نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

استاندارد ASTM E23 نسخه 2012 در خصوص تست ضربه میله شکاف دار (Notched Bar) - مواد فلزی

اختصاصی از نیک فایل استاندارد ASTM E23 نسخه 2012 در خصوص تست ضربه میله شکاف دار (Notched Bar) - مواد فلزی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

استاندارد ASTM E23 نسخه 2012 در خصوص تست ضربه میله شکاف دار (Notched Bar) - مواد فلزی


استاندارد ASTM E23 نسخه 2012 در خصوص تست ضربه میله شکاف دار (Notched Bar) - مواد فلزی

 

 

 

شما می توانید استاندارد های مورد نیاز خود را  از طریق elmifile@gmail.com به ما اعلام کنید

تا در اسرع وقت در فروشگاه ثبت و به شما اطلاع رسانی گردد... 

 

 

 

استاندارد ASTM E23

در خصوص تست ضربه روی میله شکاف دار

مواد فلزی

 

Standard Test Methods for
Notched Bar Impact Testing of Metallic Materials

 

 

Scope:
These test methods describe notched-bar impact testing
of metallic materials by the Charpy (simple-beam) test and the
Izod (cantilever-beam) test. They give the requirements for:
test specimens, test procedures, test reports, test machines (see Annex A1) verifying Charpy impact machines (see Annex A2), optional test specimen configurations (see Annex A3), designation of test specimen orientation (see Terminology E1823), and determining the percent of shear fracture on the surface of broken impact specimens (see Annex A4). In addition, information is provided on the significance of notched-bar impact testing (see Appendix X1), and methods of measuring the center of strike (see Appendix X2).

 

 


دانلود با لینک مستقیم


استاندارد ASTM E23 نسخه 2012 در خصوص تست ضربه میله شکاف دار (Notched Bar) - مواد فلزی

دانلودمقاله بحران هویت و شکاف نسلی

اختصاصی از نیک فایل دانلودمقاله بحران هویت و شکاف نسلی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

چکیده
بحران هویت و شکاف نسلی
«بحران هویت» بدون شک مهمترین آسیب اجتماعی امروز ایران است که علایم آن را می‌توان در کلیه روابط اجتماعی و کنش‌های فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و حتی بین‌المللی امروز ایران به وضوح مشاهده کرد.
اکنون دیگر تمام کارشناسان و صاحب‌نظران داخلی تاکید می‌کنند که شاخص‌های بحران هویت در جامعه ایران به مرز «از هم گسیختگی اجتماعی» و «فروپاشی اجتماعی» رسیده است. تکانه‌های ناشی از بحران هویت را می‌توان به سادگی در فروپاشی آشکار چارچوب‌ها و پارادایم‌های اخلاقی/ افزایش تصاعدی رذیلت‌های اجتماعی مانند دروغ و ریاکاری/ خشونت در ارتباطات فردی/ و نهایتاً قطع ارتباط بدنه اجتماعی با نخبگان / و شکاف عظیم بین نسلی مشاهده کرد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

