نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درباره رابطه بین هوش هیجانی و کارآفرینی

اختصاصی از نیک فایل مقاله درباره رابطه بین هوش هیجانی و کارآفرینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره رابطه بین هوش هیجانی و کارآفرینی


مقاله درباره رابطه بین هوش هیجانی و کارآفرینی

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:42

هوش هیجانی

با توجه به پیشرفت روز افزون دانش و فن آوری، و همچنین اهمیت فراوان یادگیری و توانایی حل مسائل و مشکلات پیچیده عصر فن آوری، شناخت همه جانبه توانمندی های روان شناختی، اهمیت ویژه ای یافته است. دراین میان عواملی که درموفقیت فردی در ابعاد تحصیلی، شغلی، زناشوئی دخیل هستند بیش از پیش مورد توجه ومطالعه قرار گرفتند. نکته شایان ذکر است که هوش بهریا IQ به تنهایی درموفقیت افراد درابعاد ذکر شده نقش چندانی ایفا نمی کند.

درکشورهای پیشرفته بحث بهره هیجانی و هوش هیجان مطرح شده است. این مفهوم در مؤسسات، سازمانها و مراکز صنعتی و به خصوص درمصاحبه های استخدامی کابرد فراوان دارد. زیرا هوش هیجانی بالا درموفقیت افراد تأثیر فراوان دارد. البته مشروط بر آن که فرد از یک بهره هوشی نرمال برخوردار باشد.

تعریف هوش هیجانی (EQ)

اصطلاح هوش هیجانی درسال 1995 توسط دانیل گلمن مطرح شد. گلمن هوش هیجانی را چنین تعریف می کند: هوش هیجانی یعنی توانایی مهارتمایلات عاطفی و هیجانی خود، درک خصوصی ترین احساسات دیگران، رفتار آرام سنجیده درروابط انسانی، به عبارت دیگر، فردی که از هوش هیجانی بالایی برخوردار است، به خوبی می تواند احساسات خود را مهار کند و آنها را به شکل مناسب بیان کند.


مفهوم هوش هیجانی از دیدگاه بار- آن

بار- هوش هیجانی را عامل مهمی درشکوفایی توانایی افراد برای کسب موفقیت درزندگی تلقی می کند و آنرا با سلامت عاطفی و درمجموع، سلامت روانی مرتبط می‌داند.

گلمن بامطرح ساختن پژوهش های خارق العاده ای که درزمینه مغز و رفتار انجام شده است. نشان می دهد که عوامل دیگری دست اندرکارند که موجب می شوند افرادی که هوشبهر بالایی دارند درزندگی موفقیت های چندانی به دست نیاورند، اما کسانی که هوش متوسطی دارند، درمسیر موفقیت قرار بگیرند این عامل جنبه دیگری از هوشمندی را شامل می شوند که گلمن آن را هوش هیجانی می خواند.

این ویژگی ها، مشخصه افرادی است که درزندگی واقعی، موفق و کارآمدند. و درمحیط کارخود، نظر همه را به خود جلب می کنند.

هوش بین فردی توانایی درک افراد دیگر است: یعنی اینکه چه چیزی موجب برانگیختن آنان می شود. چگونه کار می کنند و چگونه می توان با آنان کاری مشترک انجام داد.

بازاریاب های موفق، ساستمداران، معلمان، پزشکان و رهبران مذهبی احتمالاً درزمره افرادی هستند که از درجات بالایی از هوش میان فردی برخوردارند.

تعریف قابلیت هیجانی از دیدگاه « کارولین سازی»[1]

صلاحیت یا قابلیت هیجان عبارت است از تجلی کفایت خود، درمبادلات اجتماعی که هیجانها را برمی انگیزد. کفایت خود یعنی فرد عقیده دارد وی دارای ظرفیت و مهارت برای رسیدن به نتیجه مطلوب می  باشد. هوش هیجانی شامل کنترل احساسات و هیجانهای خود شخص و دیگران می  گردد.

