نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نیک فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد ماهیت حقوق وصیت

اختصاصی از نیک فایل تحقیق در مورد ماهیت حقوق وصیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

 

 

دانشگاه آزاد اسلامی واحد میبد

کار تحقیقی 1

موضوع :

ماهیت حقوق وصیت

استاد راهنما:

جناب آقای سعید اسلامی

تهیه کننده :

فرناز صادقی

شماره دانشجویی :

84284273371

رشته :

حقوق

بهار 88

تقدیم به :

پدر بزرگوارم

که با قبول همه رنج ها ،مشقت ها مرارت های روزگار بار سنگین زندگی را تحمل و چون چتری مهربان و بی منت ، سایه بلند محبت را در تمام دوران زندگی بر سرم افکند . بدون این همه لطف وگذشت ، قدم از قدم برداشتن میسر نبود .

**********

مادر عزیز تر از جانم

که از اولین روز زندگی همچون پرستاری دلسوز ، معلمی مهربان و دوستی شفیق در لحظه لحظه ی زندگی ام بود وچون شمعی پر فروغ تاریکی زندگی ام را روشنی بخشید بودنم برای تو همه رنج بود و بودنت برای من همه مهر . سپاس از این همه گذشت

**********

تقدیر وتشکر

حمد وسپاس خدایی که انسان را آفرید وبه او قدرت تفکروتعلق بخشید ، تا در سایه الطاف بی کرانش همواره به کسب وتحصیل علم بپردازم و اکنون که به یاری خدا در شرف فارغ التحصیلی دوره کاردانی قرار گرفته ام بر خود واجب می دانم که از زحمات دلسوزانه وبی دریغ تمامی دست اندرکاران دانشگاه آزاد واحد میبد ، اساتید محترم این واحد دانشگاهی و تمامی عزیزانی که به نحوی در طول دوران تحصیل راهنمای ما بوده اند به خصوص استاد گرامی من جناب آقای سعید اسلامی تقدیر وتشکر به عمل می آوریم وتوفیق روز افزون تک تک عزیزان را از درگاه خدواند منان خواستارم .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد ماهیت حقوق وصیت

تحقیق درباره گوشه هایی از وصیت نامه شهید چمران

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درباره گوشه هایی از وصیت نامه شهید چمران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 2

 

گوشه هایی از وصیت نامه شهید چمران:

"... به خاطر عشق است که فداکاری می کنم. به خاطر عشق است که به دنیا با بی اعتنائی می نگرم و ابعاد دیگری را می یابم. به خاطر عشق است که دنیا را زیبا می بینم و زیبائی را می پرستم. به خاطر عشق است که خدا را حس می کنم، او را می پرستم و حیات و هستی خود را تقدیمش می کنم.

عشق هدف حیات و محرک زندگی من است. زیباتر از عشق چیزی ندیده ام و بالاتر از عشق چیزی نخواسته ام.

عشق است که روح مرا به تموج وا می دارد، قلب مرا به جوش می آورد، استعدادهای نهفته مرا ظاهر می کند، مرا از خودخواهی و خودبینی می رهاند، دنیای دیگری حس می کنم، در عالم وجود محو می شوم، احساسی لطیف و قلبی حساس و دیده ای زیبابین پیدا می کنم. لرزش یک برگ، نور یک ستاره دور، موریانه کوچک، نسیم ملایم سحر، موج دریا، غروب آفتاب، احساس و روح مرا می ربایند و از این عالم به دنیای دیگری می برند … اینها همه و همه از تجلیات عشق است.

برای مرگ آماده شده ام و این امری است طبیعی، که مدتهاست با آن آشنام. ولی برای اولین بار وصیت می کنم. خوشحالم که در چنین راهی به شهادت می رسم. خوشحالم که از عالم و ما فیها بریده ام. همه چیز را ترک گفته ام. علائق را زیر پا گذاشته ام. قید و بندها را پاره کرده ام. دنیا و ما فیها را سه طلاقه گفته ام و با آغوش باز به استقبال شهادت می روم ..."