دلایل این بحران شدید هویت در جامعه ایران را می‌توان به شرح زیر برشمرد:
۱ـ جامعه ایران در ۳ دهه اخیر یکی از بزرگترین تغییرات سنی را تجربه کرده و از جامعه‌ای با متوسط سن ۳۸ سال به جامعه‌ای با متوسط سن ۲۴ سال رسیده است. ۷۰ درصد جامعه ایران اکنون زیر ۳۰ سال و در حقیقت زاده‌ی دوران انقلاب اسلامی هستند.
۲ـ محدودیت‌های شدید اجتماعی در ۳ دهه اخیر باعث فراگیری نوعی «ریاکاری و دورویی اجتماعی» شده است. تقریباً اکثریت مردم ایران، در خانه و حریم شخصی خود به یک شکل و در صحن اجتماع به شکلی دیگر رفتار می‌کنند.
۳ـ الگوهای رسمی تبلیغ شده در دهه‌های اخیر تضادی اساسی با نیازهای دوران بلوغ، نوجوانی، جوانی و الگوهای جذاب یک جامعه پویا داشته است. این واقعیت باعث سرگشتگی جامعه میان الگوی رسمی سختگیرانه و الگوهای ذهنی جذاب برای جامعه جوان ایران شده است.
۴ـ در سه دهه اخیر عملاً میان ۳ جریان یعنی «فرهنگ ایرانی»، «فرهنگ اسلامی» و «فرهنگ غربی» نوعی مجادله و تعارض در عرصه اجتماعی وجود داشته است. فرهنگ اسلامی که غالباً توسط رسانه‌های رسمی تبلیغ می‌شود همواره فرهنگ ایرانی و فرهنگ غربی را مذمت کرده و مطرود دانسته است. تلاش بخشی از حاکمیت برای مقابله با شاخص‌های فرهنگ ایرانی (نظیر تلاش برای حذف عید نوروز و چهارشنبه سوری یا مقابله با مراسم بابک) باعث زیرزمینی شدن فرهنگ باستانی ایران در کلان‌شهرها و همچنین در خرده‌فرهنگ‌های مناطقی چون آذربایجان و کردستان شده است.
۵ـ قالب‌هایی که رسماً ترویج می‌شوند، قالب‌هایی تنگ و محدود هستند که به افراد جامعه اجازه نمی‌دهند خود را در بروزهای اجتماعی متمایز سازند. فردی که هیچ‌گاه امکان خودنمایی و کسب توجه نداشته باشد، ندانسته و به تدریج علاقه خود به جامعه را از دست می‌دهد که پیامدهای این فرایند روشن است.
۶ـ واقعیت این است که برداشت جامعه ایران از گذشته دور خود با برداشتی که از شرایط فعلی خود دارد، برداشتی کاملاً متضاد است. جامعه ایران معتقد است که گذشته‌ای با شکوه و با عظمت داشته است حال آن که در دهه‌های اخیر در بسیاری از زمینه‌ها مخصوصاً در زمینه اقتصادی تحت فشار شدید بوده است. این تضاد و حسرت باعث نوعی «وهم‌انگاری و خودبزرگ‌بینی اجتماعی» شده است.
۷ـ جامعه ایران در دهه‌های اخیر کم و بیش با احساس تحقیر مواجه بوده است. یک شهروند ایرانی خود را در جامعه جهانی تحقیر شده می‌بیند. واکنش‌های انتقادی شدید به انگشت‌نگاری از اتباع ایرانی در برخی کشورهای غربی یا ناراحتی از سرسختی کشورهای غربی برای اعطای ویزای موقت به شهروندان ایرانی نمونه‌ای از این احساس تحقیر شدگی است. شهروند ایرانی علاوه بر این، در جامعه خود یعنی جامعه داخلی نیز به دلیل مشکلات اقتصادی، بی‌نظمی‌های اداری، از هم گسیختگی‌های رایج وبعضاً برخوردهای خشن عوامل انتظامی و امنیتی جمهوری اسلامی غالباً حس تحقیر دارد. این وضعیت را البته می‌توان یکی از عوامل تمایل به گریز از ایران نیز دانست.
۸ـ شکاف شدید طبقاتی از دیگر عوامل موثر در بحران هویت است. تازه به دوران رسیده‌هایی که به دلیل تلاطم‌های اقتصادی در یک شب ثروتمند شده‌اند، غالباً الگوهایی را با اعتماد به نفس کاذب خود در جامعه ترویج می‌کنند که هیچ نتیجه‌ای جز تشدید بحران هویت نخواهد داشت.
۹ـ فقدان گفتگوی درون اجتماعی و شکاف بین نسلی نیز از عوامل دیگر موثر در بحران هویت اجتماعی است. تقریباً بخش اعظم رابطه جوانان با نسل گذشته (و حتی نخبگان) قطع شده و تاثیر پذیری از الگوهای سنتی به حداقل رسیده است. بدتر از همه آن است که جامعه جوان نوعی واکنش خشونت‌آمیز و افراطی در قبال سنت نشان می‌دهد. این امر نه تنها باعث بحران هویت که باعث ترویج «الگوهای من‌درآوردی» می‌گردد که تاثیری مخرب بر تعاملات درونی جامعه دارد.
۱۰ـ توسعه نامتوازن نیز از شاخص‌های مهمی است که آسیب‌پذیری یک جامعه در حال گذار مانند ایران را بیشتر می‌کند.
۱۱ـ تولیدات فرهنگی ناب در جامعه ایران طی ۳ دهه اخیر مخصوصاً در حوزه‌هایی چون ادبیات، موسیقی و سینما به حداقل رسیده است. غالباً محصولاتی اجازه نشر یا ورود به بازار را پیدا می‌کنند که در راستای الگوهای رسمی و گرایش‌های حاکمیت باشند. کاهش تولیدات فرهنگی خودجوش و اصیل در جامعه ایران، باعث یک خلاء فرهنگی بزرگ شده که آسیب‌پذیری از الگوهای بیرونی را نیز افزایش داده است. البته در سال‌های اخیر با یک موسیقی زیرزمینی جالب مواجه بوده‌ایم که نشانه تلاش خودجوش برای پاسخگویی به نیازهای طبیعی مردم و ترمیم این فقر شدید فرهنگی است.
۱۲ـ جامعه ایران درگیر یک احساس مخرب یعنی «ناکامی و عدم موفقیت دائمی» است که ناشی از شرایط نابسامان اقتصادی و ضعف ساختار اقتصادی است. این احساس نه تنها اعتماد به نفس اجتماعی را کاهش داده که باعث نوعی از خود بیگانگی با «من» ایرانی شده است. در سال‌های اخیر،‌ پیروزی‌های کوچک اجتماعی نظیر پیروزی بر تیم‌های فوتبال استرالیا و کشورهای عرب با چنان پایکوبی خودجوش وسیعی مواجه شده که تعجب ناظران را برانگیخته است. چند ماه قبل، حذف زودهنگام تیم فوتبال ایران از رقابت‌های جام جهانی برای هفته‌های متوالی کانون تمام مجادلات خانوادگی در اقشار مختلف جامعه ایران شد. در یک کلام؛ جامعه ایران به دنبال هر بهانه کوچکی برای فراموش کردن مقطعی «احساس شکست دائمی» است. هر گونه تبلیغات سیاسی‌ای که با توجه به این اصل برنامه‌ریزی شود، بی‌شک موفق خواهد بود.
۱۳ـ جامعه ایران نه تنها اسطوره‌های خود را از دست داده، که قدرت تولید الگوهای جدید برای نسل جوان و هضم الگوهای غربی که از جذابیت بسیاری برخوردارند را نیز از دست داده است. واکنش‌های عمومی به این خلاء بسیار جالب است. در سال‌های اخیر گرایش مشهودی به پادشاهان باستانی یا اسطوره‌هایی نظیر کوروش و داریوش به چشم می‌خورد که نشانه‌ای از تلاش جامعه برای حل این معضل است. خشم عمومی از فیلم ۳۰۰ را نیز می‌توان با همین تحلیل توجیه کرد.
این«بحران هویت» نه تنها در روابط اجتماعی و فردی ایرانیان که در رفتارهای سیاسی آنان نیز اثرگذار است. در مجموع تصور می‌کنم که بحران‌ هویت در جامعه ایران آثار و پیامدهایی به مراتب فراتر از مرزهای ایران دارد. حمایت‌های اجتماعی طبقه محروم از گفتمان دکتر محمود احمدی‌نژاد و ایستادگی وی در مقابل جهان غرب و از همه مهم‌تر، پیش‌بینی ناپذیر بودن جامعه ایران از جمله مسایلی است که ناظران را همواره با تعجب روبرو ساخته است.
به نظر می‌رسد که تحلیل درست رفتارهای جامعه ایران در مقاطع بحرانی نیازمند مدنظر قرار دادن این موضوع اساسی یعنی بحران هویت در جامعه امروز ایران است.
شکاف نسل ها و مسئله هویت
کشور ایران در حال حاضر در حال گذر از جامعه سنتی به مدرن است و در این راه دچار دگرگونی های بسیاری از لحاظ ارزشی، فرهنگی، صنعتی، ارتباطی و غیره شده است. در این راستا مسائل و معضلات بسیاری برای جوانان ایرانی به وجود آمده که می توان به این معضلات بزرگ که برای نسل فعلی ایجاد شده در قالب طیف وسیع به مواردی چون جریان های پو£ گرایی، پوزیتیویسم اخلاقی، نژادپرستی، مدگرایی و غیره اشاره کرد که این معضلات از یک طرف ناشی از دگرگونی هایی است که در کشور رخ داده است و از طرف دیگر ناشی از شکافی است که بین نسل جوان و گذشته به وجود آمده است.
تغییر و دگرگونی از ویژگی های جوامع بشری است. نسل ها از پی هم می آیند، هر نسل تجربیات نسل قبل را با تجربیات خود درآمیخته و به یافته های جدیدی دست می یابد که تغییراتی را در روش زندگی او پدید می آورد. تا به حال این تغییرات به کندی و در درازمدت انجام می گرفته است. اما امروزه رشد سریع وسایل ارتباط جمعی و سرعت ارتباطات نظیر ماهواره، اینترنت و رادیو و تلویزیون سبب شده تا روند این تغییرات سرعت بیشتری به خود بگیرد و همین سرعت در تغییرات اجتماعی باعث به وجود آمدن نوعی ناسازگاری روانی، اجتماعی و اخلاقی بین نسل ها شده است. شکاف بین نسل ها پدیده اجتماعی است که تمام جوامعی که خواهان استفاده از تکنولوژی و صنعت هستند خواه ناخواه با آن مواجه می شوند و هر چه بر سرعت پیشرفت های مبتنی بر دانش فنی افزوده می شود تعارض میان نسل ها نیز عمیق تر می شود. اما نکته قابل توجه نحوه رویارویی نسل ها با این پدیده است. از یک طرف اتکای نسل جدید به فناوری های تازه در تمام زوایای زندگی اجتماعی، باعث به وجود آمدن نوعی تفکر خودمحوری در میان آن ها شده بطوری که خود را آگاه تر از گذشتگان می دانند و دیگر حاضر به پذیرفتن تجربیات نسل گذشته نیستند، از طرف دیگر نسل گذشته نیز خواهان این است که هم چون گذشتگان مورد توجه و احترام جوانان باشند و بنابر این باور که بدون استفاده از راهنمایی های آن ها نسل امروز نمی تواند راه سلامت و سعادت را بپیماید سعی دارند آموخته هایشان را به آن ها منتقل کنند. لیکن عملکرد ناموفق و تحکم آمیز این نسل در انتقال تجربه و انتقال فرهنگ باعث عمیق تر شدن این شکاف می شود.
حال با توجه به این مطالب اگر کشور ایران را در نظر بگیریم می توانیم چنین شکاف نسلی را از لحاظ ارزشی در بین نسل جوان و پیر مشاهده کنیم، بطور کلی پدیده شکاف نسل ها با مسئله بی هویتی که در میان جوانان وجود دارد در ارتباط است. “بی هویتی خود ناشی از دو دسته از عوامل است یکی عوامل فردی و شخصیتی است که جنبه روانی داشته و مربوط به برآورده نشدن نیازهای مختلف فرد در جامعه است و دیگری عوامل اجتماعی فرهنگی است که اگر شرایط اجتماعی، سیاسی، فرهنگی جامعه به گونه ای باشد که آگاهی های سطحی و کاذب در مورد رویدادهای مختلف به جوانان داده شود بحران هویت در آنان افزایش خواهد یافت. افزایش بحران هویت موجب تضعیف اعتماد به نفس شده و در بی اعتمادی و بدبینی جوانان موثر واقع می شود و این حالت باعث به وجود آمدن شرایطی می شود که امکان نفوذ عناصر فرهنگی بیگانه در شخصیت و رفتار جوانان افزایش یافته و این خود باعث به وجود آمدن شکاف نسل ها می شود”.
با توجه به پیشرفت بشر در تمام زمینه ها و از طرف دیگر ارتباط و انتقال این اطلاعات، هر نسلی تحت تاثیر این پیشرفت ها برای خود ارزش ها و شیوه های خاصی به وجود می آورد که متناسب با این پیشرفت است. اگر بخواهیم این مسئله را که شکاف نسل ها چرا به وجود می آیند را موشکافانه تر بررسی کنیم باید به ارتباط بین جوامع بیشتر دقت شود. مثلن انتقال فرهنگی از کشوری به کشور دیگر سریع رخ می دهد و این باعث رواج ارزش ها و شیوه جدید زندگی کردن در بین جوامع مختلف شده، در ایران نسل گذشته که همان والدین هستند با ارزش ها و شیوه دوران خود منطبق بودند و از طرف دیگر نسل جوان نیز با فرهنگ جدید و ارزش های جدید وارد صحنه می شود پس درک متقابل این دو نسل از همدیگر مشکل است و باعث به وجود آمدن مسائل مختلفی در خانواده می شود، برای کاهش شکاف، متخصصان باید ارزش های مشترک بین دو نسل را ترویج کنند
آسیب شناسی ازخود بیگانگی و بحران هویت درجوانان
علی ترکاشوند- رئیس مرکزدانشگاهی جامع علمی وکاربردی بعثت2
اشاره :موضوع جوانان، گستره بسیاروسیعی ازمقولات وسرفصل های متنوعی را دربرمی گیرد که سخن درمورد هرکدام ازآنها بسیار است. هنگامی که ازمشکلات جوانان صحبت می شود، بی اختیاربه مسائلی همچون اشتغال، ازدواج، مسکن، تحصیل، اوقات فراغت و... پرداخته می شود. البته این مسائل جزومهمترین دغدغه های این قشربوده ومی باشد که نیازمند برنامه ریزی دقیق و به کارگیری کلیه ظرفیتها وتوانمندی های دولتی وغیردولتی است تا عرصه های مختلف زندگی ورشد جوانان با روال منطقی و مطلوب طی مسیرنماید. ولی هدف ما دراین نوشته پرداختن به موضوعی بنیادی واساسی تربه نام «هویت جوانان» می باشد .
مقدمه :
ازویژگی های عصرجدید، جریان سریع ودرعین حال پیچیده تحولات می باشد. این سرعت وپیچیدگی دربعضی موارد موجب محدود شدن قدرت تحلیل وبازشناسی رویدادها می گردد. یکی ازمشکلات جدید ونیمه پنهان بشردردوران پیشرفت تکنولوژی وبه تبع آن ارتباطات، بحران هویت است . به عقیده محققان علوم اجتماعی، انسان نوین درمیان شهرهای بزرگ وانبوه ارتباطات ، بخشی ازحقیقت وجودی خویش را ازدست داده است واحساس تعلق به جایی نداشته ودرخود نمی بیند ؛ به عبارتی دچار«ازخود بیگانگی» یا «بی هویتی» شده است. توجه به این نکته که آغازاین بحران ازدوره نوجوانی وجوانی بوده واهمیت ندادن به آن، باعث تا ثریا کج رفتن شخصیت فرد می گردد، ضرورت بررسی مسئله هویت در نوجوانان وجوانان را بیش ازپیش روشن می سازد. امید که توانسته باشیم با ارائه این مطلب گامی درجهت شناخت صحیح ازابعاد موضوع هویت برداشته وبه این طریق راهکاری برای رسیدگی به آن ارائه دهیم .
مسئله بحران هویت :
یکی ازمسائل عمده ای که درسال های پس ازانقلاب شکوهمند اسلامی بویژه درسال های اخیرتوسط مسئولان وسیاست گذاران فرهنگی مطرح بوده، مسئله بحران هویت می باشد. این بحران، چالش ها وآسیب های جدی را درشکلگیری هویت اصیل اسلامی وایرانی جوانان به وجود آورده است. تقابل زندگی مدرن با سنتها، آن چنان روند شتاب آلودی به خود گرفته است که فرصت جایگزینی فرهنگی وشکل گرفتن ساختارها ونهادهای منطبق برمقتضیات زمانی وفرهنگ بومی را سلب کرده است. به گونه ای که افراد جامعه وبخصوص نوجوانان وجوانان، شرایط دشواری را ازلحاظ اجتماعی شدن و فرهنگ پذیری تحمل می نمایند وبا نوعی نابهنجاری )Abnormality( ویا حتی بی هنجاری)Anomie( دست به گریبان هستند که نتیجه آن بروز بحران هویت است . گرایش به مدهای غربی، مصرف مواد مخدر، منفعل بودن، کم توجهی وکم علاقگی به مسائل دینی، ازخود بیگانگی نسبت به خود وپیرامون وهزاران مورد دیگر، ازمظاهرازخود بیگانگی ووجود بحران هویت دربین جوانان است. تمام این مسائل، مصداقی ازبحران هویت درمیان افراد جامعه وبه ویژه جوانان می باشد که می توان یکی ازدلایل به وجود آمدن چنین شرایطی را افزایش وبسط ارتباطات فراملی توسط وسایل ارتباط جمعی وبه وجود آمدن نوعی تضاد وتعارض درفرآیند فرهنگ پذیری وایجاد تعارض نقشها درافراد دانست. به نظراریکسون محقق اسکاندیناویایی، حل بحران هویت دربرابرسردرگمی نقش، عمده ترین تکلیف یک نوجوان است؛ زیرا زمانی که سایه یاس وناامیدی ازآینده ای مبهم برزندگی جوان گسترانیده شده باشد، بروز هررفتاری ازطرف وی قابل پیش بینی خواهد بود. نتیجه نهایی آن نیزغوطه ورشدن جوان دربحرانی است که ازآن به بحران هویت یاد می کنیم. شاید درگذشته با توجه با ساختارجوامع سنتی، هویت افراد به قبیله یا روستایی که درآن به دنیا آمده بودند، وابستگی بسیار داشت ، ولی با پیدایش آثار صنعتی شدن و نیز پیشرفت در عرصه ارتباطات ، نیازها و انتظارت جدیدی شکل گرفت که فرآیند شکل گیری هویت در جوانان را دگرگون ساخت . ناهماهنگی بین شتاب پیشرفت فناوری و تطابق افراد با تحولات جدید ، تعارض و در نتیجه بحران را در پی داشته است. متاسفانه عده کثیری ازجوانان بدون توجه به ارزشهای فکری و فرهنگی، دچارسردرگمی شده، خود وهویت اصیل خود را فراموش کرده اند. نشانه ها وشاخصه هایی که درزندگی فردی واجتماعی انسان نقش محوری داشته وارزشهای جوامع انسانی براساس آن تعریف وشناسایی می شوند را ازدست داده اند، اموری را به عنوان شاخصه ومعرف شخصیت وهویت خویش، اتخاذ کرده ومی کنند که ثبات واستقرارنداشته وهرروزرنگ عوض کرده، حالت تغییرودگرگونی دارند. متاسفانه برخی ازجوانانی که خود را فراموش کرده اند، فرهنگ بیگانه درتمام زوایای زندگی شان سایه افکنده است .