تنظیم آنها و استفاده از اطلاعات برمبنای هیجانها، برای راهنمائی تفکر و عمل قابلیتهائی که درهوش هیجانی وجود دارند شامل الف، ارزیابی و بیان هیجانها درخود و دیگران (ب) جذب و درونسازی هیجانها و افکار (ج) ادراک و تجزیه و تحلیل هیجانها ورد، تنظیم هیجانها برای پیشبرد رشد هیجانی وعقلانی می  باشد.

سالوی درسالهای اخیر تعاریف قبلی از هوش هیجانی راتاحدی تصفیه نموده و به مدل توانایی هوش هیجانی اشاره دارد که شامل چهار جزء اصلی می باشد 1- ملاحظه و دریافتن، ارزیابی و بیان هیجان 2- تسهیل تفکر به وسیله هیجان 3- ادراک و تجزیه و تحلیل هیجانها با بکار بردن معلومات هیجانی 4- تنظیم سازگارانه هیجان به معنی دیگر هوش هیجانی از دیدگاه مایروسالوی اشاره دارد به یکدسته توانائی ها که در پردازش اطلاعات هیجانی به کار می روند.

بنابراین هوش هیجانی را میتوان این گونه تعریف کرد: توانائی درک، ارزیابی و بیان صحیح هیجانها توانایی درک مفاهیم مربوط به هیجانها کاربرد زبان مربوط به هیجانها، توانایی دستیابی و تولید احساسات برای تسهیل فعالیتهای شناختی، توانایی کنترل و تنظیم هیجانهای خود و دیگران برای رسیدن به رشد، حال خوب و ارتباطات اجتماعی مؤثر پنج عامل مرکب و مقیاسهای 15 گانه هوش هیجانی بار آن عبارتند از  عامل اول) هوشی درون فردی به توانایی تشخیص و درک احساسات شخصی، بیان احساسات، عقاید و افکار و دفاع از حقوق فردی به شیوه ای غیر مخرب و رها بودن از وابستگی اطلاق می  شود.

عامل دوم) هوش بیان فرد: به معنی توانایی هم دلی یعنی آگاهی، درک و ارزیابی احساسات دیگران است.

عامل سوم) قابلیت انطباق : سازگاری شامل توانمدینهای حل مساله، ارزیابی واقعیت، انعطاف و پذیرش است.

عامل چهارم) کنترل استرس : توان تحمل وقایع ناخوشایند و شرایط استرس زا و همچنین مقاومت یا به تأخیر انداختن یک تکانه، سائق یا وسوسه، برای عمل کردن می  باشد.

عامل پنجم) خلق عمومی: توانایی رضایت از زندگی و شاد بودن وداشتن نگرش مثبت یا ثابت حتی درزمان بد اقبالی

خرده مقیاس ها عبارتند از:

1-خود آگاهی هیجانی:

خود آگاهی هیجانی، توانایی شناخت احساسات خود، تفکیک آنها، آگاهی از احساس خودو چرایی آن.

2- قاطعیت:

قاطعیت، توانایی بیان احساسات، عقاید و افکار خود و دفاع از حقوق خود به شیوه ای منطقی، غیر مخرب.

مهارت درارتباط بین فردی: توانایی برقراری و حفظ ارتباطات متقابل است که صمیمیت و تبادل محبت ازویژگی های آن می باشد.

3-حرمت نفس

حرمت نفس توانایی احترام به خود و پذیرش خود به و پذیرش خود به عنوان شخصی ارزشمند، احترام به خود آن گونه که هستیم، بدین معنی که توانایی پذیرش جنبه های مثبت و مفنی قابلیت ها و محدودیت خود را داریم.

4-خودشکوفایی

خودشکوفایی، مستلزم شناخت توانمندی های بالقوه در خود، سپس رشد و شکوفایی آنهاست.