زندگى حماسه‏ آفرین و پرفراز و نشیب دکتر مصطفى چمران از مقاطعى بسیار گوناگون و حساس شکل گرفته است، شرایط خاص هر مقطع کاملاً قابل دقت است، زمانى در دوران مبارزات ملى‏ شدن صنعت نفت و پس از آن در دوران اختناق بعد از کودتاى 38 مرداد، سالیانى چند در آمریکا، سپس در مصر و بعد از آن دوران حماسه ‏ساز لبنان، در کنار مرزهاى اسرائیل و پس از پیروزى انقلاب اسلامى ایران در وطن و میهن اسلامى خود در مسئولیت‏ها و مأموریت‏هاى مختلف، عمر پرجوش و تحرک و انسان ‏ساز خود را سپرى ساخت. این مقاطع با هم بسیار متفاوتند، ولى آن چه که همه این ادوار را به هم ارتباط مى‏بخشد، خط فکرى او، اعتقاد خالصانه و شیدایى او براى تکامل روح انسانى و اوج ‏گرفتن از این دنیاى خاکى و وصول به معشوق و لقاى حق بوده است. او لحظه‏ اى آرام نداشته است، خود را وقف خدمت به خلق و جهاد در راه خدا نموده و از هیچ کس و هیچ چیز جز خداى تعالى انتظار و ترس و باکى نداشت. سراپا عشق بود، محبت بود، شور بود، تلاش خالصانه بود، مبارزه بود، خودسازى بود، انسان‏ سازى بود، سازمان‏دهى بود، درد و غم و رنج بود، تنهایى و پرواز بود، فریاد بود و بالأخره شهادت بود.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره گوشه هایی از وصیت نامه شهید چمران

مقاله درباره وصیت و ارث

اختصاصی از نیک فایل مقاله درباره وصیت و ارث دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره وصیت و ارث


مقاله درباره  وصیت و ارث

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

مقاله:

وصیت و ارث

فهرست:

ارث بردن از چه تاریخى آغاز شد

تحول تدریجى ارث

وراثت در بین امتهاى متمدن:(محرومیت زنان و فرزندان صغیر از ارث)

قوانین ارث عصر جدید

وصیت در اسلام و در سایر سنت‏ها

ارث بردن از چه تاریخى آغاز شد:

گویا مساله ارث(یعنى اینکه بعضى از زنده‏ها اموال مردگان را تصاحب کنند)از قدیم‏ترین سنت‏هائى باشد که در مجتمع بشرى باب شده است، و این معنا در توان مدارک موجود تاریخى نیست، که نقطه آغاز آن را معین کند، تاریخ هیچ امت و ملتى، به آن دست نیافته است، لیکن علاوه بر اینکه ارث بردن رسم بوده طبیعت امر هم همان را اقتضا دارد، چون اگر طبیعت انسان اجتماعى را مورد دقت قرار دهیم، خواهیم دانست که مال و مخصوصا مال بى صاحب چیزى است که انسان طبیعتا خواستار آن بوده و علاقمند است آن مال را در حوائج‏خود صرف کند، و این حیازت مال، مخصوصا مالى که هیچ مانعى از حیازت آن نیست جزء عادات اولیه و قدیمه بشر است.

و نیز دقت در وضع طبیعى بشر ما را به این حقیقت رهنمون مى‏شود، که بشر از روزى که به تشکیل اجتماع دست زده چه اجتماع مدنى و چه جنگلى هیچگاه بى نیاز از اعتبار قرب و ولایت نبوده، (منظور ما از قرب و ولایت چیزى است که از اعتبار اقربیت و اولویت نتیجه‏گیرى مى‏شود)ساده‏تر بگویم که از قدیم‏ترین دوره‏ها بشر بعضى افراد را بخود نزدیکتر و دوست‏تر از دیگران مى‏دانسته، و این احساس و اعتبار بوده که او را وادار مى‏کرده، اجتماع کوچک و بزرگ و بزرگتر یعنى بیت - خانواده - و بطن - دودمان - و عشیره و قبیله - و امثال آن را تشکیل دهد، و بنا بر این در مجتمع بشرى هیچ چاره‏اى از نزدیکى بعضى افراد به بعض دیگر نیست، و نه در دورترین دوران بشر و نه در امروز نمى‏توان انکار کرد که فرزند نسبت‏به پدرش نزدیک‏تر از دیگران است، و همچنین ارحام او بخاطر رحم، و دوستان او بخاطر صداقت، و برده او بخاطر مولویت، و همسرش بخاطر همسرى، و رئیس به مرئوسش و حتى قوى به ضعیفش ارتباطى بیشتر دارد هر چند که مجتمعات در تشخیص این معنا اختلاف دارند، اختلافى که شاید نتوان آنرا ضبط کرد. و لازمه این دو امر این است که مساله ارث نیز از قدیم‏ترین عهدهاى اجتماعى باشد.

