نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود پاورپوینت مهارتهای حل مسائل و مشکلات زندگی ..

اختصاصی از نیک فایل دانلود پاورپوینت مهارتهای حل مسائل و مشکلات زندگی .. دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت مهارتهای حل مسائل و مشکلات زندگی ..


دانلود پاورپوینت مهارتهای حل مسائل و مشکلات زندگی ..

دانلود پاورپوینت مهارت‌‌های حل مسائل و مشکلات زندگی

فرمت فایل: پاورپوینت

تعداد اسلاید: 9

 

 

 

 

مراحل حل مسأله:

الف- اتّخاذ نگرش حل مسأله؛

ب- شناسایی مسأله؛

ج-تهیة فهرست راهحلهای مسألة مورد نظر

د- ارزیابی گزینهها

ه- انتخاب گزینه و تصمیمگیری

ف- ارزیابی مجدّد


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت مهارتهای حل مسائل و مشکلات زندگی ..

دانلود پاورپوینت مهارتهای حل مسائل و مشکلات زندگی.

اختصاصی از نیک فایل دانلود پاورپوینت مهارتهای حل مسائل و مشکلات زندگی. دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت مهارتهای حل مسائل و مشکلات زندگی.


دانلود پاورپوینت مهارتهای حل مسائل و مشکلات زندگی.

پاورپوینت مهارت‌‌های حل مسائل و مشکلات زندگی

فرمت فایل: پاورپوینت

تعداد اسلاید: 9

 

 

 

 

مراحل حل مسأله:

الف- اتّخاذ نگرش حل مسأله؛

ب- شناسایی مسأله؛

ج-تهیة فهرست راهحلهای مسألة مورد نظر

د- ارزیابی گزینهها

ه- انتخاب گزینه و تصمیمگیری

ف- ارزیابی مجدّد


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت مهارتهای حل مسائل و مشکلات زندگی.

مقاله درباره زندگی نامه سهراب سپهری

اختصاصی از نیک فایل مقاله درباره زندگی نامه سهراب سپهری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره زندگی نامه سهراب سپهری


مقاله درباره زندگی نامه سهراب سپهری

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:14

سهراب سپهری شاعر و نقاش معاصر ایران در ۱۵ مهر ماه ۱۳۰۷ در کاشان پا به عرصه حیات گذشت و در ۱۳ اردیبهشت ۱۳۵۹ در تهران درگذشت.

وی پس از طی تحصیلات شش ساله ابتدایی در دبستان خیام کاشان (۱۳۱۹) و متوسطه در دبیرستان پهلوی کاشان (خرداد ۱۳۲۲) و به پایان رساندن دوره ی دو ساله ی دانشسرای مقدماتی پسران (خرداد ۱۳۲۴)، در آذر ۱۳۲۵ به استخدام اداره ی فرهنگ کاشان در آمد. در شهریور ۱۳۲۷ در امتحانات ششم ادبی شرکت نمود و دیپلم دوره ی دبیرستان خود را دریافت نمود. سپس به تهران آمد و در دانشکده ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت و هم زمان به استخدام شرکت نفت در تهران در آمد که پس از هشت ماه کار استعفا کرد. سپهری در سال ۱۳۳۰ نخستین مجموعه ی شعر نیمایی خود را به نام «مرگ رنگ» انتشار داد. در سال ۱۳۳۲ از دانشکده هنرهای زیبا فارغ التحصیل شد و به دریافت نشان درجه ی اول علمی نیز نایل آمد. در همین سال در چند نمایشگاه نقاشی در تهران شرکت نمود و نیز دومین مجموعه ی اشعار خود را با عنوان «زندگی خواب ها» منتشر کرد. آنگاه به تأسیس کارگاه نقاشی همت گماشت. در آذر ۱۳۳۳ در اداره ی کل هنرهای زیبا (فرهنگ و هنر) در قسمت موزه ها شروع به کار کرد و در ضمن در هنرستان های هنرهای زیبا نیز به تدریس می پرداخت. در مهر ۱۳۳۴ ترجمه ی اشعار ژاپنی از وی در مجله ی «سخن» به چاپ رسید. در مرداد ۱۳۳۶ از راه زمینی به کشورهای اروپایی سفر کرد و به پاریس و لندن رفت. ضمناً در مدرسه ی هنرهای زیبای پاریس در رشته ی لیتوگرافی نام نویسی نمود. وی همچنین کارهای هنری خود را در نمایشگاه ها به معرض نمایش گذاشت. حضور در نمایشگاه های نقاشی همچنان تا پایان عمر وی ادامه داشت. وی سفرهای دیگری به کشورهای جهان نمود.