[1] .carolgn sarni


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره رابطه بین هوش هیجانی و کارآفرینی

تحقیق در مورد بررسی رابطه بین هوش هیجانی و هوش شناختی

اختصاصی از نیک فایل تحقیق در مورد بررسی رابطه بین هوش هیجانی و هوش شناختی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد بررسی رابطه بین هوش هیجانی و هوش شناختی


تحقیق در مورد بررسی رابطه بین هوش هیجانی و هوش شناختی

فرمت فایل :word (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 75صفحه

 

 

هوش چیست؟ همان استعداد است؟ قوه ابتکار است؟ قدرت یادگیری است؟ تعریف‌های متنوعی از هوش شده است. در واقع در تعریف واژه هوش اتفاق نظر میان روانشناسان وجود ندارد و برای تعریف آن از ویژگی هایش استفاده می‌شود هنگامی که هوش مورد مطالعه قرار می‌گیرد  خود هوش نیست بلکه رفتار یا عملکرد هوشمندانه است. در مفهوم هوش استعداد فکری بنیادینی وجود دارد این استعداد فکری توان داوری است و می‌توان آن را « حس خوب » « حس علمی» و استعداد فکری فرد برای تطبیق با محیط نامید. بنابراین خوب داوری کردن، خوب درک کردن و خوب استدلال کردن فعالیت‌های اساسی هوش اند. همان طور که ملاحظه می‌شود تعریف هوش به اندازه کافی روشن نیست بدیهی است که سمت بخشی دقیق آن نیز به آسانی میسر نخواهد بود.

آزمون‌های متنوعی برای سنجش هوش شناختی1 ابداع شده است که هر کدام نقاط مثبت و منفی مخصوص به خود دارند. آن چه در این راستا مشخص است این است که هوش شناختی که به طور صنعتی با هوش بهر مشخص می‌شود می‌کوشد بی آن که به سایر جنبه‌های شخصیت و رفتار توجه کافی داشته باشد استعداد افراد را برای درک یادگیری یا داوری تفکر منطقی حل مسایل و امثال آن مورد ارزشیابی قرار دهد. به سخن دیگر نباید تنها به تشخیص حدود توانایی‌ها یا ناتوانایی‌ها با ناتوانیهای شناختی افراد اکتفا شود بلکه لازم است برآورد قابل قبولی نیز از حدود توانایی‌ها یا ناتوانایی‌های اجتماعی وی داشته باشیم تا بتوانیم به گونه‌ای قابل قبول جای او را روی پیوستاری از کمترین میزان توانشی ذهنی تا بالاترین آن مشخص کنیم. هوش هیجانی1 آن بعدی از توانمندی‌های فرد را اندازه می‌گیرد که در آزمون‌های هوش شناختی قابل ارزیابی نیست.

هوش غیرشناختی ابعاد شخصی هیجانی اجتماعی و حیاتی هوش را که اغلب بیشتر از جنبه‌های شناختی آن در عملکردهای روزانه مؤثرند مخاطب قرار می‌دهد هوش هیجانی با توانایی درک خود و دیگران، خودشناسی و دیگرشناسی، ارتباط با مردم و سازگاری فرد با محیط پیرامون خویش پیوند دارد. پیتر سالوی2 ضمن اختراع اصطلاح سواد هیجانی به پنج حیطه در این مورد اشاره می‌کند.

  • شناخت حالات هیجانی خویش: یعنی خودآگاهی.
  • اداره کردن هیجان ها: یعنی مدیریت هیجان‌ها به روش مناسب.
  • خودانگیزی: یعنی کنترل تکانش‌ها تأخیر در ارضای خواسته‌ها و توان قرار گرفتن در یک وضعیت روانی مطلوب.
  • تشخیص دادن وضع هیجانی دیگران، همدلی.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد بررسی رابطه بین هوش هیجانی و هوش شناختی

تحقیق درباره ی هوش هیجانی ابزاری نوین در مدیریت بازار

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درباره ی هوش هیجانی ابزاری نوین در مدیریت بازار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

هوش هیجانی ابزاری نوین در مدیریت بازار

چکیده

این مقاله به موضوع هوش هیجانی و کاربرد آن در مدیریت سازمان‌ها می‌پردازد. هوش هیجانی تعریف شده و با هوش تحصیلی مقایسه می‌شود. شرایط بروز هوش هیجانی و استعدادهای فردی برای ایجاد هوش هیجانی تشریح می‌شوند. سپس کاربرد هوش هیجانی در مدیریت بازار بررسی می‌شود. هم‌چنین به موضوع هوش بین فردی، امید و خوش‌بینی و نقش آنها در مدیریت بازار پرداخته می‌شود.

