدایش سکولاریزم نیز عوامل متعددی می توانند نقش داشته باشند. سکولاریزم نوعی موضع گیری منفی در برابر دین مسیحیت و متولیّان کلیسا است بنابراین باید دید که در دین مسیحیت موجود در اروپا و در عملکرد متصدیان کلیسا چه ضعف ها و کاستی هایی وجود داشته است. ضعف ها به دو گروه تقسیم می شود. ۱. ضعف های معرفتی ۲. ضعف های رفتاری متفکر شهید، علامه مرتضی مطهری در این باره بیان می دارد: ککلیسا چه از نظر مفاهیم نارسایی که در الهیات عرضه داشت و چه از نظر رفتار غیرانسانی اش با تودة مردم، خصوصاً طبقة دانشمندان و آزادفکران، از علل عمدة گرایش جهان مسیحی- و به طور غیرمستقیم جهان غیرمسیحی- به مادیگری است. ضعف های معرفتی کلیسا مسیحیت موجود که مسیحیت تحریف شده است، نمی تواند خود را آیین بر حق و آیین خردپسند معرفی کند. الهیات کلیسا از یک سری نارسایی هایی برخوردار است که دین پژوهان و آزاداندیشان با توجه به آن کاستی ها نمی توانند آن را به عنوان یک آیین بر حق و نجات بخش بشریّت پذیرا باشند. اصول اعتقادی و پایه های معرفتی آنانکفلسفة اسکولاستیک یا فلسفة اصحاب  مدرسه ای دگماتیستی بود. این فلسفه که به مانند کعلم کلام مسلمانان نقش هدایت فکری و عقیدتی آنان را بازی می کرد، متضمن یک سری فلسفه که به مانندکعلم کلام مسلمانان نقش هدایت فکری و عقیدتی آنان را بازی می کرد، متضمن یک سری نارسایی هایی بود که با توجه به آن نارسایی ها، باورهای مردم به این آیین سست شد. مانند اعتقاد به کاقنوم ثلاث و یا مسألةکثلثیت. گوستاولوبون فرانسوی که خود مسیحی است، در این باره می گوید: کمسأله ثلثیت در میان مسیحیان متضمن تناقض و پیچیدگیهایی است. علامه مطهری در این باره می گوید: ککلیسا به خدا تصویر انسانی داد و خدا را در قالب بشری به افراد معرفی نمود. افراد تحت تأثیر نفوذ مذهبی کلیسا از کودکی خدا را با همین قالب های انسانی و مادی تلقی کردند و پس از رشد علمی دریافتند که این مطلب با موازین علمی و واقعی و عقلی صحیح سازگار نیست. و از طرف دیگر، توده های مردم طبعاً این مقدار قدرت نقادی ندارند که فکر کنند ممکن است مسائل مربوط به ماورای طبیعت، مفاهیم معقولی داشته باشد و کلیسا اشتباه کرده باشد، چون متوجه شدند که مفاهیم کلیسایی با مقیاس های علمی تطبیق نمی کند، مطلب را از اساس انکار کردند. نتیجه این  همه  ضعف ها و کاستی ها و نارسایی های معرفتی این شد که افکار عمومی از دگماتیسم اسکولاستیک  فاصله بگیرند و به کاسپی سیزم، کپروتستانتیسم، کپلورالیزم، کسکولاریزم و از همه مهم تربه سویکماتریالیسم روی آوردند.

ضعف های رفتاری کلیسا

کلیسا در دوره اقتدارش تنها یک سری نارسایی ها و ضعف های معرفتی نداشت، بلکه در رفتار نیز مرتکب ضعف ها و اشتباهات بسیاری شد. متصدیان کلیسا بسیار بد عمل کردند. رهبران دینی لباس خدایی پوشیدند و به جای هدایت مردم بهشت فروشی کردند، به جای این که به نارسایی های معرفتی خویش پی ببرند و آن را به نقد بگذارند و الهیات خویش را خردپسند کنند به ستیز با علم شتافتند و تلاش های علمی دانشمندان را حرکت ضد دین قلمداد کردند. نه تنها برای دانشمندان قدر و منزلتی قایل نشدند و تلاششان را ارج ننهادند،