شعر سهراب

شعر سهراب سپهری رنگارنگ است و خواننده را به افقهای تازه می کشاند. آثار وی پُر است از صور خیال و تعبیرات بدیع، که با وجودِ زیبایی ظاهری و تصویرهای بدیع و رنگارنگ، در مجموع از جریان های زمان به دور است. در اشعار او نقد و پیام اجتماعی کم رنگ است، و در آن پراکندگی و ناهماهنگی تصاویر به چشم می خورد. اما سهراب در اشعارش به طور کلی و در بعدی وسیع نگران انسان و سرنوشت اوست. سپهری روح شاعرانه و لطیفی داشت که برای هر چیز معنی و مفهومی خاص قائل بود. تخیل وی در همه ی اشیاء باریک می شد و از آنها تصاویری زنده و حساس می ساخت، بدین علت است که اندیشه ها و تجربه های فکری و عاطفی او به حالتی دلپذیر درآمده است. سهراب سپهری دارای سبک ویژه ای است که می توان او را بنیانگذار این شیوه دانست. در واقع می توان گفت قابل توجه ترین اتفاق در عرصه ی شعر نو در سال ۱۳۳۲، چرخش سهراب سپهری از زبان نیمایی به زبان هوشنگ ایرانی است. اهمیت این اتفاق از آن جهت بود که در آن سالها، متأثرین از نیما فراوان بودند، ولی کسی به زبان هوشنگ ایرانی و زیبایی شناسی او وقوف نداشت.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره زندگی نامه سهراب سپهری

تحقیق درباره آئین بودا و زندگى نامه او

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درباره آئین بودا و زندگى نامه او دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