تحول تدریجى ارث:

این سنت مانند سایر سنت‏هاى جاریه در مجتمعات بشرى همواره رو به تحول و تغییر بوده و دست تطور و تکامل آن را بازیچه خود کرده است، چیزى که هست از آنجائى که این تحول در مجتمعات همجى و جنگلى نظام درستى نداشته، بدست آوردن تحول منظم آن از تاریخ زندگى آنان بطورى که انسان به تحقیق خود وثوق و اطمینان پیدا کند ممکن نیست، و کارى است‏بس مشکل.

آن مقدارى که از وضع زندگى آنان براى انسان یقینى است، این است که در آن مجتمعات زنان و


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره وصیت و ارث

مقاله درباره وصیت و ارث

اختصاصی از نیک فایل مقاله درباره وصیت و ارث دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

مقاله:

وصیت و ارث

فهرست:

ارث بردن از چه تاریخى آغاز شد

تحول تدریجى ارث

وراثت در بین امتهاى متمدن:(محرومیت زنان و فرزندان صغیر از ارث)

قوانین ارث عصر جدید

وصیت در اسلام و در سایر سنت‏ها

ارث بردن از چه تاریخى آغاز شد:

گویا مساله ارث(یعنى اینکه بعضى از زنده‏ها اموال مردگان را تصاحب کنند)از قدیم‏ترین سنت‏هائى باشد که در مجتمع بشرى باب شده است، و این معنا در توان مدارک موجود تاریخى نیست، که نقطه آغاز آن را معین کند، تاریخ هیچ امت و ملتى، به آن دست نیافته است، لیکن علاوه بر اینکه ارث بردن رسم بوده طبیعت امر هم همان را اقتضا دارد، چون اگر طبیعت انسان اجتماعى را مورد دقت قرار دهیم، خواهیم دانست که مال و مخصوصا مال بى صاحب چیزى است که انسان طبیعتا خواستار آن بوده و علاقمند است آن مال را در حوائج‏خود صرف کند، و این حیازت مال، مخصوصا مالى که هیچ مانعى از حیازت آن نیست جزء عادات اولیه و قدیمه بشر است.

و نیز دقت در وضع طبیعى بشر ما را به این حقیقت رهنمون مى‏شود، که بشر از روزى که به تشکیل اجتماع دست زده چه اجتماع مدنى و چه جنگلى هیچگاه بى نیاز از اعتبار قرب و ولایت نبوده، (منظور ما از قرب و ولایت چیزى است که از اعتبار اقربیت و اولویت نتیجه‏گیرى مى‏شود)ساده‏تر بگویم که از قدیم‏ترین دوره‏ها بشر بعضى افراد را بخود نزدیکتر و دوست‏تر از دیگران مى‏دانسته، و این احساس و اعتبار بوده که او را وادار مى‏کرده، اجتماع کوچک و بزرگ و بزرگتر یعنى بیت - خانواده - و بطن - دودمان - و عشیره و قبیله - و امثال آن را تشکیل دهد، و بنا بر این در مجتمع بشرى هیچ چاره‏اى از نزدیکى بعضى افراد به بعض دیگر نیست، و نه در دورترین دوران بشر و نه در امروز نمى‏توان انکار کرد که فرزند نسبت‏به پدرش نزدیک‏تر از دیگران است، و همچنین ارحام او بخاطر رحم، و دوستان او بخاطر صداقت، و برده او بخاطر مولویت، و همسرش بخاطر همسرى، و رئیس به مرئوسش و حتى قوى به ضعیفش ارتباطى بیشتر دارد هر چند که مجتمعات در تشخیص این معنا اختلاف دارند، اختلافى که شاید نتوان آنرا ضبط کرد. و لازمه این دو امر این است که مساله ارث نیز از قدیم‏ترین عهدهاى اجتماعى باشد.

تحول تدریجى ارث:

این سنت مانند سایر سنت‏هاى جاریه در مجتمعات بشرى همواره رو به تحول و تغییر بوده و دست تطور و تکامل آن را بازیچه خود کرده است، چیزى که هست از آنجائى که این تحول در مجتمعات همجى و جنگلى نظام درستى نداشته، بدست آوردن تحول منظم آن از تاریخ زندگى آنان بطورى که انسان به تحقیق خود وثوق و اطمینان پیدا کند ممکن نیست، و کارى است‏بس مشکل.