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره مسیحیت، اسلام و سکولاریسم

تحقیق درباره جهان ینی و اخلاق

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درباره جهان ینی و اخلاق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

فصل اول

 

فصل دوم

 

فصل سوم

 

بین جهان‏بینى و علم اخلاق تاثیر و تاثر متقابل وجود دارد; زیرا از یک سواخلاقیات (علم اخلاق) مانند منطقیات، طبیعیات و ریاضیات از علوم جزئى‏است و زیر پوشش «علم کلى‏» (جهان‏بینى) قرار دارد; چون این علم موضوع‏خود راکه‏نفس و قواى آن است اثبات مى‏کند (1) ، چنانکه بخشى از اینها را هم‏علوم طبیعى اثبات مى‏کند، و از سوى دیگر علم اخلاق نیز درباره جهان‏بینى‏اظهار نظر مى‏کند; به این معنا که در علم اخلاق، ثابت مى‏شود جهان‏بینى توحیدى، خیر، ملایم با روح و امرى ارزشى و کمال روح است ولى‏جهان‏بینى الحادى، شر، زیانبار و قبیح است و براى روح پیامد ناگوارى دربر دارد.

در علم اخلاق، علوم نافع از علوم غیرنافع شناخته مى‏شود. پیغمبر اکرم‏صلى الله علیه و آله و سلم به ذات اقدس اله پناه مى‏برد و مى‏فرماید: «اعوذ بک من علم لا ینفع، وقلب لا یخشع، ونفس لا تشبع‏» چون علوم از نظر نفع و ضرر به چند قسم تقسیم مى‏شود، بعضى از علمها نافعند و بعضى نه; بعضى از علوم مانند علوم الحادى، نه تنها نافع نیستند بلکه ضرر هم دارند و بعضى از علوم نه نافع هستند و نه ضار، مانند تاریخ بعضى از اقوام جاهلى که هیچ نکته آموزنده‏اى در دانستن آن وجود ندارد و هیچ اثر فقهى هم بر آن مترتب نیست.

البته برخى از بخشهاى علم تاریخ و نسب، فواید فراوانى دارد و از علوم نافع به شمار مى‏آید اما آشنایى با قواعد علمى مربوط به انساب و تاریخ اقوامى که آثار علمى یا صنعتى و هنرى از خود به یادگار نگذاشتند، صرف بیهوده عمر و اتلاف وقت است و مصداق علمى است که رسول خداصلى الله علیه و آله و سلم و امام هفتم (علیه‏السلام) در باره آن فرموده‏اند: «لا یضر من جهله ولا ینفع من علمه‏» .

بعضى از علوم فى نفسه نافعند ولى چون به مرحله عمل ننشسته‏اند علم نافع به شمار نمى‏آیند و این همان است که در بیان حضرت على (علیه السلام) آمده: «لا تجعلوا علمکم جهلا ویقینکم شکا اذا علمتم فاعملوا واذا تیقنتم فاقدموا» و نیز مى‏فرماید: «رب عالم قد قتله جهله وعلمه معه لا ینفعه‏» . بعضى از دانشمندان در عین حال که عالمند، جاهلند. چون عاقل نیستند کشته جهلند و علم آنان به حالشان نافع نیست. کسى که علم را براى مقامهاى دنیا، جلب

1. مراد از «علم کلى‏» که عهده‏دار اثبات موضوع علم اخلاق و سایر علوم جزئى است همان فلسفه نظرى است که متکفل هستى‏شناسى و شناخت‏حقایق (جهان‏بینى) است و از آن به «علم اعلى‏» نیز تعبیر مى‏شود.

توجه و احترام مردم و یا برخوردارى از زرق و برق بیشتر طلب کند، خود را ارزان مى‏فروشد. او عالم است ولى عاقل نیست. و دیگران که راه دنیا را طى کرده‏اند، بیشتر و بهتر از این شخص، حطام دنیا را فراهم کرده‏اند و از آن لذت مى‏برند. پس این گونه از علوم هم علوم غیر نافع به شمار مى‏آید.