 


هویت وبحران هویت
هویت درلغت یعنی هستی، وجود وحقیقت شیء یا شخص که مشتمل برصفات جوهری است وآنچه که موجب شناسایی یک شیء یا شخص می شود. دراصطلاح عبارت است ازمجموعه ویژگی ها ومشخصات فردی واجتماعی واحساسات واندیشه های مرتبط که فرد آنها را ازطریق توانایی کنش متقابل با خود وبا یافتن تصوراتی ازخود به دست می آورد ودرجواب سوال«من کیستم ؟» ارائه می دهد. به طورکلی، آگاهی فرد ازوجود خود یکی ازمشخصه های مهم هویت است. با توجه به ابعاد گسترده هویت، میتوانیم موضوعات متعدد را ازیکدیگرتفکیک نماییم: «هویت فردی» به مشخصاتی اشاره دارد که فرد به عنوان یک شخص منحصربه فرد ومتفاوت ازسایر افراد جامعه، آنها را به خود منتسب می کند. درهویت فردی، «من» درمقابل دیگران قرارمی گیرد وتفاوت هایی که فرد با دیگران دارد، آشکار می شود وباعث احساسات وعلایق خاصی درفرد می گردد. درکنارآن «هویت جنسی» قراردارد. «هویت اجتماعی» یک فرد به ویژگی ها واندیشه هایی اشاره می کند که فرد آنها را ازطریق اشتراک اجتماعی وعضویت درگروه ها ومقولات اجتماعی کسب می کند. این گروه ها ومقوله ها شامل نژاد، مذهب، قومیت، ملیت، جنسیت وغیره می شود. «هویت ملی» به مشخصات وویژگی هایی گفته می شود که یک جامعه را ازجوامع دیگرمتمایزکرده ودر جامعه نوعی انسجام کلی ایجاد می نماید. ازنظرعلوم اجتماعی زبان مشترک ، دین مشترک وآداب وسنن مشترک، عناصراصلی هویت ملی را تشکیل می دهد. «هویت فرهنگی» احساس تعلق به جامعه است، به طوری که دررفتارتاثیرگذاشته واعضای یک گروه را ازاعضای دیگرگروه ها متمایزمی نماید. به عبارت دیگر، هویت فرهنگی احساس همبستگی به جامعه وفرهنگ آن است ،به طوری که دررفتاراعضا تاثیرگذارد. فرد درمقابل هنجارها وارزش های جامعه خود احساس تعهد وتکلیف کرده، درامورمختلف آن مشارکت جسته وانتظارات جامعه را ازخود پاسخ می دهد. درتوضیح «هویت دینی» باید گفت که هویت هر کسی که درهرکجای عالم خاکی زندگی می کند، درچارچوب مفاهیم والای مذهبی باید جستجووارزیابی شده ومعنی پیدا کند. جوان برای هویت یابی خود، حضورجهان بینی ونقش آن را درزندگی فردی واجتماعی خود، مد نظرقرارداده، درنتیجه مسیرترقی و تکامل به سوی اهداف متعالی را درسرلوحه عملکرد روزانه خود قراردهد.
با توجه به اصول وارزشهای دینی، انواع هویت ها به دودسته مطلوب ومذموم ، تقسیم می شوند. ویژگی هایی که درتعامل مستقیم با ارزشهای دینی قرارداشته باشند، مورد تائید ومطلوب است وباید درصدد تقویت وگسترش آن برآمد. اما موضوعاتی مانند دامن زدن به مسائل قومی ونژادی که درتضاد وتقابل با ارزشهای دینی، قراردارند، اعتباری نداشته وباید ریشه کن شود. با توجه به شناختی که ازهویت به دست آوردیم، می توانیم بحران هویت را با این عبارات تبیین کنیم. بحران هویت عبارت است ازناتوانایی نوجوان وجوان درقبول نقشی که جامعه ازاوانتظاردارد. بحران هویت، بحران شخصیت وروحیات را به همراه خواهد داشت. این بحران غالبا با حس ازخود بیگانگی شدید، فقدان قدرت ونا امنی همراه است. بحران هویت نوعی اختلال وازخود بیگانگی است که فرد با خود، دیگران وجامعه دارد. بحران هویت شخص را درارتباطات فردی واجتماعی دچاربیگانگی می سازد. دراین هنگام فرد به شیئی تبدیل می شود که قدرت ارزیابی ازخویشتن خویش وارتباط متقابل با اجتماع را ازدست داده ودیگرنمی تواند جایگاه ومنزلت خود را دقیقا ارزیابی نماید ونمی داند چه پیوندهایی رشته ارتباطی اورا به خود وجهان خارج(جامعه) متعلق می سازد؟ نمی داند چه نقش ها ووظایفی درقبال خود وجامعه دارد؟ ودرنهایت نسبت خود را با گذشته، حال وآینده به درستی تشخیص نمی دهد ونمی شناسد. درجامعه شناسی، بحران هویت به معنای گسستن انسان ازجامعه، خانواده، قوم، تاریخ، فرهنگ، واحد اجتماعی مربوطه وبسیاری ازمولفه ها وشاخص های هویتی است. درروان شناسی، بیگانه شدن انسان با خویشتن خویش را معنی می دهد ودرسطح ملی به معنای بیگانه شدن انسان با واحد اجتماعی مربوطه می باشد. دردین که هویت واقعی ومحور اصیل زندگی درست را قرارگرفتن درصراط الهی می داند ، بحران هویت به معنای بیگانه شدن وغفلت ازخداوند است .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   28 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله بحران هویت و شکاف نسلی

دانلود مقاله شکاف طبقاتی وبی توجهی به مقوله عدالت

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله شکاف طبقاتی وبی توجهی به مقوله عدالت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