منبع : روزنامه همشهری،‌ پنج‌شنبه 24 شهریور 1384، سال سیزدهم، شماره 3801، صفحه 12.

کلیدواژه : هوش هیجانی؛ هوش تحصیلی؛‌ هوش بین فردی؛ مدیریت بازار

 

1- مقدمه

مدیریت و یا عامل انسانی مهمترین دلیل تحولاتی است که امروز بشر در همه زمینه‌ها و به هر شکلی در جوامع گوناگون شاهد آن است. در واقع عامل انسانی است که تفاوت‌های فاحش امروز زندگی بشر با شرایط گذشته‌اش را رقم زده است. اگر این عامل از زندگی روزمره حذف شود در واقع توسعه و پیشرفت از زندگی انسان حذف می‌شود. برای تغییر و حرکت بسوی شرایط بهتر علاوه بر عواملی چون سرمایه، مواد اولیه و غیره مهمترین و اصلی‌ترین عامل نیروی انسانی است. در واقع ثروت و دارایی هر جامعه‌ای تنها و تنها نیروی انسانی است. این دیدگاه شاید افراطی بنظر برسد ولی واقعیت‌های پیشرو در جوامع گوناگون این امر را ثابت می‌کند. اگر یک جامعه را با همه امکانات مادی و ثروت‌های بیکران با جامعه‌ای که از همه این امکانات بی‌بهره است مقایسه کنیم و مشاهده کنیم که جامعه فاقد ثروت از توان و قدرت بالاتری برخوردار است تنها عاملی که این مسئله را ایجاد کرده باید عامل انسانی باشد در زمینه امور اقتصادی و تجاری مانند همه دیگر بخش‌های اجتماعی عامل انسانی مهم و حیاتی است. مقاله حاضر نگاهی دارد به یکی از دیدگاه‌های جدید در زمینه مدیریت تجاری.نخستین توجهی که در عرصه مدیریت و تجارت به صورتی جدی به رفتار مناسب با عوامل انسانی مبذول گشت به التون مایو استاد دانشگاه هاروارد مربوط می‌شود. وی در تحقیقاتی که در شرکت برق وسترن انجام داد و به تحقیقات هاتورن معروف شد به این نتیجه مهم رسید که توجه به عامل انسانی مهم ترین ابزار در رشد انگیزش و بهره‌وری سازمان‌ها و کارکنان آنها است. در واقع بعد از آنکه تیلور اصول مدیریت علمی خود را منتشر و اجرا نمود انقلابی در بهره‌وری سازمان‌ها رخ داد، اما به همان نسبت اداره سازمان‌ها را به سمت شیوه‌های مکانیکی که موجب کاهش رضایت کارکنان می‌شد سوق داد. تلاش‌های التون مایو که در واقع آغازگر جنبشی نوین در عرصه مدیریت بود و به مکتب رفتارگرایان معروف گشت باعث شد مدیران و نخبگان تجاری توجهی ویژه به عامل روحیه انسانی در داخل و خارج از سازمان نمایند. شکوفایی شیوه رفتارگرایان مربوط به سال‌های ۱۹۳۰ می‌شود با این وجود تا به حال این بینش اعتبار خود را حفظ نموده است. طوری که حالا در تقسیم‌بندی‌هایی که برای نگرش مدیریتی مدیران به کار می‌رود آنها را به دو دسته کارمندگراها و کارگراها تقسیم می‌کنند که در واقع تمایزی است بین کسانی که اولویت و تمرکز خود را بر انجام کار بدون توجه به روحیه دیگران می‌دهند و کسانی که روحیه کارکنان و انگیزش آنان  را در نظر می‌گیرند. ناگفته پیداست بهترین شیوه روشی  است که هر دو وجه را یعنی کارگرایی و کارمند گرایی را در اوج دارا باشد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ی هوش هیجانی ابزاری نوین در مدیریت بازار