نیز حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) در خطبه «همام‏» در وصف متقیان مى‏فرماید: «ووقفوا اسماعهم على العلم النافع لهم‏» و این تنها در باره سامعه نیست‏بلکه در مورد سایر اعضا هم هست، یعنى جز به علم نافع، به چیز دیگرى گوش نمى‏دهند; به این معنا که الفاظ آن را مى‏شنوند و معانى را ادراک مى‏کنند ولى وقتى سودمند نبودن آن را ببینند رها مى‏کنند; مثلا، درسوره «زمر» مى‏فرماید: «فبشر عباد× الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه‏» آنان، نخست اقوال و مکاتب گوناگون را مى‏شنوند و سپس تشخیص مى‏دهند که کدام زیانبار و کدام نافع است و آنگاه به آنچه نافع است دل مى‏سپارند و گوش مى‏دهند. گوش فرادادن یعنى اطاعت کردن و پذیرش.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره جهان ینی و اخلاق

تحقیق در مورد پیدایش جهان

اختصاصی از نیک فایل تحقیق در مورد پیدایش جهان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 6 صفحه


 قسمتی از متن .docx : 

 

به نام خدا

پیدایش جهان

دید کلی

جهان از کهکشانهای ابرخوشه‌ای بزرگی که توسط حجم وسیعی از فضای خالی احاطه شده‌اند، تشکیل شده است. هر کهکشان شامل میلیاردها ستاره است که این ستاره‌ها نیز از ماده درست شده‌اند. ماده نیز از ذرات بسیار ریز و نامرئی تشکیل شده است. عمده‌ترین این ذرات عبارتند از: پروتون ، نوترون و الکترون. این ذرات معمولا باهم جمع شده و اتمها را بوجود می‌آورند. پروتون و نوترون از ذرات ریزتری به نام کوارک تشکیل شده‌اند. با قبول نظریه انفجار بزرگ ، به میلیاردها سال قبل (زمان وقوع انفجار) بر می‌گردیم. دانشمندان تصویر زیر را از آن زمان ارائه داده‌اند.

اولین ذرات

در اولین ثانیه انفجار بزرگ ، احتمالا کوراکها نقش مهمی داشته‌اند. در نخستین میلیونم یک ثانیه ، آنها سه به سه ترکیب شده و نوکلئونها را بوجود آورده‌اند. جهان در ثانیه اول ، محتوای پنج ذره (پروتونها ، نوترونها ، الکترونها ، فوتونها و نوتروینوها می‌باشد. این ذرات بطور تصادفی حرکت می‌کنند و در این حرکت برخوردهای زیادی باهم می‌کنند و گاهی هم عمل جذب اتفاق می‌افتد. یک پروتون با یک نوترون ، ترکیب شده ، ساده‌ترین سیستم هسته‌ای یعنی دوترون (هسته هیدروژن سنگین) را تشکیل می‌دهند. ولی بزودی با برخورد یک نوترون ، آنها از هم جدا می‌شوند.

/

اولین هسته‌ها

در ثانیه اول دما کاهش می‌یابد و به حدود یک میلیارد درجه می‌رسد. در این دما فوتونها کمترین انرژی لازم برای شکستن دوترون را دارند. پس تعداد و عمر دوترونها افزایش می‌یابد و دوترونها شروع به جذب نوترون و پروتون می‌کنند و انواع هسته‌های هیدروژن و هلیوم را تشکیل می‌دهند. اثرات ویرانگر حرارت اجازه فعالیت زیادی به نیروهای هسته‌ای را نمی‌دهد. مجددا با کاهش حرارت ، تکامل سیستم هسته‌ای ادامه پیدا می‌کند. این تکامل چند دقیقه طول می‌کشد.