بسعه تعالی

آئین بودا و زندگى نامه او

بیوگرافى و شرح حال

بودا؟ نام اصلى او سیدرتا است ، مردى از خاندان کاشاتریا از شاهزادگان و اشراف هند که در منطقه بنارس به دنیا آمد. پدرش چون اثار حمل در همسر خود مشاهده کرد، برهمنان ایالت بنارس را فراخواند و از آینده کودک از آنان سئوال کرد. برهمنان مى گویند که این بوداى بیدار کننده جهان خواهد بود و راهبى بزرگ و پرشهرت خواهد شد. پدر از چنین پیشگوئى اى سخت نگران شد؛ چرا که فرزندى مى خواست تا قدرت و ثروت او را به ارث برد و حاکم بر سرنوشت رعایا باشد، نه اینکه راهب و تارک دنیا گردد. وقتى کودک متولد شد، براى او شرایط زندگى ویژه اى تدارک دید تا با پیشگوئى راهبان بستیزد و سرنوشت بودا را عوض ‍ کند. براى وصول به این مطلوب کلیه روابط او را محدود ساخت تا هیچگونه تماسى با راهبان و مرتاضان و تارکان دنیا نداشته باشد. این وضع تا 16 سالگى سیدرتا ادامه داشت . بودا از زندگى یکنواخت در کاخ خسته شد، لذا روزى از پیرمرد قصه گویش مى خواند تا او را به گردش ببرد. اولین برخورد سیدرتا در این گردش با پیرمردى قد خمیده با موهاى سفید و حالى پریشان است . و این چهره تازه و جدیدى است که سیدرتا در وراى دیوارهاى قصر مى دید. این کیست ؟ قصه گویش مى گوید: این مرد مانند من و تو جوانى داشته و اکنون چنین پیر و فرتوت شده است .سیدرتاتوضیح بیشترى مى خواهد. قصه گو ادامه مى دهد: این مرحله اى است که همه باید به آن برسند، من نیز در آینده چنین پیر خواهم شد. سیدرتا مى گوید: این پیرى و کهولت در من هم پدیدار خواهد شد؟ قصه گویش پاسخ مى دهد: آرى در شما نیز پدید خواهد آمد. مى گوید: حتما باید پیر شوم ؟ قصه مى گوید: حتما پیر خواهى شد. بودا حالتش ‍ دگرگون مى شود و دستور مى دهد تا او را به کاخ بازگرداند. بودا دگرگون شده بود و در فکر فرو رفته بود، در اندیشه پیرى هیولاى وحشتناکى که در آینده در انتظار او است . این کابوس زندگى بودا را دچار بحران کرد. بودا چند روز بعد نیز به سیاحت رفت . این بار بودا مردى بیمار و از پا افتاده را دید که با مرگ دست و پنجه نرم مى کرد. از قصه گو پرسید: این کیست ؟ قصه گو مى گوید: این مرد بیمار و ناتوان است . بودا مى پرسد: بیمارى چیست ؟ جواب مى شنود که : بیمارى نوعى گرفتارى و تحول جسمى است که در آدمیان پدید مى آید و سلامتى را سلب مى کند. بودا مى پرسد: آیا ممکن است این بیمارى در من راه یابد؟ قصه گو پاسخ مى دهد: آرى به سراغ تو نیز خواهد آمد. بودا مى پرسد: آیا من نیز چنین زار و نزار خواهم شد؟ قصه گو مى گوید: آرى تو نیز چنین خواهى شد. سیدرتا مى گوید: مرا به خانه بازگردانید، امروز گردش مرا بس است . دوران خلوت و انزواى بودا آغاز شد. وى به پیرى بیمارى و عواقب آن مى اندیشید. بار دیگر بودا راهى سیاحت مى شود و این بار مرده اى را مى بیند و دوباره سئوالات او آغاز مى شود: این کیست و چیست ؟ چرا مرده ؟ آیا من نیز خواهم مرد؟ از سرنوشت او مى پرسد، جواب مى شنود که در آن جهان دیگر کسى را ندارد، و کسى او را نمى شناسد، و... بودا برخود مى لرزد، مى ترسد و به کاخ باز مى گردد. دوران امساک بودا شروع مى شود، از همه کس و همه چیز جدا مى شود، سخت در اندیشه پیرى بیمارى و مرگ فرو رفته است . بار دیگر به سیاحت مى رود و این بار فرد فقیر ژنده پوشى را مى بیند که در عالم خلسه فرو رفته ، با سرى تراشیده و حالتى متغیر، همچون کوه استوار و محکمم که گوئى با تمام مظاهر مادى دنیا در حال جنگ است و در آستانه پیروزى بر دنیا و مافیها قرار دارد. سئوالات بودا آغاز مى شود: این کیست ؟ چرا چنین کرده ؟ با مردم قهر است ؟ با زندگى چى ؟ و جواب مى شنود که او مردى راهب است ، مرتاض است ، ریاضت مى کشد. و سئوالات بودا: مرتاض ؟ ریاضت ؟ آرى ریاضت یعنى مبارزه با غرایز و بریدن از جاذبه هاى مادى و دنیوى و پیوستن به دنیائى دیگر... سخنان قصه گوى بودا در او اثر عمیقى مى کند. تقاضا مى کند که وى را به نزد مرتاض ببرد تا از سخنان او درسى بیاموزد. در این دیدار، زندگى آرام و بى دغدغه راهب تاءثیر شگرفى بر بودا گذاشت و میسر زندگى او را به طور کلى دگرگون کرد و سرانجام از او شخصیت و آئینى ساخت که امروز در چند کشور بزرگ جهان پیروان فراوانى دارد.