انقلاب وتحولات اجتماعی همواره در جوامع مختلف بشری و در طول تاریخ زندگی او، حادث شده است وآدمی برای تغییر وضع موجود تا رسیدن به وضع مطلوب همواره در تلاش وکوشش بوده است. تکاپوی انسان در رسیدن به کمال مطلوب، اندیشه ظرف مناسب این پویش را در ذهن او متبادر ساخته وآدمی برای رسیدن به آن کمال نیازمند به محیط اجتماعی مطلوب، انسانی ومتکی بر قوانین لایتغیر الهی بوده این کمال جویی وخداخواهی فطری او پایه واساس همه حرکات ،جنبشها وانقلابات است.خواه این انقلابات به نام طبقه کارگر به نام آزادی، به نام بورژوازی و یا مستقیما به نام پروردگار باشد،نهایتا خواست فطری انسان برآزادی خواهی، عدالت جویی و برابری طلبی است و تقریبا همه انقلابات و در راس خواسته های خود آزادی .عدالت و برابری را قرار داده اند. انقلاب اسلامی ایران ، به عنوان یکی از شکوهمندترین انقلابات دنیا و به عنوان یکی از بزرگترین وفراگیرترین آنها در دنیا همواره مورد توجه صاحب نظران بوده است. امامامت (س) در بعد فقهی،سالها قبل در نجف اشرف، آنجا که بحث حکومت اسلامی را در کتاب «البیع»مطرح می نماید به ضرورت وجود عدالت اجتماعی اشاره می نماید وهدف والای حکومت اسلامی را برقرار عدالت وقوانین عادلانه می داند واسلام جز این چیزی نمی خواهد. «اسلام برای برپایی حکومت عادلانه بپاخواست که در آن قوانین مالیاتی وبیت المال و گرفتن آن (مالیات) از جمیع طبقات بر مبنای عدل است.و نیز قوانین مربوط به قضاوت وحقوق نیز به روشی مبتنی بر عدل وسهولت تشریع گشته است.
از سوی دیگر باید دانست که امام خمینی(س) برای احیا مفهوم عدالت اجتماعی در اندیشه دینی به برخی از موضوعات وفروعات عدالت اجتماعی به ویژه اقتصادی آن اشاره نموده اند که آنها مهم بیانگر اهمیتی است که حضرت امام (س) برای مسئله عدالت اجتماعی و مقابله با فقر و تبعیض وظلم و ستم قائل بودند و مهم بیانگر این استکه احیاء اندیشه عدالت اجتماعی از دیدگاه حضرت امام (س) باید در تمام ابعاداجتماعی وا قتصادی وسیاسی جامعه صورت گیرد. در غیر اینصورت عدالت اجتماعی در جامعه تحقق نخواهد یافت. برخی از مهمترین فروعات عدالت اجتماعی مطرح شده در بیانات حضرت امام (س) عبارتند از:
1-اصل حمایت از مستضعفان و محرومان و فقرا ومردم تحت ستم
2-اصل مقابله با مرفهان و زراندوزان
3-اصلی نفی شکاف طبقاتی (اقتصادی)
4-اصل دخالت دولت واقتصاد آزاد
5-احیا اندیشه انتظار فرج
6-احیا قام، مبارزه و جهاد در راه حق
7-احیا روحیه ایثارگری وشهادت طلبی در راه حق
انقلاب اسلامی ایران، با تلاشی تساوی طلبانه، یا دست کم، با تعهدی قدرتمند نسبت به عدالت اجتماعی واقتصادی به پیش رانده شد. برای مدت کوتاهی به نظر می رسید که پیروزی انقلاب، بازسازی تمامی جامعه را ممکن میسازد و این برداشت به طور محسوس تقاضا برای مشارکت گسترده تر در غنیمت اقتصادی را افزایش داد: خانه برای بی خانه ها، شغل برای بیکارها،حقوق های بالاتر برای کم درآمدها،ارتقا مقام برای کارمندان، ودانشگاه برای کسانی که قبلا نمی توانستند به آن راه یابند.این ایده ها در قانون اساسی جمهوری اسلامی گنجانیده شد.مواردی از این قانون، از دولت میخواست که از استثمار فرد از فرد، جلوگیری کند ، اختلاف در ثروت را کاهش دهد، برای هر شهروند یک سطح شایسته از زندگی را تضمین کند وثروتهای نامشروع را مصادره کند. در سال اول انقلاب ،شواری انقلاب، انبوهی از قوانین را که هدفشان نیل به عدالت توزیعی ومبارزه با منافع طبقات ثروتمند وغنی بود، تصویب کرد. ولی به مرور ثابت شد که کوشش در راه ایجاد یک نظم اجتماعی و اقتصادی عادلانه تر امری اختلاف برانگیز و تفرقه آمیز است. امروزه، مسئله عدالت اجتماعی همچنان منشا تضادهای بسیاری است و یکی از دو یا سه معضلی است که رویاروی جمهوری اسلامی قرار دارد.جستجوی دلایل و علل این مشکلات چندان دشوار نیست.
نخست آن که به نظر می رسد نیل به عدالت اجتماعی، نیازمند توزیع مجدد ثروت است. این امر ،ناگزیر با مسائلی از قبیل مالکیت خصوصی، دسترسی به منابع، و سیاست اقتصادی دولت، سروکار پیدا می کرد و گروههای اجتماعی وطبقات را علیه یکدیگر بر می انگیخت .دوم آن که، مشخص شد که هدف ایجاد یک جامعه مبتنی بر اصول برابری، هدفی خیالی است که و این امر مسئله را در سرلوحه مباحث عمومی قرار داد.
سوم، (و این مسئله سوم است که به مبارزه بر سر مالکیت در ایران انقلابی، ویژگی خص خود را می بخشد) تقاضا برای عدالت اجتماعی، در فرهنگ لغت اسلام مندرج بود.
هدف حکومت انقلابی ،تاسیس یک دولت اسلامی مبتنی بر قوانین اسلامی بود. تصور میرفت که توزیع ثروت وقوانین اقتصادی نظم جدید، یک کمال مطلوب اسلامی را منعکس می کند. با گسترش بحث پیرامون سیاست اقتصادی، هم طرفداران و هم مخالفان تدابیر گوناگون اقتصادی، از موضع قوانین واصول اسلامی، استدلال می کردند. بدین علت، بحث پیرامون ثروت در ایران( از زمان انقلاب به بعد) نه تنها بحثی پیرامون سیاست اقتصادی بلکه همچنین بحثی پیرامون قوانین اسلامی بوده است. این بحث، نه تنها سیاستمداران، احزاب سیاسی وگروههای ذی نفوذ، بلکه فقهای اسلامی را نیز درگیر ساخته است.c3 وبه نظر دکتر بهشتی، عدل اجتماعی، در همه ابعادش ،عدل سیاسی و عدل اقتصادی است. در جامعه ای که انبیا می سازند، عدل اخلاقی و معنوی از عدل اقتصادی و عدل اجتماعی و سیاسی نمی تواند جدا باشد و بالعکس. جمهوری اسلامی ما ، مادام که موفق به ایجاد عدل اقتصادی وعدل سیاسی و اجتماعی نشود این بعد از رسالت انبیا را تحقق نداده است ما باید به سوی عدل اقتصادی و عدل اجتماعی وعدل سیاسی جلو برویم باید به جایی برسیم که در جامعه، ضعیفی در زیر فشار قویی قرار نگیرد واگر خدایی نکرده قرار گرفت به سرعت از زیر فشار رهانیده شود.c4 با اشاره و آشنایی با اهداف وآرمانهای اولیه انقلاب اسلامی و با توجه به گذشت بیش از 27 سال از پیروزی انقلاب و در آستانه ورود به دهه سوم انقلاب، بررسی میزان موفقیت و نیل به این اهداف ضروری به نظر می رسد.
اگر به بخشهای شمالی شهر تهران سری بزنید، مشاهده خواهید کرد که هیچ شباهتی به بخشهای میانی وجنوبی شهر ندارد. در این قسمت از شهر تهران، خانه ها و مغازه ها، خیابانها و خلاصه زیر ساختها ورو ساختها شهری به سبک هالیوود ساخته شده است. حتی ساکنان این بخش از تهران نیز با بقیه مردم این شهر فرق دارند. در واقع آنها اغلب کسانی هستند که خوب توانسته اند از انقلاب اسلامی ایران به نفع خود بهره برداری کنند.جالب آنکه بیشتر آنها با نظام سیاسی کشور ارتباط مستقیم برقرار کرده اند.تشخیص نو کیسه ها کار چندان سختی نیست، زیرا سبک راه رفتن،پوشیدن، خوردن وخوابیدن آنها با بقیه مردم کاملا متفاوت است. آنها همیشه لباسهای مد روز به تن داشته و بر اتومبیلهای گرانقیمت سوار می شوند.
عضویت در کلوپها وسفر به کشورهای خارجی –از دبی گرفته تا لندن- نیز جزوعدالت همیشگی آنهاست. دیدن این قبیل صحنه ها کاملا با جامعه بی طبقه که از اهداف نظام است. در تضاد می باشد، چرا که عالیترین مقام ایران یعنی رهبرمعظم انقلاب ،یک زنگی کاملا ساده و بی پیرایه دارند. بر عکس اطرافیان و آنهایی که به نوعی در بدنه نظام سیاسی کشور قرار دارند از چنین منشی و روشی در زندگی شخصی خود استفاده نمی کنند. بدتر آنکه، همه در این نکته اتفاق نظر دارند که نوکیسه های جدید،ثروتهای بادآورده خود را بدون زحمت و به خاطر نوع نظام اقتصادی کاملا دولتی کشور به دست آورده اند.در حقیقت، چون بیشتر بخشهای صنعتی کشور در اختیار دولت قرار دارد، آنهایی که صاحب نفوذ بوده و بابدنه نظام در ارتباط مستقیم هستند، به راحتی ازمجوزهای خاص تولید و تجارت در زمینه هایی چون نفت،گاز ،خودروسازی و تولید موادغذایی برخوردار می شوند.
جالب است بدانید که از سال 1990 که دولت برنامه خصوصی سازی را در سرلوحه فعالیتهای خودقرار داده و در خلال آن صدها شرکت دولتی فروخته شده اند، اکثرا افرادی موفق به خرید این قبیل شرکتها شده اند که با سیاستمداران ومتنفرین در ارتباط مستقیم بوده اند.c5 رانت وآماده خوری در حوزه آموزش عالی ونهاد علم و دانش بیش از هر نهاد دیگری تاثیرات نامطلوب تری بر پیکره نحیف وامکانات محدود کشوردر از طریق ایدئولوژیک وسیاسی بطور غیرمستقیم آغازگر رشد پدیده نخبگان و قشر نوینی از اقشار تحصیل کرده گردید که میتوانند توجیه گر وضع موجود و نظریه پرداز آن باشند. به بیان دیگر پدیده آقازاده ها و خاص گرایی در نظام سیاسی واقتصادی ایران چنان دیرینه و دیرپا است که در هر برهه بر حسب ساختار قدرت و ترکیب طبقاتی آن نمودهای مشترکی را از خود بروز می دهد. و شاید به همین علت باشد که امروز با مهاجرت خیلی وسیعی از متخصصان از کشور هیچ نگرانی در مدیریت کلان نظام نبست به این مهم دیده نمی شود.c6
مردم معتقدند مسئولان و مدیران کلان جامعه ، باید نسبت به وضعیت بداقتصادی آنها پاسخگو باشند. کارشناسان دلیل مشکلات اقتصادی مردم را در وهله اول ، سوء مدیریت درا ستفاده بهینه از امکانات و شرایط بالقوه کشوروناتوانی در برنامه ریزی دقیق واجرای درست سیاست های موثر و کارایی اقتصادی در جهت بهبود وضع رفاهی مردم می دانند و سپس به موضوع نابرابری وبی عدالتی در توزیع درآمد و ثروت در جامعه اشاره می کنند.
یکی از مهمترین دلایل ایجاد این نابرابری وبی عدالتی. ایجاد شرایط رانتی است. واقعیت این است که برخی از مسئولان از گذشته تاکنون با سوء استفاده از مدیریت خود، شرایطی را فراهم آورنده اند که عده ای از اطرافیان خود آنها به ثروت های بی حساب وکلان رسیده اند. این روند آنچنان بوده که باعث شکل گیری ثروت های بزرگ و بادآورده شده ودر نتیجه افزون شدن شکاف اقتصادی بین اقشار محروم و افراد ممتاز شده است. انتظار مردم پاسخگویی مسئولان و مدیران در این مورد است.
متاسفانه دستگاه هایی که مسئولیت مستقیم این امر را بعهده دارند،طی این سالها، حرفی برای گفتن نداشته اند و مسئولان و مدیران این دستگاه ها ترجیح داده اند برای آنکه موقعیت شان به خطر نیفتد یا سکوت کنند ویا به کلی گویی مشغول شوند.
تحقق عدالت اقتصادی واجتماعی در کشور نیازمند کنار گذاشتن تعارضات سیاسی، مشارکت بخش خصوصی متکی برآحاد مردم،تحمل ومتاهل است. آزادی های اجتماعی رابطه مستقیمی با رشد اقتصادی دارد، به عبارت دیگر هر قدر آزادی های اجتماعی افزایش یابد رشداقتصادی بیشتر خواهد شد ولی هر رشد اقتصادی در کشور الزاما به معنای تداوم آزادی اجتماعی نیست اما آزادی های سیاسی و مدنی در میان مدت بلند مدت برابری اجتماعی به دنبال دارند ، بنابراین آزادی های سیاسی و اقتصادی بصورت توامان عدالت اقتصادی واجتماعی را درون جامعه گسترش خواهند داد.c8
در شرایط امروز جهان ، مالیات ،بزرگترین نقش را در ایجاد عدالت اقتصادی وحمایت از حقوق اقشار محروم و آسیب پذیر ایفا می کند، اما متاسفانه این نقش در اقتصاد ایران به هیچ وجه مناسب با جایگاه واقعی آن نیست و متاسفانه به دلیل شرایط خاص اقتصادی ایران، تاکنون شبکه منظمی برای جمع آوری مالیات ها در کشور ایجاد نشدها ست.c9 وتصویب قانون مالیات بر ارزش افزوده ، میتواند حلقه مفقودشده شفاف سازی در اقتصاد ایران ونیز تضمین کننده حرکت صنایع کشور به سمت توسعه صادرات باشد.c10