دانلود پروژه لزوم اندازه گیری هوش هیجانی و دلالت های ارتقاء تحصیلی خود به خود 35 ص

اختصاصی از نیک فایل دانلود پروژه لزوم اندازه گیری هوش هیجانی و دلالت های ارتقاء تحصیلی خود به خود 35 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 35

 

لزوم اندازه گیری هوش هیجانی و دلالت های ارتقاء تحصیلی خود به خود 

ضرورت های دیگری برای استفاده از فنون ارزشیابی توصیفی در برنامه ریزی درسی

( این مقاله از وبلاگی تحت عنوان ارزشیابی توصیفی، نوشته آقای محمد حسن مقنی‌زاده اخذ شده. Pars EI)

در این یادداشت بلند! با استفاده از دو مقاله به بررسی دلالت های استفاده از فنون ارزشیابی توصیفی در نظام برنامه ریزی درسی با توجه به نظام موجود ارزشیابی تحصیلی و مقررات موجود ارتقاء تحصیلی در آموزش و پرورش کشور می پردازیم.متاسفانه در ادبیات آموزشی موجود در کشور ما، امتحان که نوعی اندازه گیری (Assessment) می باشد؛ با ارزشیابی (Evaluation) که نوعی قضاوت است؛ یکسان پنداشته شده است. در حالیکه امتحاناتی که در نظام فعلی ارتقاء تحصیلی در ایران با استفاده از مقیاس کمی (20-0) از دانش آموزان گرفته می شود تنها بخشی از قابلیت های هوش شناختی (IQ) دانش آموزان را می سنجد و در مورد اندازه گیری هوش هیجانی (Emotional Intelligence) اطلاعاتی را فراهم نمی آورد. لذا در این یادداشت به تدقیق پیرامون هوش هیجانی و ارتقاء تحصیلی می پردازیم. سید احمد جلالی در مقاله ای تحت عنوان "هوش هیجانی" که در فصلنامه تعلیم و تربیت شماره مسلسل 70 و 69 منتشر شده، به کالبد شکافی این واژه پرداخته است.

در قسمت اول این یادداشت به نقل مستقیم مطالب ذیل از این مقاله پرداخته ایم:1. تعریف هوش هیجانی2. بررسی پیشینه نظری هوش هیجانی3. بررسی مطالعات انجام شده درباره هوش غیر شناختی4. مولفه های اصلی هوش هیجانی و عوامل تشکیل دهنده آنها

در قسمت دوم یادداشت به بررسی دلالت های ارتقاء خود به خود تحصیلی در نظام ارزشیابی تحصیلی ایران پرداخته ایم. محمد حسنی با مساعدت و همفکری هفت تن از همکارانش در دفتر ارزشیابی تحصیلی و تربیتی وزارت آموزش و پرورش به سفارش شورای عالی آموزش و پرورش مقاله ای تحت عنوان "ارتقاء خودکار قبولی تضمینی یا حذف مردودی" تهیه کرده است. در این مقاله معنی، کاربرد، دلایل، چالش ها و الزامات ارتقاء خود به خود در نظام ارزشیابی تحصیلی کشور با استفاده از شواهد پژوهشی و مطالعاتی و آئین نامه ها و مقررات تحصیلی تشریح شده است. (حسنی، بی تا )در قسمت دوم این یادداشت به نقل مطالب ذیل از این مقاله پرداخته ایم:1. معنی ارتقاء خودبه خود2. دلایل و شواهد موید ارتقاء خود به خود2-1- تعمیم و گسترش آموزش همگانی2-2- توجه به تمامی عوامل موثر در افت تحصیلی2-3- عوارض روحی و روانی مردودی2-4- آموزش و پرورش جدید و دلالت های آن2-5- امتحانات و عوارض آن2-6- اعتبار و توان امتحان در سنجش اهداف2-7- خسارت های اقتصادی نظام موجود ارزشیابی تحصیلی3. بررسی و نقد نظرهای طرفدارن نظام فعلی ارتقاء تحصیلی در ایران4. چالش ها و الزامات ارتقاء خود به خود

در انتهای یادداشت نیز فهرست منابع دو یادداشت و مقاله اخیر الذکر درج گردیده است.