بودا در کاپیلاواستودر جنوب نپال درسال 560 یا 563 ق .م متولد شد. نام قبیله و خاندان او گوتما بود، لذا وى را ملقب به سکیا مونسى یعنى داناى قبیله ساکیا کردند. و چون بعدا به ارشاد وهدایت مردم جامعه خویش پرداخت ، او را بودا یعنى نور و درخشان گفته اند. این نام ولقب تا به امروز در میان جوامع بشرى به رسمیت شناخته شده و تعالیم او نیز به همین عنوان بودائیسم بودائى نامیده مى شود. پدر بودا یکى از پادشاهان یک ایالت هند بود. در قلمرو سلطنت او، افکار برهمنى و فلسفه هاى مختلف هندى حضور داشت . محور این آراء و افکار فلسفى همان گونه که در مباحث گذشته آمد، بر تزکیه و نجات انسان درتلقى هندى آن استوار بود. و آنگونه که گذشت ، پدر هراسان از سرنوشت فرزند چنا ن تدابیرى اندیشید و مراقبت هائى معمول داشت . اما دیدیم که بودا از کاخ مجلل پاى به بیرون نهاد و دگرگون شد. محققان تاریخ ادیان برآنند که دو حادثه مهم در کاخ زندگى بودا او را متحول نمود. این دو حادثه به لحاظ محتوى همان برخوردهاىخارج از کاخ را در بردارد. حادثه نخست بیمارى یک رقاصه است که توجه بودا را به خود جلب کرد، رقاصه اى که مبتلا به بیمارى سل بود و سرنوشت دردناک خود و خواهرش را که او نیز از بیمارى سل در گذشته بود، براى بودا باز گفته بود. حادثه دوم وصیت این رقاصه درحال مرگ به بودا است که از فقر و پیرى مادرش براى او گفته بود. پیش گوئى برهمنان درباره سیدرتا والدین او را نگران ساخته بود. طرح ازدواج بودا تلاشى براى رهائى از خلوت گزینى او است . اما بودا دیگر متعلق به این دنیا نیست و ازدواج نتوانست او را از تفکر و اندیشه باز دارد و خلاء وجودى او را پر کند. سیدرتا همچنان درخلوت خویش ، غرق در دناى دیگرى است . مشاهدات بودا (پیرى بیمارى فقر، مرگ ،ریاضت و...) سخت او را به خود مشغول کرده است . او از مرتاض آموخته بود که باید رنج را رها کرد و بى بى رنجى رسید؛ به بى رنگى ، به بى نیازى و... مرتاض به اینها رسیده بود و بودا در اندیشه شدن ، رسیدن و رهائى ازرنج . اینکه بودا فرزندى دارد. و در شب تصمیم و سرنوشت به اتاق همسر و فرزندش مى رود، مادر و فرزند خوابیده بودند، بودا آن دو را از خواب بیدار نمى کند و با آنان وداع مى کند. از تاریکى شب استفاده کرد و راهى جنگل شد .اندکى بعد اسبش را نیز رها مى کند تا یادگار اشرافیت را با خود نداشته باشد. در انبوه جنگل گم مى شود، مى رود و مى رود تا به پنج برهمن کهنسال مى رسد. به جمع آنان مى پیوندد. ریاضت بودا آغاز شد. او در این راه آنچنان کوشید که در آستانه نیروانا قرار گرفت . تا آنجا متعالى شد که بر همه پارسایان روزگار خویش پیشى جست . او دیگر سیدرتا کاشاتریا و... نیست، بوداست که تارک تمام لذات مادى و تجملات دنیوى است . بودا از شهرت رنج مى برد و بار دیگر از جامعه فاصله مى گیرد. در کنار درختى منزل مى کند و تصمیمى مى گیرد در زیر همین درخت بماند تا بمیرد. این درخت بو بود. بودهى از ریشه بیدار شدن و آگاه شدن ، روشن شدن ، اشراق وعرفان است . بودا سالها در کنار درخت بومى ماند تا پیروز مى شود،نجات مى یابد و به حقیقت مى رسد. آنگاه لباس بودائى بر تن مى کند. گویند نام اواز همین درخت بودهى گرفته شده است .در پاى همین درخت به نیرواناحقیقت مطلق رسید. از زیر همین درخت به زادگاهش برگشت ، ژنده پوش ، برهنه پا، درویش وار و در هیبت یک مرتاض. ابتدا مردم زادگاهش را دعوت مى کند، برخى از مردم دعوت او را پذیرفتند و برخى دیگر زندگى مادى را ترجیح دادند. بودا در سال 483 ق .م . در سن هشتاد سالگى درگذشت . آخرین کلام وى خطاب به راهبان این بود: هر چه مرکب است ، دستخوش تباهى و فنا است . پیروان اولیه بودا، نخستین معبد بودائى سانگهارا بنا کردند و دعوت خود را درشمال هند آغاز نمودند .