اولین اتمها و مولکولها

حدود یک میلیون سال بعد ، وقتی دما به چند هزار درجه کاهش یافت، پیوندهای الکترومغناطیسی ایجاد می‌شود و اتمها متولد می‌شوند. (هیدروژن) تقریبا همزمان با اتمها مولکولها هم از ترکیب آنها بوجود می‌آیند. (هیدروژن و هلیوم)

آزادی نور

تا این زمان ، فضا پر از الکترونهای آزاد بود که مانع عبور نور می‌شوند، با تولد اتمها و مولکولها در اولین میلیون سال پیدایش کائنات ، دیگر الکترون آزادی وجود ندارد. بدین ترتیب نور می‌تواند حرکت کند و عالم را شفاف نماید. تا این مرحله کائنات در تیرگی بود و نور که ما از آن اطلاعات می‌گیریم، بلافاصله بعد از ساطع شدن ، جذب می‌شد. آنچه در بالا عنوان شد یک فرضیه احتمالی بیش نیست. نور حاصل از تابش فسیلی در این مرحله ساطع شد، لذا قدیمی‌ترین فوتونهایی را دارد که می‌توانیم اطلاعات اولیه را از آنها بدست آوریم.

/

سلسله مراتب جهان

حال جهان روند تکاملی خود را در پیش می‌گیرد و تا کنون که حدود 15 میلیارد سال از آن می‌گذرد بصورت ستاره‌ها ، کهکشانها ، خوشه‌ها و ابرخوشه‌ها گسترش آن ادامه دارد. از کوارکها ، هسته‌ها ، از اتمها به مولکولها ، از ستارگان به کهکشانها ، از خوشه‌ها به ابرخوشه‌ها ، جهان بر اساس سلسله مراتب حکیمانه خداوند سازمان یافته است. موجودیتهای مشابهی در این سلسله مراتب به هم می‌پیوندند و موجودیتهایی تازه با مراتب بالاتر را پدید می‌آورند. این سلسله مراتب از ذرات بسیار کوچک تا بی‌نهایت بزرگ را شامل می‌شود.

تکامل کیهانی

مراحل عمده سازماندهی کاینات را به ترتیب زیر می‌توان تقسیم بندی کرد:

تکامل هسته‌ای: از کواکها به نوکلئونها ، از نوکلئونها به هسته‌ها ، از هسته‌ها به اتمها. این تکامل در کوره آغازین بوده و در دل ستارگان نیز ادامه دارد.

تکامل شیمیایی: از اتمها به مولکولهای ساده ، از مولکولهای ساده به مولکول‌های عالی. در سطوح ستاره‌ای ، فضای میان ستاره‌ای و در اقیانوس زمینی اولیه این تکامل دیده می‌شود.

تکامل زیست شناختی: از مولکولهای عالی به سلولها ، از سلولها به گیاهان و حیوانـات. در اقیانوس زمین و قاره‌ها وجود دارد.

طبق نظریه انفجار بزرگ ، جهان حدود 15 میلیارد سال پیش بر اثر انفجاری عظیم بوجود آمد. جهان در آغاز بسیار کوچک ، درخشان ، داغ و متراکم بود، اما از آن زمان تا کنون ، در حال انبساط بوده است (شعاع کنونی جهان حدود 15 میلیارد سال نوری است ). طی این انبساط ، مقادیری از جرم آن متراکم شده و میلیاردها میلیارد ستاره را بوجود آورده است. این ستارگان در کهکشانهایی متمرکز شده‌اند که حدود 10 میلیارد از آنها در جهان شناخته شده ، وجود دارد. این کهکشانها را که بوسیله گستره‌های پهناوری از فضای خالی از یکدیگر جدا گشته‌اند، در قالب خوشه‌ها و ابرخوشه‌ها گروه بندی می‌کنند.

/

جهان در آغاز به صورت نقطه‌ای واحدو بدون اندازه و جرم بود.