 

قسمت اول: اهمیت اندازه گیری هوش هیجانی

در اندازه گیری هوش هیجانی بیشتر به توان بالقوه انجام کار توجه می شود تا حاصل کار، یعنی بیشتر به فرایندها توجه داریم تا پیامدها. جلالی تاکید نموده است که نتایج پژوهش های انجام شده در خصوص هوش هیجانی در خارج از کشور نشان داده است که "مدارسی موفق هستند که به ایجاد رابطه مناسب بین دانش آموزان، دانش آموزان و معلمان و دانش آموزان و سایر اعضای مدرسه کمک می کنند". (جلالی، 1381).این نتایج با یافته های پژوهش دیگری در خصوص فرهنگ مدرسه (School culture) در داخل کشور مشابهت دارد. (مقنی زاده،1380) در یافته های این پژوهش که در مقاله ای تحت عنوان: "ارتقای فرهنگ مدرسه، بنیانی برای اصلاح مدرسه" در فصلنامه تعلیم و تربیت شماره مسلسل 71 منتشر شده بر این نکته تاکید شده است که مدرسه صرفاً یک سازمان آموزشی نیست، بلکه جامعه ای کوچک است که از طریق فعالیت و مشارکت دانش آموزان خود به عنوان عناصر اصلی و بزرگسالان مدرسه، سمت و سو و فرهنگ خاص خویش را پیدا می کند و دارای هویت است.(مقنی زاده، 1381).با توجه به اهمیت هوش هیجانی و تازه گی مطالب طرح شده توسط جلالی، بخشی از مقاله وی که در آن تعریف و بررسی پیشینه نظری هوش هیجانی و پیشینه مطالعات تجربی هوش غیر شناختی و تعریف مختصری از مولفه های اصلی هوش هیجانی و اجتماعی و عوامل تشکیل دهنده آن ارائه شده؛ عیناً به تفکیک عناوین مربوطه درج می نمائیم.

تعریف و پیشینه هوش هیجانیتعریف هوش هیجانی نیز همانند هوش شناختی شناور است. این اصطلاح از زمان انتشار کتاب معروف گولمن (Gole man) (1995) به گونه ای گسترده به صورت بخشی از زبان روزمره درآمد و بحث های بسیاری را برانگیخت. گولمن طی مصاحبه ای با جان انیل (1996) هوش هیجانی را چنین توصیف می کند:"هوش هیجانی نوع دیگری از هوش است. این هوش مشتمل بر شناخت احساسات خویشتن و استفاده از آن برای اتخاذ تصمیم های مناسب در زندگی است. توانایی اداره مطلوب خلق و خوی و وضع روانی و کنترل تکانش هاست. عاملی است که به هنگام شکست ناشی از دست نیافتن به هدف، در شخص ایجاد انگیزه و امید می کند. هم حسی یعنی آگاهی از احساسات افراد پیرامون شماست. مهارت اجتماعی یعنی خوب تا کردن با مردم و کنترل هیجان های خویش در رابطه با دیگران و توانایی تشویق و هدایت آنان است."گولمن در همین مصاحبه ضمن مهم شمردن هوش شناختی و هیجانی می گوید: هوش بهر (IQ) در بهترین حالت خود تنها عامل 20 درصد از موفقیت های زندگی است. 80 درصد موفقیت ها به عوامل دیگر وابسته است و سرنوشت افراد در بسیاری از موارد در گرو مهارت هایی است که هوش هیجانی را تشکیل می دهد.هوش غیر شناختی، ابعاد شخصی، هیجانی، اجتماعی و حیاتی هوش را که اغلب بیش تر از جنبه های شناختی آن در عملکردهای روزانه موثرند؛ مخاطب قرار می دهد. هوش هیجانی با توانایی درک خود و دیگران( خودشناسی و دیگر شناسی)، ارتباط با مردم و سازگاری فرد با محیط پیرامون خویش پیوند دارد. به عبارت دیگر، "هوش غیر شناختی پیش بینی موفقیت های فرد را مسیر می کند و سنجش و اندازه گیری آن به منزله اندازه گیری و سنجش توانایی های شخص برای سازگاری با شرایط زندگی و ادامه حیات در جهان است". بار-آن(Bar-on) 1997) پیتر سالوی ( (salovey(1990) ضمن اختراع اصطلاح سواد هیجانی (Emotional Litesy) به پنج حیطه در این مورد اشاره می کند.1. شناخت حالات هیجانی خویش: یعنی، خود آگاهی.2. اداره کردن هیجان ها: یعنی، مدیریت هیجان ها به روش مناسب.3. خود انگیزی: یعنی کنترل تکانش ها، تاخیر در ارضای خواسته ها و توان قرار گرفتن در یک وضعیت روانی مطلوب.4. تشخیص دادن وضع هیجانی دیگران، همدلی.5. برقراری رابطه با دیگران.

