نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله درمورد تلقیح مصنوعى

اختصاصی از نیک فایل دانلودمقاله درمورد تلقیح مصنوعى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

تلقیح مصنوعى

محسن حرم پناهى

تلقیح مصنوعى از رخدادهایى است که در مورد آن نص خاصى وارد نشده است ولى جحکم آن ج از نصوص عام واصول کلى خارج نیست، وبه همین خاطر فقها در جهت امتثال دستور پیشوایان خود - علیهم السلام - (بیان اصول وقواعد بر ماست واستخراج جزئیات بر عهده شماست) تلاش خود را براى استنباط حکم این مساله از دو منبع یاد شده به کار گرفته اند.

حقیر نیز با توشه اندک وگرفتارى بسیار، کار فقها را پى گرفته به بررسى تلقیح در نظرگاه فقه اسلامى مى پردازم.

تلقیح مصنوعى واقسام آن

تلقیح مصنوعى عبارت است از: «ریختن نطفه در رحم زن بدون آمیزش» وداراى اقسامى با احکام متفاوت است.

قسم اول: تلقیح نطفه مرد به رحم زن یا کنیز شرعى وى این قسم به خودى خود حرمتى ندارد زیرا دلیلى بر حرمت آن نداریم وچون از زمره شبهه هاى بدوى تحریمى است، اصل برائت شرعى وعقلى در مورد آن جارى مى شود، اگر چه ممکن است به خاطر مقدمات حرام مانند تماس نامحرم، حرام بشود.

قسم دوم: تلقیح نطفه مرد به رحم زن نامحرم بدون آمیزش این قسم نیز از شبهه هاى بدوى تحریمى است ودر مورد آن نیز، برائت شرعى وعقلى جارى مى شود، اگر چه رعایت احتیاط موجب حفظ وتحصیل واقع مى شود بدون استناد آن به شارع در همه موارد نیکو است. اما در کتاب وسنت عموماتى است که برخى از آنها، به گونه اى بر حرمت این قسم، دلالت دارد وشایسته بررسى است.

آیات

1. «قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن ویحفظن فروجهن....» جنور31ج، بر طبق این قاعده که حذف متعلق، مفید عموم است، حفظ شرمگاه [فرج] از هر چیزى که با حفظ آن منافات دارد، از جمله تمامى صورتهاى تلقیح، واجب است.

اشکال این استدلال این است که مقصود از حفظ عضو یاد شده، حفظ آن از دیگران است نه حفظ از هر چیزى بنابر این ریختن منى مرد نامحرم در رحم زن، توسط خود زن یا باوسیله مصنوعى را شامل نمى شود، علاوه بر اینکه چه بسا مقصود از حفظ، تنها حفظ آن از نگاه دیگران باشد، چنانکه روایت ابى بصیر از امام صادق - علیه السلام - بر همین مطلب دلالت دارد.

«کل آیة فى القرآن فى ذکر الفروج فهى من الزنا الا هذه الایة فانها من النظر....».

«مقصود از [حفظ] فرج در تمام آیات قرآن، حفظ آن از زنا است بجز این آیه که مقصود از آن، حفظ از نگاه دیگران است.»

این روایت در تفسیر قمى ودر ضمن روایتى طولانى از اصول کافى وارد شده است، رجال سند در روایت تفسیر قمى، اشکالى ندارند ولى تفسیر یاد شده مورد اشکال است چون این کتاب را برخى از شاگردان قمى، قدس سره، جمع آورى نموده اند که در کتب رجالى، احوال آنها معلوم نیست، دیگر آنکه در این کتاب مطالبى آمده که نمى توان به ظاهر آن پایبند شد، روایت آمده در کافى هم به خاطر وجود بکر بن صالح رازى در سند آن، ضعیف است.

2. «الذین هم لفروجهم حافظون الا على ازواجهم او ماملکت ایمانهم فانهم غیر ملومین فمن ابتغى واء ذلک فاولئک هم العادون».

بنابر اینکه جمله «فمن ابتغى...» دلالت مى کند که هر عمل منافى با حفظ فرج، تعدى وتجاوز از حدود شرعى است مگر اینکه از راه ازدواج یا ملک شرعى انجام گیرد.

اشکال این استدلال نیز این است که: آنچه بطور ارتکازى از «حفظ فرج» متبادر مى شود، نگهدارى آن از آمیزش است ومنظور حفظ فرج نیز ممکن است نگاه کردن باشد.

3. «حرمت علیکم امهاتکم وبناتکم.... وحلائل ابنائکم الذین من اصلابکم وان تجمعوا بین الاختین الا ما قد سلف ان الله کان غفورا رحیما».