جهان اولیه

اسطوره سرایان برای جهان آفرینشهای خیالی بسیار اختراع کرده‌اند که بیشتر آنها درباره آفرینش خود زمین است و بقیه جهان به سرعت به صورت آسمان یا سماوات از آن جدا شده‌اند. بطور کلی ، آفرینش در گذشته بسیار دور صورت گرفته است. هر چند باید بخاطر داشته باشیم که از نظر انسانهای ما قبل تاریخ ، حتی مدت زمانی برابر هزار سال ، مؤثرتر از یک میلیارد سال نوری بوده است. البته داستان آفرینش ، که بیشتر با آن آشنا هستیم و در بخشهای اولیه تکوین آمده است و بعضی از مردم به آن معتقد هستند ، جرح و تعدیلی از اسطوره‌های بابلی است که با بیانی شاعرانه و با مضمونی اخلاقی ارائه شده است.

مبدأ جهان در انجیل

بسیار کوشش شده است تا بر مبنای اطلاعاتی که در انجیل آمده است، تاریخ آفرینش را بدست آورند. طلاب یهودی قرون وسطی تاریخ آفرینش را 3760 سال پیش از میلاد می‌دانستند و تقویم یهودیها مبدا تاریخ را از آن زمان به حساب می‌آورد. جیمز اوشر (James Ussher) ، سراسقف کلیسای انگلیکان (Angelican) در سال 1656 میلادی تاریخ آفرینش را محاسبه کرد و بر طبق نظر او آفرینش درست در ساعت 8 بعد از ظهر روز 22 اکتبر 4004 قبل از میلاد صورت گرفته است. بعضی از روحانیان کلیسای ارتدوکس (Orthadox) یونانی ، آفرینش را پیش از 5508 قبل از میلاد می‌دانستند.

نخستین ضربه بر عقاید روحانیون مسیحی

نخستین ضربتی که به این عقیده وارد شد کتاب «تئوری زمین» بود که جیمز هاتون (James Hatton) فیزیکدان اسکاتلندی در سال 1785 میلادی منتشر کرد. او کتاب خود را با این موضوع آغاز کرده بود که فرآیندهای طبیعی که بر سطح زمین روی می‌دهند (مانند پیدایش و فرسایش کوهها ، تغییر مسیر رودخانه‌ها و غیره) تقریبا با همین سرعت در تمام عمر روی زمین روی داده‌اند. از این اصل چنین بر می‌آید که برای پدید آمدن پدیده‌هایی که بر روی زمین مشاهده می‌شود، فرآیندها باید مدتی طولانی روی داده باشند. بنابراین عمر زمین نمی‌تواند هزارها سال باشد بلکه میلیونها سال است.

روش دیگر برای تخمین عمر زمین

راه دیگر برای اندازه ‌گیری عمر زمین تخمین سرعت انباشته شدن نمک در اقیانوسها بود. این پیشنهاد نخستین بار ، پیش از سال 1715 ، بوسیله ادموند هالی (Edmond Halley) اختر شناس انگلیسی مطرح شد. رودها بطور پیوسته نمکها را می‌شویند و به دریا می‌برند. چون در اثر تبخیر فقط آب خالص از آب دریا جدا می‌شود، غلظت نمک به تدریج زیاد می‌شود.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد پیدایش جهان

پاورپوینت آماده عکس های مشهور جهان

اختصاصی از نیک فایل پاورپوینت آماده عکس های مشهور جهان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت آماده عکس های مشهور جهان


پاورپوینت آماده عکس های مشهور جهان

دانلود پاورپوینت عکس‌های مشهور جهان

این فایل حاوی مطالعه عکس های مشهور جهان می باشد که به صورت فرمت PowerPoint در 28 اسلاید در اختیار شما عزیزان قرار گرفته است، در صورت تمایل می توانید این محصول را از فروشگاه خریداری و دانلود نمایید.

 

فهرست:
اصطبل و کبوترخانه
جنگ کریمه
اورویل و ویلیررایت
لوئیس هاینه
آتاتوریک
مرگ لنین
الکساندر فلمنیگ کاشف پنی‌سیلین
نخستین چاه نفت عربستان سعودی
حمله به پرل هاربر
پرتره وینستون چرچیل
سواحل نرماندی فرانسه
هیروشیما...

نـوع فایـل  PowerPoint

تعداد صفحات : 28

حجم فایل  936 کیلوبایت


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت آماده عکس های مشهور جهان