 

جنبش نرم افزاری وتولید علم:
با تحقق انقلاب اسلامی ایران،اسلام به یکی از دو قطب اصلی قدرت در جهان تبدیل شده است. انقلاب اسلامی ایران مدعی ایجاد عدالت در ساخت های سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، نظامی و … آن هم در مقیاس بین المللی است.لازمه این ادعا ارائه طرح وبرنامه ساز وکار علمی وعملی کارآمد و ضرورت جنبش نرم افزاری جهت غلبه در درگیری اسلام وتمدن غرب است. اگر انقلاب اسلامی ایران نتواند رابطه بین مفاهیم کاربردی و دین را برقرار نماید دین ر عینیت به ناکارآمدی متهم می گردد. امروزه دشمن بخوبی درک کرده است که پس از انقلاب اسلامی موازنه قدرت درجهان تغییر یافته است.d1
انقلاب اسلامی ایران دو ویژگی «آگاهی » و «دین باوری» را به عنوان نقطه عطفی در تحولات فکری واندیشه ای مردم به ارمغان آورد و براساس این دو،پس از پیروزی انقلاب به لحاظ کمی وکیفی ،تغییرات اساسی را در عرصه های حوزوی و دانشگاهی تجربه کرد.روند تحولات فکری در پی تلاش نیروهای دین باور واسلامگرا که از پشتوانه تاریخی وهویتی در این سرزمین برخوردار بوده اند، هر چند با تاخیر اما توانست به نفع آن ها پیش رود و با پیروزی انقلاب اسلامی، میدان عمل و آزمودنی فراخ پیش روی آنان قرارگیرد. سرعت پیروزی انقلاب سبب گردید ک موضوعات مختلفی به صورت مستقیم و فوری مطرح شود که توانایی چالشگری کافی در برابر آنان وجود نداشت ،از همان رو موضوع کفایت و کیفیت پشتوانه نظری انقلاب اسلامی ونظام جمهوری اسلامی نه فقط در عرصه علوم انسانی، بلکه علوم دیگر نیز به عنوان یکی از اساسی ترین چالش های پیش روی بقای آرمانهای انقلاب و استحکام نظام قرار دارد.
درچنین شرایطی که بیش از 25 سال از عمر انقلاب اسلامی می گذرد ضرورت طرح جنبشیی تولید علم، به عنوان یک واقعیت حیاتی و اساسی در برابر انقلاب اسلامی قرار دارد. این مقاله بر آن است تا ضمن تحلیل ایده واندیشه تولید علم در ایران وبیان ضرورت های پیش روی انقلاب اسلامی در جهت ورود به حوزه تولید علم، ملزومات ولوازم این نهضت نیز معرفی شود. ملزوماتی که بدون دستیابی به هریک تحقیق جنبش نرم افزاری وتولید علم در ایران مسیر نخواهد بود.
1-ماهیت نرم افزار:
نرم افزار مفهومی عام و فراگیر دارد که نوعا شامل مفاهیم بنیادی و تخصصی وعمومی می گردد. اساسا ساختارهای اجتماعی ونهضت های وانقلاب های دنیا به دنبال شکل می گیرند. آنچه امروزه در مظاهر تمدن بشری دیده می شود اموری سخت افزاری هستند. اموری مانند: صنعت ومحصولات صنعتی.رهاوردهایی که امروزه در جوامع بشری وزندگی اجتماعی بشر از محصولات صنعتی دیده می شود همه از امور سخت افزاری هستند.
2-پشتوانه تولید سخت افزارها:
پشتوانه تولید سخت افزارها، نرم افزارهایی هستند که بصورت نظام اولیه ارائه می گردند. مفاهیم بنیادی مثل فلسفه ،مترها،روش ها،منطق ها، نظام منطق ها، ایدئولوژی ها که براساس آن مفاهیم اجتماعی و مفاهیم فرهنگی و مفاهیم مربوط به نهضت وانقلاب تولید می گردند ، همه جز نرم افزارها هستند، بهترین استفاده را کرد ومتولوژی اسلام و انقلاب را بیان کرد. از این نکته اساسی غفلت نکنیم که هنر امام خمینی در نهضت وانقلاب اسلامی ایران، مدیریت واستفاده بهینه از حجم عظیم نرم افزارهای تولید شده در طول تاریخ بیشتریت به ویژه تاریخ اسلام وتشیع بود وبه همین جهت رعب و وحشت عجیبی در میان پیشگامان آرمان جنبش نرم افزاری در جهان معاصر ایجاد کرد.d3
3-نقش امام خمینی در تولید وتوسعه تحقیقات:
نقش امام خمینی در تولید و توسعه تحقیقات وگسترش علوم و فن آوری وارائه مفاهیم کاربردی انقلاب و گسترش تولید علم بر مبنای معارف الهی وطرح مشکلات ومسائل فراروی جنبش نرم افزاری براندیشمندان وپیشگامان جنبش نرم افزاری پوشیده نیست زیرا بنیان گذاری انقلاب و تشکیل جمهوری اسلامی ایران خود هزاران مفهوم نرم افزاری را تولید کرد. امام خمینی ضمن تاکید بر عدم کفایت نرم افزارهای تولید شده در حوزه و دانشگاه برای نظام سازی وجامعه پردازی و ضرورت تامین وتضمین فضای مناسب علمی به عنوان پیش نیاز ضرورت تولید نرم افزارهای مورد نیاز ومفاهیم کاربردی انقلاب وجبران کاستی ها و کمبودهای فقه به موانع موجود بر سر راه ( نظام سازی و جامعه پردازی) در ایران معاصر اشاره کردند و در بیانه ها وسخنرانی های مختلف بر این نکته تاکید نمودند.
4-تقدم مدیریت بر تولید در جنبش نرم افزاری:
امام خمینی بر تقدم مدیریت بر تولید نیز اشاره کردندو خود نیز مدیریت جنبش نرم افزاری را به عهده گرفتند.
5-موانع تولید علم و توسعه علمی ایران
افق امید بخش حل همه امور از دیدگاه قرآن کریم با شرح صدر آغاز می گردد. شرح صدر وگشودگی سینه مهم ترین عامل برای گشایش در امور سخت وسبک شدن بارهای سنگین وکمرشکن از این تنگناها است.امام خمینی با استفاده از شرح صدرالهی به بنیان گذاری انقلاب اسلام پرداخت و موانع تولید علم وتوسعه علمی ایران را شناسایی کرد و در بیانات وتصمیم گیری خویش به رفع آن پرداخت بعضی از موانع عبارتند از:
1. موانع فکری و فرهنگی
2. حیرت زدگی درتحولات جدید فرهنگ غرب وضعف اعتماد به نفس وخودباوری، تقلید وخودباختگی.
3. گسستگی از معارف و فرهنگ علم و دین.
4. ضعف شانیت علمی اندیشمندان ومحققان
5. ضعف فرهنگی تحقیق ویادگیری
6. شعف اهتمام به خردجمعی وغلبه بر خرد فردی
7. پایین بودن ضریب امید به آینده
8. فقدان امنیت ومنزلت اجتماعی
9. ضعف تهذیب اخلاق وسیر وسلوک معنوی
10. ضعف توحید
11. ناکارآمدی نظام اداری کشور
12. بیمار بودن ساختار اقتصادی کشور وابستگی به صادرات
13. موانع ساختاری و مدیریتی
14. ابهام و خلاء در قوانین
اکنون با در نظر داشتن مجموعه مطالبی که گفته شد نامه جمعی از دانش آموختگان و پژوهشگران حوزه علمیه در تاریخ 13/11/1381 به محضر رهبر انقلاب و پاسخ حکیمانه رهبر به آن ها از آشکارتر شدن فعالیت های علمی در کشور وورد به مرحله نوین-که مقتضیات جدیدی را می طلبد-حکایت دارد. در این نامه آمده است:
تنها راه پیش پای ما،ارتقای کیفیت در تولید فکر وعلم در حوزه ودانشگاه است وتا وقتی که تولید بر ترجمه و تکرار و نیز اجتهاد بر تقلید فزونی نباید،سیر جوامع اسلامی هم چنان قهقرایی خواهد ماند و امت اسلام وملت ایران به رغم همه فداکاری ها ، در صحنه تمدن فرودست خواهند بود.
در مقابل مقام رهبری بانگرش کلان و آینده نگری به ضرورت های تحول در فعالیت های علمی کشور به صورت مشخص تاکید کردند:
باید این راه را که راه شکوفایی و خلاقیت است به هر قیمت پیمود. این انقلاب باید بماند وبرنامه های تاریخی وجهانی خویش را به بار نشاند.
نظر موافق مقام معظم رهبری به نامه برخی از اندیشمندان حوزه راه گشای مفیدی برای ترسیم محورهای بحث تولید علم ونهضت آزاد اندیشی است برخی از این محورها عبارتند از:
1. تلاش در جهت زدودن فقر تئوریک مفاهیم علمی ودینی، فرهنگی و… مربوط به مدیریت جنبش نرم افزاری
2. شبه شناسی و پاسخ به شبهات از طریق تولید علم ونظام پردازی
3. ایجاد فضای مناسب برای نقد و آزاد اندیشی
4. بسترسازی، برنامه ریزی واستفاده از اصول ومبانی مدیریت جهت بهره برداری از توانایی های موجود.
5. بسترسازی، برنامه ریزی واستفاده از اصول و مبانی مدیریت جهت بهره برداری از توانایی موجود
6. تعیین راهبرد و هدف گذاری برای ترسیم وضعیت مطلوب
گر چه در نامه پژوهشگران به نکات خوبی اشاره شده است اما از چندنکته اساسی غفلت شده است:
1. تقدم مدیریت بر جنبش نرم افزاری وتولید علم
2. وجود فضای مناسب جهت طراح اندیشه های علمی ومنطقی و وضعیت موجود با ادبیات مطلوب ومعقول
3. آسیب ها وموانع آزاد اندیشی
4. تعامل دین ودولت در تولید علم ونهضت آزاد اندیشی
5. راه کارهای سالم سازی محیط های علمی و فرهنگی درجهت افزایش فکری وعلمی وابزار عقیده وفکر
6. روشهای توسعه واثربخشی نهضت آزاد اندیشی
7. نقش حوزه ودانشگاه در تولید علم ونهضت آزاد اندیشی
8. نقش مدیریت بر تولید علم درجهان اسلام و مقایسه تطبیقی آن با جهان غرب
9. نهضت آزاد اندیشی و تولید علم در جهان اسلام ومقایسه تطبیقیآن با جهان غرب
10. تعامل دین ودولت در تولید علم ونهضت آزاد اندیشی
11. فرهنگ سازی نهضت آزاد اندیشی در عرصه تعلیم و تربیت
12. شناسایی وجوه عدم کفایت نرم افزراهای تولید شده در حوزه ودانشگاه بر پایه نظام سازی و جامعه پردازی
13. شناسایی نرم افزارهای تولید شده
14. دسته بندی نرم افزارهای تولید شده
15. نقد نظری نرم افزارهای تولید شده
16. نقد علمی نرم افزارهای تولید شده
17. بازسازی اندیشه و تکامل معرفت بشری از طریق افزایش ظرفیت فکری و روحی،ایجاد وگسترش فضاهای فکری وعلمی مناسب برای تبادل و تقابل اندیشه و فرهنگ وتاکید بر نقش مطالعه و یادگیری.
18. روش شناسایی تولید علم وجنبش نرم افزاری
19. رابطه مدیریت با جنبش نرم افزاری
20. راه کارهای پرورش وتقویت مولدان علم در جنبش نرم افزاری
ضرورت اهتمام به نهج البلاعه رنگ وجلوه ای از کلام پروردگار دارد و مضمون آن اندازه ای بالا ست گویند :«برتر از سخن آفریده و فروتر از گفته آفریننده» یکی از منابع مهم جهت تولیدنرم افزار ومدیریت شبکه ای تحقیقات نهج البلاغه است که متاسفانه در میان دولت وملت مورد غفلت قرار گرفته است.
در نهج البلاغه دقیق ترین اصول ومبانی حکومت کشورداری، شیوه قضاوت، روش جهاد، عدالت اجتماعی وراهکارهای اجرایی ان ، شیوه گزینش کارگزاران، حاکمیت بخشیدن به ارزش ها و ضابطه ها، پرهیز از رابطه ها و واسطه ها، احیایی امر به معروف ونهی از منکر، اقامه حدود الهی، رفع فتنه ها وفسادها، مساوات و آزادی و.. براساس فقه و فرهنگ شیعی نمایانده شده است.
از آن جا که هدف از فعالیت علمی، شناخت مشکلات وحل آن ها است تولید علم نمی تواند هدف گیری غیر از پرداختن به موضوعات مبتلا به جامعه داشته باشد. به این ترتیب همه اطلاعات ،تجارب و دستاوردهای خارج از این حوزه، مرتبه ای ثانویه دارند ونباید به عنوان محور کارهای پژوهشی در تحلیل مسائل کشور قرار گیرند. تفاوت های غیرقابل انکار جوامع ایجاب می کند