زیرا تکلیف جحرمت ج، تنها به افعال تعلق مى گیرد نه به امهات وبنات پس ناچار باید در اینجا فعلى را در تقدیر بگیریم وچون حذف متعلق مفید عموم است، فعل مقدر بگونه اى باید باشد که تلقیح را نیز شامل شود.

ولى روشن است که اراده کردن چنین عمومى، صحیح نیست زیرا موجب تخصیص اکثر مى شود. بنابر این باید فعلى را که در نظرگاه عرف، مناسب این مقام است در تقدیر گرفت وآن آمیزش است. جمله «وان تجمعوا بین الاختین» در آخر آیه نیز، گواه این مطلب است.

روایات

1. على بن سالم از امام صادق، - علیه السلام - روایت کرده است:

«ان اشد الناس عذابا یوم القیامة رجلا اقر نطفته (نطفة عقاب) فى رحم یحرم علیه» شدیدترین عذاب در روز قیامت، عذاب مردى است که نطفه خود (ودر نقل دیگرى: نطفه عقاب) را در رحم زنى نامحرم بریزد.

سند روایت خوب است، تنها على بن سالم مورد اشکال واقع شده زیرا برخى گفته اند: این اسم مردد میان دو نفر ست یکى على بن سالم بطائنى که به واقفى بودن مشهور است وبه دروغگو بودن نسبت داده شده ودیگرى على بن سالمى که مجهول است، اما این اشکال قابل دفع است چون على بن سالم، هر کدام از آن دو نفر که باشد ثقه است زیرا بطائنى ضعیف، حسن بن على بن ابى حمزه است وعلى بن سالم، چه بطائنى باشد یا غیر على بن سالم بطائنى، هر دو از اصحاب امام صادق - علیه السلام - وثقه هستند زیار شیخ مفید در کتاب ارشاد تمامى اصحاب امام صادق - علیه السلام - را توثیق کرده است.

واما دلالت حدیث، مفردات راغب در تعریف «نطفه» مى گوید: «الماء الصافى ویعبر بها عن ماء الرجل» نطفه به معنى آب زلال است وگاهى به آب مرد [منى] نطفه گفته مى شود.

بى شک مراد از نطفه در حدیث یاد شده، همین معنى اخیر است چون به ضمیرى که مرجع آن مذکر است، اضافه شده است. بنابر این، اگر چه این گفته صحیح است که منشا پیدایش حیوان، ترکیبى از آب مرد وزن است، وبعید نیست که مراد از «امشاج» در سخن خداوند «من نطفة امشاج» همین ترکیب باشد، ولى این مطلب، به معنى لغوى نطفه ونیز به مقصود از این واژه در روایت ربطى ندارد.

به هر ترتیب، ظاهر حدیث این است که آنچه مورد منع است ریختن آب مرد در رحمى است که بر او حرام مى باشد، ودر این جهت، به حسب عرف، مباشرت دخالتى ندارد، به همین دلیل فقها با استدلال به این حدیث، عزل [بیرون ریختن منى از رحم] را بر زنا کار واجب دانسته اند، چون از حدیث معلوم مى شود که علاوه بر عمل آمیزش، ریختن نطفه در رحم، خود حرامى دیگر است.

اشکال نشود که غلبه خارجى اقتضاء مى کند که «اقرار نطفه» به آنچه که متعارف است [ریختن نطفه بصورت مباشرت] منصرف گردد، زیرا اولا غلبه خارجى به تنهایى موجب انصراف نمى شود، ثانیا معلق ساختن حرمت بر ریختن نطفه، دلالت مى کند که ریخته شدن نطفه از رحم نامحرم به خودى خود، حرام ومبغوض شارع است، هر چند که با ابزارى حلال مانند دست شوهر یا دست خود زن انجام شود.

روایت اسحاق که بعدا ذکر مى شود نیز این مطلب را تاکید مى کند.

2. روایت فقیه: قال النبى - صلى الله علیه وآله - «لن یعمل ابن آدم عملا اعظم عند الله - عزوجل - من رجل قتل نبیا او اماما او هدم الکعبة التی جعلها الله قبلة لعباده او افرغ مائه فى امراة حراما.» در میان کارهایى که بنى آدم انجام مى دهد کارى بدتر وگرانتر بر خداوند، - عزوجل - از کشتن پیامبر یا امام، یا خراب کردن کعبه - که خداوند آنرا براى بندگانش قبله قرار داده - یا ریختن منى توسط مرد در [رحم] زنى - از روى حرام - نمى باشد.

شیخ «ره» این روایت را باسند خود از سعد از قاسم بن محمد از سلیمان بن داود واو از بیش از یک نفر از اصحاب ما از امام صادق - علیه السلام - نقل کرده است.