آن مقدارى که از وضع زندگى آنان براى انسان یقینى است، این است که در آن مجتمعات زنان و افراد ناتوان از ارث محروم بوده‏اند، و ارث در بین اقرباى میت مخصوص اقویا بوده، و این علتى جز این نداشته که مردم آن دوره‏ها با زنان و بردگان و اطفال صغیر و سایر طبقات ضعیف اجتماع معامله حیوان مى‏کردند، و آنها را مانند حیوانات مسخر خود و اسباب وسائل زندگى خود مى‏دانستند، عینا مانند اثاث خانه و بیل و کلنگشان، تنها بخاطر سودى که از آنها مى‏بردند


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره وصیت و ارث

تحقیق درباره ی وصیت نامه کوروش هخامنشی

اختصاصی از نیک فایل تحقیق درباره ی وصیت نامه کوروش هخامنشی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

وصیت نامه کوروش هخامنشی

 

ای پروردگار بزرگ ، خداوند نیاکان من ، ای آفتاب و ای خدایان این قربانیها را از من بپذیرید و سپاس و نیایش مرا نیز در ازای عنایاتی که نسبت به من فرموده و در همه زندگانیم به وسیله علایم آسمانی ، نوای پرندگان و ندای انسان ارشادم کرده اید که چه باید بکنم و از چه کارها احتراز نمایم .به خصوص قدر شناسی بی حد و قیاس دارم که هیچ گاه مرا از یاری و حمایت خود محروم نداشته اید و هرگز حتی در حین نهایت کامیابی باز مقهور غرور نشده ام . اکنون از درگاه متعال شما در خواست دارم زندگی فرزندانم ، زن ، دوستانم و وطنم را قرین نیکی و سعادت بدارید و مرگ مرا هم مانند زندگانیم توام با عزت و افتخار .

       پسران من و شما ای دوستانم ، پایان عمر من فرا رسیده است . من این حالت درگذشت را بنا بر آثار و قراینی درک می کنم . وقتی که از میان شما رفتم باید به وسیله گفتار و عمل نشان دهید که مرد سعیدی بوده ام .هنگامی که کودک بودم و باز در اوان جنوانی و روزگار سالخوردگی از نعمتها و خوشیهای هر یک از آن مراحل نیک برخوردار شده ام ، با مرور زمان بر قدرتم پیوسته افزوده شده است اما در زمان کهولت نا توان تر از عهد جوانی نبوده ام و به خاطر ندارم اقدام به کاری کرده باشم و یا چیزی طلب نموده باشم ولی کامیاب نشده باشم .به علاوه دوستانم را به وسیله نیکیها بهره مند و خوشبخت و دشمنان خود را خوار و زبون کرده ام و این سرزمین نیاکان خویش را که پیش از من نام و نشانی در آسیا نداشت به اوج ترقی و تعالی رسانیده ام و حتی یکی از کشورهای مسخر خویش را از دست نداده ام . در سراسر زندگی به آنچه خواسته ام رسیده ام و همواره نگران که مبادا به شکستی دچار آیم یا خبر نکبت باری بشنوم و همین بیم و نگرانی مانع از آن شد که به شیوه سبک سران زیاده از خود راضی و غره شوم . اینک که از میان شما می روم پسرانم را باز می گذارم ،همان فرزندانی که هدیه خدائی اند . وطن خود و دوستانم را سرفراز می گذارم و می گذرم . شکی نیست که همگان مرا خوش بخت خواهند پنداشت و یاد مرا ارجمند و گرامی خواهند داشت . اکنون باید دستوراتی راجع به کشورم و دستگاه پادشاهی خویش بدهم تا پس از درگذشتم میان شما اختلافی پیش نیاید . ای پسرانم ، من هر دو شما را یکسان دوست دارم . اما فرزند ارشدم را که بر اثر عمر طولانی تر تجربیات بیشتری دارد رهبر جرگه آزاد مردان و راهنمای کار و عمل بر می گزینم . خودم نیز در وطنم که خانه عزیز همه ماست به همین گونه بار آمده ام که در قبال بزرگتران ، برادران و هم وطنانم در شهر یا جلسات و یا در حین مذاکرات گذشت و مدارا نمایم . هر دو شما را هم به همین سان پرورش داده ام که نسبت به بزرگتران خود احترام نمایید و دیگران که از شما جوان ترند شرط و ادب و احترام را رعایت نمایند . اینها موازین و قواعدی است که به دست شما می سپارم و آن حاصل تجربه های زندگی و موافق با عادات و رسوم ملی و جزو آیین ماست .