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 55   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله شکاف طبقاتی وبی توجهی به مقوله عدالت

دانلود مقاله بررسی شکاف موجود بین میزان آموزش دانشگاهی و نیازهای حرفه حسابرسی در ایران

اختصاصی از نیک فایل دانلود مقاله بررسی شکاف موجود بین میزان آموزش دانشگاهی و نیازهای حرفه حسابرسی در ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

بررسی شکاف موجود بین میزان آموزش دانشگاهی و نیازهای حرفه حسابرسی در ایران

 

 

 

 

 


چکیده
بررسی تاریخی برنامه آموزش دانشگاهی حسابداری در ایران طی پنجاه سال گذشته نشان‌دهنده این نکته اساسی است که در چارچوب کلی آموزش رسمی حسابداری ، با توجه به تغییرات به وجود آمده در محیط اقتصادی حرفه‌ای حسابداری ، دگرگونی بنیادی صورت نگرفته است . بنابراین پژوهشی به منظور بررسی اثربخشی برنامه‌های آموزش حسابداری در آماده ساختن افراد برای ورود به حرفه و حرفه‌ای شدن پس از ورود انجام شد .
اطلاعات مورد استفاده درپژوهش از طریق پرسشنامه جمع‌آوری گردیده است . جامعه آماری دراین پژوهش ، حسابرسان ارشد و مدیران حسابرسی سازمان حسابرسی می‌باشند . در این پژوهش دیدگاه‌ها در ارتباط با آمادگی دانشگاهی افراد برای ورود به حرفه حسابرسی در دو مرحله مورد بررسی قرارگرفت . در مرحله اول ، اهمیت نسبی حوزه‌های انتخابی دانش و مهارت‌ها برای موفقیت در بدو ورود به حرفه حسابرسی و ششمین سال اشتغال در آن حرفه شناسایی شد. در مرحله دوم دیدگا‌ه پرسش شوندگان در مورد سطح آمادگی افراد با مدرک تحصیلی کارشناسی و کارشناسی ارشد در بدو ورود به حرفه حسابرسی و ششمین سال اشتغال در این حرفه مورد بررسی قرار گرفت .
این پژوهش نتایج چندی به دنبال داشت . از دید پرسش‌شوندگان اهمیت متصور برای حوزه‌های انتخابی دانش در مقایسه با مهارت‌ها در بدو ورود به حرفه حسابرسی و ششمین سال ورود ، یکسان است . گرچه فارغ‌التحصیلان کارشناسی در زمینه دانش مالی و حسابرسی از توان خوبی برخوردارند ولی از لحاظ دانش مالیاتی و مهارت‌های استفاده از رایانه و ایجاد ارتباطات نوشتاری در حد ضعیفی هستند . فارغ‌التحصیلان چه در مقطع کارشناسی و چه در مقطع کارشناسی ارشد نیاز به کسب مهارت و دانش بیشتر برای پاسخ‌گویی به نیاز‌های جامعه می‌باشند .

 

واژه های کلیدی : حسابرسی مستقل ، مدیر ارشد، حسابرس ارشد ، حوزه های انتخابی دانش و مهارت .

 

مقدمه
تحولات اخیر در محیط اقتصادی ایران موجب گردیده است که نیاز به اطلاعات مالی شفاف و با کیفیت مطلوب جهت اخذ تصمیمات بهینه اقتصادی ضرورت یابد . چنین تحولاتی وجود یک مکانیزم کنترلی در قالب حسابرسی مالی را ایجاد نموده است ]6[. از طرفی محیط حسابرسی ، خود نیز به سرعت در حال تغییر است و این تغییر با تأکید فزاینده بر تصمیم‌گیری‌های پیچیده و مهارت‌های گوناگون همراه است . در این محیط مؤسسات حسابرسی « خدمات اطمینان‌بخشی » جامع‌تری را ارایه می‌کنند به همین دلیل حسابرسی سنتی نیز در حال تغییر است]9[. در چنین محیطی حسابرسان باید دانش بیشتری از بخش‌های مختلف داشته باشند و بر مهارت‌های گوناگون بیشتر تکیه کنند ؛ به همین دلیل حسابرسان مبتدی باید به تحصیل مهارت‌های تحلیلی پیچیده بپردازند]11[.
به دلیل وجود انتظارات فزاینده از سوی کارفرمایان ، مشتریان و جامعه از حسابرسان و نقش آن‌‌ها در محل کار و جامعه ، مهارت‌های حرفه‌ای و شخصی باید هر‌چه بیشتر مورد توجه قرار گیرد . مهارت‌های حرفه‌ای اغلب به عنوان محصول فرعی تعلیم و تربیت و آموزش به دست می‌آید . حسابرس حرفه‌ای در صورتی می‌تواند از دانش کسب شده در دوره تحصیل ، به شکل مؤثر استفاده کند که مهارت‌های لازم را از طریق برنامه‌ریزی آموزشی و تجربه واقعی به دست آورد .
با توجه به مطالب فوق نیاز به انجام این پژوهش در دو بخش مورد بحث قرار می‌گیرد . در بخش اول پاسخ‌های برنامه آموزش حسابداری به تغییرات محیط حسابرسی مورد بحث قرار می‌گیرد و در بخش دوم دلایل تأکید بر حرفه حسابرسی ارایه می‌شود .
برنامه آموزش حسابداری طی سال‌های گذشته نتوانسته‌ است نیاز‌های حرفه‌ای حسابداری و حسابرسی را پاسخ دهد . تغییرات سریع در دانش ، اطلاعات ، روش‌های مقداری، آمار و ریاضی ، رایانه و علوم رفتاری ، … محیط حرفه حسابداری و حسابرسی را تحت تأثیر فزاینده‌ای قرار می‌دهد . کشور‌های در حال توسعه ، از جمله ایران ، در مسأله آموزش حسابداری با مشکلات جدی مواجهند . تعداد کم استادان باتجربه درسطوح تخصصی حسابداری ، کمبود کادر علمی تمام وقت و مشهود نبودن روح تعهد حرفه‌ای در پاره‌ای از معلمان ، محتوای نامناسب برنا‌مه تحصیلی رشته حسابداری در دانشگا‌ه‌ها و مدارس عالی ، اقتباس برنامه درسی از کشورهای غربی ، قدیمی بودن کتاب‌ها و مطالب درسی و نبود پژوهش ها از بزرگ‌ترین مشکلات ارتقای تخصصی حسابداران است]3[.
اما این پژوهش به سه دلیل بر حرفه حسابرسی تأکید دارد . اول این‌که حسابرسان نقش با اهمیتی در اقتصاد ایفا می‌کنند و این نقش طی سال‌های اخیر مورد مداقه قرار گرفته است . دوم این‌که حسابرسی مستقل ، بیشترین تعداد فارغ‌التحصیلان فعلی رشته‌های حسابداری را به خود جذب می‌کند . پژوهش انجام شده توسط انجمن حسابداران مستقل امریکا در سال 1990 بیانگر آن است که 37درصد از فارغ‌التحصیلان مقطع کارشناسی حسابداری در حرفه حسابرسی ، 28 درصد در بخش صنعت 6 درصد در حسابداری دولتی ، 23 درصد در سایر بخش‌ها مشغول به کار شده‌اند و 6 درصد باقیمانده نیز به ادامه تحصیل پرداخته‌اند . در مقطع کارشناسی ، این 37 درصد سال‌هاست که ثابت مانده است]17[. در ایران به طور رسمی پژوهشی در این زمینه انجام نشده است و نتایج این پژوهش می‌تواند در ارزیابی سطح آمادگی فارغ‌التحصیلانی که حرفه حسابرسی را دنبال خواهند کرد ، از نظر مناسب بودن آموزش دانشگاهی آن‌ها ، کمک کند . سوم این‌که فارغ‌التحصیلان حسابداری که در حرفه حسابرسی مشغول می‌شوند در مقایسه با آن‌هایی که مشاغل دیگر را دنبال می‌کنند ، باید دانش و مهارت‌های متفاوت داشته باشند . هال توضیح می‌دهد :
« بدیهی است‌که یک حسابرس کارآمد باید حسابدار خوبی باشد . البته ممکن است همبستگی زیادی بین این ارتباط وجود نداشته باشد. حسابداران حتی حرفه‌ای‌ترین آن‌ها، ضرورتاً کنجکاوی و تردید ذاتی یک حسابرس خوب را که مشخصه او است ،ندارند . هم‌چنین برخی از بهترین حسابرسان تکنسین‌های برجسته حسابداری نیستند]13[.»
این پژوهش به بررسی حوزه‌های دانش و مهارت‌ها برای موفقیت دراشتغال به حرفه حسابرسی می‌پردازد. اهداف اصلی پژوهش عبارت است از :
1- تعیین میزان اهمیت متصور حوزه های انتخابی دانش و مهارت ها برای موفقیت در اشتغال به حرفه حسابرسی .
2- تعیین میزان آمادگی فارغ التحصیلان مقطع کارشناسی حسابداری در حوزه‌های انتخابی دانش و مهارت‌ها برای موفقیت در اشتغال به حرفه حسابرسی .
3- تعیین میزان آمادگی فارغ التحصیلان مقطع کارشناسی ارشد حسابداری در حوزه‌های انتخابی دانش و مهارت‌‌‌ها برای موفقیت در اشتغال به حرفه حسابرسی .