روایت را به خاطر مرسل بودن [در کتاب من لایحضره الفقیه] واشتمال آن بر فردى مجهول یعنى قاسم بن محمد [در کتاب خصال] ضعیف شمرده اند. ولى ممکن است این اشکال را با این استدلال دفع نمود که صدوق «ره» روایت را به پیامبر - صلى الله علیه وآله - نسبت داده است واین امر نشان مى دهد که وى از روى قطع یا به خاطر وجود دلیلى معتبر، معتقد بوده است که این روایت از آن حضرت (ص) صادر شده است، بویژه با توجه به اینکه او در اول کتاب جمن لایحضره الفقیه ج ملتزم شده است که تنها احادیثى را نقل کند که در نظر او حجت است، مؤید این مطلب این است که چنانکه گفته شد او در کتاب خصال این روایت را از «غیر واحد من اصحابنا» نقل کرده است چون عنوان «غیر واحد من اصحابنا» کنایه از جماعتى است که به حسب عادت، ثقه نبودن یکى از آنها بعید است، اما ظاهرا این دفاع ضعیف است، زیرا گرچه صدوق «ره» در مقدمه کتابش [به نقل احادیثى که در نظرش حجت است] ملتزم شده است ولى - همانطور که در کتاب حدائق آمده در مواردى زیاد خلاف آن عمل کرده است، علاوه بر اینکه ملتزم شدن به حجیت روایت، از وثاقت راوى عام تر است چون احتمال دارد که ملتزم شونده به قرائنى استناد کرده باشد که اگر به دست ما مى رسید به آنها اعتماد نمى کردیم.

بعید شمردن ثقه نبودن یکى از افرادى که تحت عنوان «غیر واحد من اصحابنا» داخل است نیز حد اکثر مفید ظن است وظن بهره اى از حقیقت ندارد.

اما دلالت حدیث: لفظ «حراما» صفت براى مصدر مقدر یعنى «فراغا» است لذا بر حرمت افراغى که حرام بودن آن از قبل معلوم است، دلالت مى کند، وحرام بودن تلقیح مصنوعى، ابتداى بحث است.

3. روایت اسحاق بن عمار: قلت لابی عبد الله علیه السلام: الزنا شر او شرب الخمر وکیف صار فى شرب الخمر ثمانون وفى الزنا ماة؟ فقال: یااسحاق الحد واحد ولکن زید هذا لتضییعه النطفة ولوضعه ایاها فى غیر موضعه الذی امره الله عزوجل.

به امام صادق - علیه السلام - عرض کردم که زنا بدتر است یا شراب خمر وچرا حد شرب خمر هشتاد تازیانه وحد زنا صد تازیانه قرار داده شده؟ امام - علیه السلام - فرمود: اى اسحاق، حد هر دو یکسان است، ولى چون زنا موجب مى شود که نطفه ضایع گردیده ودر غیر جایگاهى که خداوند امر فرموده، قرار گیرد، حد آن زیادتر شده است.

سند حدیث ضعیف است چون در آن حسن به على بن ابى حمزة بطائنى وارد شده وى همانطور که در کتاب رجال کشى وغیر آن آمده [فردى ضعیف است.]

واما دلالت حدیث: ظاهر حدیث دلالت بر منع از دو کار مى کند: ضایع کردن نطفه ودیگرى نهادن آن در غیر جایگاهى که خداوند براى او حلال کرده است، وچون اولى بطور مطلق ودر همه موارد حرمت شرعى ندارد، ناگزیر دومى باید مفسر ومقید اطلاق تضییع نطفه باشد وبنابر این معناى حدیث چنین مى شود که نهادن نطفه از این جهت که در غیر محلى است که خداوند حلال فرموده، حرام مى باشد، وممکن است منظور از «محلى که خداوند امر فرموده» [در روایت] این سخن خداوند باشد: «نسائکم حرث لکم فاتوا حرثکم انى شئتم».

4. روایت محمد بن سنان از امام رضا - علیه السلام - که در پاسخ مسائل او نوشت: «وحرم الله الزنا لما فیه من الفساد ومن قتل النفس وذهاب الانساب وترک التربیة للاطفال وفساد المواریث وما اشبه ذلک من وجوه الفساد.»

5. روایت احمد بن على بن ابى طالب طبرسى در کتاب احتجاج از امام صادق - علیه السلام - ان زندیقا قال له لم حرم الله الزنا قال لما فیه من الفساد وذهاب المواریث.» زندیقى از امام صادق - علیه السلام - پرسید چرا خداوند زنا را حرام کرده است؟ حضرت در جواب فرمود: چون باعث فساد واز بین رفتن نظام ارث مى شود.