پیشینه مطالعه هوش غیر شناختیپیشینه هوش هیجانی را می توان در ایده های وکسلر به هنگام تبیین جنبه های غیر شناختی هوش عمومی جست و جو کرد. وکسلر در صفحه 103 گزارش 1943 خود درباره هوش می نویسد:" کوشیده ام نشان دهم که علاوه بر عوامل هوشی، عوامل غیر هوشی ویژه ای نیز وجود دارد که می تواند رفتار هوشمندانه را مشخص کند. نمی توانیم هوش عمومی را مورد سنجش قرار دهیم مگر این که آزمون ها و معیارهایی نیز برای سنجش عوامل غیر هوشی در برداشته باشد."وکسلر در صدد آن بود که جنبه های غیر شناختی و شناختی هوش عمومی را با هم بسنجد. تلاش او در این زمینه را می توان در استفاده وی از کاربرد خرده آزمون های تنظیم تصاویر و درک و فهم- که دو بخش عمده آزمون وی را تشکیل می دهند- دریافت. در خرده آزمون درک و فهم "سازگاری اجتماعی" و در تنظیم تصاویر شناخت و تمیز "موقعیت های اجتماعی" مورد بررسی قرار می گیرد. پژوهش های انجام شده توسط سیپس (Sipps) و همکارانش (1987) نیز نشان می دهد که بین درک و فهم تصاویر و شاخص های هوش اجتماعی پرسش نامه شخصیت کالیفرنیا (Cpi)، هم بستگی معناداری وجود دارد. (شریفی 1375)علاوه بر این موارد، وکسلر در کارهای خود به تلاش های "دال" مبنی بر سنجش جهات غیر شناختی هوش نیز اشاره کرده است. نتیجه کوشش های دال- همان گونه که پیش از این نیز عنوان گردید- در مقیاس رشد اجتماعی و این لند (winlend) منعکس است.(لیپر (Leeper) 1948) نیز بر این باور بود که "تفکر هیجانی" بخشی از "تفکر منطقی" است و به این نوع تفکر- یا به معنایی کلی تر "هوش"- کمک می کند. روان شناسان دیگری نظیر (مییر (Meyer) 1993) و سالووی نیز پژوهش های خود را بر جنبه های هیجانی هوش متمرکز کرده اند.پژوهشگران از طریق سنجش مفاهیمی مانند مهارت های اجتماعی، توانمندی های بین فردی، رشد روان شناختی و آگاهی های هیجانی که همگی مفاهیمی مرتبط با هوش هیجانی هستند، به بررسی ابعاد این نوع هوش پرداخته اند. دانشوران علوم اجتماعی نیز به کشف روابط بین هوش هیجانی و سبک های مختلف مدیریت و رهبری و عملکردهای فردی و تغییرات درون فردی و اجتماعی و انجام ارزش یابی از عملکردهای فردی و گروه، همت گماشته اند.شایان ذکر است که ایده " هوش هیجانی" پس از 50 سال بار دیگر توسط گاردنر (1983)، استاد روان شناسی دانشگاه هاروارد دنبال شد. گاردنر


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه لزوم اندازه گیری هوش هیجانی و دلالت های ارتقاء تحصیلی خود به خود 35 ص

دانلود پروژه نشانه های هیجانی افسردگی 27 ص

اختصاصی از نیک فایل دانلود پروژه نشانه های هیجانی افسردگی 27 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 43

 

نشانه های هیجانی افسردگی:

وقتی از یک بیمار افسرده سؤال می شود که چه احساسی دارد، رایجترین صفتهایی که به کار می برد عبارت اند از:

«غمگین، دمغ، بدبخا، درمانده، ناامید، تنها، ناخشنود، اندوهگین، بی ارزش، شرمنده، حقیر، نگران، بی مصرف گناهکار.»