 

حوزه های انتخابی دانش و مهارت ها
حوزه‌های انتخابی دانش درگروه‌های دانش حسابداری، دانش بازرگانی و دانش آیین رفتار می باشد.
دانش حسابداری خود در چهار زمینه دانش حسابرسی ، دانش حسابداری مالی ، دانش حسابداری مدیریت و دانش مالیاتی مورد سنجش قرار می گیرد. دانش بازرگانی نیز در سه حیطه مورد بررسی قرار میگیرد : دانش محیط بازرگانی ، دانش عملیات بازرگانی ، دانش فنون تصمیم گیری . مهارت‌هایی که در این تحقیق مورد بررسی قرار می‌گیرند از ادبیات گرفته شده و عبارتند از :مهارت های ارزیابی حسابداری و حسابرسی ، مهارت های بازرگانی ، مهارت های استفاده از کامپیوتر، مهارت های استدلال اخلاقی، مهارت های ارتباط انسانی ، مهارت های یادگیری ،مهارت های ایجاد ارتباطات گفتاری ومهارت های ایجاد ارتباطات نوشتاری .

 

بیان مساله
اگر بخواهیم در جامعه از حسابرسی به عنوان ابزاری برای پاسخ گویی استفاده کنیم باید حرفه حسابرسی را با نیازهای جامعه و تحولات آن منطبق گردانیم . یک حسابرس نیازمند آن است که با استانداردهای حسابداری و حسابرسی آشنا باشد ، استانداردها را به خوبی قضاوت و خدمات حرفه‌ای را به طور اثربخش به بازار عرضه کند و برای ورود به این حرفه از دانش تخصصی و مهارت‌های کافی برخوردار باشد . از این‌رو آموزش دانشگاهی باید فارغ‌التحصیلان را به‌گونه‌ای آماده نمایدکه بتوانند دراشتغال به حرفه حسابرسی موفق باشند . بسیاری از صاحب نظران حرفه حسابداری درایران ادعا می کنند که فارغ التحصیلان حرفه حسابداری دانش و مهارت های لازم جهت پاسخگویی به نیازهای حرفه حسابرسی را ندارند .
مسأله‌اصلی این پژوهش بررسی اثر بخشی برنامه های آموزش حسابداری در آماده ساختن افراد برای ورود به حرفه حسابرسی است . نتایج این پژوهش به ارزیابی میزان آمادگی لازم برای فارغ‌التحصیلان رشته حسابداری که علاقه‌مند ورود به حرفه حسابرسی می‌باشند کمک می‌کند و اهمیت حوزه‌های دانش و مهارت‌های مورد نیاز را تعیین می‌نماید
پیشینه پژوهش :
این پژوهش برای نخستین بار در ایران انجام می‌شود ، گرچه در زمینه آموزش و برنامه حسابداری پژوهش‌هایی انجام شده است ( ثقفی و محمدزاده نوین]2[، نوروش]8[، رودکی]4[، عظیمی ]5[،اعتمادی ]1[، مجتهدزاده]7[.)
در سایر کشورها نیز پژوهش های در زمینه آموزش حسابرسی و شاخه‌های فرعی آن صورت گرفته است . اما با این حال پژوهش ها کمی بر روی آموزش و تعلیم حسابرسی تمرکز کرده‌اند . در حقیقت حسابرسی موضوعی است که در بخش‌های مختلف حسابداری بیشتر از قسمت‌های دیگر مورد غفلت واقع شده است . هرچند پژوهش ها چندی در ارتباط با نقش آموزش حسابرسی در زمینه فاصله انتظارات حسابرسی صورت گرفته است ؛ اما پژوهش ها بسیار کمی در ارتباط با عوامل تأثیرگذار بر آموزش دانشجویان حسابرسی وجود دارد . این امر با توجه به نقش و اهمیتی که حسابرسی در حسابداری و تجارت بر عهده دارد بسیار تعجب‌‌آور است ]12[.
از پژوهش هایی که در زمینه حسابرسی و آموزش آن و برنامه مناسب برای آموزش حسابرسی صورت گرفته می‌توان به موارد ذیل اشاره‌ کرد :
پژوهش کیربای که به منظور تعیین چارچوب یک برنامه آموزش حسابرسی مطلوب برای دانشکده‌های حرفه‌ای حسابداری صورت گرفت .کیربای نتیجه گرفت که گرچه دیدگاه‌های پرسش‌شوندگان متفاوت است ، اما باید تصمیماتی که در ارتباط با برنامه آموزش حسابرسی اتخاذ می‌شود ، مورد توجه قرار گیرد . وی پیشنهادات زیر را بر مبنای یافته‌های تحقیق ارائه کرد : باید رشته خاصی در حسابرسی ایجاد شود که تأکیدش بر حسابرسی مستقل و حسابرسی داخلی باشد .باید دروس حسابرسی بیشتری ارائه شود .اعضای هیأت علمی و کارکنان اداری دانشکده‌های تخصصی حسابداری باید از طریق بازدید و سخنرانی ، راه ارتباطی بین شاغلین در حرفه حسابرسی و آموزش حسابرسی ایجاد کنند .در برنامه آموزش حسابرسی باید دوره‌های کارآموزی کوتاه مدت ، در زمینه‌های حسابرسی مستقل و داخلی گنجانده شودو دانشکده‌های تخصصی حسابداری باید به دنبال تعداد بیشتری عضو هیأت علمی با تجربه حسابرسی باشند]15[.
پژوهش بری برای مطالعه و تعیین این‌که کدام عناوین حسابرسی عملیاتی باید در برنامه آموزش حسابداری گنجانده شوند صورت گرفته است . وی پرسشنامه‌هایی را برای حسابرسان 50 ایالت ، 28 نفر از رؤسای ادارات حسابرسی فدرال و 198 نفر از رؤسای دانشکده‌هایی که برنامه آموزشی آن‌ها توسط AACSB پذیرفته شده بود ، ارسال کرد . بر اساس یافته های تحقیق ، از دید پرسش‌شوندگان 45 عنوان از 57 عنوان گنجانده شده در پرسشنامه از اهمیت برخوردار بودند . هم‌چنین دروسی در زمینه حسابرسی عملیاتی دولتی باید تدریس گردد . به علاوه بری پیشنهاد کرد که دانش نظری بیشتری در برنامه گذاشته شود]10[.
پژوهش کنتر به بررسی دیدگاه شاغلین در حرفه حسابرسی نسبت به آموزش حرفه حسابرسی پرداخت . کنتر در تحقیق خود به بررسی دیدگاه شاغلین در حرفه حسابرسی نسبت به آموزش حسابرسی پرداخت . هدف این تحقیق ارائه یک برنامه درسی حسابرسی است که نیازها ی حرفه را مورد نظر قرار دهد . محقق در این بررسی ادعا می‌کند که آموزش دانشگاهی حسابرسی بسیار تئوریکی است . اطلاعات منتقل شده به دانشجویان در دانشگاه ، بیشتر برای شرکت آن‌ها در آزمون حسابداران رسمی (CPA ) مناسب است تا این‌که آن‌ها را برای انجام کار در محیط حرفه‌ای آماده سازد. براساس یافته‌های تحقیق ، کنتر سه مدل در ارتباط با محتوای درس حسابرسی ارائه کرد که یکی از آن‌ها در سال 1989 مورد استفاده قرار گرفت]14[.
پژوهش نوذری در زمینه گنجاندن درس حسابرسی داخلی در برنامه آموزش حسابداری بود . هدف تحقیق نوذری (1984) این بود که آیا برنامه آموزش حسابداری باید به منظور گنجاندن درس حسابرسی داخلی مورد تعدیل قرار گیرد ؟ هم‌چنین وی موضوعات : نیاز به حسابرسان داخلی بهتر ، مشکل استخدام فارغ‌التحصیلان جدید به عنوان حسابرس داخلی و اثر تجدید نظر در برنامه آموزش حسابداری بر فرآیند استخدام را مورد بررسی قرار داد . نوذری دو پرسشنامه تهیه کرد و برای اعضا و سرپرستان گروه‌های حسابرسی داخلی ارسال کرد . نتایج تحقیق نشان داد که بی میلی در ارتباط با استخدام فارغ‌التحصیلان بدون تجربه حسابداری وجود دارد و دلیل این امر ، عدم کفایت برنامه آموزش حسابداری است . از این رو تعدیل برنامه آموزشی مطلوب بوده و توصیه می شود]16[.
فرضیه های پژوهش
1. برای ورود به حرفه حسابرسی داشتن توانایی در حوزه‌های انتخابی دانش و مهارت‌ها ، اهمیت یکسانی دارد .
2.درششمین سال اشتغال به حرفه حسابرسی بعد از کارشناسی ، داشتن توانایی در حوزه‌های انتخابی دانش و مهارت‌ها ، اهمیت یکسانی دارد .
3.اهمیت متصور برای حوزه‌های انتخابی دانش در مقایسه با مهارت‌ها ، در بدو ورود به حرفه حسابرسی و ششمین سال اشتغال در این حرفه تغییر نمی‌کند .
4. فارغ‌التحصیلان مقطع کارشناسی حسابداری برای موفقیت در بدو ورود به حرفه حسابرسی و ششمین سال اشتغال به حرفه حسابرسی،در حوزه‌های انتخابی دانش و مهارت‌ها آمادگی دارند.
5. فارغ‌التحصیلان مقطع کارشناسی ارشد حسابداری برای موفقیت در بدو ورود به حرفه حسابرسی و ششمین سال اشتغال به حرفه حسابرسی ، در حوزه‌های انتخابی دانش و مهارت‌ها آمادگی دارند .