برخى گفته اند که این حدیث وحدیث قبلى دلالت مى کنند که حکمت تحریم [زنا] بهم ریختن نظام خویشاوندى وارث برى است، وعین همین حکمت در حرمت تلقیح مصنوعى نیز وجود دارد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله درمورد تلقیح مصنوعى

دانلودمقاله درمورد تحلیلی بر شورای قانون اساسی فرانسه 18ص

اختصاصی از نیک فایل دانلودمقاله درمورد تحلیلی بر شورای قانون اساسی فرانسه 18ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

تحلیلی بر شورای قانون اساسی فرانسه

مقدمه :

مطالعه تاریخ زندگی انسانها نشان می دهد که افراد بشر به طور انفرادی نزیسته اند واز زمان خلقت وتکامل انسان به علت نیاز باهم به طور اجتماعی زندگی کرده اند ودربین گروه هابه حالت جمعی روزگار سپری کرده اند ودربین گروه های به حالت جمعی روزگار سپری کرده اند ، به عبارت دیگر انسان موجودی اجتماعی بوده است .راجع به مساله زندگی اجتماعی انسان عقاید متفاوتی از طرف علماء ابراز شده است . دسته ای از آنها زندگانی دراجتماع را ذاتی وگروهی هم غیر ذاتی دانسته اند ، درنتیجه هر چه باشد مسلم است که انسان حیوانی است اجتماعی .زندگانی اجتماعی با زندگی فردی تفاوت فزاینده ای دارد که اولی مقید ومحدود ومشروط است ودومی مطلق ورها از قیود اختلاف ،جنگ، ستیز، تعارض بین افراد وگروه های اجتماعی از خصوصیات زندگی جمعی است اما اگر زندگی اجتماعی بدین طریق سپری شود فایده ای نخواهد داشت ولذا باید معیارها وموازین و قواعدی به وجود آید که بتواند بی نظمی های اجتماعی را مهار نماید وصلح اجتماعی را میسر سازد تا درپناه آن رفاه وآسایش مادی ومعنوی فراهم آید .

برای ایجاد محیط سالم وهمراه با نظم اجتماعی باید یک سلسله قواعد لازم الاجرا وجود داشته باشد که حاکم بر روابط افراد وسازمان های اجتماعی گردد. این قواعد، حقوق نام دارد .

بنابراین حقوق عبارت است از : مجموعه قواعد و مقررات لازم الاجرا که روابط مردمان رابا یکدیگر وروابط مردمان رابا دولت وروابط سازمان های اجتماعی ودولتی را باهم همدیگر وبالاخره روابط متقابل را تنظیم می نماید .

این قواعد حقوقی که اساس آن فرهنگ ، تمدن ، مذهب ،دیدگاهای جامعه یک کشور ، خصوصیات جغرافیایی وبه طور کلی عوامل بسیاری در تدوین وتصویب آن دخیل می باشد وامروزه با توجه به توسعه روابط بازرگانی ، اجتماعی ، سیاسی بسیار وسعت یافته ودرواقع جهان به دهکده ای تبدیل می شود .

وبر این اساس که حقوق دانان با مشکل تطبیق قوانین در روابط انسانها مواجه شده اند تصمیمی که قاضی در مقام بررسی انطباق یا عدم انطباق اعمال بنیادی دولت با قانون اساسی اتخاذ می کند (تصمیم دربارة مطابقت یا عدم مطابقت با قوانین اساسی خوانده میشود ) .

درفرانسه نیز مانند دیگر کشورهای اروپایی صدور حکم مربوط به اعمال بنیادی بر عهدة قاضی مخصوصی است که شورای قانون اساسی نام دارد . قاضی عادی یعنی قضات دادگستری وقضات محاکم اداری و در رأس آنها دیوان تمییز و شورای عالی دولتی برای رسیدگی به مطابقت قانون اساسی باقوانین و عهدنامه وآیین نامه های مجلس ملی وسنا صلاحیت ندارند. البته قضات می توانند در مقام رسیدگی به اعمال اداری و اعمال حقوقی و نیز اعنال مربوط به حقوق خصوصی نسبت به مطابقت آنها با قانون اساسی قضاوت کنند و با توجه به آن ، مسایل مربوط را حل وفصل کنند .

تصمیمات مذکور در مقایسه با تصمیمات دیگری که قضات عادی دربارة مسایل مدنی ، تجاری و اداری اتخاذ می کنند ، خصوصیتی ندارند .شکل اقسام تصمیمات و نحوه اجرای آنها دقیقاً یکسانند . بنابراین درحقوق فرانسه محلی برای بحث برای آنها نیست .دراین مقاله تنها تصمیماتی رابررسی می کنیم که شورای قانون اساسی درخصوص مطابقت قوانین با قانون اساسی اتخاذ می کند .