غم برجسته ترین و فراوان ترین نشانه های هیجانی در افسردگی است. غم آنچنان بر زددگی یک بیمار حاکم بود که او تقریباً در تمام ساعات بیداری خود گریه می کرد. او به خاطر گریه بیش از حد نمی توانست از عهدة مکالمة اجتماعی بر آبد. این حالت با چنان شدتی در درمان رخ داد که تقریباً هیچ درمانی صورت نگرفت. این خلق مالیخولیایی در اوقات روز فرق می کند. عموماص افراد افسرده هنگام صبح احساس بدتری دارند، و وقتی روز سپری می شود، به نظر می رسد خلق آنها اندکی سبک می شود، همراه با احساسهای غم، احساسهای اضطراب نیز اغلب در افسردگی وجود دارند. فقدان مسرت، از بین رفتن شادی زندگی، تقریباً به اندازة غم در افسردگی فراگیر است. فعالیت هایی که قبلاً موجب احساس خشنودی می شوند، کند و یکنواخت می شوند. بی علاقگی معمولاً در آغاز فقط در چند فعالیت، مثل کار وجود دارد. اما زمانی که شدت افسردگی افزایش می یابد، بی علاقگی عملاً به هر فعالیتی که شخص انجام می دهد گسترش کی یابد. لذت ناشی از تفریحات، سرگرمی و خانوده. کاهش می یابد. افراد معاشرتی که قبلاً از رفتن به میهامانی لذت می بردند، از گردهمایی های اجتماعی خودداری می کنند. بالاخره، حتی کارکردهای زیستی، نظیر خوردن و میل جنسی، جاذبه خود را از دست می دهند. نود و دو درصد از بیماران افسرده، دیگر از دلبستگی های موجود در زندگی خود احساس خشنودی نمی کنند، و شصت و چهار درصد بیماران افسرده احساس خود نسبت به دیگران را از دست می دهند.(به نقل از روزنهان و سلیگمن: ترجمه سید محمدی، 1379 شناخت درمانی در درمان افراد افسرده)

پک(1968) ابتدا شناخت درمانی را روی افسردگی اجرا می کرد. در مورد افسردگی بیش از هر اختلال دیگری تحقیق شده است. مفهوم بندی هایی که در مورد افسردگی لایه شده عبارتند از فرایاد شناختی، مارپیچ نزولی افسردگی و جامعه گرایی و خودمختاری. این مبانی نظری افسردگی، چارچوبی برای کاربرد راهبردهای شناختی و دیگر راهبردها فراهم می آورند.

فرایاد شناختی به نگاه منفی افسرده ها در مورد خودشان، دنیا و شکست هایشان اشاره دارد. طبق دیدگاه ادراک خویشتن، افسرده ها خودشان را از انسان های بی ارزش، تنها و بی عرضه می دانند. در عین حال دنیا را مملو از توقعات طاقت فرسا و موانعی می دانند که اجازه نمی دهند آنها به اهداف شان برسند. افسرده ها نگاه غم انگیزی به آینده دارند آنها معتقدند شدیدتر می شود و موفق نخواهند شد. چنین ادراک هایی باعث می شود مردود و نا امید، خسته و بی تفاوت شوند. تحریف های شناختی آنها نیز همان تعریف هایی است که اشاره شد.

یک دیدگاه نظری دیگر در مورد افسردگی، مارپیچ شناختی است. مارپیچ نزولی افسردگی که با ترایا و شناختی رابطة دارد، روابط طرحواره


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه نشانه های هیجانی افسردگی 27 ص