       ای کمبوجیه ، پادشاهی توراست و این عین مشیت خداوندی است و تا آنجا نیز که به خودم مربوط است و به تو ای تانا اوکسار ( بردیا )حکومت خطه های ماد ، ارمنستان و کادوسیان را می سپارم . هر چند که پهناوری حصه برادر ارشدت بیشتر است و او عنوان شاهی نیز دارد تو با یان سه قطعه سهم خویش به عقیده من خوشی بیشتری خواهی داشت و گمان نمی کنم که از اسباب کامیابی و رفاه چیزی کم و کسر داشته باشی . آنچه دل و جان آدمی را وجد و جلا می بخشد در اختیار توست اما به آنچه دور از اختیار و دسترسی است ولع نمودن و غم گرفتاریهای بسیار داشتن ، از رشک کامیابیهای من دمی نیاسودن ، در راه دیگران چاه کندن و یا خود در دام بلا افتادن ، اینها نصیب و بار برادر تاج دار توست و موانعی است که مجال و فراغتی برای آسایش او باقی نخواهد گذاشت و تو ای کمبوجیه خود بهتر می دانی و گفتن من لزومی ندارد که آنچه تخت و تاجت را حفظ کند این عصای شاهی من نیست بلکه وجود یاران صدیق و وفا دار است . صداقت آنها نگهبان حقیقی تو وو مایه اقتداری است که هیچگاه بی هوده نخواهد بود . ولی همیشه در این اندیشه باش که درستی و وفا مانند علف صحرا به خودی خود رشد و نما ندارد ، زیرا اگر نهادی بود در همه افراد یکسان مشاهده می گردید . چنان که خاصیت تمام مواد طبیعی نسبت به همه افراد بشر مساوی است . هر رهبری باید پیروانی صدیق برای خود فراهم سازد و این منظور با تهدید و زور حاصل شدنی نیست بلکه لازمه آن احسان و مهربانی است .خداوند رشته محکم برادری را استوار فرموده است که اثرات و نتایج بی شمار دارد . شما نیز رفتار خود را بر این قاعده آسمانی نهاده آن را وسیله مهر ورزی متقابل قرار دهید . هر گاه چنین کنید هیچ قدرتی دیگر بر نیروی دو برادر چیرگی نخواهد یافت . آن کسی که در فکر برادر است به خویش نیکی می رساند . چه کس دیگری به قدر برادر خواستار بزرگی و سربلندی برادر است ؟ و چه کسی به وسیله ای دیگر مگر اقتدار برادر مصون از خطر ؟ ای تانا اوکسار مبادا هیچ کس بهتر و بیشتر از تو نسبت به برادرت اطاعت نماید و در حمایت وی از تو کوشا تر باشد . برکات قدرت او و یا ادبار و بدبختی او زودتر از هر کس به تو خواهد رسید . پس خودت انصاف بده که در ازای کمترین محبت از کدام ناحیه خیر و خوشی بیشتری انتظار توانی داشت و در مقابل مدد و حمایت خودت یاری و حمایت بیشتر ؟ آیا سخت تر از سردی و برودت بین دو برادر چیزی هست ؟ کدام قدر و احترامی گرامی تر از احترام متقابل دو برادر می شود ؟ ای کمبوجیه تو نیز بدان که فقط برادری که در قلب برادر کانون محبتی دارد از مکر و فسون مردم زمانه مصون خواهد بود . ای هر دو فرزندم شما را به خدایان اجداد خویش سوگند می دهم که اگر به خوشنودی خاطرم علاقه دارید با هم خوب باشید و خیال نکنید چون از میان شما بروم پاک نیست و نابود شده ام . شما با دیدگان ظاهری خود هیچگاه روحم را ندیده اید اما همواره شاهد اثراتش بوده اید . ایا ندیده اید که روح مقتولان چه اتشی در جان جنایت کاران می افکند و شراره انتقام چه طوفانی در وجود تبهکاران بر می انگیزد ؟ آیا خیال می کنید اگر آدمیان می دانسته اند که ارواح آنها هیچگونه قدرتی ندارد باز احترام و ستایش مردگان دوام می یافت ؟

       ای فرزندانم بدانید که هستی روح انسان فقط تا وقتی نیست که در این تن فانی است و تا از بدن رفت ، نابود می شود . نه ، به عقیده من تا موقعی که روح در کالبد ماست مایه زندگی تن است و این تصور به نظر من دور از امکان که با جدایی از بدن بی جان ، روح نیست و نابود می گردد . برعکس پس از رهایی از تن که


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ی وصیت نامه کوروش هخامنشی