نخست شایسته است کلمه ای چند دربارة نظام بررسی مطابقت اعمال بنیادی دولت با قانون اساسی بازگوییم .بر طبق قانون اساسی فرانسه مورخ چهارم اکتبر 1958 می توان قوانین را پیش از توضیح به شورای قانون اساسی فرستاد تا مطابقت آنها با قانون اساسی بررسی شود ، با توجه به اهمیت برخی از این قوانین که به قوانین بنیادی یا سازه واره ای ویا ارگانیک شهرت دارند درموارد پیش بینی شده قوانین لزوما باید توسط شورای قانون اساسی بررسی شوند .

چهارم مقام عالیرتبه می توانند نسبت به قوانین عادی ابراز تردید کنند رییس جمهوری ، نخست وزیر ، رییس مجلس ملی وسنا ،از زمان تجدید نظر درقانون اساسی به بعد (29اکتبر 1974) شصت تن از نمایندگان مجلس ملی ویا شصت تن از سنارتورها نیز حق دارند برای بررسی مطابقت قوانین عادی با قانون اساسی به شورای قانون اساسی مراجعه نمایند .

عملا از ده سال پیش به این سوشیوة اخیر ونشاء قسمت اعظم تصمیمات شورا در مقام بررسی ماهوی مطابقت قوانین اساسی بوده است .

بند 2ماده 73 قانون اساسی بررس وبازبینی پس از تصویب قانون راهم پیش بینی کرده است . قانونی که قبلا تصویب شده بود وبه توضیح رسیده است وبه طور کلی هر متنی که صورت قانونی دارد ممکن است از طرف نخست وزیر به شورای قانون اساسی فرستاده شود تا شورامعین نماید که آیا ضوابط مندرج درمتن ارسالی جنبه تضمینی دارد ویا آیین نامه ای ؟ این بررسی یک بازبینی توصیفی است وممکن است به تغییر عنوان متن یا خارج کردن آن از موقعیت قانونی منجر گردد. درکنار بررسی مطابقت قوانین با قانون اساسی که درمقام کنترل اعمال بنیادی کار عمده شورای قانون اساسی را تشکیل می دهد ، مادة 54قانون اساسی شیوه بررسی مطابقت عهدنامه هایی راهم معین میکند که هنوز به امضاء نرسیده اند . اگر شورای قانون اساسی عدم مطابقت شرایط مندرج درعهد نامه رابا قانون اساسی احراز کند قوه مجریه موظف به یکی از این دواقدام است :

یا پیشنهاد تجدید نظر درقانون اساسی ویا صرفنظر کردن از امضاء عهدنامه . نکته آخر اینکه در فرانسه قاضی قانون اساسی موظف است نسبت به مطابقت آیین نامه های داخلی مجلسین با قانون اساسی مراقبت نماید . این آیین نامه هاطرز کار داخلی مجلسین را معین می نمایند ودارای اهمیت بسی فراوان است .

این مقاله به ترتیب درباره اشکال وصور این تصمیمات، انواع وبالاخره نحوه اجراء آن بحث خواهد کرد .

بخش اول

شکل تصمیمات وتصویب آنها :


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله درمورد تحلیلی بر شورای قانون اساسی فرانسه 18ص

دانلودمقاله درمورد تداخل مجازات11111 doc2

اختصاصی از نیک فایل دانلودمقاله درمورد تداخل مجازات11111 doc2 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 37

 

فهرست صفحه

مقدمه...................................................................................................................3

• تداخل مجازاتهای تعزیری و بازدارنده.......................................................4

•بیان تفاوت اساسی میان حدود و تعزیرات...............................................5

•تعریف مجازاتهای تعزیریگفتار اول - تعریف تعزیر در لغت .................7

گفتار دوم- تعزیر در اصطلاح فقه ........................................................................8

گفتار سوم- اهداف و فلسفه وضع مجازات تعزیری در شرع...........................9

•اقسام مجازات تعزیری در فقه قسم اول: حبس ............................................10

قسم دوم: شلاق تعزیری........................................................................................10

قسم سوم: تعزیر مالی............................................................................................ 11

•تعریف مجازات باز دارنده .................................................................................15

•تداخل مجازات بازدارنده و مجازات تعزیرات ................................................18

•ضابطه تفکیک و شناخت مجازات تعزیری از بازدارنده..............................22

•بیان برخی مصادیق مجازات بازدارنده در قوانین مصوب: ........................24

• نتیجه..................................................................................................................... 29

• توضیحاتی پیرموان «تفویت منافع» و «عدم النفع»- دکتر محمد امینیان مدرس........................................................................................................................30

منابع:.........................................................................................................................35

مقدمه

«تداخل مجازات های تعزیری و بازدارنده» و همچنین «تفویت منافع و عدم النفع» دو نکته کاربردی و مهم در امر  قضا است. ابتدا موضوع اول را مطرح می کنیم که به مسائلی از جمله تفاوت های حدود و تعزیرات، تعریف مجازات های تعزیری، تعزیر در اصطلاح فقه، اهداف و فلسفه وضع آن، اقسام آن در فقه و مواردی دیگر می پردازد. این مقاله به قلم صادق رضوانی قاضی دادگستری استان مرکزی نوشته شده است. در ادامه توضیحاتی پیرامون «تفویت منافع و عدم النفع» نوشته دکتر محمد امینیان رئیس شعبه29 دیوان عالی کشور ذکر  می شود.