افسانه هاى بودا؛

گویند روزى که بودا در زیر درخت بو به تفکر و خلسه فرو رفته بود، بازرگانى با قافله و کالاى تجارى خود از آنجا عبور مى کردد. بازرگان را نظر به بودا


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره آئین بودا و زندگى نامه او

بهداشت جسمی و روحی در زندگی پیامبر اسلام (ص)

اختصاصی از نیک فایل بهداشت جسمی و روحی در زندگی پیامبر اسلام (ص) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

بهداشت جسمی و روحی در زندگی پیامبر اسلام (ص)

فهرست

عنوان صقحه

مقدمه 3

بهداشت جسمی و خوراک درزندگی پیامبر اعظم (ص) 4

بهداشت فردی درزندگی پیامبر (ص) 6

بهداشت چشم یکی دیگر از بهداشت جسمی 7

مسواک کردن 8

خلال کردن 8

استفاده از ظرف پاکیزه و سالم 9

بخش دوم 9

بهداشت تغذیه 9

غذاخوردن هنگام گرسنگی 10

استفاده از انواع غذاهای مورد نیاز 10

حجامت از توصیه های بهداشتی از دیدگاه پیامبر اعظم (ص) 11

بهداشت اجتماعی یکی دیگر از بهداشت روحی و روانی 12

بهداشت روانی 13

نتیجه 15

پیشنهاد 16

«مقدمه»

بهداشت جسمی و خوراک در زندگی پیامبر اعظم (ص):

آنچه پیش رو دارید مقاله‌ایی است تحت عنوان بهداشت جسمی و روحی در زندگی پیامبر اعظم (ص) یک بخش از این مقاله مربوط به بهداشت جسمی است و بخش دوم آن مربوط به بهداشت روحی و تأثیر آرایش ظاهر بر بهداشت روحی است. البته در فراخوان مقاله عنوانی با (توجه به آرایش ظاهر در سیره پیامبر اعظم (ص) بود که ارتباطی تنگاتنگ با بخش دوم مقاله حاظر دارد که نباید از نظر پنهان بماند.

در شرایطی که وضعیت عمومی مردم، فقر و محرومیت بود پیامبر اعظم (ص) در غذای خود و سایر نیازمندیهای زندگی ، خود را با محرومان تطبیق می دادند وسعی بر آن داشتند که محرومان جامعه را نیز بی نیاز گردانند در نتیجه هیچوقت اصراف نمی کردند این پیش درآمد را گفتیم تا نتیجه بگیریم که عدم اصراف آنها دلیل بر عدم بهداشت تغذیه آنها نبود بلکه از حداقل غذا ولی مفید هم برای خود و هم برای نیازمندان تهیه کرده و تناول می فرمودند.

پیامبر اعظم (ص) به حکم «کلوا من طیبات ما رزقناکم» همواره ، غذای پاکیزه و حلال و در عین حال کم و ساده تناول می کردند. کیفیت معنوی غذا را مد نظر داشتند. در کیفیت و کمیت ظاهری آن نیز حد معمول را رعایت می نمودند. خوراکشان همان خوردنیهای معمول هر زمان یا کم بهاتر از آن بود که در آن نه اسراف می ورزیدند و نه به حقوق دیگران تجاوز می کردند.

امام صادق علیه السلام فرمود:

شبی هنگام افطار پیامبر اعظم (ص) در مسجد «قبا» بود، فرمود:

آیا نوشیدنی یافت می شود؟

یکی از اصحاب برای آن حضرت عسل آمیخته به شیر آورد. حضرت آن را به دهان گذاشت (و چشید) و کنارش زد و فرمود: دو آشامیدنی است که به یکی می‌شود بسنده کرد البته همانطور که در مقدمه گفتیم بر می آید که هر دوی آن نوشیدنیها مقوی بوده اند پس در صورت عدم خوردن یکی از آنها سوء تغذیه ای صورت نمی گرفت و همچنین اصراف هم نمی شد که پیامبر اعظم (ص) هر دو جنبه را در نظر می‌گرفتند و اینگونه نبوده که یکباره هر دو را بخورند ولی چند روز پشت سر هم هیچ غذائی تناول نکنند هر چند اگر نیازمندی را می دیدند تا چند وعده غذایی ، غذایشان را در اختیار آنها قرار می دادند.

بهداشت فردی در زندگی پیامبر اعظم (ص):

قبل از اینکه به این قسمت مقاله بپردازیم ابتدا مقدمه ای را برای تعاریف بهداشت و ضرورت آن می پردازیم. سپس به این قسمت از مقاله می پردازیم. حفظ سلامتی


دانلود با لینک مستقیم


بهداشت جسمی و روحی در زندگی پیامبر اسلام (ص)