 

روش شناسی و نحوه اجرای پژوهش
در این پژوهش ، روش تحقیق از نوع توصیفی است به همین منظور دیدگاه‌ها در ارتباط با آمادگی دانشگاهی افراد برای ورود به حرفه حسابرسی در دو مرحله مورد بررسی قرار می‌گیرد . در مرحله اول ، اهمیت نسبی حوزه‌های انتخابی دانش و مهارت‌ها برای موفقیت در بدو ورود به حرفه حسابرسی و ششمین سال اشتغال در آن حرفه شناسایی می‌شود . در این ارتباط دیدگاه حسابرسان ارشد برای تعیین حوزه‌های دانش و مهارت در بدو ورود به حرفه حسابرسی و دیدگاه مدیران حسابرسی در ارتباط با ششمین سال اشتغال مورد پرسش قرار می‌گیرد . تفاوت معنی‌دار بین این دو دیدگاه بیانگر آن است که چگونه سطح اهمیت این حوزه‌ها در سال‌های اولیه اشتغال افراد به حرفه حسابرسی تغییر می‌کند . این بخش از پژوهش می‌تواند مبنایی برای بحث وگفتگو بین تدوین‌‌کنندگان برنامه آموزش حسابداری و مؤسسات حسابرسی در ارتباط با مسؤولیت ایجاد و یا تصحیح عواملی که به نظر می‌رسد برای موفقیت در حرفه حسابرسی ضروری است ، فراهم کند .
مرحله دوم پژوهش به ارزیابی دیدگا‌هها در مورد سطح آمادگی افراد با مدرک تحصیلی کارشناسی و کارشناسی ارشد در بدو ورود به حرفه حسابرسی و ششمین سال اشتغال در این حرفه می‌پردازد . در این ارتباط از حسابرسان ارشد و مدیران حسابرسی در مورد هر یک از حوزه‌های دانش و مهارت نظرخواهی می‌شود . اطلاعات به دست آمده در ارزیابی میزان اثربخشی برنامه‌های آموزش حسابداری در ایجاد حوزه‌های دانش و مهارت مورد نیاز در افراد که برای موفقیت در حرفه حسابرسی ضرورت دارد ، استفاده می‌شود .
وقتی اطلاعات مربوط به سطح آمادگی و میزان اهمیت هر سطح با یکدیگر ادغام گردد وضعیت برنامه آموزش حسابداری می‌تواند ارزیابی گردد . این یافته‌ها ، اطلاعاتی‌ فراهم می‌کند تا تدوین‌کنندگان برنامه‌های آموزش حسابداری در تعدیل برنامه‌ها به‌منظور بهبود بخشیدن به آماده‌سازی افراد برای ورود به حرفه حسابرسی ، اولویت‌ها را تعیین کنند .
جامعه آماری در این پژوهش متشکل از حسابرسان ارشد و مدیران حسابرسی است . حسابرسان ارشد و مدیران حسابرسی افرادی هستند که مسؤولیت سرپرستی مستقیم حسابرسان را به ترتیب در بدو ورود به حرفه حسابرسی و سال ششم اشتغال در آن حرفه برعهده دارند . در این پژوهش حسابرسان ارشد ، مدیران فنی و مدیران ارشد حسابرسی شاغل در سازمان حسابرسی مورد پرسش قرار گرفتند بر اساس گزارش مدیریت طرح و برنامه سازمان حسابرسی تا پایان شهریور سال 1382 ، آمار کارکنان شاغل در سازمان حسابرسی به شرح ذیل است :
نگاره (1) : آمار کارکنان شاغل در سازمان حسابرسی در حین تحقیق
عنوان نفر
مدیر ارشد 17
مدیر حسابرسی 88
سرپرست ارشد 343
حسابرس ارشد 474
حسابرس 252
کمک حسابرس 132

 

از آن‌جایی که محدوده جغرافیایی پژوهش شهرستان تهران می‌باشد ، لذا جامعه آماری این پژوهش شامل مدیران ( مدیران ارشد و مدیران فنی حسابرسی ) و حسابرسان ارشد شاغل در سازمان حسابرسی تهران می‌باشد ؛ که تعداد آن‌ها به شرح زیر می‌باشد :
- مدیران (مدیران ارشد و مدیران فنی ) : 65 نفر
- حـسـابــرسـان ارشــــــــد : 450 نفر
در این پژوهش از روش نمونه‌گیری تصادفی استفاده شده است . تعیین اندازه نمونه با توجه به روش آماری مورد استفاده برای آزمون فرضیه‌ها صورت می‌پذیرد و بسته به این‌که از چه روشی استفاده خواهد شد ، روش تعیین (فرمول) اندازه و نمونه تغییر می‌نماید . البته ذکر این نکته ضروری است که به هر حال تفاوت بین فرمول‌های مختلف ، به ویژه در جوامع آماری کوچک تأثیر چندان با اهمیتی بر اندازه نمونه نخواهد گذاشت . با عنایت به توضیحات مذکور و با توجه به این که جامعه آماری مذکور را می‌توان یک جامعه آماری با توزیع نرمال فرض کرد ؛ اگر نسبت «موفقیت» یا «تأیید» فرضیه‌های پژوهش ، هر یک 50% (یعنی p و q آن‌ها 50% ) که بر اساس نتایج حاصل از مطالعه اولیه و بررسی‌های انجام شده مفروض شده است ، برآورد شود و بنا باشد با اطمینان 95% (96/1 z = ) و خطای برآورد یا فاصله اطمینان کمتر از 10 % ( 1/0 = d) منظور شود ، حجم نمونه برای جامعه مدیران فنی و مدیران ارشد حسابرسی 40 نفر و حجم نمونه برای جامعه حسابرسان ارشد 80 نفر تعیین شد .
چنانچه اندازه نمونه به شرح فوق تعیین و انتخاب شود با ضریب اطمینان 95% می‌توان مطمئن بود که خطای برآورد کمتر از 10 % است . بنابراین با پذیرش این مقدار خطا ، می‌توان ادعا نمود که این نمونه تمام خصوصیات ، ویژگی‌ها و شرایط جامعه آماری مورد پژوهش را دربردارد و نتایج حاصل از آزمون فرضیه‌ها بر روی این نمونه ، به جامعه آماری مربوط قابل تعمیم است .
تجزیه و تحلیل داده‌های جمع‌‌آوری شده در این پژوهش با استفاده از نرم‌افزارهای10 SPSS و Excel انجام می‌شود . آزمون فرضیه‌ها در سطح معنی‌داری 5% انجام می‌پذیرد ؛ به عبارت دیگر خطای نوع اول یا در این پژوهش برابر با 5% و در نتیجه میزان اطمینان 95% می‌باشد .
ارایه و تجزیه و تحلیل یافته ها
فرضیه‌های 1و2 در ارتباط با اهمیت حوزه‌های دانش در مقایسه با مهارت‌ها است . این فرضیه‌ها بیانگر آن است که حوزه‌های دانش و مهارت‌ها از اهمیت یکسانی برای موفقیت در بدو ورود به حرفه حسابرسی ( فرضیه 1 ) و در ششمین سال اشتغال به این حرفه ( فرضیه 2 ) ، برخوردارند. برای آزمون فرضیه اول و دوم ، دو آزمون مورد استفاده قرار می‌گیرد . آزمون T-Test یک نمونه‌ای که آزمونی پارامتریک است و آزمون Chi-Square که آزمونی ناپارامتریک می‌باشد . فرضیه 3 در ارتباط با تغییر در اهمیت نسبی حوزه‌های دانش در مقایسه با مهارت‌ها است. این فرضیه بیان می‌کند که اهمیت نسبی حوزه‌های دانش در مقایسه با مهارت‌ها برای اشتغال موفقیت‌آمیز در بدو ورود به حرفه حسابرسی و ششمین سال اشتغال به آن حرفه یکسان است . این فرضیه با استفاده از آزمون آماری Kolmogorov – Smirnov دونمونه‌ای ( K – S2) مورد آزمون قرار می‌گیرد . این فرضیه توسط دو آزمون Mann-Whitneyو آزمون T-Testنیز مورد آزمون قرار می‌گیرد تا به نتایج قابل اتکاتری دست یافت . این آزمون‌ها برای مقایسه میزان اهمیت متصور برای حوزه‌های دانش و مهارت‌ها بین دیدگاه‌های مدیران حسابرسی و حسابرسان ارشد انجام می‌شود .
فرضیه‌های 4 و5 بیان می‌کنند که افراد در بدو ورود به حرفه حسابرسی یا ششمین سال اشتغال به آن حرفه ، در هر یک از حوزه‌های دانش و مهارت‌ها ، آمادگی دارند . این فرضیه بر اساس سطح آموزشی ( کارشناسی و کارشناسی ارشد ) و تجربه شاغلین به حرفه حسابرسی (بدو ورود یا سال ششم) گروه‌بندی شده‌اند. برای آزمون این فرضیه‌ها از آزمون T-Test ‌یک نمونه‌ای با میانگین مورد انتظار 3 ( بر اساس ادبیات بیانگر آمادگی کافی است ) و توزیع نرمال فراوانی‌ها استفاده می‌شود . این آزمون در ارتباط با هر یک از فرضیه‌ها بر اساس هر یک از هشت حوزه دانش یا مهارت‌ها و با توجه به سال اشتغال انجام می‌شود . در صورتی‌که پاسخ‌های واقعی توزیع نرمال داشته باشند ، نتیجه می‌شود که بیانگر نظر آگاهانه ، و نه تصادفی ، هستند . در این صورت اگر از دید پرسش‌شونده میزان اهمیت نیز کافی باشد ( بر اساس ادبیات، ارزش میانی معیار لیکرت نشان‌دهنده میزان قابل قبول است ) ، فرضیه تأیید می‌شود . به منظور این‌که نتایج حاصله قابلیت اتکای بیشتری داشته باشند ؛ برای فرضیه های 4 و 5 آزمون ناپارامتریک Chi-Square اجرا می‌گردد . در ادامه جداول آماری مربوط به هر یک از فرضیه های و نتایج حاصله ارایه شود :

 

 

 

نگاره ( 2) (آزمون T-Test یک نمونه‌ای برای حسابرس ارشد (فرضیه 1 ))

نگاره ( 3) (آزمون T-Test یک نمونه‌ای برای مدیران (فرضیه 2 ))

 


نگاره ( 4) (آزمون Mann-Whitney Test (فرضیه 3 ))

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  15  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی شکاف موجود بین میزان آموزش دانشگاهی و نیازهای حرفه حسابرسی در ایران