• تداخل مجازاتهای تعزیری و بازدارنده


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله درمورد تداخل مجازات11111 doc2

دانلودمقاله درمورد ایین دادرسی کیفری 1 73ص

اختصاصی از نیک فایل دانلودمقاله درمورد ایین دادرسی کیفری 1 73ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 70

 

آیین دادرسی کیفری 1

جلسه اول

آیین دادرسی کیفری شاخه ای از حقوق عمومی داخلی است و سازمان و طریقه ای از کشف جرم و تعقیب آن و اجرای جرم را مورد برسی قرار می دهد یعنی در واقع اتصالی ایجاد می کند بین جرم و مجازات لازمه تاریخ انجام جرم تا اجرای مجازات تشریفاتی را دارد این تشریفات بر عهده آ. د . ک است .ورق سابق از این آ.تعریف شده بود که(اصول محاکمات جزایی عبارت است از ترتیبات و مواعدی که وضع شده برای کشف و تحقیق جرایم و تعیین مسئولیت مجرمین بر حسب مقررات قانونیه .)

ایراداتی بر تعریف فوق وارد است :میزان .مسئولیت مجرمین بر عهده قانون مجازات اسلامی است و در واقع جزء قواعد ماهوی است ولی در آ.د. آمده که قواعد شکلی را در بر می گیرد .کشف جرم به عهده پلیس . تحقیق قبلا بر عهده دادسرا بود و حالا مجتمع قضایی .در نتیجه این تعریف نمی بواند جامع و صحیح باشد .

تعریف آ.د.ک.ورق.جدید –این اشکالات را تا حدی مرتفع کرده است .

م1 مجموعه اصول و مقرراتی است که برای کشف و تحقیق جرایم و تعقیب مجرمان و نحوه رسیدگی و صدور رای و تجدید نظر و اجرای احکام و تعیین اختیارات مقامات قضایی وضع شده است .

این ماده ایرادی کوچک دارد و آن این که هنوز مشخص نشده است فرد مجرم است و با قبل از صدور رای هم فرد متهم است نه مجرم در نتیجه باید می گفت تعقیب متهمان .

آقای آشوری هم تعریف مناسبی ارائه کرده اند که در کتاب آمده است .

قرار منع تعقیب عمل مجرم نباشد –دلایل برای توجیه اتهام کافی نباشد –

قرار مجرمیت پرونده به دادگاه می رود .

قرار موقوفی تعقیب - گذشت

با توجه به این قرارها تعریف جدید تعریف خوبی نیست .

آ.د.ک.درد و معنا به کار می رود :1 )در معنای خاص آ.د.ک.شامل قواعد و تشریفاتی است از تاریخ تنظیم صدور کیفر خواست تا اجرای حکم (دادنامه)باید رعایت شود .

جرم واقع می شود کشف جرم دادستان جرم را اعلام کرد بازپرس تحقیق کرد و قرار مجرمیت صادر کرد کیفر خواست می رود به دادگاه رسیدگی می شود حکم اجرای احکام

2) در معنای عام تشریفات از مرحله ای که جرم کشف می شود (کشف جرم ,تحقیق ,تعقیب و اجرای حکم )

موضوع آ.د.ک. رسیدگی به حیثیت عمومی جرم است و موضوع تبعی یا فرعی آن – رسیدگی به جنبه خصوصی است .

جرایم گاهی اوقات جنبه عمومی دارد و این حیثیت عمومی ماهیت جرم است و بدون آن جرم واقع نمی شود .گاه علاوه بر جنبه عمومی ,حیثیت خصوصی هم دارد که بر شاکی خصوصی وارد شده است .موضوع اصلی آ.د.بیشتر حیثیت عمومی جرم است .مثلافقط جنبه عمومی دارد ولی کلاهبرداری ذوالجنتین است .جنبه خصوصی چون ناشی از جرم است استسنائی مورد برسی در آمده است .

رابطه آ.د.ک.ح.ح.ارتباطی تنگاتنگ میان این دوست ولازم و ملزوم همدیگرند هر چند جزای ماهری و آ.د.شکلی است .آ.د. ک.اتصال بین جرم و مجازات است و تعیین جزا بر عهده حقوق جزاست

آ.د.ک.و آ.د.م-ارزش آ.د. ک.بالاتر است زیرا در این حوضه مسائل حیثیتی و شرافتی مطرح می شود اما در آ.د.م.مسائل مالی مطرح است و حتی ممکن است سازش شود .

در آ.د.ک.اصحاب دعوی ,طریقه اقامه دعوی ,شناخت بزهکار ,نحوه رسیدگی ادله , هدف ,…….با آ.د.م.متفاوت است .

هدف 1) تامین منابع متهم 2)تامین منافع جامعه

زمانی ق.آ.د.ک. خوب است که تعادل بین این دو هدف برقرار شود و اگر یکی بر دیگری ترجیح داده شود اهداف بر آورده نمی شود .این امر بستگی به حکومت ها دارد .هر کدام از این منافع در حد افراطی ایراد دارد .

مراحل دادرسی کیفری –رسیدگی به یک امر کیفری مراحل مختلفی را طی می کند .

1)کشف جرم که بر عهده پلیس و ضابطین دادگستری است بعد از کشف جرم مراتب به دادسرا یا حوزه قضایی اعلام می شود.

2)تعقیب جرم مثلا بر عهده دادسرا بود که دادستان به نمایندگی از جامعه انجام می داد که حل بر عهده حوزه قضایی است.

3)تحقیق که جمع آوری استاد بر عهده بازپرس یا قاضی تحقیق یا مستنطق ورق.قدیم بود

4) در مرحله دادرسی در مورد بی گناهی یا گناهکاری متهم تصمیم گیری می شد توسط قاضی قبلا بر عهده دادگاه کیفری بود اما حال دادگاه عمومی ,انقلاب و نیروهای مسلح است .


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله درمورد ایین دادرسی کیفری 1 73ص

دانلودمقاله درمورد تحلیل حقوقی جرم نشر اکاذیب در رسانه های جمعی

اختصاصی از نیک فایل دانلودمقاله درمورد تحلیل حقوقی جرم نشر اکاذیب در رسانه های جمعی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

تحلیل حقوقی جرم نشر اکاذیب در رسانه های جمعی

مقدمه

انتشار و اشاعه با سوء نیت اخبار دروغ و وقایع خلاف واقع انتشار و اشاعه اخبار دروغ و وقایع خلاف واقع به قصد اضرار به غیر یا تشویش اذهان عمومی یا مقامات رسمی را نشر اکاذیب گویند. به عبارت دیگر، مقصود از اشاعه اکاذیب آن است که مرتکب مطالب و کارهایی را که می داند حقیقت ندارد، عملا و عامدا علیه شخص حقیقی یا حقوقی یا مقامات رسمی شایع و اظهار کند و بدون این که اعمال معینی را به افراد معینی نسبت دهد، اخبار یا مطالب بی اساس و دروغ را بیان کند. رسانه ها تاثیری عمیق و گسترده بر اخلاق و تفکر اجتماعی آحاد افراد جامعه دارند که امروزه با توجه به گسترش روز افزون تکنولوژی های انتقال اطلاعات در گسترده ترین ابعاد، امکان رخداد جرائمی چون نشر اکاذیب در فضای رسانه ای بسیار محتمل خواهد بود؛ لذا پیش بینی قانونگذار در زمینه کیفیات این رخداد و ارکان مجرمانه این جرم بسیار حیاتی است.

با نگاهی گذرا به گذشته رسانه ها، معین است که مثلا در حوزه روزنامه نگاری،روزنامه نگاران فراوانی در طول تاریخ به چوبه دار آویخته شده و یا تهاجم حکومت ها به رسانه ها با حربه و سلاح سانسور بوده است. شیخ احمد رومی در سال1895، سید جمال الدین اسدآبادی در سال 1901، جهانگیر صوراسرافیل و ملک المتکلمین در سال 1908، شیخ محمد خیابانی در سال 1919، میرزاده عشقی در سال 1924، فرخی یزدی در سال 1939، محمد مسعود در سال 1948، کریم پورشیرازی در سال 1955، خسرو روزبه در سال 1958، خسرو گلسرخی در سال 1974 و بسیاری دیگر از کسانی که در راه آزادی بیان - صرف نظر از نوع بیانشان - جان خود را از دست دادند نمونه هایی از این دست روزنامه نگاران هستند بنابراین بیش از 90درصد از تاریخ روزنامه نگاری همواره با سانسور و تهدید و... همراه بوده است.

اما این همه بعد قضیه نیست بلکه گاهی روزنامه نگاران و اصحاب رسانه یا مولفین و مصنفین، خود موجب ورود ضرر و زیان نابه جا و غیرقانونی به اشخاص به ویژه از طریق نشر اکاذیب می شوند که باید در قوانین مختلف برای جبران آن راهکارهایی مهیا شود.

رسانه ها

رسانه ها تاثیری عمیق و گسترده بر روابط و تفکر اجتماعی آحاد افراد جامعه دارند چنان که ژان استوتزل در کتاب روان شناسان اجتماعی می نویسد: «ارتباط جمعی یا بهتر بگوییم ارتباطات در میان توده ها، عبارت است از انتقال اندیشه ها به تعداد فراوانی از افراد در آن واحد». پرورش اندیشه ها و احساسات و انتقال منظم ارزش ها و نقش های تمدن و فرهنگ جامعه به افراد و همچنین پرورش عقاید و پرورش حرفه ای و کوشش در تربیت افراد جامعه از کارکردهای اصلی رسانه هاست. در جریان اعمال و اجرای این وظیفه، رسانه ها ناگزیر به تبیین و توضیح و گزارش و خبررسانی حوادث و مباحث مرتبط با جامعه و آحاد افراد آن است.

هتک حرمت می تواند یکی از مصادیق نشر اکاذیب نیز قرار گیرد که عمدتاً در رسانه ها به سه طریق در قالب افترا (انتساب صریح عمل مجرمانه به غیر و عدم توانایی به اثبات آن) و توهین (انتساب صریح عمل مجرمانه به غیر و عدم توانائی به اثبات آن) و توهین انتساب هر امر وهن آوری اعم از دروغ یا راست به هر وسیله و روش با ترکیب سه عنصر وهن آور بودن مطلب منتسبه و انتشار و پخش آن و علم به وهن آور بودن آن و نشر اکاذیب (انتساب موضوع مورد انتشار و پخش به زیان دیده) تجلی می یابد که برای ارتکاب این افعال در قانون مجازات اسلامی مجازات تعیین گردیده هرکس به هر وسیله ای (چاپی- خطی- روزنامه- جرائد- نطق در مجامع یا هر وسیله دیگر...) جرمی را به کسی منتسب بداند ولی نتواند ثابت کند یا به قصد اضرار یا تشویش اذهان عمومی اوراق چاپی یا خطی بدون امضاء یا با امضاء را برخلاف حقیقت ارسال کند علاوه بر اعاده حیثیت و جبران ضرر مادی و معنوی به حبس محکوم می گردد (مواد 608، 609، 697 و 698 قانون مجازات اسلامی) و (ماده 30 قانون مطبوعات سال 64) (ماده یک قانون مسئولیت مدنی)

دروغ پراکنی در تمامی ادیان و سیستمهای حقوقی قبیح و جرم است در ماده 698 قانون مجازات اسلامی هرکس به قصد اضرار دیگران یا تشویش اذهان عمومی یا مقامات رسمی یا شکوائیه یا..... یا توزیع اوراق چاپی یا خطی با امضاء یا بدون امضاءاکاذیبی را اظهار نماید... باید به حبس از دو ماه تا دو سال و یا هفتاد و چهار ضربه شلاق محکوم شود و بند 11 ماده 6 قانون مطبوعات مصوب سال 79 نیز پخش شایعات و مطالب خلاف واقع و یا تحریف مطالب دیگران را جرم دانسته و در تبصره این ماده مجازات های مقرر در ماده 698 را برای متخلف در نظر گرفته و اصرار در ارتکاب را نیز موجب لغو پروانه اعلام نموده است بنابر این بر اساس عمومات قانون مسئولیت مدنی متضرر از جرم حق مطالبه خسارت را نیز خواهد داشت.

تحلیل حوزه قضایی از نشر اکاذیب رسانه ای

متاسفانه رویه قضایی در انطباق مصداق با ماده قانون و تشخیص قضایی ارتکاب جرم نشر اکاذیب ، اغلب رویکردهای متفاوت دارد، به نحوی که در برخی از احکام صادره ، عبارت « تشویش اذهان عمومی» در کنار نشراکاذیب و به عنوان یک جرم مستقل ذکر شده در حالی که با مراجعه به قوانین جزایی، جرمی تحت این عنوان ملاحظه نمی‌شود و تشویش اذهان عمومی بخشی از عنصر روانی «سوء‌نیت خاص» برای تحقّق جرم نشراکاذیب است. به طور کلی طی یادداشت‌ها و یا مقالات متعدد به تحلیل ارکان متشکله «نشر اکاذیب» و تبیین «مفهوم تشویش اذهان عمومی» در مطبوعات پرداخته شده است، اما کاربرد قضایی شایع این جرم به خصوص درجرایم مطبوعاتی و وجود نکته‌های ظریف در زمینه تشخیص قضایی و احراز ارکان متشکله آن ، ضرورت نگارش مقالات بیشتر را


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله درمورد تحلیل حقوقی جرم نشر اکاذیب در رسانه های جمعی